منو

ذرات تا بی‌نهایت ادامه دارند

: ذرات تا بينهايت ادامه دارند :

ذرات تا بينهايت ادامه دارند

پنجم اسفند 81, يكصدمين سال تولد بزرگ مردي بود كه داستان زندگي اش نموداري از يك پژوهشگر به تمام معني است.
در تمام حيات مقدسش يك لحظه هم فكر توقف و سكون به ذهنش راه نداد. دانشمندي با خصوصيات ناب ايراني: استعداد , تلاش و پشتكار بي پايان همراه با تعصب ملي.
نوشته زير گوشه اي از زندگي ايشان به همراه تئوري معروفش در مورد بي نهايت بودن ذرات است.
دكتر محمود حسابي در سال 1281 در تهران متولد شد. در پنج سالگي همراه با خانواده اش عازم بيروت شد. پدرش »مغر السلطنه« كنسول ايران در شامات بود ولي پس از مدت كوتاهي خانواده اش را براي هميشه ترك كرد و به تهران بازگشت. بدين ترتيب دكتر حسابي در غربت, آواره و طرد شده همراه با مادر و برادرش در خانه حاج علي تفرشي نگهبان سفارتخانه ايران در بيروت به سختي روزگار مي گذرانيد. ولي در اين دوران سختي از تحصيل غافل نماند و تحصيلات متوسطه را در كالج آمريكايي و بعد تحصيلات عاليه دانشگاهي را در رشته ادبيات دانشگاه بيروت گذراند. پس از آن به تحصيل در رشته راه و ساختمان, سپس معدن و بعد رياضيات و ستاره شناسي در بيروت پرداخت و در همه اين رشته ها موفق به اخذ مدرك مهندسي شد.
در سال 1305 براي تحصيل حقوق وارد دانشگاه سورين شد و پس از طي دو سال اين رشته به گذراندن رشته پزشكي و ادامه تحصيل در رشته رياضيات و ستاره شناسي و سپس اخذ مدرك مهندسي برق از دانشكده برق پاريس پرداخت. در طي اين مدت از طريق كار در يك دفترخانه اسناد رسمي در بيروت, يك آزمايشگاه بيولوژي و راهسازي براي يك شركت فرانسوي در لبنان, يك بيمارستان و سپس راه آهن برقي در فرانسه زندگي را مي گذراند.
تا اينكه يك روز به اين فكر افتاد كه »چرا شغلهايي كه تاكنون داشته ام باعث رضايت خاطر من نشده اند؟« براي يافتن پاسخ به سراغ استادش دكتر ژانه رفت و دكتر ژانه او را به سمت پرفسور فابري استاد دانشگاه سورين و فيزيكدان معروف راهنمايي كرد. وي پس از پذيرفته شدن در امتحان مربوطه به اين رشته قدم به وادي فيزيك گذاشت و با تلاش زياد پس از سه سال موفق به اخذ دكتراي فيزيك از دانشگاه سورين شد. (در سن 27 سالگي). در همان زمان از ميان پانزده هزار نفر داوطلب بعنوان يكي از پنج نفري كه پاي درس انيشتين مي نشستند انتخاب شد و در پرينستون امريكا با اين مرد بزرگ روبرو شد و يكسال بعد تئوري »تئوري بي نهايتي ذرات« خود را ارائه داد و با راهنمايي انيشتين و تحقيقات در دانشگاه شيكاگو توانست آن را به نظريه اي زيبا و قابل دفاع تبديل كند و اين نظريه را بطور دقيق براي دانشمندان بزرگ ديگري چون بورن, فرمي و شرودينگر شرح داد. و سپس نشان »كوماندور دولا لژيون دونور« را كه بزرگترين نشان علمي دانشگاه فرانسه است دريافت كرد. زمان بازگشت به دانشگاه پرينستون انيشتين او را به جانشيني كرسي خود در اين دانشگاه برگزيد و افتخار بزرگي را نصيب او كرد.
پس از يكسال تحقيقات در اين كرسي و اين دانشگاه به فكر بازگشت به وطن و خدمت به وطن افتاد و پس از سالهاي طولاني قدم به خاك ايران گذاشت. او در ايران با سختي و مشقات فراوان موفق به كارهاي علمي بسيار شد از جمله: تأسيس دارالمعلمين تهران, ساخت اولين راديو در كشور, تأسيس دانشسراي عالي و تدريس فيزيك و مكانيك در آن, ايجاد اولين ايستگاه هواشناسي, نصب اولين دستگاه راديولوژي (براي برادرش دكتر محمد حسابي), بنيان گذاري فرهنگستان زبان ايران, نقشه برداري و احداث راه آهن تهران شمشك, تأسيس دانشگاه تهران و رياست و تدريس در اين دانشگاه, تأسيس مركز عدسي سازي اپتيك كاربردي در دانشگاه تهران, برپايي اولين رصدخانه نوين در ايران, پايه گذاري مدارس عشايري در كشور, تأسيس انجمن ژئوفيزيك ايران, پايه گذاري مركز تحقيقات اتمي و تأسيس راكتور اتمي دانشگاه تهران, تأسيس مركز مدرن تعقيب ماهواره در شيراز, تأسيس انجمن فيزيك ايران و....
در تمام مدت خدمت به وطنش از كارهاي علمي چون عضويت در كنگره رياضيات اسلو در نروژ, عضويت در كنفرانس علمي پرينستون, عضويت در هيات تحقيقاتي انستيتو تحقيقات هسته اي شيكاگو, عضويت در آكادمي علوم نيويورك, عضويت در كنفرانس اتمي ژنو, عضويت در انجمن فيزيك اروپا و امريكا و... غافل نبود.
او در سال 68 بعنوان مرد علمي سال جهان انتخاب شد و در سال 71 در حاليكه هنوز صاحب كرسي

و استاد دانشگاه تهران بود در ساعت 30/7 صبح دوازده شهريور در بيمارستان دانشگاه ژنو پس از
يك دوره بيماري در گذشت. راهش پر رهرو و روحش شاد!
خلاصه اي از تئوري معروف او:
دكتر حسابي يكبار تابستان براي مدت كوتاهي به ايران بازگشت و در خانه اي متعلق به آقاي جماراني تابستان را سپري مي كرد و در همين ايام در حين مطالعات به اين فكر افتادند كه »علت وجود خاصيتهاي ذرات اصلي بايد در اين باشد كه اين ذرات بي نهايت گسترده اند و هر ذره اي در تمام فضا پخش است و نيز هر ذره اي بر ذرات ديگر تاثير مي گذارد«. به اين ترتيب به فكر آزمايشي افتاد كه اين نظريه را اثبات و يا نفي كند . او با خود فكر كرد اگر اين تئوري صحيح باشد بايد چگالي يك ذره مادي به تدريج با فاصله از آن كم شود و نه اينكه يك مرتبه به صفر برسد و نبايد ذره مادي شعاع معيني داشته باشد. پس در اينصورت نور اگر از نزديكي جسمي عبور كند بايد منحرف شود و پس از اينكه محاسبات مربوط به قسمت تئوري اين نظريه را به پايان رسانيد پس از بازگشت به امريكا به راهنمايي پرفسور انيشتين در دانشگاه پرنيستون به تحقيقات در اين زمينه پرداخت. پرفسور انيشتين قسمت نظري تئوري را مطالعه كرد و دكتر حسابي را به ادامه كار تشويق كرد. دكتر حسابي به راهنمايي پرفسور انيشتين به تكميل نظريه پرداخت سپس يك سال ديگر در دانشگاه شيكاگو به كار پرداخت و آزمايشهايي در اين زمينه انجام داد. وي با داشتن يك انتر فرومتر دقيق توانست فاصله نوري را در عبور از مجاورت يك ميله اندازه بگيرد و چون نتيجه مثبت بود آكادمي علوم آمريكا نظريه دكتر حسابي را به چاپ رسانيد. برخي همكاران از نامأنوس بودن و جديد بودن اين فكر متعجب شدند و برخي از اين نظريه استقبال كردند.
شرح آزمايشهاي انجام شده و نتيجه آن:
در اثبات اين نظريه اگر در آزمايش, نور باريك ليزر از مجاورت يك ميله وزين چگال عبور داده شود, سرعت نور كم مي شود. در نتيجه پرتو ليزر منحرف ميگردد. هرگاه پرتو ليزر بطور مناسبي از ميان دو جسم سنگين كه در فاصله اي از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبي معلوم ميشود و اين انحراف قابل عكسبرداري است.
اين آزمايش گسترده بودن ذره را نشان مي دهد. بر طبق اين آزمايش انحراف زياد پرتو ليزر فقط در اثر پراش نبوده بلكه مربوط به جسم است. بر حسب اين نظريه هر ذره, مثلاً الكترون, كوارك يا گلويون نقطه شكل نيست بلكه بي نهايت گسترده است و در مركز آن چگالي بسيار زياد بوده و هر چه از مركز فاصله بيشتر شود آن چگالي بتدريج كم مي شود. بنابراين يك پرتو نور از يك فضاي چگالي عبور كرده و شكست پيدا ميكند و انحراف مي يابد.
اختلاف تئوري بي نهايت بودن ذرات با تئوريهاي قبلي:
در تئوريهاي قبلي هر ذره قسمت كوچكي از فضا را در بر دارد يعني داراي شعاع معيني است و خارج از آن اين ذره وجود ندارد ولي در اين تئوري ذره تا بي نهايت گسترده است و قسمتي از آن در همه جا وجود دارد. در تئوريهاي جاري نيروي بين دو ذره از تبادل ذرات ديگر ناشي مي شود و اين نيرو مانند توپي در ورزش بين دو بازيكن رد و بدل مي شود و اين همان ارتباطي است كه يبن آنها حاكم است و در تئوريهاي جاري تبادل ذرات ديگري اين ارتباط ميان دو ذره را ايجاد ميكند. مثلاً نوترون كه بين دو ذره مبادله مي شود, اما در تئوري دكتر حسابي ارتباط بين دو ذره همان ارتباط گسترده ايست كه در همه جا بعلت موجوديت آنها در تمام فضا بين آنها وجود دارد.
ارتباط اين تئوري با تئوري نسبيت انيشتين:
تئوري انيشتين مي گويد: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد, به عبارت رياضي يعني در نبود ماده, فضا تخت است ولي در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوييم يك ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالي ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالي بستگي دارد به زبان رياضي به اين چگالي مي توان انحناي فضا گفت.
ارتباط فلسفي اين تئوري با فلسفه وحدت وجود:
در اين نگرش همه ذرات جهان بهم مرتبط هستند. زيرا فرض بر اين است كه هر ذره تا بي نهايت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند.يعني در واقع قسمت كوچكي از تمام جهان در هر نقطه اي وجود دارد.