دانشگاههای ایران

[نوآور]

اگر بخواهیم نحوه و ارائه کرسیها،دروس و کارگاههای آموزشی در دانشگاههای کشورمان را از هر چه که هست بهتر کنیم، اول باید قیاسی بر پا کنیم و مثلا وضع را بین بهترین دانشگاههای ایران و بهترین دانشگاههای دنیا مقایسه کنیم. در اینجا بیشتر روی صحبتم با تحصیل کردگان دانشگاههای معتبر خارج از کشور(اگر در این تالار حضور دارند) است که برای این قیاس به یاری بیایند و بگویند چه تفاوتهای عمده ای مشاهده می کنند؟

[امید سیدیان]

با سلام؛

عملکرد دانشگاه ها در ایران بد نیست؛ امّا آن طوری هم که می شنویم نیست.
کافی است تا سری به سایت های رَنکینگ بزنید تا دلایلش را متوجّه شوید.
بهترین دانشگاه های ما در آخرین صفحات رنکینگ هستند!
(بهتر است بدانید که دانشگاه مادر ما، این رنکیگ ها را کاملاً پذیرفته است!)

البتّه ملاک من تنها رنکیگ نیست؛ ولی آنچه را که می بینم نمی توانم انکار کنم.
متأسفانه نظام های آموزشی ما، چه در دورهء متوسّطه و چه در دورهء تحصیلات عالی،
دارند ضعیف عمل می کنند و اصلاً قابل مقایسه با نظام های آموزشی غربی نیستند.

در اینجا به چند مورد ضعف از نظر خودم اشاره می کنم.

1- در غرب، روی دانشگاه ها که مراکز اصلی دانش بنیان نیز هستند، سرمایه گذاری های زیادی می شود.
(مثلاً یک شرکت می آید و یک پروژه به دانشگاه می دهد و در ازای تکمیل و یا ساخت آن، هزینه اش را می پردازد.)
در ایران چنین نیست و دانشگاه ها نیاز های صنعتی کشور را ارضاء نمی کنند.

2- در ایران سرمایه های دانشگاه در راه های بی فایده خرج می شوند.
مثلاً به جای اینکه بیایند سرمایه را صرف نوسازی و ساخت کنند،
نیرو های بسیج را تقویّت می کنند.
می آیند دختر و پسر را از هم جدا می کنند.
هیئت ها و مجالس بسیار پر خرج و بیهوده راه می اندازند.
و ...

3- در ایران آموزش عملی نیست و بیشتر روی تئوری کار می کنند.
آزمایشگاه های ما، حتی در دورهء تحصیلات عالی مجهز نیستند.

4- جوّ دانشگاه ها در ایران آزاد نیست و این باعث انزوای دانشجو می شود.

5- دانشجوسالاری یکی از دلایل موفقیّت چشمگیر غرب است؛ چیزی که در ایران کمتر به آن توجّه می شود.

6- سرویس دهی در دانشگاه های ایران افتضاح است.
(خودتان این را به خوبی می دانید!)

و ...

امیدواریم که تغییراتی مثبت صورت گیرد.

[pharma]

من با رشته های دیگه کاری ندارم اما در مورد رشته ی خودم ک داروسازی باشه:به قول استادمون صنعت دارو برا خودش کار میکنه و دانشکده و دانشگاهم برا خودش!

الان این وسط چه معجزه ای رخ بده ک این دوتا یه همکاری کوچیک باهم داشته باشن و آخرش به دعوا ختم نشه ... حالا یه چیزایی این وسط انبوه سازی میشه!

ان شاا..!

[نوآور]

ممنونم از اظهار نظر کاربران محترم آقای سیدان و خانم pharma؛ پسر خاله من در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شهر دورتموند آلمان تحصیل می کند. او در سفر کوتاهی به ایران از وضعیت تحصیل در آن دانشگاه مقداری برایم گفت.
می دانیم که در آلمان، برای دستیابی به بالاترین نرخ در کیفیت و سرعت عمل و همچنین پائینترین قیمت در محصولات و خدمات، همه چیز، از مخابرات گرفته تا پست، هواپیمائی، ساخت تجهیزات حساس نظامی، پالایشگاهها، نیروگاههای برق، خودرو سازی، صنایع فضائی ، امور کشتیرانی و بنادر، رسانه های تصویری و ... در قراردادهای منصفانه، منحصرا توسط بخش خصوصی انجام می گیرد و سیستم دولتی فقط نقش یک ناظر قوی را دارد.
ظاهرا در دانشگاه دورتموند، اولا فضای دانشگاه در حد یک شهرک بزرگ است. هر استاد تمام، به اتفاق چند استاد یار، یک ساختمان ویژه دارد (نه هر دانشکده ای!) که در آن، فقط یکی از کارهائی که آن استاد می کند تدریس و آموزش است (در حد ده ساعت در هفته). باقی کارها مربوط می شود به پژوهشهای کاربردی مربوط به قراردادهای دانشگاه با بخش صنعت آلمان و یا حتی اروپا. مثلا کار بر روی نسل جدید ترمزهای فیبر کربنی خودروها به سفارش کارخانجات آئودی آلمان به این دانشگاه سپرده شده است.
به خود پسر خاله ام در بدو ورود ( با اختصاص بودجه، خودرو و راننده مخصوص)؛ تحقیق بسیار جدی سپرده بودند که مربوط به سفارش مقامات فدرال ایالت نورد راین- وست فالن ؛ در این خصوص که ، چه درصدی از کانتینرهائی که از چین به آلمان صادر شده ، دارند خالی به چین باز می گردند؟ پس از اتمام آن، بلافاصله موضوع پژوهشی دیگری به وی سپرده بودند در خصوص « پیشنهادهائی برای بهبود راندمان خطوط تولید کارخانه ابزارسازی Hilti در لیختن اشتاین. در گام بعدی، در پژوهشی تیمی شرکت کرده بود به سفارش مجموعه آزمایشگاههای بزرگ بل، برای افزایش آرامش معیشتی و خانوادگی دانشمندان نابغه پژوهشگر در آنجا (یعنی چه کار می توان انجام داد که مشاجرات خانوادگی معمولی ، در آرامش فکر و ذهن آنها اختلالی ایجاد نکند!).
در آنجا امتحانات تئوری، به صورت امتحانات جامع پایان دوره است و امکان بارها شرکت در آن؛ تا حصول نمره خوب، برای همه وجود دارد. بنابراین مغز دانشجو، بی جهت تحت فشار دائم امتحانات متوالی و متعدد آنهم صرفا از نوع تئوری و حافظه محور قرار نمی گیرد. بالعکس امتحانات عملی, به صورت بسیار جدی، در پایان دوره های کارگاهی و تحقیق میدانی برگزار می شود و گروههائی، پیشرفت و پسرفت دانشجو در دوره تحصیلش را بررسی و به وی، راهکارهای عملی برای بهبود روند نمودار رشد آموزشیش، ارائه می دهند.
یک دقیقه وقت دانشجو، برای درسهای عمومی غیر مرتبط تلف نمی شود.به جز این، هر گونه پیشنهاد نوآورانه پژوهشی ، حتی از جانب دانشجویان ترم 1 و یا حتی از طرف دانشجویان سایر رشته ها به جدیت مورد بررسی و مداقه قرار گرفته و در صورت تایید ، برای اجراء آن تخصیص اعتبار شده و برنامه ریزی می شود.
شبکه اینترنت فوق پر سرعت، حتی برای هر تخت خوابگاه تامین شده که دانشجویان قبل از خواب هم، بتوانند با رایانه همراه خود ، به شبکه اطلاعات جهانی دسترسی داشته باشند. در خصوص غذاهای رستوران دانشگاه، برای هر دانشجوئی ، برحسب شرایط پزشکیش، زیر نظر دانشکده بهداشت تغذیه دانشگاه، رژیم غذائی خاصی سرو می شود. البته شهریه دانشگاه (در مقایسه با قدرت پول ایران) نسبتا زیاد است ولی تسهیلاتی بلند مدت برای دانشجویان، در نظر گرفته شده است. حقوق اساتید نیز پر پایه ارزیابی عملی خروجیهای آموزشی و نیز نتایج تحقیقات کاربردی وی پرداخت می شود.

[uta]

اگر بخواهیم نحوه و ارائه کرسیها،دروس و کارگاههای آموزشی در دانشگاههای کشورمان را از هر چه که هست بهتر کنیم . . .

بیخود خودتو خسته نکن!

[نوآور]

خوب

[نوآور]

بیخود خودتو خسته نکن!

[/quote]

نگفتن، سکوت کردن، به مسئولین واگذار کردن، لاپوشانی و ... راه حل هیچ مساله ای نیست. البته این را هم خوب می دانم که در جهان سوم معمولا« آنچه به جائی نرسد فریاد است!»

[uta]

نگفتن، سکوت کردن، به مسئولین واگذار کردن، لاپوشانی و ... راه حل هیچ مساله ای نیست.

شما اولین کسی نیستی که میخوای سعی کنی این وضعو درست کنی، کاملاً مشخصه که مسئولین نمیخوان دانشگاه های کشورمون پیشرفتی داشته باشن و کاری هم از دست شما بر نمیاد.
واس همین بهتره وقتتو تلف نکنی.

در جهان سوم معمولا« آنچه به جائی نرسد فریاد است!»

[نوآور]

نشانی دانلود (یا تهیه DVD) مستندی در مورد فرار دانشجویان نخبه از کشور:

http://mirasealberta.ir/archive/mirase_ ... /#comments

[نوآور]

یکی دیگر از موارد تفاوت مجموعه تحصیلات آکادمیک در دانشگاههای ایران با کشورهای پیشرفته صنعتی، تنوع و گوناگونی پائین رشته های تحصیلی به ویژه در سطح کارشناسی در ایران است. بیشتر دانشگاهها در ایران (به ویژه دانشگاه آزاد)، به محض ساخته شدن چند کلاس دارای صندلی و وایت برد، اقدام به برپائی مثلا یک کرسی فلسفه، ادبیات فارسی، معارف اسلامی یا شبیه آن می کنند.(وضعیت پیام نور که دیگر روشن است!). اگرچه فلسفه، رشته بی نهایت عالی و زیبائی است (ما چیزی به نام رشته به درد نخور نداریم مگر برای آنها که در دانشگاه، صرفا به دنبال حقوق سر برج آمده اند) ولی مثلا در استان اصفهان، سالانه پبش از پانصد نفر (؟) در رشته فلسفه فارغ التحصیل می شوند که مشخص نیست در آینده، چند در صد آنها در رشته خود مشغول به کار می شوند. از طرف دیگر ما مثلا رشته ای به نام « اختر شیمی» نداریم و تا کنون هیچ کسی و یا سازمانی هم احساس نیاز بدان نکرده است. پارسال یکی از دانشگاههای بریتانیا، برای فارغ التحصیلی یک نفر ، در رشته ای به نام «بیتل شناسی» جشن گرفت( نام یگ گروه موزیک انقلابی و پر طرفدار). اگر سیاهه پر و پیمان رشته ها و گرایشهای تحصیلی موجود در دانشگاههای دنیا را ببینید، کاملا شگفت زده می شوید. بعدها به تعدادی از آنها اشاره خواهم کرد. شما هم اگر مطلعید، کمک نمائید.

[نوآور]

من با رشته های دیگه کاری ندارم اما در مورد رشته ی خودم ک داروسازی باشه:به قول استادمون صنعت دارو برا خودش کار میکنه و دانشکده و دانشگاهم برا خودش!
الان این وسط چه معجزه ای رخ بده ک این دوتا یه همکاری کوچیک باهم داشته باشن و آخرش به دعوا ختم نشه ... حالا یه چیزایی این وسط انبوه سازی میشه!

با سپاس، لطفا اگر تمایل داشتید، سر فرصت، به این سوال من(که به نظرم می تواند خیلی روشن گر باشد)، پاسخی صادقانه ارائه دهید:

تصور فعلی شما از آینده شغلیتان در کشور، به عنوان یک دانشجوی نوعی رشته داروسازی ، واقعا «داروساز» شدن است یا « دارو فروش» شدن، چرا؟

ممنون

[هرمز پگاه]

بابا "اسلام به تعلیم و تعلـّـم توجـّـه خاصّی دارد"

•

[uta]

راستی فردید بهره بندی و بازدارندگی دختران از فراگیری برخی رشته ها که تازگیا به رده انجام رسیده چیه؟
میشه یکی آشکار برام بازنمود کنه؟ از هرکی یه چیز میشنوم!

[هرمز پگاه]

راستی فردید بهره بندی و بازدارندگی دختران از فراگیری برخی رشته ها که تازگیا به رده انجام رسیده چیه؟
میشه یکی آشکار برام بازنمود کنه؟ از هرکی یه چیز میشنوم!

روشن است، جای زن در اسلام در خانه و آشپزخانه است
نه اینکه کار و پیشه ی مردان را از دستشان بگیرد ودر پی
کارکردن و ناوابستگی پولی، سرکش و خدا نکرده بدحجاب شود!
--
برای نمونه شریعتی میگوید که علی روزها میرفت دشمنان اسلام را
میکشت و فاطمه کارش این بود که شمشیر او را بشوید و شام بپزد!
•

[uta]

روشن است، جای زن در اسلام در خانه و آشپزخانه است
نه اینکه کار و پیشه ی مردان را از دستشان بگیرد ودر پی
کارکردن و ناوابستگی پولی، سرکش و خدا نکرده بدحجاب شود!
--
برای نمونه شریعتی میگوید که علی روزها میرفت دشمنان اسلام را
میکشت و فاطمه کارش این بود که شمشیر او را بشوید و شام بپزد!
•

خب کنون یکی مانند من شور بخت که تو همچین گورستونی زاده شده چه خاکی میتونه تو سرش بریزه؟
من میخوام برم یه دانشگاه خوب و رشته ای که دوست دارمو فرا بگیرم.