فرصتی برای ایده پروری

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
- Keyhan -

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۷:۰۸


پست: 329

سپاس: 141

جنسیت:

تماس:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط - Keyhan - »

f.sd نوشته شده:
کیهان فروتن نوشته شده:سلام، آیا امکان داره دو تا سیاره یا ستاره به شکل زیر تا ابد دور هم بگردند؟

(لطفا برای بارگذاری کامل عکس کمی صبر کنید، شرمنده اگه دقیق نیست!)
با چه نيرويي اين دو تا ستاره يا سياره از هم دور مي شن؟
با نیروی مغناطیسی! چون سیاره یا ستاره به دور خودش می چرخه زمانی که دو سیاره یا ستاره به هم نزدیک میشن دو قطب هم نامشون رو به روی هم قرار می گیره و از هم دور می شن و دوباره به خاطر نیروی جاذبه به هم نزدیک می شن و ...

لطفا تا بارگذاری کامل تصویر کمی صبر کنید. (اگه دقیق نیست شرمنده!)
تصویر

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

من نظر خودم رو می گم؛ببینید، امروزه دیگه وابستگی میدان گرانشی زمین به جرم آن کاملا آشکار است. حتی ناسا و آژانس فضائی اروپا هم ماهواره هائی در فضا دارند که با اندازه گیری تغییرات کوچک در میدان گرانشی اطراف زمین، می توانند تغییرات کوچک جرم را مشخص کنند (مثل تغییرات در لایه های مذاب درون اعماق زمین یا حتی تغییرات در میزان جرم توده های یخی قطبین زمین):

http://www.esa.int/Our_Activities/Obser ... Earth/GOCE

بنابراین گرانش بین دو توده جرمی با فاصله مناسب قطعا ایجاد می شود ولی از طرف دیگه میدان مغناطیسی زمین هم به صورت دو قطبی (و به لحاظ تاریخی گاه چند قطبی) وجود دارد اما برد این میدان با نسبت عکس مجذور فاصله کم می شه و احتمالا روی سیارات همسایه مثل زهره یا مریخ اثر متقابل قوی ندارد ولی شاید در مجموعه های دوتائی سیاره ای با هسته فلزی مذاب ، بشه این اثر رو اندازه گیری کرد. به هر جهت اندیشه شما خیلی جالب بود. مرسی
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

نمایه کاربر
- Keyhan -

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۷:۰۸


پست: 329

سپاس: 141

جنسیت:

تماس:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط - Keyhan - »

نوآور نوشته شده:من نظر خودم رو می گم؛ببینید، امروزه دیگه وابستگی میدان گرانشی زمین به جرم آن کاملا آشکار است. حتی ناسا و آژانس فضائی اروپا هم ماهواره هائی در فضا دارند که با اندازه گیری تغییرات کوچک در میدان گرانشی اطراف زمین، می توانند تغییرات کوچک جرم را مشخص کنند (مثل تغییرات در لایه های مذاب درون اعماق زمین یا حتی تغییرات در میزان جرم توده های یخی قطبین زمین):

http://www.esa.int/Our_Activities/Obser ... Earth/GOCE

بنابراین گرانش بین دو توده جرمی با فاصله مناسب قطعا ایجاد می شود ولی از طرف دیگه میدان مغناطیسی زمین هم به صورت دو قطبی (و به لحاظ تاریخی گاه چند قطبی) وجود دارد اما برد این میدان با نسبت عکس مجذور فاصله کم می شه و احتمالا روی سیارات همسایه مثل زهره یا مریخ اثر متقابل قوی ندارد ولی شاید در مجموعه های دوتائی سیاره ای با هسته فلزی مذاب ، بشه این اثر رو اندازه گیری کرد. به هر جهت اندیشه شما خیلی جالب بود. مرسی
اون قسمت های آبی رنگ رو نفهمیدم! smile031 در کل امکان به وجود اومدن این پدیده هست یا نه؟
راستی پاراگراف اول رو منم قبول دارم مگه من چیزی جز این گفتم؟(شایدم این پاراگراف برای اون سیاه چاله در مرکز زمین و... بوده)

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

کیهان فروتن نوشته شده:اون قسمت های آبی رنگ رو نفهمیدم! در کل امکان به وجود اومدن این پدیده هست یا نه؟
راستی پاراگراف اول رو منم قبول دارم مگه من چیزی جز این گفتم؟(شایدم این پاراگراف برای اون سیاه چاله در مرکز زمین و... بوده)
سلام، در مورد قسمت آبی رنگ، پاراگراف اول متن صفحه وب زیر را ببینید:

http://www.wisegeek.com/how-strong-is-t ... -field.htm

چیزی که شما گفتید امکانش هست ولی فقط در مورد سیارات دو گانه دارای میدان مغناطیسی دو قطبی خیلی بزرگ ولی با فاصله خیلی کم از یکدیگر.
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

باز هم منتظر بحث در مورد ایده های نو کاربران محترم هستیم. smile072
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

نمایه کاربر
- Keyhan -

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۷:۰۸


پست: 329

سپاس: 141

جنسیت:

تماس:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط - Keyhan - »

راهی خوب برای خلاص شدن از دست مگس ها! مگس ها سرعت کم رو متوجه نمی شن

اگه دقت کرده باشید مگس ها می تونن در مقابل سریع ترین حرکات واکنش نشون بدن، برای همین وقتی دستتون رو با سرعت به جایی که مگس نشسته ببیرید مگس فرار می کنه. اما من به این فکر افتادم که شاید مگس به خاطر جثه کوچکش زمان براش کند می گذره بنا بر این کاملا آهسته دستم رو به سمتش بردم تا دستم روی مگس قرار گرفت و به همین راحتی از دستش خلاص شدم و بعد از چند بار آزمایش متوجه شدم که انگار تمام حرکات برای این موجودات اسلو موشن به نظر میاد!

گفته شده بود ایده های خنده دارم میشه گفت :)

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

از قضا همین دقت شما به کشف (دوباره) یک حقیقت علمی منجر شده است که قبلا در یکی از پستهای تاپیک
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.php?f=2&t=28542
آن را مطرح کرده ام و همان را مجددا در اینجا تکرار می کنم:

از نقطه نظر بیولوژیک، گفته شده درک جانوران از زمان سپری شده، به میزان ضربان قلب آنها بستگی دارد، مثلا درک یک فیل هفتاد ساله از زمان عمرش با مقدار متوسط تپش قلب 25 بار در دقیقه، برابر یک موش دو ساله با مقدار متوسط تپش قلب 225 بار در دقیقه است. این اثر در مورد درک کودکان (با تپش قلب سریعتر) از زمان و درک بزرگسالان (با تپش قلب آهسته تر از کودکان) از آن نیز صادق است. این اثر در مورد مگسها آنقدر موثر است که آنها عملا، دنیای اطراف را به صورت «تصویر آهسته یا Slow Motion» می بینند!
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

نمایه کاربر
- Keyhan -

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۷:۰۸


پست: 329

سپاس: 141

جنسیت:

تماس:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط - Keyhan - »

جالبه! اگه بشه کاری کرد که انسان هم تصاویر رو slow motion ببینه، توانایی های زیادی پیدا می کنه. مثلا فرض کنید یک بازیکن فوتبال چنین ویژگی داشته باشه... یک نفره تیم بارسلونا رو گل بارون می کنه!

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

فکر نمی کنم بشه، چون مربوط به ساختار تکاملی مغز است. ولی بعضی انسانهای دارای حافظه قوی، با تمرین، می توانند توانائی دیدن سریع و بعد به خاطر آوردن اجزای تصویر را در خود پرورش دهند. یعنی مثلا 0.8 ثانیه به آنها تصویری را نشان بدهید و بعد از آنها بخواهید هر چه از جزئیات تصویر در حافظه شان مانده را بنویسند. البته در این مورد، آزمایش نشان داده قویترین حافظه های انسانی نمی توانند با حتی با شمپانزه ها رقابت کنند. آنها حتی با دویست میلی ثانیه مشاهده تصویر، می توانند جزئیات بیشتر تصویر رایانه را به خاطر بیاورند.
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

نمایه کاربر
- Keyhan -

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۷:۰۸


پست: 329

سپاس: 141

جنسیت:

تماس:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط - Keyhan - »

کمک مالی به ضعفا و بیماران از راه اینترنت، بدون خرج کردن!

مثلا برای کمک به بیماران سرطانی می شه یک سایت ایجاد کرد و به خیرین گفت فقط کافی است یک تولبار (شبیه تولبار) را روی مرورگرتان نصب کنید تا در آن تبلیغات شود و درآمد حاصل از آن به بیماران سرطانی داده شود. و با شرکت ها قرار داد بست که به اندازۀ استقبال خیرین به سایت مبلغی پرداخت کنند و برای تشویق خیرین روی شبه تولبار نوشت: شما تا کنون .....تومان به بیماران کمک کرده اید.

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

کیهان فروتن نوشته شده:کمک مالی به ضعفا و بیماران از راه اینترنت، بدون خرج کردن!

مثلا برای کمک به بیماران سرطانی می شه یک سایت ایجاد کرد و به خیرین گفت فقط کافی است یک تولبار (شبیه تولبار) را روی مرورگرتان نصب کنید تا در آن تبلیغات شود و درآمد حاصل از آن به بیماران سرطانی داده شود. و با شرکت ها قرار داد بست که به اندازۀ استقبال خیرین به سایت مبلغی پرداخت کنند و برای تشویق خیرین روی شبه تولبار نوشت: شما تا کنون .....تومان به بیماران کمک کرده اید.
قطعا ایده خوبیه، ولی به نظر من، بهترین و مفیدترین راه برای کمک به بیماران سرطانی؛
کمک خیرین، به موسسه ای است مثلا به نام «مرکز ملی پژوهشهای درمانی سرطان».
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

امير ـ مخترع

محل اقامت: اصفهان

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۵/۱۰/۲۸ - ۱۵:۵۶


پست: 66

سپاس: 5

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط امير ـ مخترع »

کیهان فروتن نوشته شده:راهی خوب برای خلاص شدن از دست مگس ها! مگس ها سرعت کم رو متوجه نمی شن

اگه دقت کرده باشید مگس ها می تونن در مقابل سریع ترین حرکات واکنش نشون بدن، برای همین وقتی دستتون رو با سرعت به جایی که مگس نشسته ببیرید مگس فرار می کنه. اما من به این فکر افتادم که شاید مگس به خاطر جثه کوچکش زمان براش کند می گذره بنا بر این کاملا آهسته دستم رو به سمتش بردم تا دستم روی مگس قرار گرفت و به همین راحتی از دستش خلاص شدم و بعد از چند بار آزمایش متوجه شدم که انگار تمام حرکات برای این موجودات اسلو موشن به نظر میاد!

گفته شده بود ایده های خنده دارم میشه گفت :)
بسم الله الرحمن الرحيم
ضمن سلام و عرض ادب و عرض تسليت به مناسب شهادت سالار شهيدان امام حسين عليه السلام اولاد و اصحاب گران حضرتش
و تشكر از دوستان جهت برپايي جولانگاهي براي عرضه ي دانش
سرعت كنش و واكنش هاي اطراف ما در موجودات زنده وابسته به قلب و عامل تحرك جريان سيال در قلب نيست
بلكه عامل وابسته به چيزي است كه قلب را كنترل مي كند.
و ان چيزي نيست مگر مغز كه قوه ي دراكه و كنترل اعضائ و تغذيه ي هر كدام از بخشهاي مختلف بدن را به صورت مستقيم يا غير مستقيم به عهده دارد.
مغز ميتواند در شرايط مختلف ميزان فعاليت اعضائ مختلف بدن را تند تر و يا كندتر و يا به طور كامل از كار بياندازد.
همچنين مي تواند فعاليت خود را در اين شرايط تغيير دهد.
تغيير در ميزان فعاليت مغز باعث ميشود نياز مغز به تغذيه افزايش يابد.اين خود باعث ان مي شود كه بعنوان مثال در بدن انسان خون كه سوخت مغز را به او مي رساند لازم شود تا بيشتر به مغز وارد و از ان خارج شود و اين همان علتي است كه باعث افزايش فعاليت قلب مي شود و ضربان ان را برخا افزايش مي دهد كه به اشتباه تصور شده كه افزايش ضربان قلب باعث كند شدن و يا تند شدن زمان بر موجود مي شود.
در ازمايشات مكرر ديده شده انسانهايي كه تحت تاثير اضطراب قرار گرفته اند زمان بر انان كندتر سپري مي شده است.و افزايش فعاليت مغز انسان در اين شرايط باعث مي شود كه زمان بر انسان كندتر به نظر برسد.
بنابراين ميزان فعاليت مغز و تغزيه ي ان عامل تشخيص زمان سپري شده در موجود زنده و معيار سرعت در فعاليتهاي ان موجود به شمار مي رود.
حالا مي خايم ببينيم گذشت زمان كندتر و يا تندتر چه فايده و خاصيتي مي تونه براي ما يا اطرافيان داشته باشه.
شايد اينايي كه ميگم غير ممكن و يا غير عقلائي به نظر برسه اما دوستان با نقد و يا تصحيح خود صاحب اختيارند كه مطالبو كامل تر كنند.
اول به نقش كند شدن فعاليت مغز مي پردازيم
اين كار شايد براي بيماراني كه مجبور به عمل جراحي هستند و نبايد به انها مواد بيهوش كننده تزريق بشه كاري كاملا منطقي و شايد بهترين گزينه به حساب بياد ضمن اينكه شايد عوارض داروهاي بيهوش كننده رو هم نداشته باشه.
توضيح اينكه كم شدن سرعت فعاليت مغز باعث ميشه ارسال پيامهاي عصبي هم با سرعت كمتري به مغز انتقال داده بشه و درد كمتري در بيمار احساس بشه.
البته صحت و سقم و ميزان عملي بودن اينكار به عوامل پيچيدهتري وابسته است.
دوم نقش تند شدن فعاليت مغز
تند شدن فعاليت مغز در حيوانات ميتونه اين خاصيت رو برامون به همراه داشته باشه كه توليد محصولات دامي از طيور و احشام برامون بيشتر بشه.مثلا افزايش توليد شير يا تخم مرغ و يا توليد نسل در حيوان.
البته راههاي ديگه اي هم هست كه امروزه براي اينكار مورد استفاده قرار گرفته كه البته مزايا و معايب خاص خودشو داره. مثل ايجاد شب و روز مصنوعي.
نقد و تصحيح و ايده هاي بهتر از شما.
با تشكر
والسلام.
من طلب شيء و جدّه ، و جده.

نمایه کاربر
Aryan_M

نام: آرین مخدومی

محل اقامت: مشهد

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۷ - ۲۰:۳۶


پست: 343

سپاس: 84

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط Aryan_M »

با سلام من دوباره برگشتم به انجمن ولی زیاد وقت صرف نمی کنم.
و تنها دلیلم برای بازگشت یک ایده تومخی بود که به ذهنم رسید و دربارش شک و تردید دارم شاید علما بتونن کمکی کنن.
من کلا دیونه سنسورها هستم و خیلی وقته (حدودا 3 سال) عاشق اینم که سنسورهای مختلف بسازم. البته در توانم نیست که خود قطعات پایه سنسور رو بسازم. منظورم ماژول کاربری یک سنسور.مثلا ساخت سنسور فاصله یاب آلتراسونیک یا مادون قرمز یا لیزری و ...
تو این 1 سالی که انجمن نبودم هم یک سری فعالیت های نا موفق یا نصفه نیمه در این زمینه انجام دادم. مثلا یک مدار آشکار ساز امواج آلتراسونیک خیلی حقیر و ساده ساختم یا یک سری اندازه گیری ها روی یک نوع فرستنده و گیرنده مادون قرمز انجام دادم که نهایتا دیدم به دردم نمی خورن smile045 .(البته دیتاشیت نداشتند) . رو مدار فلیزیاب کار کردم کلی مطالعه رو فاصله یابای لیزری و انواع سنسورای دیگه کردم و ...
(کارای دیگه هم کردم ولی مربوط به بحث نمی شه)
حالا یک فکر مضحک به مغزم زده که یک مغناطیس سنج حساس در حد 25 میکرو تسلا با اثر حال بسازم!!! smile055
مگه می شه؟ اثر هال که مال میدانهای خیلی قویه!
البته یک فکر مذحک دیگه هم داشتم که یک مغناطیس سنج با لامپ ترمونیک باریکه الکترون بسازم.
این دومی یکم به عقل نزدیک تره.
از علما و حضار که تو زمینه الترومغناطیس آگاهی های لازم دارن تغازای کمک می کنم. البته شاید 2 ترم دیگه الکترومغناطیس بردارم ولی فک نکنم کافی باشه.
1- اثر هال:
این لینک تو محاسبات کمک می کنه http://hyperphysics.phy-astr.gsu.edu/hb ... /hall.html
خوب باید یک چیز خیلی باریک داشته باشیم با جریان خیلی زیاد. خوب نه من فلز باریک گیر میازم نه جریان زیاد. اگه ولتاژ خروجی در حد میکرو ولت باشه میشه خوب تقویتش کرد.(البته نویز هم خواهد داشت)
می خوام یک چیزی بشه که با هزینه خیلی کم رو یک بورد ساده قابل ساخت باشه. استاندارد بورد تا 0.1 میلیمتر هست. کمترشم هست.
خوب یک کار که می شه کرد اینه که تعداد زیادی سنسور هال رو بزاریم کنار هم رو یک برد و به یک نحوی(اگه طرحم ارزشمند از آب دربیاد ممکنه یکی طرحو بدزده) ولتاژ خروجیشونو با هم سری کنیم. خوب من یک محاسبه ساده انجام دادم دیدم حدودا 100-400 سنسور کوچیکو می شه رو یک برد 2 رو 1 سانتیمتر مربعی چاپ کرد. مشکل اینجاس که جریان بین همه اینا قراره پخش بشه. من حساب کردم هرکدوم جریانی حدود 10 آمپر می خوان که البته همچین مس نازکی رو داغ می کنه که بردش می سوزه. راه حل تو پالسه. می تونیم پالسهای کوتاه با جریان زیاد رو که از خازن تامین می شن رو ول کنیم و تو این مدت از خروجی نمونه برداری کنیم. باز مشکل اینجاست که 400 سنسور اونوق 4000آمپر می خوان. شاه راه جریان اونوقت ممکنه مثل فیوز بترکه. اگه طول پالسو کم کنیم و یک المان سوئیچ خیلی سریع و جریان بالا بزاریم شاید بشه تا 1000 آمپر اینا کاری کرد ولی مسئله اصلی شاهراه تغذیه سنسور های کوچیکه.اگه ابر رسانا ارزون بود می زاشتم خوب می شد. پس عملا تعداد زیادی سنسور هال موازی با یک سنسور فرقی نداره.پس بهتره یک سطح نازک داشته باشیم که اذیت هم نشیم.
مشکل من سر اینه که چه المانی بالای 1000 آمپر رو در پالس تحمل می کنه و خیلی هم سریعه؟ خازنی که کوچیک باشه یکم بار داشته باشه و 1000 آمپر هم بده چیه؟ شاید زمان پالس 1 میکروثانیه خوب باشه. خوب اونوقت حداقل یک خازن 100 ولت 100میکروفاراد لازمه. شایدم بشه زمان پالس رو کمتر کرد.
من هدفم اینه که یک سنسور سریع و ارزون با حساسیت بالا بسازم. شاید مجبور بشم خازنای گرون با ترانزیستور گرون بگیرم.
الان سنسورای مگنتومتر موجود تو بازار همه حساسیت خوبی دارن ولی سنسورای ارزون سرعت خیلی کمی دارن. یک سنسور سریع در حد میکروثانیه با حساسیت نانو تسلا دیدم 55$ بود. خوب اگه یک سنسور نه چندان ارزون ولی سریع بشه ساخت خوبه. اگرم بشه ثابت کرد سنسور هال قابلیت های دیگه ای هم داره و بشه اونو با تکنولوژی MEMS به طور بهینه ساخت بازم جای شکرش باقیه.
یک ایده دیگه که داشتم این که سنسور یک سیم دراز باشه که مثل سیم پیچ از پایین برد بره بالا و از پشت برد بیاد پایین(انگار یک سیم لوله دور یک برد مستطیلی بپیچید) یک چیزی شبیه به سیم لوله با حدود 10-20 دور . طبق فرمول هال تمام دو سر عرضی سیم در تمام نقاط ولتاژ تغریبا برابری دارند. اگه من ولتاژ عرضی نقاط مختلف سیم رو با هم با همون تکنیک مخفی سری کنم نتیجه ای حاصل می شه؟ به ظاهر که امکان نداره چون مثل وصل کردن 2 سر سیم به هم دیگست و نهایتا ولتاژ ها با هم سری نمیشن. البته اگه یکم مقاومت ناچیز مس رو در نظر بگیریم شاید 1% افزایش ولتاژ خروجی رو داشته باشیم.(من این موضوع رو خیلی ساده با Proteus شبیه سازی کردم) ولی می خوام ببینم تو شکل واقعی شاید اثراتی باشن که کمک به سری شدن ولتاژ نقاط مختلف سیم و درنتیجه تقویت ولتاژ حاصل از اثر هال کنن.(اگه این یک تیکه رو متوجه نشدین عیب نداره ایراد از منه)
یک راه حل دیگه هم دارم. اگه ما یک سنسور هال داشته باشیم و دو سر خروجیش رو به هم وصل کنیم باید یک ذره انحراف در مسیر حرکت الکترون ایجاد بشه در نتیجه مقاومت الکتریکی سنسور افزایش خواهد یافت. حالا باز هم با همون تکنیک ناگفته و مخفی خودم اگه این کارو رو یک تیکه سنسور حال که در واقع یک سیم دراز پیچ و تاب خورده هستش تکرار کنیم و اجازه بدیم تا جای ممکن در اثر وجود میدان مغناطیسی انحراف مسیر سنسور بیشتر بشه و مقاومت تغییر کنه اونوق می تونیم تغییرات مقاومت رو با اندازه گیری افت ولتاژ بدست بیاریم. ولی من هیچ نمی دونم چطور تخمین بزنیم که مقاومت چه طور تغییر خواهد کرد. ولی شاید این طریق حساسیت خیلی بیشتری نسبت به سنسور معمولی هال داشته باشه و آشکار سازیش راحت تر باشه.

می شه بخش اثر هال رو با یک ورقه خیلی نازک بریلیوم ساخت؟ که البته 1000 آمپر در 1 میکروثانیه تحمل کنه. بریلیوم 40% از مس حامل بار بیشتری داره.
یا این که یک آلیاژ خیلی چگال با جرم اتمی خیلی کم پیدا می شه که از بریلیوم خالص چگال تر باشه و جرم اتمی کمتری هم داشته باشه؟ شاید با تغییر جنس بشه بین 0.4 تا 100 برابر ولتاژ سنسور رو تقویت کرد.
این لینک فرمولش http://hyperphysics.phy-astr.gsu.edu/hb ... ur.html#c4

2-سنسور باریکه الکترون.
اولا من یه چیزایی در این باره دیدم و بعید نیست قبلا اختراع شده باشه.
همچین چیزی قبلا انجام شده داره؟
ارزش داره؟
راه حلش اینه که ی باریکه از الکترون که خیلی هم باید باریک باشه با سرعت خیلی کم پرتاب بشه و میزان انحراف الکترون با یک مکانیزمی که نمی گم خیلی جالب بدست میاد.
اصلا می شه باریکه الکترون رو تا سرعت پایین کند کرد؟
r=vm/qB
من یک شعاعی در حدود 2-10 سانتی متر می خوام پس سرعت الکترون باید در حدود 1 میلیون متر بر ثانیه باشه.
اصلا ممکنه؟ اگه ممکنه لطفا طرحمو ندزدین. منون smile021

نمایه کاربر
Aryan_M

نام: آرین مخدومی

محل اقامت: مشهد

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۷ - ۲۰:۳۶


پست: 343

سپاس: 84

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط Aryan_M »

من یک سری محاسبات انجام دادم دیدم سنسور هال حد اقل 10000 آمپر می خواد که دیگه خیلی تخیلیه. عیبی یوخدی بابا smile021
از نظر من که مسئله سنسور هال منتفیه.
ولی بزارین مسئله سنسور باریکه الکترون رو یکم روشنتر کنم.
من یک باریکه الکترون لازم دارم که سرعتش حدود 1 میلیون متر بر ثانیه است و در یک محفظه لامپ خلا کوچیک در حد 2-3 سانتی متر جا بشه.
من اطلاعات فنی درباره لامپ های ترمونیک یا شتابدهنده ها ندارم ولی به نظر علما اینی که می گم امکان داره؟
یک لامپ ترمونیک ساده که با یک توری سرعت الکترون رو کنترل کنه و سپس الکترون بره تو یه سوراخ باریک که یک باریکه بیاد بیرون و باریکه بره به بخش آشکار ساز.
شاید این مشکل داشته باشه چون مبدا حرکت مهمه و اینجا مبدا دقیقی در کار نیست. می شه با یک ولتاژ ساده الکترونهارو به حرکت در آورد در یک میدان ساده 2 تا سکه آند و کاتد که آند یک سوراخ ریز وسطش باشه و با کنترل ولتاژ سرعت الکترون کنترل بشه؟
سوال دیگه این که الکترون بعد از گذر از پرتابگر ممکنه کند یا تند بشه؟
الان مسئله دقیقا اینه :
یک باریکه الکترون با سرعت حدود 1 میلیون متر بر ثانیه و خیلی باریک لازمه که سرعتش ثابت بمونه و کل سیستم تو یک لامپ کوچیک جمع بشه و سرعت الکترون قابل تنظیم باشه. البته اگه خیلی هم باریک نشد مشکل چندانی نداره. ولی مثلا شعاع باریکه از 0.3 سانتیمتر بیشتر نشه.
اصلا یکی به من یک کتاب معرفی کنه که یک چیزی تو همین مایه های لامپ ترمونیک و یا چشمه های الکترون چیزای مفید بده.

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: فرصتی برای ایده پروری

پست توسط نوآور »

اگر قصد اصلی شما فقط ساخت سنسور مغناطیس سنج است، لزومی ندارد فقط به سنسور اثر هال فکر کنید، مثلا در یک مدار دیدم از یک چیز جالب، به عنوان سنسور اصلی مدار استفاده کرده است (اگر اصل مدار را خواستید، اعلام کنید):
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

ارسال پست