من نمیتوانم خدایی را تصور کنم که مخلوقات خود را پاداش یا کیفر میدهد و اهدافش طبق مقاصد ما انسانها شکل گرفته است. چنین خدایی، بطور خلاصه انعکاسی از ضعف و ناتوانی ما انسانهاست. من همچنین نمیتوانم باور کنم که انسان میتواند پس از مرگ، ورای جسم مادیاش زنده بماند، هر چند که افراد ناتوان بدلیل ترس و جهل چنین افکاری را با خود حمل کنند.
- البته آنچه درباره ی اعتقادات دینی من گفته اند دروغ است. دروغی که به طور سیستماتیک تکرار شده است. من به خدایی شخصانه اعتقاد ندارم و هرگز منکر این بی اعتقادی ام نمی شوم بلکه آن را آشکارا بیان می کنم.
- نامه روز دهم ژوئن تو را دریافت کردم . من در طول حیاتم با هیچ کشیش یسوعی صحبت نکرده ام، من از این گستاخی متحیرم که اینچنین در باره ی من دروغ می گویند. از نظر کشیش یسوعی من بیخدا هستم ، البته، که هستم و همیشه بوده ام. [در جواب یک شایعه که یک کشیش یسوعی سبب برگشتن انشتین از بیخدایی شده است]
- تحقیقات علمی بر این پایه استوار است که همه اتفاقاتی که می افتند توسط قوانین طبیعت تعیین شده اند و این در مورد کنش های مردم نیز صادق است. به همین دلیل یک محقق علمی به سختی میتواند بپذیرد که رخدادها را میتوان با دعا خواندن تحت تاثیر قرار داد، و مثلا با آرزو کردن و تمنا از یک موجود ماورای طبیعت بتوان به تغییری دست یافت.
- دو چیز بی نهایت است. کهکشان ها و حماقت بشر، که در اوّلی شک دارم.اگر این موجود( خدا) قادر مطلق است، پس هر رویداد و واقعه ای همراه با هر عمل و هر تفکرو احساس و اشتیاق، همه انسانها هم عملکرد او است . چگونه تا زمانی که قدرتی چنین عظیم و توانا وجود دارد، میتوان انسانها را مسئول اعمال خودشان دانست؟ بدون شک روز دادن عذاب و پاداش او باید مقداری از وقت را هم صرف قضاوت از خودش کند.
اگر مردم فقط به خاطر ترس از عذاب و امید به بخشش است که خوب و درستکارند! پس حقیقتا ما موجودات ترحم برانگیزی هستیم.
انسان قسمتی از کل است، که ما به آن می گوییم جهان ، قسمتی که محدود است در زمان و مکان. او خودش را، افکارش را و احساسش را مثل چیزی جدا از بقیه تجربه می کند- نوعی فریب بصری از هوشیاریش.این اغفال برای ما نوعی از زندان است، مهر و عاطفه منحصر میشه به امیال خودمان و اندکی اشخاص نزدیکتر به ما. وظیفه ما باید این باشه که از این زندان " با فراختر کردن دایره مهربانیمان برای در آغوش گرفتن همه مخلوقات و زیبایی طبیعت" خودمان را آزاد کنیم.............................
صحبتی زیبا از انیشتین
- ashkanOo
نام: اشکان
محل اقامت: تهران
عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱
پست: 733-
سپاس: 414
- جنسیت:
تماس:
Re: صحبتی زیبا از انیشتین.......................
متاسفانه یکی از دوستان از اینکه من این مطلب رو گذاشتم ناراحت شدند
و فکر میکنند ک من از خودم چنین متنی رو نوشتم
واقعا متاسفم برای چنین طرز فکری.......
و فکر میکنند ک من از خودم چنین متنی رو نوشتم
واقعا متاسفم برای چنین طرز فکری.......
B.Sc physics at amirkabir university of tehran
Re: صحبتی زیبا از انیشتین.......................
من به درستی و یا اشتباه بودن حرفاش کاری ندارم .
اینجا محل بحث علمیه این طور که البته من متوجه شدم. ممکنه این بحثا با روحیات برخی کسایی که اینجا رفت و آمد می کنن سازگار نباشه و نخوان راجع به این مسائل صحبت بشه. و حق هم دارن
اینجا محل بحث علمیه این طور که البته من متوجه شدم. ممکنه این بحثا با روحیات برخی کسایی که اینجا رفت و آمد می کنن سازگار نباشه و نخوان راجع به این مسائل صحبت بشه. و حق هم دارن
- ashkanOo
نام: اشکان
محل اقامت: تهران
عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۰/۹/۳۰ - ۱۵:۱۱
پست: 733-
سپاس: 414
- جنسیت:
تماس:
Re: صحبتی زیبا از انیشتین.......................
saeedfa نوشته شده:من به درستی و یا اشتباه بودن حرفاش کاری ندارم .
اینجا محل بحث علمیه این طور که البته من متوجه شدم. ممکنه این بحثا با روحیات برخی کسایی که اینجا رفت و آمد می کنن سازگار نباشه و نخوان راجع به این مسائل صحبت بشه. و حق هم دارن
کاملا درست میفرمایید
.....
B.Sc physics at amirkabir university of tehran