سلام. علت اصلی کش اومدن توی سیاه چاله ها گرانششونه .مثلا به قسمت انتهایی جسم که بیشتر توی سیاه چاله فرو رفته چرانش بیشتری وارد میشه اما به قسمت بالایی گرانش کمتر در نتیجه جسم در دو نقطه دچار تفاوت انرژی میشی وقسمت پایینی کشیده میشه .
nptbprof نوشته شده:ینی در حین اینکه اجسام و ب سمت خودشون میکشونن پرتو ازاد میشه؟؟ یا نه کاملا به صورت نامشخصه؟؟
یعنی چی نامشخصه ؟
ببین وقتی گیر یه سیاهچاله میوفتن اجسام تحت دما قرا میگیرن و از خودشون ایکس و فرابنفش ازاد میکنن و همینطور که ازاد میکنن
خب تحت فشارن منظورم اینکه داره به بافتشون فشار میاد و هرچی به مرکز نزدیک تر میشن به متلاشی شدن هم قاعدتا نزدیک تر
میشن. جدا از حباب ایکس ازاد شده از مرکز که یکی از راهای تشخیص سیاهچالست, با کمک ازاد سازی این پرتوها از همین اجسام
خیلی راحت تشخیص میدن و سیاهچاله به صورت یه قرص مثلا فرض ابی رنگ دیده میشه تو نگاره ( فیلتر )
نظریه جدید استیون هاوکینگ رو خوندید ؟
طبق این نظریه نصف مطالبی که میدونستیم نقض می شوند .
اگه نخوندید ماهنامه دانشنامه ی همین ماه رو بگیرید . خیلی جالبه .
من در هر آنچه میبینم هستم و هر آنچه میبینم در من هست
نظریه سیاهچاله ها، استیون هاوکینگ
باور غلط : سیاهچاله ها اجرامی هستند که هیچ نوری از خود منتشر نمی کنند و هر جسمی که درون آنها گرفتار شود، سرنوشتی نامعلوم خواهد داشت.
باور درست : سیاهچاله ها دارای تابشی به نام تابش هاوکینگ هستند. پروفسور هاوکینگ ثابت کرد که این تابش، اطلاعاتی از دورن سیاهچاله به ما می دهد.
در ابتدا یک اصطلاح در باره سیاهچاله را تعریف می کنم. طبق تعریف "افق رویداد" یک سیاهچاله مرزی است که هر چیزی که وارد آن شود گرفتار میدان گرانشی سیاهچاله خواهد شد.
مردم عادی فکر می کنند که سیاهچاله ها هیچ نور و اطلاعاتی منتشر نمی کنند، و اگر جسمی توسط سیاهچاله بلعیده شود، سرنوشت نامعلومی خواهد داشت. اما پروفسور هاوکینگ در سال 1974 با محاسبات رياضي بر روی سياهچاله ها متوجه نکته بسيار عجيبي شد.
هاوکینگ نشان داد که اين اجرام دارای نوعي تابش هستند، که این تابش بعدها به تابش هاوکينگ معروف شد. اما در آن سال پروفسور معتقد بود که اين تابش با ديگر تابشها متفاوت است و بلافاصله پس از آن که بخواهد از افق رويداد خارج شود تمام اطلاعات خود را ازدست مي دهد و نابود می شود.
براساس محاسبات هاوکينگ، اين تابش اطلاعاتی از ماهیت جسم تابش کننده (سیاهچاله) را همراه نداشت و تمام اين اطلاعات به نوعي گم مي شدند. این مساله غير عادي موجب بروز پارادوکسي به نام پارادوکس اطلاعاتي سياهچاله شد.
مدت 30 سال بسياري از دانشمندان تلاش کردند تا بتوانند اين پارادوکس را حل کنند، اما کوشش آنها با شکست مواجه شد.
تا اینکه خود پروفسور در سال گذشته به حل این پارادوکس پرداخت و با استفاده از مکانیک کوانتومی نشان داد که بخشی از تابش هاوکینگ می تواند از افق رویداد سیاهچاله خارج شود و اطلاعاتی را با خود به خارج حمل کند.
اين مساله بدين معني است که اين توانايي را پيدا کرده ايم تا درباره اتفاقاتي که درون يک سياهچاله رخ مي دهد اظهار نظر کنيم و درباره آينده و سرنوشت اجرامي که به درون آن سقو ط مي کنند حرف بزنيم.
تصويري جديدي كه پروفسور هاوكينگ از سياهچالهها ارائه ميدهد ناقض نظريهي قبلي اوست.
نظریه قبلی می گفت که سیاهچاله ها به تدریج بخار می شوند و از بین می روند و با از بین رفتنشان تمام اطلاعاتی که در درون آن هست نیز از بین خواهد رفت و این اطلاعات به بیرون درز نمی کند.
اما در نظريهي جديد گفته می شود که اطلاعات كاملاً از بين نميرود بلكه سياهچاله ذره ذره آن را تابش ميكند تا نهايتاً اطلاعات آن در دسترس قرار گيرد. و سیاهچاله با تابش هاوکینگ انرژی خود را ذره ذره از دست می دهد تا از بین برود.
در نتيجه ميتوان راجع به گذشته سیاهچاله ها مطمئن بود و آينده آنها را با قطعيت نسبتاً خوبي پيشبيني كرد.
قسمتی از این نظریه.
من در هر آنچه میبینم هستم و هر آنچه میبینم در من هست