نظریه ی غلظت

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

ویستاM نوشته شده:تعداد رفرنس ها به هیچ وجه ارزش مقاله علمی رو نشون نمیده جناب جوانشیری! ادیتورهای یک ژورنال به چنین چیزی نگاه نمی کنند بلکه اون ها نگاه می کنند ببینند طرف چقدر در حوزه ای که داره کار میکنه ادم میشناسه، چقدر با بزرگان اون حوزه و عقایدشون اشناست. مگه میشه کسی بیاد بگه من مکانیک نیوتنی رو رد کردم بدون اینکه حساب دیفرانسیل بدونه؟!
بنابرین هدف از رفرنس گذاری این نیست که نشون بدیم چقدر توی گوگل سرچ کردیم! هدف اینه که ما یک ریویوی درست و صحیح و علمی و منطقی از کارمون داشته باشیم.

ببینید یکی از تفاوت های یک دانشمند واقعی با یه شبه-دانشمند آکادمیک در اینه که فرد دانشمند برای "تفکر" بیش از هر چیز وقت میذاره و برای همین وقت کافی برای خوندن همه ی مقاله های علمی رو نداره و از همین قدرت تفکرش استفاده می کنه تا همون معدود مقالاتی رو هم که خونده به طرز عمیقی نه تنها ارزیابی کنه بلکه از وضعیت علم روز هم با خوندن اون ها اطلاع خوبی به دست بیاره ولی یه شبه-دانشمند دقیقاً برعکس عمل می کنه: وقت کمتر برای تفکر مستقل و وقت بیشتر برای خوندن مقاله. نمی تونید بگید افرادی هستن که هر دو مورد رو با هم و در حد کمال انجام می دن چون جمع آوری اطلاعات با تفکر مستقل و متمرکز تا حدودی مغایرت داره: بمباران اطلاعات، اجازه ی تمرکز و تعمق رو از فرد می گیره. بذارید یه مثال از خودم بزنم:
وقتی با پارادوکس موکانو , چرخش توماس-ویگنر تو ویکی پدیا آشنا شدم، نوشته بود:
There are still ongoing discussions about the correct form of equations for the Thomas rotation in different reference systems with contradicting results.[4]

یا اینکه:
With less careful interpretation, the EPVR is seemingly violated in some models.[7] There is, of course, no true paradox present.



خوب همین نکته ها به من کمک می کرد که اولاً متوجه باشم قضیه ای که دارم روش کار می کنم افراد دیگه دارن روش نظرات ضد و نقیضی می دن و ثانیاً متوجه باشم که هنوز کسی نتونسته از تو دل این قضیه یه پارادوکس تمیز طراحی کنه. بنابراین دلیلی نداره که وقتم رو با خوندن اون مقالات ضد نقیض تلف کنم و کافی بود تمرکزم رو بذارم روی دو مورد:1- درک مبانی اصلی چرخش توماس 2- طراحی یه پارادوکسه تمیز. برای همینه که ظرف مدت کوتاهی ذهنم رو طوری قوی کردم که به راحتی چند مقاله نسبتاً عمیق رو بنویسم و خودم هم بهتر از هر کسی (البته به کمک نیما) به بر طرف کردن نقاط ضعفش برای ارائه ی یه مقاله ی عمیق تر واقفم.

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

edwardfurlong نوشته شده:خیر داورها هیچ تعهدی ندارند که بهت نشون بدن غلط کارت کجاست. میتونن بدون هیچ کامنتی ریجکت کنن. هر موقع در زمینه علمی آدم حسابی شدی اونوقت اگر خودت نفهمیدی اشکال کارت کجاست شاید بررسی کنن و اشتباهت رو بهت بگن و علت چاپ نکردن دست نوشتت رو برات بگن.


اگه این طوری باشه که اصلاً داوری معنی نداره و خود این امر هم باز از نقاط ضعف ژورنال رسمی تلقی میشه. یعنی هر کی برای اولین و دومین بار بخواد یه مقاله بده بر اساس گفته ی شما به علت ناشناس بودن فرد، جهت بررسی مقاله ی وی تاس ریخته می شود و فقط آمدن عدد 6 نشانگر چاپ مقاله خواهد بود! smile022

edwardfurlong نوشته شده: همونطور که نواده گفت اول برو سوادت و اعتبارت رو بالا ببر و خود نسبیت رو بفهم و بعد تلاش کن نقضش کنی.

بهتره خودت سوادتو ببری بالا و به جای نق زدن مستقیم ازم بخوای که مقاله ی 3 صفحه ای رو برات بفرستم تا شخصاً نظرت رو بدی.

edwardfurlong نوشته شده:مشکل اینجاست که فکر نمیکنی که خودت داری اشتباه میکنی!

من اشتباه کردم و بهش هم اذعان دارم. ولی کسی که این اشتباه رو بهم گوشزد کرد تو با اراجیفت نبودی بلکه همون نیما بود که همت کرد و پارادوکس رو حل کرد. من نقد علمی رو می پذیرم ولی حرافیه یه مشت مدعی پوشالی رو نه smile048

نمایه کاربر
DARKENERGY

نام: Melina

محل اقامت: krj_teh

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷


پست: 7031

سپاس: 4151

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط DARKENERGY »

از این لحظه یا کاملا مودبانه باهم بحث میکنید یا هر پستی که ارسال بشه پاک میکنم. smile072

*

آنکه رفت، به حُرمت آنچه با خود برد حقِ بازگشت ندارد

*

آدمی که از آفتابِ صبح گرم نشه، از آفتاب غروب گرم نمیشه

نمایه کاربر
ویستاM

عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۵/۱۶ - ۱۹:۴۵


پست: 399

سپاس: 351

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط ویستاM »

[email protected] نوشته شده:ببینید یکی از تفاوت های یک دانشمند واقعی با یه شبه-دانشمند آکادمیک در اینه که فرد دانشمند برای "تفکر" بیش از هر چیز وقت میذاره و برای همین وقت کافی برای خوندن همه ی مقاله های علمی رو نداره و از همین قدرت تفکرش استفاده می کنه تا همون معدود مقالاتی رو هم که خونده به طرز عمیقی نه تنها ارزیابی کنه بلکه از وضعیت علم روز هم با خوندن اون ها اطلاع خوبی به دست بیاره ولی یه شبه-دانشمند دقیقاً برعکس عمل می کنه: وقت کمتر برای تفکر مستقل و وقت بیشتر برای خوندن مقاله. نمی تونید بگید افرادی هستن که هر دو مورد رو با هم و در حد کمال انجام می دن چون جمع آوری اطلاعات با تفکر مستقل و متمرکز تا حدودی مغایرت داره

درود

من دوران دبیرستان یک معلم دیفرانسیل خوب داشتم که مهندس مکانیک بود! ریاضیات رو خیلی خوب میفهمیدن اما تخصیلات دانشگاهی درباره ریاضیات نداشتند. من بخاطر مسائل مربوط به سال کنکور واقعا احساس می کردم حق با ایشونه! مدام میگفتند سیستم اکادمیک ما اشکال داره و کافیه یه ادم قدرت تفکر داشته باشه اونوقت میتونه ریاضیدان خوبی بشه. smile021 این رو هم بگم که اعتقاد داشتند یک نفر با دید مهندسی نمیتونه ریاضی درس بده اما اینکه خودشون دیدگاه ریاضیاتی خودشون رو از کجا اورده بودند ...خب هرگز نگفتند!!

اون زمان من فکر میکردم که تدریس ریاضی پیش دانسگاهی چقدر سخته و چقدر ایشون راست میگه که تبحر خاصی در ریاضی داره!
تقریبا به همین خاطر هم بود که به جای اینکه برم و فیزیک دوست داشتنی خودمو دنبال کنم امروز مهندس شدم به هوای اینکه چه فرقی میکنه؟ ادم میتونه هم مقبولیت اجتماعی اسم مهندسی رو داشته باشه و هم فیزیکدان بمونه...
امروز و بعد اینکه هم اندازه کلاسهای مهندسی مکانیک توی کلاسهای اساتید فیزیک هم بودم دیگه مطمئن شدم هرگز یک مهندس بدون وجود یک فیزیکدان به عنوان استاد یا راهنماش نمیتونه حرف فیزیکی عمیق بزنه

من منکر تفکر نیستم و طرفدارشم هستم اما باز هم تاکید میکنم شرط لازم «مطالعه علمی» تفکر هست اما کافی نیست! این رو من نمیگم چندین استادی که مستقیما باهاشون صحبت کردم و حرفهامو زدم بهم پیشنهاد دادند.
در مورد اساتیدی هم که باهاشون درباره مساله تون صحبت کردید بگم فکر نکنید الزاما کسی که دکتری فیزیک داره و استاد دانشگاه شده یعنی فیزیکدان قابلی هست! روند اکادمیک فیزیک در ایران یک «فیزیکدان» تربیت نمیکنه

دقت کنید حرف اخیر بنده هیچ منافاتی با روش تحقیق درست و علمی برای نتیجه گیری علمی نداره!به عبارت بهتر سیستم اکادمیک دنیا هیچ ارتباط مستقیمی با روند یک کار علمی موفق نداره، حالا هرچقدر هم این سیستم مضخرف و بلا استفاده باشه!

[email protected] نوشته شده:بهتره خودت سوادتو ببری بالا و به جای نق زدن مستقیم ازم بخوای که مقاله ی 3 صفحه ای رو برات بفرستم تا شخصاً نظرت رو بدی.


smile031
ممکنه اون مقاله رو برای بنده بفرستید؟ قصد نقد ندارم چون در اون حد از اطلاعات نیستم فقط برام جالبه بخونمش.
ممنونم
جهان به حق مدیون ملت و ملیت ایرانی است
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

ویستاM نوشته شده:ممکنه اون مقاله رو برای بنده بفرستید؟ قصد نقد ندارم چون در اون حد از اطلاعات نیستم فقط برام جالبه بخونمش.
ممنونم


مقاله رو هنوز مشخص نیست که کجا چاپ می کنه. شاید دوباره با راه حلش برای ژورنال ها بفرستمش. برای همین فعلاً پهلوی خودتون محفوظ نگه دارید. برام یه ایمیل بفرستید.

نمایه کاربر
New Astronomer

محل اقامت: اصفهان

عضویت : جمعه ۱۳۸۸/۱۱/۲ - ۱۹:۴۸


پست: 180

سپاس: 50

جنسیت:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط New Astronomer »

سلام آقای جوانشیری عزیز
من خیلی وقت پیش قول داده بودم مقالات شما رو بررسی کنم. اما نشد. ببخشید. smile124
راستش سطحش بالاست (البته برای من) و فهم کلی آن و قضاوت در موردش، تمرکز بالایی میخواد. فکر میکنم ، آلان از توان من خارج باشه.

البته اینه بگم که من به ریاضیات معادله میدان نسبیت عام اشراف لازم را دارم و بروی طریقه اثبات و روند استخراج کامل این معادله، مطالعه دقیق داشتم. اما بهرحال الان دیگه تمرکز لازم رو ندارم و ذهنم آشفته است.

فقط چیزی که الان به ذهنم میرسه اینه که، اگر نتایج معادلات شما به زبان ساده توانسته همان نتایج نسبیت عام رو پیشگویی کنه، خوب این رو نباید انهدام نسبیت عام بنامیم. فقط یک راه حل ساده تر برای توصیف جاذبه است بدون نیاز به پیچیدگی‌های بسیار گسترده ریاضیات تانسوری. که البته تحسین برانگیزه و فهم نسبیت عام را برای عده بیشتری که توان لازم برای اشراف بر این بخش از این ریاضیات را ندارند (حالا به هر دلیل) فراهم میکنه. همچنین راه را برای کاهش زمان محاسبات و تسهیل کاربرد این معادلات در تحلیل‌ها و آنالیزهای مختلف فراهم میکنه که البته خیلی مفید و موثر خواهد بود. درست مثل ابداع یک تابع جدید ریاضی یا راه‌ حل‌های ساده ابتکاری که به کمک آنها برای مسایل لاینحل رها شده و پیچیده قبلی، راه حل جدیدی را باز می‌کند.

شاید تا قبل از چاپ مقالتون تونستم یه بررسی اجمالی و کامل بروی اونها داشته باشم و نظرم رو بگم.

براتون آرزوی موفقیت می‌کنم. smile072

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

New Astronomer نوشته شده: اگر نتایج معادلات شما به زبان ساده توانسته همان نتایج نسبیت عام رو پیشگویی کنه، خوب این رو نباید انهدام نسبیت عام بنامیم.

بله درست می گید، اصولاً نظریه ی غلظت کاری به نسبیت (خاص) نداره و اونو پذیرفته و صرفاً با خمش فضا و زمان در نسبیت عام مشکل داره و غلطت رو جایگزینش کرده که البته دایره ی گسترده تری از نتایج تجربی رو پیشگویی می کنه که در مقالات آینده ان شاءالله ارائه خواهد شد. ولی اون نظریاتی که باعث می شه نسبیت خاص بره زیر سوال مربوط به مقالاتی هست که هنوز چاپ نشدن این مقالات دو دسته اند: 1- مقالات مربوط به نظریه ی دیگه ای به اسم ساعت نوری خارجی و 2- مقالاتی که توی اون ها سعی می کنم پارادوکسی لاینحل در نسبیت خاص رو ارائه بدم. که روی این دو مورد دارم هنوز کار می کنم smile072

Paradoxy

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۱۰/۲۲ - ۲۲:۱۷


پست: 2211

سپاس: 1012

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط Paradoxy »

آخه کی گفته غلظت یه همچین پیشگویی ای می کنه؟ مگه منظور من از غلظت، محیط مادیه?

نه منظور محیط معنوی هست smile021 چیزی که عامل این غلظته، طبق تعریف خودتون، اتره، اتری مادی که از جنس پادماده یا جرم منفی هست.
من که فقط نقد میکنم برای خودم و کسی هم جوابگو نیست! بهرصورت انگار دعوا و مناظره ارزش بیشتری برای پاسخگویی داره.
بنابرین در عمل فرقی نمیکنه که چه منطقی نظریه رو ببریم زیر سوال، چه با دعوا مرافعه. من حق رو به جناب ادوارد میدم. smile023

Ali.borumandi

محل اقامت: شیراز

عضویت : شنبه ۱۳۹۵/۲/۱۸ - ۲۰:۲۰


پست: 1

سپاس: 5

جنسیت:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط Ali.borumandi »

درود.
تمام 52 پست گذاشته شده رو خوندم . خارج از نظر دادن در مورد فرضیه آقای جوانشیری می خواستم بگم تلاش و پشت کار و جسارت ایشون در به چالش کشاندن نسبیت اصلا دیده نشده . همون جور که ایشون اشاره داشتند نقض یک نظریه بزرگ درحالت کلی بیشتر از این که به دانش و هوش و مغز و سواد ربط داشته باشه به پیروزی در برابر اوون تفکرات و تعصبات جامعه علمی برروی اون نظریه ربط داره وگرنه خود علم هم میدونه کوانتوم و نسبیت در جاهایی همدیگر رو نقض می کنند لذا نظریه نسبیت صددرصد درست نیست بلکه یک نظریه ای تا به امروز درست است چه بسا ذهن های ظریفی برای تعمییم دادن نسبیت و تکاملش نیاز باشه و متاسفانه چنین ذهن های خلاق و ظریفی اگرنمایان بشن براثر چنین رفتارهای نامناسب و کوته گرانه ای اصلا آن طور که باید نمی تونن بدرخشند.نمونه چنین افرادی ریاضیدان برجسته گئورک کانتور بود که در دوره اوایل ایجادنظریه مجموعه ها بسیار سرزنش و مسخره شد وبیماری افسردگی و اعصاب گرفت .زندگی نامه ایشون رو بخونید. مهمترین لذت زندگی اینه که آدم رو باور داشته باشند باور می تونه هرکاری انجام بده.خلاصه کلام اینکه من به ایشون و تلاششون و سماجتشون و اون ایده های خلاقشون نهایت احترام رو دارم و وااقعا بهشون افتخار می کنم .اصلا هم نتیجه مهم نیست همین که مث یک دانشمند فکر میکنه مث یک دانشمند زندگی میکنه نهاایت لذت بخشیه.امیدارم که شرایط حاکم بر دنیای علمی امروز اون رو از پیشرفت و درخشندگی بازندارد گرچه نابغه هایی تحت همین شرایط نمایان نشدند. درود بر متفکران گم نام

مازیار فیزیک دان

نام: مازیار شیدایی

محل اقامت: تهران

عضویت : شنبه ۱۳۹۵/۱/۷ - ۱۲:۲۳


پست: 24

سپاس: 8

جنسیت:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط مازیار فیزیک دان »

هیچگاه فکر نکنید که هر انتقادی سود مند است و باعث رشد و پویایی انسان می شود . بسیاری از انتقاذ ها تنها وقت شما را تلف می کنند.هوواره به آینده نگاه کنید ، از بد گویی ها متر سید و از گفتن نظرات خود نهراسید.

نمایه کاربر
enjoy_physics

نام: محمد رسولی

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۴/۳ - ۰۱:۲۷


پست: 173

سپاس: 36

جنسیت:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط enjoy_physics »

دمت گرم که اینقدر جدی این ایده رو پیگیری کردی
یادمه یه بار ژل کتیرا درست میکردم و به حباب های داخل ژل نگاه که کردم همچین فکر و ایده ای مثل شما به ذهنم رسید

یه چندایی سوال به ذهنم رسیده
1.میخوام خلاصه و دقیق و روشن بگی نظریه انشتین از نظر تو چیو توضیح نمیده و غلطت توضیح میده؟

2.مفهوم غلظت رو وقتی بیان میکنیم باید متوجه باشیم در بعد میکروسکوپیک چه ساز و کار اتفاق میافته
شما میگی((فضا و زمان با ضریب شکست مشخصی غلیظ شده که این کاهش منجر به کندی زمان نسبیتی شده))

این دقیقا یعنی چی که غلیظ شده ؟ ما در فضا یا زمان چی داریم که غلیظ میشه؟

3.((سرعت نور مستقل از سرعت ناظر و منبع است. [Note ۲] این ثبات سرعت نور در سال ۱۹۰۵ توسط آلبرت انیشتین بیان شد.[۴] که توسط آزمایش‌های بسیاری صحت آن تائید شده‌است.[۵][۶] اگرچه در اول مهرماه ۱۳۹۰ محققان مرکز تحقیقاتی سرن اعلام کردند که حرکت ذرات بنیادی نوترینو با سرعتی بالاتر از سرعت نور را مشاهده کرده‌اند. اما پس از مدت کوتاهی مشخص شد این تضاد به دلیل خطا در آزمایش بوده‌است.[۷][۸]))

بزرگترین پیروزی که انشتین داشت این بود که فهمید سرعت نور مستقل از سرعت ناظر یا منبع نوره-تا وقتی که به محیطی غلیظ مثل شیشه یا رقیق مثل هوا برسه-سرعت نور درون اتاقک شما چطور کاهش پیدا میکنه


واینکه نظریه ابر ریسمان نقصی که در نظریه نسبیت بود رو مگه توضیح نداده؟



یه بازی فکری گذاشتم راجب زمان نظرتو بگو
viewtopic.php?f=23&t=35744
I will not say failed 1000 times,
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.

THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"

نمایه کاربر
tiathema

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۸/۲۴ - ۰۱:۵۳


پست: 35

سپاس: 47

جنسیت:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط tiathema »

سلام آقای جوانشیری!
1- تمام پست های قبل را خواندم و از قبل با کلیت موضوع -طرح ایراد شما بر نظریه نسبیت- آشنا هستم.
2- فقط برای اینکه روشن کنم که به منطق قضیه آشنا هستم عرض کنم که من دکتری در رشته اقتصاد دارم و عضو هیات علمی یک دانشگاه در همین کشور خودمان هستم. به دلیل التزامات فرایند تحصیلی و شغلی، بارها داوری مقالات علمی -در حوزه تخصص خودم- را عهده دار بوده ام.
3-این ها مقدمات، اما بپردازم به حرفم. بنا به منطق نظریه علمی، شما باید از پیش شرایطی که در آن از مدعای خود دست بر می دارید را مشخص کنید. یعنی چه اتفاقی باید بیفتد تا شما بپذیرید اشتباه کرده اید؟ سازوکار فعلی علم یا مین استریم -که البته به قول شما وحی منزل نیست، ولی فعلا سازوکاری بهتر از آن وجود ندارد- مبنای پذیرش یک اثر علمی را در داوری علمی -به عبارتی آزمایش کور یا دوطرف کور- مقاله برخاسته از آن می داند. یعن یک داور مسلط به موضوع بدون دانستن نام مولف اثر یا گرایشات مذهبی و سیاسی و قومیتی وی، اثر را تنها از زاویه علمی داوری کند. شما اگر می خواهید در جامعه علمی پذیرفته شوید و از مزایای آن -هر چه باشد- برخوردار شوید، باید به این فرایند تن دهید. نمی توان کل فرایند را زیر سوال برد بعد انتظار داشت از طرف سیستم مورد استقبال واقع شد. اگر هم نمی خواهید از مزایای آن برخوردار شوید که هیچ، می توانید با دوستان خود در مورد موضوع حرف بزنید ولی انتظاری بیشتر نداشته باشید. در حال حاضر مین استریم جریان علم فیزیک، مقاله و نتایج شما را رد کرده است. بنابراین نتیجه ای که من نوعی به صورت پیش فرض می گیرم این است که نتایج شما نادرست بوده است، نه اینکه جریان غالب علمی نادرست بوده باشد. البته که تاریخ علم نمونه های مخالف را هم ثبت کرده است مثل داستان ریاضیدان، گئورگ کانتور که دوستمان پیشتر اشاره کردند اما آن استثنا بود نه قاعده و به سایرین حق بدهید که قاعده را بپذیرند نه استثنا را. مجددا تاکید می کنم که اگر شما مدعی کار علمی هستید، باید پیش از ارائه نظریه یا حتی حرفی جدید، شرایطی که در آن از مدعای خود دست می کشید را مشخص کنید. مثلا -تا آنجا که منِ اقتصاد خوانده می دانم- نسبیت هر زمان که سرعتی بیش از سرعت ثابت نور یافت شود، رد می شود. یعنی از پیش معلوم است که اگر فلان اتفاق افتاد، نظریه نادرست بوده است. یا مثلا در هر زمان و مکان روی کره زمین، اگر فسیلی چند صد میلیون ساله از یک خرگوش یافت شود، کل نظریه داروین رد خواهد شد.
4-اصلا قصد جسارت به شخص شما را ندارم، حرف من اگر حاوی جسارتی هم باشد، اظهارات شما را نشانه رفته است. حرف من این است که متاسفانه نشانه های اعتقاد -احتمالا ناخودآگاه شما- به توهم توطئه در مکالمات بالا آشکار است. چند خط از سایت وزین گمانه و ستاد مبارزه با چرندیات نقل می کنم: "شک، بررسی و تحقیق علمی درباره هر موضوعی برای یافتن پاسخ بهترین روش برای دانستن است، اما باور بدون تحقیق و یا برپایه مستندات مخدوش، ضعیف و بی‌ارزش شما را به توهم توطئه دچار می‌کند."
اعتقاد شما به اینکه داوران مجلات مین استریم، اثر شما به دلایل غیرعلمی رد می کنند، مصداق این است که :"تئوری توطئه یعنی باور کردنِ این ذهنیت که دنیای ما را قدرت‌هایی از خارج کنترل و هدایت می‌کنند" "...ما علل و ریشه‌های حقیقی و واقعی در به وجود آمدنِ آن‌ها را نباید در مسائل ظاهری جست، بلکه باید برای یافتنِ علت‌های واقعی که‌‌ همان دست‌های پشت پرده‌اند، کوشید."
این که شما مقاله خود را به مجله الکترودینامیک گالیله ای فرستاده اید و نظرات به زعم من مخالف داور را به نفع خود تفسیر می کنید مصداق این عبارات است: ...تئوری سازان توطئه با روش های معینی کار میکنند که غالباً با ادعای آنان مبنی بر حقیقت‌یابی هم خوانی ندارد. آنان از منابع گزینش شده ای استفاده می‌کنند که یکسره آنان را تایید کند و دیگر منابع مخالف را کنار نهاده و به آنها برچسب وابستگی به نیروهای پشت پرده میزنند، به منابع غیرعلمی از جمله رمان یا فیلم هایی استناد میکنند که ابداً ارزش علمی و تاریخی ندارد، اما آنها معتقدند که نویسنده یا فیلم ساز در لفافه قصد گفتن چیزی را داشته که در دنیای واقعی امکانش وجود ندارد.
5-هیچ گاه از خود نپرسیده اید که چرا همه می خواهند انشتین و نظریه نسبیت را نقد یا حتی منهدم کنند؟ چرا کسی سراغ نیوتون نمی رود؟ من بگویم؟ چون فیزیک نیوتونی در درک متعارفی ما می گنجد اما آن یکی خیر! جناب عالی یا به زعم شما جنابالی نمی توانید نظریه ای را منهدم کنید زیرا در علم نقد داریم و رد، انهدام نداریم.
6-حرف آخرم تکراری است اما مهم: اگر قصد پاسخ به من را دارید لطفا مشخص کنید که در چه شرایطی از مدعای خود دست بر می دارید؟ من پیش از شما مشخص می کنم: هر گاه یک مجله مین استریم فیزیک با ایمپکت فکتور و اچ ایندکس بالا مقاله شما در مورد تئوری غلظت یا انهدام نظریه نسبیت را منتشر کرد، من از مدعای خود دست برمی دارم. چون حوزه تخصص من نیست نمی توانم نام مجلاتی خاص را بیان کنم، اما دوستان فیزیک خوانده به راحتی این کار را انجام می دهند. هر چند تعیین مجلاتی چون نیچر یا ساینس، هدف بسیار بزرگی است، اما در مقابل عظمت مدعای شما -انهدام نسبیت- کوچک می نمایند.

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

enjoy_physics نوشته شده:یه چندایی سوال به ذهنم رسیده
1.میخوام خلاصه و دقیق و روشن بگی نظریه انشتین از نظر تو چیو توضیح نمیده و غلطت توضیح میده؟


سلام
من هم به طور خلاصه می گم smile020 : 1- انحنای نور در هنگام گذر از کنار آهربا و بار الکتریکی (میدان غیر یک نواخت) که البته این ایده عملاً هم ارز هست با بار دار شدن فوتون در نزدیکی یک بار نایکنواخت و آهن ربا شدنش در نزدیکی آهنربا! 2- وابسته بودن سرعت فوتون به طول موجش 3- اتساع زمان و افزایش جرم بر اثر افزایش فشار استاتیکی 3- انبساط شتابدار جهان به علت جرم منفی و دافعه ی گرانشی اتر 4- اتحاد بار و جرم طبق نظریه ی تجانس. البته دقت کنید که همه ی موارد بالا به دقت فورمول بندی شدن و مثلاً شما میزان انحراف (زاویه) فوتون هنگام گذر از کنار یه آهربا رو می تونید محاسبه کنید که البته مقدارش ناچیزه.

enjoy_physics نوشته شده:.مفهوم غلظت رو وقتی بیان میکنیم باید متوجه باشیم در بعد میکروسکوپیک چه ساز و کار اتفاق میافته
شما میگی((فضا و زمان با ضریب شکست مشخصی غلیظ شده که این کاهش منجر به کندی زمان نسبیتی شده))


ببینید ساختار این اتر برای خودم هم هنوز کاملاً روشن نیست ولی متقاعد شدم که نوعی "پادماده" هست. یعنی اون چیزی که به عنوان "فاصله ی بین دو جسم" توی فیزیک میشناسیم چیزی نیست جز پادماده. البته این اتر یا پادماده با تعریف عرف پاد ماده توی فیزیک کمی فرق داره... این اتر با خواص کلیش شناخته می شه: مقدار غلظت یا ضریب شکست، چگالی، جرم و بار ولی خودم هنوز نمی دونم حاملانه این بار و جرم آیا ذره اند یا موج یا چیز دیگه ای...

enjoy_physics نوشته شده:این دقیقا یعنی چی که غلیظ شده ؟ ما در فضا یا زمان چی داریم که غلیظ میشه؟

عملاً همون اتر با ساختاری نا معلوم، غلیظ می شه.

برای نحوه ی کاهش سرعت نور باید به مقالات مراجعه کنید. البته دقت کنید که فعلاً این اتر و این کند شدن سرعت نور خللی به نسبیت وارد نمی کنه چون اساساً مقدار غلظت رو همین نسبیت خاص تعریف می کنه. از نظریه ی ریسمان هم به قدر کافی مطلع نیستم. دقت کنید که ثبات سرعت نور عملاً محدود به نسبیت خاص هست و در نسبیت عام از دید ناظر شوارتزشیلد (ناظر واقع در بینهایت که اثر میدان گرانشی بر او ناچیزه) سرعت فوتون مثلاً در نزدیکیه افق رویدار به صفر میل می کنه smile072

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

tiathema نوشته شده:مبنای پذیرش یک اثر علمی را در داوری علمی -به عبارتی آزمایش کور یا دوطرف کور- مقاله برخاسته از آن می داند. یعن یک داور مسلط به موضوع بدون دانستن نام مولف اثر یا گرایشات مذهبی و سیاسی و قومیتی وی، اثر را تنها از زاویه علمی داوری کند.


با سلام

ببینید مشکل نوع review نیست که blind باشه یا نباشه، مشکل ضعف علمی عده ی زیادی از داوران در بررسی منطقی یه مقاله هست. فرقی نداره که نام و نشان شما در مقاله باشه یا نباشه اینها بیشتر "بَزَک" های ژورنال های mainstream هستند تا روش هایی منطقی و علمی. اگر داوری متوجه بشه که مقاله پیچیده و یا حاوی نتایجی مغایر با نظریات بزرگ هست، به راحتی یا از پذیرش داوری کناره گیری می کنه و یا در گزارش خود می گه که "مقاله مبهم" هست. من قبلاً توی همین جستار نتایج بررسی یکی دیگر از مقالاتم رو قرار دادم که نظرات ضد و نقیض داوران قابل توجه بود. حالا برای روی گلِ جنابالی هم که شده نتایج بررسی یکی دیگر از مقالاتم رو که به مجله ی Foundations of Physics فرستاده بودم قرار می دم. انتقادات داوران به این مقاله حاوی تناقضاتی هست که قابل توجهه. فقط دقت کنید که این مقاله در تأیید نسبیت خاص هست و هیچ گونه ایرادی به نسبیت وارد نمی کنه:

داور اول:
به پیوست مراجعه کنید.

داور دوم:


Reviewer #2: The mathematics in the paper is not clear.
There are no interesting new results.
Hence, I recommend against the publication of the paper
in the Journal.


و اما تناقضات:
1- اگر زبان انگلیسی بنده و یا نوع نگارش علمی ام طبق گفته ی داور اول خوب نیست (که حداقل در نوشتن مقاله این ادعا بی انصافیست)، چرا داور دوم اصلاً به آن اشاره ای نمی کنه. مگر می شود نکته ای به این مهمی از دید یک داور مخفی بمونه. نتیجه این که داور اول با نوع نگارش مشکل داشته ولی داور دوم با آن مشکلی نداشته.
2- چرا داور اول به ارزش آموزشی مقاله پی برده و ضمن تأیید مقاله برای چاپ در صورت ویرایش، درستی محاسبات بنده رو به طور کامل و به روش خود مورد تأیید و بررسی قرار داده ولی داور دوم محاسبات رو گیج کننده توصیف کرده. آیا این جز اینه که بسیاری از داوران دارای ضعف علمی هستن؟ به نظر من احتمال چاپ یه مقاله ی پیچیده یا حاوی نتایج مغایر، بیشتر به شانس بستگی داره تا یک بررسی واقعاً علمی.

هم اکنون هم چهار مقاله ی دیگر در ژورنال های mainstream در دست بررسیست و پس از هفته ها و بعضاً ماه ها گزارشی منعکس نشده. هنگامی که مراتب شکایات خودم رو بابت تأخیر در صدور رأیِ داوور به یکی از همین ژورنال ها اعلام کردم به من گفته شد:

Re: “Anti-paradoxical derivation of relativistic reflection law and the mirror pseudo-paradox" by Javanshiry, Mohammad
Article reference: **********

Thank you for your enquiry about the current status of your Paper, which is under consideration by *********. We have received one referee report on your article, and we are currently waiting for a second report. Unfortunately a number of the referees we approached to review your paper were unable to do so, which has caused some delays, however we hope to receive this second report shortly. Once we have received the report we will be able to inform you about the decision on your article.

Please do not hesitate to contact us if we can be of further assistance to you.

Yours sincerely


من هم به عنوان یک انسان تا اندازه ای کشش و تحمل دارم، اگه این ناملایمات از حدی فراتر بره منم سعی می کنم از طرق دیگه مقاله هام رو چاپ کنم. البته انسان های معاصرتری از "کانتور" هستن یا بودن که مجبور شدن مقاله های خودشون رو به ژورنال های مغایر یا ژورنال هایی با impact factor پایین بفرستن و بعد معلوم شد که ایدشون خیلی مهم بوده. به ذکر دو مثال اکتفا می کنم:

1- جان استوارت بل، نامساوی معروف خود را ابتدا در مجله ی Physics منتشر کرد. مجله ای که تنها برای مدت کوتاهی در جریان بود و پس از آن منحل شد. و اولین واکنش ها به مقاله ی بل، پنج سال بعد روی داد. [شرودینگر و انقلاب کوانتومی، جان گریببین، شرکت سهامی انتشار، 1393 ص 263]


2- شهریار افشار که اصل مکملیت بور را با آزمایشی مورد حمله قرار داد و بسیار بحث برانگیز شد، فردی که در صفحه ی ویکی پدیا اش نوشته که تنها لیسانسه هست https://en.wikipedia.org/wiki/Shahriar_Afshar مقاله ی خود را به رسانه ای با impact factor پایین ارائه داد:


tiathema نوشته شده: شما اگر می خواهید در جامعه علمی پذیرفته شوید و از مزایای آن -هر چه باشد- برخوردار شوید، باید به این فرایند تن دهید. نمی توان کل فرایند را زیر سوال برد بعد انتظار داشت از طرف سیستم مورد استقبال واقع شد. اگر هم نمی خواهید از مزایای آن برخوردار شوید که هیچ، می توانید با دوستان خود در مورد موضوع حرف بزنید ولی انتظاری بیشتر نداشته باشید.


من انتظار استقبال از توده ای مردم معیوب العقل رو ندارم smile023 حتی اگر روزی از من استقبال کنند من ترجیح می دهم که به آن ها بی توجهی کنم.

tiathema نوشته شده:این که شما مقاله خود را به مجله الکترودینامیک گالیله ای فرستاده اید و نظرات به زعم من مخالف داور را به نفع خود تفسیر می کنید مصداق این عبارات است: ...تئوری سازان توطئه با روش های معینی کار میکنند که غالباً با ادعای آنان مبنی بر حقیقت‌یابی هم خوانی ندارد. آنان از منابع گزینش شده ای استفاده می‌کنند که یکسره آنان را تایید کند و دیگر منابع مخالف را کنار نهاده و به آنها برچسب وابستگی به نیروهای پشت پرده میزنند، به منابع غیرعلمی از جمله رمان یا فیلم هایی استناد میکنند که ابداً ارزش علمی و تاریخی ندارد، اما آنها معتقدند که نویسنده یا فیلم ساز در لفافه قصد گفتن چیزی را داشته که در دنیای واقعی امکانش وجود ندارد.

داورِ الکترودینامیک گالیله ای، اگه نظرات مخالفیِ ابراز می کرد، این قدر از مقالات بنده استقبال نمی کرد. "توهم توطئه" هم جالب بود. البته من مدعی ام که توهم ندارم و فقط وقایع رو بازگو می کنم مگر اینکه افرادی مثل شما آنقدر "توهم توطئه" رو به بنده گوشزد کنید که امر به بنده مشتبه شده و توهم برم دارد که واقعاً از مریخ آمدم smile026

tiathema نوشته شده:-هیچ گاه از خود نپرسیده اید که چرا همه می خواهند انشتین و نظریه نسبیت را نقد یا حتی منهدم کنند؟ چرا کسی سراغ نیوتون نمی رود؟ من بگویم؟ چون فیزیک نیوتونی در درک متعارفی ما می گنجد اما آن یکی خیر! جناب عالی یا به زعم شما جنابالی نمی توانید نظریه ای را منهدم کنید زیرا در علم نقد داریم و رد، انهدام نداریم.


با کلیت این حرف شما موافقم. نظریه اینشتین نسبت به نیوتن نامتعارف تر هست ولی این امر دلالت بر کامل بودن نسبیت نمی کنه. در ثانی نظر نیوتن هم به نظر من بی ایراد نیست. بنده در اصل به سراغ نقد هر دو نظر نیوتن و اینشتین رفتم... شاید تنها کسی که از این اتهامات بنده بیشتر مصون بوده ارنست ماخ هست! smile040 در ضمن دقت کنید که اینشتین، "فضای مطلق" نیوتنی رو "منهدم" کرد.

tiathema نوشته شده:-حرف آخرم تکراری است اما مهم: اگر قصد پاسخ به من را دارید لطفا مشخص کنید که در چه شرایطی از مدعای خود دست بر می دارید؟ من پیش از شما مشخص می کنم: هر گاه یک مجله مین استریم فیزیک با ایمپکت فکتور و اچ ایندکس بالا مقاله شما در مورد تئوری غلظت یا انهدام نظریه نسبیت را منتشر کرد، من از مدعای خود دست برمی دارم. چون حوزه تخصص من نیست نمی توانم نام مجلاتی خاص را بیان کنم، اما دوستان فیزیک خوانده به راحتی این کار را انجام می دهند. هر چند تعیین مجلاتی چون نیچر یا ساینس، هدف بسیار بزرگی است، اما در مقابل عظمت مدعای شما -انهدام نسبیت- کوچک می نمایند.


خدا رو چه دیدید شاید برخی از مجلات رسمی هم برخی از مقالاتم رو منتشر کردند ولی من هم یه توصیه به شما می کنم: اینقدر به سیستم آکادمیک نچسبید و سعی کنید خودتون یه مقاله رو بررسی و نقد کنید. ارزش یه مقاله به محل انتشارش نیست بلکه به محتواشه.

ممنون smile072
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.

نمایه کاربر
[email protected]

نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی

محل اقامت: تهران

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹


پست: 1455

سپاس: 514

جنسیت:

تماس:

Re: نظریه ی غلظت

پست توسط [email protected] »

باتوجه به این که ویراستار مجله ی الکترودینامیک گالیله ای اخیراً بسیاری از نُسخ این مجله را در سایت زیر قرار داده، انتشار نسخه ی فارسی مقالات در هوپا فعلاً به حالت تعلیق در می آید. علاقه مندان می توانند با مراجعه به سایت زیر، علاوه بر دانلود نسخه های قدیمی مجله، اسکن شده ی اصل مقالاتِ بنده (با کیفیت پایین) را در قالب فایل PDF دانلود نمایند. smile072


در سایت فوق مقالات با عنوان های زیر را دانلود کنید:

2015_Sum_Vol26_SI-No3.pdf

2016_Sum_Vol27_SI-No3.pdf

ارسال پست