tiathema نوشته شده:مبنای پذیرش یک اثر علمی را در داوری علمی -به عبارتی آزمایش کور یا دوطرف کور- مقاله برخاسته از آن می داند. یعن یک داور مسلط به موضوع بدون دانستن نام مولف اثر یا گرایشات مذهبی و سیاسی و قومیتی وی، اثر را تنها از زاویه علمی داوری کند.
با سلام
ببینید مشکل نوع review نیست که blind باشه یا نباشه، مشکل ضعف علمی عده ی زیادی از داوران در بررسی منطقی یه مقاله هست. فرقی نداره که نام و نشان شما در مقاله باشه یا نباشه اینها بیشتر "بَزَک" های ژورنال های mainstream هستند تا روش هایی منطقی و علمی. اگر داوری متوجه بشه که مقاله پیچیده و یا حاوی نتایجی مغایر با نظریات بزرگ هست، به راحتی یا از پذیرش داوری کناره گیری می کنه و یا در گزارش خود می گه که "مقاله مبهم" هست. من قبلاً توی همین جستار نتایج بررسی یکی دیگر از مقالاتم رو قرار دادم که نظرات ضد و نقیض داوران قابل توجه بود. حالا برای روی گلِ جنابالی هم که شده نتایج بررسی یکی دیگر از مقالاتم رو که به مجله ی Foundations of Physics فرستاده بودم قرار می دم. انتقادات داوران به این مقاله حاوی تناقضاتی هست که قابل توجهه. فقط دقت کنید که این مقاله در تأیید نسبیت خاص هست و هیچ گونه ایرادی به نسبیت وارد نمی کنه:
داور اول: به پیوست مراجعه کنید.
داور دوم:Reviewer #2: The mathematics in the paper is not clear.
There are no interesting new results.
Hence, I recommend against the publication of the paper
in the Journal.
و اما تناقضات:
1- اگر زبان انگلیسی بنده و یا نوع نگارش علمی ام طبق گفته ی داور اول خوب نیست (که حداقل در نوشتن مقاله این ادعا بی انصافیست)، چرا داور دوم اصلاً به آن اشاره ای نمی کنه. مگر می شود نکته ای به این مهمی از دید یک داور مخفی بمونه. نتیجه این که داور اول با نوع نگارش مشکل داشته ولی داور دوم با آن مشکلی نداشته.
2- چرا داور اول به ارزش آموزشی مقاله پی برده و ضمن تأیید مقاله برای چاپ در صورت ویرایش، درستی محاسبات بنده رو به طور کامل و به روش خود مورد تأیید و بررسی قرار داده ولی داور دوم محاسبات رو گیج کننده توصیف کرده. آیا این جز اینه که بسیاری از داوران دارای ضعف علمی هستن؟ به نظر من احتمال چاپ یه مقاله ی پیچیده یا حاوی نتایج مغایر، بیشتر به شانس بستگی داره تا یک بررسی واقعاً علمی.
هم اکنون هم چهار مقاله ی دیگر در ژورنال های mainstream در دست بررسیست و پس از هفته ها و بعضاً ماه ها گزارشی منعکس نشده. هنگامی که مراتب شکایات خودم رو بابت تأخیر در صدور رأیِ داوور به یکی از همین ژورنال ها اعلام کردم به من گفته شد:
Re: “Anti-paradoxical derivation of relativistic reflection law and the mirror pseudo-paradox" by Javanshiry, Mohammad
Article reference: **********
Thank you for your enquiry about the current status of your Paper, which is under consideration by *********. We have received one referee report on your article, and we are currently waiting for a second report. Unfortunately a number of the referees we approached to review your paper were unable to do so, which has caused some delays, however we hope to receive this second report shortly. Once we have received the report we will be able to inform you about the decision on your article.
Please do not hesitate to contact us if we can be of further assistance to you.
Yours sincerely
من هم به عنوان یک انسان تا اندازه ای کشش و تحمل دارم، اگه این ناملایمات از حدی فراتر بره منم سعی می کنم از طرق دیگه مقاله هام رو چاپ کنم. البته انسان های معاصرتری از "کانتور" هستن یا بودن که مجبور شدن مقاله های خودشون رو به ژورنال های مغایر یا ژورنال هایی با impact factor پایین بفرستن و بعد معلوم شد که ایدشون خیلی مهم بوده. به ذکر دو مثال اکتفا می کنم:
1- جان استوارت بل، نامساوی معروف خود را ابتدا در مجله ی Physics منتشر کرد. مجله ای که تنها برای مدت کوتاهی در جریان بود و پس از آن منحل شد. و اولین واکنش ها به مقاله ی بل، پنج سال بعد روی داد. [شرودینگر و انقلاب کوانتومی، جان گریببین، شرکت سهامی انتشار، 1393 ص 263]
2- شهریار افشار که اصل مکملیت بور را با آزمایشی مورد حمله قرار داد و بسیار بحث برانگیز شد، فردی که در صفحه ی ویکی پدیا اش نوشته که تنها لیسانسه هست
https://en.wikipedia.org/wiki/Shahriar_Afshar مقاله ی خود را به رسانه ای با impact factor پایین ارائه داد:
tiathema نوشته شده: شما اگر می خواهید در جامعه علمی پذیرفته شوید و از مزایای آن -هر چه باشد- برخوردار شوید، باید به این فرایند تن دهید. نمی توان کل فرایند را زیر سوال برد بعد انتظار داشت از طرف سیستم مورد استقبال واقع شد. اگر هم نمی خواهید از مزایای آن برخوردار شوید که هیچ، می توانید با دوستان خود در مورد موضوع حرف بزنید ولی انتظاری بیشتر نداشته باشید.
من انتظار استقبال از توده ای مردم معیوب العقل رو ندارم
حتی اگر روزی از من استقبال کنند من ترجیح می دهم که به آن ها بی توجهی کنم.
tiathema نوشته شده:این که شما مقاله خود را به مجله الکترودینامیک گالیله ای فرستاده اید و نظرات به زعم من مخالف داور را به نفع خود تفسیر می کنید مصداق این عبارات است: ...تئوری سازان توطئه با روش های معینی کار میکنند که غالباً با ادعای آنان مبنی بر حقیقتیابی هم خوانی ندارد. آنان از منابع گزینش شده ای استفاده میکنند که یکسره آنان را تایید کند و دیگر منابع مخالف را کنار نهاده و به آنها برچسب وابستگی به نیروهای پشت پرده میزنند، به منابع غیرعلمی از جمله رمان یا فیلم هایی استناد میکنند که ابداً ارزش علمی و تاریخی ندارد، اما آنها معتقدند که نویسنده یا فیلم ساز در لفافه قصد گفتن چیزی را داشته که در دنیای واقعی امکانش وجود ندارد.
داورِ الکترودینامیک گالیله ای، اگه نظرات مخالفیِ ابراز می کرد، این قدر از مقالات بنده استقبال نمی کرد. "توهم توطئه" هم جالب بود. البته من مدعی ام که توهم ندارم و فقط وقایع رو بازگو می کنم مگر اینکه افرادی مثل شما آنقدر "توهم توطئه" رو به بنده گوشزد کنید که امر به بنده مشتبه شده و توهم برم دارد که واقعاً از مریخ آمدم
tiathema نوشته شده:-هیچ گاه از خود نپرسیده اید که چرا همه می خواهند انشتین و نظریه نسبیت را نقد یا حتی منهدم کنند؟ چرا کسی سراغ نیوتون نمی رود؟ من بگویم؟ چون فیزیک نیوتونی در درک متعارفی ما می گنجد اما آن یکی خیر! جناب عالی یا به زعم شما جنابالی نمی توانید نظریه ای را منهدم کنید زیرا در علم نقد داریم و رد، انهدام نداریم.
با کلیت این حرف شما موافقم. نظریه اینشتین نسبت به نیوتن نامتعارف تر هست ولی این امر دلالت بر کامل بودن نسبیت نمی کنه. در ثانی نظر نیوتن هم به نظر من بی ایراد نیست. بنده در اصل به سراغ نقد هر دو نظر نیوتن و اینشتین رفتم... شاید تنها کسی که از این اتهامات بنده بیشتر مصون بوده ارنست ماخ هست!
در ضمن دقت کنید که اینشتین، "فضای مطلق" نیوتنی رو "منهدم" کرد.
tiathema نوشته شده:-حرف آخرم تکراری است اما مهم: اگر قصد پاسخ به من را دارید لطفا مشخص کنید که در چه شرایطی از مدعای خود دست بر می دارید؟ من پیش از شما مشخص می کنم: هر گاه یک مجله مین استریم فیزیک با ایمپکت فکتور و اچ ایندکس بالا مقاله شما در مورد تئوری غلظت یا انهدام نظریه نسبیت را منتشر کرد، من از مدعای خود دست برمی دارم. چون حوزه تخصص من نیست نمی توانم نام مجلاتی خاص را بیان کنم، اما دوستان فیزیک خوانده به راحتی این کار را انجام می دهند. هر چند تعیین مجلاتی چون نیچر یا ساینس، هدف بسیار بزرگی است، اما در مقابل عظمت مدعای شما -انهدام نسبیت- کوچک می نمایند.
خدا رو چه دیدید شاید برخی از مجلات رسمی هم برخی از مقالاتم رو منتشر کردند ولی من هم یه توصیه به شما می کنم: اینقدر به سیستم آکادمیک نچسبید و سعی کنید خودتون یه مقاله رو بررسی و نقد کنید. ارزش یه مقاله به محل انتشارش نیست بلکه به محتواشه.
ممنون
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.