انتشار کتاب ((نظریه ی غلظت)) در نیویورک-آمریکا
ارسال شده: پنجشنبه ۱۳۹۶/۹/۳۰ - ۱۶:۲۵
.
.
.
.
.
.
لینک کتاب در سایت آمازون
لینک کتاب در سایت نُوا ساینس
لینک ثبت کتاب در کتابخانه ی کُنگره ی آمریکا (واشنگتن)
جهت دریافت کتاب با سی در صد تخفیف (112$) به بنده ایمیل بزنید: [email protected]
جهت خریداری کتاب می توانید به نمایشگاه بین المللی کتابِ تهران (غرفه ی نُوآ ساینس) نیز مراجعه کنید.
کتاب فوق به ویراستاریِ ریاست محترم مجله ی الکترودینامیک گالیله ای، Cynthia Kolb Whitney در اواخر آذر ماه سال 1396 به توسط انتشارات آمریکایی .Nova Science Publishers Inc پس از چهار ماه تأخیر، در نیویورک منتشر شد. این انتشارات حدود سی و دو سال است که در زمینه چاپ کتاب ها و مجلات آکادمیک مربوط به علوم پایه، صنعت و پزشکی (STM) فعالیت می کند، برخی از مجلات این انتشارات در لیست Scopus قرار گرفته.
مشخصات ظاهری کتاب:
قطع: 9×6 اینچ (حدوداً معادل قطع رقعی)
جلد: گالینگور (جلد سخت)
تعداد صفحات: 215 (مفید)
.
.
.
.
.
ماجرای چاپ کتاب:
[خواندن این قسمت برای افرادی که تمایل به نگارش کتاب دارند می تواند مفید باشد]
ایده ی گردآوری مقالاتم در قالب یک کتاب را اولین بار حدود سه سال پیش از این تاریخ، "سینتیا ویتنی" به من پیشنهاد داد. وی که در آن زمان با خواندن دو مقاله ی نسبتاً طولانی از بنده تحت عناوین
The Theory of Density, Part I: Einstein's GRT without Tensor Math و
The Kinematics of an External Light Clock: A test for Einstein's Special Relativity, Part I
متوجه عمیق و جالب بودن محتوای آن ها شده بود و مقالات مذکور را برای چاپ در مجله ی الکترودینامیک گالیله ای آماده می کرد، به من پیشنهاد داد که اگر در آینده ای نزدیک تمایل به گردآوری مقالاتم در یک کتاب واحد را داشته باشم، خوشحال خواهد شد که اگر ایشان را به عنوان reviewer به انتشارات مورد نظر معرفی کنم هر چند که در آن زمان به اشتباه گمان می کردم reviewer در اصل همان editor هست! در هر حال مشتاقانه پذیرفتم و وی پس از آنکه متوجه شد بنده انتشارات خاصی را جهت چاپ کتاب سراغ ندارم به من پیشنهاد داد که انتشارات کانادایی Apeiron برای انجام این کار مناسب است. این انتشارات که تا قبل از سال 2012 علاوه بر کتاب، مجله نیز به چاپ می رساند، همانند مجله ی Galilean Electrodynamics محل مناسبی جهت انتشار ایده ها و مقالاتی محسوب می شد که ژورنال های mainstream تمایلی به چاپ آن ها نشان نمی دادند. ظاهراً Roy Keys (صاحب انتشارات "اَپیران" ) از دوستان صمیمی سینتیا بود و سینتیا به من دلگرمی می داد که "رُی کیز" از کتاب من استقبال خواهد کرد. [الکترودینامیک گالیله ای تنها در لیست INSPEC که مربوط به IET می باشد، قرار گرفته است]
پشنهاد سینتیا انگیزه ای شد برای من تا نگارش کتاب را هر چه زودتر شروع کنم البته دو سال بعد از آن پیشنهاد. در این مدت به سینتیا توضیح دادم که ایده های من در قالب دو کتاب جداگانه قابل گردآوریست و بهتر است وی قسمت های دوم و سوم نظریه ی غلظت را در الکترودینامیک گالیله ای به چاپ رسانده و چاپ مقاله ی ساعت نوری خارجی را تا سه سال بعد به تعویق بیاندازد، در این صورت من سریعتر می توانستم گردآوریِ کتاب نخست را انجام داده و آن را برای رُی بفرستم. سینتیا با این تغییر در ترتیبِ چاپ مقالات موافقت و مرا در این راه تشویق کرد: نگران بودم که رُی کتاب را رد کند و سینتیا دلداری می داد که نگران نباشم چرا که حتی اگر رُی کتاب را رد کند ایده های خوب سرانجام منتشر خواهند شد! سینتای 76 ساله و دکترای فیزیک از دانشگاه MIT تنها کسی بود که، برخلاف خانواده ام، مرا نسبت به هدفم تشویق می کرد و در طول این سالها عشق خاصی نسبت به او در دلم ایجاد شد به طوری که در نامه نگاری هایم او را گه گاه "مامان" خطاب می کردم هر چند که او عنوان "مامان بزرگ" را ترجیح می داد!
Cynthia Kolb Whitney در حال اعطای جایزه ی سایناک 2009 به Domina Eberle Spencer. دومینا اسپنسر، به همراه همسرش Parry Moon، کتبِ مرجعی در زمینه ی الکترومغناطیس نوشته اند. مفهوم Holor در ریاضی از اختراعات Moon و Spencer است. این جایزه از طرف مؤسسه ی Natural Philosophy Alliance به دانشمندانی تعلق می گیرد که عقایدی علمی و [بعضاً] مغایر با جامعه ی آکادمیک را ارائه می کنند. راجع به این مؤسسه در ویکی پدیا نوشته شده: این سازمان بر این باور است که در نظریه هایی چون نسبیت، بیگ بنگ و صفحات تکتونیکی ایراداتی بنیادین وارد است!
بنابراین، دو سال بعد و مدتی پس از نگارش آخرین بخش از نظریه ی غلظت، به سرعت و با وسواس زیاد به نگارش کتاب پرداختم. یکی از کتاب های انتشارات اَپیران را در اینترنت پیدا و تلاش کردم تا کتابم را در قالب کتاب های اپیران تدوین کنم و حتی جلد کتاب را هم خود طراحی کردم. پس از حدود پنج ماه کار شبانه روز، کتاب حاضر شد و آن را با شوق بسیار برای انتشارات اپیران فرستادم و تنها حدود یک ساعت و نیم بعد از ارسالِ ایمیلم و در کمال ناباوری ایمیل زیر را از رُی دریافت کردم:
ناشرانِ دیگر هر کدام با دلایل مختلفی کتاب را رد می کردند: برخی می گفتند که چون الکترودینامیک گالیله ای قبلاً قسمت اعظمی از کتاب را منتشر کرده، آنان نمی توانند کتاب را چاپ کنند؛ برخی دیگر محتوای کتاب را خارج از برنامه ی خود می دیدند و برخی بی دلیل با چاپ کتاب مخالفت می کردند. با انتشاراتی بریتانیایی به اسم .Cambridge International Science Publishing Ltd یا به اختصار CISP آشنا شدم و با بررسی عنوان کتاب هایش حدس زدم که این انتشارات ممکن است با کتاب من موافقت کند ولی ایرادی عجیب در کار بود: دریافت موج منفی از انتشارات! [به نظر می رسد که این انتشارات در حال حاضر (2021) منحل شده باشد چون وِبسایتِ آن در دسترس نیست!]
از سایتِ انتشارات موج مثبتی دریافت نمی کردم و تصمیم گرفتم ایراد کار را پیدا و بیشتر راجع به انتشارات تحقیق کنم. با شگفتی متوجه شدم که انتشارات بزرگ Springer این انتشارات را به صورت یکی از شُرکایش در سایت خود معرفی کرده و حتی در سال 2012 "اسپرینگر" [تلفظ آلمانی احتمالاً: ایشپرینگه] سه کتابی را که "انتشارات بین المللی علوم کمبریج" قبلاً آنها را چاپ کرده بود، مجدداً و با اجازه ی انتشارات اخیر به چاپ رسانده! بعداً متوجه شدم که دو کتاب دیگر هم به همین ترتیب به توسط انتشارات اسپرینگر بازچاپ شده اند!
که در قسمت بالای کتاب های فوق نام Cambridge International Science Publishing و در قسمت پایین علامت و نام انتشارات Springer قابل رؤیت است. حتی این انتشارات دارای دو مجله بود که در لیست Scopus قرار داشت!
تصویر صاحب انتشاراتِ کمبریج Victor Riecansky را جستجو کردم و با دیدن تصویر او و نیز تصویر ساختمان انتشارات باز هم موج منفی شدّت یافت! سر در گم شده بودم و نمی دانستم ایراد کار کجاست. اگر این انتشارات، انتشارات خوب و معتبریست پس احتمالاً احساس منفی من نسبت به آن اشتباه بوده! تلاش کردم تا با مطالعه ی نظرات مردم درباره ی برخی از کتاب های چاپ شده به توسط این انتشارات در سایت آمازون بیشتر راجع به انتشارات بفهمم که به کتابی از یک نویسنده ی هندی برخورد کردم که در آن اظهارات توهین آمیزی به نویسنده ی هندیَش در سایت آمازون نثار شده بود.
پس از بررسی بیشتر متوجه شدم که Amazon Best Sellers Rank برای اغلب کتاب های این انتشارات در سایت آمازون موجود نمی باشد که امری غیر عادی بود! این "رتبه ی پرفروش ترین ها" به نویسنده ی کتاب و سایر خریداران کتاب اجازه می دهد تا [به صورت نادقیقی] از میزان فروش کتاب از طریق سایت آمازون آگاه شوند. این رتبه بندی معمولاً تا یکی دو سال بعد از چاپ کتاب از طرفِ آمازون تعیین و ظاهراً هر روز چند بار با توجه به افزایش یا کاهش فروش کتاب به روز می شود، رتبه ی کوچکتر، نشان از فروش بیشتر دارد و بالعکس. می توان در یک دسته بندی کلی نتیجه گرفت که کتاب هایی که این رتبه ی آن ها زیر یک میلیون باشد، از فروش خوبی بر خوردارند. کتاب ها با رتبه ی بین یک میلیون تا پنج میلیون، از فروش متوسط و رتبه های بالای ده میلیون از فروش بدی برخوردارند.
فقدان این رتبه بندی برای اغلب کُتُب انتشارات بین المللی علوم کمبریج، تردید مرا تقویت کرد. در حین این کاراگاه بازی ها، کتابم را برای ریاست این انتشارات "ویکتور ریکانسکی" فرستادم و یک ساعت بعد، وی فرمی را (Book Proposal) جهت تکمیل برایم فرستاد که در آن می بایست برخی اهداف، مشخصات، فهرست کتاب و چکیده ی آن و کاربرد های کتاب را توضیح می دادم که البته این از روش های عرف است. در بسیاری از حالات، فقط Book Proposal Form مورد بررسی قرار گرفته و رد و یا تأیید اولیه ی کتاب برای چاپ از طریق بررسیِ تکمیل شده ی همین فُرم صورت می پذیرد؛ یعنی اگر حتی نگارش کتاب از جانب نویسنده هنوز آغاز نشده باشد و نویسنده مبادرت به تکمیل فُرم مذکور کرده و آن را برای انتشارات بفرستد، این امکان وجود دارد که با چاپ کتاب او موافقت شود! (هر انتشارات فُرم مخصوص به خود را دارد ولی عمدتاً حاوی سوالات و در خواست های تقریباً مشابهی هستند)
بنابراین، کتابم در دست این انتشارات مشکوک هم قرار گرفت و ویکتور بررسی کتاب را آغاز کرد. می دانستم که بررسی کتاب حداقل چند هفته به طول می انجامد پس تمرکزم را بر روی سایر انتشارات قرار دادم. انتشارات نُوا ساینس از دسته ی آخرین انتشاراتی بود که به آن توجه کردم و علّت هم به آن بر می گشت که حدود یک سال پیش از آن، به علّت ارزان بودن کتاب های اَپیران، به سینتیا پیشنهاد داده بودم که بهتر است کتابم را برای انتشارات دیگری همانند نُوا ساینس بفرستم که سینتیا در پاسخ ابراز داشت که نُوآ ساینس بیشتر تمایل به چاپ کتب کاربردی در زمینه ی مهندسی دارد و اَپیرن برای من بهتر است. بنابراین به صورت ناخودآگاه تمایلم برای ارسال کتاب برای نُوا کاهش یافته بود.
در هر حال کتاب را حدود یک هفته بعد از ارسالِ آن برای انتشارات بریتانیایی، برای نُوآ ساینس هم فرستادم و ریاست این انتشارات Nadya Columbus هم طبق عادت عرف، فُرم Book Proposal را جهت تکمیل برای من فرستاد. هنگامی که فرمِ پُر شده را بازگشت دادم به من گفته شد که Book Proposal بررسی و طیِ 20 الی 25 روز آینده نتیجه به من اعلام خواهد شد. امّا تحقیقاتم درباره ی انتشارات بریتانیایی به ریاست ویکتور ادامه یافت و با سرچ نام او در گوگل، فقط یک نامه پیدا کردم که نویسنده ای تا حدودی از ویکتور بابت رفتاری که در قبال چاپ کتابش با او اتخاذ کرده بود، آزرده بود و یک مطلبِ دیگر با این مضمون که ویکتور انتشارات را با زور سرِ پا نگه داشته است!
ناگهان فکری به خاطرم رسید: بهتر بود با چندتا از نویسندگانِ این انتشارات مکاتبه می کردم و نظرشان را درباره ی این انتشارات مستقیماً جویا می شدم. بنابراین به چند نفر از نویسندگان، ایمیل زدم که اتفاقاً دو نفرشان ایرانی و از اساتید دانشگاه مازندران بودند. ایرانی ها جواب ایمیلم را ندادند ولی چهار نویسنده ی کانادایی، روسی، هندی و لبنانی در کمال احترام و با حوصله ی بسیار پاسخ نامه هایم را دادند. با هر یک از این چهار نویسنده چندین مکاتبه انجام دادم و متوجه شدم که نویسندگان روسی و کانادایی در کل از انتشارات راضی بودند، نویسنده ی روس Maxim Khlopov (نویسنده ی کتاب میانی در چهار تصویر بالاتر)، که کتابش را اسپرینگر مجدداً چاپ کرده بود به من گفت که وقتی انتشارات بین المللی علوم کمبریج با انتشارات اسپرینگر ادغام می شود برای نویسنده تجربه ی خوبی به جای می گذارد و نویسنده ی کانادایی از اینکه کتابش صرفاً منتشر شده بود رضایتِ خاطر داشت ولی دو نویسنده ی هندی و لبنانی به شدّت از انتشارات به دلایل گوناگون ناراضی بودند. با این حال، یک نکته درباره ی هر چهار نویسنده مشترک بود: انتشارات بریتانیایی هرگز به آن ها حق تألیف نپرداخته و آن ها از تعداد نُسخی از کتابشان که به توسط انتشارات بریتانیایی به فروش رفته بود بی خبر بودند!
کم کم مجاب شدم که علّت فقدان Amazon Best Sellers Rank یا همان رتبه ی پُر فروش ترین ها برای اغلب کتاب های این انتشارات در سایت آمازون چه بود: انتشارات، آمازون را وادار به حذف این رتبه بندی برای کتاب هایش کرده بود تا نویسندگان این انتشارات (بجز چند مورد خاص) به هیچ ترتیب متوجه فروشِ تقریبیِ کتابشان نشده و نتوانند علیه انتشارات، جهت مطالبه ی حقوق نویسندگی شان شکایت کنند! (هر چند که این گمان من ممکن است اشتباه باشد!)
بالاخره توجیه منطقی ای برای آن موج منفی پیدا کردم و دیدن رؤیایی باز هم این احساس منفی را تقویت کرد:
در عالم خواب دیدم انتشارات بریتانیایی کتاب مرا منتشر کرده و نسخه ای از آن به دستم رسیده است. طرح روی جلدِ گالینگور، چیزی شبیه خورشیدِ سیاهی بود که در یک زمینه ی سفید نقش بسته بود، بدون عنوان و نوشته ای! هنگامی که کتاب را باز کردم به جز صفحه ی اول آن، که حاوی مطالب تغییر داده شده ای بود، باقی صفحات سفید بود! با شخصی که در نزدیکی من بود گفتم: "من هنوز قرار دادی با ویکتور امضا نکردم، نمی دانم چرا کتاب را منتشر کرده!"
به نظر می رسد که انتشارات اسپرینگر، این انتشارات بریتانیایی را سپر بلای خود کرده باشد. به این ترتیب که اسپرینگر واکنش مردم را نسبت به کتاب های این انتشارات بریتانیایی مورد ارزیابی قرار داده و چنانچه کتابی مساعد تشخیص داده شود، دوباره خود با اجازه ی انتشارات بریتانیایی، به تولید مجدد کتاب مبادرت می کند. این کار یک سود محتمل برای اسپرینگر به همراه دارد: "پذیرش ایده های نو، با کمترین ضرر". نشریه های معروفی چون اسپرینگر، نسبت به پذیرش نظریه ها و افکار جدید و چالش برانگیز بسیار محتاط اند و تمایل ندارند کتاب هایی که حاوی مثلاً اندیشه هایی در رد نسبیت اینشتین یا عقایدی علیه مکانیک کوانتوم هستند را به صورت مستقیم به چاپ برسانند، چون این خطر همواره وجود دارد که اشتباهات احتمالیِ محاسباتی یا فلسفی موجود در این کتاب ها روزی بر ملا شده و خوانندگان را ناراضی کند که برای شهرت ناشران بزرگی چون اسپرینگر امری نامطلوب تلقی خواهد شد.
اما در عین حال، ایده های جدید باید به نوعی این نشر ها را نیز تغذیه کنند چون در غیر این صورت ظاهراً یک انتشارات نمی تواند صرفاً با چاپ کتاب هایی با محتوی های تکراری، در بلند مدت، پیشرفت خوبی داشته باشد.
با اینکه احساس خوبی از انتشارات بریتانیایی مذکور نداشتم ولی می بایست جانب احتیاط را رعایت کرده و منتظر نظر ویکتور راجع به کتاب می ماندم که ایمیلی از آمریکا غافلگیرم کرد! هر چند نوآ ساینس گفته بود که حداقل به بیست روز زمان برای بررسی نیاز دارد ولی تنها پس از نُه روز، نامه ی زیر را به همراه قرار دادی شش صفحه ای جهت امضا، از طرف شخصی دیگر به اسم Carra Feagaiga دریافت کردم:
.
.
*به نام خداوند بخشنده ی مهربان*
..
.
.
The Theory of Density
From the Effect of Pressure on Time Dilation
to the Unified Mass-Charge Equation
From the Effect of Pressure on Time Dilation
to the Unified Mass-Charge Equation
==========================
به لطف خدا و پس از مکاتبات طولانی با نشریات مختلف، انتشارات .Nova Science Publishers Inc کتاب نظریه ی غلظت را تحت عنوان فوق منتشر کرد. لینک کتاب در سایت آمازون
لینک کتاب در سایت نُوا ساینس
لینک ثبت کتاب در کتابخانه ی کُنگره ی آمریکا (واشنگتن)
جهت دریافت کتاب با سی در صد تخفیف (112$) به بنده ایمیل بزنید: [email protected]
جهت خریداری کتاب می توانید به نمایشگاه بین المللی کتابِ تهران (غرفه ی نُوآ ساینس) نیز مراجعه کنید.
کتاب فوق به ویراستاریِ ریاست محترم مجله ی الکترودینامیک گالیله ای، Cynthia Kolb Whitney در اواخر آذر ماه سال 1396 به توسط انتشارات آمریکایی .Nova Science Publishers Inc پس از چهار ماه تأخیر، در نیویورک منتشر شد. این انتشارات حدود سی و دو سال است که در زمینه چاپ کتاب ها و مجلات آکادمیک مربوط به علوم پایه، صنعت و پزشکی (STM) فعالیت می کند، برخی از مجلات این انتشارات در لیست Scopus قرار گرفته.
مشخصات ظاهری کتاب:
قطع: 9×6 اینچ (حدوداً معادل قطع رقعی)
جلد: گالینگور (جلد سخت)
تعداد صفحات: 215 (مفید)
.
.
.
.
.
ماجرای چاپ کتاب:
[خواندن این قسمت برای افرادی که تمایل به نگارش کتاب دارند می تواند مفید باشد]
ایده ی گردآوری مقالاتم در قالب یک کتاب را اولین بار حدود سه سال پیش از این تاریخ، "سینتیا ویتنی" به من پیشنهاد داد. وی که در آن زمان با خواندن دو مقاله ی نسبتاً طولانی از بنده تحت عناوین
The Theory of Density, Part I: Einstein's GRT without Tensor Math و
The Kinematics of an External Light Clock: A test for Einstein's Special Relativity, Part I
متوجه عمیق و جالب بودن محتوای آن ها شده بود و مقالات مذکور را برای چاپ در مجله ی الکترودینامیک گالیله ای آماده می کرد، به من پیشنهاد داد که اگر در آینده ای نزدیک تمایل به گردآوری مقالاتم در یک کتاب واحد را داشته باشم، خوشحال خواهد شد که اگر ایشان را به عنوان reviewer به انتشارات مورد نظر معرفی کنم هر چند که در آن زمان به اشتباه گمان می کردم reviewer در اصل همان editor هست! در هر حال مشتاقانه پذیرفتم و وی پس از آنکه متوجه شد بنده انتشارات خاصی را جهت چاپ کتاب سراغ ندارم به من پیشنهاد داد که انتشارات کانادایی Apeiron برای انجام این کار مناسب است. این انتشارات که تا قبل از سال 2012 علاوه بر کتاب، مجله نیز به چاپ می رساند، همانند مجله ی Galilean Electrodynamics محل مناسبی جهت انتشار ایده ها و مقالاتی محسوب می شد که ژورنال های mainstream تمایلی به چاپ آن ها نشان نمی دادند. ظاهراً Roy Keys (صاحب انتشارات "اَپیران" ) از دوستان صمیمی سینتیا بود و سینتیا به من دلگرمی می داد که "رُی کیز" از کتاب من استقبال خواهد کرد. [الکترودینامیک گالیله ای تنها در لیست INSPEC که مربوط به IET می باشد، قرار گرفته است]
پشنهاد سینتیا انگیزه ای شد برای من تا نگارش کتاب را هر چه زودتر شروع کنم البته دو سال بعد از آن پیشنهاد. در این مدت به سینتیا توضیح دادم که ایده های من در قالب دو کتاب جداگانه قابل گردآوریست و بهتر است وی قسمت های دوم و سوم نظریه ی غلظت را در الکترودینامیک گالیله ای به چاپ رسانده و چاپ مقاله ی ساعت نوری خارجی را تا سه سال بعد به تعویق بیاندازد، در این صورت من سریعتر می توانستم گردآوریِ کتاب نخست را انجام داده و آن را برای رُی بفرستم. سینتیا با این تغییر در ترتیبِ چاپ مقالات موافقت و مرا در این راه تشویق کرد: نگران بودم که رُی کتاب را رد کند و سینتیا دلداری می داد که نگران نباشم چرا که حتی اگر رُی کتاب را رد کند ایده های خوب سرانجام منتشر خواهند شد! سینتای 76 ساله و دکترای فیزیک از دانشگاه MIT تنها کسی بود که، برخلاف خانواده ام، مرا نسبت به هدفم تشویق می کرد و در طول این سالها عشق خاصی نسبت به او در دلم ایجاد شد به طوری که در نامه نگاری هایم او را گه گاه "مامان" خطاب می کردم هر چند که او عنوان "مامان بزرگ" را ترجیح می داد!
Cynthia Kolb Whitney
Cynthia Kolb Whitney در حال اعطای جایزه ی سایناک 2009 به Domina Eberle Spencer. دومینا اسپنسر، به همراه همسرش Parry Moon، کتبِ مرجعی در زمینه ی الکترومغناطیس نوشته اند. مفهوم Holor در ریاضی از اختراعات Moon و Spencer است. این جایزه از طرف مؤسسه ی Natural Philosophy Alliance به دانشمندانی تعلق می گیرد که عقایدی علمی و [بعضاً] مغایر با جامعه ی آکادمیک را ارائه می کنند. راجع به این مؤسسه در ویکی پدیا نوشته شده: این سازمان بر این باور است که در نظریه هایی چون نسبیت، بیگ بنگ و صفحات تکتونیکی ایراداتی بنیادین وارد است!
بنابراین، دو سال بعد و مدتی پس از نگارش آخرین بخش از نظریه ی غلظت، به سرعت و با وسواس زیاد به نگارش کتاب پرداختم. یکی از کتاب های انتشارات اَپیران را در اینترنت پیدا و تلاش کردم تا کتابم را در قالب کتاب های اپیران تدوین کنم و حتی جلد کتاب را هم خود طراحی کردم. پس از حدود پنج ماه کار شبانه روز، کتاب حاضر شد و آن را با شوق بسیار برای انتشارات اپیران فرستادم و تنها حدود یک ساعت و نیم بعد از ارسالِ ایمیلم و در کمال ناباوری ایمیل زیر را از رُی دریافت کردم:
Dear Mr. Javanshiry,
Thank you for your letter and proposal for the publication of your ideas. I regret to inform you that I do not accept texts of a religious flavour for publication. Since 70% of the material of the book has already been published in Galilean Electrodynamics, I suggest that you continue publishing your ideas in that journal. I wish you success in your endeavours.
Sincerely,
Roy Keys
حتی گمان آن را هم نمی بردم که رُی کتاب را رد کند! نامه ی دیگری به رُی نوشتم ولی جوابی دریافت نکردم. مبهوت و کمی افسرده شدم و نمی دانستم چکار باید بکنم. اپیران انتشارات کوچکی بود و قیمت کتاب هایش نیز بسیار ارزان ولی با این حال مشتریان معقولی داشت. با خود اندیشیدم که بهتر است همان گونه که برای چاپ مقالاتم، مجلات مختلفی را امتحان کرده بودم، حال دوباره به جستجوی انتشارات مختلف در اینترنت بپردازم تا شاید موفق شوم. در عرض حدود یک ماه و با جستجوی شبانه روز در اینترنت، برای حدود 20 انتشارات در نقاط مختلف جهان کتاب را فرستادم تا اینکه اولین تأیید را از انتشارات LAP Lambert Academic Publishing (یکی از شاخه های OmniScriptum )دریافت کردم. نسبت به کتاب حساس بودم و می خواستم در یک جای معقول آن را چاپ کنم، انتشاراتی که حداقل کتاب را از نظر دستور زبان انگلیسی اصلاح کند ولی با تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم که "لَمبرت" کتاب ها را به هیچ عنوان ویرایش نکرده و [ظاهراً] کتاب را هم نمی خواند! باز هم کمی دلسرد شدم. سینتیا را در جریان رد کتاب از جانب رُی قرار دادم و سینتیا دلداری داد که به خودم نگیرم و احتمالاً رُی سرش شلوغ بوده! می دانستم که سینتیا نیز خود مشغله بسیار دارد و جواب ایمیل های من را نیز با تأخیرهای چند هفته ای می دهد. بنابراین احساس می کردم که خودم باید کاری کنم.Thank you for your letter and proposal for the publication of your ideas. I regret to inform you that I do not accept texts of a religious flavour for publication. Since 70% of the material of the book has already been published in Galilean Electrodynamics, I suggest that you continue publishing your ideas in that journal. I wish you success in your endeavours.
Sincerely,
Roy Keys
ناشرانِ دیگر هر کدام با دلایل مختلفی کتاب را رد می کردند: برخی می گفتند که چون الکترودینامیک گالیله ای قبلاً قسمت اعظمی از کتاب را منتشر کرده، آنان نمی توانند کتاب را چاپ کنند؛ برخی دیگر محتوای کتاب را خارج از برنامه ی خود می دیدند و برخی بی دلیل با چاپ کتاب مخالفت می کردند. با انتشاراتی بریتانیایی به اسم .Cambridge International Science Publishing Ltd یا به اختصار CISP آشنا شدم و با بررسی عنوان کتاب هایش حدس زدم که این انتشارات ممکن است با کتاب من موافقت کند ولی ایرادی عجیب در کار بود: دریافت موج منفی از انتشارات! [به نظر می رسد که این انتشارات در حال حاضر (2021) منحل شده باشد چون وِبسایتِ آن در دسترس نیست!]
از سایتِ انتشارات موج مثبتی دریافت نمی کردم و تصمیم گرفتم ایراد کار را پیدا و بیشتر راجع به انتشارات تحقیق کنم. با شگفتی متوجه شدم که انتشارات بزرگ Springer این انتشارات را به صورت یکی از شُرکایش در سایت خود معرفی کرده و حتی در سال 2012 "اسپرینگر" [تلفظ آلمانی احتمالاً: ایشپرینگه] سه کتابی را که "انتشارات بین المللی علوم کمبریج" قبلاً آنها را چاپ کرده بود، مجدداً و با اجازه ی انتشارات اخیر به چاپ رسانده! بعداً متوجه شدم که دو کتاب دیگر هم به همین ترتیب به توسط انتشارات اسپرینگر بازچاپ شده اند!
که در قسمت بالای کتاب های فوق نام Cambridge International Science Publishing و در قسمت پایین علامت و نام انتشارات Springer قابل رؤیت است. حتی این انتشارات دارای دو مجله بود که در لیست Scopus قرار داشت!
تصویر صاحب انتشاراتِ کمبریج Victor Riecansky را جستجو کردم و با دیدن تصویر او و نیز تصویر ساختمان انتشارات باز هم موج منفی شدّت یافت! سر در گم شده بودم و نمی دانستم ایراد کار کجاست. اگر این انتشارات، انتشارات خوب و معتبریست پس احتمالاً احساس منفی من نسبت به آن اشتباه بوده! تلاش کردم تا با مطالعه ی نظرات مردم درباره ی برخی از کتاب های چاپ شده به توسط این انتشارات در سایت آمازون بیشتر راجع به انتشارات بفهمم که به کتابی از یک نویسنده ی هندی برخورد کردم که در آن اظهارات توهین آمیزی به نویسنده ی هندیَش در سایت آمازون نثار شده بود.
پس از بررسی بیشتر متوجه شدم که Amazon Best Sellers Rank برای اغلب کتاب های این انتشارات در سایت آمازون موجود نمی باشد که امری غیر عادی بود! این "رتبه ی پرفروش ترین ها" به نویسنده ی کتاب و سایر خریداران کتاب اجازه می دهد تا [به صورت نادقیقی] از میزان فروش کتاب از طریق سایت آمازون آگاه شوند. این رتبه بندی معمولاً تا یکی دو سال بعد از چاپ کتاب از طرفِ آمازون تعیین و ظاهراً هر روز چند بار با توجه به افزایش یا کاهش فروش کتاب به روز می شود، رتبه ی کوچکتر، نشان از فروش بیشتر دارد و بالعکس. می توان در یک دسته بندی کلی نتیجه گرفت که کتاب هایی که این رتبه ی آن ها زیر یک میلیون باشد، از فروش خوبی بر خوردارند. کتاب ها با رتبه ی بین یک میلیون تا پنج میلیون، از فروش متوسط و رتبه های بالای ده میلیون از فروش بدی برخوردارند.
Victor Riecansky
Cambridge International Science Publishing Ltd
فقدان این رتبه بندی برای اغلب کُتُب انتشارات بین المللی علوم کمبریج، تردید مرا تقویت کرد. در حین این کاراگاه بازی ها، کتابم را برای ریاست این انتشارات "ویکتور ریکانسکی" فرستادم و یک ساعت بعد، وی فرمی را (Book Proposal) جهت تکمیل برایم فرستاد که در آن می بایست برخی اهداف، مشخصات، فهرست کتاب و چکیده ی آن و کاربرد های کتاب را توضیح می دادم که البته این از روش های عرف است. در بسیاری از حالات، فقط Book Proposal Form مورد بررسی قرار گرفته و رد و یا تأیید اولیه ی کتاب برای چاپ از طریق بررسیِ تکمیل شده ی همین فُرم صورت می پذیرد؛ یعنی اگر حتی نگارش کتاب از جانب نویسنده هنوز آغاز نشده باشد و نویسنده مبادرت به تکمیل فُرم مذکور کرده و آن را برای انتشارات بفرستد، این امکان وجود دارد که با چاپ کتاب او موافقت شود! (هر انتشارات فُرم مخصوص به خود را دارد ولی عمدتاً حاوی سوالات و در خواست های تقریباً مشابهی هستند)
بنابراین، کتابم در دست این انتشارات مشکوک هم قرار گرفت و ویکتور بررسی کتاب را آغاز کرد. می دانستم که بررسی کتاب حداقل چند هفته به طول می انجامد پس تمرکزم را بر روی سایر انتشارات قرار دادم. انتشارات نُوا ساینس از دسته ی آخرین انتشاراتی بود که به آن توجه کردم و علّت هم به آن بر می گشت که حدود یک سال پیش از آن، به علّت ارزان بودن کتاب های اَپیران، به سینتیا پیشنهاد داده بودم که بهتر است کتابم را برای انتشارات دیگری همانند نُوا ساینس بفرستم که سینتیا در پاسخ ابراز داشت که نُوآ ساینس بیشتر تمایل به چاپ کتب کاربردی در زمینه ی مهندسی دارد و اَپیرن برای من بهتر است. بنابراین به صورت ناخودآگاه تمایلم برای ارسال کتاب برای نُوا کاهش یافته بود.
در هر حال کتاب را حدود یک هفته بعد از ارسالِ آن برای انتشارات بریتانیایی، برای نُوآ ساینس هم فرستادم و ریاست این انتشارات Nadya Columbus هم طبق عادت عرف، فُرم Book Proposal را جهت تکمیل برای من فرستاد. هنگامی که فرمِ پُر شده را بازگشت دادم به من گفته شد که Book Proposal بررسی و طیِ 20 الی 25 روز آینده نتیجه به من اعلام خواهد شد. امّا تحقیقاتم درباره ی انتشارات بریتانیایی به ریاست ویکتور ادامه یافت و با سرچ نام او در گوگل، فقط یک نامه پیدا کردم که نویسنده ای تا حدودی از ویکتور بابت رفتاری که در قبال چاپ کتابش با او اتخاذ کرده بود، آزرده بود و یک مطلبِ دیگر با این مضمون که ویکتور انتشارات را با زور سرِ پا نگه داشته است!
ناگهان فکری به خاطرم رسید: بهتر بود با چندتا از نویسندگانِ این انتشارات مکاتبه می کردم و نظرشان را درباره ی این انتشارات مستقیماً جویا می شدم. بنابراین به چند نفر از نویسندگان، ایمیل زدم که اتفاقاً دو نفرشان ایرانی و از اساتید دانشگاه مازندران بودند. ایرانی ها جواب ایمیلم را ندادند ولی چهار نویسنده ی کانادایی، روسی، هندی و لبنانی در کمال احترام و با حوصله ی بسیار پاسخ نامه هایم را دادند. با هر یک از این چهار نویسنده چندین مکاتبه انجام دادم و متوجه شدم که نویسندگان روسی و کانادایی در کل از انتشارات راضی بودند، نویسنده ی روس Maxim Khlopov (نویسنده ی کتاب میانی در چهار تصویر بالاتر)، که کتابش را اسپرینگر مجدداً چاپ کرده بود به من گفت که وقتی انتشارات بین المللی علوم کمبریج با انتشارات اسپرینگر ادغام می شود برای نویسنده تجربه ی خوبی به جای می گذارد و نویسنده ی کانادایی از اینکه کتابش صرفاً منتشر شده بود رضایتِ خاطر داشت ولی دو نویسنده ی هندی و لبنانی به شدّت از انتشارات به دلایل گوناگون ناراضی بودند. با این حال، یک نکته درباره ی هر چهار نویسنده مشترک بود: انتشارات بریتانیایی هرگز به آن ها حق تألیف نپرداخته و آن ها از تعداد نُسخی از کتابشان که به توسط انتشارات بریتانیایی به فروش رفته بود بی خبر بودند!
کم کم مجاب شدم که علّت فقدان Amazon Best Sellers Rank یا همان رتبه ی پُر فروش ترین ها برای اغلب کتاب های این انتشارات در سایت آمازون چه بود: انتشارات، آمازون را وادار به حذف این رتبه بندی برای کتاب هایش کرده بود تا نویسندگان این انتشارات (بجز چند مورد خاص) به هیچ ترتیب متوجه فروشِ تقریبیِ کتابشان نشده و نتوانند علیه انتشارات، جهت مطالبه ی حقوق نویسندگی شان شکایت کنند! (هر چند که این گمان من ممکن است اشتباه باشد!)
بالاخره توجیه منطقی ای برای آن موج منفی پیدا کردم و دیدن رؤیایی باز هم این احساس منفی را تقویت کرد:
در عالم خواب دیدم انتشارات بریتانیایی کتاب مرا منتشر کرده و نسخه ای از آن به دستم رسیده است. طرح روی جلدِ گالینگور، چیزی شبیه خورشیدِ سیاهی بود که در یک زمینه ی سفید نقش بسته بود، بدون عنوان و نوشته ای! هنگامی که کتاب را باز کردم به جز صفحه ی اول آن، که حاوی مطالب تغییر داده شده ای بود، باقی صفحات سفید بود! با شخصی که در نزدیکی من بود گفتم: "من هنوز قرار دادی با ویکتور امضا نکردم، نمی دانم چرا کتاب را منتشر کرده!"
به نظر می رسد که انتشارات اسپرینگر، این انتشارات بریتانیایی را سپر بلای خود کرده باشد. به این ترتیب که اسپرینگر واکنش مردم را نسبت به کتاب های این انتشارات بریتانیایی مورد ارزیابی قرار داده و چنانچه کتابی مساعد تشخیص داده شود، دوباره خود با اجازه ی انتشارات بریتانیایی، به تولید مجدد کتاب مبادرت می کند. این کار یک سود محتمل برای اسپرینگر به همراه دارد: "پذیرش ایده های نو، با کمترین ضرر". نشریه های معروفی چون اسپرینگر، نسبت به پذیرش نظریه ها و افکار جدید و چالش برانگیز بسیار محتاط اند و تمایل ندارند کتاب هایی که حاوی مثلاً اندیشه هایی در رد نسبیت اینشتین یا عقایدی علیه مکانیک کوانتوم هستند را به صورت مستقیم به چاپ برسانند، چون این خطر همواره وجود دارد که اشتباهات احتمالیِ محاسباتی یا فلسفی موجود در این کتاب ها روزی بر ملا شده و خوانندگان را ناراضی کند که برای شهرت ناشران بزرگی چون اسپرینگر امری نامطلوب تلقی خواهد شد.
اما در عین حال، ایده های جدید باید به نوعی این نشر ها را نیز تغذیه کنند چون در غیر این صورت ظاهراً یک انتشارات نمی تواند صرفاً با چاپ کتاب هایی با محتوی های تکراری، در بلند مدت، پیشرفت خوبی داشته باشد.
با اینکه احساس خوبی از انتشارات بریتانیایی مذکور نداشتم ولی می بایست جانب احتیاط را رعایت کرده و منتظر نظر ویکتور راجع به کتاب می ماندم که ایمیلی از آمریکا غافلگیرم کرد! هر چند نوآ ساینس گفته بود که حداقل به بیست روز زمان برای بررسی نیاز دارد ولی تنها پس از نُه روز، نامه ی زیر را به همراه قرار دادی شش صفحه ای جهت امضا، از طرف شخصی دیگر به اسم Carra Feagaiga دریافت کردم:
Dear Dr. Javanshiry,
We are pleased to inform you that upon completion of the review of your proposal we have found the following publication type most suitable for your proposed publication.
Title - The Theory of Density: From the Effect of Pressure on Time Dilation to the Unified Mass-Charge Equation
Type - Monograph
Binding - Softcover
Changes to either the type and/or the binding will result in modification of your contract so please inform us prior to signing of the contract if either is to be altered.
Attached you will find our proposed contract for this title. Please review this contract and if you agree with it, please insert your and your co-authors (if any) scanned signature(s) in the PDF file and date then send it back to Nova via email attachment. An acceptable alternative is to print out the contract, sign it and fax it back to Nova.
Note that if you have signed contracts with us in the past that our standard terms may have been revised since then. Make sure to thoroughly review all the terms within the contract before you sign.
Nova can only publish works under 200,000 and/or 450 pages after formatting. If your work exceeds this amount then the book will have to be split into multiple volumes. Inform us if your work requires more than one volume and we will send an additional contract. Softcover publications MUST be at least 30,000 words.
Please also add the anticipated delivery date on the first page if the space for it is blank. Retain a copy with your signature as well as Nova’s after we return the contract signed by Nova.
To help us promote and market your work effectively, please send the contact information (names and email addresses) for any libraries and/or organizations that would be interested in this book to Mrs. Lisa Gambino at -. We encourage you to contact your university library(ies) and/or organizations yourself and recommend this book for their collection.
The proposal extends for a period of 14 days.
If you have any questions, please contact me.
Sincerely,
Carra Feagaiga
Department of Acquisitions
Nova Science Publishers, Inc.
400 Oser Avenue, Suite 1600,
Hauppauge, NY 11788 USA
Tel: 1-631-231-7269 (ext. 119) | Fax: 1-631-231-8175
email: -
Web: http://www.novapublishers.com
CONFIDENTIALITY: This email and any attachments is for the sole use of the individuals or entities to which it is addressed. Individuals who have received this information in error or are not authorized to receive it must promptly return or dispose of the information and notify the sender. Further use, review, disclosure, printing, copying, distribution of, or reliance upon the contents of this email and attachments is strictly prohibited.
در اصل، انتشارات نُوا ساینس موافقت اولیه ی خودش را با چاپ کتاب اعلام کرده بود که باعث خوشحالی من شد، متعاقباً سینتیا را هم با خبر کردم که او هم خوشحال شد و به من تبریک گفت. چند روز بعد تصمیم گرفتم که به ویکتور، ریاست انتشارات بریتانیایی، ایمیلی بزنم و از او نتیجه یا روندِ بررسی کتاب یا Book Proposal که حدود بیست روز از ارسال آن می گذشت را جویا شوم. ویکتور در پاسخ به من گفت که کتاب همچنان در حال بررسی است و او در روز جمعه (دو روز بعد از آن تاریخ) با من تماس خواهد گرفت. روز جمعه رسید و من که همچنان در انتظارِ نامه ی ویکتور بودم ناگهان فکری به خاطرم رسید: "گربه را دمِ حجله بکش!!" تصمیم گرفتم قرار دادِ نُوآ ساینس را برای ویکتور بفرستم و به او بگویم:We are pleased to inform you that upon completion of the review of your proposal we have found the following publication type most suitable for your proposed publication.
Title - The Theory of Density: From the Effect of Pressure on Time Dilation to the Unified Mass-Charge Equation
Type - Monograph
Binding - Softcover
Changes to either the type and/or the binding will result in modification of your contract so please inform us prior to signing of the contract if either is to be altered.
Attached you will find our proposed contract for this title. Please review this contract and if you agree with it, please insert your and your co-authors (if any) scanned signature(s) in the PDF file and date then send it back to Nova via email attachment. An acceptable alternative is to print out the contract, sign it and fax it back to Nova.
Note that if you have signed contracts with us in the past that our standard terms may have been revised since then. Make sure to thoroughly review all the terms within the contract before you sign.
Nova can only publish works under 200,000 and/or 450 pages after formatting. If your work exceeds this amount then the book will have to be split into multiple volumes. Inform us if your work requires more than one volume and we will send an additional contract. Softcover publications MUST be at least 30,000 words.
Please also add the anticipated delivery date on the first page if the space for it is blank. Retain a copy with your signature as well as Nova’s after we return the contract signed by Nova.
To help us promote and market your work effectively, please send the contact information (names and email addresses) for any libraries and/or organizations that would be interested in this book to Mrs. Lisa Gambino at -. We encourage you to contact your university library(ies) and/or organizations yourself and recommend this book for their collection.
The proposal extends for a period of 14 days.
If you have any questions, please contact me.
Sincerely,
Carra Feagaiga
Department of Acquisitions
Nova Science Publishers, Inc.
400 Oser Avenue, Suite 1600,
Hauppauge, NY 11788 USA
Tel: 1-631-231-7269 (ext. 119) | Fax: 1-631-231-8175
email: -
Web: http://www.novapublishers.com
CONFIDENTIALITY: This email and any attachments is for the sole use of the individuals or entities to which it is addressed. Individuals who have received this information in error or are not authorized to receive it must promptly return or dispose of the information and notify the sender. Further use, review, disclosure, printing, copying, distribution of, or reliance upon the contents of this email and attachments is strictly prohibited.
Dear Publisher,
I have recently received the Agreement from Nova Science Publishers to sign. (The Agreement is attached here). However, I have not signed it yet and I am waiting for your final decision on the book. I would be very pleased if you respond as soon as possible.
Best Regards,
M. Javanshiry
ظاهراً گربه دم حجله کشته شده بود! چون تنها حدود یک ساعت بعد، ویکتور نیز با چاپ کتاب موافقت کرد و قرار دادی را جهت امضا، برایم فرستاد!:I have recently received the Agreement from Nova Science Publishers to sign. (The Agreement is attached here). However, I have not signed it yet and I am waiting for your final decision on the book. I would be very pleased if you respond as soon as possible.
Best Regards,
M. Javanshiry
Thank you for your email. We enclose our publishing agreement and it is up to you to decide. Kind regards
Victor Riecansky
Publisher, Cambridge International Science Publishing
http://www.cisp-publishing.com
متأسفانه قرارداد ویکتور در مقایسه با قرارداد قبلی اصلاً قابل قیاس نبود. قرارداد به صورت فایل Word (Doc.) بود که امکان تغییر آن وجود داشت، علامت یا همان نشان انتشارات در بالای قرارداد وجود نداشت و هر چند که در متن قرارداد، حق التألیف ده درصدی برای نویسنده قایل شده بود ولی در بندی دیگر امکان طرحِ دعوی علیه انتشارات را از نویسنده سلب کرده بود! بهتر متوجه شدم که گمان بد من نسبت به این انتشارات بی اساس نبوده و در پاسخ به آن قرارداد مضحک که آن را نوعی توهین به خود می دانستم، محترمانه توهین متقابل را آغاز کردم! به این ترتیب که ابتدا لوگو یا همان نشان انتشارات را در بالای قرارداد و نام ها و آدرس های طرفین را در محل های مناسب قرار داده و برخی از مفاد توافق نامه را که مشکوک بودند با رنگ قرمز مشخص کردم و از ویکتور خواستم که آن ها را حذف و در عوض آنچه من با رنگ سبز نوشته ام را جای آن ها قرار دهد! سپس طی نامه ای که به پیوست آن، قرارداد اصلاح شده بود از ویکتور خواستم که پس از اعمالِ اصلاحاتِ من، فایل PDF قرارداد را جهت امضا برای من بفرسد به طوری که امضای او قبل از امضای من باید پای آن باشد! در ضمن متذکر شدم که فقط یک هفته برای ارسال قراردادِ اصلاح شده وقت دارد و در صورت عدم رعایتِ این مورد، اینجانب قرارداد را با نوآ ساینس امضا خواهم کرد!Victor Riecansky
Publisher, Cambridge International Science Publishing
http://www.cisp-publishing.com