اسم ديگه ي مثلث برمودا ميشه اطلاعات جديدي كه ازش دارين بهم بگين
تشكر...
مثلث شيطان
آقا دنبال خرافات و شايعات نرويد.
مجمع الجزابر برمودا يه سري جزيره هستند كه روي نقشه تشكيل يه مثلث را ميدهند. و به اين دليل به اين نام خوانده ميشوند.
اما در مورد پديده هايي كه در اين منطقه اتفاق مي افتد: كليه اين پديده هاي دليل علمي دارد.و از طريق علم هواشناسي كاملا توجيه ميشه. يه توده هواي پرفشار بسيار قوي به نام پرقشار برمودا بر اين منطقه حاكم است. اگه با علم هواشناي آشنا باشد ميدونيد كه بسته هاي هواي پرفشار حركت نزولي دارند و هوا در يك پرفشار نزول ميكنه به پايين.
حالا به توجه به شدت و قدرت زياد اين پرفشار از هواپيما گرفته تا كشتي و كبوتر و ... ممكنه در اين آشفتگي و طلاتم جوي سقوط كنه و غرق بشه.
ميتونيد اطلاعات جامعي در مورد اين پديده در كتاب Meteorology today پيدا كنيد.
پديده مشابهي نيز بر روي درياچه بختگان در استان فارس هم رخ ميدهيد و تا حالا يه هواپيما و 2 تا هليكوپتر توي اين درياچه سقوط كرده.
كليه صحبت هاي ديگه اي كه در مورد برمودا ميشه از قيل مثلث شيطان و محل اختفاي امام زمان و ... و هزار جور صحبت ديگه كاملا بي اساس و كذب ميباشد.
مجمع الجزابر برمودا يه سري جزيره هستند كه روي نقشه تشكيل يه مثلث را ميدهند. و به اين دليل به اين نام خوانده ميشوند.
اما در مورد پديده هايي كه در اين منطقه اتفاق مي افتد: كليه اين پديده هاي دليل علمي دارد.و از طريق علم هواشناسي كاملا توجيه ميشه. يه توده هواي پرفشار بسيار قوي به نام پرقشار برمودا بر اين منطقه حاكم است. اگه با علم هواشناي آشنا باشد ميدونيد كه بسته هاي هواي پرفشار حركت نزولي دارند و هوا در يك پرفشار نزول ميكنه به پايين.
حالا به توجه به شدت و قدرت زياد اين پرفشار از هواپيما گرفته تا كشتي و كبوتر و ... ممكنه در اين آشفتگي و طلاتم جوي سقوط كنه و غرق بشه.
ميتونيد اطلاعات جامعي در مورد اين پديده در كتاب Meteorology today پيدا كنيد.
پديده مشابهي نيز بر روي درياچه بختگان در استان فارس هم رخ ميدهيد و تا حالا يه هواپيما و 2 تا هليكوپتر توي اين درياچه سقوط كرده.
كليه صحبت هاي ديگه اي كه در مورد برمودا ميشه از قيل مثلث شيطان و محل اختفاي امام زمان و ... و هزار جور صحبت ديگه كاملا بي اساس و كذب ميباشد.
مدير شبكه فيزيك هوپا
http://www.saeedjahromi.com
http://www.saeedjahromi.com
-
دنيا 18
آقا در مورد پست اول بگم که اسم دیگه ی مثلث برمودا مثلث شیطان نیست!
من نقشه ی کره ی زمینش رو داشتم که متاسفانه الآن نیست!
در کره ی زمین نقاطی هستند مثل مثلث برمودا که خاصیت مغناطیسی قوی تری دارن و در بعضی از این نقاط از جمله حوالی برمودا و جزیره ای نزدیک ژاپن در آب های شیطان اتفاق های عجیب و غریبی می افته ولی معمول اینه که گرداب ها و طوفان های شدیدی در این نقاط دیده میشه.
حال اگه این نقاط رو در نقشه (نقشه گسترده شده و غیر دقیق) یه هم وصل کنید 12 مثلث متساوی الاضلاع تشکیل میشه که بهشون می گن مثلث شیطان.
در مورد تحقیقات هم منظورتون عملیات فیادلفیا هست؟؟
این عملیات سری باقی موند چون اکثرا" یا دیوانه شدند یا خودکشی کردند.
من نقشه ی کره ی زمینش رو داشتم که متاسفانه الآن نیست!
در کره ی زمین نقاطی هستند مثل مثلث برمودا که خاصیت مغناطیسی قوی تری دارن و در بعضی از این نقاط از جمله حوالی برمودا و جزیره ای نزدیک ژاپن در آب های شیطان اتفاق های عجیب و غریبی می افته ولی معمول اینه که گرداب ها و طوفان های شدیدی در این نقاط دیده میشه.
حال اگه این نقاط رو در نقشه (نقشه گسترده شده و غیر دقیق) یه هم وصل کنید 12 مثلث متساوی الاضلاع تشکیل میشه که بهشون می گن مثلث شیطان.
در مورد تحقیقات هم منظورتون عملیات فیادلفیا هست؟؟
این عملیات سری باقی موند چون اکثرا" یا دیوانه شدند یا خودکشی کردند.
-
samanta_ict
عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۵/۴/۴ - ۲۳:۰۰
پست: 814-
سپاس: 6
موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. »
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست اما بعد از 23 ثانیه پرواز ناگهان از صفحه رادار محو شد که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روئیت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.
ر اثر مرور زمان سیل شایعات در باره این منطقه قوت گرفت. شایعاتی از قبیل وجود یک هیولای عظیم الجثه در انجا، وجو معبری به جان دیگر، وجو یک نیروی مغناطیسی قوی در انجا و .... که اکثرا زائده تخیل مردم و منجمله روزنامه‌نگاران بود.
تا این که فکر کنم یک سال پیش بود که در اخبار اعلام شد که دانشمندان پی به دلیل علمی ناپدید شدن کشتی ها در مثلث برمودا پی بردند. انها با عکسبرداری هوایی و ماهواره ای از منطقه پی به وجود گسلها و دهانههایی آتشفشانی بزرگی در منطقه بردند که از آنها گاز متان بیرون می‌آمد.
جریان این گاز مکررا از دهانه این آتشفشان های ادامه داشته و موجب به ساطع شدن گاز از کف آب می‌شود. سقوط هواپیماها هم احتمالا به علت وجود گاز متان به نسبت زیاد در هوای اطراف هواپیما بوده و باعث توهم خلبان می‌شود. و موجب بیهوشی و یا گاه مرگ او می‌گردد. شاهد این مدعا هم وجود کف سفید رنگ در ساحل بر اثر خروج حباب های متان است که خلبانها بارها به آن اشاره کردند.
اين مثلث برمودا هنوز يک راز بزرگه گاز متان و آتشفشان ممکنه باشه اما علت اصلي نيست هنوز کسي نتونسته اونجا رو ببينه تصاوير ماهواره اي هم منطقه ي متلث شکلي رو نشون ميدن که تقريبا به صورت يه خشکيه که وسطش يه حالتي مانند گرداب بشدت عظيم وجود داره
منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه
علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
گذشته و آینده برمودا
به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد. »
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست اما بعد از 23 ثانیه پرواز ناگهان از صفحه رادار محو شد که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روئیت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.
ر اثر مرور زمان سیل شایعات در باره این منطقه قوت گرفت. شایعاتی از قبیل وجود یک هیولای عظیم الجثه در انجا، وجو معبری به جان دیگر، وجو یک نیروی مغناطیسی قوی در انجا و .... که اکثرا زائده تخیل مردم و منجمله روزنامه‌نگاران بود.
تا این که فکر کنم یک سال پیش بود که در اخبار اعلام شد که دانشمندان پی به دلیل علمی ناپدید شدن کشتی ها در مثلث برمودا پی بردند. انها با عکسبرداری هوایی و ماهواره ای از منطقه پی به وجود گسلها و دهانههایی آتشفشانی بزرگی در منطقه بردند که از آنها گاز متان بیرون می‌آمد.
جریان این گاز مکررا از دهانه این آتشفشان های ادامه داشته و موجب به ساطع شدن گاز از کف آب می‌شود. سقوط هواپیماها هم احتمالا به علت وجود گاز متان به نسبت زیاد در هوای اطراف هواپیما بوده و باعث توهم خلبان می‌شود. و موجب بیهوشی و یا گاه مرگ او می‌گردد. شاهد این مدعا هم وجود کف سفید رنگ در ساحل بر اثر خروج حباب های متان است که خلبانها بارها به آن اشاره کردند.
اين مثلث برمودا هنوز يک راز بزرگه گاز متان و آتشفشان ممکنه باشه اما علت اصلي نيست هنوز کسي نتونسته اونجا رو ببينه تصاوير ماهواره اي هم منطقه ي متلث شکلي رو نشون ميدن که تقريبا به صورت يه خشکيه که وسطش يه حالتي مانند گرداب بشدت عظيم وجود داره
منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه
علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده‌ها » ابزار می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
گذشته و آینده برمودا
به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد
-
samanta_ict
عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۵/۴/۴ - ۲۳:۰۰
پست: 814-
سپاس: 6
یک داستان عجیب و واقعی :
در سال 1965 در يك ظهر تابستان پرستاران يك بيمارستان در ايالت آلوها Aloha آمريكا شاهد هجوم ناگهاني نظاميان به آن بيمارستان بودند . كل بيمارستان و همه بخشها در عرض فقط 5 دقيقه پر شد از سربازان تا دندان مسلح . براي رفتن به هر اتاقي نياز به اجازه فرمانده بود .
فرمانده سربازان سرهنگ چالز مورتي به سربازان دستور اكيد داده بود كه هيچ شخصي حق ورود و يا خروج از بيمارستان را ندارد . حدود 20 دقيقه بعد پس از بحث هايي كه ميان فرمانده و مدير بيمارستان آقاي دكتر سوهانگ انجام شد طي يك تماس بيسيم فرمانده دستور آمدن آمبولانس را صادر نمود.
در كمال حيرت يك آمبولانس نظامي طي تدابير شديد امنيتي ظاهر ميشود و دو برانكارد از آنها خارج يشود و مستقيم وارد اتاق جراحي ميشود.
تعجب پرستاران از اين بود كه حتي حمل برانكارد را خود سربازان انجام دادند و تا 5 دقيقه هم در اتاق ماندند- اجسادي مانند جسد بچه (12 تا 15 ساله) روي برانكارداها بود البته خود اجساد ديده نميشد زيرا درون يك كيسه بودند.
پس از 5 دقيقه 4 پزشك جراح به اتاق وارد ميشوند و 2.30 دقيقه درون آن ميمانند . در اين مدت تدابير شديد امنيتي بر بيمارستان حاكم است . حتي اجازه تماس هيچ يك از افراد به خارج از بيمارستان داده نميشود.
پس از خروج پزشكان از اتاق عمل همه شاهد قيافه هاي درهم و متعجب و وحشت زده آنها ميشوند اما كسي را ياراي سخن گفتن نيست . پس از 5 دقيقه دوباره همان برانكاردها به آمبولانس نظامي برگشت داده ميشود و پس از 20 كل بيمارستان تخليه ميشود .
اما وضع عجيبي بر بيمارستان حاكم است آن 4 پزشك بشدت زير سوال همكاران قرار دارند . زنگهاي بيمارستان به صدا در آمده و بلافاصله موجي از خبرنگاران و روزنامه نگاران به شهر و بيمارستان سرازير ميشود.
پزشكان هيچ كدام حاضر به پاسخ گويي نيستند اما در برار فشار بيش از حد همكاران نخستين حرفها ظاهر ميشود.
جوانتيرن پزشك يعني دكتر استوارت از موجوداتي حرف ميزند كه بشكل آدم هستند اما با صورتي كشيده و كله اي بمراتب بزرگتر از حد معمول .
آنها رو بافت هاي بدن اين موجودات آزمايشهايي انجام داده اند كه تركيب آن را بسيار شبيه بدن انسان ديدند.
گوشت و پوست درست مانند انسان فقط بجاي استخوان چيزي مانند غضروف قرار دارد.
شكل ضاهر مانند انسان دو پا و دو دست اما با تمايز هاي اساسي - پاهايي كشيده و لاغر مانند - دستاني دراز - گلويي بدون هنجره و چشماني درشت تقريبا 4/1 صورت را اشغال كرده.
اما ديگر هيچ چيزي بروز نميكند . پزشكان ميگويند به آنها اكيد دستور داده شده كه حق هيچ گونه اظهار نظري را ندارند.(اما بلاخره خبر درز ميكند)
از آن روز به اين طرف خيلي حرفا زده شده اما يك حرف بسيار جدي و مستند است .
درست شب قبل از حادثه يك اتفاق عجيب مردم را به بيرون از خانه هايشان ميكشد.
در افق دور دست حدود ساعت 5 بعدازظهر در آسمان انفجاري مهيب رخ ميدهد ، انفجاري كه صداي آن در منطقه بوضوح شنيده ميشود - نيروي هوايي آمريكا آن را سقوط يكي از هواپيماهاي خود اعلام ميكند . اما مردم از نور بسيار شديد تر خبر ميدهند چيزي مانند انفجار اتمي در آسمان.
------------------
پس از اين ماجرا تحقيقات گسترده اي توسط افراد و روزنامه نگاران انجام گرفت كه طي آن يكي از روزنامه نگاران مجله ورلد ساينس به نام بيل كاراگ به حقايقي پي برد كه با طرح گوشه هايي از آن اقدام به افشاگري نمود.
اين روزنامه نگار كه برادرش در نيروي هواي امريكا كار ميكرد از طريق او از اين قضيه آگاه شد كه درست روز انفجار رادارهاي نيروي هوايي علايمي را نمايش دادند كه در آن شيي نسبتا بزرگ در محدوده فضايي هاوايي درحال پرواز ميباشد پس از اعلام و اخطارهاي مكرر به اين نتيجه ميرسند كه اين شي خارج از برنامه هاي عادي پرواز در آن مكان قرار دارد لذا بلافاصله سازمان جاسوسي آمريكا و دفتر رياست جمهوري از اين امر آگاه ميشوند . بلافاصل جنگنده هاي(2 جنگنده) نيروي هوايي براي شناسايي شي اقدام به پرواز ميكنند .
در پرواز هاي انجام شده در صورتي كه رادار ها همه وجود شيي را نشان ميدادند ولي هيچ چيز ديده نميشد اما خلبانان اظهار ميدارند توده ابري بزرگ و سفيد درست در منطقه نمايش داده شده در رادار ظاهر شده است و بصورتي مرموز حركت مينمايد. يكي از خلبانان به نام جاناتان هوك در اقدامي به سوي ابر حركت ميكند و بقيه داستان را از زبان خلبان جنگنده ديگر شنيدنيست:
جاناتان باهام تماس گرفت و گفت من ميخوام برم ببينم اين چيه ، بهش گفتم براي اينكار لازمه ارتفاعت رو خيلي تغيير بدي بهتره قبلش نظرت رو به فرماندهي بگي و اونم با برج تماس گرفت و كسب اجازه كرد. بعد از چند ثانيه بهش گفتن بره و داخل ابره بشه چرا كه فرماندهان و سازمان سيا فكر ميكردند يكي از هواپيماي جاسوسي و مدرن روسي هست كه با استتار خودش درحال جاسوسي هست .بلافاصله جاناتان به سمت ابر ميره شايد چيزي حدود 500 متري ابر كه ميرسه ناگهان يه چيزي مثل رعد و برق ميزنه و به هواپيماي جاناتان اصابت ميكنه . هواپيماي جاناتان در يك لحظه بصورت كامل نابود ميشه و من هم خبر رو به مركز ميدم كه دستور بازگشت سريع رو بهم ميدن. ديگه نفهميم چي شد .
-----------------
بيل به دنبال بقيه ماجرا بود تا اينكه بعد از گذشت يكسال يك شب كسي بهش زنگ ميزنه و بهش ميگه حاضر هست اسناد و مداركي راجب اون روز ارايه بده و جلوي يك كافه قرار براي ساعت 10 شب گذاشته ميشه.
ساعت 10 شب درست جلوي كافه فقط بيل رفته بوده و چيزي حدود يك ربع صبر ميكنه تا اينكه از طريق گارسون كافه بهش خبر ميدن تلفن باهاش كار داره . پشت تلفن همون شخص به اون ميگه سراغ سطل آشغال بره و توي سطل كيفي هست ميتونه برش داره و سريع هم از محل دور بشه.
مدارك داخل كيف از حقيقتي پرده برميداشت كه هرگز براش قابل تصور نبود. بله نيروي هوايي آمريكا پس از انفجار هواپيماي جاناتان اقدام به اعلام وضعيت جنگي ميكنه و سه موشك رو به سمت ابر نشانه گيري ميكنه و شليك ميكنه كه يكي از موشكها با شي برخورد ميكنه و اون انفجار بزرگ (هموني كه مردم ديدند) رخ ميده . بلافاصله نيروي دريايي به محل اعزام ميشه تا باقي مانده شي رو جمع آوري كنه و به پايگا بياره تا بررسي كنن اما با كمال تعجب فقط يه جعبه حدود 3 متري يافت ميكنن كه توش دو تا آدم نما قرار داشته كه مرده بودند .
اما اين خبرنگار شجاع درست فرداي اون روز بصورت مرموزي كشته شد(ماشينش ته دره پيدا شد در صورتي كه الكل خونش بالا بوده) ولي اين خبرنگار با زيركي تونسته بود قسمتي از اطلاعات بدست آورده رو قبل از مرگش به آدرس پستي نامزدش بفرسته كه اونها بعدا توسط ايشون منتشر ميشه.
در سال 1965 در يك ظهر تابستان پرستاران يك بيمارستان در ايالت آلوها Aloha آمريكا شاهد هجوم ناگهاني نظاميان به آن بيمارستان بودند . كل بيمارستان و همه بخشها در عرض فقط 5 دقيقه پر شد از سربازان تا دندان مسلح . براي رفتن به هر اتاقي نياز به اجازه فرمانده بود .
فرمانده سربازان سرهنگ چالز مورتي به سربازان دستور اكيد داده بود كه هيچ شخصي حق ورود و يا خروج از بيمارستان را ندارد . حدود 20 دقيقه بعد پس از بحث هايي كه ميان فرمانده و مدير بيمارستان آقاي دكتر سوهانگ انجام شد طي يك تماس بيسيم فرمانده دستور آمدن آمبولانس را صادر نمود.
در كمال حيرت يك آمبولانس نظامي طي تدابير شديد امنيتي ظاهر ميشود و دو برانكارد از آنها خارج يشود و مستقيم وارد اتاق جراحي ميشود.
تعجب پرستاران از اين بود كه حتي حمل برانكارد را خود سربازان انجام دادند و تا 5 دقيقه هم در اتاق ماندند- اجسادي مانند جسد بچه (12 تا 15 ساله) روي برانكارداها بود البته خود اجساد ديده نميشد زيرا درون يك كيسه بودند.
پس از 5 دقيقه 4 پزشك جراح به اتاق وارد ميشوند و 2.30 دقيقه درون آن ميمانند . در اين مدت تدابير شديد امنيتي بر بيمارستان حاكم است . حتي اجازه تماس هيچ يك از افراد به خارج از بيمارستان داده نميشود.
پس از خروج پزشكان از اتاق عمل همه شاهد قيافه هاي درهم و متعجب و وحشت زده آنها ميشوند اما كسي را ياراي سخن گفتن نيست . پس از 5 دقيقه دوباره همان برانكاردها به آمبولانس نظامي برگشت داده ميشود و پس از 20 كل بيمارستان تخليه ميشود .
اما وضع عجيبي بر بيمارستان حاكم است آن 4 پزشك بشدت زير سوال همكاران قرار دارند . زنگهاي بيمارستان به صدا در آمده و بلافاصله موجي از خبرنگاران و روزنامه نگاران به شهر و بيمارستان سرازير ميشود.
پزشكان هيچ كدام حاضر به پاسخ گويي نيستند اما در برار فشار بيش از حد همكاران نخستين حرفها ظاهر ميشود.
جوانتيرن پزشك يعني دكتر استوارت از موجوداتي حرف ميزند كه بشكل آدم هستند اما با صورتي كشيده و كله اي بمراتب بزرگتر از حد معمول .
آنها رو بافت هاي بدن اين موجودات آزمايشهايي انجام داده اند كه تركيب آن را بسيار شبيه بدن انسان ديدند.
گوشت و پوست درست مانند انسان فقط بجاي استخوان چيزي مانند غضروف قرار دارد.
شكل ضاهر مانند انسان دو پا و دو دست اما با تمايز هاي اساسي - پاهايي كشيده و لاغر مانند - دستاني دراز - گلويي بدون هنجره و چشماني درشت تقريبا 4/1 صورت را اشغال كرده.
اما ديگر هيچ چيزي بروز نميكند . پزشكان ميگويند به آنها اكيد دستور داده شده كه حق هيچ گونه اظهار نظري را ندارند.(اما بلاخره خبر درز ميكند)
از آن روز به اين طرف خيلي حرفا زده شده اما يك حرف بسيار جدي و مستند است .
درست شب قبل از حادثه يك اتفاق عجيب مردم را به بيرون از خانه هايشان ميكشد.
در افق دور دست حدود ساعت 5 بعدازظهر در آسمان انفجاري مهيب رخ ميدهد ، انفجاري كه صداي آن در منطقه بوضوح شنيده ميشود - نيروي هوايي آمريكا آن را سقوط يكي از هواپيماهاي خود اعلام ميكند . اما مردم از نور بسيار شديد تر خبر ميدهند چيزي مانند انفجار اتمي در آسمان.
------------------
پس از اين ماجرا تحقيقات گسترده اي توسط افراد و روزنامه نگاران انجام گرفت كه طي آن يكي از روزنامه نگاران مجله ورلد ساينس به نام بيل كاراگ به حقايقي پي برد كه با طرح گوشه هايي از آن اقدام به افشاگري نمود.
اين روزنامه نگار كه برادرش در نيروي هواي امريكا كار ميكرد از طريق او از اين قضيه آگاه شد كه درست روز انفجار رادارهاي نيروي هوايي علايمي را نمايش دادند كه در آن شيي نسبتا بزرگ در محدوده فضايي هاوايي درحال پرواز ميباشد پس از اعلام و اخطارهاي مكرر به اين نتيجه ميرسند كه اين شي خارج از برنامه هاي عادي پرواز در آن مكان قرار دارد لذا بلافاصله سازمان جاسوسي آمريكا و دفتر رياست جمهوري از اين امر آگاه ميشوند . بلافاصل جنگنده هاي(2 جنگنده) نيروي هوايي براي شناسايي شي اقدام به پرواز ميكنند .
در پرواز هاي انجام شده در صورتي كه رادار ها همه وجود شيي را نشان ميدادند ولي هيچ چيز ديده نميشد اما خلبانان اظهار ميدارند توده ابري بزرگ و سفيد درست در منطقه نمايش داده شده در رادار ظاهر شده است و بصورتي مرموز حركت مينمايد. يكي از خلبانان به نام جاناتان هوك در اقدامي به سوي ابر حركت ميكند و بقيه داستان را از زبان خلبان جنگنده ديگر شنيدنيست:
جاناتان باهام تماس گرفت و گفت من ميخوام برم ببينم اين چيه ، بهش گفتم براي اينكار لازمه ارتفاعت رو خيلي تغيير بدي بهتره قبلش نظرت رو به فرماندهي بگي و اونم با برج تماس گرفت و كسب اجازه كرد. بعد از چند ثانيه بهش گفتن بره و داخل ابره بشه چرا كه فرماندهان و سازمان سيا فكر ميكردند يكي از هواپيماي جاسوسي و مدرن روسي هست كه با استتار خودش درحال جاسوسي هست .بلافاصله جاناتان به سمت ابر ميره شايد چيزي حدود 500 متري ابر كه ميرسه ناگهان يه چيزي مثل رعد و برق ميزنه و به هواپيماي جاناتان اصابت ميكنه . هواپيماي جاناتان در يك لحظه بصورت كامل نابود ميشه و من هم خبر رو به مركز ميدم كه دستور بازگشت سريع رو بهم ميدن. ديگه نفهميم چي شد .
-----------------
بيل به دنبال بقيه ماجرا بود تا اينكه بعد از گذشت يكسال يك شب كسي بهش زنگ ميزنه و بهش ميگه حاضر هست اسناد و مداركي راجب اون روز ارايه بده و جلوي يك كافه قرار براي ساعت 10 شب گذاشته ميشه.
ساعت 10 شب درست جلوي كافه فقط بيل رفته بوده و چيزي حدود يك ربع صبر ميكنه تا اينكه از طريق گارسون كافه بهش خبر ميدن تلفن باهاش كار داره . پشت تلفن همون شخص به اون ميگه سراغ سطل آشغال بره و توي سطل كيفي هست ميتونه برش داره و سريع هم از محل دور بشه.
مدارك داخل كيف از حقيقتي پرده برميداشت كه هرگز براش قابل تصور نبود. بله نيروي هوايي آمريكا پس از انفجار هواپيماي جاناتان اقدام به اعلام وضعيت جنگي ميكنه و سه موشك رو به سمت ابر نشانه گيري ميكنه و شليك ميكنه كه يكي از موشكها با شي برخورد ميكنه و اون انفجار بزرگ (هموني كه مردم ديدند) رخ ميده . بلافاصله نيروي دريايي به محل اعزام ميشه تا باقي مانده شي رو جمع آوري كنه و به پايگا بياره تا بررسي كنن اما با كمال تعجب فقط يه جعبه حدود 3 متري يافت ميكنن كه توش دو تا آدم نما قرار داشته كه مرده بودند .
اما اين خبرنگار شجاع درست فرداي اون روز بصورت مرموزي كشته شد(ماشينش ته دره پيدا شد در صورتي كه الكل خونش بالا بوده) ولي اين خبرنگار با زيركي تونسته بود قسمتي از اطلاعات بدست آورده رو قبل از مرگش به آدرس پستي نامزدش بفرسته كه اونها بعدا توسط ايشون منتشر ميشه.
-
samanta_ict
عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۵/۴/۴ - ۲۳:۰۰
پست: 814-
سپاس: 6
Philadelphia Experiment - Philadelphia Harbor - August 1943
My first contact with the Philadelphia and Montauk Experiments in 1989 when a UFO researcher named Bill Knell sent me a video tape. He asked me if I would review the tape and tell him if I felt the information was valid. He seemed to feel that if the information was true - it could alter the course of history.
The tape was an interview made in someone's home in Long Island. Three men were seat in front of a white sheet or white wall and were talking about something called the Montauk Experiment. The first person I saw was a man named Preston Nichols.
When I saw Preston Nichols - my soul shuttered and my entire body went into fear mode. I couldn't believe my soul reaction - as I am rarely a fearful person and I had never seen this man before. I had to stop the tape as I wondered why I had such a violent reaction to him and what he was saying.
A few minutes later I returned to watch the video and listen to the information about time travel experiments - etc. All of this triggered past life memories I had since my childhood. I have always seen myself as a male physicist during WW II Germany - working in an underground lab with noted scientists of the day - on the time travel experiments. Since age five I have always stated that I was here to do something connected to time travel and the Great Pyramid. Something about seeing this man and hearing his words were triggering soul memories that would process in the weeks and months to follow.
In the course of that time - I would meet with others who had shared memories of working in the labs with me - the experiments we did there - before and during the war - and what we are doing now in this time line. I would also meet and work with the key players in the Philadelphia and Montauk Experiments - which somehow link with me - yet we all have different agendas.
From 1991 - 1993 I hosted the television talk show 'The Metaphysical Experience' in New York City. Among my guests were Preston Nichols, Duncan Cameron, and Al Bialek - all of whom claim to be part of the Philadelphia and Montauk Experiments. Preston and Duncan also came to my home to teach class and share stories with my students about time travel.
--------------------------------------------------------------------------------
Notes on the Philadelphia Experiment
The Philadelphia Experiment, otherwise known as Project Rainbow, has been a subject of long controversy and debate. It was an attempt by the Navy to create a ship that could not be detected by magnetic mines and-or radar.
There was also talk of invisibility projects and mind control experiments. The truth behind this project will never be known to the public. It is just one those triggers that we encounter that propels into awareness as who we are on a soul level.
However, results of these experiments became far different and much more dangerous than the Navy ever expected. Although the story itself seems too bizarre to be true, far too many coincidences have occurred for it to not be based upon some small iota of truth. The technical data that has also been presented upon the subject hold far too much credence to be ignored. Many of the stories associated with this infamous experiment are wild: whispers of men 'freezing' in time for months, rumors of men traveling through time, and horror stories of men becoming stuck in bulkheads or even the floor of the ship itself. (In the movie of the same name - the visual of the men being part above the deck - and part buried in the deck - is amazing. This sort of things has been done on 'X-Files' as well when they did a storyline about temporal anomalies.
In the 1930's Nikola Tesla got involved with a group with was experimenting with moving through the Time/Space continuum. In the early 1930's, the University of Chicago investigated the possibility of invisibility through the use of electricity.
In 1939 this project was moved to Princeton's Institute of Advanced Studies - this is not far from Philadelphia. There they were able to make small objects invisible. They presented this technology to the government. The military, because we were at war wanted to pursue it in their direction.
Tesla had come to the same conclusion that Einstein did that this technology if developed would not be used for the benefit of mankind.
In 1943 the government conducted a test using domestic animals on a ship. The ship that was eventually used for the experiment, the USS Eldridge, was commissioned at the New York Navy Yard on August 27,1943 (Department of the Navy). The animals were placed in metal cages on the USS Eldridge. The ship became invisible but when it materialized many of the animals were missing on had radiation and other burn marks on them. Humans were not to be tested.
Yet on August 12, 1943 the USS Eldridge with a full crew aboard reportedly underwent the Philadelphia Experiment. The men did not know what was to happen. The generators were fired up. The switches were thrown. The ship disappeared and all seemed well.
However, others claim that the experiment took place on October 28, 1943. Substantial evidence points to the October date as being more accurate. The Navy has released the Eldridge's deck log and war diary and at no time was the Eldridge in Philadelphia. However, the records could have easily been changed.
The Eldridge's war diary reads as such: The Eldridge remained in New York and the Long Island Sound until September 16, when it left for Bermuda. From September 18 to October 15, it underwent training and sea trials. On October 18, it left in a convoy for New York and remained there until November 1. From November 1 to the 2, it went on a convoy to Norfolk and on November 3 left in a convoy for Casablanca. The Eldridge arrived in Casablanca on November 22 and stayed there until November 29, when it left for New York again in another convoy. The Eldridge arrived in New York on December 17.
From December 17 to December 31, it traveled to Norfolk with four other ships (Department of the Navy). Although this is not the entire war log, it is the log of the ship during the suspected time the experiment took place (October 28, as mentioned above).
It would seem that the Navy never did experiments on the Eldridge at any time, but the government has been known to cover up because of national security before. An example of such a situation would be the Manhattan project. This secret project was the building of the atomic bomb and no word was ever said about it until it was obvious that we had an atomic bomb.
The Navy, in a search for a plausible answer, has suggested that perhaps the Philadelphia Experiment was confused with experiments done attempting invisibility to magnetic mines. This was a process known as degaussing.
But the ship was gone from the harbor for about 4 hours, not just a few minutes. Legend has it that the ship was transported through space and time. It arced through Space/Time.
Four hours later it returned to its original place. There was a greenish haze on deck. Some of the sailors were on fire. Some seemed insane. All were sick. Some had heart attacks. Some were dead. Some were part of the super structure of the ship, buried in the deck or walls of the ship. Some reports said that men just seemed to disappear and were never seen again.
But where had the ship gone for 4 hours? Some witnesses placed it in Norfolk Harbor. Others say it voyaged 40 years into the future and wound up at Montauk, New York.
The Navy denied everything and said the men were lost at sea. Perhaps one day the truth will be known.
The Montauk Experiment purported links several of these sailors to Montauk, New York with a time loop to 1983.
The Navy performed another experiment on the USS Timmerman's generating plant in the 1950's. The experiment tried to obtain 1,000 Hz instead of the standard 400 Hz from the generator (Department of the Navy). It resulted in light discharges. These light discharges may have been witnessed by Carlos Miguel Allende and caused him to start writing letters to prominent men in the scientific community. The Navy believes that Allende mistook the experiment on the Timmerman for the Philadelphia Experiment.
Carlos Miguel Allende, also known as Carl Allen, was an odd man. He was born on May 31, 1925 in a small town outside of Pennsylvania. On July 14, 1942, Allende joined the Marine Corps and was discharged on May 21, 1943 (Taken from the book titled The Philadelphia Experiment, pg 99). He then joined the Merchant Marine and was assigned to the SS Andrew Furuseth. It was upon this ship that he claimed to see the Eldridge in action.
Allende's story was bizarre; he stated that he had witnessed the Eldridge being transported instantaneously to Norfolk from Philadelphia and back again in a matter of minutes. Upon researching the matter further, he learned of extremely odd occurrences associated with the project and wrote a basic summation of his newly learned knowledge in a letter to Dr. Morris K. Jessup. Dr. Jessup was an astronomer and Allende had been in the audience of one of Dr. Jessup's lectures. Apparently having some respect for the man, he decided to entrust Dr. Jessup with his knowledge. The letters were written oddly: with capitalization, punctuation, and underlines located in various places.
The letters were also written in several colors. In his letters, Allende revealed horrifying details of the Philadelphia Experiment to Dr. Jessup. Because Dr. Jessup was something of a believer in odd phenomenon he did not entirely dismiss the ideas presented to him. He wrote back to Allende and requested new information. The return address upon the letter never existed according to the mail service, yet Allende still received Dr. Jessup's reply. Allende responded with more detailed letters but the correspondence eventually discontinued because Dr. Jessup dismissed it as a hoax.
During the time of Dr. Jessup's and Allende's correspondence, Dr. Jessup had just recently published his book titled The Case for UFO's. After Allende had written to Dr. Jessup, this book was sent to the Navy and had hand-written notes inside the book. The notes were in the same writing as in the letters sent to Dr. Jessup and eventually Dr. Jessup was asked by the Navy to view the notes.
Dr. Jessup recognized the writing immediately, but he was somewhat astonished, as he had concluded earlier that it was merely a hoax to trick him. The notes in the book were more detailed than in the letters and were highly insightful, so Dr. Jessup eventually believed them and researched the matter. Unfortunately, Dr. Jessup could not find any new leads. Only one tantalizing clue had shown up.
Two crewmen had been walking in a park when a haggard looking man approached them. The man told them a fantastic story about an experiment done in which most of the crew died or suffered terrible side effects. He said that the government then claimed the entire crew was insane so that when they came forward, they would merely be dismissed as a group of crazy people who had merely concocted some fantastic story. After the conversation, one crew member was convinced while the other was not. Eventually, the member that had been convinced contacted Dr. Jessup and told him the story. Although this was a substantial lead, Dr. Jessup was not getting very far and he found that his reputation in the scientific community was worsening. Faced with overwhelming odds, Dr. Jessup eventually committed suicide on April 20, 1959, believing "another existence of universe being better than this miserable world." (The Philadelphia Experiment, 79). Some believe that his suicide was actually an assassination by government agencies to keep the experiment quiet.
Unfortunately for Dr. Jessup, a major clue in the puzzle turned up shortly after his death. This clue was a man by the name of Alfred D. Bielek.
Bielek's story is even more bizarre than Allende's. He claims that he was transported in time to the future and that here in the future he was brainwashed by the Navy. This brainwashing led him to believe that his name was Alfred Bielek, rather than his true name, Edward Cameron. Upon discovering his true identity, he tracked down his brother who had also participated in the experiment. Bielek claims that his brother time traveled to 1983 and lost his 'time-lock'. As a result, his brother aged one year every hour and eventually died. Bielek then claims that his brother was reborn. Needless to say, only a small group of people believe Bielek and nearly everyone thinks that his stories are based on some truth, but he's exaggerating the truth for personal reasons. This popular opinion seems to be reinforced when Bielek starts remembering things only after having seen the movie "The Philadelphia Experiment". Bielek has a Ph.D. in Physics, so he does have some technical experience. He is also a retired electrical engineer with thirty years of experience. Because of his obvious intelligence and skill, he cannot be discounted entirely. Bielek stated that the technology used in the Philadelphia Experiment was given to us by aliens. However, the germanium transistor, which was what Bielek said had been used, was invented by Thomas Henry Moray.
Bielek also stated that Dr. Albert Einstein, Dr. John von Neumann, and Dr. Nikola Tesla were involved in the project. Some controversy has arisen as to the participation of Tesla because he died in New York city on January 7, 1943, which was only a two month period of time after the project took place. Einstein, on the other hand, suggested such a project as this to the Navy on several occasions. Because of this, he was probably involved in the project. As for von Neumann, there is no evidence to refute or promote his active participation in the matter. There is evidence that supports the fact that he later continued on the experiment at a different time.
The principle that lay behind the Philadelphia Experiment was the Unified Field Theory. This theory states that gravity and magnetism are connected, just as mass and energy are connected through the formula E=mc2. Einstein never solved the Unified Field Theory, but the very nature of the Philadelphia Experiment suggests otherwise. It is probably that this theory has become a government secret because it is capable of doing many things, possibly even space travel without the assistance of rockets.
In a search for actual technical data on the experiment, not much information can be found that isn't tainted with doubt and speculation. The basic design has two large Tesla coils (electromagnets) placed on each hull of the ship. The coils are turned on in a special sequence and their magnetic force is so powerful that they warp gravity itself. Bielek also says that on August 12 every twenty years, the magnetic field of the Earth reaches a peak and allows the synchronization between the Tesla coils. The oscillator which Bielek claims to have run the coils in a special pattern looks more like an Army field kitchen refrigeration unit than anything else. Many believe that's exactly what it is and Bielek's story is just a hoax. Bielek gave it a technical name however: the "Zero Time Reference Generator". The oscillators would synchronize with the adjustable phase angle and created a scaler type wave (Anderson). Several scientists today have attacked Bielek's testimony on this, as they believe a vector wave would have been more efficient and probable. Bielek also does not make clear if the power used is AC or DC, pulsed or rotating, and what the Microwave and Radar frequencies are. In other words, Bielek provides almost no accurate technical information that can be used.
Rick Anderson however, may be able to shed some light upon the subject. He states that four RF transmitters were phased to produce a rotating field. This field was pulsed at a 10% duty cycle. Instead of two coils, he says that four coils would have been set upon the deck of the ship and would be run by two generators that were pulsed in a counter-clockwise motion. Anderson states that the Tesla coils use a total of 7,500 feet, or 1.42 miles of #16 magnet wire. Because of this enormous quantity, no one has privately undertaken the experiment; the wire would be too expensive and also must to be wound in a special way (Anderson). Other scientists believe that Nuclear Magnetic Resonance and the science of the Philadelphia Experiment are connected.
Nuclear Magnetic Resonance is also known as Magnetic Resonance Imaging, or MRI. Yet another scientist named Alexander S. Fraser believes that everyone is wrong about the electromagnetic qualities of the experiment. He believes that it was never done with electromagnetism, but with thermal fields. This thermal field could have caused the optical mirage effect which several witnesses reported. Fraser says that Allende had spoken of a 'scorch' field, fire, and optical wavering, all of which are products of a thermal field. As for the part about the Eldridge disappearing in front of their very eyes, certain weather conditions have been known in the ocean to cause islands to disappear as well. These weather conditions were taking place the day of the experiment. Yet another scientist believes that sonic and ultrasonic waves were used.
The sonic waves could have been used to create an 'air blanket' around the ship, which is consistent with reports. There were many experiments done in the 1940's with high power ultrasonic waves, which indicates a high probability of the Philadelphia Experiment being one of them. Strong sonic fields are known for having bad side effects upon humans, which is also consistent with reports. The green haze which was presumably around the ship was caused by "exciting the surrounding sea water with powerful ultrasonics - 'sonoluminescense' and related phenomena." (Anderson) The ultrasonic field would have caused the crew to pass out and make the journey from Philadelphia to Norfolk seem to last only a couple minutes. Needless to say, the technicalities of the Philadelphia Experiment are a matter of hot debate among scientists and no one seems to be able to provide any solid evidence. As Rick Anderson aptly puts it: "An electronics person knows that, without a DETAILED, comprehensive THEORY behind bench set-up, he is not going to know how to set up voltages and currents, power levels, frequencies, wave forms, pulse widths or duty cycles. If there's a chance a circuit won't work, Murphy's Law dictates that it WON'T more often than not."
If the technicalities of the experiment are vague and a matter of controversy, the results of the experiment are just as foggy. One fact which everyone seem to agree on is that a field was extended many yards, up to perhaps one hundred, outside of the ship and into the water (Anonymous). Everything inside of this sphere was vague in form and the only visible shape was the hull of the Eldridge in the water. This field seemed to have a greenish color and was misty. Another fact everyone agrees was that the Eldridge did not function properly after the experiment and became a source of trouble.
The last item everyone believes is that terrible side effects were manifested upon the crew members. However, when one delves deeper into that particular subject, no one agrees on what the specific details are. Some witnesses, Allende and Bielek in particular, state that matter itself was changed and that men were able to walk through physical objects. When the field was shut off, some crew members were found stuck in bulkheads, others in the floor. Some were found with the railings of the ship stuck through their bodies. It was a horrendous sight. The sailors supposedly went crazy after this and raided a bar.
They told the bar maid their story and completely terrified her. According to Allende, a newspaper article was written upon the raid, but no specific date was named, so the article cannot be found. Most crew members went insane, but a few retained their sanity, only to be thrust into worse situations. One man sat down to dinner with his wife and child, but then got up from the table, walked through the wall, and was never seen again. Two others simply disappeared into thin air and were also never seen again. Another crew member vanished in the middle of a fight, much to his opponent's astonishment. All three incidents had several witnesses.
Yet the worse side effects were when men got 'stuck'. Getting stuck consisted of becoming invisible and being unable to move, speak, or interact with other people for a period of time. This was told of by Allende in his letters to Dr. Jessup. Getting stuck by the crew members was known as "Hell Incorporated". (The Philadelphia Experiment, 42). It was also known as the Freeze. A common freeze would last minutes to hours and was damaging psychologically, but did not cause madness. A man would only come out of the Freeze if other crew members laid their hands upon him to give him strength. Unfortunately, in one instance of the "Laying of Hands," two men who attempted to lay hands upon the man burst into flames and burned for eighteen days (The Philadelphia Experiment, 44). The fires could not be stopped, despite multiple attempts to quench the flames. Needless to say, the Laying of Hands was discontinued from that point on. Then, men started going into the Deep Freeze, when a man would be frozen for several days to several months.
During this time, the man is completely aware of others and their actions but was unable to communicate to them or interact with them. Men in the Deep Freeze can only be seen by other crew members. It only takes two days for a man to go completely crazy in the Deep Freeze. The first deep freeze took six months and five million dollars worth of research and equipment to correct (The Philadelphia Experiment, 43).
The man who was stuck for six went completely insane by the time he got out. Carlos Allende wrote: "Usually a A Deep Freeze Man goes Mad, Stark raving, Gibbering, Running MAD, if His freeze is far More than a Day in our time." (The Philadelphia Experiment, 42) Rick Anderson uncovered research that states this disappearance or freezing of people is the Zeeman Effect. "Zeemanising - the Zeeman Effect is defined as spreading out of the spectral lines of atoms under the influence of a strong magnetic field." (Anderson) The few remaining sailors have a high PSI factor which is intensified by fear or hypnosis. Unfortunately, they have all been discharged from the Navy as mentally unfit.
The Philadelphia Experiment has become a saga of strange occurrences and peculiar coincidences. It should be noted that Allende firmly believes the Navy was completely unaware of the side effects the Philadelphia Experiment would produce on the crew members. Allende is also quoted as saying: "I believe that further experiments would naturally have produced controlled transport of great tonnages at ultra-fast speeds to a desired point the instant it is desired. "(Allende). A full report of the Experiment was given to Congress and the members were so horrified that they disbanded the project immediately. However, research continued at the Montauk Project, a.k.a. the Phoenix Project, which was headed by Dr. John von Neumann, who also directed the Philadelphia Experiment. The Montauk Project centered mostly on how the mind reacts to interdimensional travel. It took place at the Brookhaven National Laboratories. Von Neumann attempted to link computers with minds and was apparently successful beyond his wildest dreams. Using this computer-human link, Von Neumann could affect others minds and was eventually able to open a time vortex back to 1943 to the Philadelphia Experiment. He even made claims that the mind could created matter at any point in time. He also claimed to have sent a man named Preston B. Nichols through two times lines, a fact which was actually confirmed by Duncan Cameron in 1985 (Montauk). Cameron was trained by the National Security Agency, so his testimony is valid. Many people believe that the Montauk Project is continuing to this day, although much of the information available about it is only rumor.
This entire scenario is filled with questions that will never be answered as the people involved have their own version on the events.
My soul is linked to WW II Germany - an escape from an underground lab after stealing papers with mathematical formulas about time travel - fleeing by ship to Philadelphia and working with others in a lab - hiding the papers in a canister in Philadelphia - then dying in the lab when it blew up.
The Eldridge Today - Some reports say that the ship was dismantled. Others report say ot was taken to Greece and renamed the Leon. A man named George N. Pantoulas maintains that the was given as military aid from US to Greece sometime between the late 40's and early 50's where it served in the Greek navy until 1990 and is sea worthy today. It is purported located in the Suda Bay Naval Station in Crete. George says he has visited the ship. He has seen strange wires that go nowhere. He says that men who serve on the ship feel strange energies and have strange illusions.
My first contact with the Philadelphia and Montauk Experiments in 1989 when a UFO researcher named Bill Knell sent me a video tape. He asked me if I would review the tape and tell him if I felt the information was valid. He seemed to feel that if the information was true - it could alter the course of history.
The tape was an interview made in someone's home in Long Island. Three men were seat in front of a white sheet or white wall and were talking about something called the Montauk Experiment. The first person I saw was a man named Preston Nichols.
When I saw Preston Nichols - my soul shuttered and my entire body went into fear mode. I couldn't believe my soul reaction - as I am rarely a fearful person and I had never seen this man before. I had to stop the tape as I wondered why I had such a violent reaction to him and what he was saying.
A few minutes later I returned to watch the video and listen to the information about time travel experiments - etc. All of this triggered past life memories I had since my childhood. I have always seen myself as a male physicist during WW II Germany - working in an underground lab with noted scientists of the day - on the time travel experiments. Since age five I have always stated that I was here to do something connected to time travel and the Great Pyramid. Something about seeing this man and hearing his words were triggering soul memories that would process in the weeks and months to follow.
In the course of that time - I would meet with others who had shared memories of working in the labs with me - the experiments we did there - before and during the war - and what we are doing now in this time line. I would also meet and work with the key players in the Philadelphia and Montauk Experiments - which somehow link with me - yet we all have different agendas.
From 1991 - 1993 I hosted the television talk show 'The Metaphysical Experience' in New York City. Among my guests were Preston Nichols, Duncan Cameron, and Al Bialek - all of whom claim to be part of the Philadelphia and Montauk Experiments. Preston and Duncan also came to my home to teach class and share stories with my students about time travel.
--------------------------------------------------------------------------------
Notes on the Philadelphia Experiment
The Philadelphia Experiment, otherwise known as Project Rainbow, has been a subject of long controversy and debate. It was an attempt by the Navy to create a ship that could not be detected by magnetic mines and-or radar.
There was also talk of invisibility projects and mind control experiments. The truth behind this project will never be known to the public. It is just one those triggers that we encounter that propels into awareness as who we are on a soul level.
However, results of these experiments became far different and much more dangerous than the Navy ever expected. Although the story itself seems too bizarre to be true, far too many coincidences have occurred for it to not be based upon some small iota of truth. The technical data that has also been presented upon the subject hold far too much credence to be ignored. Many of the stories associated with this infamous experiment are wild: whispers of men 'freezing' in time for months, rumors of men traveling through time, and horror stories of men becoming stuck in bulkheads or even the floor of the ship itself. (In the movie of the same name - the visual of the men being part above the deck - and part buried in the deck - is amazing. This sort of things has been done on 'X-Files' as well when they did a storyline about temporal anomalies.
In the 1930's Nikola Tesla got involved with a group with was experimenting with moving through the Time/Space continuum. In the early 1930's, the University of Chicago investigated the possibility of invisibility through the use of electricity.
In 1939 this project was moved to Princeton's Institute of Advanced Studies - this is not far from Philadelphia. There they were able to make small objects invisible. They presented this technology to the government. The military, because we were at war wanted to pursue it in their direction.
Tesla had come to the same conclusion that Einstein did that this technology if developed would not be used for the benefit of mankind.
In 1943 the government conducted a test using domestic animals on a ship. The ship that was eventually used for the experiment, the USS Eldridge, was commissioned at the New York Navy Yard on August 27,1943 (Department of the Navy). The animals were placed in metal cages on the USS Eldridge. The ship became invisible but when it materialized many of the animals were missing on had radiation and other burn marks on them. Humans were not to be tested.
Yet on August 12, 1943 the USS Eldridge with a full crew aboard reportedly underwent the Philadelphia Experiment. The men did not know what was to happen. The generators were fired up. The switches were thrown. The ship disappeared and all seemed well.
However, others claim that the experiment took place on October 28, 1943. Substantial evidence points to the October date as being more accurate. The Navy has released the Eldridge's deck log and war diary and at no time was the Eldridge in Philadelphia. However, the records could have easily been changed.
The Eldridge's war diary reads as such: The Eldridge remained in New York and the Long Island Sound until September 16, when it left for Bermuda. From September 18 to October 15, it underwent training and sea trials. On October 18, it left in a convoy for New York and remained there until November 1. From November 1 to the 2, it went on a convoy to Norfolk and on November 3 left in a convoy for Casablanca. The Eldridge arrived in Casablanca on November 22 and stayed there until November 29, when it left for New York again in another convoy. The Eldridge arrived in New York on December 17.
From December 17 to December 31, it traveled to Norfolk with four other ships (Department of the Navy). Although this is not the entire war log, it is the log of the ship during the suspected time the experiment took place (October 28, as mentioned above).
It would seem that the Navy never did experiments on the Eldridge at any time, but the government has been known to cover up because of national security before. An example of such a situation would be the Manhattan project. This secret project was the building of the atomic bomb and no word was ever said about it until it was obvious that we had an atomic bomb.
The Navy, in a search for a plausible answer, has suggested that perhaps the Philadelphia Experiment was confused with experiments done attempting invisibility to magnetic mines. This was a process known as degaussing.
But the ship was gone from the harbor for about 4 hours, not just a few minutes. Legend has it that the ship was transported through space and time. It arced through Space/Time.
Four hours later it returned to its original place. There was a greenish haze on deck. Some of the sailors were on fire. Some seemed insane. All were sick. Some had heart attacks. Some were dead. Some were part of the super structure of the ship, buried in the deck or walls of the ship. Some reports said that men just seemed to disappear and were never seen again.
But where had the ship gone for 4 hours? Some witnesses placed it in Norfolk Harbor. Others say it voyaged 40 years into the future and wound up at Montauk, New York.
The Navy denied everything and said the men were lost at sea. Perhaps one day the truth will be known.
The Montauk Experiment purported links several of these sailors to Montauk, New York with a time loop to 1983.
The Navy performed another experiment on the USS Timmerman's generating plant in the 1950's. The experiment tried to obtain 1,000 Hz instead of the standard 400 Hz from the generator (Department of the Navy). It resulted in light discharges. These light discharges may have been witnessed by Carlos Miguel Allende and caused him to start writing letters to prominent men in the scientific community. The Navy believes that Allende mistook the experiment on the Timmerman for the Philadelphia Experiment.
Carlos Miguel Allende, also known as Carl Allen, was an odd man. He was born on May 31, 1925 in a small town outside of Pennsylvania. On July 14, 1942, Allende joined the Marine Corps and was discharged on May 21, 1943 (Taken from the book titled The Philadelphia Experiment, pg 99). He then joined the Merchant Marine and was assigned to the SS Andrew Furuseth. It was upon this ship that he claimed to see the Eldridge in action.
Allende's story was bizarre; he stated that he had witnessed the Eldridge being transported instantaneously to Norfolk from Philadelphia and back again in a matter of minutes. Upon researching the matter further, he learned of extremely odd occurrences associated with the project and wrote a basic summation of his newly learned knowledge in a letter to Dr. Morris K. Jessup. Dr. Jessup was an astronomer and Allende had been in the audience of one of Dr. Jessup's lectures. Apparently having some respect for the man, he decided to entrust Dr. Jessup with his knowledge. The letters were written oddly: with capitalization, punctuation, and underlines located in various places.
The letters were also written in several colors. In his letters, Allende revealed horrifying details of the Philadelphia Experiment to Dr. Jessup. Because Dr. Jessup was something of a believer in odd phenomenon he did not entirely dismiss the ideas presented to him. He wrote back to Allende and requested new information. The return address upon the letter never existed according to the mail service, yet Allende still received Dr. Jessup's reply. Allende responded with more detailed letters but the correspondence eventually discontinued because Dr. Jessup dismissed it as a hoax.
During the time of Dr. Jessup's and Allende's correspondence, Dr. Jessup had just recently published his book titled The Case for UFO's. After Allende had written to Dr. Jessup, this book was sent to the Navy and had hand-written notes inside the book. The notes were in the same writing as in the letters sent to Dr. Jessup and eventually Dr. Jessup was asked by the Navy to view the notes.
Dr. Jessup recognized the writing immediately, but he was somewhat astonished, as he had concluded earlier that it was merely a hoax to trick him. The notes in the book were more detailed than in the letters and were highly insightful, so Dr. Jessup eventually believed them and researched the matter. Unfortunately, Dr. Jessup could not find any new leads. Only one tantalizing clue had shown up.
Two crewmen had been walking in a park when a haggard looking man approached them. The man told them a fantastic story about an experiment done in which most of the crew died or suffered terrible side effects. He said that the government then claimed the entire crew was insane so that when they came forward, they would merely be dismissed as a group of crazy people who had merely concocted some fantastic story. After the conversation, one crew member was convinced while the other was not. Eventually, the member that had been convinced contacted Dr. Jessup and told him the story. Although this was a substantial lead, Dr. Jessup was not getting very far and he found that his reputation in the scientific community was worsening. Faced with overwhelming odds, Dr. Jessup eventually committed suicide on April 20, 1959, believing "another existence of universe being better than this miserable world." (The Philadelphia Experiment, 79). Some believe that his suicide was actually an assassination by government agencies to keep the experiment quiet.
Unfortunately for Dr. Jessup, a major clue in the puzzle turned up shortly after his death. This clue was a man by the name of Alfred D. Bielek.
Bielek's story is even more bizarre than Allende's. He claims that he was transported in time to the future and that here in the future he was brainwashed by the Navy. This brainwashing led him to believe that his name was Alfred Bielek, rather than his true name, Edward Cameron. Upon discovering his true identity, he tracked down his brother who had also participated in the experiment. Bielek claims that his brother time traveled to 1983 and lost his 'time-lock'. As a result, his brother aged one year every hour and eventually died. Bielek then claims that his brother was reborn. Needless to say, only a small group of people believe Bielek and nearly everyone thinks that his stories are based on some truth, but he's exaggerating the truth for personal reasons. This popular opinion seems to be reinforced when Bielek starts remembering things only after having seen the movie "The Philadelphia Experiment". Bielek has a Ph.D. in Physics, so he does have some technical experience. He is also a retired electrical engineer with thirty years of experience. Because of his obvious intelligence and skill, he cannot be discounted entirely. Bielek stated that the technology used in the Philadelphia Experiment was given to us by aliens. However, the germanium transistor, which was what Bielek said had been used, was invented by Thomas Henry Moray.
Bielek also stated that Dr. Albert Einstein, Dr. John von Neumann, and Dr. Nikola Tesla were involved in the project. Some controversy has arisen as to the participation of Tesla because he died in New York city on January 7, 1943, which was only a two month period of time after the project took place. Einstein, on the other hand, suggested such a project as this to the Navy on several occasions. Because of this, he was probably involved in the project. As for von Neumann, there is no evidence to refute or promote his active participation in the matter. There is evidence that supports the fact that he later continued on the experiment at a different time.
The principle that lay behind the Philadelphia Experiment was the Unified Field Theory. This theory states that gravity and magnetism are connected, just as mass and energy are connected through the formula E=mc2. Einstein never solved the Unified Field Theory, but the very nature of the Philadelphia Experiment suggests otherwise. It is probably that this theory has become a government secret because it is capable of doing many things, possibly even space travel without the assistance of rockets.
In a search for actual technical data on the experiment, not much information can be found that isn't tainted with doubt and speculation. The basic design has two large Tesla coils (electromagnets) placed on each hull of the ship. The coils are turned on in a special sequence and their magnetic force is so powerful that they warp gravity itself. Bielek also says that on August 12 every twenty years, the magnetic field of the Earth reaches a peak and allows the synchronization between the Tesla coils. The oscillator which Bielek claims to have run the coils in a special pattern looks more like an Army field kitchen refrigeration unit than anything else. Many believe that's exactly what it is and Bielek's story is just a hoax. Bielek gave it a technical name however: the "Zero Time Reference Generator". The oscillators would synchronize with the adjustable phase angle and created a scaler type wave (Anderson). Several scientists today have attacked Bielek's testimony on this, as they believe a vector wave would have been more efficient and probable. Bielek also does not make clear if the power used is AC or DC, pulsed or rotating, and what the Microwave and Radar frequencies are. In other words, Bielek provides almost no accurate technical information that can be used.
Rick Anderson however, may be able to shed some light upon the subject. He states that four RF transmitters were phased to produce a rotating field. This field was pulsed at a 10% duty cycle. Instead of two coils, he says that four coils would have been set upon the deck of the ship and would be run by two generators that were pulsed in a counter-clockwise motion. Anderson states that the Tesla coils use a total of 7,500 feet, or 1.42 miles of #16 magnet wire. Because of this enormous quantity, no one has privately undertaken the experiment; the wire would be too expensive and also must to be wound in a special way (Anderson). Other scientists believe that Nuclear Magnetic Resonance and the science of the Philadelphia Experiment are connected.
Nuclear Magnetic Resonance is also known as Magnetic Resonance Imaging, or MRI. Yet another scientist named Alexander S. Fraser believes that everyone is wrong about the electromagnetic qualities of the experiment. He believes that it was never done with electromagnetism, but with thermal fields. This thermal field could have caused the optical mirage effect which several witnesses reported. Fraser says that Allende had spoken of a 'scorch' field, fire, and optical wavering, all of which are products of a thermal field. As for the part about the Eldridge disappearing in front of their very eyes, certain weather conditions have been known in the ocean to cause islands to disappear as well. These weather conditions were taking place the day of the experiment. Yet another scientist believes that sonic and ultrasonic waves were used.
The sonic waves could have been used to create an 'air blanket' around the ship, which is consistent with reports. There were many experiments done in the 1940's with high power ultrasonic waves, which indicates a high probability of the Philadelphia Experiment being one of them. Strong sonic fields are known for having bad side effects upon humans, which is also consistent with reports. The green haze which was presumably around the ship was caused by "exciting the surrounding sea water with powerful ultrasonics - 'sonoluminescense' and related phenomena." (Anderson) The ultrasonic field would have caused the crew to pass out and make the journey from Philadelphia to Norfolk seem to last only a couple minutes. Needless to say, the technicalities of the Philadelphia Experiment are a matter of hot debate among scientists and no one seems to be able to provide any solid evidence. As Rick Anderson aptly puts it: "An electronics person knows that, without a DETAILED, comprehensive THEORY behind bench set-up, he is not going to know how to set up voltages and currents, power levels, frequencies, wave forms, pulse widths or duty cycles. If there's a chance a circuit won't work, Murphy's Law dictates that it WON'T more often than not."
If the technicalities of the experiment are vague and a matter of controversy, the results of the experiment are just as foggy. One fact which everyone seem to agree on is that a field was extended many yards, up to perhaps one hundred, outside of the ship and into the water (Anonymous). Everything inside of this sphere was vague in form and the only visible shape was the hull of the Eldridge in the water. This field seemed to have a greenish color and was misty. Another fact everyone agrees was that the Eldridge did not function properly after the experiment and became a source of trouble.
The last item everyone believes is that terrible side effects were manifested upon the crew members. However, when one delves deeper into that particular subject, no one agrees on what the specific details are. Some witnesses, Allende and Bielek in particular, state that matter itself was changed and that men were able to walk through physical objects. When the field was shut off, some crew members were found stuck in bulkheads, others in the floor. Some were found with the railings of the ship stuck through their bodies. It was a horrendous sight. The sailors supposedly went crazy after this and raided a bar.
They told the bar maid their story and completely terrified her. According to Allende, a newspaper article was written upon the raid, but no specific date was named, so the article cannot be found. Most crew members went insane, but a few retained their sanity, only to be thrust into worse situations. One man sat down to dinner with his wife and child, but then got up from the table, walked through the wall, and was never seen again. Two others simply disappeared into thin air and were also never seen again. Another crew member vanished in the middle of a fight, much to his opponent's astonishment. All three incidents had several witnesses.
Yet the worse side effects were when men got 'stuck'. Getting stuck consisted of becoming invisible and being unable to move, speak, or interact with other people for a period of time. This was told of by Allende in his letters to Dr. Jessup. Getting stuck by the crew members was known as "Hell Incorporated". (The Philadelphia Experiment, 42). It was also known as the Freeze. A common freeze would last minutes to hours and was damaging psychologically, but did not cause madness. A man would only come out of the Freeze if other crew members laid their hands upon him to give him strength. Unfortunately, in one instance of the "Laying of Hands," two men who attempted to lay hands upon the man burst into flames and burned for eighteen days (The Philadelphia Experiment, 44). The fires could not be stopped, despite multiple attempts to quench the flames. Needless to say, the Laying of Hands was discontinued from that point on. Then, men started going into the Deep Freeze, when a man would be frozen for several days to several months.
During this time, the man is completely aware of others and their actions but was unable to communicate to them or interact with them. Men in the Deep Freeze can only be seen by other crew members. It only takes two days for a man to go completely crazy in the Deep Freeze. The first deep freeze took six months and five million dollars worth of research and equipment to correct (The Philadelphia Experiment, 43).
The man who was stuck for six went completely insane by the time he got out. Carlos Allende wrote: "Usually a A Deep Freeze Man goes Mad, Stark raving, Gibbering, Running MAD, if His freeze is far More than a Day in our time." (The Philadelphia Experiment, 42) Rick Anderson uncovered research that states this disappearance or freezing of people is the Zeeman Effect. "Zeemanising - the Zeeman Effect is defined as spreading out of the spectral lines of atoms under the influence of a strong magnetic field." (Anderson) The few remaining sailors have a high PSI factor which is intensified by fear or hypnosis. Unfortunately, they have all been discharged from the Navy as mentally unfit.
The Philadelphia Experiment has become a saga of strange occurrences and peculiar coincidences. It should be noted that Allende firmly believes the Navy was completely unaware of the side effects the Philadelphia Experiment would produce on the crew members. Allende is also quoted as saying: "I believe that further experiments would naturally have produced controlled transport of great tonnages at ultra-fast speeds to a desired point the instant it is desired. "(Allende). A full report of the Experiment was given to Congress and the members were so horrified that they disbanded the project immediately. However, research continued at the Montauk Project, a.k.a. the Phoenix Project, which was headed by Dr. John von Neumann, who also directed the Philadelphia Experiment. The Montauk Project centered mostly on how the mind reacts to interdimensional travel. It took place at the Brookhaven National Laboratories. Von Neumann attempted to link computers with minds and was apparently successful beyond his wildest dreams. Using this computer-human link, Von Neumann could affect others minds and was eventually able to open a time vortex back to 1943 to the Philadelphia Experiment. He even made claims that the mind could created matter at any point in time. He also claimed to have sent a man named Preston B. Nichols through two times lines, a fact which was actually confirmed by Duncan Cameron in 1985 (Montauk). Cameron was trained by the National Security Agency, so his testimony is valid. Many people believe that the Montauk Project is continuing to this day, although much of the information available about it is only rumor.
This entire scenario is filled with questions that will never be answered as the people involved have their own version on the events.
My soul is linked to WW II Germany - an escape from an underground lab after stealing papers with mathematical formulas about time travel - fleeing by ship to Philadelphia and working with others in a lab - hiding the papers in a canister in Philadelphia - then dying in the lab when it blew up.
The Eldridge Today - Some reports say that the ship was dismantled. Others report say ot was taken to Greece and renamed the Leon. A man named George N. Pantoulas maintains that the was given as military aid from US to Greece sometime between the late 40's and early 50's where it served in the Greek navy until 1990 and is sea worthy today. It is purported located in the Suda Bay Naval Station in Crete. George says he has visited the ship. He has seen strange wires that go nowhere. He says that men who serve on the ship feel strange energies and have strange illusions.
-
samanta_ict
عضویت : یک‌شنبه ۱۳۸۵/۴/۴ - ۲۳:۰۰
پست: 814-
سپاس: 6
مقدمه
در دنیا نقاط ناشناخته ی بسیاری وجود دارد که تا کنون انسان نتوانسته است به راز آنها پی ببرد.یکی از این مناطق مثلث برمودا است که منطقه ی بحث انگیزی از اقیانوس اطلس می باشد.شاید زمانی فرا برسد که اسرار ناپدید شدن صدها کشتی , هواپیما و هزاران از قربانیانی که در این مثلث ناپدید شده اند کشف شود ولی خدا می داند تا آن زمان چه وقایع دیگری رخ بدهد.
در مورد این موضوع سؤال هایی برای بشر پیش می آید که عبارتند از:
1- در آسمان حفره ای وجود دارد که هواپیماها و کشتی ها از آنجا به دنیای دیگری منتقل می شوند؟
2- ساکنان کرات دیگر در مثلث برمودا دست به آدم ربایی فضایی می زنند؟
3- هیولاهایی در اعماق اقیانوس زندگی می کنند که بر اثر انفجار بمب های هسته ای آزمایشی از سوی ابرقدرت ها, تبدیل به جانوران خطرناکی
شده اند و گاهی حوادثی پیش می آید؟
4- یک منبع بزرگ انرژی در زیر اقیانوس اطلس باعث این ماجراست,زیرا این منبع,اشعه ای قوی تر از لیزراز خود ساطع می سازد و نشتی ها و هواپیما ها را ذوب می کند؟
5- و یا هیچکدام از این ها؟...
+ نوشته شده توسط --- در چهارشنبه دهم آبان 1385 و ساعت 6:0 | آرشیو نظرات
نظریه ادینگون
درباره نیروهای ماورائ الطبیعه ای که باعث ناپدید شدن کشتی ها و هواپیما ها در مثلث برمودامی شود نظریات مختلفی وجود دارد
یک دانشمند کانادایی به نام (ادینگتون) می گوید:آتشفشان هایی زیر زمین در این منطقه پیوسته فعالیت دارند که با آتشفشان هایی که در اقیانوس آرام است متفاوت است .در اعماق اقیانوس آرام ممکن است شکاف هایی پدید آید فشار گازهای هسته زمین مواد مغناطیسی رادیواکتیو را که بشر با آنها آشنا نیست به بیرون براند و این مواد به سرعت به حرکت آمده و مانند یک موشک سطح آب را شکاشفته و مانند یک اشعه کیهانی قوی عمل کند.تاثیر این تشعشعات بر هواپیماهایی که وارد آن میدان مغناطیسی شود محسوس است.اول کلیه وسایل برقی را از کار انداخته و کنترل هواپیما از دست خلبان خارج شده و به طرف زمین می رود پس امکان تماس نیست و جرقه ای که از هواپیما برمی خیزد در برخورد با میدان مغناطیسی منفجر می شود.
در مورد کشتی ها ذرات رادیواکتیو با سرعت یک بمب هیدروژنی به اطراف پراکنده شده و مانند یک اژدر به بدنه فلزی کشتی برخورد می کند و همه چیز ویران می کند کشتی منفجر شده و اثری از مسافران و کشتی نمی ماند اما در مورد کشتی های بدون سرنشین که در مثلث برمودا دیده می شود گاهی اوقات منظره وحشتناک بمب های آتش زا از دریا بیرون می آید و بر سر کشتی می ریزد سرنشینان را ترسانده و خود را به دریا می اندازند و در آب خفه می شوند.
قاره ی آتلانتیس
دوباره پدیدار شد.
تیمی از سرنشینان دجار جنون شدند و عده ای تحت مراقبت علمی هستند.کسانی که بیش از حیکی دیگر از نظریات درباره ی قاره ی آتلانتیس است.دانشمندان وجود این قاره و مثلث برمودا را با هم مرتبط می دانند.شواهدی درست است که نمی توان از کنار آنها گذشت مانند ابرهای شگفت انگیزی که هواپیماها ناگهان داخل آن شده و دیگر خارج نشدند.حرکت نقاط نورانی در فضا و یا آبهای مثلث برمودا که گاهی از دریا به آسمان رفته و گاهی از فضا وارد آب شده و مشاهده ی اشیایی روی صفحه رادار ناگهان محو می شود.
آزمایش فیلادلفیا
در اواسط اکتبر سال 1934 نیروی دریایی امریکا در فیلادلفیا دست به آزمایش حیرت انگیزی زد که به آزمایش فیلا دلفیا مشهور شد.آنها می خواستند به راز مثلث برمودا پی ببرند.آنها با استفاده از مولدهای مغناطیسی یک میدان مغناطیسی را ایجاد کردند تا یک ناودریایی و نفراتش را ناپدید کنند.این کار از نظر علمی بسیار اهمیت داشت.آنها توانستند کشتی را به طور موقت به بعد دیگری بفرستند ولی این کار یک جنایت بود.در ابتدا یک نور سبز رنگ ماتی مانند مثلث برمودا سراسر کشتی را فرا گرفت و کشتی ناپدید شد و چند دقیقه بعد آنطرف تر د در میدان مغناطیسی ماندند آن را جهنم مجسم کردند.هیچ یک از افرادی که در کشتی بودند حاضر نشدند دوباره نامرِِِِِِِِِیی شوند.
+ نوشته شده توسط --- در چهارشنبه دهم آبان 1385 و ساعت 5:59 | آرشیو نظرات
موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند.
در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روئیت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.
منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه
علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام { در مورد بشقاب پرنده‌ها } ابراز می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
داستانی عجیب
حادثه‌ای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی می‌گردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعه‌ای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه می‌گفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط می‌شد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقب‌تر بود. در حالی که هواپیما درست 20 دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.
· آیا مثلث برمودا و نقاط مشخص دیگر به صورت ماشینی عظیم عمل می· کنند تا اختلالاتی بوجود آورند؟
· آیا آنها می· توانند گردابهایی را چه در داخل و چه در خارج از جو بوجود آورند که اجسام و اشیا به داخل آنها بیفتد و به بعد زمان و مکانی دیگر منتقل شوند؟
گذشته و آینده برمودا
به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.
· آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری می· گیرد؟
· آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟
و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.
قربانیان مثلث برمودا
در این مبحث هواپیماها و کشتیهای مهمی که تا سال 1974 در مثلث برمودا ناپدید شده‌اند، را لیست کرده‌ایم.
هواپیماهای مهم مفقود شده
1. 5 دسامبر 1945 : هواپیمای جنگنده TBM متعلق به نیروی دریایی که در یک پرواز آموزشی از پایگاه دریایی هوایی فورت لادردیل در فلوریدا به هوا برخاستند و همگی ناپدید شدند. مجموع خلبان و سرنشینان آن 14 نفر بودند.
2. 5 دسامبر 1945 : هواپیمای بمب افکنهای PBM مارتین مارینر با 13 خدمه که جهت نجات هواپیماهای TBM اعزام شده بود،3. چند دقیقه بعد از پرواز ارتباط رادیویی4. اش قطع شده و ناپدید گشت.
5. 1947 : هواپیمای سوپر فورت C-54 متعلق به ارتش آمریکا در 100 مایلی برمودا ناپدید شد.
6. 29 ژانویه 1948 : هواپیمای چهار موتوره استارتایگر از نوع تئودور 4 در حالیکه ارتباط رادیویی7. اش با مرکز قطع گردیده بود،8. در 380 مایلی شمال شرقی برمودا با 13 سرنشین و خدمه گم شد.
9. 28 دسامبر 1948 : هواپیمای Dc-3 در مسیر سن خوان به میامی با 32 سرنشین به اضافه خدمه ناپدید شد.
10. 17 ژانویه 1949 : استارآریل همتای هواپیمای استارتایگر ،11. در مسیر لندن به سانیتاگوی شیلی از طریق برمودا و جامائیکا ،12. در 380 مایلی جنوب و جنوب غربی برمودا سمت کینگستون پس از قطع ارتباط رادیویی13. اش ،14. ناپدید شد.
15. مارس 1950 : هواپیمای آمریکای گلوب ماستر در شمالی16. ترین قسمت مثلث در حالیکه رهسپار ایرلند بود،17. گم شد.
18. 2 فوریه 1952 : هواپیمای باربری انگلیسی یورک در شمال مثلث که رهسپار جامائیکا بود،19. با 33 سرنشین ،20. ناپدید شد.
21. 30 اکتبر 1954 : هواپیمای نیروی دریایی سوپر کانستلیشن با 40 سرنشین در شمال مثلث ناپدید گشت.
22. 9 نوامبر 1956 : هواپیمای گشتی P5M متعلق به نیروی دریایی با 10 خدمه نزدیک برمودا ناپدید شد.
23. 8 ژانویه 1962 : هواپیمای نیروی هوایی در مسیر لنگلی فیلد ،24. در ویرجینیا به آزورز ،25. گم شد.
26. 28 آگوست 1963 : دو هواپیمای جدید متعلق به نیروی هوایی ،27. چهار موتوره از نوع KC- 135 استراتوتانکرز از پایگاه هوایی همستید ،28. در فلوریدا به قصد پیوستن به گروه اختصاص یافته جهت سوخت گیری ،29. در 300 مایلی جنوب غربی برمودا ناپدید شد.
30. 5 ژوئن 1965 : هواپیمای C- 119 باکسکار با 10 خدمه در جنوب شرقی باهاما ناپدید گردید.
31. 11 ژانویه 1967 : هواپیمای YC- 122 شکاری که به هواپیمای باری تبدیل شده بود،32. با 4 سرنشین در ناحیه گلف استریم بین پالم33. بیج و گراند باهاما گم شد.
34. 22 سپتامبر 1963 : هواپیمای بازی C-132 که رهسپار آزوزر بود،35. ناپدید گشت.
کشتیهای مهم مفقود شده
لیست زیر کشتیهای مهمی که در مثلث برمودا ناپدید شده‌اند یا بدون هیچ سرنشینی به حالت غرق شده در آبها پیدا شده‌اند، را نشان می‌دهد.
1. 1840کشتی بزرگ فرانسوی رزالی که از اروپا عازم هاوانا بود،2. در مثلث برمودا با تمام وسایل دریانوردی و مجموعه3. های دست نخورده پیدا شد،4. در حالی که تمام سرنشینان آن ناپدید شده بودند.
5. ژانویه 1880 : کشتی جنگی بادبان6. دار انگلیسی آتلانتا ،7. برمودا را به مقصد انگلستان با 290 سرنشین ترک کرد که احتمالا در محلی نه چندان دور از برمودا باید ناپدید شده باشد.
8. اکتبر 1902 : کشتی آلمانی سه دکله فریا ،9. مدت زمانی کوتاه بعد از ترک مانزانیوی کوبا در حالیکه خیلی ناجور کج شده و قسمتی از دکل آن از بین رفته و لنگر آن آویزان بود،10. پیدا شد. تقویم اتاق کاپیتان 14 اکتبر یعنی روز بعد از حرکت را نشان می11. داد.
12. مارس 1918 : کشتی نیروی دریایی آمریکا به نام یواس. اس سیکلوپز ،13. 19000 تنی با طول 500 پا در چهارم مارس از باربادوس با 309 سرنشین و خدمه به طرف نورفولک حرکت کرد. نه هوا بد بود،14. نه پیامی رادیویی دریافت شد و نه قطعه شکسته15. ای هرگز از آن بدست آمد.
16. 1925 : اس. اس. کاتوپاکسی که از چارلستون عازم هاوانا بود،17. ناپدید گردید.
18. آوریل 1932 : دو کشتی دکل19. دار جان و مری ،20. ثبت شده در نیویورک ،21. شناور اما خالی از سرنشین در 50 مایلی جنوب برمودا در حالیکه بادبانهایشان جمع شده بود و بدنه آنها به تازگی نقاشی گردیده بود،22. پیدا شدند.
23. فوریه 1940 : کشتی گلوریا کلیت از سینت وینسنت ،24. متعلق به کمپانی هند غربی ،25. بدون سرنشین از 200 مایلی جنوب موبایل در آلاباما پیدا شد،26. در حالیکه همه وسایل آن دست نخورده و منظم بود.
27. 22 اکتبر 1944 : کشتی باری کوبایی به نام رابیکن در حالی که همه سرنشینان آن به به جز یک سگ ،28. به نظر می رسید که کشتی را ترک کرده29. اند،30. بوسیله گارد ساحلی در گلف استریم از سواحل فلوریدا پیدا شد.
31. ژوئن 1950 : کشتی باری اس. اس. سندرا به طول 350 پا از ساوانای جورجیا به مقصد پورتو کابلو ،32. در ونزوئلا با 300 تن محموله حشره33. کش از سینت آگوستین در فلوریدا ،34. عبور کرد و سپس بدون باقی گذاشتن هیچ اثری از خود ناپدید گردید.
35. سپتامبر 1955 : کشتی کانمارا 4 به طرزی مرموز در 400 مایلی جنوب غربی برمودا غرق شده بود.
36. 2 فوریه 1963 : کشتی باری مارین سولفور کوئین به طول 425 پا که از بیومونت در تگزاس رهسپار نورفولک در ویرجنیا بود،37. بدون ارسال هیچ پیامی اثری یا باقی گذاشتن شکسته پاره38. ای از خود با تمام خدمه و سرنشینان ناپدید شد.
39. اژوئیه 1963 : کشتی کوچک ماهیگیری اسنو بوی با 63 پا طول و 40 سرنشین ،40. در جامائیکا به مقصد شمال شرقی کی ،41. در 80 مایلی جنوب برمودا ناپدید گشت.
42. 1924 : کشتی باری ژاپنی ری فوکو مارو در فاصله43. ای بین باهاما و کوبا تقاضای کمک کرد و سپس ناپدید شد.
44. 1931 : کشتی باری استیونجر با 43 خدمه ناپدید گردید.
45. مارس 1938 : کشتی باری استرالیایی آنجلو استرالین با 39 خدمه ،46. خبری را بدین مضمون "همه چیز خوب است" برای آخرین بار از آزورز مخابره کرد.
47. دسامبر 1967 : قایق مسابقه48. ای رواناک با 46 پا طول در حالیکه از خشکی اطراف قابل روئیت بود،49. ناپدید گردید.
50. 24 دسامبر 1967 : کشتی ویچ کرافت به حالت شناور در بندری در یک مایلی میامی پیداش شد،51. در حالیکه کابین هدایت کشتی سرنشینان و مالک آن همگی ناپدید شده بودند.
52. آوریل 1970 : کشتی باری میلتون یاتریدز که از نیو اورلئان عازم کیپ تاون بود،53. ناپدید شد.
54. مارس 1973 : کشتی باری هزار تنی آنتیا که با 32 خدمه در مسیر نیوپورت نیوز به آلمان در حال دریانوردی بود،55. ناپدید گردید.
مثلث برمودا و دریای شیاطین
محققانی که در مورد مثلث برمودا تحقیق و مطالعه کرده‌اند، از مدتها قبل متوجه منطقه اسرار آمیز دیگری در اقیانوسهای جهان شدند، جایی ما بین ژاپن و جزایر بونین که به دریای شیطان معروف بود. در این منطقه هم کشتیها و هواپیماهای زیادی مشابه مثلث برمودا ناپدید شده‌اند، بدون هیچ اثر و نشانه‌ای.
نگاه اجمالی
طی سالیان دراز ، ماهیگیران از دریای شیطان بیم داشته‌اند و معتقد بودند که ساکنین این دریا شیاطین ، دیوها و هیولاهایی هستند که کشتیها را بدون اخطار و اطلاع قبلی می‌ربایند. هواپیماهای و قایقهای زیادی طی سالیان دراز در این منطقه مفقود گردیده‌اند، اما پس از جنگ ، هنگام صلح ، یعنی در فاصله بین سالهای 1950-1954، 9 فروند کشتی مدرن با سرنشینانی جمعا صدها نفر ، در شرایطی مشابه آنچه در مثلث برمودا اتفاق افتاده است، ناپدید گشته‌اند و با وجود جستجوهای وسیع هوایی _ دریایی ، هیچ قطعه شکسته یا لکه روغنی پیدا نشده است.
مفقود شدنهای بی دلیل کشتیها و هواپیماهای ژاپنی که دقیقا مشابه مثلث برمودا بود، باعث جستجویی به وسیله هیئتی تحت نظر دولت ژاپن در سال 1955 گردید. این هیئت با همراهی چند تن از دانشمندان با یک کشتی به نام کایوماروی شماره 5 گردش خود را در دریای شیطان آغاز کردند، ولی کشتی تحقیقاتی ناگهان با تمام خدمه و مسافران دانشمندش ناپدید شد. از آن به بعد ، از طرف مقامات رسمی ژاپن این ناحیه منطقه خطر اعلام شد.
دریای شیطان کجاست؟
دریای شیطان در قسمت جنوب شرقی ژاپن ، دقیقا بین دو جزیره ایوجیما و مارکوس قرار دارد. این ناحیه شهرتی شوم‌تر از مثلث برمودا داشته و افسانه‌های زیادی در مورد ناپدید شدنها بوجود آورده است.
وجه اشتراک مثلث برمودا و دریای شیطان
مثلث برمودا و دریای شیطان وجه مشترک مشابهی ددارند. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌شوند و عقربه قطب نما هیچ انحرافی را نشان نمی‌دهد. این خط 80 درجه غربی مسیرش را هنگامی که به قطبین می‌رسد، به 150 درجه شرقی تغییر می‌دهد و از قسمت جنوبی قطب شمال ادامه می‌یابد و از شرق ژاپن ، از میان دریای شیطان ، می‌گذرد.
در مرکز دریای شیطان عقربه قطب نما به طرف شمال حقیقی نشانه می‌رود و در همین هنگام عقربه مغناطیسی نیز به همان سمت رو می‌کند. درست همانگونه که در مرزهای غربی مثلث برمودا در آن سوی دنیا اتفاق می‌افتد.
سخن اخر
آیا ارتباطی بین مثلث برمودا و دریای شیطان وجود دارد؟
آیا می‌توان مفقود شدنهای کشتیها و هواپیماها در این مناطق را به حوادث طبیعی نسبت داد؟
یعنی امکان دارد آتشفشانهای زیر دریا ، امواج جزر و مدی یا زمین لرزه‌های زیر آب باعث ناپدید شدن کشتیها از روی دریا و حتی هواپیماها گردند؟ در این صورت با وجود ابزارهای پیشرفته و جتسجوهای فروان حداقل باید اثری از مفقودین یا گزارشی از حوادث مزبور وجود می‌داشت. پس معمای دریای شیطان را هم باید به گنجینه اسرار حل نشدنی جهان هستی اضافه کنیم، مگر اینکه پاسخی قانع کننده ، برای آن بیابیم.
در دنیا نقاط ناشناخته ی بسیاری وجود دارد که تا کنون انسان نتوانسته است به راز آنها پی ببرد.یکی از این مناطق مثلث برمودا است که منطقه ی بحث انگیزی از اقیانوس اطلس می باشد.شاید زمانی فرا برسد که اسرار ناپدید شدن صدها کشتی , هواپیما و هزاران از قربانیانی که در این مثلث ناپدید شده اند کشف شود ولی خدا می داند تا آن زمان چه وقایع دیگری رخ بدهد.
در مورد این موضوع سؤال هایی برای بشر پیش می آید که عبارتند از:
1- در آسمان حفره ای وجود دارد که هواپیماها و کشتی ها از آنجا به دنیای دیگری منتقل می شوند؟
2- ساکنان کرات دیگر در مثلث برمودا دست به آدم ربایی فضایی می زنند؟
3- هیولاهایی در اعماق اقیانوس زندگی می کنند که بر اثر انفجار بمب های هسته ای آزمایشی از سوی ابرقدرت ها, تبدیل به جانوران خطرناکی
شده اند و گاهی حوادثی پیش می آید؟
4- یک منبع بزرگ انرژی در زیر اقیانوس اطلس باعث این ماجراست,زیرا این منبع,اشعه ای قوی تر از لیزراز خود ساطع می سازد و نشتی ها و هواپیما ها را ذوب می کند؟
5- و یا هیچکدام از این ها؟...
+ نوشته شده توسط --- در چهارشنبه دهم آبان 1385 و ساعت 6:0 | آرشیو نظرات
نظریه ادینگون
درباره نیروهای ماورائ الطبیعه ای که باعث ناپدید شدن کشتی ها و هواپیما ها در مثلث برمودامی شود نظریات مختلفی وجود دارد
یک دانشمند کانادایی به نام (ادینگتون) می گوید:آتشفشان هایی زیر زمین در این منطقه پیوسته فعالیت دارند که با آتشفشان هایی که در اقیانوس آرام است متفاوت است .در اعماق اقیانوس آرام ممکن است شکاف هایی پدید آید فشار گازهای هسته زمین مواد مغناطیسی رادیواکتیو را که بشر با آنها آشنا نیست به بیرون براند و این مواد به سرعت به حرکت آمده و مانند یک موشک سطح آب را شکاشفته و مانند یک اشعه کیهانی قوی عمل کند.تاثیر این تشعشعات بر هواپیماهایی که وارد آن میدان مغناطیسی شود محسوس است.اول کلیه وسایل برقی را از کار انداخته و کنترل هواپیما از دست خلبان خارج شده و به طرف زمین می رود پس امکان تماس نیست و جرقه ای که از هواپیما برمی خیزد در برخورد با میدان مغناطیسی منفجر می شود.
در مورد کشتی ها ذرات رادیواکتیو با سرعت یک بمب هیدروژنی به اطراف پراکنده شده و مانند یک اژدر به بدنه فلزی کشتی برخورد می کند و همه چیز ویران می کند کشتی منفجر شده و اثری از مسافران و کشتی نمی ماند اما در مورد کشتی های بدون سرنشین که در مثلث برمودا دیده می شود گاهی اوقات منظره وحشتناک بمب های آتش زا از دریا بیرون می آید و بر سر کشتی می ریزد سرنشینان را ترسانده و خود را به دریا می اندازند و در آب خفه می شوند.
قاره ی آتلانتیس
دوباره پدیدار شد.
تیمی از سرنشینان دجار جنون شدند و عده ای تحت مراقبت علمی هستند.کسانی که بیش از حیکی دیگر از نظریات درباره ی قاره ی آتلانتیس است.دانشمندان وجود این قاره و مثلث برمودا را با هم مرتبط می دانند.شواهدی درست است که نمی توان از کنار آنها گذشت مانند ابرهای شگفت انگیزی که هواپیماها ناگهان داخل آن شده و دیگر خارج نشدند.حرکت نقاط نورانی در فضا و یا آبهای مثلث برمودا که گاهی از دریا به آسمان رفته و گاهی از فضا وارد آب شده و مشاهده ی اشیایی روی صفحه رادار ناگهان محو می شود.
آزمایش فیلادلفیا
در اواسط اکتبر سال 1934 نیروی دریایی امریکا در فیلادلفیا دست به آزمایش حیرت انگیزی زد که به آزمایش فیلا دلفیا مشهور شد.آنها می خواستند به راز مثلث برمودا پی ببرند.آنها با استفاده از مولدهای مغناطیسی یک میدان مغناطیسی را ایجاد کردند تا یک ناودریایی و نفراتش را ناپدید کنند.این کار از نظر علمی بسیار اهمیت داشت.آنها توانستند کشتی را به طور موقت به بعد دیگری بفرستند ولی این کار یک جنایت بود.در ابتدا یک نور سبز رنگ ماتی مانند مثلث برمودا سراسر کشتی را فرا گرفت و کشتی ناپدید شد و چند دقیقه بعد آنطرف تر د در میدان مغناطیسی ماندند آن را جهنم مجسم کردند.هیچ یک از افرادی که در کشتی بودند حاضر نشدند دوباره نامرِِِِِِِِِیی شوند.
+ نوشته شده توسط --- در چهارشنبه دهم آبان 1385 و ساعت 5:59 | آرشیو نظرات
موقعیت مثلث برمودا
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره‌ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌گردند.
در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی‌شود.
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می‌کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می‌گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می‌گردد.
این محل فتنه‌انگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز می‌کردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوق‌العاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روئیت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسه‌ها دیده نشد. هیچ حادثه‌ای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرت‌آورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شده‌اند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشته‌اند.
منطقه وحشت
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز می‌کنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت می‌کنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و می‌شوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانه‌ای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
مشاهدات و گزارشات
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه‌های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده‌اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف‌تر و غیرقابل تشخیص‌تر شده و یا سریعا قطع شده‌اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده‌اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده‌اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده‌اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می‌آید ... ما نمی‌توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه
علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول‌ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می‌شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می‌شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده‌هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده‌اند، می‌تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب‌ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می‌کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می‌گردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام { در مورد بشقاب پرنده‌ها } ابراز می‌دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می‌دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می‌کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می‌تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می‌کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می‌تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می‌دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده‌ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
داستانی عجیب
حادثه‌ای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی می‌گردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعه‌ای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه می‌گفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط می‌شد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقب‌تر بود. در حالی که هواپیما درست 20 دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.
· آیا مثلث برمودا و نقاط مشخص دیگر به صورت ماشینی عظیم عمل می· کنند تا اختلالاتی بوجود آورند؟
· آیا آنها می· توانند گردابهایی را چه در داخل و چه در خارج از جو بوجود آورند که اجسام و اشیا به داخل آنها بیفتد و به بعد زمان و مکانی دیگر منتقل شوند؟
گذشته و آینده برمودا
به نظر می‌رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه‌ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره‌ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می‌شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی‌شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی‌یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می‌دارد.
· آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری می· گیرد؟
· آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟
و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.
قربانیان مثلث برمودا
در این مبحث هواپیماها و کشتیهای مهمی که تا سال 1974 در مثلث برمودا ناپدید شده‌اند، را لیست کرده‌ایم.
هواپیماهای مهم مفقود شده
1. 5 دسامبر 1945 : هواپیمای جنگنده TBM متعلق به نیروی دریایی که در یک پرواز آموزشی از پایگاه دریایی هوایی فورت لادردیل در فلوریدا به هوا برخاستند و همگی ناپدید شدند. مجموع خلبان و سرنشینان آن 14 نفر بودند.
2. 5 دسامبر 1945 : هواپیمای بمب افکنهای PBM مارتین مارینر با 13 خدمه که جهت نجات هواپیماهای TBM اعزام شده بود،3. چند دقیقه بعد از پرواز ارتباط رادیویی4. اش قطع شده و ناپدید گشت.
5. 1947 : هواپیمای سوپر فورت C-54 متعلق به ارتش آمریکا در 100 مایلی برمودا ناپدید شد.
6. 29 ژانویه 1948 : هواپیمای چهار موتوره استارتایگر از نوع تئودور 4 در حالیکه ارتباط رادیویی7. اش با مرکز قطع گردیده بود،8. در 380 مایلی شمال شرقی برمودا با 13 سرنشین و خدمه گم شد.
9. 28 دسامبر 1948 : هواپیمای Dc-3 در مسیر سن خوان به میامی با 32 سرنشین به اضافه خدمه ناپدید شد.
10. 17 ژانویه 1949 : استارآریل همتای هواپیمای استارتایگر ،11. در مسیر لندن به سانیتاگوی شیلی از طریق برمودا و جامائیکا ،12. در 380 مایلی جنوب و جنوب غربی برمودا سمت کینگستون پس از قطع ارتباط رادیویی13. اش ،14. ناپدید شد.
15. مارس 1950 : هواپیمای آمریکای گلوب ماستر در شمالی16. ترین قسمت مثلث در حالیکه رهسپار ایرلند بود،17. گم شد.
18. 2 فوریه 1952 : هواپیمای باربری انگلیسی یورک در شمال مثلث که رهسپار جامائیکا بود،19. با 33 سرنشین ،20. ناپدید شد.
21. 30 اکتبر 1954 : هواپیمای نیروی دریایی سوپر کانستلیشن با 40 سرنشین در شمال مثلث ناپدید گشت.
22. 9 نوامبر 1956 : هواپیمای گشتی P5M متعلق به نیروی دریایی با 10 خدمه نزدیک برمودا ناپدید شد.
23. 8 ژانویه 1962 : هواپیمای نیروی هوایی در مسیر لنگلی فیلد ،24. در ویرجینیا به آزورز ،25. گم شد.
26. 28 آگوست 1963 : دو هواپیمای جدید متعلق به نیروی هوایی ،27. چهار موتوره از نوع KC- 135 استراتوتانکرز از پایگاه هوایی همستید ،28. در فلوریدا به قصد پیوستن به گروه اختصاص یافته جهت سوخت گیری ،29. در 300 مایلی جنوب غربی برمودا ناپدید شد.
30. 5 ژوئن 1965 : هواپیمای C- 119 باکسکار با 10 خدمه در جنوب شرقی باهاما ناپدید گردید.
31. 11 ژانویه 1967 : هواپیمای YC- 122 شکاری که به هواپیمای باری تبدیل شده بود،32. با 4 سرنشین در ناحیه گلف استریم بین پالم33. بیج و گراند باهاما گم شد.
34. 22 سپتامبر 1963 : هواپیمای بازی C-132 که رهسپار آزوزر بود،35. ناپدید گشت.
کشتیهای مهم مفقود شده
لیست زیر کشتیهای مهمی که در مثلث برمودا ناپدید شده‌اند یا بدون هیچ سرنشینی به حالت غرق شده در آبها پیدا شده‌اند، را نشان می‌دهد.
1. 1840کشتی بزرگ فرانسوی رزالی که از اروپا عازم هاوانا بود،2. در مثلث برمودا با تمام وسایل دریانوردی و مجموعه3. های دست نخورده پیدا شد،4. در حالی که تمام سرنشینان آن ناپدید شده بودند.
5. ژانویه 1880 : کشتی جنگی بادبان6. دار انگلیسی آتلانتا ،7. برمودا را به مقصد انگلستان با 290 سرنشین ترک کرد که احتمالا در محلی نه چندان دور از برمودا باید ناپدید شده باشد.
8. اکتبر 1902 : کشتی آلمانی سه دکله فریا ،9. مدت زمانی کوتاه بعد از ترک مانزانیوی کوبا در حالیکه خیلی ناجور کج شده و قسمتی از دکل آن از بین رفته و لنگر آن آویزان بود،10. پیدا شد. تقویم اتاق کاپیتان 14 اکتبر یعنی روز بعد از حرکت را نشان می11. داد.
12. مارس 1918 : کشتی نیروی دریایی آمریکا به نام یواس. اس سیکلوپز ،13. 19000 تنی با طول 500 پا در چهارم مارس از باربادوس با 309 سرنشین و خدمه به طرف نورفولک حرکت کرد. نه هوا بد بود،14. نه پیامی رادیویی دریافت شد و نه قطعه شکسته15. ای هرگز از آن بدست آمد.
16. 1925 : اس. اس. کاتوپاکسی که از چارلستون عازم هاوانا بود،17. ناپدید گردید.
18. آوریل 1932 : دو کشتی دکل19. دار جان و مری ،20. ثبت شده در نیویورک ،21. شناور اما خالی از سرنشین در 50 مایلی جنوب برمودا در حالیکه بادبانهایشان جمع شده بود و بدنه آنها به تازگی نقاشی گردیده بود،22. پیدا شدند.
23. فوریه 1940 : کشتی گلوریا کلیت از سینت وینسنت ،24. متعلق به کمپانی هند غربی ،25. بدون سرنشین از 200 مایلی جنوب موبایل در آلاباما پیدا شد،26. در حالیکه همه وسایل آن دست نخورده و منظم بود.
27. 22 اکتبر 1944 : کشتی باری کوبایی به نام رابیکن در حالی که همه سرنشینان آن به به جز یک سگ ،28. به نظر می رسید که کشتی را ترک کرده29. اند،30. بوسیله گارد ساحلی در گلف استریم از سواحل فلوریدا پیدا شد.
31. ژوئن 1950 : کشتی باری اس. اس. سندرا به طول 350 پا از ساوانای جورجیا به مقصد پورتو کابلو ،32. در ونزوئلا با 300 تن محموله حشره33. کش از سینت آگوستین در فلوریدا ،34. عبور کرد و سپس بدون باقی گذاشتن هیچ اثری از خود ناپدید گردید.
35. سپتامبر 1955 : کشتی کانمارا 4 به طرزی مرموز در 400 مایلی جنوب غربی برمودا غرق شده بود.
36. 2 فوریه 1963 : کشتی باری مارین سولفور کوئین به طول 425 پا که از بیومونت در تگزاس رهسپار نورفولک در ویرجنیا بود،37. بدون ارسال هیچ پیامی اثری یا باقی گذاشتن شکسته پاره38. ای از خود با تمام خدمه و سرنشینان ناپدید شد.
39. اژوئیه 1963 : کشتی کوچک ماهیگیری اسنو بوی با 63 پا طول و 40 سرنشین ،40. در جامائیکا به مقصد شمال شرقی کی ،41. در 80 مایلی جنوب برمودا ناپدید گشت.
42. 1924 : کشتی باری ژاپنی ری فوکو مارو در فاصله43. ای بین باهاما و کوبا تقاضای کمک کرد و سپس ناپدید شد.
44. 1931 : کشتی باری استیونجر با 43 خدمه ناپدید گردید.
45. مارس 1938 : کشتی باری استرالیایی آنجلو استرالین با 39 خدمه ،46. خبری را بدین مضمون "همه چیز خوب است" برای آخرین بار از آزورز مخابره کرد.
47. دسامبر 1967 : قایق مسابقه48. ای رواناک با 46 پا طول در حالیکه از خشکی اطراف قابل روئیت بود،49. ناپدید گردید.
50. 24 دسامبر 1967 : کشتی ویچ کرافت به حالت شناور در بندری در یک مایلی میامی پیداش شد،51. در حالیکه کابین هدایت کشتی سرنشینان و مالک آن همگی ناپدید شده بودند.
52. آوریل 1970 : کشتی باری میلتون یاتریدز که از نیو اورلئان عازم کیپ تاون بود،53. ناپدید شد.
54. مارس 1973 : کشتی باری هزار تنی آنتیا که با 32 خدمه در مسیر نیوپورت نیوز به آلمان در حال دریانوردی بود،55. ناپدید گردید.
مثلث برمودا و دریای شیاطین
محققانی که در مورد مثلث برمودا تحقیق و مطالعه کرده‌اند، از مدتها قبل متوجه منطقه اسرار آمیز دیگری در اقیانوسهای جهان شدند، جایی ما بین ژاپن و جزایر بونین که به دریای شیطان معروف بود. در این منطقه هم کشتیها و هواپیماهای زیادی مشابه مثلث برمودا ناپدید شده‌اند، بدون هیچ اثر و نشانه‌ای.
نگاه اجمالی
طی سالیان دراز ، ماهیگیران از دریای شیطان بیم داشته‌اند و معتقد بودند که ساکنین این دریا شیاطین ، دیوها و هیولاهایی هستند که کشتیها را بدون اخطار و اطلاع قبلی می‌ربایند. هواپیماهای و قایقهای زیادی طی سالیان دراز در این منطقه مفقود گردیده‌اند، اما پس از جنگ ، هنگام صلح ، یعنی در فاصله بین سالهای 1950-1954، 9 فروند کشتی مدرن با سرنشینانی جمعا صدها نفر ، در شرایطی مشابه آنچه در مثلث برمودا اتفاق افتاده است، ناپدید گشته‌اند و با وجود جستجوهای وسیع هوایی _ دریایی ، هیچ قطعه شکسته یا لکه روغنی پیدا نشده است.
مفقود شدنهای بی دلیل کشتیها و هواپیماهای ژاپنی که دقیقا مشابه مثلث برمودا بود، باعث جستجویی به وسیله هیئتی تحت نظر دولت ژاپن در سال 1955 گردید. این هیئت با همراهی چند تن از دانشمندان با یک کشتی به نام کایوماروی شماره 5 گردش خود را در دریای شیطان آغاز کردند، ولی کشتی تحقیقاتی ناگهان با تمام خدمه و مسافران دانشمندش ناپدید شد. از آن به بعد ، از طرف مقامات رسمی ژاپن این ناحیه منطقه خطر اعلام شد.
دریای شیطان کجاست؟
دریای شیطان در قسمت جنوب شرقی ژاپن ، دقیقا بین دو جزیره ایوجیما و مارکوس قرار دارد. این ناحیه شهرتی شوم‌تر از مثلث برمودا داشته و افسانه‌های زیادی در مورد ناپدید شدنها بوجود آورده است.
وجه اشتراک مثلث برمودا و دریای شیطان
مثلث برمودا و دریای شیطان وجه مشترک مشابهی ددارند. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می‌شوند و عقربه قطب نما هیچ انحرافی را نشان نمی‌دهد. این خط 80 درجه غربی مسیرش را هنگامی که به قطبین می‌رسد، به 150 درجه شرقی تغییر می‌دهد و از قسمت جنوبی قطب شمال ادامه می‌یابد و از شرق ژاپن ، از میان دریای شیطان ، می‌گذرد.
در مرکز دریای شیطان عقربه قطب نما به طرف شمال حقیقی نشانه می‌رود و در همین هنگام عقربه مغناطیسی نیز به همان سمت رو می‌کند. درست همانگونه که در مرزهای غربی مثلث برمودا در آن سوی دنیا اتفاق می‌افتد.
سخن اخر
آیا ارتباطی بین مثلث برمودا و دریای شیطان وجود دارد؟
آیا می‌توان مفقود شدنهای کشتیها و هواپیماها در این مناطق را به حوادث طبیعی نسبت داد؟
یعنی امکان دارد آتشفشانهای زیر دریا ، امواج جزر و مدی یا زمین لرزه‌های زیر آب باعث ناپدید شدن کشتیها از روی دریا و حتی هواپیماها گردند؟ در این صورت با وجود ابزارهای پیشرفته و جتسجوهای فروان حداقل باید اثری از مفقودین یا گزارشی از حوادث مزبور وجود می‌داشت. پس معمای دریای شیطان را هم باید به گنجینه اسرار حل نشدنی جهان هستی اضافه کنیم، مگر اینکه پاسخی قانع کننده ، برای آن بیابیم.
-
نانی
كاربر ناني مي خواستم بگم كه مثلث برمودا اصلا هم خرافات نيست
با نظرات شما موافقم
مي خواهم يك نظريه كه شايد با عقل هم جور نيايد برايتون بگم به هر حال به تازگي ارائه شده
كه اين نظريه حاكي از اين است كه موجوداتي فرا زميني در آن جا وجود دارند كه در بعضي از مواقع عكس العمل نشان مي دهند
و اين مربوط به شاخه اي علم مي شود مه فقط در دانشگاه هاي آمريكا و فرانسه در حال پيگيري است
شاخه اي به نام ماوراء و يا موجودات فرا زميني
و اين نظريه درباره ي جابه جايي سنگ هاي اهرام مصر براي ساخات هم بيان شده است كه امروزه حتي با دستگاه هاي پيشرفته اين كار عملي نيست
و در آن زمان موجوداتي به ياري آنان آمده بودند
البته از شما مي خواهم خودتان فكر كنيد
با نظرات شما موافقم
مي خواهم يك نظريه كه شايد با عقل هم جور نيايد برايتون بگم به هر حال به تازگي ارائه شده
كه اين نظريه حاكي از اين است كه موجوداتي فرا زميني در آن جا وجود دارند كه در بعضي از مواقع عكس العمل نشان مي دهند
و اين مربوط به شاخه اي علم مي شود مه فقط در دانشگاه هاي آمريكا و فرانسه در حال پيگيري است
شاخه اي به نام ماوراء و يا موجودات فرا زميني
و اين نظريه درباره ي جابه جايي سنگ هاي اهرام مصر براي ساخات هم بيان شده است كه امروزه حتي با دستگاه هاي پيشرفته اين كار عملي نيست
و در آن زمان موجوداتي به ياري آنان آمده بودند
البته از شما مي خواهم خودتان فكر كنيد
“It doesn’t matter how beautiful your theory is, it doesn’t matter how smart you are or what your name is.
If it doesn’t agree with experiment, it’s wrong.”
Richard Feynman
If it doesn’t agree with experiment, it’s wrong.”
Richard Feynman