نظریه ای در گسترش و پیدایش جهان
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۹۳/۹/۱۷ - ۲۱:۵۱
با سلام
در حال مطالعه نظریات پیدایش و گسترش جهان بودم که احساس کردم تصور ما از نحوه آن می تواند متفاوت با تصور عادی باشد
در نظریه بیگ بنگ این تصور وجود دارد که انفجار بزرگ از یک جایی شروع شده است و با فوران انرژی در طی مراحلی پیش رونده اجزاء ماده و سپس ماده ایجاد شده تا اینکه در زمان فعلی به این حد و به این شکل درآمده است
این تصوری است که ذهن اغلب ما بدان میل دارد
ذهن ما مایل است که سلسله مراتب را بصورت خطی ببیند لذا طبیعی است که بیگ بنگ را هم به همین نحو تصور نماید
اما این تصور تنها تصوری منطقی نیست که می توان از بیگ بنگ داشت بلکه تصوری دیگری هم می تواند وجود داشته باشد
نظریه بیگ بنگ بر این مبنا قرار داده شده که جهان شناخته شده ما در حال انبساط و گسترش است لذا اگر این روند را برعکس کنیم باید بپذیریم که جهان از یک جایی آغاز شده است مثل اینکه ما موجی را در حال گسترش بر روی آب ببینیم قاعدتا باید فکر کنیم که این موج از برخورد چیزی با آب در یک نقطه آغاز شده است
اما این تنها تصور درست از موضوع است ؟
آیا پیدایش و گسترش جهان نمی تواند ناشی از تحولی درون زا و فراگیر در عنصر اولیه باشد ؟
چرا باید این تحول از یک نقطه آغاز شده باشد ؟
ما فرض را بر این می گذاریم که کل جهان بطور همزمان با یک تحول درون زا ایجاد شده است به عبارت دیگر ما بی نهایت نقطه انفجار بزرگ داشته ایم که سیر تحول موجودیت جهان را از انرژی به ماده در سراسر جهان موجب شده است . انرژی و ماده در این تحول درون زا می تواند تطورات کمی و کیفی زیادی را پذیرفته و به نحو فعلی رسیده باشد
اولین سوالی که با شنیدن این نظریه به ذهن می رسد این است ؟
پس چرا تمام جهان را ماده متکاملی از جنس مواد روی کرات و سیاره ها نپوشانده ؟
جواب : به همان دلیل که فضای اتم را الکترونها و پروتونها پر نکرده اند . خیلی ساده اینکه عنصر پایه ای که بیگ بنگ بطور یکنواخت در همه آن اتفاق افتاده در تبدیل به عنصر بعدی فراگیری اش را از دست می دهد
سوال دوم : بر اساس این نظریه این جهان مورد مشاهده ما در حد بی نهایتی بوجود آمده آنوقت معنای گسترش آن چیست ؟
جواب : با توجه به فضای خالی بیشتری که در سطوح بالاتر بوجود می آید امکان حرکت در جهات مختلف برای کهکشانها وجود دارد
اما نکته ای که در اینجا می توان بدان اشاره کرد این است که هر سطح از سطوح ماده و انرژی این جهان اثر سطح درونی تر خود است که از لحاظ ویژگیها با آن متفاوت است لذا باید انتظار داشت این سطح از وجود عالم ماده که بصورت کهکشانها مشاهده می شوند سطحی دیگری را در ماورای خود بوجود آورند که نمی دانیم دقیقا دارای چه ویژگی هایی است . آن سطح می توان از لحاظ ماده و انرژی و غیره تفاوتهای قابل توجهی با این سطح داشته باشد
خوشحال می شوم دوستان صاحب نظر در مورد این نظریه مطالب خود را ارائه فرمایند
موفق باشید
در حال مطالعه نظریات پیدایش و گسترش جهان بودم که احساس کردم تصور ما از نحوه آن می تواند متفاوت با تصور عادی باشد
در نظریه بیگ بنگ این تصور وجود دارد که انفجار بزرگ از یک جایی شروع شده است و با فوران انرژی در طی مراحلی پیش رونده اجزاء ماده و سپس ماده ایجاد شده تا اینکه در زمان فعلی به این حد و به این شکل درآمده است
این تصوری است که ذهن اغلب ما بدان میل دارد
ذهن ما مایل است که سلسله مراتب را بصورت خطی ببیند لذا طبیعی است که بیگ بنگ را هم به همین نحو تصور نماید
اما این تصور تنها تصوری منطقی نیست که می توان از بیگ بنگ داشت بلکه تصوری دیگری هم می تواند وجود داشته باشد
نظریه بیگ بنگ بر این مبنا قرار داده شده که جهان شناخته شده ما در حال انبساط و گسترش است لذا اگر این روند را برعکس کنیم باید بپذیریم که جهان از یک جایی آغاز شده است مثل اینکه ما موجی را در حال گسترش بر روی آب ببینیم قاعدتا باید فکر کنیم که این موج از برخورد چیزی با آب در یک نقطه آغاز شده است
اما این تنها تصور درست از موضوع است ؟
آیا پیدایش و گسترش جهان نمی تواند ناشی از تحولی درون زا و فراگیر در عنصر اولیه باشد ؟
چرا باید این تحول از یک نقطه آغاز شده باشد ؟
ما فرض را بر این می گذاریم که کل جهان بطور همزمان با یک تحول درون زا ایجاد شده است به عبارت دیگر ما بی نهایت نقطه انفجار بزرگ داشته ایم که سیر تحول موجودیت جهان را از انرژی به ماده در سراسر جهان موجب شده است . انرژی و ماده در این تحول درون زا می تواند تطورات کمی و کیفی زیادی را پذیرفته و به نحو فعلی رسیده باشد
اولین سوالی که با شنیدن این نظریه به ذهن می رسد این است ؟
پس چرا تمام جهان را ماده متکاملی از جنس مواد روی کرات و سیاره ها نپوشانده ؟
جواب : به همان دلیل که فضای اتم را الکترونها و پروتونها پر نکرده اند . خیلی ساده اینکه عنصر پایه ای که بیگ بنگ بطور یکنواخت در همه آن اتفاق افتاده در تبدیل به عنصر بعدی فراگیری اش را از دست می دهد
سوال دوم : بر اساس این نظریه این جهان مورد مشاهده ما در حد بی نهایتی بوجود آمده آنوقت معنای گسترش آن چیست ؟
جواب : با توجه به فضای خالی بیشتری که در سطوح بالاتر بوجود می آید امکان حرکت در جهات مختلف برای کهکشانها وجود دارد
اما نکته ای که در اینجا می توان بدان اشاره کرد این است که هر سطح از سطوح ماده و انرژی این جهان اثر سطح درونی تر خود است که از لحاظ ویژگیها با آن متفاوت است لذا باید انتظار داشت این سطح از وجود عالم ماده که بصورت کهکشانها مشاهده می شوند سطحی دیگری را در ماورای خود بوجود آورند که نمی دانیم دقیقا دارای چه ویژگی هایی است . آن سطح می توان از لحاظ ماده و انرژی و غیره تفاوتهای قابل توجهی با این سطح داشته باشد
خوشحال می شوم دوستان صاحب نظر در مورد این نظریه مطالب خود را ارائه فرمایند
موفق باشید