پارسی را پاس بداریم

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
uta

نام: مهسا

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۷ - ۰۹:۰۴


پست: 1322

سپاس: 136

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط uta »

دوستدار فیزیک نوشته شده:شما از طریق سایت لغت نامه دهخدا می توانید بیش تر واژه های هم معنی پارسی را پیدا کنید: http://www.loghatnaameh.org
راستی چرا این لغت نامه فیلتره؟
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.

***

چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.

نمایه کاربر
غلامعلی نوری

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۴/۲۰ - ۰۸:۵۱


پست: 1200

سپاس: 885

جنسیت:

تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط غلامعلی نوری »

علی... نوشته شده:فارسی کلمات زیر را هم بگویید :دایناسور ...امضاء...رولت....تراکتور

درود

در نگر اینجانب دیو سوسمار یا غول سوسمار برابر های در خوری برای دایناسور می باشند

برای امضاء هم دستینه یا دست نشان پیشنهاد می شود


برای رولت غلتک و چرخانک وبرای تراکتور هم کشت آما پیشنهاد شده است

نمایه کاربر
- Keyhan -

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۷:۰۸


پست: 329

سپاس: 141

جنسیت:

تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط - Keyhan - »

uta نوشته شده:
دوستدار فیزیک نوشته شده:شما از طریق سایت لغت نامه دهخدا می توانید بیش تر واژه های هم معنی پارسی را پیدا کنید: http://www.loghatnaameh.org
راستی چرا این لغت نامه فیلتره؟
چون در ستون کناری صفحه اول سایت با عنوان "چکامه"، اشعار غیراخلاقی، ضد دینی و با محتوای همسو با خواسته دشمنان نظام اسلامی منتشر می شده و فعالیت های ضد انقلابی می کرده. البته برای ما که این فیلتریگ ها طبیعی شده! smile001

نمایه کاربر
uta

نام: مهسا

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۷ - ۰۹:۰۴


پست: 1322

سپاس: 136

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط uta »

به نگرتون از هنگامی که دارم پارسی سخن میگم اندکی لوده و خنده دار نشدم؟ smile023
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.

***

چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.

meaning

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۹ - ۱۳:۵۴


پست: 898

سپاس: 223


تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط meaning »

اين حرفتون بي اختيار منو به خنده وا داشت ! : )

نمایه کاربر
uta

نام: مهسا

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۷ - ۰۹:۰۴


پست: 1322

سپاس: 136

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط uta »

چرا؟ smile022
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.

***

چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.

meaning

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۱۱/۹ - ۱۳:۵۴


پست: 898

سپاس: 223


تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط meaning »

خب ! اين تصور غلطيه كه از خودتون داريد و فكر مي كنيد بقيه هم درباره شما اين طوري فكر مي كنند !
اگه بخوام راحت تر بگم به خاطر عدم اعتماد به نفس ِ ! اتفاقا من اولين جمله شما به زبان پارسي رو كه
توي تالار هم انديشي ديدم گفتم : اوه اوه چه خانم ! smile020

نمایه کاربر
uta

نام: مهسا

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۷ - ۰۹:۰۴


پست: 1322

سپاس: 136

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط uta »

سپاس گزارم smile072
آسوده دل شدم smile039
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.

***

چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط نوآور »

چند نکته: در گذر دوران، برخی رویدادهای جالب برای زبان پارسی رخ داده، مثلا واژه هائی با ریشه زبانی مخلوط داریم مانند رادیو ضبط (نیمی بر گرفته از انگلیسی و نیم دیگر از عربی) و یا باطل نما (نیم عربی و نیم پارسی) و یا به همین صورت تلفن همراه ؛ مکانیک کوآنتومی نسبیتی؛ طیف سنجی ؛ ماشین حساب ؛ مدل سازی ؛ فاجعه بار ؛ غول پیکر ؛ استعداد یابی، ایده پروری، قاچاق چی و ...
همچنین گاهی لغتی از زبان پارسی به عربی رفته ، یک الف و لام گرفته و دوباره به فارسی بازگشته! مانند الماس و یا الگوریتم که اول در ایران خوارزمی بوده سپس به زبان تازی رفته و الخوارزمی شده، پس از آن به لاتین رفته و به الگوریتم تبدیل شده و باز دوباره به پارسی برگشته است! و یا خود واژه «فارسی» که معرب پارسی است.
گاهی برخی لغات را تنها با تغییر مختصری در نگارش می توان پارسی کرد مانند آسانسور(ماخوذ از فرانسوی) که خیلی ساده می توانیم آنرا آسان سر بنویسیم که مفهوم را نیز به خوبی می رساند.
برخی واژگان در ادبیات پارسی نیز هست که چون نیک بنگرید، تویش کم ادبی هست مثل آبستن (آب استدن) و یا « عجب بچه ای از آب در آمد!» که خوب است فکری به حال آنها بشود.
ایران تبدیل شده به واحه ای دانشگاهی در میان یک برهوت صنعتی

نمایه کاربر
uta

نام: مهسا

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۷ - ۰۹:۰۴


پست: 1322

سپاس: 136

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط uta »

برابر پارسی این واژه ها چی میشه؟
قرینه
مثبت
منفی
ریاضی
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.

***

چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط هرمز پگاه »

uta نوشته شده:برابر پارسی این واژه ها چی میشه؟
قرینه
مثبت
منفی
ریاضی
قرینه = یکسنج ( سیم= یک + متری = سنج)
ریاضی = افمار ( مزداهیک هم گفته اند)
مثبت (در افمار) = فزایند
منفی (در افمار) = کاهند

نمونه منفی در مثبت میشود منفی = کاهند در فزایند، میشود کاهند
اگر منفی سه را با منفی دو جمع کنید میشود منهای پنچ=
اگر کاهند سه را به کاهند دو بیفزاییم. میشود برابر کاهند پنج

--- منفی و مثبت در پاسخ ها و گزاره ها:
جواب او منفی بود= پاسخ او نایی بود
عکس العمل او مثبت بود= واکنش او هایی بود
نایستن = نفی کردن
بایستن = واجب کردن، واجب شدن
هایستن = تایید کردن و پاسخ مثبت دادن
http://www.paarsimaan.com/index.php?opt ... &Itemid=53

---
مثبت به چم اثبات کننده = بایی
---
مثبت به چم ثبت شده ( در تاریخ و دفتر و ..) = آگاشته
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
uta

نام: مهسا

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۰/۹/۲۷ - ۰۹:۰۴


پست: 1322

سپاس: 136

جنسیت:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط uta »

سپاس smile072
جانی که اطاعت میکند، پیش از آن که دلیلی در میان باشد قضاوت میکند، در ادراک ثمر بخش و آموختن به رویش بسته است.

***

چه خودخواهی غم انگیزی است اینکه باور کنیم باورهای ما باورهای پاینده اند که بر واقعیت محیط اند. دست از این باور که برداریم مقام امن را یافته ایم.

نمایه کاربر
pulsar

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۲/۲۰ - ۲۰:۳۸


پست: 380

سپاس: 197


تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط pulsar »

با درود به هرمز پگاه گرامی smile072

به کوشش شما، در پویایی و توانمندسازی زبان پارسی ، آفرین می گویم.

چند پرسش از شما دارم.
کلماتی که در جمله هایتان با وسواس به کار می برید، ابتکار خودتان است؟
و اگر نیست از کدام منبع در این زمینه استفاده می کنید؟
آیا شما در زمینه ی ادبیات فارسی نیز تحصیلات آکادمیک داشته اید؟
از این جهت می پرسم که فکر می کنم برخی از استادان ادبیات
با این گونه کلمه سازی ها موافق نیستند و حتی آن را خلاف
دستور زبان فارسی می دانند. برای نمونه یک استاد ادبیات به
استفاده من از کلمه "دانشیک" به جای کلمه "علمی" ، ایراد گرفت.

بسیاری از این کلمات (که به نظر من بسیار با معنی تر و گویاتر
از معادلهای عربیشان هستند)، در تاریخ زبان فارسی سابقه ای ندارند.
حتی در ادبیات کهن فارسی کمتر به چشم می خورند. چرا بزرگان ادبیات فارسی
مثل حافظ ، سعدی ، مولانا و ... چنین وسواسی در انتخاب و پالایش کلمات عربی در آثارشان نداشتند،
در حالی که می توانستند معادلهای فارسی آن را که در آن زمان هم متداول بود، جایگزین کنند؟

امروز هم چنین کلماتی در فرهنگهای لغت جایی ندارند و حتی در بین کلمات پیشنهادی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یافت نمی شوند. این انعطاف ناپذیری که از سوی فرهنگستان
در برابر این چنین کلمه سازیهایی وجود دارد، به مسائل دستوری برمی گردد یا چیز دیگری؟
Beauty is truth, truth beauty
That is all ye know on earth
and all ye need to know

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط هرمز پگاه »

pulsar نوشته شده:با درود به هرمز پگاه گرامی smile072

به کوشش شما، در پویایی و توانمندسازی زبان پارسی ، آفرین می گویم.

چند پرسش از شما دارم.
کلماتی که در جمله هایتان با وسواس به کار می برید، ابتکار خودتان است؟
و اگر نیست از کدام منبع در این زمینه استفاده می کنید؟
آیا شما در زمینه ی ادبیات فارسی نیز تحصیلات آکادمیک داشته اید؟
از این جهت می پرسم که فکر می کنم برخی از استادان ادبیات
با این گونه کلمه سازی ها موافق نیستند و حتی آن را خلاف
دستور زبان فارسی می دانند. برای نمونه یک استاد ادبیات به
استفاده من از کلمه "دانشیک" به جای کلمه "علمی" ، ایراد گرفت.

بسیاری از این کلمات (که به نظر من بسیار با معنی تر و گویاتر
از معادلهای عربیشان هستند)، در تاریخ زبان فارسی سابقه ای ندارند.
حتی در ادبیات کهن فارسی کمتر به چشم می خورند. چرا بزرگان ادبیات فارسی
مثل حافظ ، سعدی ، مولانا و ... چنین وسواسی در انتخاب و پالایش کلمات عربی در آثارشان نداشتند،
در حالی که می توانستند معادلهای فارسی آن را که در آن زمان هم متداول بود، جایگزین کنند؟

امروز هم چنین کلماتی در فرهنگهای لغت جایی ندارند و حتی در بین کلمات پیشنهادی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یافت نمی شوند. این انعطاف ناپذیری که از سوی فرهنگستان
در برابر این چنین کلمه سازیهایی وجود دارد، به مسائل دستوری برمی گردد یا چیز دیگری؟
من از زبان و ادب پارسی آگاهی بسنده دارم.
به استادتان هم میتوانید بگویید که پسوند "ایک"
یک پسوند پارسی است که از زبان پهلوی در دست بوده و
در واژه های چون
نزد + ایک = نزدیک
تار + ایک = تاریک
بار ( لبه ی دراز ونازک چیزی ) + ایک = باریک
زند ( تفسیر) + ایک = زندیک = زندیق ( کسی که پیرو تفسیر است)
تاژ (= چادر بیابانی) + ایک = تاژیک (تاجیک)/تازی) = چادر نشین
بجای مانده و اکنون نیز واژه هایی از این پسوند ساخته شده اند،
مانند "گیتیک" بجای فیزیک.
http://ebinews.com/m?NewsID=22006
---
يادآوری میکنم که ما "ریشه" ها نوینی نمیسازیم، بساکه از واژه هایی
که داریم، و فراموش شده اند سود می‌جوییم، و/یا از آنها با پسوند و پیشوند
و دیگر قانون های دستور زبان، واژه هایی آمایشی ( ترکیبی) می سازیم.
مانند "زیست +بوم " که بجای محیط زیست آمده است. فرهنگستان
کنونی هم چنین واژه هایی را می سازد ولی تنها برای جایگزینی واژه های
فرنگی. ( مانند بالگرد برای هلی کوپتر) از آنجا که واژه سازی چیزی
"شرعی" نیست که تنها در دست "از ما بهتران" باشد، مردم نیز میتوانند با
پیروی از دستور زبان واژه بسازند، گرچه به انگیزه ی نداشتن توان رسانه ای،
واژه هایشان گسترش نیابد.
---
آماج چامه سرایان نامبرده، چیز دیگری بود ولی چامه سـُرایانی مانند فردوسی و رودکی
که در زمان رنسانس کوتاه فرهنگ ایرانی میزیستند، به این نکته نگرش کرده اند.
هتّا پور سینا نیز کوشش هایی در راستای پارسی سازی نموده و برای نمونه واژه ی
" سه‌گوش" را بجای مثلث بکار برده و چند نسک(کتاب) هم به پارسی نوشته است،
گرچه زبان فرمانروایی آنزمان، همان زبان دینی و فرمانروایان تازی ، یا همان عربی بوده.
---
نرمش ناپذیری فرهنگستان پایه ی زبانشناشیک و دانشیک ندارد و برای
این است که در فرمانروایی ایدئولوژیک، سرسپردگی بالاتر از کارشناسی
ارزیابی میشود ( تعهد بالاتر از تخصص) => از اینرو تا کنون یک واژه ی
تازی نیز به دست این فرهنگستان پارسی نشده. فرهنگستان پیشین این
پـِـی‌وَرزی ( تعصب) یکسویه را نداشت و هم "یونیورسیته" ی فرنگی را
"دانشگاه" کرد و هم " میزان الحرارة" تازی را " دماسنج" گرداند.
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
اماتور

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۲۵ - ۱۲:۴۳


پست: 2909

سپاس: 2151

جنسیت:

تماس:

Re: پارسی را پاس بداریم

پست توسط اماتور »

فرزام = کامل، تمام
درازپا = طولانی مدت
تنز = رقص
کارساز =عامل factor
گـُزیردن = تصمیم گرفتن
گـُـزیرش = تصمیم
درونداد = ورودی input
برونداد = خروجی output
بایستگی = لزوم، اجبار
برابرسنگ = هم وزنه، دارای موازنه
زیستبوم = محیط زیست
به نگر آمدن = به نظر رسیدن
گزینش = انتخاب
گرانسنگ = وزین، مهم
گرانسنگی = وزنه و اهمیت
سـَـهیدن /سـُهیدن = احساس کردن
سـَـهش = احساس
تارواره نورونی = شبکه ی نورونی
رجگون = خطی linear
آمودن = ترکیب کردن
آموده = مرکب، ترکیب شده

ببخشید اگه تکراری و قدیمی داره

ارسال پست