1. دستيابي ايران به فنّاوري هستهاي موضوعي است كه در ماههاي گذشته لايههاي مختلف اجتماعي را در داخل و خارج كشور به خود مشغول كرده بود. اكنون كه بحثهاي پيرامون اين موضوع فروكش كرده است، انجمن فيزيك ايران، بنا به مسؤوليت اجتماعي اش در آگاه سازي علمي جامعه، بيان ميدارد كه :
2. توسعه پايدار كشورمان ايران مستلزم رشد و توسعه علمي و فنّاوري هستهاي است. اين توسعه و رشد علوم و فنون وابسته به آن، كه حق مسلم مردم ما است، ممكن نيست مگر با وارد كردن عقلانيت نوين در تصميمگيريها و در نظام حاكم بر تصميمگيريهاي علمي. متأسفانه، شواهد گوناگون حكايت از آن ميكند كه گاهي نظام حاكم بر تصميمگيريهاي علمي ما مبتني بر عقلانيت نبوده است.
3. كشور ما شايد به دليل ركود تاريخي چند صد ساله در زمينههاي علمي و احساس شديد عقب افتادگي از جامعه بينالمللي نياز به موفقيتهاي مقطعي داشته باشد، اما اين موفقيتهاي مقطعي تنها غرور كاذب در جامعه ايجاد ميكند و در نهايت توسعه پايدار ما را كند خواهد كرد.
4. ايجاد زيرساختهاي علمي و فنّاوري امري بديهي در توسعه علمي است كه بدون مديريت قوي علمي، با مديران ميان مايه و كم مايه امكان پذير نيست. حتي اگر بنا به هر مصلحت سياسي در يك زمينه فنّاوري احتياج به دستاوردهاي مقطعي بدون وجود زيرساخت قوي و فراگير و بدون عقبه علمي ضروري تشخيص داده شود، عقلانيت نوين حكم ميكند كه زيرساختهاي لازم ايجاد شود و از تضعيف زيرساختهاي موجود پرهيز شود. متأسفانه، در زمينه علوم و فنّاوريهاي هستهاي، به معني جامع آن، شاهد چنين رويدادهايي هستيم.
5. ادعاي دستيابي ايران به فنّاوري هستهاي بسيار جاي تأمل دارد. علوم و فنّاوري هستهاي بسيار متنوع و فرا رشتهاي است و دستيابي به فنّاوري در يك زمينه به ساير زمينهها قابل تعميم نيست. بيتوجهي به زمينههاي متنوع فنّاوري هستهاي و استفادههاي صلح آميز از آن، نبود حمايت از زيرساختهاي ضعيف موجود و گاهي تخريب آنها، بيتوجهي به تربيت نيروي انساني متخصص در زمينههاي علوم و فنّاوري هستهاي، حمايت نكردن از تحقيقات در اين زمينهها، و فقدان آيندهنگري لازم همگي حكايت از سست بنيان بودن اين ادعا دارد و ما را از تبعات ناشي از ادعاي دستاوردي كه نداريم نگران ميكند.
6. با تأكيد بر لزوم سرمايهگزاري مديريتي و مالي در زمينههاي صلحآميز علوم و فنّاوري هستهاي، كه همه مسؤولان عالي رتبه كشور تأكيد كردهاند، اعلام ميداريم كه نبود عقلانيت نوين در تصميمگيريهاي علمي گذشته ما را با اين مخاطره مواجه كرده است كه راه ما در تعاملات بينالمللي در حال بسته شدن است؛ و اعلام ميداريم كه در انزوا نميتوان زيرساختهاي لازم براي توسعه صلحآميز علوم هستهاي را به وجود آورد و دغدغه ما بسته شدن تمام راههاي بينالمللي براي توسعه علمي كشور است.
7. امنيت ملي نيز در گرو توسعه علمي و حفظ تعاملات بينالمللي است. كمك به ايجاد تحريمهاي اقتصادي و تحقيقاتي دور از عقلانيت است. توسعه و امنيت پايدار تنها با تعاملات بينالمللي ممكن است. با درگير كردن مديران پرمايه علمي در نظام تصميمگيري علمي كشور از خطرات مديريت به دور از عقلانيت كاسته خواهد شد.
8. ايران توان پيشرو بودن در علوم و فنّاوري در منطقه را دارد. نتها با وارد كردن عقلانيت در تصميمگيريها است كه جايگاه مناسب ما در منطقه و جامعه بينالمللي به دست ميآيد.