منو

گفت وگو با دکتر بهرام مبشر، محقق کیهان شناسى

: گفت وگو با دكتر بهرام مبشر، محقق كيهان شناسى مشاهداتى :

گفت وگو با دكتر بهرام مبشر، محقق كيهان شناسى مشاهداتى

فراژرف با چشمان «هابل»

فريبا پايروند ثابت - آزاده سيدين

از كودكى هواپيما ها را در آسمان جست وجو مى كرد به اميد آنكه روزى سوار بر يكى از آنها آنقدر بالا رود كه به ستاره ها برسد. شب هاى بسيارى زير آسمان شب به جاى خوابيدن، ستاره ها را مى شمرد. بار ها و بارها با رد شدن شهابى پرنور در قلب آسمان نفسش به شمارش مى افتاد. شب هايى كه ماه در آسمان مى درخشيد ساعت ها به سطح ماه خيره مى شد، به اميد روزى كه به فضا و سطح اين كره درخشان برود.او با تصورات شيرين دوران كودكى اش و با ياد همان شب هاى صاف پرستاره در رشته نجوم تحصيل كرد و صاحب مقامات عالى در اين رشته شد.امروز نيز به كمك تلسكوپ هاى چندمترى ساعت ها محدوده اى از آسمان را زير نظر مى گيرد تا كهكشان هاى جديد و دورترى را كشف كند.دكتر بهرام مبشر متولد تهران است و ديپلم خود را از دبيرستان البرز و دكتراى كيهان شناسى مشاهداتى خود را از انگلستان گرفت و به مدت 8 سال در كالج سلطنتى لندن مشغول به تحقيق و تدريس شد. پس از آن به آمريكا رفت. در حال حاضر نيز يكى از اعضاى سازمان تلسكوپ فضايى آمريكا «ناسا» است كه با تلسكوپ فضايى هابل تحقيق مى كند.تخصص وى در زمينه مادون قرمز است و مراحل تغييرات كهكشان ها را مطالعه مى كند. دكتر مبشر در پروژه هاى اخيرش در جست وجوى سن واقعى عالم و آينده جهان است كه در گفت وگوى زير به تفصيل در اين باره توضيح داده است:

o در حال حاضر درباره كدام موضوع ها تحقيق مى كنيد؟

چندين پروژه تحقيقاتى به موازات هم در حال انجام دارم. يكى از آنها طرح «گودز» (goods:great abservatory origin deep survey) است. در اين طرح با استفاده از تلسكوپ هاى بزرگ زمينى و فضايى انواع داده ها در طول موج هاى متفاوت جمع آورى شده اند. از هر طول موج اطلاعات خاصى استخراج مى شود كه پس از تركيب همه آنها يك تصوير چندبعدى از كهكشان ها يا جهان به دست مى آيد. از روى اين تصوير ها مى توان پارامتر هاى كيهان شناسى از جمله باز يا بسته بودن جهان، آينده جهان، چگونگى شكل گيرى كهكشان ها و غيره را اندازه گيرى كرد. پروژه بعدى، بزرگ ترين طرح من است كه با استفاده از تلسكوپ هابل انجام مى شود. اين طرح درباره خوشه هاى كهكشانى است و به سئوال «چگونه خوشه هاى كهكشانى در مقاطع مختلف زمانى در طول عمر جهان به وجود آمده اند؟» جواب مى گويد. طرح ديگر من مشاهدات فراژرف هابل(UDF: Ultra Deep Field) است. عميق ترين تصويرى كه تا به حال بشر از جهان گرفته است. در اين پروژه مى توان دورترين نقاط جهان را مشاهده كرد و آن قدر دور رفت كه به ابتداى جهان رسيد. زيرا هر چه در آسمان به دوردست ها رويد در حقيقت در زمان به عقب رفته ايد. با استفاده از طرح فراژرف به كهكشان هايى رسيده ايم كه نور ساطع شده از آنها به زمانى برمى گردد كه جهان تنها 10 درصد عمر فعلى اش را داشته! يعنى به كهكشان هايى رسيده ايم كه بسيار جوان هستند؛ دورترين كهكشان هايى كه تا به امروز بشر يافته است و با استفاده از آنها مى تواند سير تحول كهكشان ها را مطالعه كند. من زمانى را مطالعه مى كنم كه كهكشان ها در آن زمان بسيار جوان بوده اند.

o آيا سن عالم را نيز حدس زده ايد؟

بله طبق اندازه گيرى ما طول سن عالم به حدود 14 ميليارد سال مى رسد و با توجه به ابرنواختر ها پارامتر هاى كيهانى را نيز مى توان اندازه گرفت و متوجه شد كه جهان باز است يا بسته.

o اين پروژه ها تا چه مرحله اى پيش رفته اند؟

همه طر ح ها مرحله نهايى را طى كرده اند و هر كس در دنيا مى تواند از نتايج آنها استفاده كند.

o پروژه ها چگونه و طى چه مراحلى به شما پيشنهاد مى شوند؟

روش انجام كار اينگونه است كه طرح ها را خودمان انتخاب كنيم. پروژه هاى پيشنهادى داراى چندين ويژگى هستند كه از جمله مهم ترين آنها تكرارى نبودن پروژه و ديگرى پاسخگويى به يك سئوال اساسى در زمينه نجوم است. پس از انتخاب طرح، برنامه منظم و دقيقى شامل نحوه كار و وسايل و داده هاى مورد نياز (proposal) تهيه مى شوند تا مدت زمان كار با تلسكوپ هاى بزرگ سنجيده شود. اين مرحله سخت ترين بخش كار است؛ زيرا وقت چنين تلسكوپ هايى بسيار ارزشمند و هزينه بردار است. مشاهده با تلسكوپ هابل حدود 350 هزار دلار براى هر ساعت و با تلسكوپ هاى 8 مترى، 70 الى 80 هزار دلار براى يك شب هزينه دارد. بنابراين هر مقاله علمى شامل مراحل مختلف طرح مورد نظر را يك گروه از متخصصان بررسى مى كنند و اگر ارزش علمى آن تاييد شود زمان استفاده از تلسكوپ ها در اختيار محقق قرار مى گيرد.

o چرا تحقيق در رشته نجوم در ايران با مشكل مواجه مى شود؟ چه اقداماتى مى توان در اين باره انجام داد؟

كمبود امكانات و راه هاى انتقال علوم جديد به كشور از عمده ترين عامل هاى بروز اين نوع مشكلات هستند. آخرين علوم انتقال يافته مربوط به دهه هاى 1950 تا 1970 ميلادى است كه افرادى در رشته هاى مختلف نجوم مانند اختر شناسى و كيهان شناسى تحصيل كرده اند و اين دانش ها را به ايران انتقال داده اند. در حالى كه امروزه علوم جديد تغيير يافته اند و قابل مقايسه با علوم قديمى نيست.افراد محدودى در مقاطع و رشته هاى مختلف در ايران هستند كه مى توانند ايده هاى جديد را به دانشجويان ما انتقال دهند كه به نظر من محدود بودن رابطه ميان افراد متخصص داخلى و خارجى اين مشكل را تشديد كرده است.در حالى كه مى توان با ارسال دانشجويان به كنفرانس هاى بين المللى و ورود محققان خارجى به دانشگاه ها دانشجويان را با شيوه هاى جديد كيهان شناسى و… آشنا كرد و اقدام موثرى در حل اين مشكل انجام داد.

o شما به عنوان يك محقق چگونه اطلاعات نو و تازه را مى يابيد، آيا اين راه ها در ايران نيز كار بردى خواهند داشت؟

راه هاى مختلفى براى دسترسى به اطلاعات تخصصى روز وجود دارند. از جمله اين روش ها مى توان به گفت وگو با همكاران متخصص اشاره كرد. در هر رشته علمى تعداد بسيار محدودى كارشناس در ايران وجود دارند و عملاً اين فرآيند اتفاق نمى افتد. راه دوم آگاه بودن از تمام تحقيقاتى است كه در تخصص هاى علمى مختلف در سطح دنيا انجام مى شوند و هر متخصصى بايد بتواند براى پاسخگويى به پرسش هاى بنيادى خود سئوالاتى را طرح كند و براى يافتن جواب آنها تحقيق كند. اما گروهى از اطلاعات نيز از اينترنت، مقالات موجود در مجلات يا ژورنال هاى تخصصى حاصل مى شوند و در برخى موارد نيز اطلاعات با روش هاى مختلف همچون «آموزش دادن» به محققان و دانشجويان انتقال مى يابند.

o از ميان راه هاى انتقال اطلاعات كه به آنها اشاره كرديد كدام يك در ايران رايج هستند؟

مطالعه ژورنال ها و استفاده از اينترنت كاربرد دارند كه بسيار مفيد هستند.

o آيا محققان متخصص اطلاعات حاصل از پروژه هايشان را بدون تغيير اطلاع رسانى مى كنند؟

اطلاعات تخصصى كه ميان دو متخصص يا رشته هاى علمى مشترك انتقال مى يابند نياز به تغيير ندارند چون كاملاً درك مى شوند. اما زمانى كه يك متخصص وارد سمينارى مى شود كه متخصصان علمى رشته هاى مختلف و يا عموم مردم حضور دارند بايد به زبان قابل فهم مخاطبان سخن بگويد زيرا زبان بيان مفاهيم براى افراد متخصص و افراد عادى جامعه بسيار متفاوت است.

o ترويج و اشاعه اطلاعات در سطح عموم جامعه ايران چگونه حاصل مى شود؟

اطلاع رسانى از طريق سايت هاى اينترنتى، برگزارى سمينار ها و مطبوعات به اين موضوع كمك مى كند. اينكه حداقل در هفته يك يا چند مرتبه يك مطلب علمى هر چند كوچك به زبان ساده و قابل فهم براى غيرمتخصصان نگارش شود بسيار تاثير گذار است.

برگزارى سخنرانى هاى عمومى براى عموم مردم درباره مسائل علمى مختلف در فرهنگسرا ها سبب ارتقاى سطح علمى مردم است. شايد نقش راديو و تلويزيون در اين ميان از همه مهم تر باشد. زيرا افراد علاقه مند به دانستن مسائل علمى مختلف مى توانند هنگام رفتن به سركارشان در اتومبيل يا هنگام كار يا در خانه به راحتى به راديو گوش دهند. در حالى كه همين افراد شايد هرگز نتوانند به فرهنگسر اها بيايند و يا روزنامه بخوانند. صحبت در اين باره بسيار حائز اهميت است، چرا كه انتقال علوم به درون جامعه سبب درك بهتر و ايجاد تفكر علمى در ميان مردم عامى است.

o ساده بيان كردن مفاهيم علمى خود يك هنر است كه با اشاره به پيشينه هاى تاريخى و فرهنگى مردم كه در ضرب المثل ها، حكايت ها و... فراهم آمده اند حاصل مى شوند. شما به عنوان يك متخصص براى اشاعه نتيجه تحقيقات تان تا چه اندازه با اين پيشينه ها آشنا هستيد و از آنها استفاده مى كنيد؟

حساسيت من در ترويج علم در كشور خودم بسيار بيشتر است. به همين دليل سعى مى كنم مرتب به ايران سفر كنم تا با دانشجويان و علاقه مندان به نجوم ديدار كنم و با حضور در سمينار هاى دانشگاه ها با دانشجويانى كه به اين رشته علاقه مندند ملاقات و صحبت مى كنم. البته در سخنرانى ها سعى دارم تا صحبت هايم را با اشعار شعرا و فلاسفه ايرانى مثل مولانا، سعدى و… تطبيق دهم تا از خشك بودن علم بكاهم.در سفر به كشور هاى اروپايى و… نيز مسائل علمى را به زبان ساده و منطبق با طرز فكر فلاسفه قديمى آنها مطرح مى كنم تا جالب و قابل فهم براى همه باشد. اما نكته اى كه در اينگونه موارد بايد بسيار دقت كرد، تغيير ندادن مفهوم مطالب علمى است تا مبادا مردم از مسائل علمى برداشت هاى غلطى نداشته باشند و به خرافه كشيده نشوند! اين بخش كار بسيار مشكل است زيرا فكر تك تك مردم را نمى توان كنترل كرد.

o آيا به خرافه در علم معتقديد؟

البته خرافات در علم وجود ندارد. معضل ما مربوط به سوءتفاهم هاى علمى است كه سبب مى شوند مردم مسائل علمى را اشتباه بفهمند. براى نمونه آنچه مردم از يوفو (Unknown Flying Object=UFO) به غلط مى دانند، خرافه نيست بلكه مفهوم نادرست اين تكنولوژى است. مدت ها پيش يك راننده تاكسى در ايران به محض آنكه متوجه شد من منجم هستم از من پرسيد: معنى هفت آسمان چيست؟ در حقيقت هفت آسمان وجود ندارد. ذهنيت او از هفت آسمان همان اصطلاحاتى است كه در تاريخ و ادبيات ما وجود دارند و نمى توان اسمش را خرافه گذاشت. اما مهم است بدانيم مبارزه نكردن با همين سوءتفاهم ها سطح علمى جامعه را پايين مى آورد.

o سطح علمى جامعه ايران در مقايسه با مردم كشور هاى ديگر چگونه ارزيابى مى شود؟

سطح علمى مردم ايران و كشور هاى طراز اول مثل آمريكا، انگليس و... يكسان است.تنها تفاوت موجود، تفاوت فرهنگى است. حتى مى توانم بگويم سطح علمى عمومى مردم ايران بالاتر از سطح علمى مردم آمريكاست البته بدون در نظر گرفتن بعضى از ايالت ها.اگر مقايسه در سطح جوان ها در محدوده سنى 20 تا 30 سال باشد حدود بيش از 80 درصد ستاره شناسان آماتور ايرانى جوان هاى زير 30 سال هستند، در حالى كه حدود 80 درصد اين منجمان بالاى 60 سال، سن دارند. با داشتن چنين استعداد هايى در ايران بايد سعى كنيم آنها را درست تربيت كنيم تا به آنها كمك شود در اين راه به اشتباهات علمى و خرافه نرسند. آنها را به سمتى سوق دهيم كه در مورد مسائل علمى جديد فكر كنند نه در مورد مطالبى كه سال ها پيش در كتا ب هاى قديمى نوشته شده اند.

o با توجه به صحبت هاى شما، پس چرا رشد علوم در ايران تا اين حد كند است؟ علت هاى مختلفى وجود دارند مانند مسائل فرهنگى و... اما مهم ترين آنها بحث عدم مديريت علمى در كشورمان است. يا به زبانى ديگر مى توان گفت مشكل ما بى سوادى با سواد هاى ماست. در ايران افرادى كه خود را باسواد مى دانند در حقيقت بى سواد هستند و مديران مديريت علمى را نمى شناسند. چكيده كلام آنكه كار دست كاردان نيست. همه خودشان را متخصص مى دانند در حالى كه يك شبه نمى توان متخصص تمامى علوم شد.در حال حاضر مى خواهيم رصدخانه ملى بسازيم كه در شرايط خوب كه 5 سال ديگر آماده مى شود. اما بايد دانست هدفمان از برپايى اين رصدخانه چيست؟ مى خواهيم جامعه را به نجوم علاقه مند كنيم؟ سطح علمى جامعه را بالا ببريم؟ يا با كشور هايى كه تلسكوپ هاى ،5 8 و 10 مترى دارند رقابت كنيم؟ هيچ كدام از اينها عملى نمى شوند. مى دانيد چرا؟ چون ما تا 5 سال ديگر يك تلسكوپ 2 مترى در كشورمان خواهيم داشت در حالى كه امروز در دنيا، در تلسكوپ هاى 2 مترى را مى بندند و تا 6 سال آينده تلسكوپ هاى 6 مترى به فضا مى روند. البته مردم ما هم در ايجاد اين مشكلات دخيل هستند چرا كه از مديران نمى پرسند كه بودجه هاى مملكت را صرف چه كارى مى كنند؟ و مديران هم بالطبع پاسخگوى مردم نمى شوند.معمولاً نياز هاى علمى جامعه ما همان نياز هاى كشور هاى ديگر در نظر گرفته مى شوند.محقق ايرانى با ايده هاى رايج در كشور هاى ديگر سئوال مى آفريند در حالى كه محقق خارجى با استفاده از نياز هاى علمى جامعه اش پروژه هايى را طرح مى كند. نتيجه آن شده كه نياز هاى علمى جامعه ما ناشناخته مانده اند و آن قدر ابتدايى هستند كه هيچ كس براى تعيين اولويت و پاسخگويى به آنها تلاشى نمى كند.

منبع :www.sharghnewspaper.com