یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
-
عضویت : جمعه ۱۳۸۶/۶/۲ - ۲۱:۰۷
پست: 1412-
سپاس: 6
یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
نوشته زير، ترجمه متنی است که گالیلئو گالیله در سال 1633، به عنوان اعتراف و توبه نامه،
در دادگاه کلیسا خوانده است. در این متن گالیله میگوید:
"در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم
دارم و با دستهای خود لمس می کنم، توبه می کنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می کنم و آنرا منفور و مطرود می نمایم..."
تمام اعترافات ساختگی در تاریخ سرنوشت یکسانی داشته اند...
میگویند گالیله که در زمان این دادگاه 69 سال سن داشته است،تعمداً با هفتاد ساله معرفی کردن خود، سعی کرده اعترافاتش را از اعتبار ساقط کند.
=========
این موضوع به دلیل ارتباط نزدیکی که با بخش فیزیک تالار دارد احتمالا به زودی به تالار اصلی اش منتقل خواهد شد
در دادگاه کلیسا خوانده است. در این متن گالیله میگوید:
"در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم
دارم و با دستهای خود لمس می کنم، توبه می کنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می کنم و آنرا منفور و مطرود می نمایم..."
تمام اعترافات ساختگی در تاریخ سرنوشت یکسانی داشته اند...
میگویند گالیله که در زمان این دادگاه 69 سال سن داشته است،تعمداً با هفتاد ساله معرفی کردن خود، سعی کرده اعترافاتش را از اعتبار ساقط کند.
=========
این موضوع به دلیل ارتباط نزدیکی که با بخش فیزیک تالار دارد احتمالا به زودی به تالار اصلی اش منتقل خواهد شد
-
عضویت : جمعه ۱۳۸۶/۶/۲ - ۲۱:۰۷
پست: 1412-
سپاس: 6
Re: یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
فکر میکنم 22 بازدید کافی باشد، لطفا این تاپیک را به بخش فیزیک مکانیک و حرکت منتقل کنید
-
عضویت : جمعه ۱۳۸۶/۶/۲ - ۲۱:۰۷
پست: 1412-
سپاس: 6
Re: یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
توبه، يا مرگ؟
شيوا فرهمند راد
شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸
واداشتن زندانى به "اعتراف" و "توبه" زير شكنجه شايد قدمتى به اندازهى تاريخ جامعهى انسانى داشتهباشد. سدههاى ميانى و دوران فعاليت دادگاههاى تفتيش عقايد مسيحى (انكيزيسيون Inquisition) را نيز شايد بتوان اوج رواج اين روشها به شمار آورد. از همين دوران است كه ما با سرگذشت جوردانو برونو و گاليلئو گاليلئى آشنا هستيم. هر دو با پژوهشهاى اخترشناسى مىدانستند كه زمين مركز هستى نيست و بر گرد خورشيد مىگردد. كليسائيان (تا همين سدهى گذشته) مىگفتند كه خورشيد بر گرد زمين مىگردد و از اين رو نخست برونو را در سال ۱۶۰۰ و سپس گاليلئى را در سال ۱۶۳۲ در محضر پاپ به توبه و برائتجستن از گفتههاى كفرآميز فرا خواندند. برونو سر فرود نياورد و تن به آتش نادانان سپرد، اما گاليلئى "توبه" كرد و جان بهدر برد.
جنجال بزرگ بعدى ِ "اعتراف" گرفتن از زندانيان و دادگاههاى نمايشى را ئيوسيف استالين و همكارانش در دههى ۱۹۳۰ در اتحاد شوروى سابق بهراه انداختند. در طول آن بازجوئىها و دادگاهها بهترين اعضاى حزب كمونيست و دانشمندان و پژوهشگران و نويسندگان را زير شكنجه و به بهانهى اين كه با "اعتراف" خود به كشور و حزب و انقلاب و شخص استالين خدمت مىكنند، وا داشتند كه به گناهان ناكردهاى اعتراف كنند تا سپس اعدام شوند يا در اردوگاههاى سيبرى جان دهند.
اما سود جستن از تلويزيون براى نشان دادن اعتراف و توبهى زندانى به همگان، بيش از نزديك به ۵۰ سال سابقه ندارد. نخستين بار در ايالات متحده امريكا بود كه بازپرسى از متهمان و قربانيان "مككارتيسم" را در مجلس سنا با تلويزيون در سطح كشور نشان دادند. بيست سال پس از آن، در دههى ۱۳۵۰ و به بركت گسترش شبكهى تلويزيونى در ايران، اكنون نوبت پرويز ثابتى، "مقام امنيتى" بلندآوازهى ساواك شاهنشاهى بود كه هر جنبندهاى را كه جرئت نفس كشيدن داشت پاى "مصاحبه"ها، "اعتراف"ها، و "توبه"هاى تلويزيونى بكشاند: از پرويز نيكخواه سوپر انقلابى و غلامحسين ساعدى نمايشنامهنويس، تا پرويز قليچخانى فوتباليست و عباس ميلانى دانشجوى تازه از خارج برگشته و كوروش لاشائى، تا چريكها و مجاهدينى كه بخت ياريشان نمىكرد، كپسول سيانورى كه زير زبان داشتند عمل نمىكرد، زنده به چنگ ساواك مىافتادند، زير شكنجه هم جان نمىدادند، و برخىشان در برابر دوربين تلويزيون نشانده مىشدند. برنامههاى تلويزيونى ايران در سالهاى ۱۳۵۴ تا ۵۶ پر از اين "نمايشنامه"ها بود.
...
همه مقاله را در اينجا بخوانيد:
http://web.comhem.se/shivaf/Towbe.htm
و يا در اينجا:
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/think/more/19045/
شيوا فرهمند راد
شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۸
واداشتن زندانى به "اعتراف" و "توبه" زير شكنجه شايد قدمتى به اندازهى تاريخ جامعهى انسانى داشتهباشد. سدههاى ميانى و دوران فعاليت دادگاههاى تفتيش عقايد مسيحى (انكيزيسيون Inquisition) را نيز شايد بتوان اوج رواج اين روشها به شمار آورد. از همين دوران است كه ما با سرگذشت جوردانو برونو و گاليلئو گاليلئى آشنا هستيم. هر دو با پژوهشهاى اخترشناسى مىدانستند كه زمين مركز هستى نيست و بر گرد خورشيد مىگردد. كليسائيان (تا همين سدهى گذشته) مىگفتند كه خورشيد بر گرد زمين مىگردد و از اين رو نخست برونو را در سال ۱۶۰۰ و سپس گاليلئى را در سال ۱۶۳۲ در محضر پاپ به توبه و برائتجستن از گفتههاى كفرآميز فرا خواندند. برونو سر فرود نياورد و تن به آتش نادانان سپرد، اما گاليلئى "توبه" كرد و جان بهدر برد.
جنجال بزرگ بعدى ِ "اعتراف" گرفتن از زندانيان و دادگاههاى نمايشى را ئيوسيف استالين و همكارانش در دههى ۱۹۳۰ در اتحاد شوروى سابق بهراه انداختند. در طول آن بازجوئىها و دادگاهها بهترين اعضاى حزب كمونيست و دانشمندان و پژوهشگران و نويسندگان را زير شكنجه و به بهانهى اين كه با "اعتراف" خود به كشور و حزب و انقلاب و شخص استالين خدمت مىكنند، وا داشتند كه به گناهان ناكردهاى اعتراف كنند تا سپس اعدام شوند يا در اردوگاههاى سيبرى جان دهند.
اما سود جستن از تلويزيون براى نشان دادن اعتراف و توبهى زندانى به همگان، بيش از نزديك به ۵۰ سال سابقه ندارد. نخستين بار در ايالات متحده امريكا بود كه بازپرسى از متهمان و قربانيان "مككارتيسم" را در مجلس سنا با تلويزيون در سطح كشور نشان دادند. بيست سال پس از آن، در دههى ۱۳۵۰ و به بركت گسترش شبكهى تلويزيونى در ايران، اكنون نوبت پرويز ثابتى، "مقام امنيتى" بلندآوازهى ساواك شاهنشاهى بود كه هر جنبندهاى را كه جرئت نفس كشيدن داشت پاى "مصاحبه"ها، "اعتراف"ها، و "توبه"هاى تلويزيونى بكشاند: از پرويز نيكخواه سوپر انقلابى و غلامحسين ساعدى نمايشنامهنويس، تا پرويز قليچخانى فوتباليست و عباس ميلانى دانشجوى تازه از خارج برگشته و كوروش لاشائى، تا چريكها و مجاهدينى كه بخت ياريشان نمىكرد، كپسول سيانورى كه زير زبان داشتند عمل نمىكرد، زنده به چنگ ساواك مىافتادند، زير شكنجه هم جان نمىدادند، و برخىشان در برابر دوربين تلويزيون نشانده مىشدند. برنامههاى تلويزيونى ايران در سالهاى ۱۳۵۴ تا ۵۶ پر از اين "نمايشنامه"ها بود.
...
همه مقاله را در اينجا بخوانيد:
http://web.comhem.se/shivaf/Towbe.htm
و يا در اينجا:
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/think/more/19045/
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
واقعا خسته نباشید
کارتون عالیه
ادامه بدین
کارتون عالیه
ادامه بدین
و حقیقت آئینه ای بود
که از دستان خداوند به زمین افتاد
و شکست ...
پس هر کس تکه ای برداشت و خود را در آن دید
و پنداشت ، حقیقت در دست اوست !
حقیقت اما
در میان مردمان پخش بود ...
بخشی از انجیل یوحنا
که از دستان خداوند به زمین افتاد
و شکست ...
پس هر کس تکه ای برداشت و خود را در آن دید
و پنداشت ، حقیقت در دست اوست !
حقیقت اما
در میان مردمان پخش بود ...
بخشی از انجیل یوحنا
-
عضویت : جمعه ۱۳۸۶/۶/۲ - ۲۱:۰۷
پست: 1412-
سپاس: 6
-
عضویت : جمعه ۱۳۸۶/۶/۲ - ۲۱:۰۷
پست: 1412-
سپاس: 6
Re: یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
یک هیئت از گرجستان برای ملاقات با استالین به مسکو آمده بود.
بعد از جلسه استالین متوجه شد که پیپ اش گم شده و از رئیس
"کا گ ب" (K.G.B) خواست تا ببیند كه آیا کسی از هیات گرجی پیپ او را
برداشته یا نه... بعد از نیم ساعت ، استالین پیپ اش را در کشوی میزش پیدا کرد و
از رئیس "کا.گ.ب" خواست که هیئت گرجی را آزاد کند.
رئیس کا.گ.ب گفت:« متاسفم رفیق، كمي دير خبر داديد! تقریبا نصف
هیئت اقرار کرده اند که پیپ را برداشته اند و بقیه هم زير بازجویی از
دست رفتند (مردند!)
نقل از وبگاه آرش سيگارچي
---------------------------------------------------------------
شايد اين داستان،با اين درجه از اغراق،واقعا در مسكو اتفاق
نيفتاده باشد اما حكومت ايران هم از آن كشورهايي است كه
افتخارش را داشته كه آن را به واقعيت بدل كند!! به هر روي،
تا نباشد چيزكي/ مردم نگويند چيزها...
بعد از جلسه استالین متوجه شد که پیپ اش گم شده و از رئیس
"کا گ ب" (K.G.B) خواست تا ببیند كه آیا کسی از هیات گرجی پیپ او را
برداشته یا نه... بعد از نیم ساعت ، استالین پیپ اش را در کشوی میزش پیدا کرد و
از رئیس "کا.گ.ب" خواست که هیئت گرجی را آزاد کند.
رئیس کا.گ.ب گفت:« متاسفم رفیق، كمي دير خبر داديد! تقریبا نصف
هیئت اقرار کرده اند که پیپ را برداشته اند و بقیه هم زير بازجویی از
دست رفتند (مردند!)
نقل از وبگاه آرش سيگارچي
---------------------------------------------------------------
شايد اين داستان،با اين درجه از اغراق،واقعا در مسكو اتفاق
نيفتاده باشد اما حكومت ايران هم از آن كشورهايي است كه
افتخارش را داشته كه آن را به واقعيت بدل كند!! به هر روي،
تا نباشد چيزكي/ مردم نگويند چيزها...
Re: یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
پين نوشته شده:یک هیئت از گرجستان برای ملاقات با استالین به مسکو آمده بود.
بعد از جلسه استالین متوجه شد که پیپ اش گم شده و از رئیس
"کا گ ب" (K.G.B) خواست تا ببیند كه آیا کسی از هیات گرجی پیپ او را
برداشته یا نه... بعد از نیم ساعت ، استالین پیپ اش را در کشوی میزش پیدا کرد و
از رئیس "کا.گ.ب" خواست که هیئت گرجی را آزاد کند.
رئیس کا.گ.ب گفت:« متاسفم رفیق، كمي دير خبر داديد! تقریبا نصف
هیئت اقرار کرده اند که پیپ را برداشته اند و بقیه هم زير بازجویی از
دست رفتند (مردند!)
نقل از وبگاه آرش سيگارچي
---------------------------------------------------------------
شايد اين داستان،با اين درجه از اغراق،واقعا در مسكو اتفاق
نيفتاده باشد اما حكومت ايران هم از آن كشورهايي است كه
افتخارش را داشته كه آن را به واقعيت بدل كند!! به هر روي،
تا نباشد چيزكي/ مردم نگويند چيزها...
و حقیقت آئینه ای بود
که از دستان خداوند به زمین افتاد
و شکست ...
پس هر کس تکه ای برداشت و خود را در آن دید
و پنداشت ، حقیقت در دست اوست !
حقیقت اما
در میان مردمان پخش بود ...
بخشی از انجیل یوحنا
که از دستان خداوند به زمین افتاد
و شکست ...
پس هر کس تکه ای برداشت و خود را در آن دید
و پنداشت ، حقیقت در دست اوست !
حقیقت اما
در میان مردمان پخش بود ...
بخشی از انجیل یوحنا
Re: یادش بخیر، اعترافات گالیله سال 1633
[...]
حکم دادگاه تفتیش عقاید
حکمی که دادگاه به گالیله ابلاغ کرد، در متون گوناگون متفاوت است، و درونمایهی آن بدین قرار است:
«عالیجنابان کاردینالهای محکمۀ تفتیش عقاید در ۲۲ ژوئن ۱۶۳۳ آرای خود را به ترتیب زیر اعلام میکنند:
نخست آن که نظرگاهی که خورشید را ثابت و مرکز جهان میداند، از دیدگاه فلسفی انحرافی و کفرآمیز است، زیرا نص صریح کتاب مقدس را نقض میکند. دیگر آن که این نظرگاه که زمین مرکز جهان نیست، بلکه با حرکتی دائمی به دور خورشید میچرخد، با ایمان دینی مغایرت دارد.
با تائیدات حضرت عیسی مسیح و مادر مقدس مریم عذرا، حکم نهایی خود را چنین اعلام میکنیم: گالیله، شما از سوی این مرجع مقدس مظنون به کفر هستید، زیرا به عقایدی متوسل شدهاید که با متون مقدس منافات دارد. شما به این اعتقاد باطل رسیدهاید که خورشید ثابت است و زمین از مشرق به سوی مغرب حرکت میکند، یا این که زمین در مرکز کائنات قرار ندارد.
چگونه بندگان خداوند میتوانند به نظری معتقد باشند که با احکام مقدس آسمانی در تضاد است؟ هرجا نظریهای با احکام الهی مغایر باشد، لاجرم باید در آن نظرات تردید کرد و شائبۀ کفر و فساد را از آنها زدود.... گالیله، شما از فیض الهی محروم شده و به اشد مجازات محکوم میشوید.»
هفت کاردینال ارشد بر حکم تکفیر گالیله مهر تائید زدند.
اعترافات گالیله
گالیله در برابر دادگاه متنی را قرائت کرد که برای تبرئۀ خود از پیش آماده کرده بود. او در برابر دادگاه چنین گفت:
«من، گالیلهئو گالیلهئی، فرزند وینچنزو، اهل فلورانس، در سن هفتاد سالگی، در این دادگاه معدلت حاضر شده، در برابر شما قضات محکمۀ تفتیش زانو میزنم، بر کتاب مقدس که اینک در برابر من است، دست میگذارم و سوگند یاد میکنم که همواره به این کتاب، یکایک تعالیم و نصایح و مواعظ آن اعتقاد داشته و به لطف خداوند در آینده نیز اعتقاد خواهم داشت.
با هدایت عالیجنابان و طلب مغفرت از درگاه پروردگار آشکارا میگویم: این نظر که خورشید ثابت است و زمین به دور آن میچرخد، نظری سخیف و باطل است که هرگز نباید در جایی تدریس و اشاعه شود. من برائت ابدی خود را از این نظریه اعلام میکنم. حقیقت روشن این است که زمین مسطح و ثابت است، این خورشید و ستارگان هستند که پیوسته دور زمین میچرخند.
در برابر سروران گرامی و همه مسیحیان مایل هستم کمترین شائبۀ بیایمانی را از خود دور کنم. با قلبی پاک و ایمانی استوار از چنین افکار کفرآمیز برائت میجویم. سوگند میخورم که نه به صورت کتبی و نه به شکل شفاهی کلمهای بر خلاف کلام مقدس خداوند ادا نخواهم کرد.
در برابر شما اعلام میکنم که اینک به بطلان و نادرستی عقاید پیشین خود واقف شدهام و نور ایمان به قلبم تابیده است. اکنون هر حکم و جزایی که برایم تعیین شود با میل و رغبت خواهم پذیرفت.
در پایان متذکر میشوم که برای کسب اطمینان از صحت و دقت اعترافات خود، هر آنچه در اینجا گفتم را پیش از این با شعور و هشیاری کامل با خط خود روی کاغذ آوردهام، تا هیچ خللی در آن راه نیابد.»
[...]
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2009/ ... ions.shtml
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست