یه شعر بگو !
یه شعر بگو !
اگه حستون اومد یکی از اشعار خودتون یا شعرایی رو که دوست دارین بذارید (مختصر و مفید )
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمیکند تنها استثمارگران را عوض میکند "برنارد شاو"
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
Re: یه شعر بگو !
روز های بارانی شاعر پرور است
برف
نویسنده های بزرگ خلق میکند
داستان های پاورقی
محصول روزهای آفتابی
رنگین کمان
مخصوص قصه های کودکان
رعد و برق
کاراگاه ها را وارد نوشته میکند
توفان
فیلسوف میزاید
و روز های ابری
به پاره کردن
همه ی آنچه روز های قبل
نوشته شده
میگذرد
برف
نویسنده های بزرگ خلق میکند
داستان های پاورقی
محصول روزهای آفتابی
رنگین کمان
مخصوص قصه های کودکان
رعد و برق
کاراگاه ها را وارد نوشته میکند
توفان
فیلسوف میزاید
و روز های ابری
به پاره کردن
همه ی آنچه روز های قبل
نوشته شده
میگذرد
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمیکند تنها استثمارگران را عوض میکند "برنارد شاو"
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
- einstein313
عضویت : یکشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۵ - ۲۰:۱۱
پست: 1054-
سپاس: 91
Re: یه شعر بگو !
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آنجا رفت از اون افزون نخواهد شد
مشو ای دیده نقش غم از لوح سینه حافظ
که زخم تیغ دلدارست و رنگ خون نخواهد شد
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آنجا رفت از اون افزون نخواهد شد
مشو ای دیده نقش غم از لوح سینه حافظ
که زخم تیغ دلدارست و رنگ خون نخواهد شد
اللهم العن قاتلیک یا فاطمه الزهرا
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ ( علیه السلام ) ، وَشٰايَعَتْ وَبٰايَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ
اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ ( علیه السلام ) ، وَشٰايَعَتْ وَبٰايَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ
اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
اسلام به ذات خود ندارد عیبی .......... هر عیب که هست از مسلمانی ماست
- mahsa.elec
محل اقامت: .......
عضویت : یکشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۲۶ - ۰۰:۴۷
پست: 34-
Re: یه شعر بگو !
در این درگه که گه گه که که که که بود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نی آگه
مشو غره به امروزت که از فردا نی آگه
خدایا،ما اگر بد کنیم تورا بنده ی خوب بسیار است
تو اگر مدارا نکنی مارا خدای دیگر کجاست.........؟
تو اگر مدارا نکنی مارا خدای دیگر کجاست.........؟
Re: یه شعر بگو !
پر کن پیاله را
که این آب آتشین
دیریست ره به حال خرابم نمیبرد
زین جامها که در پی هم میشود تهی
گرداب می رباید و آبم نمیبرد
من با سمند سرکش و جادویی شراب
تا دور دست عالم پندار رفته ام
تا قله ی غرور
تا دشت پر ستاره ی اندیشه های گرم
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پا
تا شهر یادها .
دیگر شراب هم
جز تا کنار بستر خوابم نمیبرد
هان ای عقاب عشق
از اوج قله های مه آلود دور دست
پرواز ن به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد
آن بی ستاره ام که عقابم نمیبرد
در راه زندگی
با این همه تلاش و تمنا و تشنگی
با این که نامه میکشم از دل که آب آب
دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
پر کن پیاله را
فریدون مشیری
که این آب آتشین
دیریست ره به حال خرابم نمیبرد
زین جامها که در پی هم میشود تهی
گرداب می رباید و آبم نمیبرد
من با سمند سرکش و جادویی شراب
تا دور دست عالم پندار رفته ام
تا قله ی غرور
تا دشت پر ستاره ی اندیشه های گرم
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پا
تا شهر یادها .
دیگر شراب هم
جز تا کنار بستر خوابم نمیبرد
هان ای عقاب عشق
از اوج قله های مه آلود دور دست
پرواز ن به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد
آن بی ستاره ام که عقابم نمیبرد
در راه زندگی
با این همه تلاش و تمنا و تشنگی
با این که نامه میکشم از دل که آب آب
دیگر فریب هم به سرابم نمیبرد
پر کن پیاله را
فریدون مشیری
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمیکند تنها استثمارگران را عوض میکند "برنارد شاو"
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
Re: یه شعر بگو !
آفرین به اعضای اهل شعر و ادب
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمیکند تنها استثمارگران را عوض میکند "برنارد شاو"
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
- شلغم الدین
عضویت : شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۲ - ۱۸:۳۹
پست: 589-
سپاس: 111
- جنسیت:
تماس:
Re: یه شعر بگو !
متاسفانه در حدی نیستم که شعر بگم، گهگاهی خزعبل می سرایم اما شعر نیست...!
«موآیِ» قبیلهی بغلی در تلفظ «ر» مشکل دارد
املت نامه
«صلام بر تو باد. من سهشنبه به رم خواهم آمد تا به حضور پاپ شرفیاب شوم...» امضاء: مسیح مصلوب
نیچه
املت نامه
«صلام بر تو باد. من سهشنبه به رم خواهم آمد تا به حضور پاپ شرفیاب شوم...» امضاء: مسیح مصلوب
نیچه
- Sinasuperman
محل اقامت: تهران
عضویت : دوشنبه ۱۳۸۹/۱/۳۰ - ۱۷:۱۴
پست: 664-
سپاس: 23
تماس:
Re: یه شعر بگو !
شــــوق یار و مـــهر دیــدار توانــــم انــــدوخت
که ز مهر و جام عشاق همی باید ســــوخت
نـنـگر چــــهر مــــن و خــــنده کــــذابه ی مــن
که ز من، جامه ی من زخم همی باید دوخت
سینا.جـــــــــ .
که ز مهر و جام عشاق همی باید ســــوخت
نـنـگر چــــهر مــــن و خــــنده کــــذابه ی مــن
که ز من، جامه ی من زخم همی باید دوخت
سینا.جـــــــــ .
. معما را در اینجا اینجابیابید..
. دیدن این رو از دست ندید.
تو به مردم ایده حرکت به آینده رو خواهی داد، آنها در پشت تو برخواهند خواست، خواهند لغزید و خواهند افتاد و در آخر درخورشید به تو خواهند پیوست؛در آخر تو به اونها کمک خواهی کرد به شگفتی ها دست پیدا کنند...
. دیدن این رو از دست ندید.
تو به مردم ایده حرکت به آینده رو خواهی داد، آنها در پشت تو برخواهند خواست، خواهند لغزید و خواهند افتاد و در آخر درخورشید به تو خواهند پیوست؛در آخر تو به اونها کمک خواهی کرد به شگفتی ها دست پیدا کنند...
- Anne Shirley
محل اقامت: آنجا که خورشید بر می آید
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۲/۲۳ - ۱۵:۱۵
پست: 622-
سپاس: 41
- جنسیت:
Re: یه شعر بگو !
غیرتم کشت که معشوق جهانی لکن
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد
آنکه با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست نداده است.
امام علی(ع)
امام علی(ع)
Re: یه شعر بگو !
باز باران
باز یاد شعر گلچین
یاد گردشهای دیرین
کاش می شد مثل باران
می چکیدم روی شیشه
یا که در جوی خیابان
روی این خلق گریزان
می زدودم ترسهاشان
یا که از دست گدایی
می ربودم بینوایی
می کشیدم در خیابان
بی دلیل و بی بهانه
جفتهای گیر کرده
زیر سقف تنگ خانه
کاش می شد
مثل باران
می دویدم در بیابان
توی کوچه یا خیابان
در مراتع
مرغزاران
شاخساران
کوهساران
...
به چه آزادست باران!
این شعر سروده خودم است آنرا به شما گرامیان تقدیم می کنم.
باز یاد شعر گلچین
یاد گردشهای دیرین
کاش می شد مثل باران
می چکیدم روی شیشه
یا که در جوی خیابان
روی این خلق گریزان
می زدودم ترسهاشان
یا که از دست گدایی
می ربودم بینوایی
می کشیدم در خیابان
بی دلیل و بی بهانه
جفتهای گیر کرده
زیر سقف تنگ خانه
کاش می شد
مثل باران
می دویدم در بیابان
توی کوچه یا خیابان
در مراتع
مرغزاران
شاخساران
کوهساران
...
به چه آزادست باران!
این شعر سروده خودم است آنرا به شما گرامیان تقدیم می کنم.
اگر بتوانید مساله را در ذهن خود نگه دارید، حتما پاسخی برای آن خواهید یافت. "سر ایزاک نیوتن"
Re: یه شعر بگو !
هر که کجرفتار شد بر فرق عالم جا گرفت
باورت گر نیست، بنگر پیچش دستار را
زمانه کجروِشان را بَبَر کشد بیدل
هر آنکه راست بود، خار چشم افلاک است
تواضع گر همی خواهی چو چرخ از راستی بگذر
که بی انگشت کج، نتوان کشید از کوزه روغن را
راست بازان را ز حکمِ کج سرشتان چاره نیست
با کمان اول اطاعت، لازم آمد تیر را
باورت گر نیست، بنگر پیچش دستار را
زمانه کجروِشان را بَبَر کشد بیدل
هر آنکه راست بود، خار چشم افلاک است
تواضع گر همی خواهی چو چرخ از راستی بگذر
که بی انگشت کج، نتوان کشید از کوزه روغن را
راست بازان را ز حکمِ کج سرشتان چاره نیست
با کمان اول اطاعت، لازم آمد تیر را
ضعيفالاراده كسي است كه با هر شكستي بينش او نيز عوض شود. (ادگار آلنپو)
***
میترا از ایزدان باستانی ایرانیان پیش از روزگار زرتشت است، که معنی عهد و پیمان و محبت و خورشید نیز میدهد. نماد او خورشید میباشد،انتخاب نام کاربری بنده هم به همین سبب است،با عرض معذرت؛ خواهشمند است عده ای از دوستان پیغام های بیهوده نگذارند
درباره خدایان باستانی بیشتر بخوانید
Re: یه شعر بگو !
به خاطر شعر قشنگی که خودتون سرودید بهتون تبریک میگم !SARA-N نوشته شده:باز باران
باز یاد شعر گلچین
یاد گردشهای دیرین
....
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمیکند تنها استثمارگران را عوض میکند "برنارد شاو"
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
Re: یه شعر بگو !
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب پا تا سرم ایثار شد
این دگر من نیستم من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم
از طلب پا تا سرم ایثار شد
این دگر من نیستم من نیستم
حیف از آن عمری که با من زیستم
انقلاب ستمدیدگان را آزاد نمیکند تنها استثمارگران را عوض میکند "برنارد شاو"
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "
تجربه نامی است که تمامی افراد بر اشتباهاتشان میگذارند"اسکاروایلد"
هرگز مگذار خنده تو باعث گریه دیگری شود "حسین بهزاد "