مشاعره

[mahshid.m]

روز ماه رمضان زلف میفشان که فقیه / بخورد روزه ی خود را به گمانش که شب است

[father]

تشنگانت به لب ای چشمه ی حیوان!مردند.........تشنه تر انکه تو نزدیک دهانش باشی
سعدی انروز که غوغای قیامت باشد.............چشم دارد که تو منظور نهانش باشی

[einstein313]

یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح

چاره همین بیش نیست، سوختن و ساختن

سعدی

[خروش]

نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست

[Archimedes]

تا چند سخن تراشی و رنده زنی
تا کی به هدف تیر پراکنده زنی
گر یک ورق از علم خموشی خوانی
بسیار بدین گفت و شنو خنده زنی

[عطر یاس]

یادمان باشد که ما خون داده ایم
یک بیابان مرد مجنون داده ایم

یادمان باشد پیام آفتاب
دست نا اهلان نیافتد انقلاب.

[خروش]

به صوت چنگ بگوییم آن حکایت‌ها
که از نهفتن آن دیگ سینه می‌زد جوش
شراب خانگی ترس محتسب خورده
به روی یار بنوشیم و بانگ نوشانوش

[Archimedes]

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند
الا در عاشقان که شب باز کنند

[einstein313]

در بیابان عدم، بی توشه رفتن مشکل است
نیستی در فکر تخم افشانی ای دهقان چرا ؟

هیچ قفلی نیست نگشاید به آه نیمشب
مانده ای در عقده دل اینقدر حیران چرا ؟

صائب

[عطر یاس]

این شهد شهادت را همراه تو می نوشم
چون راه سعادت را در راه تو می دانم

سامان دلم هستی در پیش تو می مانم
لبیك شهادت را همراه تو می خوانم.

[einstein313]

مرا این زخم‌ ها بر سینه از دست خودست، آری

کسی را هر چه در پیش آید ز دست خویش می‌آید


هلالی

[Archimedes]

دل گر چه درین بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست و بسی موی شکافت
گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره‌ای راه نیافت

[mahshid.m]

تلخی اخلاق را اندام موزون حل نکرد
استکانم شد کمر باریک و چایم تلخ ماند

[Archimedes]

دنیا طلبان ز حرص مستند همه
موسی کش و فرعون پرستند همه
هر عهد که با خدای بستند همه
از دوستی حرص شکستند همه

[mahshid.m]

همه را دیده به رویت نگران‌ست ولیک
همه کس را نتوان گفت که بینایی هست