مشاعره

[خروش]

روزی که برف سرخ ببـارد ز آسمـان
بخت سياه اهل هنر، سبز می شود
صائب

[ross]

دو چشم نرگست ، بتخانه دارد
هزاران شاعر دیوانه دارد
نمیدانم نگارم .... کفر گفتم؟
خدا در چشم تو میخانه دارد

[خروش]

دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم

[DARKENERGY]

می‌شوم گل، در گریبان خار می‌افتد مرا
غنچه می‌گردم، گره در کار می‌افتد مرا

صائب

[خروش]

اشکم، ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
خارم، ولی به سایهء گل آرمیده‌ام
با یاد رنگ و بوی تو، ای نو بهار عشق
همچون بنفشه، سر بگریبان کشیده‌ام
رهی معیری

[DARKENERGY]

من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران

هلالی

[خروش]

نشود فاش ِ کسی آنچه میان من و تست
تا اشارات ِ نظر، نامه رسان من و تست
گوش کن! با لب خاموش سخن می‌گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و تست
سایه

[DARKENERGY]

تو که یک روز پراکنده نبودست دلت
صورت حال پراکنده دلان کی دانی

سعدی

[خروش]

یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی
تا از سر صوفی برود علت هستی
سعدی

[●ErFan©]

یک دل و یک جهت و یک رو باش

از دو رویان جهان یک سو باش

[mahshid.m]

شهریارت می شوم ، دار و ندارم می شوی
ماه رویم ! اخترِ دنباله دارم می شوی
؟

[SEVENTY70]

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند

[ross]

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

[mahshid.m]

من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
?

[خروش]

مرهم نمی‌نهی به جراحت نمک مپاش
نوشم نمی‌دهی به دلم نیشتر مزن
سنا (جلال الدین همایی)