جوک + سوتی هایی که دادین!

مدیران انجمن: parse, javad123javad

White

عضویت : جمعه ۱۳۹۱/۵/۱۳ - ۱۲:۳۲


پست: 117

سپاس: 211

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط White »

اس ام اس اوباما به روحانی:
.
.
.
.
گلم رسیدی اس بده smile058

نمایه کاربر
اماتور

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۲۵ - ۱۲:۴۳


پست: 2909

سپاس: 2151

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط اماتور »

parastu2000 نوشته شده:اس ام اس اوباما به روحانی:
.
.
.
.
گلم رسیدی اس بده smile058
حتما اونم میگه : باشه عشقم smile017

White

عضویت : جمعه ۱۳۹۱/۵/۱۳ - ۱۲:۳۲


پست: 117

سپاس: 211

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط White »

مریدی نقل میکرد :
روزی من و تعداد دیگری از مریدان نزد شیخ رفته بودیم من سمت راست ایشان نشسته بودم که ناگهان یکی از مریدان خودشیرین از شیخ پرسید : یاشیخ ! کدامیک از ما نزد شما عزیزتر است ؟
و شیخ قاطعانه انگشت اشاره ی دست خود را با سرعت و قدرت زیادی به سوی صورت من آوردند و فرمودند : ایـــــن !
و از آن روز به بعد من فقط با یک چشم به زندگی خود ادامه دادم …

هـــــــــــــــــــــــــه هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه! :دی

نمایه کاربر
amir_PS

محل اقامت: تهران

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۰/۶/۲۸ - ۱۵:۳۶


پست: 245

سپاس: 52

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط amir_PS »

اخه از پاييز
نه هواي 2نفرش،
نه كوچه هاي پربرگش
نه گريه هاي تنهاييش
نه بارون هاي عاشقانه
هيچ كدوم به ما نرسيد.
لا مصب فقط حساسيت فصليش افتاد به ما كصافط!!!!!!!!!!!!!!

نمایه کاربر
یه دوست

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۱۶ - ۰۱:۰۸


پست: 173

سپاس: 43

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط یه دوست »

amir_PS نوشته شده:اخه از پاييز
نه هواي 2نفرش،
نه كوچه هاي پربرگش
نه گريه هاي تنهاييش
نه بارون هاي عاشقانه
هيچ كدوم به ما نرسيد.
لا مصب فقط حساسيت فصليش افتاد به ما كصافط!!!!!!!!!!!!!!
آخ گفتی...ی خیابون تو آبعلی دیدم عجب خیابون باحالی بود
عین تو فیلما smile017

نمایه کاربر
amir_PS

محل اقامت: تهران

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۰/۶/۲۸ - ۱۵:۳۶


پست: 245

سپاس: 52

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط amir_PS »

امروز ی کلیپس دیدم ک ی دختره ازش اویزون بود smile024

نمایه کاربر
amir_PS

محل اقامت: تهران

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۰/۶/۲۸ - ۱۵:۳۶


پست: 245

سپاس: 52

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط amir_PS »

تا حالا دقت کردین چقدر حال میده بعد از این که از 1 سفر برمی گردیم بریم دست شویی خونه خودمون؟

jjbk

عضویت : جمعه ۱۳۹۲/۷/۵ - ۰۲:۳۲


پست: 0



Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!!!

پست توسط jjbk »

DARKENERGY نوشته شده:عزيزم
هرچي دلت ميخواد به خودت برس
مهم اينه كه به ما نميرسي!!!!!

دارک جون، بیخیال دو نفر حسود.

نمایه کاربر
DARKENERGY

نام: Melina

محل اقامت: krj_teh

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷


پست: 7033

سپاس: 4152

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط DARKENERGY »

بعضیا همچین خوشحال شدن از پرواز مستقیم ایران به آمریکا انگار مجبور بودن هفته‌ای یه بار این مسیر رو غیرمستقیم برن و بیان smile021

*

آنکه رفت، به حُرمت آنچه با خود برد حقِ بازگشت ندارد

*

آدمی که از آفتابِ صبح گرم نشه، از آفتاب غروب گرم نمیشه

rappelle_toi: l'amour devrait te faire sentir bien

نمایه کاربر
DARKENERGY

نام: Melina

محل اقامت: krj_teh

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۸ - ۱۳:۲۷


پست: 7033

سپاس: 4152

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط DARKENERGY »

دانشجوي حاضرجواب به این میگن :))
________________

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ . ﻭﻟﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﻭ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :
ﮔﺎﻭﻫﺎ ﺑﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻏﺬﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ . ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺑﻠﻪ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻡ ﯾﻪ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﺸﯿﻨﻢ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﻣوقع ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺰﻧﻪ ﺩﻫﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﺭﻭ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﻨﻪ ! ﺳﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﺭﻗﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﺭﻭ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻮ ﭘﺎﺱ ﮐﻨﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ ﺍﮔﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﺪﯼ ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯿﺪﻡ . ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﺍﯾﻨﻪ :
ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ : ﮐﯿﺴﻪ ﭘﺮ ﭘﻮﻝ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﻮﻟﻪ !
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ﺑﻠﻪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ! ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰﯾﻮ ﻭﺭﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ” ﮔﺎﻭ ” ﻭ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ . ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﯿﺮﺭﻭﻥ ﻭﻟﯽ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﻀﺎﺗﻮﻧﻮ ﺯﺩﯾﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﻤﺮﻩ ﻣﻨﻮ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﯽ.
smile035 smile035 smile035

*

آنکه رفت، به حُرمت آنچه با خود برد حقِ بازگشت ندارد

*

آدمی که از آفتابِ صبح گرم نشه، از آفتاب غروب گرم نمیشه

rappelle_toi: l'amour devrait te faire sentir bien

نمایه کاربر
MetaZehn

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۳/۹ - ۲۰:۵۵


پست: 1025

سپاس: 112

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط MetaZehn »

يه نفر كور و كر و چلاق ميره مكه و هى به شيطان سنگ ميزده... شيطان از طرف ميپرسه: چشمت چرا كوره؟ ميگه: خداداديههه. ميپرسه گوشت چرا كره؟ ميگه خداداديهههه. ميپرسه پات چرا چلاقه؟ ميگه خداداديهههه. شيطان قاطى ميكنه ميگه خب مرتيكه پس چرا به من سنگ ميزنى!!!

نمایه کاربر
kimiya2000

نام: كيميا ابريشمي فر

محل اقامت: همدان

عضویت : چهارشنبه ۱۳۹۲/۳/۱۵ - ۱۴:۳۲


پست: 7

سپاس: 1

جنسیت:

تماس:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط kimiya2000 »

DARKENERGY نوشته شده:دانشجوي حاضرجواب به این میگن :))
________________

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ . ﻭﻟﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﻭ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :
ﮔﺎﻭﻫﺎ ﺑﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻏﺬﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ . ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺑﻠﻪ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻡ ﯾﻪ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﺸﯿﻨﻢ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﻣوقع ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺰﻧﻪ ﺩﻫﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﺭﻭ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﮐﻨﻪ ! ﺳﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﺭﻗﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﺭﻭ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻮ ﭘﺎﺱ ﮐﻨﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ ﺍﮔﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﺪﯼ ﻧﻤﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯿﺪﻡ . ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﺍﯾﻨﻪ :
ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ : ﮐﯿﺴﻪ ﭘﺮ ﭘﻮﻝ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ : ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺷﻌﻮﺭ ﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﭘﻮﻟﻪ !
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ: ﺑﻠﻪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ! ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰﯾﻮ ﻭﺭﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ !
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻮﻧﺶ ﺑﻪ ﺟﻮﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ” ﮔﺎﻭ ” ﻭ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ . ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻪ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﯿﺮﺭﻭﻥ ﻭﻟﯽ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﭘﺎﯼ ﺑﺮﮔﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﻀﺎﺗﻮﻧﻮ ﺯﺩﯾﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﻤﺮﻩ ﻣﻨﻮ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﯽ.
smile035 smile035 smile035
smile015 smile015 smile015 smile015
به اين ميگن دانشـــــــــــــــــــــــــــجو
شاید زندگی آن جشنی نباشد که انتظارش را داشتی اما حالا که به ان دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص!

نمایه کاربر
نوآور

محل اقامت: اصفهان

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۸/۱۶ - ۱۹:۱۵


پست: 948

سپاس: 1323

جنسیت:

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط نوآور »

MetaZehn نوشته شده:يه نفر كور و كر و چلاق ميره مكه و هى به شيطان سنگ ميزده... شيطان از طرف ميپرسه: چشمت چرا كوره؟ ميگه: خداداديههه. ميپرسه گوشت چرا كره؟ ميگه خداداديهههه. ميپرسه پات چرا چلاقه؟ ميگه خداداديهههه. شيطان قاطى ميكنه ميگه خب مرتيكه پس چرا به من سنگ ميزنى!!!
ببخشید؛ اگه کر بوده، چطور حرفهای طرف رو می فهمیده؟! حتی با زبون اشاره یا لب خونی هم که نمی تونسته!

نمایه کاربر
MetaZehn

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۳/۹ - ۲۰:۵۵


پست: 1025

سپاس: 112

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط MetaZehn »

نوآور نوشته شده:
MetaZehn نوشته شده:يه نفر كور و كر و چلاق ميره مكه و هى به شيطان سنگ ميزده... شيطان از طرف ميپرسه: چشمت چرا كوره؟ ميگه: خداداديههه. ميپرسه گوشت چرا كره؟ ميگه خداداديهههه. ميپرسه پات چرا چلاقه؟ ميگه خداداديهههه. شيطان قاطى ميكنه ميگه خب مرتيكه پس چرا به من سنگ ميزنى!!!
ببخشید؛ اگه کر بوده، چطور حرفهای طرف رو می فهمیده؟! حتی با زبون اشاره یا لب خونی هم که نمی تونسته!
بهش وحی میشده

user8604

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۵/۱۲/۹ - ۱۷:۳۱


پست: 3288

سپاس: 877

Re: هرچی جک بلدین بگین + سوتی هایی که دادین!

پست توسط user8604 »

نوآور نوشته شده:
MetaZehn نوشته شده:يه نفر كور و كر و چلاق ميره مكه و هى به شيطان سنگ ميزده... شيطان از طرف ميپرسه: چشمت چرا كوره؟ ميگه: خداداديههه. ميپرسه گوشت چرا كره؟ ميگه خداداديهههه. ميپرسه پات چرا چلاقه؟ ميگه خداداديهههه. شيطان قاطى ميكنه ميگه خب مرتيكه پس چرا به من سنگ ميزنى!!!
ببخشید؛ اگه کر بوده، چطور حرفهای طرف رو می فهمیده؟! حتی با زبون اشاره یا لب خونی هم که نمی تونسته!
اینکه در حالت کوری هم چه طور به سمت شیطان سنگ پرتاب میکرده هم مساله است.ولی مضمون داستان رو بگیر!

ارسال پست