با یه چاقو توی کتفم می گذرونم زندگی رو من دارم ادامه میدم خودمو به خاطر تو این لوکوموتیو کهنه از توی ریلش زده بیرون شده بی آر تی تو خط تو و خونه و خیابون مثل فیلمای قدیمی همه چی سیاه سفیده حتی رویاهای شخصی حتی خواب های ندیده وقتی همه چی گذشته اهمیتی نداره کی واست کلاه می بافه کی کلاهتو بر میداره من اصلا یادم نمیاد از کی این چاقو رو خوردم یا کجای این اتوبان توی یه سانحه مردم اهمیتی نداره قسمت این بوده تو تقدیر تو خیالم مه نشسته برفکی میشن تصاویر مثل فیلمای قدیمی مثلا تو سایه روشن آدمای بده قصه با یه خنجر منو کشتن
بیخیال این حوادث راضیم به تو به رویا به یه فنجون قهوه ی داغ پشت میز کار فردا پی آهنگ قدیمی که با سوت، خوب می زدم من راضی ام که با هم فیلمای خوبی رو دیدیم کتابای خوب خوندیم موزیکای خوب شنیدیم خودمو ادامه میدم توی کیوسک نبش رویا با یه چاقو توی کتفم راضی ام از این قضایا راضی ام به تو به رویا ، راضی ام به تو به رویا
من گیره توام نگیر اشتباه دست من نیست سمت تو که میره پاهام پششتم همیشه گفتم تو خوبی با این که خیلی وقته دیگه خوب نبودی باهام من همیشه تنهام با دردم چشم بسته میرم تا آخرش با قلبم خسته میشم ولی ادامه میدم بیخیال این که با خودم چیکار می کردم سر به بم نزدی یعنی نمی خوادم مگه دیگه چقدر می کشه یه آدم می خواستی برگردی برگشته بودی دیگه چقدر به بودن تو امید میدادم کلی حس بد داده بودی میگیم عیب نداره رد داده بودی هر چی درب داغون می کنی هم فدای اون روزا که خیلی فوق العاده بودی کلی حس بد داده بودی میگیم عیب نداره رد داده بودی هر چی درب داغون می کنی هم فدای اون روزا که خیلی فوق العاده بودی
درکت نکنم که اسمم عاشق نیست ترکت کنم چیزی جز هق هق نیست خلاصه این منم و زندگیه منه که توش هیچی جز فکر تو آینه دق نیست ریز به ریز هر چی گفتی یادم موند بری می فهمی بینمون کی آدم بود منم که بخشیدم هر چی بینمون بود از تو واسه من یه عالمه غم موند سر به بم نزدی یعنی نمی خوادم مگه دیگه چقدر می کشه یه آدم می خواستی برگردی برگشته بودی دیگه چقدر به بودن تو امید میدادم کلی حس بد داده بودی میگیم عیب نداره رد داده بودی هر چی درب داغون می کنی هم فدای اون روزا که خیلی فوق العاده بودی کلی حس بد داده بودی میگیم عیب نداره رد داده بودی هر چی درب داغون می کنی هم فدای اون روزا که خیلی فوق العاده بودی
دختر بندری تو چقدر نازی اهل آبادان یا که اهوازی عاشقت شدم دل به تو باختم چشم به چشم تو تا که انداختم
ای یار من ای جانان تو جان منی ای جان از عشق تو مشهورم در تموم خوزستان شبها توی این کوچه یک عاشق دیوونه از عشق تو میخونه واسه دلی که داغونه
دختر بندری تو چقدر نازی اهل آبادان یا که اهوازی عاشقت شدم دل به تو باختم چشم به چشم تو تا که انداختم دختر بندری گل گلخونه اون نگاه تو چه غزل خونه دستامو بگیر تو برقص با من مهتابو ببین روی کارونه شبهای قشنگ عاشقا خندون ساز بندری سینه ها لرزون خوش قد و بالا پریای شهر باد شونه زده سر زلفاشون دختر بندری تو چقدر نازی اهل آبادان یا که اهوازی عاشقت شدم دل به تو باختم چشم به چشم تو تا که انداختم
به خاطر تو می خونم یا تو یا هیچ کسه دیگه قدر چشاتو میدونم یا تو یا هیچ کسه دیگه به خاطر تو می شکنم یا تو یا هیچ کسه دیگه من از تو دل نمی کنم یا تو یا هیچ کسه دیگه به خاطر من نرو به عشقمون تکیه کن بغضتو بشکن اروم اگه می خوای گریه کن به خاطر من بمون تو خاطرت می مونم خودم ستارت می شم تو می شی اسمونم به خاطر من بیا منکه برات می میرم بیا و فریاد بزن حرفمو پس می گیرم حرفمو پس می گیرم
به خاطر تو می خونم یا تو یا هیچ کسه دیگه قدر چشاتو میدونم یا تو یا هیچ کسه دیگه به خاطر تو می شکنم یا تو یا هیچ کسه دیگه من از تو دل نمی کنم یا تو یا هیچ کسه دیگه می خوام بگم دوست دارم یا تو یا هیچ کسه دیگه بی تو نفس کم میارم یا تو یا هیچ کسه دیگه می خوام بگم دیوونتم اینو همش دلم می گه بزار بگن دوست دارم یا تو یا هیچ کسه دیگه
به خاطر من نرو به عشقمون تکیه کن بغضتو بشکن اروم اگه می خوای گریه کن به خاطر من بگو بگو هرگز نمیری بگو که موندگاری حرفتو پس می گیری به خاطر من بخند تا دوباره بهار شه عاشق قلعه نور اسب طلا سوارشه اسب طلا سوار شه
مگذار که یاد ما را طعم تلخ این حقیقت ببرد این حقیقت است که از دل برود هر آنکه از دیده رود این حقیقت است که از دل برود هر آنکه از دیده رود
بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده تا نگام با یک نگاه تازه درگیر نشده بیا تا اومدنت دیر نشده دلها دلگیر نشده تا هنوز فاصلهمون جوونه و پیر نشده
آخه شبها جای خواب تو چشام دریای آبه ساعت دیواری از وقتی که رفتی توی خوابه هنوزم عکس من و تو روی دیوار توی قابه نامهای که گفته بودی من نخوندم هنوزم لای کتابه بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده تا نگام با یک نگاه تازه درگیر نشده بیا تا اومدنت دیر نشده دلها دلگیر نشده تا هنوز فاصلهمون جوونه و پیر نشده آخه شبها جای خواب تو چشام دریای آبه ساعت دیواری از وقتی که رفتی توی خوابه هنوزم عکس من و تو روی دیوار توی قابه نامهای که گفته بودی من نخوندم هنوزم لای کتابه بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده تا نگام با یک نگاه تازه درگیر نشده بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده تا نگام با یک نگاه تازه درگیر نشده
نه….نه.... این قرارمون نبود تو بی خبر بری من خسته شم که تو بی همسفر بری نه… این قرارمون نبود من رنگِ شب بشم تو سر سپرده شی من جون به لب بشم باور نمی کنم این تو خودِ تویی این تو که از خودش بی خود شده تویی باور نمی کنم عشق ِ منی هنوز گاهی به قلبِ من سر می زنی هنوز وقتی زندونی تو هوس مثل پروازی تو قفس این رسم ِ همراهی نشد ای هــــم نــــفـــس وقتی قلبت از من جداس سرگردونه بی هم صداس انگار دستت با دست من نا آشناس...
از خواب برگشتم به تنهایی پل میزنم از تو به زیبایی چشمامو میبندمو میبینم دنیا رو با چشم تو میبینم دنیای من با عشق درگیره عشقی که تو نباشی میمیره عشقی که تو دست تو گل داده عشقی که به دست من افتاده تو مثل من رویاتو میبافی با دست من موهاتو میبافی خورشیدو با چشمات روشن کن یکبار ماهو قسمت من کن من پشت این پنجره میشینم بارونو تو چشم تو میبینم عیبی نداره چشمتو وا کن عیبی نداره باز غمگینم بازی نکن با قلب داغونم من آخر بازی رو میدونم حیفه بخوایم از هم جدا باشیم من خیلی وقته با تو هم خونم
عزیز بومی ای هم قبیله، رو اسب غربت چه خوش نشستی تو این ولایت ای با اصالت، تو مونده بودی تو هم شکستی تشنه و مومن به تشنه موندن، غرور اسم دیار ما بود اون که سپردی به باد حسرت، تمام دارو ندار ما بود کدوم خزون خوش آواز تو رو صدا کرد ای عاشق که پر کشیدی بی پروا به جستجوی شقایق کنار ما باش که محزون به انتظار بهاریم کنار ما باش که با هم خورشیدو بیرون بیاریم هزار پرنده مثل تو عاشق گذشتن از شب به نیت روز رفتنو رفتن ساده و صادق، نیامدن باز اما تا امروز خدا به همرات ای خسته از شب، اما سفر نیست علاج این درد راهی که رفتی رو به غروبه رو به سحر نیست، شب زده برگرد
یادش بخیر روزایی که گل یاست بودم یادش بخیر قدیما هوش و هواست بودم حالا ازم رنجیدی گفتی از من بریدی دیگه تو قهری با من جوابمو نمیدی بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی تا که قدم بذاری میام به پیشواز تو میشم مثل گذشته دلبر طناز تو حیف من و تو از هم برنجیم و جدا شیم مثل یه عکس کهنه تنگ گذشته ها شیم بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی دو روزه دنیا عزیزم ارزش نداره فاصله بین من و تو سردی میاره خونرو گلخونه میکنم برات تا که باز عشقو ببینم تو چشات از راه بیا امشب بیا به دیدارم در انتظار تو همیشه بیدارم هنوز تویی دار و ندارم بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی بگو مگه دوستم نداشتی چرا رفتی تنهام گذاشتی دیگه بسه برگرد کنارم عزیزم آشتی آشتی
هم نامهربونه، هم آفته جونه، هم با دیگرونه هم قدرم ندونه ندونه ندونه هم دو رو دو رنگه، هم خیلی زرنگه هم دلش چه سنگه هم با من بجنگه بجنگه بجنگه از این چیزاش خبر دارم اما چه کنم دوستش دارم از این کاراش خبر دارم اما چه کنم دوستش دارم خداوندا عجب دلداری دارم عجب یار ندونم کاری دارم غریب دوست و خودی سوز خدایا خیال کردم منم غمخواری دارم خیال کردم منم غمخواری دارم دلم می خواد با اون باشم همیشه هیشکی واسه من مثله اون نمیشه دلم می خواد کنار من بمونه قصه عشق تو گوش من بخونه قصه عشق تو گوش من بخونه
اين چه رسميست كه تو ناز كني يك طرفه اين نشد كار كه من ناز كشم يك طرفه عين ظلمست كه تو مست تَفرعُن باشي من به خاري حقارت برسم يك طرفه نازنينم اين چه رسميت اين چه رسميت
اين چه رسميت كه تو عاشق خود باشي و من در غم سستي پيمان تو پرپر بزنم اين که گفته است كه تو غرق هوس بازي خويش من عاشق به دل غم زده خنجر بزنم نازنينم اين چه رسميت اين چه رسميت
اين که گفته است كه من خسته ترين باشم و تو غافل از آتش افروخته در سينه من اين چه كاريست كه من مهر تو بر دل گيرم تو شب و روز بگيري به دلت كينه من نازنينم اين چه رسميت اين چه رسميت