عشق یعنی
Re: عشق یعنی
عشق یعنی تو دوسش داشته باشی ولی او ازت متنفر باشه
باخودت میگی درست میشه اما...
عشق یعنی واسش بمیری اما او با تو دشمنی داشته باشه وحتی آرزوی مرگت رو داشته باشه
عشق یعنی گریه های بچه گانه به امید ترحم اما...
عشق یعنی دوست داشتن کسی که حتی یک ثانیه هم به آدم حسابت نکرد
یاعلی...
باخودت میگی درست میشه اما...
عشق یعنی واسش بمیری اما او با تو دشمنی داشته باشه وحتی آرزوی مرگت رو داشته باشه
عشق یعنی گریه های بچه گانه به امید ترحم اما...
عشق یعنی دوست داشتن کسی که حتی یک ثانیه هم به آدم حسابت نکرد
یاعلی...
زندان جان است این جهان
بر دل هوای قفل آن
بر دل هوای قفل آن
Re: عشق یعنی
عشق یعنی اینکه جشن تولد یک سالگیه انتظارت رو جشن بگیری
جشن تولدی که مثل جشن تولد خودت همیشه باهاته
دردناکه...
جشن تولدی که مثل جشن تولد خودت همیشه باهاته
دردناکه...
زندان جان است این جهان
بر دل هوای قفل آن
بر دل هوای قفل آن
Re: عشق یعنی
عشق......... تنها کلمه ایه که باترکیب سه کلمه ی عین شین قاف زندگیت رو زیرو رو میکنه،سرنوشتت رو عوض میکنه و یک روز که به خودت میای میبینی هیچی نیستی.همه ی همه ی تو کس دیگه ای شده.حتی لبخندات شبیه خودت نیست.اون روز ازخودت میپرسی کیه که جلوی ایینه داره به تو لبخند میزنه؟؟؟؟؟؟بعد تصویر توی ایینه بی محابا اشک میریزه. حالا وقتشه داد بزنی............. پس چرا صدات درنمیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بگو،حرفی که باید بگی رو بگو.................... دادبزن:
فراموش شدی عزیزمن،گل من! عشق من!!!!!!!! حالا وقتشه ایینه رو بشکونی. نترس.بشکون. اون بامن!!!!!!!!!!!!!!!!!
فراموش شدی عزیزمن،گل من! عشق من!!!!!!!! حالا وقتشه ایینه رو بشکونی. نترس.بشکون. اون بامن!!!!!!!!!!!!!!!!!
سر تا پاي خودم را كه خلاصه ميكنم، ميشوم قد يك كف دست خاك كه ممكن بود يك تكه آجر باشد توي ديوار يك خانه، يا يك قلوه سنگ روي شانه يك كوه، يا مشتي سنگريزه، تهته اقيانوس؛ يا حتي خاك يك گلدان باشد؛ خاك همين گلدان پشت پنجره.
يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت، هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك.
يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت، هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك.
- یک شیطان رام شده!
نام: devil!
محل اقامت: combadon
عضویت : جمعه ۱۳۹۳/۷/۴ - ۱۶:۲۵
پست: 1-
Re: عشق یعنی
عشق یعنی کاسه توالت خونمون که خیلی راحت بهم اجازه میده بری*م بهش
به سانِ رود ...
که در نشیبِ درّه..سر به سنگ میزند..
رونده باش..
امیدِ هیچ معجزه ای ز مُرده نیست..
زنـــــده بــــاش ....
که در نشیبِ درّه..سر به سنگ میزند..
رونده باش..
امیدِ هیچ معجزه ای ز مُرده نیست..
زنـــــده بــــاش ....
Re: عشق یعنی
ای کاااااش .......................................
سر تا پاي خودم را كه خلاصه ميكنم، ميشوم قد يك كف دست خاك كه ممكن بود يك تكه آجر باشد توي ديوار يك خانه، يا يك قلوه سنگ روي شانه يك كوه، يا مشتي سنگريزه، تهته اقيانوس؛ يا حتي خاك يك گلدان باشد؛ خاك همين گلدان پشت پنجره.
يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت، هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك.
يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقت، هيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاك.