تجارب تلخ و شیرین دانشجو در خوابگاه یا خونه مجردی

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
*شارش*

نام: فاطمه غمكده

محل اقامت: بلبلان

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۱/۶/۲۰ - ۱۱:۳۰


پست: 1076

سپاس: 595

جنسیت:

Re: تجارب تلخ و شیرین دانشجو در خوابگاه یا خونه مجردی

پست توسط *شارش* »

SANAZ qb نوشته شده:زندگی توی خوابگاه اولش خیلی سخته اینکه بخوای با چند نفر دیگه که فرهنگای مختلفی دارن زندگی کنی... البته آدم باید یکم انعطاف پذیر هم باشه وسعی کنه خودشو با محیط وفق بده ...اوج سختیا واسه ترم اوله بعدش کم کم که با محیط آشنا بشی کلی دوست پیدا میکنی و روزای زندگی تو خوابگاه میشه یکی از پر خاطره ترین روزای عمر آدم. کلی ام تجربه پیدا میکنی
من ترم اولم اونقدر واسم سخت بود که همش عین بچه ها گریه میکردم..و میخواستم از خوابگاه انصراف بدم.
ولی بعدش اینقدر با هم اتاقیا و دوستای دانشگام صمیمی شدم که روز فارق التحصیلیم بازم عین بچه ها گریه کردم....
تازه الانم بهترین دوستا و صمیمی ترین دوستام همون هم اتاقیام و چندتا از همکلاسیای دانشگاهم هستن...
اینقدر از دوران خوابگاه و داشگاه خاطرات خنده دار دارم که یه کتاب ازش در میاد
طینت انسان این که اول به پیرامونش واکنش نشون میده بعد عادت میکنه smile072

نمایه کاربر
ندا2013

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۲/۲/۲۳ - ۰۹:۰۹


پست: 81

سپاس: 17

جنسیت:

تماس:

Re: تجارب تلخ و شیرین دانشجو در خوابگاه یا خونه مجردی

پست توسط ندا2013 »

من خودم ايشالا سال ديگه خوابگاهي ميشم ولي بچه ها همشهريمون كه شيراز قبول شدن اومدن كاري كردن كه همه يه جا باشن!!!!
اينجوري غريبه توشون نباشه

نميدونم ولي چه جوري!!!!
هیچ وقت خودت را برای کسی شرح نده

کسی که تو را دوست داشته باشد نیازی به این کار ندارد

و کسی که تو را دوست ندارد آن را باور نخواهد کرد . . .

ارسال پست