MENERVA نوشته شده:همین الان موجودات دریایی هستن که نامیرائن, پس نامیزائی از نگاه طبیعت ممکن و شدنیه. اما یکی از مشکلات نامیرائی انتخاب طبیعیه, ژنی که نتونه از طریق تولید مثل فرصت جهش و سازگاری با طبیعت رو پیدا کنه ممکنه بر اثر تغییرات زیستی حامل ژن نابود شه, نابودی حامل ژن به معنی نابودی خود ژنه. اما در سیستم تولید مثل جهش ژنتیکی فرصت سازگاری با تغییرات طبیعی رو ایجاد می کنه.
جاودانگی عمر بشر هم یه امر ممکنه, قبلن میانگین عمر انسان 30 سال بود و امروزه به خاطرات پیشرفت پزشکی توی کشورهای پیشرفته به 70 سال هم رسیده. در صد سال دیگه عمر طبیعی تبدیل به عمر مصنوعی می شه (مهندسی ژنتیک) و می شه تا دویست سال عمر کرد.
اما ما هرچقدرم که توی مهندسی ژنتیک پیشرفت کنیم و بتونیم نامیرا بشیم و احتمال اینکه بیولوژی درونی بدنمون به مرگ نزدیک شه رو صفر کنیم, احتمال اینکه بر اثر عوامل بیرونی بمیریم همچنان هست. سیل, زلزله و... ما رو می کشه, ما فقط می تونیم تایمر درونی ژنتیکی رو از کار بندازیم و ساعت بیولوژیک خودمون ما رو نکشه, تهدید عوامل بیرونی پابرجاست. (اگه از خطرناک بودن جاودانگی از نگاه داروینی فاکتور بگیریم چون تولید مثل و نابودی حامل ژن یه تاکتیک فرگشتیک بوده). پس فقط یه راه هست که ما رو به معنای واقعی کلمه جاودانه کنه؛ و اون بیولوژی در کنار تکنولوژیه, یعنی ما بتونیم ذهن انسان رو روی یه سرور دیگه آپلود کنیم. در این صورت نیازی به بدن هم نداریم چون ذهن ما به طور آنلاین کار می کنه و تبدیل به یه کامپیوتر هوشمند می شیم.
همین الان هم این ذهن ماست که ایگوی مارو تشکیل می ده و این ذهن به صورت بیولوژیک کار می کنه, ما اگه بتونیم ذهن انسان رو به طور تکنولوژیک آپلود کنیم اون موقع ایگوی ما به صورت الکترونیک راهاندازی می شه. یعنی به جای گوشت و استخون و مولکولهای آلی تبدیل به سیلیکون و دیسک سخت و... می شیم.
البته ایده های بیولوژیک و نورولوژیک و بیوتکنولوژیک دیگه ای هم تو این حوزه در جریانه؛ ولی یکی از محتمل ترین ایده ها در حال حاضر دانلود کردن اطلاعات ذهن انسان و ایده های انقلابی پردازش آنلاینه.
این پستم من رو یاد سریال the 100 یا صد انداخت؛ توی پست قبلی این تاپیک من گفتم که سریال 100 از شبکه سیدابلیو پخش می شه اما محتوای HBO Series رو داره. این سریال این ایده جاودانگی رو خیلی خوب نمایش داده؛ یه هوش مصنوعی توی سریال یه بکآپ از ذهن انسانها می گیره و اطلاعات اونها رو به طور صفر و یک درون یه سیستم خوانش (مثه دیویدیرام و...) قرار می ده؛ اگه این AI از ذهن انسانها یه فایل بک آپ بگیره, اون انسان اگر بمیره در واقع روی سیستم دیجیتال هنوز زندس و از همه مهم تر "خودآگاهی" داره. یعنی شما می تونی با اون انسانی که مُرده پشت سرور چت کنی!
اون پست من رو یاد این سریال انداخت, استوریلاین سریال 100 مثه بقیه سریالهای سیدابلیو می مونه, یه سری تینایجر و رابطه های ضربدری, رُمانس سوپ اوپرایی, نوجوونایی که می خوان از سلطه بزرگسالها رها بشن و... ولی فقط ظاهرش تینایجریه؛ محتوای سریال خیلی قوی و علمیه و هر فصل به موضوعات فلسفی روز می پردازه. این ژانر تینایجری سریال اصلن اعصابخوردکن نیس و شخصیت پردازی به قدری خوبه که اتفاقن عشق و اتحاد و فداکاریهای این بچه ها واسه همدیگه رو می بینین محاله عاشقشون نشین. چون تینایجرهای سینمایی همیشه یا خیلی احمقن یا خیلی اعصابخوردکن, هاندرد یه استثنا توی این ژانره. شما رو عاشق اتحاد و رابطه عمیق این بچه ها می کنه. البته این سریال درونمایه فمنیستی هم داره و نشون می ده زنها می تونن ذاتن رهبر باشن, مثه بقیه سریالها دخترای اینجا تحت سیطره جامعه مردسالاری قرار ندارن. البته فمنیسم سریال جوری نیس که مردها رو اذیت کنه, خیلی هوشمندانه و زیرپوستی پرداخته شده. در کل 100 جزو محصولات کمیاب سی دابلیوئه و اگه می خوان یه فیلم فلسفی پسا-آخرالزمانی ببینین هاندرد گزینه مناسبیه. سریال رو معرفی می کنم تا علاقه مندها به ژانر آخرالزمانی و سریالهای مفهومی اگه خوششون اومد این فیلم رو ببینن.
.............
ژانر: درام - پسا آخرالزمانی - رمزآلود - علمیتخیلی
مدت زمان: 42 دقیقه
فصلها: 4 فصل
در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها: 7.8/10
از 143,88 رای
خلاصهی داستان:
کرهی زمین بر اثر جنگ هستهای نابود میشه. به خاطر تشعشات هستهای زمین خالی از سکنه و غیرقابل زندگیه, گروهی از بازماندهها بعد از انفجار هستهای در سفینهی فضایی آرک سکونت می کنن و اونجا به بقای خودشون ادامه میدن. داستان سریال از صدسال بعد از انفجار هستهای شروع می شه, از نقطهی پسا-آخرالزمان؛ جایی که اکسیژن سفینهی آرک رو به اتمامه و فقط چندماه فرصت زندگی برای ساکنین فضایی سفینه وجود داره. به خاطر کمبود اکسیژن, رئیس سفینه در یه پروژه آزمایشی صد نفر از نوجوونهای بزهکار سفینه رو به کره زمین می فرسته امید به اینکه شاید سیاره زمین بعد از گذشت صدسال از انفجار هستهای قابل سکونت شده باشه. بعد از فرود صد نوجوون به زمین متوجه می شن به طرز مرموزی زمین قابل سکونته. بنابراین نوجوونها روی کره زمین بدون هیچ تجهیزاتی زندگی بدوی خودشون رو شروع می کنن, یه رهبر انتخاب می کنن و برای بقای خودشون تلاش می کنن و خیلی زود می فهمن که تنها نیستن و افراد مرموزی روی سیاه زمین زندگی می کنن و...