فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
مهاجرت نخبگان علمی از ایران یکی از معضلات این کشور در راه دستیابی به توسعه پایدار ارزیابی میشود. اما به نظر میرسد مقامات عالیرتبه ایران این معضل را بیشتر ناشی از توطئه خارجی میدانند تا ضعف و محدودیتهای داخلی.
موسسات بینالمللی و نهادهای دولتی در ایران در سالهای گذشته تحلیلها و آمارهای مختلفی در مورد ضررهای ناشی از مهاجرت نخبگان ایرانی منتشر کردهاند.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در گزارشی که روز شنبه نهم آبان (۳۱ اوت) منتشر کرده نوشته است که سالانه نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر از ایران خارج میشوند. عمدهترین دلیل مهاجرت "ضعف بازار کار و کمبود موقعیتهای شغلی مناسب" عنوان شده است.
از دیگر عوامل مهاجرت افراد تحصیلکرده از ایران "بیتوجهی به ماهیت علم و پژوهش، عوامل اقتصادی، عدم شایستهسالاری، انحصارات دولتی و نبود امید به آینده" عنوان شده است.
بر اساس این گزارش، در حدود ۲۵ درصد از کل ایرانیان تحصیلکرده هم اکنون در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند و این کشور از این نظر در صدر کشورهای جهان قرار دارد.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از دانشآموختگان ایرانی این کشور را ترک میکنند. رضا فرجی دانا، وزیر علوم سابق ایران سال گذشته تصریح کرد که این تعداد مهاجرت نخبگان میلیونها دلار ضرر مالی برای ایران در پی دارد.
فرار نخبگان؛ "توطئه خارجی"
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اما خروج نخبگان را توطئه و برنامهریزی غرب با هدف "معارضه" میداند. او مهر ماه امسال در تازهترین اظهارات خود در اینباره در جمع برخی از دانشجویان از برنامهریزی برخی مراکز خارجی برای جذب نخبگان خبر داد.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنان خود گفت: «خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ بلکه برای عوامل بیرونی، که به آنها معرفی کنند، حلقهی واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج فرار مغزها.»
خامنهای این اتفاق را "خیانت" خواند وافزود: «اینکه ما دانشجو را تشویق کنیم و بگوییم "آقا! اینجا چیست؟ چه کسی به تو میرسد؟ چه کسی به تو اعتنا میکند؟ بگذار برو آنجا، زندگی کن، پیش برو، پیشرفت کن" این خیانت است.»
او همچنین در مورد شرایط بهتر زندگی در غرب، گفت: «یک تصور خیالی از یک رفاه، در این مواقع ذهن انسان را پر میکند؛ ممکن است خیالی باشد، توهّم باشد، ممکن هم هست واقعی باشد، واقعاً یک رفاهی در انتظار انسان باشد؛ اینجا را ترجیح بدهید.»
خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود افزود: «وقتی رفتید یکجایی، حالا گیرم یک پولی هم گیرتان آمد، امکانات رفاهی هم - فرضا اگر واقعیّت داشته باشد - گیرتان آمد، اما شما آنجا در معدهی آزمند اجتماعهای بیگانه هضم خواهید شد؛ ولی اینجا میتوانید منشأ اثر باشید.»
"عدم رعایت حقوق اجتماعی نخبگان"
داوود امیری، رییس کانون شورای اسلامی کار خراسان شمالی، در گفتوگو با ایسنا "برآورده نشدن انتظارات نخبگان" را یکی از دلایل خروج آنها از کشور اشاره میداند.
این فعال کارگری معتقد است: «بیشتر نخبگان به دلیل ادامه تحصیل به خارج میروند و قبل از رفتن بنای بازگشت و خدمت به کشور را دارند اما درصد بالایی از آنها وقتی شرایط کشورهای دیگر و کشور خود را مقایسه و با سطح توقعاتشان تطبیق میدهند دیگر بازنمیگردند. »
امیری تصریح میکند که بسترهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران برای به کارگیری و "رعایت حقوق اجتماعی" نخبگان مهیا نیست.
عبدالله مختاری، کارشناس بازار کار، نیز در گفتوگو با این خبرگزاری مهاجرت نخبگان را ناشی از "بی اعتمادی نسبت به جو استخدام و فضای کسب و کار" ارزیابی میکند.
او تصریح میکند: «امروز بیشتر افراد بر اساس دانش و تخصص در جای خود قرار نگرفتهاند از این رو جامعه با یک بیکاری پنهان مواجه است.»
به گفته مختاری کشورهای دیگر با صرف هزینه بسیار، پول و منابع در اختیار مخترعین قرار میدهند تا تولید کنند و به سودآوری برسند اما در ایران، "بوروکراسیهای اداری و سفته و وثیقه بانکی" کار را برای این افراد دشوار کرده است.
----
http://www.dw.com/fa-ir/%D9%81%D8%B1%D8 ... a-18818891
مهاجرت نخبگان علمی از ایران یکی از معضلات این کشور در راه دستیابی به توسعه پایدار ارزیابی میشود. اما به نظر میرسد مقامات عالیرتبه ایران این معضل را بیشتر ناشی از توطئه خارجی میدانند تا ضعف و محدودیتهای داخلی.
موسسات بینالمللی و نهادهای دولتی در ایران در سالهای گذشته تحلیلها و آمارهای مختلفی در مورد ضررهای ناشی از مهاجرت نخبگان ایرانی منتشر کردهاند.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در گزارشی که روز شنبه نهم آبان (۳۱ اوت) منتشر کرده نوشته است که سالانه نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر از ایران خارج میشوند. عمدهترین دلیل مهاجرت "ضعف بازار کار و کمبود موقعیتهای شغلی مناسب" عنوان شده است.
از دیگر عوامل مهاجرت افراد تحصیلکرده از ایران "بیتوجهی به ماهیت علم و پژوهش، عوامل اقتصادی، عدم شایستهسالاری، انحصارات دولتی و نبود امید به آینده" عنوان شده است.
بر اساس این گزارش، در حدود ۲۵ درصد از کل ایرانیان تحصیلکرده هم اکنون در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند و این کشور از این نظر در صدر کشورهای جهان قرار دارد.
طبق آمار صندوق بینالمللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از دانشآموختگان ایرانی این کشور را ترک میکنند. رضا فرجی دانا، وزیر علوم سابق ایران سال گذشته تصریح کرد که این تعداد مهاجرت نخبگان میلیونها دلار ضرر مالی برای ایران در پی دارد.
فرار نخبگان؛ "توطئه خارجی"
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، اما خروج نخبگان را توطئه و برنامهریزی غرب با هدف "معارضه" میداند. او مهر ماه امسال در تازهترین اظهارات خود در اینباره در جمع برخی از دانشجویان از برنامهریزی برخی مراکز خارجی برای جذب نخبگان خبر داد.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنان خود گفت: «خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ بلکه برای عوامل بیرونی، که به آنها معرفی کنند، حلقهی واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج فرار مغزها.»
خامنهای این اتفاق را "خیانت" خواند وافزود: «اینکه ما دانشجو را تشویق کنیم و بگوییم "آقا! اینجا چیست؟ چه کسی به تو میرسد؟ چه کسی به تو اعتنا میکند؟ بگذار برو آنجا، زندگی کن، پیش برو، پیشرفت کن" این خیانت است.»
او همچنین در مورد شرایط بهتر زندگی در غرب، گفت: «یک تصور خیالی از یک رفاه، در این مواقع ذهن انسان را پر میکند؛ ممکن است خیالی باشد، توهّم باشد، ممکن هم هست واقعی باشد، واقعاً یک رفاهی در انتظار انسان باشد؛ اینجا را ترجیح بدهید.»
خامنهای در بخش دیگری از سخنان خود افزود: «وقتی رفتید یکجایی، حالا گیرم یک پولی هم گیرتان آمد، امکانات رفاهی هم - فرضا اگر واقعیّت داشته باشد - گیرتان آمد، اما شما آنجا در معدهی آزمند اجتماعهای بیگانه هضم خواهید شد؛ ولی اینجا میتوانید منشأ اثر باشید.»
"عدم رعایت حقوق اجتماعی نخبگان"
داوود امیری، رییس کانون شورای اسلامی کار خراسان شمالی، در گفتوگو با ایسنا "برآورده نشدن انتظارات نخبگان" را یکی از دلایل خروج آنها از کشور اشاره میداند.
این فعال کارگری معتقد است: «بیشتر نخبگان به دلیل ادامه تحصیل به خارج میروند و قبل از رفتن بنای بازگشت و خدمت به کشور را دارند اما درصد بالایی از آنها وقتی شرایط کشورهای دیگر و کشور خود را مقایسه و با سطح توقعاتشان تطبیق میدهند دیگر بازنمیگردند. »
امیری تصریح میکند که بسترهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران برای به کارگیری و "رعایت حقوق اجتماعی" نخبگان مهیا نیست.
عبدالله مختاری، کارشناس بازار کار، نیز در گفتوگو با این خبرگزاری مهاجرت نخبگان را ناشی از "بی اعتمادی نسبت به جو استخدام و فضای کسب و کار" ارزیابی میکند.
او تصریح میکند: «امروز بیشتر افراد بر اساس دانش و تخصص در جای خود قرار نگرفتهاند از این رو جامعه با یک بیکاری پنهان مواجه است.»
به گفته مختاری کشورهای دیگر با صرف هزینه بسیار، پول و منابع در اختیار مخترعین قرار میدهند تا تولید کنند و به سودآوری برسند اما در ایران، "بوروکراسیهای اداری و سفته و وثیقه بانکی" کار را برای این افراد دشوار کرده است.
----
http://www.dw.com/fa-ir/%D9%81%D8%B1%D8 ... a-18818891
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
به نظر من پدیده فرار مغزها برای مسئولین؛ چندان هم خبر بدی نیست.
در واقع فقط وقتی نخبگان نباشند، پخمگان فرصت لازم برای اشغال پستهای مدیریتی می یابند.
- You-See
نام: U30
محل اقامت: تهران
عضویت : یکشنبه ۱۳۹۳/۵/۱۹ - ۱۹:۰۵
پست: 1280-
سپاس: 787
- جنسیت:
تماس:
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
آفرین دقیقا!
حیف که اینجا لایک نداره.
وقتی سایه افراد کوتاه قامت بلند شود، حتما آفتاب رو به غروب است.
حیف که اینجا لایک نداره.
وقتی سایه افراد کوتاه قامت بلند شود، حتما آفتاب رو به غروب است.
دوستای گلم حمایت کنید : https://cafebazaar.ir/app/com.nikanmehr.marmarxword/
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
نخبه فرار نمی کنه
هر کی نخبه باشه زیر پاش فرش قرمز پهن می کنن. مال هر نقطه از کره خاکی باشه...
هر کی نخبه باشه زیر پاش فرش قرمز پهن می کنن. مال هر نقطه از کره خاکی باشه...
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
رهبری "ترغیب" و "تشویق" تحصیل کردگان ایرانی را برای مهاجرت از وطنشان را یک "توطئه داخلی" دانسته است؛ دویچه وله به گونه ای که خودش خواسته از سخنان ایشان برداشت کرده است.
در هیچ کجای این متن از لفظ "توطئه" استفاده نشده است، شاید این نخبگان تحصیل کرده و فراری که می بینند بدرد کشورشان نمی خورند معنی "توطئه" را نمی دانند که به این راحتی سخنان ایشان را بر کلمه "توطئه" حمل کرده اند؛ از متن هم مشخص است که ایشان متوجه شده اند بنگاه هایی درآمد زا در داخل ایران پیدا شده اند ( از دانشجویان و مدرسین) که تحصیل کردگان چشم و گوش بسته را "ترغیب" و "تشویق" به رفتن می کنند.
رهبری از ضمیر "ما" استفاده کرده اند؛ بعد شما چطوری این "ما" را تفسیر به کشورهای مهاجر پذیر یا به تعبیر شما " توطئه خارجی" کرده اید؟
----
نخبه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که فضا را برای این آخ-و-ندها(کلمه منفوری پیش اکثر این مغزها(!)) خالی می کند و کشور را ترک می کند همان برود بهتر است چون معلوم می شود آنقدر پخته نشده است که در دل مشکلات به رفع مشکلات بپردازد، مثل همان ضرب المثل است که بیرون از گود می گوید: "لنگش کن" نهایت هم وقتی به بیرون از ایران رفتند افراد داخل ایران را به دو دسته تقسیم می کنند: افرادی مانند داریوش شایگان و صادق زیباکلام که جیره خوار هستند، افرادی هم مثل آقایان ایکس و ایگرگ که فاسد و جیره ده به گروه اول هستند؛ تنها توانایی این مغزها(!) این است همینطور که مفت خور دانشگاه های دنیا هستند وقتی احتمال خبر حمله آمریکا و اسرائیل به گوششان بخورد در پوست خود نمی گنجند که بالاخره دستی از بیرون قرار است این نظام را که باب میل و منافع ما نیست را تغییر دهد؛ خائنین بزدلی که کشور را به دست بی سوادان سپرده اند و برای راحتی خود به کشورهای امن پناه آورده اند.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنان خود گفت: «خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ بلکه برای عوامل بیرونی، که به آنها معرفی کنند، حلقهی واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج فرار مغزها.»
در هیچ کجای این متن از لفظ "توطئه" استفاده نشده است، شاید این نخبگان تحصیل کرده و فراری که می بینند بدرد کشورشان نمی خورند معنی "توطئه" را نمی دانند که به این راحتی سخنان ایشان را بر کلمه "توطئه" حمل کرده اند؛ از متن هم مشخص است که ایشان متوجه شده اند بنگاه هایی درآمد زا در داخل ایران پیدا شده اند ( از دانشجویان و مدرسین) که تحصیل کردگان چشم و گوش بسته را "ترغیب" و "تشویق" به رفتن می کنند.
خ-ا-من-های این اتفاق را "خیانت" خواند وافزود: «اینکه ما دانشجو را تشویق کنیم و بگوییم "آقا! اینجا چیست؟ چه کسی به تو میرسد؟ چه کسی به تو اعتنا میکند؟ بگذار برو آنجا، زندگی کن، پیش برو، پیشرفت کن" این خیانت است.»
رهبری از ضمیر "ما" استفاده کرده اند؛ بعد شما چطوری این "ما" را تفسیر به کشورهای مهاجر پذیر یا به تعبیر شما " توطئه خارجی" کرده اید؟
----
نخبه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که فضا را برای این آخ-و-ندها(کلمه منفوری پیش اکثر این مغزها(!)) خالی می کند و کشور را ترک می کند همان برود بهتر است چون معلوم می شود آنقدر پخته نشده است که در دل مشکلات به رفع مشکلات بپردازد، مثل همان ضرب المثل است که بیرون از گود می گوید: "لنگش کن" نهایت هم وقتی به بیرون از ایران رفتند افراد داخل ایران را به دو دسته تقسیم می کنند: افرادی مانند داریوش شایگان و صادق زیباکلام که جیره خوار هستند، افرادی هم مثل آقایان ایکس و ایگرگ که فاسد و جیره ده به گروه اول هستند؛ تنها توانایی این مغزها(!) این است همینطور که مفت خور دانشگاه های دنیا هستند وقتی احتمال خبر حمله آمریکا و اسرائیل به گوششان بخورد در پوست خود نمی گنجند که بالاخره دستی از بیرون قرار است این نظام را که باب میل و منافع ما نیست را تغییر دهد؛ خائنین بزدلی که کشور را به دست بی سوادان سپرده اند و برای راحتی خود به کشورهای امن پناه آورده اند.
“ Two things awe me most, the starry sky above me and the moral law within me“.
Immanuel Kant
Critique of Practical Reason, 1788
Immanuel Kant
Critique of Practical Reason, 1788
-
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۱/۴/۱۵ - ۲۰:۲۷
پست: 495-
سپاس: 565
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
meaning نوشته شده:----
نخبه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که فضا را برای این آخ-و-ندها(کلمه منفوری پیش اکثر این مغزها(!)) خالی می کند و کشور را ترک می کند همان برود بهتر است چون معلوم می شود آنقدر پخته نشده است که در دل مشکلات به رفع مشکلات بپردازد، مثل همان ضرب المثل است که بیرون از گود می گوید: "لنگش کن" نهایت هم وقتی به بیرون از ایران رفتند افراد داخل ایران را به دو دسته تقسیم می کنند: افرادی مانند داریوش شایگان و صادق زیباکلام که جیره خوار هستند، افرادی هم مثل آقایان ایکس و ایگرگ که فاسد و جیره ده به گروه اول هستند؛ تنها توانایی این مغزها(!) این است همینطور که مفت خور دانشگاه های دنیا هستند وقتی احتمال خبر حمله آمریکا و اسرائیل به گوششان بخورد در پوست خود نمی گنجند که بالاخره دستی از بیرون قرار است این نظام را که باب میل و منافع ما نیست را تغییر دهد؛ خائنین بزدلی که کشور را به دست بی سوادان سپرده اند و برای راحتی خود به کشورهای امن پناه آورده اند.
اندکی موافقم، اما بسیار بسیار آرمان گرایانه نوشته اید!
بهتره که یک سره به قاضی نریم و کمی هم به مشکلات نخبگان توجه کنیم ...
یک روز پادشاهی بهتر از چهل سال بندگی است
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
سیدیان باور کنید. ما خودمونیم که به فکر خودمونیم. ممکنه آمریکا بشر دوست باشه. ولی اینم ممکنه ما ضد خودمون باشیم
خ-ا-م-ن-ه ای هم از ماست. مطمین از همه بابا بزرگ های ما بیشتر حالیشه(صلوات بر پدر بزرگان من)
اونم از ماست
خارج رفتن هم بد نیست. کاری برای یک متخصص نباشه چه توجیهی داره تو کشور بمونه؟
درباره سخنان مینینگ : ظاهر روشن فکرانه داشت.
بدترین نقاط کشور از نظر فرهنگ و بدبختی و عذاب بیمارستان هاشن، کلی مشکل وجود داره
خ-ا-م-ن-ه ای هم از ماست. مطمین از همه بابا بزرگ های ما بیشتر حالیشه(صلوات بر پدر بزرگان من)
اونم از ماست
خارج رفتن هم بد نیست. کاری برای یک متخصص نباشه چه توجیهی داره تو کشور بمونه؟
درباره سخنان مینینگ : ظاهر روشن فکرانه داشت.
بدترین نقاط کشور از نظر فرهنگ و بدبختی و عذاب بیمارستان هاشن، کلی مشکل وجود داره
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
meaning نوشته شده:----
نخبه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که فضا را برای این آخ-و-ندها(کلمه منفوری پیش اکثر این مغزها(!)) خالی می کند و کشور را ترک می کند همان برود بهتر است چون معلوم می شود آنقدر پخته نشده است که در دل مشکلات به رفع مشکلات بپردازد، مثل همان ضرب المثل است که بیرون از گود می گوید: "لنگش کن" نهایت هم وقتی به بیرون از ایران رفتند افراد داخل ایران را به دو دسته تقسیم می کنند: افرادی مانند داریوش شایگان و صادق زیباکلام که جیره خوار هستند، افرادی هم مثل آقایان ایکس و ایگرگ که فاسد و جیره ده به گروه اول هستند؛ تنها توانایی این مغزها(!) این است همینطور که مفت خور دانشگاه های دنیا هستند وقتی احتمال خبر حمله آمریکا و اسرائیل به گوششان بخورد در پوست خود نمی گنجند که بالاخره دستی از بیرون قرار است این نظام را که باب میل و منافع ما نیست را تغییر دهد؛ خائنین بزدلی که کشور را به دست بی سوادان سپرده اند و برای راحتی خود به کشورهای امن پناه آورده اند.
افراد ممتاز علمی به خاطره آخ--ون---دها فرار نمیکنند برن! بهتره مشکلات رو واقع گرایانه تر بررسی کنیم و انقد سرسری و صد من یه قاضی حرف نزنیم. مشکلات زیادی در ساختار آموزشی ایران وجود داره. من عمیقا معتقدم که جامعه علمی ایران به مرحلهٔ مدرنه تولید علم هنوز نرسیده، چه بخواد که واقعا علم تولید کنه. گول آمار و ارقام مقالات و این مزخرفاتو نخوریم. نه تنها هیچ پروژهٔ کلان علمی در ایران وجود نداره بلکه با هیچ پروژهٔ کلان علمی در دنیا هم همکاری قابل توجهی نداره. ما با یک سیستم آموزشی (منظورم تحصیلات تکمیلی) مریض، ناکار آمد و منزوی از جامعه علمی بینالمللی رو در رو هستیم. به طور مثال فردی رو در نظر بگیرید که فیزیک ذرات بنیادی تجربی زمینهٔ پژوهشیش هست. چه فرصت شغلی در ایران میتونه پیدا کنه؟ وقتی که بودجه که به تحقیقات اختصاص داده میشه بیشتر شبیه جوک میمونه و همکاری با پروژههای کلانی علمی بینالمللی هم وجود نداره، چه میشه کرد؟
همچنین باید این واقعیت رو در نظر گرفت که امروزه علم به صورت محلّی در کشورها تولید نمیشه، بلکه پروژههای کلان بینالمللی علمی هستن که با همکاری کشورهای مختلف علم تولید میکنن مثل: LHC, Fermilab, LIGO, Super-K, تلسکوپهای رادیویی و فضایی، و..... و .... و... .
“Science is a way of trying not to fool yourself”
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
godfather نوشته شده:افراد ممتاز علمی به خاطره آخ--و---ند--ها فرار نمیکنند برن! بهتره مشکلات رو واقع گرایانه تر بررسی کنیم و انقد سرسری و صد من یه قاضی حرف نزنیم. مشکلات زیادی در ساختار آموزشی ایران وجود داره. من عمیقا معتقدم که جامعه علمی ایران به مرحلهٔ مدرنه تولید علم هنوز نرسیده، چه بخواد که واقعا علم تولید کنه. گول آمار و ارقام مقالات و این مزخرفاتو نخوریم. نه تنها هیچ پروژهٔ کلان علمی در ایران وجود نداره بلکه با هیچ پروژهٔ کلان علمی در دنیا هم همکاری قابل توجهی نداره. ما با یک سیستم آموزشی (منظورم تحصیلات تکمیلی) مریض، ناکار آمد و منزوی از جامعه علمی بینالمللی رو در رو هستیم. به طور مثال فردی رو در نظر بگیرید که فیزیک ذرات بنیادی تجربی زمینهٔ پژوهشیش هست. چه فرصت شغلی در ایران میتونه پیدا کنه؟ وقتی که بودجه که به تحقیقات اختصاص داده میشه بیشتر شبیه جوک میمونه و همکاری با پروژههای کلانی علمی بینالمللی هم وجود نداره، چه میشه کرد؟
همچنین باید این واقعیت رو در نظر گرفت که امروزه علم به صورت محلّی در کشورها تولید نمیشه، بلکه پروژههای کلان بینالمللی علمی هستن که با همکاری کشورهای مختلف علم تولید میکنن مثل: LHC, Fermilab, LIGO, Super-K, تلسکوپهای رادیویی و فضایی، و..... و .... و... .
الف) صد من یه قاض نه، و صد من یه غاز = یعنی کسی که تمام حرف هایش اگر صد من(صد عدد کثرت است و من برابر با هزار مثقال) هم بشود نهایتاً به او در برابر این حرف هایش یک غاز می دهند بهتر است تا جمله ای را نمی دانیم از آن استفاده نکنیم مانند جناب دویچه وله که کلمه "توطئه" را حمل بر سخنان ر--هبر---ی ایران کرده است، گاهی وقت ها تنها یک کلمه تمام مقصود و هدف و معنای یک مثنوی صد منی را تحت تاثیر قرار می دهد.
ب) حرف های من که باید هم سرسری بوده باشند چون طبیعی است به دلایل زیادی مانند: نبود حوصله ، وقت ، ارزش لازم و ... این چهار خط کامل نیستند و شما را از مفاد موضوع طرح شده اقناع نمی کنند، قسمت اصلی منظور من که به وضوح آمده بود را جناب سیدیان متوجه شدند اما شما نه تنها آن قسمت مورد نظر مرا متوجه نشدید که آنچه مد نظر من نبود هم مانند جناب سیدیان برای خود برداشت کردید( در حالیکه من اصلا بذر چنین حرفی کاشت نکرده بودم که شما برداشت کنید)
ج) اینکه من در پرانتر جلو آخ_و_ن_د نوشتم : "کلمه منفوری پیش اکثر مغزها" منظور این نبود که هرکس که تحصیلات تکمیلی خود را در فرنگ ادامه داده است از نظام جمهوری اسلامی فرار کرده است و یا از آ-خ--ونده-ا فرار کرده است یا آخوندها او را فراری دادند.
د) اینجا - منظور در پست پیشین من - توجه سخنان من هرگز بر کمبود و نواقص و ناکارآمدی بسترها و پیش نیازهای تحقیقات و پژوهش های علمی در ایران نبود - چه بسا اگر شتاب نمی کردید متوجه می شدید نویسنده که من باشم [در آنجا که گفتم رهبری فرار دست و زبان و مغرها را عکس ادعای متوهمانه دویچه وله توطئه داخلی می داند] اشاره ای بسیار گذرا به این داشتم که فضای کافی برای برخی پژوهش ها خصوصا بنیادین برخی علوم پایه وجود ندارد - بلکه سخن درباره فرنگ رفتگان بدخواه و خائنی است که از ایران و جامعه ایرانی متنفر هستند و تا این وضع موجود در ایران وجود دارد خود را اصالتاً فرنگی می دانند و حتی راضی به حذف سیستم کشورداری ایران توسط نیروهای خارجی و تمامیت خواه از بیرون هستند، این شریفی ها و امیرکبیری ها و تهرانی های غرو غرو طلبکار از عالم و آدم که تازه از رحم دانشگاه بیرون می آیند و ردپای افکار خیس جنینیشان را هرکجا که می روند با خود به جا می گذارند، نه افراد خیرخواه و متشخص و فهمیمی مانند آقای وفا یا آقای خیر و عاشق ایرانی مانند سمیعی نه طبیب فداکاری مانند موسیوند.
ه) همه می توانند بروند فرنگ و به لطف این رسانه های ارتباط جمعی از بیرون فریاد وا ایرانا! وا کورشا! وا فرهنگا! وا تاریخا! وا آخ--و-ندا! سر بدهند نه نیاز به فکر دارد نه شعور نه اندیشه نه خرد؛ هر انسانی در نهایت بلاهت از هر نقطه ایران-دانشگاه و دهات- می تواند بلند شود و برود فرنگ و در رسانه های الکترونیک مانند دن کیشوت ها از زیر پتو با یک لپ تاپ و اینرنت پر سرعت و عضوت در سایت هایی مانند یوتیوب و فیسبوک و امثال ذالک به تغییر نظام علمی و اجتماعی و فرهنگی ایران همت گمارد ما هم از این طرف به ریش این ها که در حال خودارضایی هستند می خندیم.
پانوشت: هیچ کس نمی تواند منکر نبود فضا و بستر مناسب پژوهش های بنیادی علوم پایه در ایران شود این را آنهایی که باید بدانند می دانند پس کسی هم نمی تواند کس دیگری را که مجبور است برای ادامه فعالیت های علمی خود به محیط های بهتری برود به شاغول و ارلن آزمایشگاه ها محدود کند حداقل چهره های علمی(استاید شما) که خودشان حداقل چند صباحی در فرنگ تحصیل کرده اند می دانند اما اینکه فلان چهره سیاسی که که دو سه روزی منصب سیاسی کسب کرده بود و همه جور حرفی در بیرون و داخل از ایران می زد چیزی از واقعیتی که همه - حتی پیرزن زنبل به دست همسایه ما از آن آگاه است - با آن روبرو هستند نمی پوشاند.
پانوشت: هنر و فر و دانایی این نیست که به گوشه دنجی پناه آوریم و بر تاریکی لعنت بفرستیم و دیگران را به جلو افتادن تهدید و تطمیع کنیم هنر آن است که در دل تاریکی و سیاهی نور دانایی و نیک بختی و سپید روزی خود را بر افروزیم و خود در دل مشکلات باشیم. هنر این نیست که به فرنگ رویم و وکیل فلان کشور گل و بلبل شویم و بعد به جامعه و فرهنگ کشورمان بد و بیراه بگوییم هنر آن است که در کشور خودمان از صفر، خودمان( خود شخص) و اطرافمان را بسازیم نه آنکه فضا و راه را بر بدی ها و سیاهی ها و تاریکی ها باز کنیم و خودمان به جاهای روشن و آرام و خوب برویم.
“ Two things awe me most, the starry sky above me and the moral law within me“.
Immanuel Kant
Critique of Practical Reason, 1788
Immanuel Kant
Critique of Practical Reason, 1788
- You-See
نام: U30
محل اقامت: تهران
عضویت : یکشنبه ۱۳۹۳/۵/۱۹ - ۱۹:۰۵
پست: 1280-
سپاس: 787
- جنسیت:
تماس:
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
نمی دونم چه اصراریه که بحث رو سیاسی کنیم، بعد قسمت سیاسی بحث رو رد کنیم، و به این ترتیب خود بحث حل بشه!!!
مهاجرت دلایل بسیار زیادی داره، هر کس رفته خائن نیست، هر کس مونده احمق نیست.
همین رو اضافه کنم که برای رشته های تاپ در ایران محلی از اعراب وجود ندارد.
برای ایجاد محلی از اعراب هم هزینه شخصی وجود ندارد.
کسی هم معمولا قبول نمی کنه که جاده صاف کن بقیه باشه و عمرش رو با اما و اگر ها تلف کنه.
بقیه دوست دارن بمونن، بمونن، اما ایران برای تمام ایرانی هاست، چه خارج نشین، چه داخل مونده، چه فضا رفته، چه زیر زمین خاک شده ...
لطفا بحث رو از منظر علمی ادامه بدید.
مهاجرت دلایل بسیار زیادی داره، هر کس رفته خائن نیست، هر کس مونده احمق نیست.
همین رو اضافه کنم که برای رشته های تاپ در ایران محلی از اعراب وجود ندارد.
برای ایجاد محلی از اعراب هم هزینه شخصی وجود ندارد.
کسی هم معمولا قبول نمی کنه که جاده صاف کن بقیه باشه و عمرش رو با اما و اگر ها تلف کنه.
بقیه دوست دارن بمونن، بمونن، اما ایران برای تمام ایرانی هاست، چه خارج نشین، چه داخل مونده، چه فضا رفته، چه زیر زمین خاک شده ...
لطفا بحث رو از منظر علمی ادامه بدید.
دوستای گلم حمایت کنید : https://cafebazaar.ir/app/com.nikanmehr.marmarxword/
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
این هم نوشتار <چرا "زنان نخبه" میروند؟! > از فرارو. شاید بیپیوند به گفتگو بالا نباشد:
viewtopic.php?p=564293#p564293
viewtopic.php?p=564293#p564293
گفتم به شیخ شهر كه كارت ریاست، گفت
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
آنكس كه شیخ هست و ریاكار نیست، كیست
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
meaning نوشته شده:godfather نوشته شده:افراد ممتاز علمی به خاطره آخ--و---ند--ها فرار نمیکنند برن! بهتره مشکلات رو واقع گرایانه تر بررسی کنیم و انقد سرسری و صد من یه قاضی حرف نزنیم. مشکلات زیادی در ساختار آموزشی ایران وجود داره. من عمیقا معتقدم که جامعه علمی ایران به مرحلهٔ مدرنه تولید علم هنوز نرسیده، چه بخواد که واقعا علم تولید کنه. گول آمار و ارقام مقالات و این مزخرفاتو نخوریم. نه تنها هیچ پروژهٔ کلان علمی در ایران وجود نداره بلکه با هیچ پروژهٔ کلان علمی در دنیا هم همکاری قابل توجهی نداره. ما با یک سیستم آموزشی (منظورم تحصیلات تکمیلی) مریض، ناکار آمد و منزوی از جامعه علمی بینالمللی رو در رو هستیم. به طور مثال فردی رو در نظر بگیرید که فیزیک ذرات بنیادی تجربی زمینهٔ پژوهشیش هست. چه فرصت شغلی در ایران میتونه پیدا کنه؟ وقتی که بودجه که به تحقیقات اختصاص داده میشه بیشتر شبیه جوک میمونه و همکاری با پروژههای کلانی علمی بینالمللی هم وجود نداره، چه میشه کرد؟
همچنین باید این واقعیت رو در نظر گرفت که امروزه علم به صورت محلّی در کشورها تولید نمیشه، بلکه پروژههای کلان بینالمللی علمی هستن که با همکاری کشورهای مختلف علم تولید میکنن مثل: LHC, Fermilab, LIGO, Super-K, تلسکوپهای رادیویی و فضایی، و..... و .... و... .
الف) صد من یه قاض نه، و صد من یه غاز = یعنی کسی که تمام حرف هایش اگر صد من(صد عدد کثرت است و من برابر با هزار مثقال) هم بشود نهایتاً به او در برابر این حرف هایش یک غاز می دهند بهتر است تا جمله ای را نمی دانیم از آن استفاده نکنیم مانند جناب دویچه وله که کلمه "توطئه" را حمل بر سخنان ر--هبر---ی ایران کرده است، گاهی وقت ها تنها یک کلمه تمام مقصود و هدف و معنای یک مثنوی صد منی را تحت تاثیر قرار می دهد.
۱) همین قضاوت سادهٔ شما و در ادامه نتیجه گیری بی پایه، تا حدودی نمایانگر نگاه شما به مسائل است و روش استنتاج و تحلیل شما را نشان میدهد.
من معنی "صد من یه غاز" و املای درست کلمه را میدانم، اما صفحه کلید فارسی ندارم، به همین دلیل به نرم افزارهای فارسی نویس و ... متوسّل میشوم که fenglish را به فارسی تبدیل میکنند و در این بین از هر دو کلمه یکی غلط از آب در میاید. حالا شما برای خودتان بر مبنای اشتباه املای من تحلیل کردهاید و در آخر هم پند و اندرز که از "استفاده از کلماتی که معنی آنها را نمیدانیم بپرهیزیم".
۲) من به شخص کسی رو ندیدم که برای تحصیلات تکمیلی از ایران خارج شده باشه و از گروهی باشه که شما ازشون به عنوان خائن یاد میکنید. ولی شکی در این واقعیت نیست که افراد ناا آگاهی که دچار جهل هستند در ایرانیان خارج از کشور وجود دارند. متوجه منظور شما نشدم وقتی از شریفیها و امیر کبیریها و ... حرف میزنید که افکار خیسشان را با خود اینور و اونور میبرند. واضحتر حرف بزنید.
۳) من در مورد سخنان رهبری یا نخبگان سیاسی خارج از ایران اطلاعات کافی ندارم به خاطره همین در این زمینه حرف نزدم و نمیزنم.
۴) این مسله به حدی سیاه و سفید نیست که شما تحلیل میکنید، به معنی اینکه ایرانیان تحصیل کرده خارج نشین یا خیر خواه و دوست در میهنان، یا خائن و جیره خور... در این بین همه جور آدمی پیدا میشه، و گروه بزرگی که اصلا به این مسائل فکر نمیکنن و به سادگی به پژوهش و زندگیشون مشغول هستند ولی نهایتان مساله یا دغدغه اصلی آمار بسیار وحشتناکه مهاجرت افراد تحصیل کرده از ایران است... نهایتان ایران است که تبدیل شده به یکی از بزرگترین مراکزی که نیروهای متخصص خودش رو سالیانه از دست میده و دلایل بسیاری برای این معضل وجود داره و در عین حال راه کارهای بسیاری برای کاهش این آمار و حتا باز گرداندن این نیروها. تحول سیستم تحصیلات تکمیلی در ایران و همکاری مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاههای ایرانی با پروژههای کلان بینالمللی از جملهٔ این راهکارهاست.
“Science is a way of trying not to fool yourself”
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
You-See نوشته شده:نمی دونم چه اصراریه که بحث رو سیاسی کنیم، بعد قسمت سیاسی بحث رو رد کنیم، و به این ترتیب خود بحث حل بشه!!!
مهاجرت دلایل بسیار زیادی داره، هر کس رفته خائن نیست، هر کس مونده احمق نیست.
همین رو اضافه کنم که برای رشته های تاپ در ایران محلی از اعراب وجود ندارد.
برای ایجاد محلی از اعراب هم هزینه شخصی وجود ندارد.
کسی هم معمولا قبول نمی کنه که جاده صاف کن بقیه باشه و عمرش رو با اما و اگر ها تلف کنه.
بقیه دوست دارن بمونن، بمونن، اما ایران برای تمام ایرانی هاست، چه خارج نشین، چه داخل مونده، چه فضا رفته، چه زیر زمین خاک شده ...
لطفا بحث رو از منظر علمی ادامه بدید.
موافقم... به نظر من یکی از عوامل تاثیر گذر در این زمینه سیاست غلطه علمی در چند دههٔ اخیر بوده. به نظر نبود حلق گمشدهٔ applied science به شدت در ساختار آموزشی ما حس میشه، به طور مثال سیستم آموزشی ما پروژه محور نیست و برنامههای کار آموزی بیشتر شبیه جوک میمانند تا برنامهیی که قرار باشه افراد متخصص و کار بلد تحویل جامعه بدن. همچنین اصرار بی معنی برای داشتن برخی پروژههای علمی در داخل ایران که هرگز به تحقق نپیوست به طور مثال طرح شتابدهندهٔ تهران که هرگز عملی نشد... یا طرح رسد خانهٔ ملی که حتا با توجه به هزینهای که شد، هنوز تکمیل نشده و حتا اگر هم تکمیل بشه حرفی برای گفتن نداره و تولید علم نمیکنه. در صورتی که همکاری با پروژههای بینالمللی هم هزینهٔ کمتری دارد هم این فرصت رو برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی ایجاد میکند که با برای تحقیقات مدتی رو در محل پروژه بگذرونند و آموزش ببینند. اتفاقی که فقط و فقط در پروژهٔ ATLAS و CMS در LHC افتاد به لطف وجود IPM و دکتر ارفعی و همکارانش.
“Science is a way of trying not to fool yourself”
- You-See
نام: U30
محل اقامت: تهران
عضویت : یکشنبه ۱۳۹۳/۵/۱۹ - ۱۹:۰۵
پست: 1280-
سپاس: 787
- جنسیت:
تماس:
Re: فرار نخبگان ایران؛ محدودیتهای داخلی یا توطئه خارجی؟
این شریفی ها و امیرکبیری ها و تهرانی های غرو غرو طلبکار از عالم و آدم
من الان اینو دیدم،
متاسفم واقعا از این همه بغض و کینه ی "بعضی" شهرستانی ها از تهرانی ها.
مگر حقتان را خورده اند که این طور جمع می بندید؟
برای کسانی که سقف تواناییشون کارمندی فلان اداره هست، و سرپا بودن سیستم فاسد براش نون داره، درک درد دیگران خیلی سخته.
کسانی که می روند، و برنمی گردند، به هیچ کس چیزی بدهکار نیستند که ازشون عصبانی باشیم،
هر کس حق دارد در مورد زندگی خود تصمیم گیری کند.
این رو هم نمی فهمم: اینجا را ترجیح بدهید.
مگر ترجیح دادن امری است؟ شاید بنده بصیرت کافی برای درک این مساله رو ندارم.
برای ساخت مملکت، واقعا چه برنامه ای می شه داشت؟ وقتی سخت افزار سیستم مشکل داشته باشه، برنامه های خوب هم مشکل دار اجرا خواهند شد.
وقتی حرفی به سادگی زده می شه، اما جوابش توپ و تشر و بد و بیراه باشه، همون حرف هم دیگه زده نخواهد شد.
کسی می گفت به رضا خان نمی شد دروغ گفت، به محمدرضا نمی شد راست گفت!!
پیشنهاد شما چیه؟ شما که رفتن رو برنمی تابید؟ همین انجمن فیزیک تا به حال چند تا برنامه موفق داشته؟
دوستای گلم حمایت کنید : https://cafebazaar.ir/app/com.nikanmehr.marmarxword/