فکر کنم اگه جملَتو اینجوری بخونی بهتر به عمقِ دختر پی می بری!

شرمنده امید جان دیر رسیدی دخترای هوپا همه رفتن آخریش همین نرگس بود که اونم شنیدم برای عشقش دشداشه خریدهفروهر نوشته شده: ↑دوشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۵ - ۱۴:۰۷اقا من در جایگاهی نیستم دخترا رو قضاوت کنم ولی نظرمو میگم...
دختر مثل اقیانوس میمونه هرچی بیشتر بری تو عمقش، بیشتر با شگفتی های خلقت رو به رو میشی...
دختر برای مرد مثل مسکن روحی میمونه یا یه جور قرص روان گردان ...و همین یکی از دلایلیه که دخترا از بعضی پسرا متنفر میشن...چون وقتی از حالت خلسه در بیان دنبال یه روانگردان قوی ترن..
من یکی موقعی که غمگین و کلافم و دوست دارم با یکی درد و دل کنم ترجیح میدم سرم رو شونه یه دختر باشه تا یه مرد سیبیل کلفت و اخمو که وقتی دستای زبرشو به نشونه همدردی میکشه رو سرت پوست سرتو میکنه![]()
![]()
نظر شما دوستان چیه؟
این حرفای سکسیستی چیه؟ من دختر میشناسم عمیق و علمی هستن و پسرایی هم میشناسم که کم عمق و کم عقل و هَوَل هستن. اینکه میگم بیا تو شبکه های اجتماعی برای همینه که با آدما و نگرشهای مختلف آشنا بشی و ببینی چقدر حماقت و خریت بین آدما چه پسر چه دختر زیاده و برعکس از هر دو جنس چقدر بعضی میدرخشن. قبلا هم حرف زدیم که انتخاب بهتره کجاها باشه.M_J1364@yahoo.com نوشته شده: ↑سهشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۶ - ۱۹:۴۴یعنی اگه به من بگن یه موجود کم عمق و سطحی نام بِبر، می گم: دختر!![]()
علیرضا جان من به صورت "کلّی" نظرمو گفتم. یعنی اصولاً جنس مؤنث نسبت به مذکر یه خرده کم عقل تره. حالا اینکه بعضی از دخترا میشن مادام کوری یا مریم میرزاخانی، این استثنائات اون قانونِ کلی رو عوض نمی کنه. بله قبول دارم که هستن دخترایی که خیلی با شعورن و مثلاً اگه شوهرشون خواست ده تا زن بستونه، خم به ابرو نمیارن و تازه تشویقشم می کنن! (matrix نوشته شده: ↑سهشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۶ - ۲۰:۴۶من دختر میشناسم عمیق و علمی هستن و پسرایی هم میشناسم که کم عمق و کم عقل و هَوَل هستن. اینکه میگم بیا تو شبکه های اجتماعی برای همینه که با آدما و نگرشهای مختلف آشنا بشی و ببینی چقدر حماقت و خریت بین آدما چه پسر چه دختر زیاده و برعکس از هر دو جنس چقدر بعضی میدرخشن. قبلا هم حرف زدیم که انتخاب بهتره کجاها باشه.
چی بگم والاM_J1364@yahoo.com نوشته شده: ↑سهشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۶ - ۲۱:۰۵علیرضا جان من به صورت "کلّی" نظرمو گفتم. یعنی اصولاً جنس مؤنث نسبت به مذکر یه خرده کم عقل تره. حالا اینکه بعضی از دخترا میشن مادام کوری یا مریم میرزاخانی، این استثنائات اون قانونِ کلی رو عوض نمی کنه. بله قبول دارم که هستن دخترایی که خیلی با شعورن و مثلاً اگه شوهرشون خواست ده تا زن بستونه، خم به ابرو نمیارن و تازه تشویقشم می کنن! () حالا گذشته از شوخی، من خودمم آرزو دارم دخترای فهمیده ای به پُستم بخورن ولی شاید فقط ده درصد دخترا اینجوری باشن، که پیدا کردنشون سخته.
محمد جان فکر میکنم اون کلمه عمق رو باید با عقل جایگزین کنی اینطوری خیلی مفهوم بهتری میدهM_J1364@yahoo.com نوشته شده: ↑سهشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۶ - ۱۹:۴۴یعنی اگه به من بگن یه موجود کم عمق و سطحی نام بِبر، می گم: دختر!![]()
تا حدی که مطمئن بشی که اون افراد می تونن تو رو برای رسیدن به حقیقت یا دانشی هدایت یا یاری کنن. حالا اگه فکر می کنی اون افراد اصلاً اثری روی زندگیت ندارن یا اساساً آدمایی کم ارزش با افکاری واهیَن (مثلاً برای من اکثر سلبریتی ها اینجورین) نباید بهشون اهمیت بدی و در عوض، به دانشمندا یا هنرمندای بزرگی که دسترسی بهشون نداری (مثلاً توی یه کشور دیگه زندگی می کنن یا سال ها پیش مُردن) باید اهمیت بدی.
البته منظورم "عمقِ وجود" زنه. در هر حال، اعتراف می کنم که اصلاحِ جنابالی بار معنایی واقع بینانه تری داره!
Vahed75 نوشته شده: ↑سهشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۶ - ۱۸:۴۸شرمنده امید جان دیر رسیدی دخترای هوپا همه رفتن آخریش همین نرگس بود که اونم شنیدم برای عشقش دشداشه خریدهفروهر نوشته شده: ↑دوشنبه ۱۴۰۰/۹/۱۵ - ۱۴:۰۷اقا من در جایگاهی نیستم دخترا رو قضاوت کنم ولی نظرمو میگم...
دختر مثل اقیانوس میمونه هرچی بیشتر بری تو عمقش، بیشتر با شگفتی های خلقت رو به رو میشی...
دختر برای مرد مثل مسکن روحی میمونه یا یه جور قرص روان گردان ...و همین یکی از دلایلیه که دخترا از بعضی پسرا متنفر میشن...چون وقتی از حالت خلسه در بیان دنبال یه روانگردان قوی ترن..
من یکی موقعی که غمگین و کلافم و دوست دارم با یکی درد و دل کنم ترجیح میدم سرم رو شونه یه دختر باشه تا یه مرد سیبیل کلفت و اخمو که وقتی دستای زبرشو به نشونه همدردی میکشه رو سرت پوست سرتو میکنه![]()
![]()
نظر شما دوستان چیه؟
این حرفات هم نشون میده هنوز به پوچی و بیهودگی عشق نرسیدی یه وقتی متوجه میشی و به این نتیجه میرسی هیچ دختری این شرایطی که میگی رو نداره که نو بخوای سرت رو روی شونه هاش بذاری
فروید میگه عشق ابدی و واقعی، خالی از هر گونه تنفر و ریا تنها در رابطه ی بین معتاد و ماده ی مخدرش وجود دارد بقیه عشقا همه شون کشکه و مال فیلماست در واقع همین عشقای دروغین باعث زنده ماندن صنعت مد و پوشاک و فیلم و هزار کوفت و زهر مار دیگه میشه
اینو من از فروید نشنیدم ولی خب درسته. عشق واقعی خالی از هرگونه تنفر و تفکر منفیه. مثلا یه سری وقتی فکر میکنن یه نفرو دوس دارن و جواب منفی داد ازش متنفر میشن و میخوان انتقام بگیرن.
آره دقیقا. فقط اینکه آدما از نظر شخصیتی به این حد از پختگی برسن نیاز به خودسازی و شناخت و هوش بالایی داره که اکثر مردم هم این رو ندارن و هیچوقت هم بهش نمیرسن و ناله میکنن عشق واقعی وجود نداره. ما کلا یه موقعی فقط دنبال داشتنیم چون از بچگی ارزش سر داشتن چیزها بوده و یک حالت سوداگری و بازاری داره و با عشق هم اینطور رفتار میکنیم. در صورتی که عشق واقعی یک نوع بودن و شدن هست و سطح بالاتری از تفکرات معمول داره و هر کسی بهش نمیرسه. حالا وقتی بحث داشتن هست همون اتفاقاتی میوفته که سر به دست آوردن کالا به وجود میاد. بحث رقابت و برتری وسط میاد و که من باید اون شخص رو بهش برسم و فتحش کنم و اگر نتونم خشمگین و ناراضی میشم و میخوام انتقام بگیرم. یک موقعهایی هم این دو شخص به هم میرسن و اتفاقا از نظر شرایط زندگی هم همه چیز خوبه اما شخص واقعا راضی نیست و حتی دوست داره بمیره. در واقع انگار شخص از درون خالیه و از بیرون هیچ چیزی نمیتونه راضیش کنه. به هر موقعیتی یا هر شخصی برسه بعدش دیگه اون هیچ ارزشی برای شخص نداره و فکر میکنم دلیل تنوع طلبی آدمها هم همینه و طرف وقتی کلی زحمت کشید و به اون رسید دیگه اون ارزشی نداره و باید بره سراغ یکی دیگه.
یه کتاب از اروین دیوید یالوم دارم می خونم به اسم "خیره به خورشید (غلبه بر هراس از مرگ)" انتشارات فانوس.