سخنان زيبا

[mahshid.m]

زندگی ان است که بمیرید و پیروز باشید و مردن انست که زنده باشید اما محکوم و مغلوب دیگران
امام علی

[rrkh]

دوست دارم در خيابان با كفشهايم راه بروم و به ياد خدا باشم

تا اينكه در مسجد بنشينم و به فكر كفشهايم باشم

[پين]

rrkh نوشته است:
دوست دارم در خيابان با كفشهايم راه بروم و به ياد خدا باشم
تا اينكه در مسجد بنشينم و به فكر كفشهايم باشم

دکتر علی شریعتی

بهزاد در صفحه 34 همين تاپيك نوشته است:
ترجیح می دهم سوار بر دوچرخه ام باشم و به خدا فکر کنم
تا این که در کلیسا باشم و به دوچرخه ام فکر کنم

انیشتین

؟؟

----------------------------------------------------------------
اگر اين جمله صاحبي ندارد ، بنده هم خودم را كانديدش كنم

[پين]

اگر تنها روي يك مساله ساعت ها كار كنيد ولو اينكه موفق به حل آن نشويد،
براي شما بسيار مفيدتر از آن است كه راه حل ده مساله را از روي نوشته ي
ديگران بخوانيد.

پرويز شهرياري

[خروش]

اگر تنها روي يك مساله ساعت ها كار كنيد ولو اينكه موفق به حل آن نشويد،
براي شما بسيار مفيدتر از آن است كه راه حل ده مساله را از روي نوشته ي
ديگران بخوانيد.

پرويز شهرياري

[rrkh]

rrkh نوشته است:
دوست دارم در خيابان با كفشهايم راه بروم و به ياد خدا باشم
تا اينكه در مسجد بنشينم و به فكر كفشهايم باشم

دکتر علی شریعتی

بهزاد در صفحه 34 همين تاپيك نوشته است:
ترجیح می دهم سوار بر دوچرخه ام باشم و به خدا فکر کنم
تا این که در کلیسا باشم و به دوچرخه ام فکر کنم

انیشتین

؟؟

----------------------------------------------------------------
اگر اين جمله صاحبي ندارد ، بنده هم خودم را كانديدش كنم

جاهای مختلفی این رو از دکتر شریعتی نقل کردند ولی ارجاعی ندادند.
به هر حال من اسم دکتر شریعتی رو از پایین پستم پاک می کنم.

[rrkh]

از كساني مباش كه درخت را در چشم خود نمي بينند اما خار را در چشم ديگران مي بينند
(به صورت های دیگری هم اومده)
امروز من این رو اینجا خوندم:
http://haqaeq.wordpress.com/2009/10/09/ ... /#more-124

[pulsar]

... جرج برنارد شاو اصولا طبع شوخي داشت و بسياري از
حرفهايش هم نشانه اي از باريك بيني و همين طبع شوخش دارد
...........

می گفت fish را می شود بصورت ghoti نیز نوشت!
چرا که gh برخی موارد صدای f می دهد مثل : cough
o می تواند به جای i بکار رود مثل o در women
ti هم به جای sh همچنانکه در nation.

[4Duniverse]

خوشبختي ما در سه جمله است تجربه از ديروز، استفاده از امروز، اميد به فردا
ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم حسرت ديروز، اتلاف امروز، ترس از فردا - علي شريعتي

[mohsen.a]

امروز اولین روز از آینده توست.

Today is first day of your feature

[BLUE]

من بعضی از اشعار شعرای ایرانی را در ترجمه های فرانسوی خوانده ام و بعضی از ابیات فریدالدین عطار نیشاپوری تاثیر زیادی در من کرده است. فریدالدین در یکی از اشعار خود می گوید :
“خداوندا اگر چه گناهکار هستم و خود را درخور مجازات می بینم. لیکن از درگاه تو ناامید نیستم برای اینکه می دانم که اگر من در این جهان بر طبق پیروی از طبیعت خود رفتار کرده ام تو در آن جهان نسبت به من بر طبق طبیعت خود رفتار خواهی نمود.”

انصاف بدهید که آیا از آغاز زندگی بشر تاکنون در جهان چیزی گفته شده است که از حیث عمق معنی بالاتر از این گفته عطار نیشاپوری باشد و به این اندازه امیدبخش باشد ؟؟؟

موريس مترلينگ


.....

خوشبختي ما در سه جمله است تجربه از ديروز، استفاده از امروز، اميد به فردا
ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم حسرت ديروز، اتلاف امروز، ترس از فردا - علي شريعتي

[پين]

از چرچيل پرسيدند:
آقای نخست وزیر ، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده
به آن سوی اقیانوس هند میروید و دولت هند شرقی را بوجود می‌آورید، اما این
کار را نمی‌توانید در بیخ گوشتان یعنی در کشور ایرلند که سال‌هاست با شما
در جنگ و ستیز است انجام بدهید؟



وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ می‌دهد: برای انجام این کار به دو ابزار
مهم احتیاج داریم که آن دو ابزار را در ایرلند در اختیار نداریم.

آن دو ابزار چیست‌؟

چرچیل پاسخ میدهد: اکثریت نادان و اقلیت خائن.

[younesagha]

آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند



زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است.

آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: "آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آور ترین سلاح بشری مرد!" آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟

سریع وصیت نامه‌اش را آورد. جمله‌های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد.


پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود

امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه‌های فیزیک و شیمی نوبل و ... می‌شناسیم. او امروز، هویت دیگری دارد

یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است

[پين]

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت
[حافظ]

*جرج برنارد شاو هنگامي كه براي نخستين بار از مجسمه "آزادي" (در آمريكا )
بازديد مي كرد گفت :
"اتفاقا هرگاه كه چيزي بميرد ، مجسمه اي به يادبودش مي سازند..."

مجسمه او در اونتاريو- كانادا

امروز ، دوم نوامبر، سالروز درگذشت جرج برنارد شاو* است .
60 سال پيش در چنين روزي ، او در سن 94 سالگي و براي
هميشه چشم از جهان بست. او در طول زندگاني اش هم
جايزه نوبل را دريافت كرد و هم اسكار.
نقل است كه او در 1925 از پذیرش نوبل امتناع کرد و گفت:
" من هر سال کتاب می نوشتم و کسی جایزه ای نمی داد .
امسال که چیزی ننوشته ام به من نوبل می دهند, یعنی اینقدر
بد می نویسم ؟!! "

http://en.wikipedia.org/wiki/George_Bernard_Shaw
http://bashgah.net/peoples-13211.html

شما چیزها را طوری که هستند می بینید و می پرسید" چرا "؛
من اما چیزها را طوری که نيستند می بینم و می پرسم "چرا که نه ؟! ".
-برنارد شاو-

[PETERAXON]

چه امید بندم در این زندگانی
که در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی