زمان ابتدا و انتها دارد یا بی ابتدا و بی انتهاست؟

[m@hdi]

با سلام

1-زمان ابتدا و انتها دارد یا بی ابتدا و بی انتهاست؟

2-بین 3 حالت محتمل برای پایان جهان (گسترش دائم یا سکون یا انقباض) کدام یک محتمل تر است؟

3-اگر در پایان جهان انقباض صورت بگیرد امکان این وجود دارد که دوباره انفجار بزرگ تکرار شود؟

با تشکر

[candle]

پاسخ ریز بینانه (دقیق) به این پرسشها هنوز امکان پذیر نیست. تنها می توان با کاربست برخی از تئوریها در زمینه فیزیک نظری، در این باره گمانه زنی هائی ارائه داد.

[m@hdi]

پاسخ ریز بینانه (دقیق) به این پرسشها هنوز امکان پذیر نیست. تنها می توان با کاربست برخی از نظریات تازه در حوزه فیزیک نظری، در این باره گمانه زنی هائی ارائه داد.

من میدانم جواب قاطعی هنوز داده نشده و میخواهم براساس آخرین پیشرفت ها در فیزیک بدانم چیزهایی که به فکرم رسیده تا چه حد محتمل هست.

[candle]

1-زمان ابتدا و انتها دارد یا بی ابتدا و بی انتهاست؟

خوب بر طبق نظریه نسبیت عام، زمان با فضا در هم تنیده شده اند، فضا - زمان کرانمند نیست. زمان پس از بیگ بنگ ایجاد شده و به صورت یکسویه و برگشت ناپذیر رو به سوی آینده دارد.

2-بین 3 حالت محتمل برای پایان جهان (گسترش دائم یا سکون یا انقباض) کدام یک محتمل تر است؟

اندازه گیریهای کنونی از ماده موجود در جهان (معمولی + تاریک)، گزینه تورم همیشگی را تایید می کنند.

3-اگر در پایان جهان انقباض صورت بگیرد امکان این وجود دارد که دوباره انفجار بزرگ تکرار شود؟

اگر اثبات شود که تکینگی الزاما یک شرایط ناپایدار است، به احتمال زیاد، انتروپی موجب رویداد انفجار بزرگ دیگری خواهد شد.

[m@hdi]

فضا - زمان کرانمند نیست. زمان پس از بیگ بنگ ایجاد شده و به صورت یکسویه و برگشت ناپذیر رو به سوی آینده دارد.

خود تکینگی قبل از انفجار بزرگ چرا شامل فضا-زمان نمیشود؟

اندازه گیریهای کنونی از ماده موجود در جهان (معمولی + تاریک)، گزینه تورم همیشگی را تایید می کنند.

یعنی انرژی پایان ناپذیر است؟

انتروپی موجب رویداد انفجار بزرگ دیگری خواهد شد.

به چه شکل؟

[thegodof3d]

ولی به نظر من زمانی در کار نیست ، و زمان فرض انسانه ، مثلا ثانیه و ساعت و دقیقه ، همه و همه دلیل بوجود اومدنشون سایه جسم ثابتی بر روی زمین بوده اند
در واقع زمان یک متغیر نیست و برگشتن در زمان یعنی تغییر در فیزیک کل دنیا یا مثلا اون جسم مورد نظر ، مثلا در رابطه با یه توپی که می افته زمین. تنها راه برگشتش اینه که برش داریم و اینها ....
حالا البته یکسری میان و پایان زمان رو انقراض بشر و یا پایان زمان رو نابودی زمین و یه چیزهای دیگری مثل مرگ خودشون و یا مثلا انقباض جهان و .... میگن بستگی داره شما برداشتتان از پایان زمان چیست ، ولی چیزی که مشخصه موجودیت جهان هرگز از بین نمیره حتی با انقباضش بازم ادامه پیدا میکنه و بر زمان تاثیری نمیذاره ، اون دانشمند عزیزمون اینشتین گرامی و عزیز هزار بار تا الان نظریه نسبیتشون رد شده است زیاد رو اون حساب نکنید ...

[candle]

خود تکینگی قبل از انفجار بزرگ چرا شامل فضا-زمان نمیشود؟

قبل از انفجار بزرگ تنها انرژی چگالیده وجود داشته است. بی درنگ پس از انفجار بزرگ، انرژی شروع به تشکیل ذرات زیر اتمی و بافتار گاه - اسپاش (فضا-زمان) کرده است که خود مطابق مدل تورم استاندارد، به شیوه ای شتابنده گسترش یافته است. چگونگی آن چنانکه پیشتر گفتم (همانند فیزیک حاکم بر شرایط تکینگی) هنوز به درستی آشکار نیست اما 5 نسخه گوناگون تئوری استرینگ، هر کدام روایت خود را دارند.

یعنی انرژی پایان ناپذیر است؟

نه، در فیزیک حاکم بر جهان طبیعت؛ به وارون ریاضیات، هیچ پراسنج (پارامتر) بی نهایتی وجود ندارد.

به چه شکل انتروپی موجب رویداد انفجار بزرگ دیگری خواهد شد؟

انتروپی یا تمایل به بی نظمی، یک قانون جهان شمول است که به گفته هاوکینگ، این قانون حتی خدا را هم محدود کرده است! اینکه تمام انرژی سازنده کیهان، در نقطه ای میلیونها برابر کوچکتر از هسته اتم هیدروژن چگالیده شده باشد، یک شرایط کمینه انتروپی است که طبق اصول، ناپایدار است.

[m@hdi]

نه، در فیزیک حاکم بر جهان طبیعت؛ به وارون ریاضیات، هیچ پراسنج (پارامتر) بی نهایتی وجود ندارد.

پس به چه دلیل تورم همیشگی محتمل تر است؟ این تورم همیشگی که شتابنده هم هست به نظر من تا زمانیکه پشتوانه انرژی وجود داشته باشد ادامه پیدا میکند و با توجه به اینکه انرژی هم روزی به اتمام میرسد امکان سکون یا انقباض بیشتر است.

[candle]

نه، در فیزیک حاکم بر جهان طبیعت؛ به وارون ریاضیات، هیچ پراسنج (پارامتر) بی نهایتی وجود ندارد.

پس به چه دلیل تورم همیشگی محتمل تر است؟ این تورم همیشگی که شتابنده هم هست به نظر من تا زمانیکه پشتوانه انرژی وجود داشته باشد ادامه پیدا میکند و با توجه به اینکه انرژی هم روزی به اتمام میرسد امکان سکون یا انقباض بیشتر است.

تا جائیکه می دانم، این تورم ناشی از انرژی اولیه انفجار بزرگ و اثرات ضد گرانشی ماده و انرژی تاریک است.بنابراین با توزیع دما در یک جهان بزرگتر، ذرات تشکیل دهنده کیهان، تدریجا در میان فریادهای یک بردسیر بزرگ واپاشیده شده و کار جهان به اتمام خواهد رسید.

[Archimedes]

با سلام

1-زمان ابتدا و انتها دارد یا بی ابتدا و بی انتهاست؟

به این سوال نمی توان به یقین پاسخ داد زیرا تصور و پیشبینی(از نظر علم) ابتدا و انتهای عالم هنوز ممکن نیست و جواب به این سوال مستلزم آن است.
با این حال با تصور آغاز جنبش در لحظه بیگ بنگ و آغاز مشاهده تغییرات ماده در برش های مختلف فضا-زمان می توان گفت ابتدای زمان همان ابتدای جنبش در لحظه بیگ بنگ و همراه با گسترش فضاست و وابسته به آن.

2-بین 3 حالت محتمل برای پایان جهان (گسترش دائم یا سکون یا انقباض) کدام یک محتمل تر است؟

با توجه به مقدار ماده و انرژی در جهان ین موضوع همچنان محتمل تر است که جهان (فضا-زمان) در انبساطی ابدی ادامه خواهد یافت.

3-اگر در پایان جهان انقباض صورت بگیرد امکان این وجود دارد که دوباره انفجار بزرگ تکرار شود؟

خب این کاملا بدیهی است که تمام ماده و انرژی موجود نمی تواند تا ابد در یک نقطه فشرده شود و ناگزیر از دما و فشار زیاد بیگ بنگی دیگر رخ خواهد داد.

[DOCTOR G]

فضا - زمان کرانمند نیست. زمان پس از بیگ بنگ ایجاد شده و به صورت یکسویه و برگشت ناپذیر رو به سوی آینده دارد.

البته چون زمان بدون این جهان وجود ندارد، و جهان قرار است فروپاشی مجدد کند، زمان کراندار خواهد بود.

خود تکینگی قبل از انفجار بزرگ چرا شامل فضا-زمان نمیشود؟

خود تکینگی اصلا فضا و زمان ندارد. اصلا تکینگی نقطه ای است که بخاطر جاذبه زیاد(به اصطلاح بی نهایت) فضا و زمان را در خودکشیده و فضا و زمان را بی معنی می کند.(البته اینکه گفتم نقطه، منظورم واقعا یک نقطه نیست و فقط برای تفهیم گفتم )

اندازه گیریهای کنونی از ماده موجود در جهان (معمولی + تاریک)، گزینه تورم همیشگی را تایید می کنند.

محاسبات درباره جرم جهان در حال تغییر است. ولی آنچه امروزه در دست داریم اینست که جهان در حال گسترش، ولی با شتاب منفی که البته خیلی نزدیک 0 است، می باشد. یعنی جهان در آخر فروپاشی می کند.

یعنی انرژی پایان ناپذیر است؟

خیر

انتروپی موجب رویداد انفجار بزرگ دیگری خواهد شد.

به چه شکل؟

واضح است . انتروپی باعث بی نظمی و گشترش فضا و زمان می شود. در هر دستگاه هم انتروپی افزایش پیدا می کند، پس از مدتی جهان فشرده شده(دارای تکینگی) قدرت غلبه دوباره بر جاذبه و انفجار دیگری را خواهد داشت. (اگر جرم و فشردگی نقطه ی دارای تکینگی اجازه دهد.)

[DOCTOR G]

ولی به نظر من زمانی در کار نیست ، و زمان فرض انسانه ، مثلا ثانیه و ساعت و دقیقه ، همه و همه دلیل بوجود اومدنشون سایه جسم ثابتی بر روی زمین بوده اند
در واقع زمان یک متغیر نیست و برگشتن در زمان یعنی تغییر در فیزیک کل دنیا یا مثلا اون جسم مورد نظر ، مثلا در رابطه با یه توپی که می افته زمین. تنها راه برگشتش اینه که برش داریم و اینها ....
حالا البته یکسری میان و پایان زمان رو انقراض بشر و یا پایان زمان رو نابودی زمین و یه چیزهای دیگری مثل مرگ خودشون و یا مثلا انقباض جهان و .... میگن بستگی داره شما برداشتتان از پایان زمان چیست ، ولی چیزی که مشخصه موجودیت جهان هرگز از بین نمیره حتی با انقباضش بازم ادامه پیدا میکنه و بر زمان تاثیری نمیذاره ، اون دانشمند عزیزمون اینشتین گرامی و عزیز هزار بار تا الان نظریه نسبیتشون رد شده است زیاد رو اون حساب نکنید ...

زمان یک فرض برای انسان نیست و واقعا یک بعد است و برای هر دستگاهی هم متفاوت است. درضمن نظریه نسبیت هم همچنان به قوت خودش باقیه و هرچند وقت یکبار آزمایش های جدید آنرا تائید می کنند.

[DOCTOR G]

نه، در فیزیک حاکم بر جهان طبیعت؛ به وارون ریاضیات، هیچ پراسنج (پارامتر) بی نهایتی وجود ندارد.

پس به چه دلیل تورم همیشگی محتمل تر است؟ این تورم همیشگی که شتابنده هم هست به نظر من تا زمانیکه پشتوانه انرژی وجود داشته باشد ادامه پیدا میکند و با توجه به اینکه انرژی هم روزی به اتمام میرسد امکان سکون یا انقباض بیشتر است.

بستگی به جرم جهان دارد. در واقع اگر جرم جهان در حد جرم بحرانی باشد، فضا سکون خواهد داشت؛ اگر بیشتر شود، جهان منقبض می شود(فروپاشی می کند)؛ اگر کمتر باشد، برای همیشه به گسترش خود ادامه می دهد.
یعنی نسبت سرعت گسترش جهان نسبت به جرم جهان، شتاب گسترش آن را تعیین می کند. و طبق قانون عکس مجذوری جاذبه اجسام هر چه از هم دور تر شوند، تاثیر کمتری برروی هم خواهند داشت. در ضمن ماده تاریک (البته در صورت وجود داشتن: اساسا ماده ی تاریک هنوز تائید نشده و در نتیجه مقدار آن هم مشخص نیست.) بخاط اثر آنتیگراویتی خود باعث فاصله گرفتن اجرام از هم خواهد شد.

[m@hdi]

جواب های شما دوستان مناسب بود ولی خب حقیقت اینه که ظاهرا ما در ابتدای راه شناخت جهان هستیم و با قاطعیت نمیشه جواب سوالات من را داد و فرضیه درون ذهن من حالا حالاها باید صبر کند! اما حالا که جوابهای شما دوستان را شنیدم فرضیه درون ذهن خودم را میگویم:

حقیقتش اینه که من به خدا اعتقادی ندارم و اینجا هم فروم مذهبی نیست که ما بخوایم اینجا راجع بهش حرف بزنیم و من این رو فقط از این نظر گفتم که در فرضیه من جایی برای خدا نیست همچنین برای اختیار هم جایگاهی قائل نیستم یعنی بعد از خواندن نظرات هاوکینگ در طرح بزرگ به جبر باور پیدا کردم.

فرضیه درون ذهن من این است که زمان نه ابتدایی دارد نه انتهایی چرا که اگر بخوایم برای زمان ابتدا و انتها تعیین کنیم همیشه با این دست سوالات روبرو میشویم که پس قبلش چیه؟ پس بعدش چیه؟ پس درون فرضیه من زمان ابتدا و انتهایی ندارد.

حالت محتمل تر درون ذهن من این بود که جهان به انقباض میرسد چون همانطور که یک نارنجک (از نوع چهارشنبه سوریشا!) منفجر میشود سنگها به مرور زمان سرعتشان کند تر میشود و در نهایت متوقف میشوند من هم خیال میکردم که جهان هم روزی به حالت ایستایی میرسد و پر از سیاهچاله میشود با گرانش های بینهایت که منجر به انقباض میشود اما وقتی فهمیدم چیزی به اسم ماده تاریک و انرژی تاریک وجود دارد و جهان با وجود اینها انبساط فعلیش شتاب فزاینده هم دارد فرضیه ام تا حد زیادی سست شد!

نظر من این بود که جهان ابتدا انبساط پیدا میکند و سپس سکون و بعد از آن انقباض و در نهایت دوباره شرایط تکینگی پیدا میکند و انفجار بزرگ دوباره تکرار میشود. توی فرضیه من تاکنون بینهایت بار انفجار بزرگ تکرار شده و بینهایت بار دیگر هم تکرار میشود اما ظاهرا جایی هم برای بینهایت در فیزیک نیست!

البته یکی از دوستان من حرفهایی راجع به چیزی به نام آنتروپی زد و گفت نیازی به این فرضیات نیست و با در نظر گرفتن آنتروپی انفجار بزرگ تکرار میشه که اگر کسی راجع به ارتباط آنتروپی و ایجاد دوباره تکینگی و سپس انفجار بزرگ چیزی میدونه از گفتنش دریغ نکنه! (البته این را هم بگه که این آنتروپی فرضیه هست یا نظریه)

بر همین مبناها من خیال میکنم که انسان پس از مرگش دوباره همان زندگیی که کرده را تکرار میکند در بینهایت بار قبل و بینهایت بار بعدی.

با تشکر از پاسخ های شما عزیزان.