[email protected] نوشته شده:فغلاً از جیب بابا! البته قبلاً تدریس خصوصی می کردم ولی الان به علت درگیریه علمی، مدتیه تدریس هم نمی کنم، متاسفانه ازدواج نکردم و تمایل دارم ده الی بیست عدد زن بستونم (خیلی از زَنای مؤمن و مطیع و خوشچل خوشم میاد ) در عین حال، بی زنی هم داره کمی بهم فشار میاره
آرزو میکنم هرچه زودتر به خواسته هاتون برسید. من تو زندگیم زیاد سختی کشیدم، اما جنگیدم. همیشه تنها و بدون پشتوانه بودم. بعد از سربازی 3 سال بیکار بودم اما دیسپلین خودم رو حفظ کردم، دنبال شغل های کاذب نرفتم و با تلاش شغل مورد نظرم رو پیدا کردم. با خانومی که دوستش داشتم ازدواج کردم. سال های سخت طولانی بود اما یه دفه همه چی عوض شد، مثه یه سونامی! من خیلی زود به تمام آرزوهام رسیدم، الان تنها آرزوم تو زندگی کسب علم و معرفت هستش.