تیغ اوکام

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

تیغ اوکام

پست توسط MA102 »

به نام الله




استدلال استقرائی و نقدهای وارد بر آن را در مقاله آشنائی با مکاتب علم شناسی: استقراء گرائی سطحی معرفی کردیم.
اما نوع دیگری از استدلال غیر استنتاجی هست که در ظاهر متفاوت با استدلال استقرائی است، و ادعا می شود که همانند استدلال استقرائی و روش علمی، یک اصل طلائی و یکی از ویژگی های بسیار مهم و اصیل در علم است.




smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
آخرین ویرایش توسط MA102 چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۱ - ۱۷:۵۷, ویرایش شده کلا 2 بار
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: استدلال از راه بهترین تبیین

پست توسط MA102 »

مثال زیر را در نظر بگیرید:

پنیری که در گنجه بود، ناپدید شده است، و همچنین مقداری خرده نان در گنجه بود.
دیشب از گنجه صدای خش خش می آمد.
بنابر این، پنیر را موش خورده است.


بدیهی است که این استنباط غیر استنتاجی است، زیرا مقدمات نتیجه را استلزام
نمی کنند.
ممکن است کلفت پنیر را دزدیده باشد و با زیرکی مقداری خرده نان به جا گذاشته باشد تا چنین به نظر برسد که کار، کار موش است. و صادی خش خش هم ممکن است به دلایل متعدد دیگری ایجاد شده باشد-شاید منبع آن گرم شدن بیش از اندازه دیگ بوده است- با این همه، این استنباطی است که به نظر معقول می آید. زیرا به نظر می رسد این فرضیه که پنیر را موش خورده است بهتر از تبیین های بدیل مختلف، داده ها را تبیین می کند. خوب، کلفت ها معمولتا پنیر نمی دزدند و دیگهای جدید هم بیش از حد داغ نمی شوند. در صورتی که موشها وقتی اقبال به آنها رو کند معمولا پنیر می خورند و صدای خش خش هم ایجاد می کنند. بنابراین هر چند نمیتوانیم یقین داشته باشیم که فرضیه موش صحیح است، اما در مقایسه با دیگر بدیل ها، این بهترین راه تبیین داده های موجود است.
این شکل از استدلال را «استنباط از راه بهترین تبیین» نامیده می شود. در مورد ارتباط میان «استنباط از راه بهترین تبیین» و «استدلال استقرائی» اغتشاشات لغوی زیادی وجود دارد. برخی از فیلسوفان «استنباط از راه بهترین تبیین» را نوعی «استدلال استقرائی» توصیف می کنن؛ در اصل مراد آنها از «استدلال استقرائی»، «هر استنباطی که استنتاجی نباشد» است. دیگران استنباط از راه بهترین تبیین را متضاد استنباط استقرائی می دانند، همان گونه که ما در بالا چنین کرده ایم. در این رویکرد، استنباط استقرائی مخصوص استنباط از مصادیق بررسی شده به بررسی نشده از یک نوع معین است، از نوعی که ما قبلا بررسی کردیم؛ دراینصورت، استنباط از راه بهترین تبیین و استنباط استقرائی دو نوع متفاوت از استنباط غیر استنتاجی هستند. مادامی که به اصطلاح مطلوب خود به طور سازگار پایبندیم، هیچ اشکالی در آن نیست.
دانشمندان اغلب از «استنباط از راه بهترین تبیین» استفاده می کنند. مثلا، ادروین با جلب توجه به انواع حقایق درباره جهان زنده که تبیین آنها با این فرض که گونه های فعلی جداگانه خلق شده اند دشوار است اما کاملا با معناست که گونه های فعلی آن چنان که نظریه او نشان می دهد نیای مشترکی داشته باشند، به نفع نظریه تکامل خود استدلال می کرد.
مثلا میان پاهای اسب و گورخر تشابه های آناتومیکی نزدیکی وجود دارد. اگر خدا اسب و گورخر را جداگانه خلق کرده باشد، این امر را چگونه تبیین می کنیم؟ می توان گفت که او می توانسته پاهای آن ها همانقدر که شبیه هم خلق کرده، میتوانسته آنها را هر قدر که مایل است متفاوت خلق کند. اما اگر اسب و گورخر هر دو از نیای مشترکیناشی شده باشند، این امر تبیین روشنی برای شباهت آناتومیکی آنها ارائه می کند. داروین ادعا
می کرد که توانائی نظریه وی در تبیین نکاتی از این نوع و انواع بسیار دیگر مدرکی است قوی برای درستی نظریه تکامل.




smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
آخرین ویرایش توسط MA102 چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۱ - ۱۷:۱۸, ویرایش شده کلا 4 بار
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ آکم

پست توسط MA102 »

یک پرسش جالب این است که آیا «استنباط از راه بهترین تبیین» الگوی بنیادی تر است یا «استدلال استقرائی»؟
گیلبرت هارمن فیلسوف ادعا کرده است که «استنباط از راه بهترین تبیین» بنیادی تر است.
اما فلاسفه دیگر ادعا می کنند «استنباط از راه بهترین تبیین» خود وابسته به استقرای معمولی است.
هر یک از این دیدگاههای مخالف که مطلوب ما باشد، بدیهی است که توجه بیشتری را می طلبد. اگر بخواهیم از «استنباط از راه بهترین تبیین» استفاده کنیم، برای تعیین این امر به راهی نیاز داریم که بدانیم کدام یک از فرضیه های رقیب بهترین تبیین را برای داده ها ارائه می کنند. اما این را کدام یک از معیارها تعیین می کنند؟ پاسخ رایج آن است که بهترین تبیین، ساده ترین یا صرفه جویانه ترین تبیین است. بار دیگر مثال پنیر در گنجه را در نظر بگیرید. دو داده وجود دارد که باید تبیین شود: پنیر گم شده و صدای خش خش. در فرضیه موش فقط یک علت -یعنی موش- برای تبیین هر دو داده در نظر گرفته می شود. اما در فرضیه خدمتکار برای تبین همین داده ها ابید دو علت در نظر گرفته شود _خدمتکار خلافکار و آبگرمکنی که بیش از حد گرم شده است- بنابراین فرضیه موش صرفه جویانه تر و از این رو بهتر است. به همین نحو در مثال داروین، نظریه داروین می توانست نکات بسیار متنوعی و نه فقط شباهتهای آناتومیکی میان گونه ها را در مورد جهان تبیین کند. همان گونه که داروین هم می دانست هر یک از این نکات را می شد به طرق دیگر تبیین کرد. اما نظریه تکامل تمام نکات را یک جا تبیین می کرد.




smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ آکم

پست توسط MA102 »

این تصور که سادگی یا صرفه جویی نشانه ای است از تبیین خوب، بسیار جذاب است و به یقین به تقویت ایده استنباط از راه بهترین تبیین کمک می کند. اما اگر دانشمندان از سادگی به مثابه راهنمائی برای استنباط استفاده می کنند، این مسئله جدی ای مطرح می کند.
ما از کجا می دانیم که جهان ساده است نه پیچیده؟
ترجیح دادن نظریه ای که دادها را بر اساس کمترین تعداد علت ها تبیین می کند معقول به نظر می رسد. اما آیا دلیلی عینی برای این تصور وجود دارد که چنین نظریه ای صادق است یا احتمال بیشتری دارد که صادق باشد و یا برتری ای بر نظریه ای که پیچیده تر است دارد؟




smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ آکم

پست توسط MA102 »

تز برتر بودن نظریه های ساده تر، از ویلیام آکمی فیلسوف انگلیسی است.
اما این نظریه، همانند استدلال استقرائی، غیر استنتاجی است، و از مقدمات، نتیجه را استلزام نمی کند. جالب است که از ویژگی غیر استنتاجی بودن این استدلال در فلسفه دین هم در جهت اثبات وجود خدا و هم در جهت نفی وجود او استفاده شده‌است. از طرفی ریچارد داوکینز استدلال می‌کند که باور به خدا کمکی به فهم جهان نمی‌کند و تنها چیزی اضافی و زاید است، و بنابراین باید حذف شود.از طرف دیگر ریچارد سوئین برن وجود خدا را ساده‌ترین توضیح برای تجربه‌های مذهبی می‌داند.
اما در حقیقت از آنجائی که این استدلال هم غیر استنتاجی است، همانند استدلال استقرائی برخلاف تصور عده ای، چیزی را اثبات نمی کند.
در دفاع از تیغ آکم، این گونه دفاع شده است: درست است که این استدلال نتیجه را استلزام نمی کند، اما دانشمندان از این استدلال استفاده می کنند و به نتایج چشمگیری نیز دست پیدا کرده اند، پس این استدلال صحیح است و نظریه های ساده تر برتری دارند بر نظریه های پیچیده تر. و عده ای نیز پا را فراتر نهاده ادعا کرده اند نظریه های ساده تر حقیقتگو هستند.
اما در این دفاع به این نکته از منطق توجه نشده است که صحت نتیجه، صحت فرضیه ها و نظریات را تضمین نمی کند. اینکه اگر به فرض دانشمندان همواره با استفاده از تیغ آکم به نتایج درخشان نائل گشته اند، نمی تواند این نتیجه را به بار بیاورد که تیغ آکم حقیقتگو بوده و نظریه های ساده تر برتر هستند.
اما از طرف دیگر حتی دانشمندان نیز از آن به عنوان قانونی تخطی ناپذیر استفاده نمی کنند. تاریخ علم پر است از انتخاب نظریه های پیچیده که بر نظریه های ساده تر رجحان یافته اند.
یک نمونه نظریه نسبیت خاص است که با پیچیدگی بیشترش نسبت به مکانیک نیوتونی، بر نظریه نیوتونی فائق آمد. نمونه دیگر نظریه نسبیت عام است که بعد از شکست تقریبی نظریه گرانش نیوتن بر سایر نظریه های ارائه شده از سوی دانشمندان، حتی با پیچیده تر بودن فوق العاده اش نسبت به تمامی نظریه های رقیب بر تمامی آنها رجحان یافت.
فکر کنم این نمونه ها کافی باشند تا بر ادعای استفاده دائمی دانشمندان از تیغ آکمی، و همچنین حقیقت گو بودن نظریه های ساده تر کافی باشد.
اما به هر حال دانشمندان گاهی اوقات از تیغ آکم استفاده می کنند، نه به خاطر اینکه ادعاهای مطرح شده برای تیغ آکم را پذیرفته اند، بلکه به جهت اینکه نظریه های ساده تر را راحت تر می توان درک کرد و به مسائلی که قرار است با آنها مواجه شوند، آشنائی یابند، اما هر گاه که نیاز باشد که نظریه ساده تر را به نفع نظریه پیچیده تر رها کنند، چنین کاری را انجام می دهند.





smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: تیغ آکم

پست توسط هرمز پگاه »

MA102 نوشته شده:
تز برتر بودن نظریه های ساده تر، از ویلیام آکمی فیلسوف انگلیسی است.
اما این نظریه، همانند استدلال استقرائی، غیر استنتاجی است، و از مقدمات، نتیجه را استلزام نمی کند. جالب است که از ویژگی غیر استنتاجی بودن این استدلال در فلسفه دین هم در جهت اثبات وجود خدا و هم در جهت نفی وجود او استفاده شده‌است. از طرفی ریچارد داوکینز استدلال می‌کند که باور به خدا کمکی به فهم جهان نمی‌کند و تنها چیزی اضافی و زاید است، و بنابراین باید حذف شود.از طرف دیگر ریچارد سوئین برن وجود خدا را ساده‌ترین توضیح برای تجربه‌های مذهبی می‌داند.
اما در حقیقت از آنجائی که این استدلال هم غیر استنتاجی است، همانند استدلال استقرائی برخلاف تصور عده ای، چیزی را اثبات نمی کند.
در دفاع از تیغ آکم، این گونه دفاع شده است: درست است که این استدلال نتیجه را استلزام نمی کند، اما دانشمندان از این استدلال استفاده می کنند و به نتایج چشمگیری نیز دست پیدا کرده اند، پس این استدلال صحیح است و نظریه های ساده تر برتری دارند بر نظریه های پیچیده تر. و عده ای نیز پا را فراتر نهاده ادعا کرده اند نظریه های ساده تر حقیقتگو هستند.
اما در این دفاع به این نکته از منطق توجه نشده است که صحت نتیجه، صحت فرضیه ها و نظریات را تضمین نمی کند. اینکه اگر به فرض دانشمندان همواره با استفاده از تیغ آکم به نتایج درخشان نائل گشته اند، نمی تواند این نتیجه را به بار بیاورد که تیغ آکم حقیقتگو بوده و نظریه های ساده تر برتر هستند.
اما از طرف دیگر حتی دانشمندان نیز از آن به عنوان قانونی تخطی ناپذیر استفاده نمی کنند.
تاریخ علم پر است از انتخاب نظریه های پیچیده که بر نظریه های ساده تر رجحان یافته اند.
یک نمونه نظریه نسبیت خاص است که با پیچیدگی بیشترش نسبت به مکانیک نیوتونی، بر نظریه نیوتونی فائق آمد
. نمونه دیگر نظریه نسبیت عام است که بعد از شکست تقریبی نظریه گرانش نیوتن بر سایر نظریه های ارائه شده از سوی دانشمندان، حتی با پیچیده تر بودن فوق العاده اش نسبت به تمامی نظریه های رقیب بر تمامی آنها رجحان یافت.
فکر کنم این نمونه ها کافی باشند تا بر ادعای استفاده دائمی دانشمندان از تیغ آکمی، و همچنین حقیقت گو بودن نظریه های ساده تر کافی باشد.
اما به هر حال دانشمندان گاهی اوقات از تیغ آکم استفاده می کنند، نه به خاطر اینکه ادعاهای مطرح شده برای تیغ آکم را پذیرفته اند، بلکه به جهت اینکه نظریه های ساده تر را راحت تر می توان درک کرد و به مسائلی که قرار است با آنها مواجه شوند، آشنائی یابند، اما هر گاه که نیاز باشد که نظریه ساده تر را به نفع نظریه پیچیده تر رها کنند، چنین کاری را انجام می دهند.





smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
بیجاست بیسواد!
نگره پیچیده تر انشتینی تنها برای این جای نگره ی نیوتونی را گرفت
که نگره نیوتونی، به برخی از پرسش هایی که با سود بردن از
ابزار نوین آروین ، پیش امده بود، پاسخ نمیداد. پس چون درستی
این نگره ی نیوتونی ، به زیر گمان و پرسش رفت، انگیزه ای برای
پیچیده تر کردن آن پیدا شد
و پارامتر های دیگری بدان افزوده شدند
وگرنه افزایش پارامتر ها، بی اینکه چیزی را به گستره ی یک نگره
بیفزاید، همچنان کاری نابخردانه میباشد.
از سوی دیگر همواره نیز
این پارامتر ها "مادی" بوده اند، مانند تندای نور و .. هیچ پارامتر
فرامادی (خدا و اجنه و روح و اسپاگتی پرنده) هرگز به هیچ نگره
افزوده نشده و نمیشود، چرا که "پژوهش پذیر" نیست. مانند اینکه
بگوییم که " باد سرد به ابر میخورد و باران میبارد " و سپس مسلمین
بگویند که " باد سرد به اذن الهی ! به ابر میخورد و باران می بارد"
از آنجاییکه هیچ آزمایشی نیست که در آن بتوان کنار نهادن "اذن الهی"
را آزمون نمود، این پارامتر بیجا افزوده شده و میتوان بجای آن هر
چیز دیگری مانند " اذن اسپاگتی پرنده" را هم آورد!

پس تنها آنگاه یک پارامتر افزوده میشود که نیاز بایسته برای
فرزام تر کردن یک نگره ای باشد که دچار نادرستی شده است
و نه جز آن ! پس تا زمانی که یک نگره پاسخ میدهد و درست
است، پارامتر افزوده بر نمیدارد
!


پس این کوشش های عمله ی جهل برای شکستن مهاد تیغ اوکهام
با این نوشته های بی سر و ته و سفسته آمیز شدنی نیست و راه را
برای الله و بخور بخور آخونـدی نمیگشاید! (= کور خواندید)


فرزام = کامل
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ اوکام

پست توسط MA102 »

1. اینکه نظریه نیوتون ساده تر جای خود را به نظریه نسبیت عام داد، مثال نقضی برای ادعای "حقیقت گو بودن نظریه ساده تر" است.
2. استدلال ارئه شده در بالا بر مبنای غیر استنتاجی بودن «استدلال از راه بهترین تبیین» و تبعات آن بود، و مثالهای ارائه شده همانطور که در اینجا توضیح دادم، مثالهای دون نقد بود کگه شما با نقدشان، مغالطه مناقشه در مثال[E13] را مرتکب شدید.



smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: تیغ اوکام

پست توسط هرمز پگاه »

MA102 نوشته شده:1. اینکه نظریه نیوتون ساده تر جای خود را به نظریه نسبیت عام داد، مثال نقضی برای ادعای "حقیقت گو بودن نظریه ساده تر" است.
2. استدلال ارئه شده در بالا بر مبنای غیر استنتاجی بودن «استدلال از راه بهترین تبیین» و تبعات آن بود، و مثالهای ارائه شده همانطور که در اینجا توضیح دادم، مثالهای دون نقد بود کگه شما با نقدشان، مغالطه مناقشه در مثال[E13] را مرتکب شدید.



smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
بی جاست!
این مثال نقض نیست، چرا که نگره ی انشتین، به پرسشهای بیشتری از نگره ی نیوتون پاسخ میدهد
و انگیزه ی پدید امدن آنهم همین بود که کژی های نیوتونی را در تنداهای بالا، راست نماید!
مهاد تیغ اوکهام، تنها دو نگره را که به پرسش های یکسان پاسخ میدهند بررسی کرده و میگوید که
آن کدام که ساده تر است، برتری دارد.
پس شما در اینجا، سفسته ی سنجش نابرابر را انجام داده اید
چون از بیخ در نیافته اید که مهاد تیغ اوکهام چه میگوید و در کجا بکار می رود! بیسواد!
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ اوکام

پست توسط MA102 »

هرمز پگاه نوشته شده:این مثال نقض نیست، چرا که نگره ی انشتین، به پرسشهای بیشتری از نگره ی نیوتون پاسخ میدهد
و انگیزه ی پدید امدن آنهم همین بود که کژی های نیوتونی را در تنداهای بالا، راست نماید!
همین که نظریه ساده نیوتون در تنداهای بالا نشان میدهد که صادق نیست، دلیلیست بر اینکه، اگر نظریه ای ساده تر باشد، دلیل نمیشود که حقیقت گو باشد.
از کسی که نمیداند جملات سوالی دارای ارزش منطقی نیستند، هیچ انتظار نمیرود که بفهمد مثال نقض به چه می گویند smile055

هرمز پگاه نوشته شده:مهاد تیغ اوکهام، تنها دو نگره را که به پرسش های یکسان پاسخ میدهند بررسی کرده و میگوید که
آن کدام که ساده تر است، برتری دارد.
برای مثال هر دو نظریه نسبیت و خاص و مکانیک نیوتونی، در پی پاسخ گوئی به این سوال هستند: "آیا جرم تابعی از سرعت است؟"
مکانیک نیوتونی: نه
نسبیت خاص: آری
هرمز پگاه نوشته شده:پس شما در اینجا، سفسته ی سنجش نابرابر را انجام داده اید
چون از بیخ در نیافته اید که مهاد تیغ اوکهام چه میگوید و در کجا بکار می رود! بیسواد!
پس شما در اینجا اصلا نفهمیدید که موضوع بحث چیست، چون سوفیستی مثل تو چه می داند منطق یعنی چه smile055
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: تیغ اوکام

پست توسط هرمز پگاه »

MA102 نوشته شده:
هرمز پگاه نوشته شده:این مثال نقض نیست، چرا که نگره ی انشتین، به پرسشهای بیشتری از نگره ی نیوتون پاسخ میدهد
و انگیزه ی پدید امدن آنهم همین بود که کژی های نیوتونی را در تنداهای بالا، راست نماید!
همین که نظریه ساده نیوتون در تنداهای بالا نشان میدهد که صادق نیست، دلیلیست بر اینکه، اگر نظریه ای ساده تر باشد، دلیل نمیشود که حقیقت گو باشد.
از کسی که نمیداند جملات سوالی دارای ارزش منطقی نیستند، هیچ انتظار نمیرود که بفهمد مثال نقض به چه می گویند smile055

هرمز پگاه نوشته شده:مهاد تیغ اوکهام، تنها دو نگره را که به پرسش های یکسان پاسخ میدهند بررسی کرده و میگوید که
آن کدام که ساده تر است، برتری دارد.
برای مثال هر دو نظریه نسبیت و خاص و مکانیک نیوتونی، در پی پاسخ گوئی به این سوال هستند: "آیا جرم تابعی از سرعت است؟"
مکانیک نیوتونی: نه
نسبیت خاص: آری
هرمز پگاه نوشته شده:پس شما در اینجا، سفسته ی سنجش نابرابر را انجام داده اید
چون از بیخ در نیافته اید که مهاد تیغ اوکهام چه میگوید و در کجا بکار می رود! بیسواد!
پس شما در اینجا اصلا نفهمیدید که موضوع بحث چیست، چون سوفیستی مثل تو چه می داند منطق یعنی چه smile055
بیجاست بیسواد!

همین که میگویید که پاسخ های ایندو یکسان نیستند
و یکی در باره ی تنداهای بالا پاسخ نمیدهد، نشان
میدهد که ایندو، موضوع مهاد تیغ اوکهام نمیتوانند
باشد ، چرا که تیغ اوکهام، نگره هایی را با هم میسنجد
که پاسخ یکسان در باره ی پدیده ی یکسان بدهند، و
آنگاه است که ان کدام که ساده تر است، برتر است*!
کودن بیسواد( و بیسوادی که از او کپی کرده اید !!)
---
در باره ی نادرستی و درستی پرسش هم در تالار
خودش توی دهان شما زده ایم که چون همانجا
هم دچار دماغ سوختگی شده اید، نمیتوانید
فراموش کنید !


*
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB% ... 8%A7%D9%85
میان دو نظریه که توان توصیف و پیش‌بینی یکسان دارند، ساده‌ترین را برگزین.
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ اوکام

پست توسط MA102 »

هرمز پگاه نوشته شده:همین که میگویید که پایخ های ایندو یکسان نیستند
و یکی در باره ی تنداهای بالا پاسخ نمیدهد، نشان
میدهد که ایندو، موضوع مهاد تیغ اوکهام نمیتوانند
باشد ، چرا که تیغ اوکهام، نگره هایی را با هم میسنجد
که پاسخ یکسان در باره ی پدیده ی یکسان بدهند، و
آنگاه است که ان کدام که ساده تر است، برتر است!
همواره برای دو نظریه متفاوت می توان گزاره هائی را یافت که متفاوت ارزش گزاری شده اند، پس به همین دلیل تیغ اوکام شما کاملا ناکار آمد است.

از طرفی، مثل اینکه شما نمیتوانید متوجه شوید، یا اینکه نمیخواهید بروی خود بیاورید که بنیاد این نقد، بر پایه غیر استنتاجی بودن «استدلال از راه بهترین تبیین» و متعلقاتش است.


هر دو نظریه ای ای که همواره یک پاسخ دارند، دو نظریه متفاوت نیستند، یک نظریه اند، سوفیست!


هرمز پگاه نوشته شده:در باره ی نادرستی و درستی پرسش هم در تالار
خودش توی دهان شما زده ایم که چون همانجا
هم دچار دماغ سوختگی شده اید، نمیتوانید
فراموش کنید !
آری هیچ وقت نمیتوانم فراموش کنم که نتوانستم، ساده ترین مطلب از منطق را به یک انسان تفهیم کنم smile055
در ضمن نادرستی و درستی برای ارزش جملات بکار نمیروند، برای صورت استدلال بکار میروند، بی سواد! smile055
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: تیغ اوکام

پست توسط هرمز پگاه »

MA102 نوشته شده:
هرمز پگاه نوشته شده:همین که میگویید که پایخ های ایندو یکسان نیستند
و یکی در باره ی تنداهای بالا پاسخ نمیدهد، نشان
میدهد که ایندو، موضوع مهاد تیغ اوکهام نمیتوانند
باشد ، چرا که تیغ اوکهام، نگره هایی را با هم میسنجد
که پاسخ یکسان در باره ی پدیده ی یکسان بدهند، و
آنگاه است که ان کدام که ساده تر است، برتر است!
همواره برای دو نظریه متفاوت می توان گزاره هائی را یافت که متفاوت ارزش گزاری شده اند، پس به همین دلیل تیغ اوکام شما کاملا ناکار آمد است.

از طرفی، مثل اینکه شما نمیتوانید متوجه شوید، یا اینکه نمیخواهید بروی خود بیاورید که بنیاد این نقد، بر پایه غیر استنتاجی بودن «استدلال از راه بهترین تبیین» و متعلقاتش است.


هر دو نظریه ای ای که همواره یک پاسخ دارند، دو نظریه متفاوت نیستند، یک نظریه اند، سوفیست!


هرمز پگاه نوشته شده:در باره ی نادرستی و درستی پرسش هم در تالار
خودش توی دهان شما زده ایم که چون همانجا
هم دچار دماغ سوختگی شده اید، نمیتوانید
فراموش کنید !
آری هیچ وقت نمیتوانم فراموش کنم که نتوانستم، ساده ترین مطلب از منطق را به یک انسان تفهیم کنم smile055
در ضمن نادرستی و درستی برای ارزش جملات بکار نمیروند، برای صورت استدلال بکار میروند، بی سواد! smile055
بیجاست بیسواد!
اکنون که دیگر روشن شد که شما چیزی از ان مهاد درنیافته بودید، ناکارآمد شد!
اکنون از ناچاری روی به سفسته ی پهلوان پنبه آوردید: ما گفتیم، دو نگره که
در یک زمینه و پدیده یک پاسخ دارند:
نمونه برای دریافت کودن هایی مانند شما:
پدیده : باریدن باران:
نگره ی ١- هوای سرد به ابر نم دار میخورد -> باران میبارد
نگره ی ٢ - هوای سرد به ابر نمدارد میخورد و الله اجازه میدهد -> باران میبارد

---
داستان دماغ سخوتگی تان:
اینجا هم به سفسته ی ریشه یابی چم واژگان روی آوردید کودن!
smile022
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

نمایه کاربر
MA102

نام: Laplace transforms

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۹/۱۸ - ۱۷:۰۹


پست: 1664

سپاس: 1193

Re: تیغ اوکام

پست توسط MA102 »

1. باز خود را زد به آن راه
دلایل ما برای نامعتبر بودن تیغ اوکام، غیر استنتاجی بودن آن است

2. نظریه 1: باد سرد به ابر میخورد؛ جهان ما علی است؛ برخورد هوای سرد علت تقطیر بخار آب است، قطرات تقطیر شده به ابعادی هستند که نیروی جاذبه بر نیروهای مخالف جوی فائق می آید.
نظریه 2: باد سرد به دستور الله به ابر می خورد؛ جهان ما علی نیست؛ باران به دستور الله می بارد.
و در اینج نظریه2 به خاطر سادگی پیروز می شود. smile055
من در متن مقاله گفتم که اگر قرار به سادگی باشد، کدام تبیین ساده تر از "انجام پدیده ها توسط خداست"

در نظریه های علی همواره این داستان را میتوان طولانی و طولانی تر کرد smile055
محض اطلاع شما تجربه گرایان جزو مهمترین مخالفان علیت هستند، گنده ترینشون هم هیوم، جناب مدعیه تجربه گرائی!


smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
علم×دین=انسان




وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً

و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.

سوره مبارکه المائدة آیه32




بانک اهداء سلولهای بنیادی:
http://iscdp.tums.ac.ir/

نمایه کاربر
هرمز پگاه

محل اقامت: پاريس

عضویت : جمعه ۱۳۸۴/۶/۱۸ - ۱۹:۲۷


پست: 7238

سپاس: 978


تماس:

Re: تیغ اوکام

پست توسط هرمز پگاه »

MA102 نوشته شده:1. ...
2. نظریه 1: باد سرد به ابر میخورد؛ جهان ما علی است؛ برخورد هوای سرد علت تقطیر بخار آب است، قطرات تقطیر شده به ابعادی هستند که نیروی جاذبه بر نیروهای مخالف جوی فائق می آید.
نظریه 2: باد سرد به دستور الله به ابر می خورد؛ جهان ما علی نیست؛ باران به دستور الله می بارد.
و در اینج نظریه2 به خاطر سادگی پیروز می شود. smile055
من در متن مقاله گفتم که اگر قرار به سادگی باشد، کدام تبیین ساده تر از "انجام پدیده ها توسط خداست"

در نظریه های علی همواره این داستان را میتوان طولانی و طولانی تر کرد smile055
محض اطلاع شما تجربه گرایان جزو مهمترین مخالفان علیت هستند، گنده ترینشون هم هیوم، جناب مدعیه تجربه گرائی!


smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072 smile072
آفرین ، اکنون میبینیم که یاد گرفتید.
اینکه در گام دیگر، درستی و نادرستی پیش انگاشت ها( پیش فرض) هارا
بررسی میکنیم، چیزی جدا از مهاد اوکهام است. پس سخن تان در باره ی
نگره انشتین و نیوتون، " نمونه نایی"( مثال نقض) نبود و بیسوادی تان روشد!
---
در نگره های انگیزشی نمیتوان چنین کاری کرد و
داستان را هی کش داده و دراز کرد. چون در پدیده و
در زمینه مشخص نیاز نیست بدانیم که چرا باد سرد
میوزد و چرا قطب سرد است !. بیسواد!
آخرین ویرایش توسط هرمز پگاه چهارشنبه ۱۳۹۱/۹/۸ - ۱۸:۵۶, ویرایش شده کلا 1 بار
خرد، زنده ی جــاودانی شنــاس
خرد، مايه ی زنــدگانی شنــاس
چنان دان هر آنكس كه دارد خرد
بــدانــش روان را هــمی پــرورد

ا.ت

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۱/۳/۱۶ - ۱۳:۵۳


پست: 281

سپاس: 91

Re: تیغ اوکام

پست توسط ا.ت »

MA102 نوشته شده: دلایل ما برای نامعتبر بودن تیغ اوکام، غیر استنتاجی بودن آن است
smile021
این از اون حرفهاییه که حتی مرغ پخته رو به خنده وامیداره! اصلا مورد استفاده تیغ اوکام برای شرایطیه که نتیجه از روی شواهد موجود قابل تعیین نیست (استنتاج ممکن نیست) که بهش میگن Underdetermination: http://en.wikipedia.org/wiki/Underdetermination.
According to Swinburne, since our choice of theory cannot be determined by data (see Underdetermination and Quine-Duhem thesis), we must rely on some criterion to determine which theory to use. Since it is absurd to have no logical method by which to settle on one hypothesis amongst an infinite number of equally data-compliant hypotheses, we should choose the simplest theory: "either science is irrational [in the way it judges theories and predictions probable] or the principle of simplicity is a fundamental synthetic a priori truth" (Swinburne 1997).
جلبک رو چه به منطق و فلسفه علم و لاپلاس ترنسفورم!!!

ارسال پست