هندسه اقلیدس یا...

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
نمایه کاربر
Vanda

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۷/۴/۱۳ - ۱۸:۴۷


پست: 321

سپاس: 71

هندسه اقلیدس یا...

پست توسط Vanda »

سلام
مگه طبق یکی از قانونهای اقلیدس یک خط حداقل ازدونقطه متمایز تشکیل شده وطبق قانون دیگش خارج ازاین دونقطه روی خط یا خارج از انها نقاط دیگری وجوددارند ومگه نه اینکه خط از نقطه تشکیل شده حالااگه دونقطه روکنار هم بگذاریم یه خط بوجود میاد پس قانون اقلیدس که میگه بین دو نقطه ازخط نقاط دیگری وجوددارن چی میشه؟! smile024 smile042

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2406

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: هندسه اقلیدس یا...

پست توسط MRT »

حالااگه دونقطه روکنار هم بگذاریم یه خط بوجود میاد
به نظر من يك پاره خط بوجود مياد نه خط .
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

مورای گل_مان

محل اقامت: دل من چون پرستوی بهاریست از این صحرا به آن صحرا فراریست

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۷/۳/۲۲ - ۲۲:۱۶


پست: 97

سپاس: 1

Re: هندسه اقلیدس یا...

پست توسط مورای گل_مان »

Vanda نوشته شده:طبق یکی از قانونهای اقلیدس یک خط حداقل ازدونقطه متمایز تشکیل شده
اصل دوم هندسه اقلیدسی ) خط عبارت است از درازای بدون پهنا .
Vanda نوشته شده:ااگه دونقطه روکنار هم بگذاریم یه خط بوجود می
پوستولای اول هندسه اقلیدسی )از هر نقطه به نقطه دیگر می توان خط راستی کشید .
هندسه ای که اقلیدس در مقدمات خود ان را شرح می دهد و بنیان می گذارد دارای 35 اصل است .
این اصل ها در مقدمات هر یک دارای تعریفی هستند اما در هندسه اقلیدسی کنونی ما این اصل ها را تعریف نمی کنیم و آن هارا به عنوان چند اصل موضوع واضح و بدون تعریف می شناسیم .( البته تعداد این اصل ها بسیار کمتر شده و حتی بعضی از آنها با اثبات های ساده ای نظیر برهان خلف به قضیه تبدیل شده اند .)
تناقضی که شما در بالا بیان کردید نشان دهنده این ناتوانی ما در تعریف مفاهیم اولیه است .(در اینجا مشخصا منظور خط و نقطه است .)
برای مثال اگر هر نقطه را برابر یک اتم بگیریم خطی که متشکل از دو اتم است دیگر نمی تواند دارای اتم (نقطه) سوم باشد .
درویشی در آن میان از او پرسید که:((عشق چیست؟)) گفت: ((امروز بینی و فردا و پس فردا.))
آن روز بکشتند و دیگر روز بسوختند و سیوم روز خاکسترش به باد دادند.
گزیده ای از داستان حسین بن منصور حلاج
به نقل از تذکره الاولیا

Retin_69

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۱۲ - ۲۱:۲۵


پست: 1971

سپاس: 10

Re: هندسه اقلیدس یا...

پست توسط Retin_69 »

البته تناقضی از دید من در کار نیست .
آنچه که در مورد وجود نقطه ای بین دو نقطه بیان می کنید نتیجه صریح اصل پیوستار ( پیوستگی ) و تناظر یک به یک اعداد حقیقی با مجموعه طول هاست .
و همان طور که بین دو عدد حقیقی بینهایت عدد وجود دارد بین دو نقطه هم بی نهایت نقطه وجود دارد.
بر هر خط دست کم دو نقطه متمایز وجود دارد و در هر صفحه ...............
این جمله اصل دوم اصول وقوع زیر شاخه اصول موضوعه هیلبرت در هندسه اقلیدسی است .
و معادل جمله ی زیر است :
هر خط از اجتماع بیش از یک نقطه ساخته شده است .
که هم ارز است با اینکه هر خط دست کم از دو نقطه ساخته شده است اما اینکه خطی با دو نقطه وجود دارد قابل پذیرش نیست .
{ به این معنا که این شرط ، شرط لازم است اما شرط کافی نیست }
برای مثال اصل دوم اصول بینیت این را بیان می کند که که اگر دو نقطه ی a , b بر خطی واقع شوند دست کم یک نقطه ی دیگر مانند b در میان آنها است اما همه می دانیم که بینهایت نقطه بین این دو نقطه وجود دارد که در واقع تعمیم همان عبارت به همه نقاطی است که در هر مرحله به دست می آوریم .
هدف از این اصل بیان این است برای حضور در یک بعد به بیش از یک نقطه نیاز است و برای حضور در یک فضای دو بعدی به نقطه ای خارج از محور یک بعدی و ..........................
به واقع هیچ عددی نمی توان تعداد نقطه های یک پاره خط را مشخص کند .
زیرا هر زیر مجموعه به هر طول از اعداد حقیقی ( پاره خط را قسمتی از محور اعداد فرض کنید ) هم ارز با خود اعداد حقیقی است .
و عدد اصلی مجموعه اعداد حقیقی بزرگتر از همه اعداد طبیعی است .
من از ريشه ي گياهان گوشتخوار مي آيم
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...

کمرنگ

مورای گل_مان

محل اقامت: دل من چون پرستوی بهاریست از این صحرا به آن صحرا فراریست

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۷/۳/۲۲ - ۲۲:۱۶


پست: 97

سپاس: 1

Re: هندسه اقلیدس یا...

پست توسط مورای گل_مان »

گفته ی بنده با شما هم ارز و یکی است اما این بی شک یک تناقض در هندسه ی اقلیدسی است . شما جواب خود را در قالب هندسه ی مطلق ( هندسه ای با اصول موضوعه ) بیان کردید اما در هندسه ی اقلیدسی صحبتی از اصل پیوستگی نشده ( منظور تنها هندسه در مقدمات اقلیدس است . ) حتی در آن زمان یونانی ها مفاهیم اولیه را نقطه و خط می پنداشتند و حتی فیثاغورث با مقوله ی اعداد گنگ مخالفت می کرد و مطمئنا بدون اعداد گنگ مجموعه اعداد حقیقی نیز وجود نداشت .
درویشی در آن میان از او پرسید که:((عشق چیست؟)) گفت: ((امروز بینی و فردا و پس فردا.))
آن روز بکشتند و دیگر روز بسوختند و سیوم روز خاکسترش به باد دادند.
گزیده ای از داستان حسین بن منصور حلاج
به نقل از تذکره الاولیا

Retin_69

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۱۲ - ۲۱:۲۵


پست: 1971

سپاس: 10

Re: هندسه اقلیدس یا...

پست توسط Retin_69 »

شما جواب خود را در قالب هندسه ي مطلق ( هندسه اي با اصول موضوعه ) بيان کرديد اما در هندسه ي اقليدسي صحبتي از اصل پيوستگي نشده ( منظور تنها هندسه در مقدمات اقليدس است . )
البته پرسش دوستمان در مورد جمله هيلبرت است که با حال هواي هندسه اي که اقليدس مي شناخت فاصله ي زيادي دارد .
همان طور که مي دانيد هندسه اقليدسي تغييرات زيادي در آنچه که اصل ناميده مي شود ، داشته است به طوري که کمتر کسي در حال حاضر هندسه اقليدس را با اصول خود اقليدس مي شناسد .
اما اين پيشرفت هيچ منافاتي با به کار گرفتن اصول پيوستار براي اين مساله ندارد .
حتي در آن زمان يوناني ها مفاهيم اوليه را نقطه و خط مي پنداشتند و حتي فيثاغورث با مقوله ي اعداد گنگ مخالفت مي کرد و مطمئنا بدون اعداد گنگ مجموعه اعداد حقيقي نيز وجود نداشت .
به يقين قبول نداشتن را دليلي بر عدم وجود نمي دانند .
جالب اينجاست که بسياري از اعداد گنگ را خود رابطه فيثاغورث در اختيار ما قرار مي دهد و جالب تر اينجاست با اينکه گنگ بودنشان قابل اثبات است قابل همسازي با ابزار هاي اقليدسي هستند .
عقيده فيثاغورث صرفا عقيده شخصي است .
بنا به اصل ارشميدس مي دانيم که بين هر دو عدد حقيقي عدد سومي هم وجود دارد .
نقطه اي را رسم کنيد و نقطه ديگري را به آن نزديک کنيد ( تا مقدار دلخواه ) اين دونقطه يک مکان را اشغال نمي کنند پس از يک ديگر فاصله اي برابر d دارند .
اصل ارشميدس بيان مي کند که بين d و 0 عدد سومي مانند m وجود دارد .
بنا به اصل دايره اي به شعاع m مي توان از مرکز يکي از نقاط رسم کرد که نيم خط واقع بر دو نقطه را در نقطه اي مانند n قطع کند .
بديهي است که n به مرکز دايره نزديک تر است .
اين کار را براي نقاط جديد هم مي توان انجام داد .

جوهره اصل گفته شده شرط لازم است و نه شرط کافي .
دليل بيان اين گونه اصل هم تاکيد بر تعداد نقاط يکتاي لازم با مشخص کردن موجود n بعدي است .
اما تعداد متناهي نقطه توسط اصول بعد رد مي شود .
در نتيجه تناقضي وجود ندارد زيرا يک گزاره مي بايست با تمامي اصول سازگاري داشته باشد .
با سپاس
من از ريشه ي گياهان گوشتخوار مي آيم
ومغز من هنوز
لبريز از صداي وحشت پروانه ايست كه اورا
در دفتري به سنجاقي
مصلوب كرده بودند...

کمرنگ

ارسال پست