چرخسفه

[خروش]

چرخسفه

تنها در درون مرز پر گهر ما نیست كه دانشمند نمایان فراوانند و از كتاب های دینی تندای
نور و دهها فرمول و ثابت كیهان را در می آورند و ادعا های شگفت انگیز می كنند. در
باختر زمین، برخی از دانشمند نمایان با اندازه های هرم بزرگ مصر این بازی ها را می كنند،
برای نمونه، ضلع قاعده را دوبرابر كرده و به بلندای هرم بخش می كنند و به عددی نزدیك به
عدد پی می رسند، آنها بازی را ادامه می دهند و به تندای نور، جرم پروتون، فاصله زمین از
خورشید و به همه ثابت های جهانی می رسند. از آنجا كه این هرم ها بیش از چهار هزار
سال پیش ساخته شده اند و آدمی در آنزمان هنوز به این دانش و آگاهی ها نرسیده بود، داستان
رازگونه می شود و آنان می گویند، باید باشندگان فرازمینی این آگاهی را در ِ گوش سازندگان
هرم خوانده باشند.
این داستان ها اخترفیزیكدان هلندی كُرنلیس د ِ یاگر (Cornelis de Jager) را به این
ایده انداخت كه آئینی بپا كند، گذشته از همه شوخی ها دیدگاه او دارای پایه ای استوار است.
می گویند كه شمار دوچرخه ها در هلند بیش از شمار مردم آنجا هستند (١۵ میلیون هلندی
و ١۶ میلیون دوچرخه)، چه چیزی بهتر از این كه آئینش در پیوند با دوچرخه باشد، دو چرخه در
هلند همانند هرم در مصر برای هلندی ها با ارزش است.

او چهار قطعه زیر را از یك دوچرخه زنانه اندازه گیری كرد:
- بازوی پدال، آن بخش از دوچرخه كه نماد دینامك به پیش می باشد P
- شعاع چرخ جلو، چرخی كه ما را به آینده ناروشن می رساند W
- شعاع چراغ دوچرخه، چراغی كه راه پیش رو را روشن می كند L
- شعاع زنگ دوچرخه، زنگی كه به كمك آن ارتباط با پیرامون برقرار می شود B

این چهار مقدار اندازه گیری شده، آجر های پایه ای آئین او می باشند. او دین خود را چرخسفه*
نام نهاد.
او یكای ِ مقدس اینچ ِ دوچرخه را هم تعریف كرد و همه چهار مقدار اندازگیری شده را به این یكان
در آورد، در آئین او یك اینچ مقدس دوچرخه برابر با ١۷ میلی متر است. چرا كه ١ نخستین عدد
است و ١۷ عددی نخست و عدد هفت در هفده عددی مقدس.
كنون می توان دید كه:
P^2 √LxB=1823
و این نسبت جرم پروتون به الكترون است.
شگفت انگیز است كه این ثابت بسیار مهم از سه پارامتر دوچرخه با چند محاسبه ساده
بدست آمد.
دوچرخه ساز می باید دارای نیروی فرازمینی بوده باشد و احتمالا او جرم الكترون و پروتون را
نمی داند.

اما تنها همین نیست، Fine-structure constant ثابت ریز- ساختار آلفا، یكی از مهمترین
ثابت های فیزیك كه وارون آن ١۳۷ می باشد را با هم نگاه می كنیم:

P^4/W^2 =137,0

شگفت زده نشدید؟
ثابت گرانش: G= 6,67 x 10-8
P^-5 3√L/ WB= 6,67 x 10-8

فاصله زمین از خورشید در واحد سد میلیون كیلومتر: 1,496
P^1/2 B^1/3/L= 1,496

سرعت نور 2,998 * 105 كیلومتر در ثانیه است:
و با پارامتر های دوچرخه می شود
W^pi P^2 L^1/3 B^5 = 2,999 x 105
اگر دقت كرده باشید واپسین رقم سرعت نور همخوانی ندارد، بنابراین باید سرعت نور را
دوباره بدست آورد، چون احتمال اینكه دوچرخه اشتباه كند، نیست.

می شود این داستان را همینگونه كش داد و برای نمونه شمار درختان جنگلی را پیدا كرد.
پشت این جفنگیات ریاضیات خوابیده است.

چهار عدد C ،B ،A و D را بر می گزینیم. و آنها را به كمك چار عدد دیگر
c ،b ،a و d به فرم زیر می نویسیم:

A^a x B^b x C^c x D^d

در عبارت بالا c ،b ،a و d عدد های درست میان ۵ و - ۵ و همچنین عدد های مثبت و منفی
یكدوم و یكسوم می باشند. ۸۳۵٢١ تركیب گوناگون بدست می آید و احتمال اینكه عددی را
پیدا بكنیم كه تا دو رقم اعشار در آن باشد بسیار بالاست.

در اینجا جاوا اسكریپتی نوشته شده شما می توانید، به جای پدال و چراغ، ... هر چیز دیگری
مثلا شمار انگشتان دست، شمار خران آبادی، ... برگزینید و این برنامه برای شما حساب
می كند كه مثلا اگر شمار خران را به توان چند برسانی و ضربدر شمار بزرگان قوم فلان آبادی بكنی،
... ریشه سوم آن را بدست بیاوری، مثلا سرعت نور خواهد شد.


--------------------
*
"چرخسفه" واژه من درآوردی است كه آن را از واژه فارسی "چرخ" و واژه یونانی "سفه" sophia به
چم "دانایی"، ساختم.
گویش واژه "چرخسفه" چندان آسان و روان نیست. واژه "چلسفه" بسیار روان تر است، اما
تنها یك وات (حرف) "چ" از واژه "چرخ" در آن است. به دید من در پیوند با موضوع بالا می توان هر
دو را بكار برد.
Cornelis de Jager به زبان انگلیسی واژه Cyclosophy را به كار برد و در زبان آلمانی Radosophie
می گویند. روشن است كه من در ساختن این واژه نگاه به ساخت این واژه در انگلیسی و آلمانی داشتم.


آلمانی
http://de.wikipedia.org/wiki/Cornelis_de_Jager
http://waldschratt.twoday.net/stories/3108798/
http://www.geistigenahrung.org/ftopic2051.html
http://www.br-online.de/br-alpha/alpha- ... 177822.xml

[پين]

تو خود حديث مفصل بخوان ازين مجمل

درود خروش گرامي . اين تاپيك دوباره خاطره شمارش كروسكال را زنده كرد .
آنهايي كه هنوز به معجزه دوچرخه ايمان نياورده اند را به اعجازي ديگر(!)
دعوت ميكنم:
يك صفحه از روزنامه همشهري را بطور اتفاقي باز كرده و پي بردم كه با اعجاز
وحياني مواجهم!
براي تنوير منكران حقيقت، قسمتي از آن نوشته را با هم بررسي ميكنيم

....
دشمنان ما به خاطر وحشت از بيداری اسلامی و نتايج آن كه بازگشت مسلمانان به هويت ضد ظلم و زورگويی و سرشار از عزت نفس و ايمان و توكل به خدا است، بسيار تلاش می‌كنند جلوی گسترش آموزه‌های قرآنی را در جهان بگيرند و دليل دشمنی‌ها و كارشكنی‌های فراوانی كه عليه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت نيز همين هراس از اسلام، قرآن و احيای روحيه اسلامی بود، اين كارشكنی‌ها همچنان ادامه دارد و ما در مقابل بايد با تلاش بيشتر به وظايف خود در قبال قرآن عمل كنيم و با يك برنامه‌ريزی علمی، دقيق و منسجم در معرفی مفاهيم قرآنی گام برداريم.
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=109100

چنانكه مي بينيد، نوشته فوق در فصاحت و بلاغت بي رقيب است و
كس را ياراي برابري با آن نيست (!) پس نوبت مي رسد به اعجاز عددي:
ابتدا تعداد تكرار هر حرف را در اين نوشته معين مي كنيم:

و اكنون نمونه هايي از ارتباط شگفت انگيز(!) لغات :

1- قرآن=نماز


2-عدالت محمد=راه رسول


3-باطل=دشمن حق


4- فريب آمريكا= شيطان الرجيم!


جل الخالق! آيا همه اينها تصادفي است ؟ همين اعجاز و دلايل
رياضي و عقلي بر فرابشر بودن و اولوهيت آن نوشته و آن روزنامه
كفايت ميكند و از اين پس اگر براي كسي شبهه اي در اين زمينه
باقي بماند، يا مغرض است و يا كورباطن!



-------------------------------------------------------------------------------
پ.ن
- تمريني ساده براي دانشمند نمايان و اعجازگران آينده:
ارتباطي پيدا كنيد كه نه تنها در روزنامه همشهري،
بلكه در تمام روزنامه ها و كتب برقرار باشد. اين كار چگونه
شدنيست؟

- جداي از بحث ، حرفهاي رايزن فرهنگی(!) جمهوری اسلامی
در روزنامه همشهري ، بسيار يادآور كتاب "كاروان اسلام" نوشته
صادق هدايت به نظر ميرسد . يادش گرامي كه در خشت خام مي ديد...

[خروش]

پین گرامی، بسیار زیبا بود، درود بر شما!

در اینجا ( لینك "شمارش كروكسال و یا چشم بندی ...") استاد گرامی پین بسیار ژرف و موشكافانه،
یكی از این چشم بندی ها را بررسی می كند.

[پين]

شرمنده ميكني خروش عزيز
شما استاد هستيد و مساله آموز سد مدرس
همين كه حضور داريد و براي بنده و هوپا وقت مي گذاريد ،
بسيار جاي سپاس و قدرداني دارد.

همانطور كه نوشتيد(يا نوشته بوديد) ، همه جا فراوانند ساده
انگاراني كه مي خواهند دروغ بافي هاي خود را بگونه اي در زير
پرچم علم بگنجانند . كارشان به مانند همان كسيست كه سنگي
را در چاه افكنده و از بقيه ميخواهد تا بيرون بياورندش...ادعاهايي
ميكنند(شايد از فرط علاقه) كه حتي خود آن اديان هم نكرده اند!
كاسه داغتر از آش ميشوند و سخنهاي بي بنياد مي گويند .اينگونه
نادانسته چهره خود (و حتي آن آيين) را تيره مي سازند. چانكه سعدي
گفت: گر تو قرآن بدين نمط خواني / ببري رونق مسلماني
يا آنجا كه حافظ ميگويد:
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

به مناسبت اين بافندگي ها ، بد نيست قدري ديگر به اعجازهاي عددي
سخنان رايزن فرهنگي در روزنامه همشهري بپردازيم :

همان پاراگراف پيشين:
...دشمنان ما به خاطر وحشت از بيداری اسلامی و نتايج آن كه بازگشت مسلمانان به هويت ضد ظلم و زورگويی و سرشار از عزت نفس و ايمان و توكل به خدا است، بسيار تلاش می‌كنند جلوی گسترش آموزه‌های قرآنی را در جهان بگيرند و دليل دشمنی‌ها و كارشكنی‌های فراوانی كه عليه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت نيز همين هراس از اسلام، قرآن و احيای روحيه اسلامی بود، اين كارشكنی‌ها همچنان ادامه دارد و ما در مقابل بايد با تلاش بيشتر به وظايف خود در قبال قرآن عمل كنيم و با يك برنامه‌ريزی علمی، دقيق و منسجم در معرفی مفاهيم قرآنی گام برداريم.

اينك اين شما و اين دسته اي ديگر از دلايل راستين(!) :

* واژه "خدا" دقيقا يكبار در آن متن بكار رفته كه قطعا اشاره به يگانگي معبود دارد!
* واژه "اسلام" ، 5 حرف دارد و دقيقا 5بار در آن پاراگراف تكرار شده!
* واژه "قرآن" ، 4 حرف دارد و دقيقا 4 بار تكرار شده !
* از طرفي دين اسلام بر دوپايه خدا و قرآن تكيه دارد و واژه اسلام 5 بار ، واژه قرآن
4 بار و واژه خدا نيز يكبار آمده پس: اسلام=قرآن +خدا <------>1+4=5


مي بينيد كه چگونه ميتوان تنها از 4سطر تصادفي ، دهها معجزه بيرون كشيد و
خود پيداست كه اگر پاي كتابي در ميان باشد، چه حجم عظيمي از چنين مهملاتي
را ميتوان دنبال هم رديف كرد...
-------------------------------------------------------------------------------------------

و فرازهاي ديگري از اين دست گزافه گويي ها:

If:
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
is represented as:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

then:
H-A-R-D-W-O- R- K
8+1+18+4+23+ 15+18+11 = 98%
and:

K-N-O-W-L-E- D-G-E
11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5 = 96%

but:
A-T-T-I-T-U- D-E
1+20+20+9+20+ 21+4+5 = 100%

THEN, look how far the love of God will take you!
L-O-V-E-O-F- G-O-D
12+15+22+5+15+ 6+7+15+4 = 101%

Therefore, one can conclude with mathematical certainty that:
While hard work and knowledge will get you close, and attitude will get you there, it’s the Love of God that will put you over the top!
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.php?f=12&t=18096
http://rising-east.org/2010/03/the-beau ... ve-of-god/

يا

تو دروره پیش دانشگاهی یه معلم دیفرانسیل داشتیم که می گفت با استفاده از سرعت نور وجود خدا رو اثبهت می کنه...
[...]
توی یکی از آیات قرآن دوتا عدد که اگر به هم تقسیم بشن سرعت نور به دست میاد
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.php?f=2&t=21512

{متاسفانه اين ادعاي بي پايه و به غايت ناصحيح را اخيرا در سطح
وسيعي در اينترنت پراكنده اند (براي نمونه در اینجا) . اينگونه كارها
علاوه برآنكه نحوه سوءاستفاده از كم اطلاعي مردم را ميرساند، بيانگر
آن است كه اين طايفه اگر مصلحتش اقتضا كند و عرصه را مساعد ببيند،
هيچ حدي براي عوام فريبي قائل نيست و تعجب نكنيم اگر روزي مدعي
شدند كه نحوه طبخ فسنجان يا دستورالعمل تعمير يخچال را نيز از قرآن
استخراج و استنباط كرده اند}


يا

مهدی بازرگان در کتاب خود سیر تحول قرآن مدعی کشف نوعی رابطه ریاضی بر اساس سیر نزول آیات بر پیامبر اسلام است.
به عنوان نمونه او باور دارد آیاتی که در ابتدا نازل شده‌است از کلمات و آیات کوچکتری تشکیل شده‌است و این سیر همین طور به صورت خطی افزایش می‌یابد و آیاتی که در سال‌های آخر نازل شده‌است دارای کلمات بزرگتر و آیات بزرگتری است.

علی شریعتی نیز این نظریه درست می‏داند و در نامه‎ای به بازرگان ضمن «اثبات قرآن و وحی» خواندن آن می‎گوید:
من کشف ایشان را درباره قرآن درست، بی‌مبالغه، شبیه‌ کار گالیله در باره منظومه شمسی و نیوتن در باره جاذبه و پاستور در باره بیماری... می‌دانم. آنها کلید علمی وحی طبیعی را به دست آورده‌اند و ایشان کلید علمی وحی الهی را
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8% ... 8%A2%D9%86

يا

عدد نوزده مخرج مشترک سراسر سيتم رياضى قرآن است

[...]
مجموع شماره سوره ها از ۹ تا ۲۷ (۲۷+۲۶+......+۱۲+۱۱+۱۰+۹) = ۳۴۲ يا ............۱۹۱۸
[...]
اين که مهم که عدد "۱۹" مضرب مشترک قرآن است، در ژانويه سال ۱۹۷۴ حقيقت گرفت که مصادف شد با ذيحجه سال ۱۳۹۳ هجرى. قرآن در سال ۱۳ قبل از هجرت وحى شد. به اين نتيجه ميرسيم که تعداد سالهاى از تاريخ وحى قرآن، تا تاريخ وحى معجزه قرآن، ميشود ۱۴۰۶=۱۳+۱۳۹۳ يا ۷۴۱۹. همانطوريکه در بالا اشاره شد، معجزه قرآن در ژانويه سال ۱۹۷۴ آشکار شد. از ارتباط بين سال ۷۴۱۹ قمرى و ۱۹۷۴ خورشيدى نميتوان چشم پوشى کرد. اين مساله بخصوص قابل توجه است هنگاميکه متوجه شويم که عدد "۱۹" در سوره ۷۴ آمده است
[...]

حروف مقطعه "ه. ، ط. ه. (طه)، ط. س. (طس)، ط. س. م. (طسم)"

ارتباط پيچيده اى اين پارافهاى قرآنى را بهم مربوط ميسازد تا مجموعى حاصل کند که بر عدد ۱۹ قابل قسمت است. پاراف "ه" در سوره هاى ۱۹ و ۲۰ آمده است. پاراف "ط. ه." در سوره ۲۰ آمده است. پاراف "ط. س." در ابتداى سوره ۲۷ آمده است، در حالى که پاراف "ط. س. م." در ابتداى سوره هاى ۲۶ و ۲۸ آمده است.
در اينجا بايد توجه شود که پاراف هاى طولانى تر و پيچيده تر در سوره هايى يافت ميشوند که معجزاتى بسيار قوى، و غير عادى در آن سوره ها شرح داده شده است. براى مثال، تولد عيسى توسط مريم باکره در سوره ۱۹ آمده است که با طولانى ترين پارافها، ک. ه. ى. ع. ص. آغاز ميشود. پارافهاى متصل "ه.،" "ط. ه.،" "ط. س.،" و "ط. س. م." در ابتداى سوره هايى آمده است که معجزات موسى، و عيسى، و وقايع غير عادى در رابطه با سليمان و جن هايش را توضيح ميدهد. خدا اينچنين شواهد محمکترى براى حمايت معجزات قوى تر فراهم ميکند. تعدد تکرار اين حروف در آيه ها در جدول ۶ آمده است...

قابل توجه: "شمارش مجدد و با دقت حروف مقطعه (پاراف های) قرآنی که در سال ۲۰۰۲ با شمارش دستی و استفاده از دو نرم افزار کامپیوتری انجام شد، صحت شمارش دکتر رشاد خليفه را تایید نمود و...

http://www.submission.org/efarsi/quran/apx01.html

گويا رشاد خليفه همان كسيست كه ابتدا علما حمايتش كردند اما بعدها او
نام خود را نيز بطريق عددي از قرآن استخراج كرده و ادعاي رسالت كرد و علما
را در چاله اي انداخت كه در واقع خودشان كنده بودند!
از اينگونه مثالها فراونند و مقالش اگر بود، خود كتابي مي شد .كتابي كه هر
برگش قصه غم افزايي ست از ساده انگاري و نادانستگي افرادي كه از روي
دوستي خاله خرسه و پندارهاي باطل، به دنبال برتري دادن فرقه خود بر ديگران
هستند. اما از آن روي كه طينتشان آلوده به نادانستگي و تماميت خواهيست،
كارهايشان نيز نتيجه معكوس داده و هرچه از اين راهها بيشتر مي كوشند ، نه
تنها به تعداد مريدانشان نمي افزايند بلكه بيشتر مي پراكند! به قول شهريار:

مشرکان کز هر سلاحی فتنه و شر میکنند
از عبا هنگامه، وز عمامه محشر میکنند
یک سخن کز دل برآید بر لب این قوم نیست
گر چه از بانگ اذان گوش فلک کر می کنند!
آنچه دین در قرنها کافر مسلمان کرده بود
این حریفان جمله را یکروزه کافر میکنند
در خرابات آی، کاینجا مسلم و گبر و یهود
جمله از یک جرعه، دل با هم برابر میکنند

اين است كه در حقيقت خودشان دشمن خود شده اند هرچند كه كفار(!) و
اهريمن [شيطان] را مسبب مصائبشان مي پندارند. تا كي برسد روزي كه
ردپاي اين نادانستگي ها از زندگي مردم پاك گرديده و باورها و عقائد انسانها
بازيچه دست فريبكاران سلطه جو قرار نگيرد.

دو کس دشمن ملک و دينند: پادشاه بی حلم و
دانشمند بی علم . گلستان سعدي-باب هشتم

[خروش]

پین گرامی، خوب شده اشاره كردید، برای پرهیز از هرگونه كژبرداشت (سوء تفاهم)،
باید گفت كه این روشنگری ها كاری به باور مردم ندارد. هارالد لـِش كه در واپسین
لینك پست نخست من، در این باره روشنگری می كند و نوشتهء من بیشتر بر پایه
سخنرانی او فراهم گردیده، آدمی ست كه به خدا باور دارد. چه خدا باوران و چه بی خدایان
دانشمند همه مخالف دكان باز كردن این دانشمند نمایان هستند.

حتما شما هم نوشته نوابیغ را كه دو تن از استادان دانشگاه صنعتی شریف نوشته
بودند، خواندید، آنها در آنجا با دستهء دیگر از دانشمند نمایان برخورد می كنند.

http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.ph ... 6&start=30

" بنیانگذاران نظریه‌های بی‌اساس: کسانی که می‌خواهند نظریه‌هایی را که ربطی
به ریاضیات ندارند با استفاده از ریاضیات حل کنند. از جمله این نظریه‌ها می‌توان
به اثبات وحدانیت خدا، نامرئی کردن فیزیکی اشیا، و مانند اینها اشاره کرد"
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9% ... B%8C%D8%BA


سایت زیر نمونه هایی زیبایی از نوابیغ ایرانی را به ما می شناساند:
http://www.persianbb.com/t5682.html