جنس زمان از چیست؟ اصلا زمان چیست؟

[عبدالرضا علي پور]

با سلام

دوستان عزيز من تحصيلات خاصي در علم فيزيك ندارم مدرك تحصيلي بنده فوق ديپلم سال 1369 هست به اين دليل وارد اينجا شدم كه

كه بتونم نظري را كه مدتهاست در مورد زمان ذهنم را مشغول كرده مطرح كنم ممكن است نظر من اشتباه باشد پس خواهش ميكنم

اگر اشتباه بود مرا اصلاح كنيد مدتها بود كه در مورد ماشين زمان و رفتن به گذشته و يا اينده ذهنم مشغول شده بود و حسابي روي زمان

زوم كرده بودم بعد با خودم فكر كردم گفتم اين زمان كه ساخته دست بشره و يك واحد اندازه گيري مثل بقيه واحدهاي سنجش مانند كيلو گرم

اگه ميشه به زمان وارد شد پس بايد بشه به كيلو گرم هم رفت وهمچنين به متر و به ديگر واحدها .... تا به اين نتيجه رسيدم كه زمان بردار

نيست و بعدي ندارد كه بشه از نظر فيزيكي به ان وارد شد و در اصل اين جنبشه كه بايد به جاي زمان مي نشسته در اصل ما يك واحدي به

نام زمان را كه حاصل جنبش دوره اي يك جسم بوده بوجود اورديم در حالي كه فراموش كرديم كه اصل جنبش بوده به نظر من اگر ما بياييم

ويك جنبش نسبي كه حاصل نسبت بين جنبش دو شي متفاوت باشه را با نام جديدي به جاي زمان بگذاريم كلي از ابهامات بر طرف ميشه

من به اين نظريه رسيدم كه زمان وجود نداره و اين جنبش كه وجود داره . ماده سه بعد داره و بعد چهارم ان جنبش هست و اگر ما اصل را بر

اين بگذاريم ميتوان جواب داد كه جنبش از جنس انرژي هست و اگر تونستيم ماده سه بعدي پيدا كنيم كه هيچ جنبشي نداشته باشد

هيچ تغييري نميكنه زيرا تحت تاثير هيچ نيرويي قرار نداره . حالا اين جنبشه كه گذشته و حال واينده داره ونتيجتا اگر جنبش را برگردان كنيم

به گذشته ان ماده رفتيم و اگر جنبش را ساكن كنيم در حال ترمز كرده ايم و اگر جنبش را سرعت ببخشيم به اينده رفته ايم پس نتيجه

گيري كه من ميكنم اين هست كه چيزي به نام زمان وجود ندارد و فقط جنبش هست شاد باشيد خوشحال ميشم كه دوستان اشكالات

من را بگيرند

ضمنا دوستان فراموش كردم نوشته هاي دوستان زياد بود نرسيدم همه رو بخونم شايد قبلا اين مو ضوع جاي ديگري مطرح شده باشه

[Paradoxy]

سلام دوست عزیز در واقع خیلی قبل تر از شما دانشمندا به همچین ذهنیتی رسیده بودن که جنبش در حقیقت زمانه ،مثلا استیفن هاوکینگ تو کتاب معروفش تاریخچه زمان مینویسه زمان تابعی از انتروپی(ازدیاد بینظمی و یا همون جنبشی که شما گفتی)ه که جهت پیکانش با پیکان ترمودینامیک یکیه،حالا اگه شما منظور از جنبش فقط حرکت یا لرزش یا همچین چیزیه نه بنظرم باید اصلاحش کنید چون در اون صورت جسمی که در ۰ مطلق قرار میگیره دیگه نباید زمان براش بگذره،یا نه مثلا هرچیزی رو سردتر میکنیم لزوما عمرش رو زیاد میکنیم.(البته با توجه به انتروپی احتمالا همچین‌چیزیم هست!)
نتیجه:اگه معنای صحبت شما چیزی مثل انتروپی باشه کاملا صحیحه همین الان دانشمندا همچین چیزی رو قبول دارن تا حدودی،در غیر اینصورت اگه تنها به معنای حرکت،یعنی جلو عقب رفتن یک جسم ،باشه نه باید دیدگاهتون رو اصلاح کنید بنظرم

ضمن اینکه اگه از شما سوال شه خب دوست عزیز علت جنبش چیه چی میخواید بگید؟چرا جنبش در این جهتی که الان میبینیم داره حرکت میکنه؟جالب اینه هرچی بخواید بگید وارد یک دور منطقی میشید.کافیه امتحان کنید.و به خاطر همینه دانشمندا ذهنشون مشغول شده به شدت

[عبدالرضا علي پور]

سلام دوست عزیز در واقع خیلی قبل تر از شما دانشمندا به همچین ذهنیتی رسیده بودن که جنبش در حقیقت زمانه ،مثلا استیفن هاوکینگ تو کتاب معروفش تاریخچه زمان مینویسه زمان تابعی از انتروپی(ازدیاد بینظمی و یا همون جنبشی که شما گفتی)ه که جهت پیکانش با پیکان ترمودینامیک یکیه،حالا اگه شما منظور از جنبش فقط حرکت یا لرزش یا همچین چیزیه نه بنظرم باید اصلاحش کنید چون در اون صورت جسمی که در ۰ مطلق قرار میگیره دیگه نباید زمان براش بگذره،یا نه مثلا هرچیزی رو سردتر میکنیم لزوما عمرش رو زیاد میکنیم.(البته با توجه به انتروپی احتمالا همچین‌چیزیم هست!)
نتیجه:اگه معنای صحبت شما چیزی مثل انتروپی باشه کاملا صحیحه همین الان دانشمندا همچین چیزی رو قبول دارن تا حدودی،در غیر اینصورت اگه تنها به معنای حرکت،یعنی جلو عقب رفتن یک جسم ،باشه نه باید دیدگاهتون رو اصلاح کنید بنظرم

ضمن اینکه اگه از شما سوال شه خب دوست عزیز علت جنبش چیه چی میخواید بگید؟چرا جنبش در این جهتی که الان میبینیم داره حرکت میکنه؟جالب اینه هرچی بخواید بگید وارد یک دور منطقی میشید.کافیه امتحان کنید.و به خاطر همینه دانشمندا ذهنشون مشغول شده به شدت

سلام

ممنونم كه من را قابل دونستيد و جواب داديد منظور من همان جنبش در سطح ريزترين اجزا تشكيل دهنده عناصر هست كه خود جنبش

حاصل از انرژي هست اگر جسمي را به حدي سرد كنيم كه هيچ نوع انرژي جنبشي در كوچكترين اجزا ان حتي در حد كوارك نباشد ان

جسم متوقف شده در حال هست خود اين جسم متوقف هست و اين جنبشي كه شما ان را گذشت زمان مي دانيد براي اجزا خارجي

اين جسم وجود دارد نه خود جسم اگر همه چيز تا جايي كه خود ما را نيز در بر بگيرد به حدي سرد شود كه هيچ جنبشي در ريزترين اجزا

تشكيل دهنده سيستم نباشد ان وقت ميبينيد كه جنبش به سكون مطلق رسيده و ديگر مفهومي به نام زمان وجود ندارد البته اين

نظر منه ممكنه اشتباه باشد طبق اصل عدم قطعيت هايزنبرگ

[Paradoxy]

البته فکر میکنم نوشته داخل پرانتزم رو نخوندید در هر صورت من هم گفتم مشکلی نیست تو تعریف شما فقط مشکل اینجا شروع میشه چرا اجسام در جهت رو به جلو جنبش دارن،چرا جنبششون معکوس نیست و ...
راجب عدم قطعیت هم بهتره در مورد ۰ مطلق چیزی در موردش نگیم

[عبدالرضا علي پور]

البته فکر میکنم نوشته داخل پرانتزم رو نخوندید در هر صورت من هم گفتم مشکلی نیست تو تعریف شما فقط مشکل اینجا شروع میشه چرا اجسام در جهت رو به جلو جنبش دارن،چرا جنبششون معکوس نیست و ...
راجب عدم قطعیت هم بهتره در مورد ۰ مطلق چیزی در موردش نگیم

سلام دوباره

در مورد حركت رو به جلو من فكر ميكنم تمام اجزا تشكيل دهنده كيهان تحت تاثير يك انرژي اوليه قوي قرار دارند كه به صورت فراكتالي

در تمام اجزا كيهان گسترده هست و ريزترين تا درشت ترين اجزا سيستم را تحت تاثير خودش قرار داده و ادامه دارد

[عبدالرضا علي پور]

سلام

انسان مدام مغلطه ميكند بدوا زماني نبوده

زمان را بوجود مي اورد

براي بوجود اوردن زمان از جنبش استفاده ميكند

بعد از مدتي مي گويد بايد قبل از جنبش زمان وجود داشته باشد

اين پارادوكس نيست؟؟؟منظور تضاد نيست؟

[Paradoxy]

در مورد حركت رو به جلو من فكر ميكنم تمام اجزا تشكيل دهنده كيهان تحت تاثير يك انرژي اوليه قوي قرار دارند كه به صورت فراكتالي

در تمام اجزا كيهان گسترده هست و ريزترين تا درشت ترين اجزا سيستم را تحت تاثير خودش قرار داده و ادامه دارد

خب دیگه ازینجا به بعد وارد تخیلات داریم میشیم ولی فکر میکنم متوجه شدید چرا هنوزم زمان یک معمای بزرگه

انسان مدام مغلطه ميكند بدوا زماني نبوده

زمان را بوجود مي اورد

براي بوجود اوردن زمان از جنبش استفاده ميكند

بعد از مدتي مي گويد بايد قبل از جنبش زمان وجود داشته باشد

اين پارا دوكس نيست؟؟؟

البته تعریفی که مغلطه داره اینه که حرف غلطی درست جلوه داده بشه و کسی به غلط بیوفته،تعریف پارادوکس هم اینه دوتا چیزی که نمیتونن با هم جمع بسته شن رو باهم جمع ببندیم خب بنابرین انسان مغلطه نمیکنه که بدوا زمانی نبوده خیلی هم صحیح میگه چرا که تا قبل از به وجود اومدن این جهان مفهومی برای زمان وجود نداره،بعد هم

بعد از مدتي مي گويد بايد قبل از جنبش زمان وجود داشته باشد

کدوم جنبش؟اگه همونطوری که خودتون توضیح دادید همون جنبش مد نظرتون باشه هر انسانی که گفته قبل از جنبش زمانه غلط کرده بنظرم بد نیست یه نگاهی به پدیده بیگ بنگ و زمان بندازید ببینید دانشمندا چی میگن در مورد زمان

[matrix]

با سلام.
سوالی که درباره زمان برای من به وجود اومده اینه که اگر زمان متوقف شود آیا حرکت الکترون ها در اتم هم متوقف می شود؟اگر این اتفاق رخ بدهد آیا پیوند های بین اتم ها می توانند پایداری داشته باشند و از بین نروند؟

سوال دیگر این است که ارتباط بین حرکت با زمان به صورت مستقیم است یا اینکه واسطه ای بین این دو وجود دارد؟ یعنی حرکت ابتدا باعث تغییر یک پارامتر دیگر شود و سپس آن پارامتر بر روی زمان تاثیر بگذارد.(یا شاید هم چند تا پارامتر واسط وجود داشته باشد)

[عبدالرضا علي پور]

سلام

ببخشيد شما فكر ميكنيد كه زمان جنبش را بوجود اورده؟

[matrix]

سلام

ببخشيد شما فكر ميكنيد كه زمان جنبش را بوجود اورده؟

ببینید این دو سوال که زمان جنبش رو یا جنبش زمان رو به وجود آورده سوالاتی هستند که شما نمی توانید جواب قانع کننده ای به آنها بدهید چون خود صورت این سوالها مشکل دارد و مسلما جواب درستی هم به آنها نمی توان داد. خود من مدت زیادی هست که درباره زمان فکر میکنم و اول هم همین دو سوال رو از خودم می پرسیدم اما وقتی دیدم فکر کردن درباره اینها بی نتیجه هست سعی کردم زمان رو از راه های دیگر بررسی کنم و بشناسم.

اون دو سوالی هم که پرسیدم دربارش فکر کنید و نظرتون رو بگید تا بحث رو ادامه بدیم.

[عبدالرضا علي پور]

سلام

ما در مورد هر چه بخواهيم بحث كنيم اول بايد بتونيم يك تعريف درستي براش داشته باشيم

حالا شما تعريفتون از زمان را بگيد

[Paradoxy]

اگه به پیام اول من مراجعه کنید جوابتون رو میگیرید هر تعریفی از زمان مساوی دوره،اگه تونستید تعریفی ارائه بدید که وارد در نشه با کمال میل استفاده میکنیم.جناب ماتریکس آنتروپی و زمان هردو یه چیزن با تعریفای مختلف نمیشه جداشوندکرد،مثل این میمونه شما بگی نور موجه یا ذره ست؟

[[email protected]]

با سلام.
سوالی که درباره زمان برای من به وجود اومده اینه که اگر زمان متوقف شود آیا حرکت الکترون ها در اتم هم متوقف می شود؟اگر این اتفاق رخ بدهد آیا پیوند های بین اتم ها می توانند پایداری داشته باشند و از بین نروند؟

سوال دیگر این است که ارتباط بین حرکت با زمان به صورت مستقیم است یا اینکه واسطه ای بین این دو وجود دارد؟ یعنی حرکت ابتدا باعث تغییر یک پارامتر دیگر شود و سپس آن پارامتر بر روی زمان تاثیر بگذارد.(یا شاید هم چند تا پارامتر واسط وجود داشته باشد)

سلام
بله به نظر من با توقف زمان، هم حرکت الکترونها متوقف میشه و هم بار و جرم مفاهیم خودشونو از دست می دن و احتمالاً پیوند بین اتم ها هم از بین می رن البته پاسخ به این سوال از یه لحاظ دشوار میشه که فرض کنیم ساعت ناظر هم متوقف میشه و برای چنین ناظری شاید مفاهیم "پیوند" و "بار" و "جرم" بی معنا بشن و الا اگه زمان رو به طریقی برای یک یا چند شیء متوقف کنیم (و نه برای ناظر) اونوقف محتمل میشه که کمیت های فیزیکی معنای خودشون رو از دست بدن و مثلاً به نور تیدیل بشن.

[matrix]

اگه به پیام اول من مراجعه کنید جوابتون رو میگیرید هر تعریفی از زمان مساوی دوره،اگه تونستید تعریفی ارائه بدید که وارد در نشه با کمال میل استفاده میکنیم.جناب ماتریکس آنتروپی و زمان هردو یه چیزن با تعریفای مختلف نمیشه جداشوندکرد،مثل این میمونه شما بگی نور موجه یا ذره ست؟

بله قبول دارم که اگر ما فقط به تغییر و زمان فکر کنیم وارد یک دور میشیم و این دور واقعا گیج کننده است اما ما اینجا سعی داریم خودمون رو از این دور آزاد کنیم که در ادامه نظرمو در این رابطه می گم.در ضمن آنتروپی و زمان دو مفهوم جدا هستند و حالت موجی و ذره ای نور هم مثال خوبی برای آنتروپی و زمان نیست.

سلام
بله به نظر من با توقف زمان، هم حرکت الکترونها متوقف میشه و هم بار و جرم مفاهیم خودشونو از دست می دن و احتمالاً پیوند بین اتم ها هم از بین می رن البته پاسخ به این سوال از یه لحاظ دشوار میشه که فرض کنیم ساعت ناظر هم متوقف میشه و برای چنین ناظری شاید مفاهیم "پیوند" و "بار" و "جرم" بی معنا بشن و الا اگه زمان رو به طریقی برای یک یا چند شیء متوقف کنیم (و نه برای ناظر) اونوقف محتمل میشه که کمیت های فیزیکی معنای خودشون رو از دست بدن و مثلاً به نور تیدیل بشن.

سلام.بله منم فکر می کنم که پیوند و بار و جرم از بین میرن.البته اون سوال اولی که پرسیدم باز هم زیر مجموعه اون دور اعصاب خورد کن میشه و یک نفر می تونه ادعا کنه که وقتی زمان متوقف شد و الکترون در اتم از حرکت ایستاد برای جدا شدن دو اتم از همدیگر هم تغییر لازم داریم و برای تغییر هم نیازمند زمان هستیم اما باید به این موضوع هم دقت کنیم دنیای داخل اتم با دنیایی که ما در بیرون میبینیم با هم تفاوت دارند و نباید این دو را با هم خلط کرد.پس احتمال اینکه پیوند بین اتمی از بین برود وجود دارد.

یه موضوعی که من قبلا با آقای جوانشیری در میان گذاشم و اینجا برای بقیه هم می نویسم این مساله هست که فرض کنید زمان فیزیکی برای ما گاهی سریع تر و گاهی کندتر می شود و زمان بیولوژیک یا ذهنی ما هم به همون نسبت سریع تر و کند تر شود.اتفاقی میافته اینه که ما سریع یا کند شدن زمان فیزیکی رو دیگه احساس نمی کنیم و اون تغییرات برای ما ثابت میشه.سوال اینجاست که با این وضعیت دقیقا چه طور می خواید تغییرات زمان فیزیکی رو کشف کنید؟به نظر میاد که در این حالت ذهن ما رو فریب داده.چه طور می خواید از یک چنین زندانی بیرون بیاید.این مثال رو نوشتم که بگم یک موقع هایی لازم میشه که ما خود ذهنمون رو باید از نظر کارکرد تغییر بدیم تا بتونیم یک چیزی رو کشف کنیم.
-------------------------------------------------------------
از اونجایی که من به روان شناسی هم علاقه دارم در حال حاضر تنها تعریفی که برای زمان توی ذهنم دارم اینه که زمان تلقینی است که تغییر یا حس تغییر را برای ما ایجاد می کند.شاید واکنش بعضی افراد در برابر این تعریف این باشه که بگن ما می دونیم که زمان یک نوع تلقین هست اما اسم تلقین رو روی اون نگذاشته بودیم و یک سری افراد هم بگن این تعریف هم مثل همون تعریف قبلی است.اما بیاید به این سوال دقت کنیم کنیم که چرا وقتی در خواب عمیق هستیم زمان برای ما سریع تر از حالت بیداری میگذره. دقیقا به چه صورت می شه این تجربه رو توجیه کرد.

در ضمن دقت کنید که این تلقین یک حالت عام دارد و بر روی تمام مادیات تاثیر دارد اما ممکن هست که بر روی بعضی چیز ها بخاطر ویژگی های فیزیکی نتونه تاثیر بگذاره.مثلا یکی از این ویژگی ها می تونه چگالی باشه.این هم مهمه که بگم اگر واقعا زمان یک نوع تلقین باشه بنابراین ما میتونیم اون رو یا بهتره بگیم منبع اون رو مختل کنیم یا اینکه ضد اون رو نسبت به اون منبع ایجاد کنیم تا بتونیم جلوی این تلقین رو بگیریم.در این صورت میتونیم شرایط بی زمانی یا ضد زمانی رو به وجود آورد.

اگه چیزایی که نوشتم غیر منطقی هست یا اشکال داره برام بنویسید.هدف اینه که هر کسی بیاد نظر بده تا با صحبت هایی که میشه بحث تکامل پیدا کنه و آخر بفهمیم ای زمان دقیقا چیه.با تشکر

[عبدالرضا علي پور]

سلام

نميشه احساس را پايه علم كرد بعنوان مثال كسي كه مواد مخدر مصرف ميكنه حركات بدنش كند ميشه و زمان خيلي سريع براش ميگذره يا مثلا كسي كه فشار خونش

بالا ميره با كسي كه فشار خونش ميافته گذشت زمان براشون متفاوت ميشه مسله اينجاست كه احساس دروني ما هيچ تاثيري بر جنبش اشيا نداره