هوپا، انجمن علم ایران

با عرض سلام

من این متن رو به این صورت ترجمه می کنم :

بی تردید (یا بدون وجود کمترین تردیدی) کرتیس سحابی خرچنگ را همچون یک سحابی سیاره نما تشخیص داد - یک فرض اشتباه در آن دوره ، که مجددا تا سال 1960 در برخی کاتالوگ ها تکرار شده بود .

با سلام
می خواستم معنی کلمه "ponderomotive " را در صورت امکان ترجمه فرمائید
با تشکر

mehrdad.67 نوشته شده:با سلام
می خواستم معنی کلمه "ponderomotive " را در صورت امکان ترجمه فرمائید
با تشکر

قادر به حرکت وزن (یا هر چیز که جرم دارد)

mehrdad.67 نوشته شده:با سلام
می خواستم معنی کلمه "ponderomotive " را در صورت امکان ترجمه فرمائید
با تشکر

معادل فارسی مناسبی برای این واژه وجود ندارد

Ponderomotive force در فیزیک به نیرویی گفته می شود که یک ذره بار دار در نوسان سریع در میدان الکترومغناطیس احساس می کند .

http://en.wikipedia.org/wiki/Ponderomotive_force

سلام
اگه ميشه كلمهAerosol (آيروسل)رو ترجمه كنيد

Vanda نوشته شده:سلام
اگه ميشه كلمهAerosol (آيروسل)رو ترجمه كنيد

اورسل ،گاز پخش شونده در هوا،تعليق مايع يا جسم بصورت گرد و گاز در هوا

سلام
ممنون از ترجمه اگه میشه جزءجزء معنی کنید(ایرو+سل)

سلام
Aero=وابسته به هوا-مربوط به هوا
sol=ذره-دانه

سلام
مطمئن هستيد aero معني بار نميده؟

Vanda نوشته شده:سلام
مطمئن هستيد aero معني بار نميده؟

سلام

سلام اینجا کسی هست که گرایشش ذرات بنیادی باشه؟

it follows from the presumed homogeneity of space and time that the lagrangian of a closed system is invariant under uniform translations of the system in space and in time.such transformations are therefore symmetry operations on the system
فرض مسلم همگنی فضازمان که لاگرانژین در یک سیستم بسته تحت حرکت انتقالی یکنواخت سیستم درفضازمان ناورداست از قضیه نوتر نتیجه میشود (یا قضیه نوتر نتیجه ای از این مطلب است نمیدونم کدومش درسته؟) بنابراین چنین تبدیلاتی کارکرد تقارن در سیستمها هستند

میشه لطفا این ترجمه منو خیلی سلیس وروان اصلاحش کنین؟

the isospin 3/2 stats make up multiplets of four stats almast degenerate in energy but having charges 2e,e,0,-e
حالات با ایزواسپین 3/2 منجر به یک تبهگنی 4تایی دارای انرژی های یکسان وبارهای الکتریکی 2e,e,0,-eمیشوند
اگه ممکنه اینم اصلاحش کنین

اینم که اصلا نفهمیدم بی زحمت کلا ترجمش کنین
the direction of a jet may be defined as the direction at the point of production of the total momentom of all the hadrons associated with it.

بچه ها کسی معنی این عبارتهارو در ذرات بنیادی میدونه؟
rich spectrum/ lowest multiplet/ lowest energy isosinglets/ to leading order in the



annihilation event that results in two jets of hadrons
`پدیده نابودی جفت منجر به تولید 2 پرتابه هادرونی میشود