جوابی برای ابهامات فضایی
ارسال شده: دوشنبه ۱۳۸۷/۱۰/۲۳ - ۲۲:۱۱
از این که این تاپیک رو گذاشتم معذرت می خوام تنها دلیلم این بود که نمی تونستم برای چند تاپیک یک جواب بنویسم.
آیا موجودات فضایی وجود دارند؟
من هم چیزهایی که می دانم را برای اینکه ثابت بشه واقعا این موجودات وجود دارند بر اساس مدارکی که نمی توان آن را انکار کرد می نویسم.
دیدگاه اول: دید الهی
منابع: روایات قرآن ، روایات پیامبران ، تفسیر گران قرآن و دین و معلمان دین و زندگی
البته به صورت یک نتیجه گیری
نمی دانم تا چقدر در کلاس درس دین و زندگی یا کلاسهای درس عربی به بحث در رابطه با خداوند و آفرینش با دبیرتون پرداختید اما من اینطور که در دوره ی تحصیلم فهمیدم هیچ یک از دانش آموزان علاقه ای به خواندن این کتابها ندارند چون همه ی روایاتی که در آنها هست را می دانند یا تکراری هستند. دانش آموزان به دنبال چیزهایی که نمی دانند می روند مثل روح و جن و اسرار الهی و ..........
من هم طبق چیز هایی که از این عرصه فهمیدم شروع به جواب دادن می کنم.
من از معلم دین و زندگیم پرسیدم که آیا موجودات دیگه ای در جهان ما وجود دارند و اگر هستند از کجا می دونید؟
ایشان نیز با استناد به قرآن و روایات الهی جواب من رو دادند: خداوند هنگامی که انسان را می آفرید فرشتگان به سمت او رفتند و گفتند پروردگارا چه می کنی؟ باز می خواهی موجود دیگری در زمین بیافرینی تا به جنگ و خونریزی بپردازند. خداوند هم که همیشه به مخلوقاتش از روی مهر بی کرانش فرصت داده گفت که در آدمیان از روح خودم می دمم و بحث های بعدی که شیطان رانده شد و غیره.
این روایت الهی ثابت می کند که قبل از این که انسان به وحود آید موجودات دیگری در جهان به زندگی پرداخته اند و هنوز نیز نسلشان پابرجاست و یا بعضی مثل دایناسورها منقرض شده اند.(این که موجودات دیگری نیز در کاینات هستند در قرآن آمده اما آیه دقیق آن را یادم نیست اگر پیدا کردم می نویسم)
احتمالا دیگر موجودی بعد از انسان آفریده نشده و نخواهد شد. به دلیل این که انسان نهایت تکامل الهی است و تنها باید آن را کشف کنیم و نشانه ی دیگر آن وجود قیامت و پایان زندگی فانی است.
حال چرا این موجودات باید هوشمندتر از انسان باشند؟
به دلیل اینکه آنها به گفته ی خداوند و فرشتگانش قبل از ما بوجود آمده اند. پس در این مدت فرصت رشد و شکوفایی را داشته اند و این که شاید آنها از ما عقبتر باشند ممکن است به دلیل یک فاجعه در محل زندگیشان باشد که گروهی از بین رفته اند و دوباره زندگی آن سیاره دوباره از سر گرفته شود آن هم تک سلولی !
در ضمن چرا سفینه ها به صورت مدور یا بیضی باشند؟
در جواب یکی از دوستان که می گفت من عکس این سفینه ها را به صورت مکعب دیده ام. در حال حاضر اگر به فضا کلی بنگریم تمام اجرام آسمانی به صورت دایره وار یا بیضی می باشند که این موجودات به این پی برده اند تا برای کاهش اصطکاک در محیط باید چنین حالتی را برای وسایلشان طراحی کنند.(از کوچکترین عنصر غافل نشویم که آن هم به صورت دایره است <اتمها و درونشان>)
البته فیلم های واقعی این سفینه ها رو هم خیلی هامون دیدیم که کروی هستند.
یه چیز دیگه: درسته در قرآن گفته شده هفت آسمان اما بدین معنی نیست که جو داخلی زمین را توصیف کرده باشد.(در ضمن ازنسفر را نشنیده بودم شاید درست باشد اما تا آنجایی که من می دانم 4 قسمت در جو زمین بیشتر نداریم البته عذر خواهی می کنم شاید اطلاعات من در این مورد کم است<ازن متعلق به یکی از این بخشها است و مجزا نیست>.)
ما می دانبم که حضرت محمد (ص) از تمام این آسمان ها گذشته و به بارگاه الهی رسیده جایی که حتی فرشتگان الهی نتوانسته اند به آنجا بروند. به این منظور که ((فرشته ای که حضرت محمد را راهی می کرده بعد از آسمان ششم نتوانسته بیشتر اوج بگیرد و دلیل آن را نتوانستن تحمل کردن نور الهی عنوان کرده)). من فکر نمی کنم که آسمان آخر که خداوند در آن بارگاهی خارج از وصف دارد در بالای جو زمین باشد.
باید این بارگاه جایی دور از تصور باشد.
به نظر من ممکن است آسمان اول آسمان یا جو زمین باشد ، آسمان دوم منظومه ی شمسی ، آسمان سوم راه شیری ، آسمان چهارم کیهان ، آسمان پنجم فضایی که ماده تاریکی وجود دارد و آسمان ششم و هفتم بعد از ماده تاریکی است که با این تصورات می توان گفت باید بعد از ماده تاریکی منتظر نور عظیمی بود ولی چون خداوند نخواسته ما آن را به سادگی درک کنیم ماده ی تاریکی را قرار داده و نور توسط این ماده جذب شود.
البته این نظریه بین دانشمندان بزرگ مطرح است که بعد از ماده تاریکی چیزی نیست و جهان ما درون یک گوی کروی است و اگر با یک سفینه از زمین به طور مستقیم به یک سوی جهان برویم در کمال ناباوری در آخر بعد از طی تمام مسیر خواهیم دید از پشت زمین در آمده ایم و به جای اولیه خود برمیگردیم.
دیدگاه دوم: دید علمی
اگر چه خداوند و کلامش برای ما مسلمانان حکم نهایی را دارد ولی بگذارید از نظر علمی نیز دلیلم را بگویم.
از نظر علمی می توان گفت میلیاردها سال از واقعه مه بانگ یا بیگ بنگ گذشته و انسان تنها چند هزار سال است که با تفکراتش بر زمین حکمرانی می کند. پس در این همه تغییرات و گذر زمانی موجودات دیگری هم در فراسوی کیهان به رشد و نمو پرداخته اند پس نباید جهان را دستکم گرفت. نباید گفت هیچ موجودی وجود ندارد. حتی یک نظریه در مورد زمین وجود دارد که می گوید حیات زمین یا یک شهاب سنگ آغاز شده و یا نظریه دیگری که توسط بخاری که در منظومه وجود داشته موجودات زمین شکل گرفته اند و نظریات دیگر........
پس با این همه ادله نمی توان وجود موجودات هوشمند را تکذیب کرد.
و حال در مورد پسر مریخی باید بگویم نمی توان او را دروغ گو خطاب کرد یا گفت که این موضوع در ذهن او از رسانه ها نقش گرفته است. در مورد کودکان نظریه ای شنیدم اما چون منبعش یادم نیست از مسئولین به خاطر نیاوردن نامشان عذر می خواهم. گفته می شود کودکان از بدو تولد ابهاماتی را از دنیایی که قبلا بوده اند در ذهن دارند و به آن فکر می کنند اما به محض این که می خواهند حرف بزنند و به سمت بزرگسالی قدم بردارند تمام این افکار پاک می شود.(می دونم این چیزی که می نویسم شبیه فیلم کودکان نابغه است خودم هم اول زیاد از این نظریه خوشم نمی اومد) حالا شاید این پسر توانسته قبل از این که خاطراتش پاک شود آنها را کاملا به خاطر بسپارد.
این که انسانها گاهی بعد از مرگشون با یک کالبد جدید به زندگی بر میگردند ثابت شده البته نه به روشی که کاملا درک شده باشه اما در مورد اون کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است.
به طور مثال ماجرایی بوده که یک پسر 10 ساله در یک خادثه رانندگی درگذشته و 10 سال بعد پسری دیگه ای پیدا شده که درست در روز مرگ آن کودک به دنیا آمده و الان تمام خاطرات اون پسر را به همراه خود داره و به دنبال زندگیه واقعیش رفته حتی خانواده واقعیش هم پیدا کرده است.
پس نمی تونیم بگیم این پسر دروغ گو است.
یا فرضیه ابهامات کودک درسته یا این پسر واقعا مریخی است که اگر هر کدام از این فرضیه ها درست باشه ناچار فرضیه دیگری هم مورد قبول واقع شده.
حرفام طولانی شد از دوستان عذر می خوام امیدوارم مطالب قانع کننده باشه
تا پست بعدی..........با تشکر.............
آیا موجودات فضایی وجود دارند؟
من هم چیزهایی که می دانم را برای اینکه ثابت بشه واقعا این موجودات وجود دارند بر اساس مدارکی که نمی توان آن را انکار کرد می نویسم.
دیدگاه اول: دید الهی
منابع: روایات قرآن ، روایات پیامبران ، تفسیر گران قرآن و دین و معلمان دین و زندگی
البته به صورت یک نتیجه گیری
نمی دانم تا چقدر در کلاس درس دین و زندگی یا کلاسهای درس عربی به بحث در رابطه با خداوند و آفرینش با دبیرتون پرداختید اما من اینطور که در دوره ی تحصیلم فهمیدم هیچ یک از دانش آموزان علاقه ای به خواندن این کتابها ندارند چون همه ی روایاتی که در آنها هست را می دانند یا تکراری هستند. دانش آموزان به دنبال چیزهایی که نمی دانند می روند مثل روح و جن و اسرار الهی و ..........
من هم طبق چیز هایی که از این عرصه فهمیدم شروع به جواب دادن می کنم.
من از معلم دین و زندگیم پرسیدم که آیا موجودات دیگه ای در جهان ما وجود دارند و اگر هستند از کجا می دونید؟
ایشان نیز با استناد به قرآن و روایات الهی جواب من رو دادند: خداوند هنگامی که انسان را می آفرید فرشتگان به سمت او رفتند و گفتند پروردگارا چه می کنی؟ باز می خواهی موجود دیگری در زمین بیافرینی تا به جنگ و خونریزی بپردازند. خداوند هم که همیشه به مخلوقاتش از روی مهر بی کرانش فرصت داده گفت که در آدمیان از روح خودم می دمم و بحث های بعدی که شیطان رانده شد و غیره.
این روایت الهی ثابت می کند که قبل از این که انسان به وحود آید موجودات دیگری در جهان به زندگی پرداخته اند و هنوز نیز نسلشان پابرجاست و یا بعضی مثل دایناسورها منقرض شده اند.(این که موجودات دیگری نیز در کاینات هستند در قرآن آمده اما آیه دقیق آن را یادم نیست اگر پیدا کردم می نویسم)
احتمالا دیگر موجودی بعد از انسان آفریده نشده و نخواهد شد. به دلیل این که انسان نهایت تکامل الهی است و تنها باید آن را کشف کنیم و نشانه ی دیگر آن وجود قیامت و پایان زندگی فانی است.
حال چرا این موجودات باید هوشمندتر از انسان باشند؟
به دلیل اینکه آنها به گفته ی خداوند و فرشتگانش قبل از ما بوجود آمده اند. پس در این مدت فرصت رشد و شکوفایی را داشته اند و این که شاید آنها از ما عقبتر باشند ممکن است به دلیل یک فاجعه در محل زندگیشان باشد که گروهی از بین رفته اند و دوباره زندگی آن سیاره دوباره از سر گرفته شود آن هم تک سلولی !
در ضمن چرا سفینه ها به صورت مدور یا بیضی باشند؟
در جواب یکی از دوستان که می گفت من عکس این سفینه ها را به صورت مکعب دیده ام. در حال حاضر اگر به فضا کلی بنگریم تمام اجرام آسمانی به صورت دایره وار یا بیضی می باشند که این موجودات به این پی برده اند تا برای کاهش اصطکاک در محیط باید چنین حالتی را برای وسایلشان طراحی کنند.(از کوچکترین عنصر غافل نشویم که آن هم به صورت دایره است <اتمها و درونشان>)
البته فیلم های واقعی این سفینه ها رو هم خیلی هامون دیدیم که کروی هستند.
یه چیز دیگه: درسته در قرآن گفته شده هفت آسمان اما بدین معنی نیست که جو داخلی زمین را توصیف کرده باشد.(در ضمن ازنسفر را نشنیده بودم شاید درست باشد اما تا آنجایی که من می دانم 4 قسمت در جو زمین بیشتر نداریم البته عذر خواهی می کنم شاید اطلاعات من در این مورد کم است<ازن متعلق به یکی از این بخشها است و مجزا نیست>.)
ما می دانبم که حضرت محمد (ص) از تمام این آسمان ها گذشته و به بارگاه الهی رسیده جایی که حتی فرشتگان الهی نتوانسته اند به آنجا بروند. به این منظور که ((فرشته ای که حضرت محمد را راهی می کرده بعد از آسمان ششم نتوانسته بیشتر اوج بگیرد و دلیل آن را نتوانستن تحمل کردن نور الهی عنوان کرده)). من فکر نمی کنم که آسمان آخر که خداوند در آن بارگاهی خارج از وصف دارد در بالای جو زمین باشد.
باید این بارگاه جایی دور از تصور باشد.
به نظر من ممکن است آسمان اول آسمان یا جو زمین باشد ، آسمان دوم منظومه ی شمسی ، آسمان سوم راه شیری ، آسمان چهارم کیهان ، آسمان پنجم فضایی که ماده تاریکی وجود دارد و آسمان ششم و هفتم بعد از ماده تاریکی است که با این تصورات می توان گفت باید بعد از ماده تاریکی منتظر نور عظیمی بود ولی چون خداوند نخواسته ما آن را به سادگی درک کنیم ماده ی تاریکی را قرار داده و نور توسط این ماده جذب شود.
البته این نظریه بین دانشمندان بزرگ مطرح است که بعد از ماده تاریکی چیزی نیست و جهان ما درون یک گوی کروی است و اگر با یک سفینه از زمین به طور مستقیم به یک سوی جهان برویم در کمال ناباوری در آخر بعد از طی تمام مسیر خواهیم دید از پشت زمین در آمده ایم و به جای اولیه خود برمیگردیم.
دیدگاه دوم: دید علمی
اگر چه خداوند و کلامش برای ما مسلمانان حکم نهایی را دارد ولی بگذارید از نظر علمی نیز دلیلم را بگویم.
از نظر علمی می توان گفت میلیاردها سال از واقعه مه بانگ یا بیگ بنگ گذشته و انسان تنها چند هزار سال است که با تفکراتش بر زمین حکمرانی می کند. پس در این همه تغییرات و گذر زمانی موجودات دیگری هم در فراسوی کیهان به رشد و نمو پرداخته اند پس نباید جهان را دستکم گرفت. نباید گفت هیچ موجودی وجود ندارد. حتی یک نظریه در مورد زمین وجود دارد که می گوید حیات زمین یا یک شهاب سنگ آغاز شده و یا نظریه دیگری که توسط بخاری که در منظومه وجود داشته موجودات زمین شکل گرفته اند و نظریات دیگر........
پس با این همه ادله نمی توان وجود موجودات هوشمند را تکذیب کرد.
و حال در مورد پسر مریخی باید بگویم نمی توان او را دروغ گو خطاب کرد یا گفت که این موضوع در ذهن او از رسانه ها نقش گرفته است. در مورد کودکان نظریه ای شنیدم اما چون منبعش یادم نیست از مسئولین به خاطر نیاوردن نامشان عذر می خواهم. گفته می شود کودکان از بدو تولد ابهاماتی را از دنیایی که قبلا بوده اند در ذهن دارند و به آن فکر می کنند اما به محض این که می خواهند حرف بزنند و به سمت بزرگسالی قدم بردارند تمام این افکار پاک می شود.(می دونم این چیزی که می نویسم شبیه فیلم کودکان نابغه است خودم هم اول زیاد از این نظریه خوشم نمی اومد) حالا شاید این پسر توانسته قبل از این که خاطراتش پاک شود آنها را کاملا به خاطر بسپارد.
این که انسانها گاهی بعد از مرگشون با یک کالبد جدید به زندگی بر میگردند ثابت شده البته نه به روشی که کاملا درک شده باشه اما در مورد اون کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده است.
به طور مثال ماجرایی بوده که یک پسر 10 ساله در یک خادثه رانندگی درگذشته و 10 سال بعد پسری دیگه ای پیدا شده که درست در روز مرگ آن کودک به دنیا آمده و الان تمام خاطرات اون پسر را به همراه خود داره و به دنبال زندگیه واقعیش رفته حتی خانواده واقعیش هم پیدا کرده است.
پس نمی تونیم بگیم این پسر دروغ گو است.
یا فرضیه ابهامات کودک درسته یا این پسر واقعا مریخی است که اگر هر کدام از این فرضیه ها درست باشه ناچار فرضیه دیگری هم مورد قبول واقع شده.
حرفام طولانی شد از دوستان عذر می خوام امیدوارم مطالب قانع کننده باشه
تا پست بعدی..........با تشکر.............