مقاله هاي طولاني

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
p.kparham

محل اقامت: تهران

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۵/۲۷ - ۲۳:۰۷


پست: 470

سپاس: 3


تماس:

مقاله هاي طولاني

پست توسط p.kparham »

شروع
انسان تعداد زیادی از ستارگان مانند شعرای یمانی و ستاره قطبی را از صدها و شاید هزارها سال پیش می شناخته و در متون یونانی، رومی و عربی از آن ها نام برده شده . در سال 1603 یوهان بایر ستاره شناس آلمانی در اطلس «اورانومتریا»شروع به دادن اسامی به حروف لاتین به ستارگان نمود. این انتخاب و معرفی بایر شامل حروف کوچک لاتین به دنبال مضاف الیه ( حالت ملکی) از اسم خلاصه شده ی صورت فلکی است. به طور مثال ستاره شعرای یمانی یا شباهنگ به عنوان ستاره ی آلفای صورت فلکی کلب اکبر یا آلفای سگ با نام انگلیسی Canis Majoris است که در این روش به صورت CMa نشان داده می شود. البته حروف لاتین به ترتیب درخشندگی ستاره انتخاب می گردد.
درخشان ترین ستاره درون یک صورت فلکی معمولاً ( آلفا) و ستارگانی با درخشندگی کمتر به ترتیب (بتا)، و سومین مقام به نام ( گاما) و به همین ترتیب سایر انواع درخشندگی ها با حروف یونانی مشخص می شوند باید دانست که اکثر ستارگان درخشان تر آسمان، دارای حروف یونانی هستند به جز تعداد کمی که به نوع دیگری مشخص شده اند.
ستارگان عمدتاً از گاز هیدروژن ساخته شده اند. نور آن ها حاصل تولید انرژی در هسته ستاره بوده که از طریق همجوشی به وجود می آید. ستارگان از درون گاز و غبارهای موجود در فضا یا پیچش های تصادفی، برخورد ابرها، یا انفجار ستارگان دیگر که ایجاد ابر می نمایند، منقبض و در درجه تراکم بحرانی، به وجود می آیند. در این نقطه، گرانش متقابل اتم ها، به حدی قوی می شود که باعث کشیده شدن ابرها به سوی هم می گردد.
به تدریج که در ابرها حالت انقباض پیش می آید، آن ها فشرده شده و ایجاد حرارت می نمایند و در نهایت به حرارتی تا چند میلیون درجه افزایش می یابد که اجازه می دهد واکنش های هسته ای صورت پذیرد. به خصوص که هیدروژن به هلیوم و انرژی تبدیل می گردد. ستارگان در مرحله هیدروژن سوزی به عنوان «ستارگان رشته اصلی» خوانده می شوند. خورشید ما حدود 5/4 میلیارد سال است که در چنین حالتی قرار دارد و می تواند تا 5 میلیارد سال دیگر هم عمل مصرف سوخت هیدروژنی را ادامه دهد. در مراحل بعدی چرخه حیات یک ستاره ، هلیوم به کربن، اکسیژن و سایر عناصر سنگین تر تبدیل می شود. این روند در حیات ستاره ها ادامه پیدا نموده و ممکن است به تولید عناصر سنگینی مانند آهن و اورانیوم هم بی انجامد.
زمانی که سوخت هیدروژن ستاره به پایان می رسد، از درون شروع به انبساط نموده و سطح آن تغیییر رنگ می دهد. ستاره در این مرحله تغییرات شدید نموده و به یک غول سرخ یا ابر غول بر حسب جرم خود تبدیل می شود. پس از انبساط تا چندین برابر مقدار اولیه و مصرف هلیوم ذخیره، غول قرمز لایه بیرونی خود را شکسته و به سحابی سیاره ای تبدیل می گردد. در این هنگام بخش درونی ستاره شروع به انبساط نموده و حرارت سطحی آن افزایش یافته و تبدیل به توده ای سفید و داغ گشته و نهایتاً به «کوتوله سفید» که ستاره ای فوق العاده چگال است، تبدیل می شود. یک قاشق چای خوری از چنین موادی، به وزن چندین تن خواهد بود ستارگان خیلی سنگین تبدیل به ابرغول می گردند و ممکن است تا اندازه مدار سیاره مشتری هم منبسط شده و بزرگ کردند. بعداً چنین ستارگان سنگینی تبدیل به ستاره ای ناپایدار گشته و در قالب ستارگان با نور متغیر، تبدیل می شوند. ضمن این که تعداد قلیلی از آن ها به مرحله «سوپرنوا» و انفجار می رسند. سوپر نواها قسمت اعظم مواد خود را به بیرون پرتاب و از خود هسته ای بسیار متراکم و کوچک تحت نام «ستاره نوترونی» یا «پلسار» به جا می گذارند. این ستاره کوچک معمولاً خیلی سریع به دور خود می چرخد و از خود نور و امواج رادیویی بیرون می دهد. پاره ای از ستارگان نوترونی ممکن است به «سیاه چاله» تبدیل گردند که محدوده ای بسیار متراکم را تشکیل داده و جاذبه به قدر قوی است که حتی نور با سرعت بسیار بالای خود نمی تواند از میدان گرانش بسیار شدید آن بگریزد.
چشم غیرمسلح انسان قابلیت تشخیص سه چیز در نقاط روشن آسمانی نظیر ستارگان را دارد که این سه عبارتند از درخشندگی، رنگ و جهت، درخشندگی یک ستاره که از زمین دیده می شود به نام قدر ظاهری نامیده می شود. در حدود 2000 سال قبل منجم یونانی ابرخس (هیپارکوس) درخشندگی ستاره در آسمان را چنین تعریف کرد که درخشنده ترین ستاره از «قدر اول» و ستارگانی که به سختی با چشم معمولی دیده می شوند از «قدر ششم» هستند. در قرن 19 منجم انگلیسی نورمن پوگسن(8)این سنجش را به صورت دقیق تری تعریف نمود، بدین ترتیب که قدرها در هر مرحله 512/2 برابر درخشندگی قبلی نورانیت دارند. یک ستاره قدر اول به طور دقیق تا 100 برابر درخشنده تر از ستارگان قدر شش هستند. درخشنده ترین جرم در آسمان از قدر یکم می باشد که درخشنده تر بوده و قدر ظاهری آن ها با عدد منفی نشان داده می شود. درخشنده ترین ستاره آسمان، یعنی شعرای یمانی( آلفای کلب اکبر) دارای قدر منهای 46/1 و زهره، در درخشنده ترین حالت خود دارای درخشندگی منهای 4 است.
قدر ظاهری خورشید در حدود منهای 27 می باشد. قدر ظاهری اجرام آسمانی بستگی به دو عامل یکی درخشندگی ذاتی و دیگری فاصله آن ها تا زمین دارد. یک ستاره ذاتاً کم فروغ اگر در نزدیکی زمین قرار می گرفت می توانست درخشنده تر از ستاره ای باشد که در فاصله دور قراردارد اما ذاتاً درخشنده است

بیشتر ستارگان دارای حداقل یک همدم هستند که در این صورت آن ها را ستارگان جفتی (دوتایی) ، سه تایی یا سامانه های چند تایی برحسب تعدادشان می نامند. ستارگان چند تایی از نظر دیدن از درون دوربین دو چشمی و تلسکوپ های کوچک، قشنگ و جالب هستند. سامانه های ستاره ای چند تایی فیزیکی با نیروی گرانش با هم در ارتباط اند و ستارگان درون آن ها به دور هم می چرخند. سامانه های ستاره ای چند تایی اپتیکی با هم ارتباطی ندارند و اغلب با هم دارای فواصل زیادی هستند و فقط به لحاظ این که از نظر ما در یک راستا قرار می گیرد، ظاهراً به هم نزدیک به نظر می رسند. بعضی از سامانه های ستاره ای چند تایی فیزیکی به نام «دوتایی های اسپکتروسکپی» یا «چندتایی» خوانده می شوند، اینها چنان به هم نزدیک اند که نمی شود آن ها را از هم تفکیک نمود. حضور بیش از یک ستاره در یک نقطه را فقط از طریق طیف نور ساطع شده از مجموعه، می توان به طور قاطع درک کرد. نوع دیگر ستارگان دوتایی به نام «دوتایی گرفتی» نامیده می شوند. در چنین سامانه ای یک ستاره به طور متناوب باعث گرفتگی دیگری می گردد.
این حالت وقتی اتفاق می افتد که یکی در مدار خود از مقابل دیگری عبور می نماید و باعث کم نور شدن ستاره برای چند ساعتی می گردد.
با وجود تغییرات در قدر،«جفتی گرفتی» یک ستاره متغیر واقعی نیست. متغیرها تک ستاره هایی هستند که خروجی نور آن ها واقعاً تغییر می کند. قسمت اصلی آن ها «متغیرهای تپنده» هستند که هم از نظر حرارت و هم قدر( متغیرهای تپنده دارای انواع زیادی هستند) تغییر پیدا می کنند، «متغیرهای فورانی» یعنی ستارگانی که انفجار را تجربه می نمایند، به همراه نواخترها و ابر نواخترها و «متغیرهای چرخشی» ستارگان سرد با لک های تیره بر روی سطح ( مانند لک های خورشیدی) که باعث نقصان در درخشندگی در جهتی می شود که در چرخش خود به طرف ما قرار می گیرد.
اصطلاحاً به گروهی از ستارگان، نظیر خوشه های ستاره ای و کهکشان ها، اجرام غیرستاره ای، مانند سحابی ها که در ورای منظومه شمسی ما قرار دارند، اطلاق می شود. این اجرام توسط ستاره شناسان به صورت کاتالوگ درآورده شده و صدها فهرست از آن ها تهیه و در دسترس است. یکی از معمولی ترین فهرست ها منسوب به مسیه است. ضمناً «کاتالوگ عمومی جدید»و مکمل آن و نهایتاً «کاتالوگ اندکس»از انواع دیگرند.
در اواخر قرن 18 شارل مسیه ستاره شناس فرانسوی که توسط معاصرین خود با نام «کاوشگر دنباله دارها» لقب گرفته بود، اغلب «اجرام مات» آسمان او را نسبت به یافتن دنباله دارها به شک می انداخت، در حالی که امروزه می دانیم این اجرام شامل خوشه های ستاره ای ، سحابی ها و کهکشان ها هستند. او فهرستی از «اجرامی که باید از آن ها پرهیز کرد» را جهت اجتناب از بروز اثر خطای نامطلوبشان در یافتن دنباله دارها، تهیه نمود. ستاره شناسان بعد از او، این فهرست را کمی تعدیل نموده و گسترش دادند به طوری که امروزه فهرست «اجرام سیه» با حدود یکصدجرم در بین ستاره شناسان به خصوص آماتورها جایگاه والایی دارد. «کاتالوگ عمومی جدید» و «کاتالوگ اندکس» از اجرام اعماق آسمان در اواخر قرن 19 تکمیل و تاکنون چندین بار بازنگری شده است. بسیاری از اجرام اعماق آسمان دارای شماره مسیه و همچنین NGC یا (IC) می باشند.
خوشه های ستاره ای عبارت انداز گروهی از ستارگان همانند از نظر سن و ترکیبات، که از یک ابر بین ستاره ای و تقریباً همزمان به وجود آمده و نیروی گرانش آن ها را در کنار یکدیگر قرار داده است.
«خوشه های باز» (که معمولاً خوشه های کهکشانی خوانده می شوند) عبارت انداز چندین ستاره تا چند هزار ستاره نسبتاً جوان که به صورت گروهی باز، درخشنده و معمولاً داغ و آبی هستند. اینها بیشتر همراه با گازهای بین ستاره ای بوده که در درونشان ستارگان به وجود می آیند. پراکنده ترین خوشه باز ستاره ای به نام «مجتمع ستاره ای » خوانده می شود. خوشه پروین در صورت فلکی ثور، یک خوشه نسبتاً متراکم جوان و باز است.
«خوشه های کروی» عبارتنداز توده ای از ستارگان در فضایی نسبتاً کروی که تعداد آن ها تا چندین میلیون هم می رسد و در اوایل شکل گیری کهکشان به وجود آمده اند. ستارگان خوشه های کروی معمولاًً مسن، به صورت غول سرخ و ابر غول بوده و در بین آن ها خیلی کم گازهای بین ستاره ای یافت می شود. اکثر خوشه های کروی از زمین بسیار دور هستند. درخشنده ترین آن ها با چشم معمولی به صورت یک ستاره مات به نظر می آید.
منبع : نجوم از صفر تا بي نهايت

نمایه کاربر
p.kparham

محل اقامت: تهران

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۵/۲۷ - ۲۳:۰۷


پست: 470

سپاس: 3


تماس:

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط p.kparham »

سحابی ها

سحابی ها ابرهایی از گاز (بیشتر از همه هیدروژن) و غبار ( کربن و سیلیس ) در فضا می باشند. سحابی های درخشان از درون تلکسوپ های کوچک مناظر زیبایی را می سازند. انواع سحابی ها عبارت انداز : «سحابی های جذبی» که از ابرهای تیره تشکیل شده اند و غبارهای موجود در آن ها، نور رسیده از فواصل دور را جذب یا پراکنده می نماید. «سحابی انعکاسی» که وسیله نور ستارگان نزدیک و منعکس شده از ذرات غبار، روشن می شوند(مانند M20 در صورت فلکی قوس و M78 در صورت فلکی جبار )، «سحابی های نشری» از نور فلور سنس گازهای مجاور، توسط پرتوافکنی ستاره های نزدیک درخشنده می شوند(مانند سحابی عقابM16 در صورت فلکی مار ، سحابی جبارM42در صورت فلکی جبار و سحابی مرداب M8در صورت فلکی قوس )؛ «سحابی های سیاره ای» که گاهی به صورت حلقه ای نازک از گازهای حاصل از بیرون ریختن مواد در پایان زندگی غول های قرمز به وجود آمده اند( مانند سحابی جغدM97 در صورت فلکی دب اکبر ، سحابی حلقوی M57در شلیاق ، سحابی دمبل بزرگ M27در صورت فلکی روباه که به آن سحابی نیمه سیب نیز میگویند و سحابی دمبل کوچکM76 در صورت فلکی برساووش) و «پس مانده های ابرنواختر» که عبارت خواهد بود از پوسته نازک، غیر منظم و عظیم گازهای منبسط شده که از بقایای انفجار ابر نواخترها به وجود آمده باشد(مانند سحابی خرچنگ M1در صورت فلکی ثور که بازمانده ابر نو اختری در سال ۱۰۵۴ میلادی میباشد ). هر سه مورد سحابی های جذبی، نشری و انعکاسی را «سحابی های پخشنده» گویند.

کهکشان ها عبارت انداز توده هایی از گاز، غبار و میلیون ها یا میلیاردها ستاره که با کمک نیروهای گرانش متقابل، دور هم جمع شده اند. کهکشان ها به صورت خوشه ها و خوشه های کهکشانی در قالب ابر خوشه ها هستند. کهکشان راه شیری ما متعلق به خوشه کهکشانی «گروه محلی» و «ابر خوشه قوس» می باشد. «کهکشان های بیضوی» «نوع E» به آن هایی گفته می شود که از نظر شکل تقریباً از کروی تا خیلی کشیده باشند.
اینها شامل مقدار کمی از گاز و یا کلاً بدون گاز و غبار بوده و در برگیرنده ستاره های پیر می باشند. «کهکشان مارپیچی میله ای» (نوع SB) از نوع مارپیچی با میله ای از ستارگان مواد بین ستاره ای است که به طرف مرکز آن پیش می رود. کهکشان های نامنظم، (نوع Irr) آن هایی هستند که شکل خاصی نداشته و معمولاً کوچک می باشند(مانند کهکشان انفجاری M82 در صورت فلکی دب اکبر ). کهکشان هایی که در هیچ یک از این دسته بندیها تعریف نشود، به نام «کهکشان های خاص» نامیده می شوند.

شما می توانید میزان تقریبی زاویه ای اجرام و یا فاصله بین دو جرم را در کره سماوی با کمک مشت خود اندازه گیری کنید.
مشت بسته انسان در فاصله دست، حدود 10 درجه را می سازد. نوک انگشت اشاره هم در حدود 2 درجه است. وقتی از زمین به ماه یا خورشید نگاه کنیم هر کدام 5/0 درجه ( یا 30 دقیقه قوسی و یا 1800 ثانیه قوسی ) را می سازد.
cosmic_distance_thm.gif
همین طور که زمین می چرخد، هر ناظری در هر نقطه آن قادر است قسمتهای مختلف کره سماوی را در راستای دید خود ببیند.
در هر شبانه روز ما 360 درجه از طرف غرب می چرخیم، بنابراین در هر یک ساعت، 15 درجه و در هر 4 دقیقه ، 1 درجه این چرخش انجام می گیرد. اما انسان حرکت اجرام سماوی را از زمین از شرق به غرب با همین سرعت می بیند. برای کارهای رصدی باید زمان دقیق در محل کار معلوم باشد. ستاره ها هر شب 4 دقیقه زودتر از شب قبل طلوع می کنند ( علت آن جابه جایی زمین در حرکت به دور خورشید در طول این مدت است) با این محاسبه متوجه می شویم که چرا در مدت 30 روز ستارگان 2 ساعت زودتر طلوع می کنند.
4 دقیقه در روز × 30 روز = 120 دقیقه
به همین دلیل است که شما ستارگانی را که در ساعت 11:00 شب در 15 مهر ماه بالای سر خود می بینید، در ساعت 9:00 شب 15 آبان در همان مکان خواهید دید
منبع : نجوم از ...
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.

نمایه کاربر
p.kparham

محل اقامت: تهران

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۵/۲۷ - ۲۳:۰۷


پست: 470

سپاس: 3


تماس:

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط p.kparham »

يكم طولانيه. smile015 smile124 smile001 smile039

نمایه کاربر
mamy72

عضویت : جمعه ۱۳۸۸/۴/۲۶ - ۱۷:۰۳


پست: 3299

سپاس: 264

جنسیت:

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط mamy72 »

smile024

نمایه کاربر
p.kparham

محل اقامت: تهران

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۵/۲۷ - ۲۳:۰۷


پست: 470

سپاس: 3


تماس:

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط p.kparham »

اگر مقاله اي داريد كه طولانيه بفرستيد smile124

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

زمان



دوره ای است که یک عمل یا یک رویداد رخ می دهد .از هر چیزی که تغییرات منظم دارد می توان برای سنجش زمان استفاده کرد . زمان مانند طول و جرم یک مفدار بنیادی در فیزیک است و بعد چهارم آن محسوب می شود .
دوره ای است که یک عمل یا یک رویداد رخ می دهد .از هر چیزی که تغییرات منظم دارد می توان برای سنجش زمان استفاده کرد . زمان مانند طول و جرم یک مفدار بنیادی در فیزیک است و بعد چهارم آن محسوب می شود . برای اندازه گیری زمان سه روش موجود است . دو روش اول بر مبنای حرکت روزانه ی زمین به دور محورش است . این روش ها به وسیله ی حرکت ظاهری خورشید در آسمان ( زمان خورشیدی ) یا حرکت ظاهری ستارگان در آسمان ( زمان نجومی ) تعیین می شود . روش سوم اندازه گیری زمان مبنی بر دوران کامل زمین به دور خورشید ( زمان زیجی ) است .
● زمان خورشیدی:
حرکت ظاهری خورشید از عرض آسمان برای مدت های طولانی برای اندازه گیری زمان استفاده می شد. در تمام مکان ها وقتی که خورشید به بالاترین نقطه ی آسمان می رسید ظهر محسوب می شود . این نقطه نصف النهار است . فاصله ی میان گذر پیاپی خورشید از عرض نصف النهار یک روز است و این روز طبق عادت به ۲۴ ساعت تقسیم شده است .طول روز مطابق با خورشید در تمام سال یکسان نیست . این متغیر بودن به دلیل بیضوی بودن مدار زمین و میل دایرهٔالبروج نسبت به معدل النهار ( استوای آسمان ) است . این اختلاف گاهی به ۱۶ دقیقه هم می رسد . با اختراع ساعتی دقیق در قرن ۱۷ این اختلاف معنی دار شد . به این ترتیب زمان خورشیدی ( که مبنی بر حرکت فرضی خورشید با سرعت هموار در سراسر سال می باشد ) اختراع شد
● زمان استاندارد :
نیم روز هر محل زمانی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان رسیده باشد . هنگامی که مردم ساکن در نقاط غربی یک محل هنوز به نیمه ی روز نرسیده اند ساکنان نقاط شرقی عصر را از سر گذرانده اند . با چرخش زمین نقاط مختلف از شرق به غرب به ترتیب به نیمه روز می رسند . زمان استاندارد ( که مبنی بر زمان خورشیدی است ) در سال ۱۸۸۳ طی موافقت نامه ای بین المللی برای پرهیز از پیچیدگی که در اثر استفاده ی هر جامعه از ساعت محلی خود بوجود آمده بود معرفی شد . طی این موافقت نامه زمین به ۲۴ ناحیه ی زمانی دسته بندی شدکه هر ناحیه ۱۵ درجه ی طول جغرافیایی را به خود اختصاص می دهد. که این تقسیم بندی یک تقسیم بندی طبیعی است زیرا سیاره ی زمین با سرعت ۱۵ درجه در ساعت به دور خودش می گردد.منطقه ی اصلی نصف النهار صفر درجه است که از رصدخانه ی سلطنتی گرینویچ در انگلستان می گذرد. مناطق زمانی دیگر بر حسب فاصله از غرب یا شرق گرینویچ دسته بندی شد . در هر منطقه ی زمانی تمام ساعت ها یک عدد را نشان می داد . در سال ۱۹۶۶ کنگره ی آمریکا از تصویب نامه ی زمانی متحدالشکل که باعث بنا شدن ۸ منطقه ی زمانی برای آمریکا و متصرفاتش شده بود اجتناب کرد . در سال ۱۹۸۳ چندین کرانه ی منطقه ی زمانی تغییر کرد و به همین دلیل آلاسکا که قبلا تحت پوشش ۴ منطقه ی زمانی بود تحت پوشش یک منطقه ی واحد در آمد . در کشتیرانی ساعت ها معمولا زمان محلی گرینویچ را که میانگین زمان گرینویچ (GMT) می گویند نشان می دهند . منجمان این سیستم را با نام زمان جهانی (UT) به کار می برند .
● زمان نجومی :
مکان اصلی آن اعتدال بهاری ( یک مکان خیالی در آسمان که با صحت زیاد توسط منجمان اندازه گیری می شود ) است. موقعیت اعتدال بهاری توسط ستارگان ثابت تعیین می شود . (یک روز نجومی زمانی آغاز می شود که فلان ستاره ی معین از یک نصف النهار عبور می کند و درست در لحظه ای که همان ستاره دوباره از همان نقطه عبور می کند این روز به پایان میرسد . این روز ۲۳ ساعت و ۵۶ دقیقه و ۰۹/۴ ثانیه است که ۴ دقیقه کوتاهتر از روز خورشیدی متوسط است)زمان خورشیدی را که مبنی بر مکان ستاره ها است را زمان نجومی می گویند . ساعتی را که برای اندازه گیری زمان نجومی تنظیم شده باشد را ساعت نجومی گویند . رصد خانه ی نیروی دریایی آمریکا در واشنگتن از جدول های ریاضی برای نتیجه گرفتن زمان خورشیدی میانگین از زمان نجومی میانگین استفاده می کند.
زمان خورشیدی میانگین بدین گونه دارای خطاهایی در حد ۱ در میلیون است . بین ساعت خورشیدی میانگین و ساعت نجومی اختلافی وجود دارد که این اختلاف به دلیل چرخش هم زمان زمین به دور خود و به دور خورشید به وجود می آید . مطابق با زمان نجومی میانگین زمین بعد از ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و ۹ دقیقه و ۵۴/۹ ثانیه و مطابق با زمان خورشیدی میانگین زمین بعد از ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۵/۴۵ ثانیه به اعتدال بهاری برمیگردد . این اختلاف ۲۰ دقیقه و ۰۴/۲۴ ثانیه می باشد. زمان زیجی :زمان خورشیدی میانگین و زمان نجومی میانگین هیچ کدام صحیح نیستند . که این به دلیل نامنظم بودن حرکت زمین در مدارش است. اختلاف در سرعت چرخش زمین به مقدار ۱ یا ۲ ثانیه در سال می رسد . مجموع این اختلاف در ۲۰۰ سال گذشته به ۳۰ ثانیه رسید بعلاوه سرعت حرکت زمین رفته رفته به میزان ۱۰۰۰/۱ در ثانیه در هر ۱۰۰ سال کاهش می یابد.بعضی از این دگرگونی ها می توانند به حساب بیایند اما دگرگونی هایی که نامنظم هستند نمی توانند به حساب بیایند.این اشکالات در سال ۱۹۴۰ با معرفی زمان زیجی کنار گذاشته شد . زمان زیجی به طور عمده توسط منجمان برای محاسبه ی دقیق محل سیارات و ستاره ها استفاده می شود. زمان زیجی مبنی بر دوران سالانه ی کامل زمین به دور خورشید است.عصر زمان زیجی ۴ ثانیه دیرتر از عصر زمان جهانی است .بنابر این زمان زیجی هر لحظه با فرمول زیر برای طول میانگین هندسی خورشید تعریف می شود :............ L = ۲۷۹^۴۱۴۸/۰۴"+۱۲۹۶۰۲۷۶۸"/۱۳T+۱"/۰۸۹T ۲ در اینجا T زمان زیجی است که بر حسب قرن ژولیانی برابر ۳۶۵۲۵ روز زیجی ، از عصر بنیادی اندازه گیری می شود .
● روز و ساعت :
روز مهمترین دوره ی زمانی برای انسان هاست . روز به ۲۴ ساعت مساوی تقسیم می شود . البته ساعت های روز همیشه مساوی نبودند . قبل از بکارگیری ساعت های مکانیکی در قرن ۱۴ میلادی هر ساعت یک دوازدهم دوره ی روشنایی روز بود و ساعت ها در زمستان کوتاهتر از تابستان بود . عدد ۲۴ از گذشته های دور به یادگار مانده است و ممکن بود هر عدد دیگری باشد . مبنای شمارش در تمدن بابلی های باستان به جای ده که امروزه به کار می بریم شصت بود و تقسیم ساعت به ۶۰ دقیقه و دقیقه به ۶۰ ثانیه از آن جا سرچشمه گرفته است .

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

سلام smile024
اولین ساعت ها :
طلوع و غروب خورشید اولین واحد های زمان برای بشر بودند . بلند و کوتاه شدن سایه های قطعات چوب، سنگ ها و درخت ها نیز برای بشر زمان را در روز نشان می دادند . با حرکت ستارگان آنها دارای یک نوع ساعت بسیار بزرگ شده بودند.بشر متوجه شده بود که در هنگام شب ستارگان مختلفی ظاهر می شوند . مصریان قدیم بر اساس طلوع ۱۲ ستاره ، شب را به ۱۲ مرحله ی زمانی تقسیم کردند . آنها روز را نیز به ۱۲ قسمت تقسیم کردند و شبانه روز ۲۴ ساعت ما بر پایه ی تقسیمات شب و روز مصریان است . مصریان همچنین با قطعاتی از چوب همراه با عقربه ساعت های آفتابی می ساختند . این ساعت ها دارای ۱۲ دوره ی زمانی برای تقسیم روز بوده و اولین ساعت های ساخته شده بودند . شکل بعدی و تکامل یافته ساعت ، بوسیله ی بشر که از آب و آتش استفاده می کرد ، ایجاد شد . یک شمع با فرو رفتگی هایی بر روی بدنه ، در هنگام سوختن از یک فرورفتگی تا فرورفتگی دیگر ، زمان را اندازه می گرفت . یک ظرف با سوراخ کوچکی در کف ، می تواند روی آب قرار گیرد .
پس از گذشت زمان معین ظرف از آب پر شده و فرو می رود . در حدود ۲۰۰۰ سال پیش بشر ساعت دیگری را ساخت و آن عبارت بود از دو ظرف شیشه ای توخالی متصل به یکدیگر بطوریکه شن می توانست از یک ظرف به ظرف دیگر جاری شود . ظرف بالا با مقدار کافی شن که در عرض یک ساعت از سوراخ جاری می شد . در حدود ۱۴۰ سال قبل از میلاد ، یونانیان و رومی ها از چرخ های دندانه دار برای اصلاح ساعت آبی استفاده کردند ،یک جسم شناور در یک ظرف دیگر قرار گرفته و با چکیدن آب به داخل ظرف ، این جسم بالا می رود . این جسم به یک چرخ دندانه دار وصل بوده و این چرخ عقربه ای را که روی درجات تعیین شده قرار داشت ، می -چرخاند.
▪ سـاعت آبی:
در این نوع ساعت، از جریان یک نواخت آب استفاده میشده، به این ترتیب که داخل ظرف مدرج سوراخ دار را با آب پر میکردند که آب قطره قطره از سوراخ کوچک می چکیده، و با توجه بمقدار آب خروجی، زمان تا حدودی معلوم میشده است .
▪ ساعت شنی یا ماسه ای:
از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم تشکیل میشده که میان آن، سوراخ باریکی برایرد شدن شن یا ماسه تعبیه میکردند، تا شنها بتدریج از حباب بالا به حباب پایین جمع شود . بعد ظرف را وارونه میکردند و همان عمل تکرار میشد . با معلوم شدن تعداد دفعات جابجا شده شن ها در حبابها، حدود تقریبی زمان مشخص میگردید .
▪ ساعت شمعی:
در این نوع ساعت، بدنه شمع مدرج می شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه می کردند.
▪ اشکال جدیدتر ساعت:
با پیشرفت علم و دانش بشری، بتدریج ساعتهای دقیق تر مکانیکی، وزنه ای، فنردار، برقی، باطری دار و کامپیوتری جای ساعتهای آبی، آفتابی و ماسه ای را گرفتند . مخصوصا" از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ های دندانه دار، که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه بطور ساده امکان پذیر گردید .در اوایل قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا" زمخت بوده، توسط یکنفر آلمانی ساخته شد . بعدها اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک،امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی، در کشور سوئیس «از سالهای ۱۷۹۰ به بعد» ساخته شد . بین سالهای ۱۸۶۵ تا ۱۸۶۸ بزرگترین، حجیم ترین و جسیم ترین ساعت دیواری جهان، در کلیسای سن پیر در فرانسه نصب گردید ارتفاع ساعت ۱/۱۲ متر عرض آن ۰۹/۶ متر و ضخامتش ۷/۲ متر بوده که از ۹۰۰۰۰ قطعه تشکیل یافته . در مقابل بزرگترین ساعت، ظریف ترین ساعت دنیا فقط ۹۸/۰ میلی متر قطر دارد .
▪ ساعت آفتابی :
یکی از کهن ترین روشهای تشخیص زمان ، گردش روزانه خورشید در آسمان بود. رومیان ، روز را هشت قسمت می کردند و هر قسمت را یک ساعت می نامیدند. ساعتهای آنها در زمستان کوتاه و در تابستان طولانی بود. با استفاده از یک ساعت آفتابی به راحتی می توان زمان را از حرکت خورشید به دست آورد. یک میله که در جایی نصب شده باشد، سایه ایجاد می کند. در تمام مدت روز که خورشید در آسمان گردش می کند. مکان سایه نیز به آرامی عوض می شود. از مکان سایه می توان فهمید که ساعت چند است. پیش از اختراع ساعتهای ارزان قیمت امروزی ، بسیاری از مردم برای نگاه داشتن زمان از ساعتهای آفتابی استفاده می‌کردند.

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

سلام

اين يكي جا مونده بود

دقیق ترین زمان سنج:
دو زمان سنج اتمی که در ۱۹۶۴ در آزمایشگاه پژوهشی نیروی دریایی آمریکا در شهر واشنگتن نصب شده اند ، دقیق ترین زمان سنج جهان به شمار می آیند . این دو زمان سنج که بر مبنای دوره ی انتقالی اتم هیدرژن ( ۶۴۹/۱۴۲۰۴۵۰۷۵۱ سیکل در ثانیه ) عمل می کنند ، دارای خطای ۱ ثانیه در ۱۷۰۰۰۰۰ سال می باشند


smile072
smile015

با تشكر

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

سلام

شب و روز:
خورشید هر روز از مشرق طلوع می کند و به آرامی بالا می آید. مسیر حرکت آن در آسمان به شکل یک نیم دایره است. پس از پیمودن این مسیر ، در افق فرو می رود. و شب آغاز می شود. زندگی انسان ، جانوران و گیاهان تحت تاثیر گردش شب و روز است. به هنگام روز ، برخی از جانواران استراحت می کنند و شب به جستجوی غذای خود می پردازند. انسان و برخی از جانوران عکس آنها عمل می کنند. با شروع روز بسیاری از گلها ، گلبرگهای خود را باز می کنند و شب آنها را می بندند.
▪ عوامل پیدایش شب و روز:
در زمانهای قدیم ، مردم عقیده داشتند که خورشید واقعا در آسمان حرکت می کند و شب و روز به وجود می آورد. مثلا مصریان بر این باور بودند که خدای خورشید به نام «رع» ارابه آتشین خود را هر روز در آسمانها می راند. امروزه می دانیم که این خورشید نیست که حرکت می کند بلکه سیاره ما زمین ، مانند فرفره از غرب به شرق می چرخد. ما در اثر چرخش زمین تصور می کنیم که خورشید در آسمان حرکت می کند. هنگامی که یک بخش رو به خورشید قرار می گیرد، روز در آن آغاز می شود. در همان هنگام ، بخش دیگر زمین که رو به خورشید نیست در تاریکی فرو می رود. یک بار چرخش زمین به دور خود، یک شبانه روز است.
تصویر
● طولانی ترین مقیاس زمان:
در تاریخ شماری و تقویم هندو مقیاسی به نام کالپا (kalpa ) وجود دارد که معادل ۴۳۲۰ میلیون سال کره ی زمین است . در علم نجوم سال کیهانی مدت زمان یکبار گردش خورشید دور مرکز کهکشان راه شیری است . (معادل ۲۲۵ میلیون سال ما در کره ی زمین) در اواخر دوره ی کرتاسه یعنی حدود ۸۵ میلیون سال پیش ، سرعت چرخش زمین به دور خورشید بیشتر بود و از اینرو یک سال ۳/۳۷۰ روز را در بر می گرفت. در دوران کامبرین یعنی حدود ۶۰۰ میلیون سال پیش ، یک سال ۴۲۵ روز را شامل می شد.
● کوتاهترین مقیاس زمان :
از آنجایی که نیروی کشندی ( جزر و مدی ) ماه طول روز را در کره ی زمین دچار نوسان می کند و در نتیجه در هر قرن یک ثانیه به طول روز اضافه می گردد ، لذا از سال ۱۹۶۰ به اینطرف در تعریف ثانیه برای مقیاس زمان تجدید نظر شد . در گذشته یک ثانیه معادل یک قسمت از ۸۶۴۰۰ قسمت میانگین یک سال خورشیدی بود حال آنکه اینک برابر یک قسمت از ۳۱۵۵۶۹۲۵۹۷۴ قسمت میانگین یک سال خورشیدی می باشد که از نقطه نظر تقویم نجومی سال ۱۹۰۰ میلادی به عنوان معیار انتخاب شده است .در آوریل ۱۹۸۲ چارلز چنگ موفق شد در آزمایشگاه بل در ایالت نیوجرزی در آمریکا یک ضربان نور لیزری تولید کند که زمان پایداری آن فقط ۳۰ فمتو ثانیه بود . طول این ضربان نوری ۹ میکرومتر یعنی ۱۴ طول موج محاسبه گردید . ▪ روشنایی روز-صرفه جویی در زمان :
طی جنگ جهانی اول در بریتانیا و آمریکا ساعت ها را یک ساعت از زمان استاندارد جلوتر کشیدند . دلیل این کار استفاده از روشنایی روز برای کار و صرفه جویی در مصرف برق بود . جلو کشیدن ساعت برای افراد بسیار راحت تر است تا این که یک ساعت زودتر سر کار حاضر شوند . در بریتانیا هنوز در ماه های تابستان از ساعت تابستانی که یک ساعت جلوتر از ساعت گرینویچ است استفاده می شود . دولت روزی را که باید ساعت ها جلو یا عقب کشیده شود تعیین می کند.

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

● پیکان زمان:
هنگامی که انسان می کوشید تا جاذبه ی گرانشی را با مکانیک کوآنتوم یکی کند باید نظریه ی «زمان موهومی » را نیز در آن دخالت می داد. زمان موهومی راستا و جهت های قابل تشخیصی در فضا ندارد . اگر کسی بتواند بر حسب زمان موهومی بسمت شمال برود الزاما باید بتواند به عقب برگشته و از جنوب سر درآورد ، به همین نحو اگر کسی بر حسب زمان موهومی بتواند به سمت جلو برود الزاما باید بتواند عقبگرد کرده و بسوی عقب برود . این به معنی آن است که در زمان موهومی بین سمت های پس و پیش تفاوت مهمی وجود ندارد . از سوی دیگر ، همانطور که همه می دانیم ، در « زمان حقیقی » بین سمت های جلو و عقب اختلاف فاحشی موجود است .
قوانین علم بین گذشته و آینده تمایزی بوجود نمی آورد . با وجود این هنوز هم در زندگی معمولی ، بین راستاهای سمت جلو و سمت عقب در زمان حقیقی اختلاف بزرگی موجود است . برای توضیح بیشتر لیوانی را در نظر آورید که از روی میز بر کف زمین بیفتد و تکه تکه شود . اگر شما فیلمی از این واقعه برداشته و به نمایش بگذارید خواهید دید که قطعات لیوان به ناگاه روی زمین جمع شده و به صورت لیوان سالم و کاملی در آمده و بر روی میز پس می جهد . حتی اگر شما از جریان هم قبلا اطلاعی نداشته باشید باز می توانستید به سادگی بگویید که فیلم به عقب برگشته است زیرا چنین ماجرایی هرگز در زندگی معمولی سابقه ندارد . توضیحی که می توان به این پرسش داده می شود که چرا جمع و جور شدن تکه های لیوان از کف زمین و پس پرش آن بر روی میز به حقیقت نمی پیوندد و ما آن را نمی بینیم این است که چنین چیزی مخالف قانون دوم ترمودینامیک است . این قانون گویای آن است که پیوسته در هر سیستم بسته مقدار بی نظمی یا انتروپی نسبت به زمان افزایش می یابد . به عبارت دیگر این حالت شکلی از قانون مرفی می باشد که می گوید :
« اشیاء همیشه تمایل به کجروی دارند !» لیوان سالمی که بر روی میز قرار گرفته است نمایانگر حالتی از نظم غایی است ، ولی لیوان شکسته ای که بر کف زمین پراکنده شده است نمودار حالتی از بی نظمی است . افزایش بی نظمی یا انتروپی نسبت به زمان ، مثالی است از آنچه پیکان زمان نامیده می شود و چیزی است که گذشته را از آینده متمایز ساخته و سمت و جهتی به زمان می دهد . دستکم سه پیکان مختلف از زمان وجود دارند که عبارتند از :
۱) پیکان ترمودینامیک زمان و آن سویی از زمان است که در آن بی نظمی یا انتروپی افزایش می یابد .
۲) پیکان روانشناختی زمان و آن سویی است که ما گذشت زمان را در آن احساس می کنیم و جهتی که ما گذشته را به یاد می آوریم و نه آینده را
۳) پیکان کیهان شناسی زمان و آن سویی از زمان است که کیهان در آن جهت بجای انقباض در حال انبساط است .

تصویر

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

اينم يكي ديگه

در باره ي تاكيونها

سرعتی بالاتر از سرعت نور
آيا واقعا ممكن است كه سرعت هاي بالاتر از سرعت نور وجود داشته باشد؟

بر اساس نظريه نسبيت هيچ فرآيند فيزيكي نمي تواند در سرعت هاي بالاتر از سرعت نور در خلا انجام گيرد. بدون ترديد ، قابل قبول نبودن اين سرعت ها يكي از عجيب ترين فرضيات فيزيك جديد است.

ابر نور

در كنار دنيايي با سرعت هاي كمتر از سرعت نور (جهان تارديون ، مشتق از كلمه لاتين تاردوس به معناي آهسته) دنياي ديگري وجود دارد كه سرعت نور در آن از سرعت هاي ديگر كمتر است، نه بيشتر (جهان تاكيون مشتق از لغت يوناني تاخيس به معني سريع مي باشد). دنياي دوم كشف نشده است ، زيرا هيچ نقطه مشتركي با دنياي اول ندارد.

در سالهاي اخير ، تعدادي مقاله تحقيقاتي منتشر شده كه نويسندگان آنها احتمال وجود ذرات «ابر نور» را كه تا كنون ناميده اند، مورد بررسي قرار داده اند.

واقعيت عجيبي كه در مورد فرضيه ابر نور وجود دارد، آنست كه اين فرضيه ، نظريه نسبيت خاص را نقض نمي كند ، بلكه آن را با دنيايي كه در آن سوي محدوده سرعت نور قرار دارد سازگارتر و هماهنگ تر مي سازد.
تصویر

اگر تاكيون‌ها وجود داشتند؟

عقايد متفاوتي در اين مورد وجود دارد. اگر تاكيون ها واقعا وجود داشته باشند، چه مي شود؟ در اين صورت آنها نوع سوم ذراتي مي باشند كه براي ما شناخته شده اند. اولين نوع شامل ذراتي است كه هيچگاه به سرعت نور نمي رسند. (يعني تقريبا تمام ذرات بنيادي شناخته شده) ، نوع دوم فوتون‌ها (كوانتاهاي تابش الكترومغناطيسي) و احتمالا نوترينوها مي باشند كه هر دو آنها با سرعت نور منتشر مي شوند. تاكيون ها همواره داراي سرعتي مي باشند كه از سرعت نور بيشتر است.

دنياي تاكيون ها و دنياي ما

دنياي تاكيون ها هيچ نقطه مشتركي با دنياي ما كه در آن سرعت ها كمتر از سرعت نور است ندارد. سه نوع ذره‌اي كه هم اكنون ذكر آنها به ميان آمد، داراي يك خاصيت مشترك مي‌باشند. ذرات يك گروه تحت هيچ شرايطي نمي توانند به ذرات گروه ديگر تبديل شوند. از سوي ديگر ، فقط بر اساس دانش جديد مي توانيم چنين اظهار نظري را به عمل آوريم. اگر اين مسئله را از ديدگاه اطلاعات علمي كامل‌تري كه هنوز ناشناخته است مورد بررسي قرار دهيم، ممكن است كه كاملا تغيير نمايد. در آن صورت مي توانيم فرض كنيم كه دنياي تاكيون ها با دنياي ما برخورد پيدا مي كند و اين بدان معني است كه فرآيندهايي در طبيعت وجود دارند كه در جهات نامشخص پيش مي روند.

اصل عليت كه بر اساس آن علت هميشه مقدم بر معلول است يك اصل اساسي فيزيكي است. به بيان ديگر ، هيچ رويدادي نمي تواند گذشته را تحت تاثير قرار دهد و موجب تغيير آن چيزي گردد كه اتفاق افتاده است، ولي در دنياي ذراتي كه با سرعت نور و يا بيشتر از آن حركت مي كنند ، اين اصل ممكن است تغيير نمايد و علت و معلول با توجه به چارچوب مرجع جاي خود را عوض كنند.

در فرآيندهايي كه پيام ها با سرعت بيشتر از سرعت نور حركت مي نمايند، تسلسل وقايع (وقايعي كه پيش از وقايع ديگر رخ مي دهند) به انتخاب دستگاه مختصات بستگي پيدا مي كند، در عين حال ، جهت جريان اطلاعات يعني اساس بستگي علت و معلول تغيير نمي نمايد. اين مسئله موجب نقص عليت مي گردد.

بازگشت به گذشته

گمان مي‌رود چنين جرياني بتواند براي ايجاد ارتباط تلفني با گذشته كمك كند يا ممكن است شخصي خود را به ساعت 11 صبح روز قبل انتقال دهد … . چنين چيزي مادامي كه دنياي سرعتهاي كوچك‌تر از سرعت نور با دنياي سرعتهاي بزرگ‌تر از سرعت نور برخورد پيدا كند، تناقض مي‌باشد. اگر فقط محدوده سرعت‌هاي بالاتر از سرعت نور را مورد توجه قرار دهيم، چين تناقضاتي به‌وجود نمي‌آيد. تاكنون هيچ يك از اطلاعات تجربي به دست آمده وجود تاكيون‌ها را به اثبات نرسانيده‌اند.

دنياي ريز ذره‌ها

پيشرف جهان كوچك عقايد و تصورات خارق‌العاده‌اي پديد مي‌آورد كه نظريه‌هاي دانش عادي را نقض مي‌كند و آشكارا نشان مي‌دهد. چنين عقيده‌اي كه معلومات امروزي علمي مفاهيم مطلق و غير قابل تغييري هستند، پوچ مي‌باشد. به نظر نمي‌آيد كه هيچگاه پيشرفت فيزيك و اختر فيزيك به انتها برسد.

فرضيه ذرات بنيادي كه همواره وقايع عجيب‌تري را آشكار مي‌سازد. دائما با مفاهيم پيچيده رياضي و ساير مفاهيم پيچيده به‌ وجود مي‌آيد كه با دنيايي كه ما را احاطه كرده هيچ گونه مشابهتي ندراد. بايد گفت كه اين فرضيه روز به روز بيشتر با فرضيه كيهاني آميخته مي‌شود. به عبارت ديگر قوانين طبيعي حاكم بود و نقطه نهايي و متضاد ابعاد جهاني يعني دنياي ريز ذره‌ها و دنياي وقايع كيهاني هيچگاه با يكديگر متناقض نيستند.

بيان ريز ذره‌ها بوسيله پديده گرانشي

با نفوذ بيشتر در دنياي ريز ذره‌ها ، اثرات گرانشي بطور قابل توجهي كمتر مي‌شوند. ولي اين مساله تا نقطه معيني صادق است و نقش آنها بطور مشخصي افزايش مي‌يابد. و آنها مانند وضعيتي كه در جهان بزرگ وجود دارد به صورت پديده‌هاي فيزيكي غالب در مي‌آيند. در دنياي ريز ذره‌ها كه وجه مشخصه آن فواصل كوچك است، مقادير انرژي و در نتيجه جرم به اندازه‌اي افزايش مي‌يابد كه از اين نظر دنياي ريز ذره‌ها مشابه پديده‌هاي دنياي بزرگ و فوق‌العاده بزرگ مي‌گردد و دو جهان مانند گذشته يكي مي‌شوند و به همين دليل آنها برخي از قوانين طبيعت مشترك هستند.

سياهچاله‌ها كه نشان‌دهنده چگالي فوق‌العاده زياد ماده هستند، ناحيه ديگري مي‌باشند كه در آن وقايع جهاني و ميكروسكوپيك باهم يكي مي‌شوند. در اينجا پديده گرانشي در هر دو حالت عظيم است كه در حالت اول بصورت هندسه تغيير يافته فضا و در حالت دوم به صورت اثرات مكانيك كوانتومي بيان مي‌شود

نمایه کاربر
p.kparham

محل اقامت: تهران

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۵/۲۷ - ۲۳:۰۷


پست: 470

سپاس: 3


تماس:

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط p.kparham »

از همكاريتون متشكرم smile124

نمایه کاربر
dadash galile

عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۶/۲۵ - ۱۱:۰۰


پست: 5



Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط dadash galile »

اين مقاله ها رو از كجا آورديد؟؟؟
منبعشون چيه؟؟؟
خداحافظ

aht_Astronomy

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۸۸/۶/۳ - ۱۶:۰۱


پست: 379

سپاس: 13

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط aht_Astronomy »

منبع مقاله هاي من سايته آفتابه
smile015

نمایه کاربر
mamy72

عضویت : جمعه ۱۳۸۸/۴/۲۶ - ۱۷:۰۳


پست: 3299

سپاس: 264

جنسیت:

Re: مقاله هاي طولاني

پست توسط mamy72 »

aht_Astronomy نوشته شده:منبع مقاله هاي من سايته آفتابه
smile015
سايت افتاب بيشتر در عرصه خبر فعاليت مي كنه تا حالا خبر نداشتم مقاله هم ميگذاره ممنون كه منبعتون رو گفتيد

ارسال پست