ارسال شده: یکشنبه ۱۳۸۵/۴/۱۸ - ۰۲:۳۱
به نام او
ببخشين اگه طولاني ولي سعي كردم جواب كامل بدم.
سلام دوستان وهمچنين ياسر عزيز با توجه به دانسته هاي من:
يكي ازجالب ترين افكاربشر،ايده ي جابجايي دربعد زمان است.اينشتين با ارائه ي نظريه ي نسبيت خاص خود نشان داد كه اين كار از نظرتئوري شدني است،برطبق اين نظريه اگرشيئي به سرعت نورنزديك شود،گذشت زمان برايش آهسته تر صورت مي گيرد.بنابراين اگر بشود با سرعت بيش از سرعت نور حركت كرد زمان به عقب بر مي گردد.مانع اصلي اين است كه اگرجسمي به سرعت نور نزديك شود جرم نسبي آن به بي نهايت ميل مي كند لذا نمي شود شتابي بيش از سرعت نور پيدا كرد. اما شايد روزي هم اين مشكل حل شود!
دانشمندان براين عقيده هستندكه اين كاربه كمك يك پديده ي طبيعي صورت مي گيرد.دراين خصوص سه پديده مدنظراست:
(سياهچاله هاي دوار ، كرم چاله هاوريسمان هاي كيهاني )
سياهچاله هاي دوار:سياهچاله ها بر دو نوع اند ، دوار و غير دوار ، سياهچاله هاي غيردوار داراي انتهاي نقطه مانند هستند ، در آن جا هر جسمي كه به حفره مكش شده باشد نابود مي شود ، اما
سياهچاله هاي دوار داراي انتهايي قاعده دار به شكل حلقه هستند كه مانند يك قيف واقعي انتهايشان بازاست،همچنين فقط اين نوع سياهچاله است كه مي تواند سكوي پرتاب به آينده يا گذشته باشد.انتهاي قيف به يك قيف ديگر به اسم سفيدچاله(White hole) مي رسد كه درست عكس آن عمل مي كند.يعني هر جسمي را به شدت به بيرون پرتاب مي كند.ازهمين جاست كه مي توانيم پا به زمان هاوجهان هاي ديگربگذاريم.
كرمچاله ها(Worm holes): يك سكوي ديگر گذر از زمان است كه مي تواند درعرض چند ساعت ماراچندين سال نوري جابجا كند.فرض كنيد دونفردوطرف يك ملافه راگرفته ومي كشنداگر يك توپ تنيس برروي ملافه قرار دهيم يك انحنا درسطح ملافه به سمت توپ ايجادمي شود.
يك تيله روي اين ملافه قرار دهيم به سمت چاله اي كه توپ ايجاد كرده است مي رود.
اين نظر اينشتين است كه كرات آسماني در فضا و انحنا ايجاد مي كنند ،درست مثل همان توپ روي ملافه. حالا فرض كنيم فضا به صورت يك لايه ي دوبعدي روي يك محورتاشده باشد وبين نيمه بالاوپايين آن خالي باشدودوجرم هم اندازه درقسمت بالا وپائين مقابل هم قرارگيردآن وقت حفره اي كه هردو ايجاد مي كنند مي توانند به هم ديگررسيده وايجاد يك تونل كند0مثل اين كه يك ميانبردرزمان ومكان ايجاد شده باشد به اين تونل كرمچاله مي گويند.
حال سوالي پيش مي آيد كه اگرما مي توانستيم به گذشته سفركنيم.زماني كه هنوزبه دنيانيامده بوديم وپدربزرگ خودرامي كشتيم پس چگونه ماوجود داريم اين يك پارادوكس است ونقيض خودش دردرونش است ولي بايد گفت راه حلي نيزبراي اين موضوع پيداشده است واين راه حل نظريه ي جهان هاي موازي است.طبق اين نظريه امكان داردچندين جهان وجود داشته باشد،كه مشابه جهان ماست اما ترتيب وقايع درآنهافرق مي كند.پس وقتي به عقب برميگرديم دريك جهان ديگروجود داريم نه درجهاني كه درآن هستيم.همچنين مي توان گفت كه اين نظريه تقريبا همجهت ومنطبق با نظريه استيفن هاوكينگ درباره ي جهان هاي نوزاد است كه بيانگر اين است كه غيرازجهان ما جهان هاي ديگري نيزوجود دارند كه ازطريق راه هائي به هم متصلند.
نظريه ريسمانهاي كيهاني يا ابر ريسمان:
يكي ازبرترين موفقيت هاي علم درقرن بيستم اين است كه درسطح پايه،قوانين فيزيك به دو فرمول خلاصه شدند:
1-تئوري گرانش اينشتن:كه فضاهاي بسياربزرگ راتوصيف مي كند.مثلاكهكشانها، سياهچاله ها وانفجار بزرگ.
2-تئوري كوانتومي:كه فضاهاي بسياركوچك راتوصيف مي كند0مثلاجهان كوچك ذرات زير اتمي والكترومغناطيس0
يكي از بزرگترين طنزهاي طبيعت كيهان شناسي اتحاداين دوفرمول است كه واقعاگيج كننده به نظرمي رسد وحتي بزرگترين فيزيكدانان جهان مثل اينشتين وهايزنبرگ نتوانستند ازعهده ي آن برآيند،خوشبختانه مايك تئوري مناسب براي اتحاداين دونيروداريم (در حقيقت اين تنها تئوري است و ديگرتئوري هابه تناقض رسيده اند ) كه ابر ريسمان ناميده مي شود كه به سادگي دستگاه گرانشي را با تئوري الكترومغناطيس كه براي حل مشكلات كرمچاله هاي كوانتومي لازم است،متحد مي كند.
تئوري ابرريسمان قوانين مبهم فيزيك كوانتومي رابافرض اين كه ذرات زيراتمي درحقيقت ارتعاشي از يك رشته كوچك هستند توضيح مي دهد،ارتعاش يك رشته ويالون سبب ايجاد يك نت مي شود،همچنين ارتعاش يك ابرريسمان سبب ايجاد ذرات موجود درطبيعت مي شود. بنابراين جهان يك سمفوني ازريسمان هاي درحال ارتعاش است و توضيح بيشتراين كه يك ريسمان كه درزمان حركت مي كند باعث انحناي فضاي اطرافش مي شود كه سياهچاله،كرمچاله وديگرجوابهاي مرموزاينيشتن رامي سازد ودريك كلام، تئوري ريسمان،تئوري اينيشتن وكوانتوم فيزيك را با يك نتيجه ي منطقي متحد مي كند.
ببخشين اگه طولاني ولي سعي كردم جواب كامل بدم.
سلام دوستان وهمچنين ياسر عزيز با توجه به دانسته هاي من:
يكي ازجالب ترين افكاربشر،ايده ي جابجايي دربعد زمان است.اينشتين با ارائه ي نظريه ي نسبيت خاص خود نشان داد كه اين كار از نظرتئوري شدني است،برطبق اين نظريه اگرشيئي به سرعت نورنزديك شود،گذشت زمان برايش آهسته تر صورت مي گيرد.بنابراين اگر بشود با سرعت بيش از سرعت نور حركت كرد زمان به عقب بر مي گردد.مانع اصلي اين است كه اگرجسمي به سرعت نور نزديك شود جرم نسبي آن به بي نهايت ميل مي كند لذا نمي شود شتابي بيش از سرعت نور پيدا كرد. اما شايد روزي هم اين مشكل حل شود!
دانشمندان براين عقيده هستندكه اين كاربه كمك يك پديده ي طبيعي صورت مي گيرد.دراين خصوص سه پديده مدنظراست:
(سياهچاله هاي دوار ، كرم چاله هاوريسمان هاي كيهاني )
سياهچاله هاي دوار:سياهچاله ها بر دو نوع اند ، دوار و غير دوار ، سياهچاله هاي غيردوار داراي انتهاي نقطه مانند هستند ، در آن جا هر جسمي كه به حفره مكش شده باشد نابود مي شود ، اما
سياهچاله هاي دوار داراي انتهايي قاعده دار به شكل حلقه هستند كه مانند يك قيف واقعي انتهايشان بازاست،همچنين فقط اين نوع سياهچاله است كه مي تواند سكوي پرتاب به آينده يا گذشته باشد.انتهاي قيف به يك قيف ديگر به اسم سفيدچاله(White hole) مي رسد كه درست عكس آن عمل مي كند.يعني هر جسمي را به شدت به بيرون پرتاب مي كند.ازهمين جاست كه مي توانيم پا به زمان هاوجهان هاي ديگربگذاريم.
كرمچاله ها(Worm holes): يك سكوي ديگر گذر از زمان است كه مي تواند درعرض چند ساعت ماراچندين سال نوري جابجا كند.فرض كنيد دونفردوطرف يك ملافه راگرفته ومي كشنداگر يك توپ تنيس برروي ملافه قرار دهيم يك انحنا درسطح ملافه به سمت توپ ايجادمي شود.
يك تيله روي اين ملافه قرار دهيم به سمت چاله اي كه توپ ايجاد كرده است مي رود.
اين نظر اينشتين است كه كرات آسماني در فضا و انحنا ايجاد مي كنند ،درست مثل همان توپ روي ملافه. حالا فرض كنيم فضا به صورت يك لايه ي دوبعدي روي يك محورتاشده باشد وبين نيمه بالاوپايين آن خالي باشدودوجرم هم اندازه درقسمت بالا وپائين مقابل هم قرارگيردآن وقت حفره اي كه هردو ايجاد مي كنند مي توانند به هم ديگررسيده وايجاد يك تونل كند0مثل اين كه يك ميانبردرزمان ومكان ايجاد شده باشد به اين تونل كرمچاله مي گويند.
حال سوالي پيش مي آيد كه اگرما مي توانستيم به گذشته سفركنيم.زماني كه هنوزبه دنيانيامده بوديم وپدربزرگ خودرامي كشتيم پس چگونه ماوجود داريم اين يك پارادوكس است ونقيض خودش دردرونش است ولي بايد گفت راه حلي نيزبراي اين موضوع پيداشده است واين راه حل نظريه ي جهان هاي موازي است.طبق اين نظريه امكان داردچندين جهان وجود داشته باشد،كه مشابه جهان ماست اما ترتيب وقايع درآنهافرق مي كند.پس وقتي به عقب برميگرديم دريك جهان ديگروجود داريم نه درجهاني كه درآن هستيم.همچنين مي توان گفت كه اين نظريه تقريبا همجهت ومنطبق با نظريه استيفن هاوكينگ درباره ي جهان هاي نوزاد است كه بيانگر اين است كه غيرازجهان ما جهان هاي ديگري نيزوجود دارند كه ازطريق راه هائي به هم متصلند.
نظريه ريسمانهاي كيهاني يا ابر ريسمان:
يكي ازبرترين موفقيت هاي علم درقرن بيستم اين است كه درسطح پايه،قوانين فيزيك به دو فرمول خلاصه شدند:
1-تئوري گرانش اينشتن:كه فضاهاي بسياربزرگ راتوصيف مي كند.مثلاكهكشانها، سياهچاله ها وانفجار بزرگ.
2-تئوري كوانتومي:كه فضاهاي بسياركوچك راتوصيف مي كند0مثلاجهان كوچك ذرات زير اتمي والكترومغناطيس0
يكي از بزرگترين طنزهاي طبيعت كيهان شناسي اتحاداين دوفرمول است كه واقعاگيج كننده به نظرمي رسد وحتي بزرگترين فيزيكدانان جهان مثل اينشتين وهايزنبرگ نتوانستند ازعهده ي آن برآيند،خوشبختانه مايك تئوري مناسب براي اتحاداين دونيروداريم (در حقيقت اين تنها تئوري است و ديگرتئوري هابه تناقض رسيده اند ) كه ابر ريسمان ناميده مي شود كه به سادگي دستگاه گرانشي را با تئوري الكترومغناطيس كه براي حل مشكلات كرمچاله هاي كوانتومي لازم است،متحد مي كند.
تئوري ابرريسمان قوانين مبهم فيزيك كوانتومي رابافرض اين كه ذرات زيراتمي درحقيقت ارتعاشي از يك رشته كوچك هستند توضيح مي دهد،ارتعاش يك رشته ويالون سبب ايجاد يك نت مي شود،همچنين ارتعاش يك ابرريسمان سبب ايجاد ذرات موجود درطبيعت مي شود. بنابراين جهان يك سمفوني ازريسمان هاي درحال ارتعاش است و توضيح بيشتراين كه يك ريسمان كه درزمان حركت مي كند باعث انحناي فضاي اطرافش مي شود كه سياهچاله،كرمچاله وديگرجوابهاي مرموزاينيشتن رامي سازد ودريك كلام، تئوري ريسمان،تئوري اينيشتن وكوانتوم فيزيك را با يك نتيجه ي منطقي متحد مي كند.