دوستان سلام
میخوام یک بازی فکری رو مطرح کنم و از علاقه مندان میخوام کمی توجه کنند تا بتونیم راه های جدیدی رو برای حل معمای زمان پیدا کنیم
تو این بازی من شش مرجع جدید رو تعریف میکنم و میخوام با تمرکز بالا خودتون رو تو این شش وضعیت متفاوت قرار بدید و برای چند دقیقه
تو این وضعیت ها زندگی بکنید و به بعضی از قوانین زندگی یا فیزیک یا هر چیزی که احساس میکنید تغییر میکنه فکر کنید و اون رو بیان کنید
من تو این بازی فقط دو عامل دارم 1.سرعت نور 2.سرعت تحلیل اطلاعات در ذهنمون یا بگیم نورون ها
تو هر وضعیت یکی رو تغییر میدم و شما با بستن چشمهاتون اون شرایط رو در ذهنتون ایجاد کنید و نتیجه رو اعلام کنید
زمان و یک چالش جدید
- enjoy_physics
نام: محمد رسولی
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۴/۳ - ۰۱:۲۷
پست: 173-
سپاس: 36
- جنسیت:
زمان و یک چالش جدید
I will not say failed 1000 times,
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
- enjoy_physics
نام: محمد رسولی
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۴/۳ - ۰۱:۲۷
پست: 173-
سپاس: 36
- جنسیت:
Re: زمان و یک چالش جدید
این عکس سه وضعیت اول رو نشون میده
به عنوان مثال تو حالت اول باید سرعت نور رو یک صدم کنیم و ببینیم در اتفاقات روزانه ما چه تغییری ایجاد میکنه اگه یکصدم براتون محسوس نیست خودتون یک هزارم یا یک میلیونیم کنید تا بیشتر درکش کنید و اینکه تو وضعیت اول سرعت پردازش اطلاعات تو ذهنمون مثل قبل یا همون حالت طبیعی
اگه تغییری احساس کردید بیانش کنید
ممنون
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.
I will not say failed 1000 times,
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
-
نام: عبدالرضا علي پور
محل اقامت: بوشهر
عضویت : شنبه ۱۳۹۴/۷/۱۸ - ۰۰:۲۷
پست: 823-
سپاس: 142
- جنسیت:
Re: زمان و یک چالش جدید
1- بايد براي مشاهده يك جابجايي خيلي انتظار بكشيم تا اطلاعات به مغز ما برسه من از انتظار كشيدن خيلي بدم مياد
2- جابجاييهاي اطراف خيلي با سرعت بالا اتفاق ميافته عين فيلمي كه دورش رو بالا ببري و زندگي ما ميشه مثل زندگي تنبل (يك نوع خرس)
3- مثل همين الان
2- جابجاييهاي اطراف خيلي با سرعت بالا اتفاق ميافته عين فيلمي كه دورش رو بالا ببري و زندگي ما ميشه مثل زندگي تنبل (يك نوع خرس)
3- مثل همين الان
Re: زمان و یک چالش جدید
آزمایش ذهنیه دیگه نمیشه بهش گیر داد D:
فرض کنیم انفجار یک بمب و نور ساطع شده از بمب، یک سری داده به سمت چشمان ما میفرسته که قراره تو مغزمون تحلیل شه.
درحالتی که سرعت نور و تحلیل مغز ما طبیعی باشه، پس از انفجار، نور مسافتی رو با سرعت c حرکت میکنه و مغز ما به شکل طبیعی اون رو تحلیل میکنه. اگه بگیم کل این فرآیند، یعنی رسیدن نور به چشم ها و تحلیلش تو مغز 5 ثانیه طول میکشه، و ازین 5 ثانیه، 4 ثانیه صرف حرکت نور و رسیدن به مغز میشه و یک ثانیه هم تحلیل مغز هست، بنابرین شخص 5 ثانیه پس از انفجار، متوجه انفجار میشه. حالت های دیگه اینطوری میشه
حالت اول : نور سرعتش یک صدم میشه. بنابرین مسافتی که نور طی 4 ثانیه طی میکرد رو الآن طی 400 ثانیه طی میکنه (چندتا طی شد؟) بنابرین فرده مورد نظر 401 ثانیه بعد متوجه انفجار میشه.
حالت دوم : نور 4 ثانیه ای به مغز میرسه، و مغز 100 ثانیه طول میکشه که متوجه تحلیل داده های انفجاری بشه. بنابرین 104 ثانیه بعد فرد متوجه انفجار میشه.
حالت سوم : همونطور که به راحتی میشه حدس زد شخص 500 ثانیه بعد، تازه متوجه انفجار میشه.
حالا چرا مثال عددی زدم؟ چون که نشون بدم به شما که با تغییر دادن هرکدوم ازین اعداد، هر کدوم ازین حالتا، ممکنه چند حالت داشته باشن، مثلا چی میشه اگه زمان رسیدن نور پس از انفجار جای 5 ثانیه یک ثانیه باشه و تحلیل مغز 4 ثانیه؟! کل این مثالا بر عکس میشه.
نمیدونم چطور با این مراجعی که خودشون به پارامتر های فاصله رویداد و سرعت تحلیلی وابسته اند و خود این پارامتر های فاصله رویدادی و سرعت تحلیلی متغییر هستن، میخواید زمان رو تعریف کنید.
فرض کنیم انفجار یک بمب و نور ساطع شده از بمب، یک سری داده به سمت چشمان ما میفرسته که قراره تو مغزمون تحلیل شه.
درحالتی که سرعت نور و تحلیل مغز ما طبیعی باشه، پس از انفجار، نور مسافتی رو با سرعت c حرکت میکنه و مغز ما به شکل طبیعی اون رو تحلیل میکنه. اگه بگیم کل این فرآیند، یعنی رسیدن نور به چشم ها و تحلیلش تو مغز 5 ثانیه طول میکشه، و ازین 5 ثانیه، 4 ثانیه صرف حرکت نور و رسیدن به مغز میشه و یک ثانیه هم تحلیل مغز هست، بنابرین شخص 5 ثانیه پس از انفجار، متوجه انفجار میشه. حالت های دیگه اینطوری میشه
حالت اول : نور سرعتش یک صدم میشه. بنابرین مسافتی که نور طی 4 ثانیه طی میکرد رو الآن طی 400 ثانیه طی میکنه (چندتا طی شد؟) بنابرین فرده مورد نظر 401 ثانیه بعد متوجه انفجار میشه.
حالت دوم : نور 4 ثانیه ای به مغز میرسه، و مغز 100 ثانیه طول میکشه که متوجه تحلیل داده های انفجاری بشه. بنابرین 104 ثانیه بعد فرد متوجه انفجار میشه.
حالت سوم : همونطور که به راحتی میشه حدس زد شخص 500 ثانیه بعد، تازه متوجه انفجار میشه.
حالا چرا مثال عددی زدم؟ چون که نشون بدم به شما که با تغییر دادن هرکدوم ازین اعداد، هر کدوم ازین حالتا، ممکنه چند حالت داشته باشن، مثلا چی میشه اگه زمان رسیدن نور پس از انفجار جای 5 ثانیه یک ثانیه باشه و تحلیل مغز 4 ثانیه؟! کل این مثالا بر عکس میشه.
نمیدونم چطور با این مراجعی که خودشون به پارامتر های فاصله رویداد و سرعت تحلیلی وابسته اند و خود این پارامتر های فاصله رویدادی و سرعت تحلیلی متغییر هستن، میخواید زمان رو تعریف کنید.
- enjoy_physics
نام: محمد رسولی
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۴/۳ - ۰۱:۲۷
پست: 173-
سپاس: 36
- جنسیت:
Re: زمان و یک چالش جدید
paradoxy نوشته شده:حالت اول : نور سرعتش یک صدم میشه. بنابرین مسافتی که نور طی 4 ثانیه طی میکرد رو الآن طی 400 ثانیه طی میکنه (چندتا طی شد؟) بنابرین فرده مورد نظر 401 ثانیه بعد متوجه انفجار میشه.
حالت دوم : نور 4 ثانیه ای به مغز میرسه، و مغز 100 ثانیه طول میکشه که متوجه تحلیل داده های انفجاری بشه. بنابرین 104 ثانیه بعد فرد متوجه انفجار میشه.
حالت سوم : همونطور که به راحتی میشه حدس زد شخص 500 ثانیه بعد، تازه متوجه انفجار میشه.
نمیدونم چطور با این مراجعی که خودشون به پارامتر های فاصله رویداد و سرعت تحلیلی وابسته اند و خود این پارامتر های فاصله رویدادی و سرعت تحلیلی متغییر هستن، میخواید زمان رو تعریف کنید.
جایی که من بیشتر میخوام بهش فکر کنید عرض این فراینده نه طولش .شما تا لحظه وقوع رو محاسبه کردی .درست. اما منظور من فکر
کردن به بعد از دیدن اولین اطلاعات نوری هستش یعنی ببینید ایا حالت slowmotion رخ میده یا فرق حالت سوم رو با دید انسانی که هیچی براش تغییر نکرده بگی
ممنون
I will not say failed 1000 times,
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
- enjoy_physics
نام: محمد رسولی
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۴/۳ - ۰۱:۲۷
پست: 173-
سپاس: 36
- جنسیت:
Re: زمان و یک چالش جدید
فکر کنید لطفا
I will not say failed 1000 times,
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
-
نام: علی.ح
محل اقامت: شیراز
عضویت : دوشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۷ - ۲۰:۳۰
پست: 4-
سپاس: 3
- جنسیت:
تماس:
Re: زمان و یک چالش جدید
فکر مینکم که در هر زمان سرعت پردازش اطلاعات ما در برابر نور یکیه
اگه اشتباه میکنم گوش زد کنید
اگه اشتباه میکنم گوش زد کنید
از اول یک وهم ، یک فریب بیش نبوده ایم و حال هم به جز یک مُشت افکار پریشان موهوم چیز دیگری نیستیم!
صادق_هدایت
صادق_هدایت
Re: زمان و یک چالش جدید
سلام
درست کردن این چالش هم به نوعی جالبه به شما تبریک میگم
اگر سرعت نور کمتر از حد عادی باشه احتمالا اسلوموشن رخ نمیده، بلکه به جای اون مقاطعی از رندگی روزمره مثل فلاش زدن دیده میشه چون در یک سری فواصل اصلا نور به چشم انسان نمیرسه. به عبارتی نور اطراف ما در مقاطع مشخصی قطع و وصل میشه. انگار یک نفر توی اتاق لامپ رو خاموش و روشن کنه
در حالت دوم پردازش مغز پایین میاد. در واقع اجسام کاملا شفاف و واضح هستند اما مدتی طول میکشه تا مغز متوجه بشه که مثلا این جسم چیه. به عبارتی اگه چشم سالمی داشته باشیم احتمالا جسم رو میبینیم اما مثلا 10 ثانیه بعدمتوجه وجود و نوعش میشیم. میشه گفت در این وضعیت اسلوموشن رخ میده البته نه برای چیزهایی که میبینیم بلکه برای حرکات خود انسان...
حالت سوم برعکس شکل و شمایلش که گویا هیچ تغییری رو ایجاد نمیکنه اما احتمالا ترکیبی از وضعیت بالا میشه. یعنی علاوه بر اینکه اجسام روشن و خاموش میشن طول میکشه تا ما متوجه حضورشون بشیم...!! چ داستانی بشه ین اخری!
بهرحال من همین الان تصور کردم و پاسخ دادم...شاید اگه یک بار دیگه تصور کنم نتیجه متفاوت بشه
درکل جالب بود...مرسی
موفق باشید
درست کردن این چالش هم به نوعی جالبه به شما تبریک میگم
اگر سرعت نور کمتر از حد عادی باشه احتمالا اسلوموشن رخ نمیده، بلکه به جای اون مقاطعی از رندگی روزمره مثل فلاش زدن دیده میشه چون در یک سری فواصل اصلا نور به چشم انسان نمیرسه. به عبارتی نور اطراف ما در مقاطع مشخصی قطع و وصل میشه. انگار یک نفر توی اتاق لامپ رو خاموش و روشن کنه
در حالت دوم پردازش مغز پایین میاد. در واقع اجسام کاملا شفاف و واضح هستند اما مدتی طول میکشه تا مغز متوجه بشه که مثلا این جسم چیه. به عبارتی اگه چشم سالمی داشته باشیم احتمالا جسم رو میبینیم اما مثلا 10 ثانیه بعدمتوجه وجود و نوعش میشیم. میشه گفت در این وضعیت اسلوموشن رخ میده البته نه برای چیزهایی که میبینیم بلکه برای حرکات خود انسان...
حالت سوم برعکس شکل و شمایلش که گویا هیچ تغییری رو ایجاد نمیکنه اما احتمالا ترکیبی از وضعیت بالا میشه. یعنی علاوه بر اینکه اجسام روشن و خاموش میشن طول میکشه تا ما متوجه حضورشون بشیم...!! چ داستانی بشه ین اخری!
بهرحال من همین الان تصور کردم و پاسخ دادم...شاید اگه یک بار دیگه تصور کنم نتیجه متفاوت بشه
درکل جالب بود...مرسی
موفق باشید
جهان به حق مدیون ملت و ملیت ایرانی است
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
- enjoy_physics
نام: محمد رسولی
عضویت : چهارشنبه ۱۳۸۸/۴/۳ - ۰۱:۲۷
پست: 173-
سپاس: 36
- جنسیت:
Re: زمان و یک چالش جدید
ویستاM نوشته شده:سلام
درست کردن این چالش هم به نوعی جالبه به شما تبریک میگم
اگر سرعت نور کمتر از حد عادی باشه احتمالا اسلوموشن رخ نمیده، بلکه به جای اون مقاطعی از رندگی روزمره مثل فلاش زدن دیده میشه چون در یک سری فواصل اصلا نور به چشم انسان نمیرسه. به عبارتی نور اطراف ما در مقاطع مشخصی قطع و وصل میشه. انگار یک نفر توی اتاق لامپ رو خاموش و روشن کنه
در حالت دوم پردازش مغز پایین میاد. در واقع اجسام کاملا شفاف و واضح هستند اما مدتی طول میکشه تا مغز متوجه بشه که مثلا این جسم چیه. به عبارتی اگه چشم سالمی داشته باشیم احتمالا جسم رو میبینیم اما مثلا 10 ثانیه بعدمتوجه وجود و نوعش میشیم. میشه گفت در این وضعیت اسلوموشن رخ میده البته نه برای چیزهایی که میبینیم بلکه برای حرکات خود انسان...
حالت سوم برعکس شکل و شمایلش که گویا هیچ تغییری رو ایجاد نمیکنه اما احتمالا ترکیبی از وضعیت بالا میشه. یعنی علاوه بر اینکه اجسام روشن و خاموش میشن طول میکشه تا ما متوجه حضورشون بشیم...!! چ داستانی بشه ین اخری!
بهرحال من همین الان تصور کردم و پاسخ دادم...شاید اگه یک بار دیگه تصور کنم نتیجه متفاوت بشه
درکل جالب بود...مرسی
موفق باشید
ممنون
اگر وضعیت ها رو نسبت به وضعیت عادی خودمون مقایسه کنیم بهتر نتیجه میده.یعنی از مرجع خودمون به وضعیت ادم هایی که تو اون سه مرجع زندگی میکنن نگاه کنیم.
آخرین بالا اندازی (Bump) توسط enjoy_physics در جمعه ۱۴۰۰/۳/۲۱ - ۲۲:۵۶.
I will not say failed 1000 times,
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"
I will say That i discovered there are 1000 ways that can cause failure.
THOMAS EDISON
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
من خواهم گفت در حالیکه هزار راه شکست وجود داشت من کشف کردم .
"توماس ادیسون"