Re: زمین تخت گرایان
ارسال شده: یکشنبه ۱۳۹۸/۴/۳۰ - ۲۳:۰۷
kianakoon نوشته شده:زمین تخت مثل زمین کروی یک تئوری علمیه که شرایط ابطال پذیری رو داره و جاش تو دانشگاهه ولی طرفی که متعصبه و حمله ور شده نظام آکادمیکه که گردن زدن رو شروع کرده و جوری رفتار میکنه که انگار با علوم غریبه رو به رو هست.
آقای عزیز! اگه زمین تخت باشه، میدان گرانشی زمین دیگه یکنواخت نیست و در نزدیکی های لبه ی این زمینِ تخت، نه تنها مقدارش کم میشه بلکه جهت شتاب هم به سمت مرکز صفحه تمایل پیدا می کنه. و اونوقت ساکنان نواحی نزدیک به لبه ها، می بایست خونه هاشونو کج و در راستای شتاب بسازن تا بتونن مؤلفه ی افقی شتاب رو خنثی کنن در غیر این صورت اگه کسی لیوانی رو روی میز بذاره، نیروی افقی ناشی از میدان می تونه اون رو از روی میز بندازه زمین یا حتی ممکنه یه لیوانِ پر از آب وقتی به صورت افقی روی میز قرار گرفته، آب داخلش روی میز نریزه! شما جایی از زمین رو سراغ دارید که خونه هاشون رو نسبت به سطح زمین کج بسازن؟! حتماً می خواید بگید که لبه های زمین خالی از سکنه ست! در ثانی هیچ فکر کردید که چه بلایی بر سر توزیعِ آب های آزاد، به خاطر همین گرانشِ جهت دار میاد؟ اصلاً فکر کنم که نزدیک شدن به لبه ها برای کشتی ها و هواپیماها کار سختی باشه چون سرنشینا دائماً احساس می کنن که مؤلفه های یه نیروی مایل، اون ها رو همونطور که به کف صندلی فشرده می کنه، به پُشتیِ صندلی هم فشرده می کنه که عمیقاً احساس نامطلوبی به آدم دست میده!
شما اگه واقعاً به دنبال حقیقتید، لطف کنید از شعار دادن فاصله بگیرید و یه خرده خودتون هم از نظر تئوری این ایده رو بررسی کنید و ببینید به چه نتایج ابلهانه ای می رسید. مگر اینکه بخواید بگید معادلات گرانش نیوتن و اینشتین و علم حساب دیفرانسیل هم کاملاً مزخرفن! اینکه کسی به ماه رفتن بشر رو زیر سؤال ببره خیلی با کسی که ادعا می کنه زمین تخته، فرق داره. اولی داره در وقوع یه "رویداد" شک می کنه (در حالی که به صحت علم حداقل به صورت تقریبی پای بنده) و دومی داره در درستی صحت علم به صورت یه "انحرافِ عظیم" شک می کنه. یعنی دسته ی دوم مستعدِّ این هستن که پس فردا ادعا کنن نه آب در صد درجه جوش میاد، نه نور موج یا فوتونه، نه قوانین نیوتن درستن و نه هیچ آزمایش یا قانونِ فیزیکی (حتی به صورت تقریبی) اعتبار داره.
paradoxy نوشته شده:نظام آکادمیک فعلی ایده آل نیست. سیستم فعلی تا حد زیادی نژاد پرسته، بله نژاد پرسته چون وقتی من ایرانی مقالهای رو به هر کدوم از ژورنالا میفرستم وقتی میبینن یک ایرانیام مقاله رو حتی بدون داوری رد میکنند. البته تقلب های فراوونی که ما ایرانیا کردیم هم بی اثر نبوده در این رفتار، اما چرا ژورنالا الان که آمریکا و کشورای دیگه تحریم کردن ایران رو، چنین رفتاری رو با شدت بیشتری نشون میدن؟ البته که سیستم آکادمیک تا حد قابل توجهی از سیاست اثر میپذیره، چون هرچی نباشه بخش عمدهای از چرخه اقتصادی این نظام در دسته سیاسته.
اثر سیاست روی نظام آکادمیک به نظر من خیلی کمه. (حداقل در دوران کنونی). خیلی بعیده که ژورنالی به خاطر ایرانی بودن یا تحریم های وضع شده علیه یه کشور بخواد مقاله ی یه نویسنده رو ریجکت کنه یا برای داوری نفرسته. (که اگر انتشاراتی این کار رو بکنه، انتشاراتِ رقیب فرصت رو غنیمت میشمره و از نویسندگان ایرانی یا مثلاً روسی استقبال می کنه - مثل کاری که الان انتشاراتِ Taylor and Francis یا Elsevier، احتمالاً به تلافی تحریماتِ انتشارات Springer علیه ایران دارن انجام میدن. (حتی خاطرم هست که توی بخش معرفی یکی از ژورنالای Taylor and Francis به وضوح گفته بود که به تحریمات آمریکا علیه ایران بی اعتناست!) با این حال، همین اخیراً یکی از ژورنالای Springer یکی از مقاله های خودمو پس از داوری، برای چاپ قبول کرد ولی من خودم مجبور شدم که با اون مجله بهم بزنم چون تغییراتی که داور ازم خواسته بود رو به دلایلی نمی تونستم توی مقاله اعمال کنم. حالا سوال اینه که اگه من ایرانیم پس چرا اون مقاله رو از همون اول، ادیتور ریجکت نکرد؟! درضمن، خودِ ایران توی همین اسپرینگر، چندتا ژورنال داره که واقعاً بی معنیه اگه از این ژورنالای عملاً ایرانی خواسته بشه که آثار نویسنده های ایرانی رو چاپ نکنن.
من فکر کنم این جور اندیشه ها خودش یه جور برخاسته از همون توهم توطئه ست! پس این همه استاد ایرانی که توی ژورنالای مختلف و باصطلاح معتبر، صدها مقاله دارن چطوری مقاله هاشون قبول شده؟ نمی خوام بگم که سیاست یا تحریما بی تأثیرن بلکه می خوام بگم که نباید چندان جدّیشون بگیری و باید کار خودتو بکنی و نذاری این عوامل مأیوست کنن. اگه تو مقاله ای نوشتی و ادیتور ژورنال، خیلی سریع ریجکتش کرده بیشتر به خاطر اینه که مقاله ت از اُسلوب آکادمیک دور بوده، نگارش اینگیلیسیت ضعیف بوده یا موضوع مطرح شده توی مقاله ت چندان جذاب نبوده یا به اهداف ژورنال نمی خورده. که البته اصلاً نگران نباش! بلکه با تمرین بیشتر و ظرفِ چند سال می تونی همه ی این ایرادا رو بر طرف و در نهایت یک یا چند مقاله رو چاپ کنی. ولی بعدها خواهی فهمید که این ژورنالا بیشتر از اینکه به ایده های نو و جنجالی توجّه کنن، جذبِ مقالات ملایم تری می شن که به دور از انگیختنِ جنجال و بلوا در حدود مشخصی مانور بدن و از خطوط قرمز تخطی نکنن. به این خاطر از جنجال خوششون نمیاد چون ممکنه اون مقاله ی خاص حاوی ایرادی باشه که از دید داور مخفی مونده باشه و در آینده با فاش شدن این ایراد، آبروی ژورنال در خطر بیوفته یا از قافله ی رقابت با ژورنالایِ دیگه عقب بیوفته و ایمپکت فکتورش پایین بیاد.
فقط در برخی از حالات خاص، احتمالِ چاپ یه مقاله ی جنجالی زیاد میشه:
1- نویسنده، در مقاله ی خود، به نظریاتِ یه دانشمندِ "دون پایه" حمله و از نظریه های یه دانشمندِ "بلند پایه" دفاع کنه. مثلاً اگه نویسنده بتونه به ماخ یا لورنتس حمله و مثلاً از اینشتین یا هایزنبرگ دفاع کنه، با چاپ مقاله ش (با احتمال بیشتری) موافقت میشه. منظورم از دون پایه یا بلند پایه مطلق نیست و ناشی از گرایشات خود ساختار آکادمیکه: دانشمندایی که نظراتشون امروز جزو Main Stream هست (یعنی توی دانشگاه تدریس میشه)، عملاً بلند پایه و سایرین دون پایه اند که البته این امر همونطور که گفتم مطلق نیست و برای یه دانشمند می تونه متفاوت باشه. مثلاً خود اینشتین در زمینه ی مکانیک کوانتومِ جدید "دون پایه" محسوب میشه و استدلالاتش علیه تعبیر کپنهاگی امروزه خریداری نداره و در عوض، نظریه ی نسبیتش کاملاً جا افتاده و این فرد در زمینه ی نسبیت "بلند پایه" ست! (یعنی راحتتر میشه علیه نظریات اینشتین در مکانیک کوانتومی حرف زد و مقاله داد تا علیه نسبیتش.)
2- نویسنده ایده ای جدید رو طوری مطرح می کنه که تنشی با نظریه های بزرگ پیش نیاد یا حداقل، این تنش در وحله ی اول از دیدِ داور مصون بمونه.
3- نویسنده با اعتماد به نفس و با توسل به نگارشی جذاب و قوی به نظریه ی یه دانشمند بلند پایه مثل اینشتین یا هایزنبرگ حمله می کنه که در این حالت حدود 40% امکان داره که ادیتور به سرعت مقاله رو رد نکرده و برای بررسی بیشتر، اجازه ی داوری رو صادر کنه. این جور مقالات وقتی وارد مرحله ی داوری میشن اغلب با نظراتِ منفی داوری مواجه و رد میشن ولی گاهی هم ممکنه با نظرات ضد و نقیضی مواجه بشن. مثلاً ممکنه یه داور به نفعِ مقاله و دیگری به ضرر مقاله رأی بده که در این حالت هم باز به احتمال زیاد مقاله رد میشه. برخی از مجلات فقط ممکنه مقاله رو برای یه داور بفرستن که اگه نویسنده شانس بیاره و نظر این داورْ مطلوب باشه، با چاپ مقاله موافقت میشه. ولی رویهم رفته کمتر از 5% احتمال داره که یه نویسنده ی کمتر شناخته شده بتونه مقاله ای جنجالی رو به این شیوه به چاپ برسونه. برای افراد شناخته شده هم این مقدار بیشتر از 10% نیست.
paradoxy نوشته شده:سیستم آکادمیک فعلی مدرک/دانشگاه گراست. اگر شما میخوای مقاله بدی، و دنبال اینی که جای خوب چاپ شه، باید از یکی که ایندکس فکتور بالایی داره بخوای که اسمش رو به عنوان نویسنده بالای مقاله بزنی. بله طرف هیچ کاری نکرده برای مقالت اما اگر میخوای چاپش کنی باید اسم کسی که ژورنال میشناستش رو اضافه کنی تا شانس چاپت بره بالا. وگرنه نگاه هم نمیکنن مقالت رو.
با این حرف فقط تا حدودی موافقم. چون اگه تو از دسته ی سوم باشی که قبل تر توضیحش دادم، حتی اگه اسم چهره های شناخته شده ای هم زیر عنوان مقاله ت باشه، اثر قابل ملاحظه ای نداره. کما اینکه برخی از ژورنالا به شکل "دو سر کور" (Double-Blind) مقاله رو برای داوری می فرستن که در این حالت، اسامی تمام نویسنده ها از روی مقاله حذف میشه تا داور نتونه تشخیص بده که نویسنده یا نویسندگان مقاله چه کسانی هستن. این روشِ "دو سر کور"، اغلب می تونه برای نویسنده های دسته ی سوم مفید باشه. توی بخش معرفی ژورنال، معمولاً توضیح داده میشه که ژورنالِ مذکور از چه روشی برای داوری استفاده می کنه، که این اطلاعات برای خیلی از نویسنده ها می تونه مفید باشه.
paradoxy نوشته شده:در سیستم فعلی، به کارهایی که ارزش عملی دارند بها داده میشه تا کارای تئوری. کافیه شما محاسبات عددی برای سیستم های واقعی ترتیب بدی، شانست ده برابر میشه توی چاپ مقاله. اما یکم محض و تئوری وار بشه دیگه ژورنالهای فیزیک نکاه نمیکنند به کارت، باید بفرستی ژورنالای ریاضی (تازه اگر قبول کنند به چاپش چون بنمایه فیزیکی داره کارات).
با این حرفت هم تا حدود زیادی موافقم.
.
.
.
.