آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

مدیران انجمن: parse, javad123javad

نمایه کاربر
gij

نام: ahmad.anbarzadeh

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۸/۹/۲۴ - ۲۲:۵۳


پست: 200

سپاس: 19

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط gij »

انسان اشرف مخلوقات است و حتما موجودات فضایی وجود دارند ولی نمیشه گفت که از انسان باهوش تر و پیش رفته تر هستند.
گر بگوید مرده خور کفتار کز بهر ثواب
خادم اهل قبورم بشنو و باور مکن

sara786

نام: فاطمه فولادیان

محل اقامت: ایران ،البرز، کرج ، مهرشهر

عضویت : دوشنبه ۱۴۰۰/۶/۲۹ - ۰۷:۵۸


پست: 12



جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط sara786 »

بله. بارها ومداوم میبینم وعکسهای زیادی گرفتم . موضوع جدیدی نیست . مسئله این هست که ufo هایی که یکدفعه ظاهرمیشن و نامرئی میشن ، ازدسته هایی هستند که درحال سفردرزمان هستند؟!؟ چون با بقیه فرق داره و حرکت وجابجایی شون فرق داره.
3&5

نمایه کاربر
You-See

نام: U30

محل اقامت: تهران

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۳/۵/۱۹ - ۱۹:۰۵


پست: 1281

سپاس: 787

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط You-See »

هیچ دلیلی برای این که انسان اشرف مخلوقات باشد در دست نیست
موجودات فضایی لزوما وجود ندارند و ممکن است وجود داشته باشند حتی اگر این امکان خیلی زیاد باشد
اگر هم باشند می شه گفت از انسان باهوش تر ممکنه باشند

جالبه سه جمله هر سه تا غلط
دوستای گلم حمایت کنید : https://cafebazaar.ir/app/com.nikanmehr.marmarxword/

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3266

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط rohamavation »

ما تو هوافضا به هر شی که توان پرواز در جو را داشته باشد. با این تعریف انواع وسائل پرنده مانند بالن و بادپر و بالگرد و حتی فضاپیما را می‌توان هواگرد نامید. میشه جز دانش Aeronauticsو اما "UFO" به هر شیء پرواز اشاره می کند که توسط ناظر نمی تواند به راحتی شناسایی شود.Unidentified flying objectخوب اینم معنی اون و تا کنون ادعا های زیادی شده هست.آیا شانس وجود دارد کهufo می تواند پیام های سیارات دیگر باشد؟خیر تا کنون چیزی ثبت نشده هست.یکی از اهداف اصلی ناسا جستجوی حیات در جهان است. تا به امروز ، ناسا هنوز هیچ شواهد معتبری از حیات فرازمینی پیدا نکرده است ببینید شما دنبال هوش فرازمینی هستید نه صرفا حیات و امکان ان در خارج منظومه.ناسا چنین چیزی دارد گروه شناسایی پدیده های هوایی ناشناس برنامه شناسایی تهدیدات هوافضا پیشرفته Unidentified Aerial Phenomena Task ForcePredecessor Advanced Aerospace Threat Identification Program داریم همان uap خلاصه شده.که میشه گفت مشاهده پدیده های هوایی ناشناس به جای یوفو که تا کنون استفاده میشده.و بیشتر از رادارهای فضایی استفاده میشه ردیابی ماهواره ها و زباله ها نیاز به ایستگاه های راداری بسیار قدرتمندی دارد .و تهدیدات فضایی از سوی بقیه کشورها .ببینید رادار در فرکانس 442 مگاهرتز و پهنای باند 10 مگاهرتز عمل میکند،بدین ترتیب پس طول موج میشود تقریبا 68 سانتی متر کار میکنه و بزرگترین رادار همینه که تو پایگاه هوایی اگلین امریکا هست.ولی چیزی و مدرکی بر ادعای انچه مد نظر ساخته انسان فرازمینی باشه دیده نشده هست.help you understand the question. Roham Hesami smile072 smile261 smile260 رهام حسامی ترم پنجم مهندسی هوافضا
تصویر

BAZINGA

عضویت : یک‌شنبه ۱۴۰۰/۸/۹ - ۱۱:۴۷


پست: 1



جنسیت:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط BAZINGA »

ما چیزی ارشون نمی دونیم و نمی تونیم نظر بدیم smile466 اما طبقه اثار باستانی می بینیم انقار کسانی که در اون دوران بودن باهاشون دیدار کردن

نمایه کاربر
You-See

نام: U30

محل اقامت: تهران

عضویت : یک‌شنبه ۱۳۹۳/۵/۱۹ - ۱۹:۰۵


پست: 1281

سپاس: 787

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط You-See »

ولی به نظر من بشقاب پرنده ها ممکنه همون قوری راسل باشن!
دوستای گلم حمایت کنید : https://cafebazaar.ir/app/com.nikanmehr.marmarxword/

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3266

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط rohamavation »

ببین دوست عزیز من از نظر من که هوافضا میخونم نمیشه با علم ناقص من تو فکرم میگم اون شکلی که میبینی نمیشه اخه. یک بشقاب پرنده با شکل دایره ای خود در حرکت تو هوا مشکل داره. . پرنده واقعاً چندان آیرودینامیک نیست ببین باید طراحی این یوفو خاص را در نظر بگیری. این شکل نمی تونه لیفت را فراهم کنه ببین خوب یک. هواپیمای بدون بال را تصور کن و بدون بال چقدر کارایی را از دست میدی. تست تونل باد برای شکل دایره ای. اگر یک بشقاب پرنده تا این حد کارآمد بود خوب تا حالا در هواپیماهای فعلی ما استفاده می شد.
نیروی رانش زیادی برای برخاستن و فرود عمودی مورد نیازه
فضای زیادی برای ذخیره سوخت وجود نداره
فقط یک موتور برای هل دادن جسم به جای 2 موتور در هواپیما داره
وزن زیادی که یک موتور برای بلند کردن آن نیاز داره
بدون تثبیت کننده افقی یا عمودی هستش
کل بشقاب پرنده لیفت را ایجاد می کند،خوب ما بهش میگیم بدنه بال ترکیبی
بازم من میگم اگر هوای با سرعت بالا در زیر نعلبکی نیمه حلقوی شکل جریان داشته باشه نیروی بالابر توسط اثر کواندا ایجاد میشه مهم است که بدونیم هر وسیله هوایی در جهت مجموع تمام بردارهای نیرو مثل گرانش حرکت میکنه ببین .شکل شکاف حلقوی هیچ کاربردی نداره. جریان هوا که به دونات تبدیل میشه تلاطم و در نتیجه تلفات و نیروی رو به پایین ایجاد میکنه زیرا جرم هوا به سمت بالا شتاب می گیره .تخریب بیشتر هر بالابر مورد نظر این واقعیته که هوا عمدتا به بیرون و به داخل پروانه گردش میکنه. هوا باید از بالا به داخل پروانه کشیده شود، اما همچنان کارایی آن بسیار کمتر از یک پروانه ساده هست
اون پیشران با موتور ضد جاذبه و معکوس مغناطیس که نداریم من چیزی که هست میگم .hope I helped you understand the question. Roham Hesami, sixth
semester of aerospace engineering
smile072 smile072 رهام حسامی ترم ششم مهندسی هوافضاتصویر
smile260 smile016 :?:
آخرین ویرایش توسط rohamavation جمعه ۱۴۰۱/۵/۱۴ - ۱۰:۰۳, ویرایش شده کلا 1 بار
تصویر

venturee

عضویت : سه‌شنبه ۱۴۰۱/۵/۱۱ - ۰۲:۳۹


پست: 1



جنسیت:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط venturee »

وجود دارن و از ما هم پیشرفته تر(نمیدونم باهوش تر) هستن
چون تونستن به سیاره ما برسن ولی ما نتونستیم سیاره اونارو پیدا کنیم!

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3266

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط rohamavation »

ببین از کجا میدونی هست .دوم بشقاب پرنده از نظر ایرودینامیک مشکل داره پس بعید است چنین چیزی بسازن من نمیگم موجود هوشمند نیست اما این شکلی که شما میبینی صرفا برای فیلم ها خوبه پس باور نکن خوب ببین یا جان دی اندرسون اشتباه میکنه که خوب تمام هواگردها بر همین اساس هستند یا شما یا من مفهوم نگرفتم خوب منم تو هرجایی دیدم و کتابها و جزوه هایم همینه میگه
فکر کنم تودهه 50 دارپا چنین سفینه ای را طراحی کرد اما به دلیل ناپایداری آیرودینامیکی کاملاً شکست خورد و رها شد. مشکل تو حفظ ورودیهای مجزا است که ظرفیت حجمی بیشتری نسبت به هر پروانه با حداکثر توان هر پیچ هوا یک اختلاف فشار با مخروط هوا بلافاصله در بالا و پایین آن ایجاد میکنه به عنوان بخشی از اثر تثبیت کننده شستشوی هوا هنگامی که ساکنه گرداب چنبره چرخان ایجاد می کند. هنگامی که شستشو با کانال حذف میکنه سایر اثرات آیرودینامیکی را معرفی می کنی.
هوا از طریق کانال در پایه و به سمت بالا به داخل حلقه جریان می یابه سپس هوا از طریق یک شکاف در لبه حلقه به بیرون پرتاب میشه. این هوا به جای اینکه مانند یک فن معمولی متلاطم باشه به آرامی جریان داره. انحنای دیواره داخلی ناحیه‌ای با فشار منفی مانند بال هواپیما ایجاد می‌کنه تا هوای بیشتری را به جریان بکشه و از این رو آن را افزایش بده. این عمل حباب میگیم . هوای محیط اطراف حلقه با جهت هوای خروجی از شکاف جریان میابه . . ایده همان اثر خارجی را در ساختار ایجاد می کند که آن را بی ثبات می کنه.آزمایش‌های انجام شده با مدل‌های مقیاس‌پذیر نشان میده که بالشتک هوای زیر نمونه Avrocar دیسکی که ساختند تنها چند فوت از سطح زمین ناپایدار میشد. این هواپیما قادر به دستیابی به سرعت های مافوق صوت نیست این سفینه ذاتاً در پرواز رو به جلو ناپایدار بود چون مرکز فشار آیرودینامیکی به خوبی جلوتر از مرکز ثقل قرار داشت. آزمایش‌های تونل باد ثابت کرد که هواپیما کنترل کافی برای پرواز با سرعت بالا را ندارد و از نظر آیرودینامیکی ناپایدار است. نمونه اولیه دوم Avrocar تحت آزمایش‌های پروازی قرار گرفت که آزمایش‌های تونل باد را تأیید کرد. اگر بیش از سه فوت بالاتر از سطح زمین پرواز می کردحرکات زمین و چرخش غیرقابل کنترلی را نشان می داد «توربوروتور» 124 پره در مرکز قرار می‌گرفت و بیشتر جریان رانش مستقیماً از طریق سوراخی در کف به پایین هدایت می‌شد. بخشی از این جریان جدا شد و برای کارکرد سیستم کنترلی که در اطراف محیط بیرونی دیسک قرار داشت هدایت شد. توان روتور توسط سه راکتور متصل به ساختار اصلی تولید می شد. هر موتور مخازن سوخت و روغن مخصوص به خود را داشت. سیستم کنترل انحراف رانش شامل یک حلقه بزرگ بود که در اطراف دیسک اصلی قرار داشت و قسمت صاف داخل آن قرار داشت. کنترل خلبان حلقه را نسبت به بقیه هواپیما حرکت داد و بر جریان هوا تأثیر گذاشت. با پایین آوردن کامل حلقه می‌توان بالابر عمودی را افزایش داد. کج کردن حلقه منجر به رانش نامتقارن برای کنترل جهت شد.hope I helped you understand the question. Roham Hesami, sixth
semester of aerospace engineering
smile072 smile072 رهام حسامی ترم ششم مهندسی هوافضاتصویر
smile260 smile016 :?:
تصویر

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2453

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط MRT »

تصویر

انسان برای پرواز دینامیک پرندگان را مهندسی معکوس کرده آنهم به نادرست

تصویر

ولی مهندسی معکوس آنها برای تحرک در کیهان بی نقص و کامل است. ساعت خواب خوش باشید.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3266

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط rohamavation »

پس انسان دینامیک پرواز پرندگان رو معکوس مهندسی کرده اونم نادرست .جالبه .
جواب شما منفی. بال ها برای فشار دادن به جو نیاز دارند و فضا به عنوان فقدان شدید جو تعریف میشه
از اونجایی که فضا هوا نداره پرندگان برای پرواز باید توده ای از هوا را با بال زدن به پایین بفرستند.پس اگه اونها بال های خود را در فضا تکان دهند، عمل آنها با معیارهای قانون 3 حرکت نیوتن مطابقت نداره. در نتیجه، آنها به جلو، پایین یا بالا حرکت نخواهند کردمقطع بال هواپیما. هوا در بالا سریعتر از زیر جریان دارد، بنابراین فشار کمتری مصرف می کند. هوای با فشار بالاتر در زیر بال آن را به سمت بالا فشار می دهد. هواپیماها به دلیل هوا می توانند پرواز کنند. هوای زیر بال های آنها به اندازه کافی قوی است که آنها را بالا نگه دارد. یک بال هواپیما در بالا گرد است. پایین صاف است. موتورهای هواپیما بال را به جلو می راند. در همان زمان هوا روی بال و زیر بال حرکت می کند. هوایی که از بالای بال می رود باید کمی دورتر از هوای پایین تر برود. این به دلیل شکل بال است. مولکول های هوا در بالا کمی دورتر از هم قرار دارند. این باعث می شود هوای آنجا کمی رقیق تر شود. همچنین فشار کمتری به بالای بال وارد می کند. فشار بیشتری در قسمت پایین وجود دارد. پس چه اتفاقی می افتد؟ بال توسط هوای زیر آن به بالا رانده می شود.
هواپیماهای بزرگ فقط می توانند تا ارتفاع 7.5 مایلی پرواز کنند. هوا از آن ارتفاع خیلی رقیق است. نمی توانست هواپیما را بالا نگه دارد. برخی از انواع هواپیماها می توانند بسیار بالاتر پرواز کنند. یکی از هواپیماهای ویژه ناسا به نام هلیوس تا 19 مایلی پرواز کرد. این بسیار بالاتر از هر هواپیمای دیگری است که رفته است. در آن ارتفاع، هوا حدود 100 برابر رقیق‌تر از سطح دریا است. هر چه بالاتر بروید هوا رقیق تر می شود. آنقدر رقیق می شود که اصلاً هوا وجود ندارد. این خلاء نامیده می شود.
ببین موشک با هواپیما متفاوته
موشک ها برای بلند کردنشان به هوای بیرون نیاز ندارند. موشک ها از برخی از قوانین اساسی طبیعت استفاده می کنند.. موشک نیاز به شلیک مواد زیادی دارد. باید با سرعت زیاد بیرون بیاید. و باید در جهت مخالف مسیری که ما می خواهیم موشک برود بیرون بیاید. این همان کاری است که یک موتور موشک برای انجام آن ساخته شده است. اکثر موشک ها از گازهای پرسرعت استفاده می کنند. این گازها از سوخت موشک خارج می شوند. این گازها موشک ها را به سمت بالا و از زمین دور می کنند. آنها موشک را به سمت فضایی که هوا وجود ندارد هل می دهند. به یاد داشته باشید: موشک ها مانند هواپیماها برای بلند کردن آنها به هوا نیاز ندارند.
مقطع موشک
: موشک حامل یک مخزن سوخت است. سوخت و اکسیژن با هم مخلوط می شوند و محفظه احتراق مشتعل می شوند. گازهای داغ به اگزوز شلیک می کنند و موشک را در جهت مخالف وادار می کنند.
به این فکر کنید که یک پرنده روی زمین چه می کند. بال‌هایش را زیاد تکان می‌دهد تا بلند شود، در حین پرواز بال‌هایش را تکان می‌دهد تا در هوا بماند و سپس وقتی فرود می‌آید برای کاهش سرعت بال‌هایش را تکان می‌دهد. برخی از پرندگان مانند شاهین در سر خوردن فوق العاده خوب هستند. آنها می توانند برای مدت طولانی بدون هیچ گونه بال زدن در هوا بمانند.
در فضا، یک پرنده باید کارهای مشابهی را در هر دو انتهای پرواز انجام دهد. برای افزایش سرعت، در ابتدا باید زیاد تکان بخورد، و در انتها باید زیاد تکان بخورد تا سرعتش کم شود (یا می تواند کاری را انجام دهد که انسان در پایان پروازهای بی وزن خود انجام می دهد و به دیوار برخورد می کند. ). در وسط پرواز، پرنده به سادگی سر می خورد. لازم نیست در طول پرواز انرژی صرف کند زیرا جاذبه آن را به سمت پایین نمی کشد.
مزیت بزرگی که یک پرنده در این شرایط نسبت به انسان دارد بال های آن است. در داخل یک ایستگاه فضایی پر از هوا، بال ها و دم پرنده همچنان به خوبی کار می کنند. بنابراین پرنده می تواند در اواسط پرواز بچرخد، شتاب بگیرد و سرعتش را کاهش دهد. انسان‌ها نمی‌توانند این کار را انجام دهند - زمانی که انسان از دیوار پرتاب می‌کند، پرواز تقریباً یک خط مستقیم است تا زمانی که انسان به دیوار مقابل برخورد کند. اگر پرندگان از بال ها و دم های خود به درستی استفاده کنند، کنترل فوق العاده ای در هنگام پرواز در ایستگاه فضایی خواهند داشت، اگرچه برای جبران بی وزنی خود باید تنظیمات جدی انجام دهند.
(1) بردار کششی پروپوزال باید به اندازه کافی بالاتر از سطح زمین باشد تا مولفه بالابر بردار از وزن بدنه بزرگتر باشد. به یاد داشته باشید، هواپیما بسیار سبک است زیرا بال ندارد. بدنه‌ها را می‌توان بسیار سبک‌تر ساخت، زیرا فشار بال روی بدنه وجود ندارد، و مانورها، به استثنای چرخش‌های با سرعت بالا، سرعت چرخش و گام پایین‌تری دارند به این معنی که نیروهای g بسیار کوچک‌تر و ناچیز هستند. بیرون کشیدن یک حلقه در پایین با فشار دادن دم به پشت بدنه به سمت پایین امکان پذیر می شود که دماغه را به سمت بالا بالا می برد و باعث می شود دم در زیر محور پرواز پرواز کند. مقداری از بالابر برای بالا آمدن در امتداد بدنه هواپیما توزیع می شود زیرا برخورد باد به پایین هواپیما باعث ایجاد بالابر می شود. این توزیع بالابر در طول کل بدنه، نیروهای کششی g را در امتداد کل بدنه توزیع می کند. غلظت خالص نیروی g بسیار کم. مرکز بالابر یک بال خارج از بدنه است، مکان بیرونی باعث ایجاد یک لحظه خمشی روی بال در محل اتصال به بدنه می شود. این یک تنش شکستن بال تحت نیروهای g بالا ایجاد می کند. همچنین تنش در نقطه اتصال بال است و این تنش با وزن بدنه که در جلو و پشت توزیع می شود، مقابله می کند. بنابراین بدنه باید در مقابل فشار متمرکز جلو به عقب مقاومت کند تا در برابر شکستن در محل اتصال بال مقاومت کند. چنین مشکلی در مورد هواپیمای بدون بال وجود ندارد.
(2) بدون بال برای اضافه کردن وزن، هواپیمای بدون بال می تواند در فضای بسیار کوتاهی بلند شود. هرچه ارابه فرود بلندتر باشد (با فرض طراحی دم کش) زاویه برخورد بدنه و محور کشش پروانه بیشتر می شود. ساخت ارابه فرود اصلی بلندتر و بلندتر به هواپیما اجازه می‌دهد در فواصل کوتاه‌تر و کوتاه‌تر بلند شود تا جایی که اگر محور بدنه مستقیم به سمت بالا بود، هواپیما مستقیماً به سمت بالا بلند می‌شد. بدون وزن بال، هواپیما خیلی سریع بالا می رفت.
(3) تا زمانی که چرخ های هواپیما از زمین خارج شوند، شستشوی پروپوزال و محور کشش آن در راستای بدنه است، شستشو به آسانسور و سکان برخورد می کند، قسمت بالایی سکان بالاتر از محور پایه است. سکان سمت راست هواپیما را روی زمین به سمت راست می‌چرخاند، اما در بالای محور بدنه، سکان سمت راست نیز چرخش چپ را القا می‌کند. این غلت در برابر چرخش است و باعث می شود که متغیر ناپایدار باشد، در صورتی که عرض ارابه فرود برای مقابله با بردار غلتک کافی نباشد، هواپیما به سادگی در کنار خود غلت می خورد. به همین دلیل پیشنهاد می شود که یک هواپیمای بدون بال دارای ارابه فرود پهن باشد.
(4) هنگامی که هواپیمای بدون بال از زمین خارج می شود، دماغه در ابتدا بالا می رود در حالی که دم هنوز روی زمین است. این باعث می شود که زاویه تندتر بدنه نسبت به جهت هواپیما و شستشوی پایه (همانطور که هنگام استفاده از یک صفحه دود در جلوی بدنه دیده می شود) به طور کامل بخش های دم را از دست می دهد، شستشو روی آنها پرواز می کند. محور رول هواپیما با شستشوی پروپ متحدالمرکز است. حال وقتی سکان به سمت راست می چرخد، بردار سکان هواپیما را در جهت محور پرواز به سمت راست می چرخاند. اما هنگام گردش به راست، قرار گرفتن سکان در زیر محور چرخش، یک لحظه چرخشی در محور پرواز ایجاد می کند که هواپیما را به سمت راست هدایت می کند. در این بدنه دماغه رو به بالا که زیر محور پرواز زاویه دارد، سکان عملکرد چرخش و عملکرد چرخش را انجام می دهد. اگر سرعت پرواز خیلی سریع باشد، محور پرواز و محور بدنه به هم نزدیک می شوند و سکان به نوبه خود در جهت مخالف ورودی سکان رفتار می کند. این پرواز با دماغه خیلی پایین باعث از دست دادن کنترل می شود و می تواند منجر به سرعت چرخش بسیار سریع شود. بنابراین بسیار مهم است که هواپیمای بدون بال با دماغه بسیار بالا پرواز شود. در پرواز هم سطح، افزایش سرعت شروع به تراز کردن بدنه می کند و منجر به از دست دادن کنترل و پایداری می شود. برای مقابله با این تراز کردن با افزایش سرعت، به سادگی تنظیم قدرت را کاهش دهید. این همچنین به این معنی است که هواپیمای بدون بال مستقیماً بالا نمی رود زیرا زاویه بدنه نسبت به زاویه پرواز 0 خواهد بود و سکان باعث از دست دادن کنترل می شود. در بالای یک حلقه درونی، دم دم را روی بالا می کشد و عملکرد چرخش و چرخش سکان را حفظ می کند.
(5) چرخش: سکان در حالت بالا دماغه را می چرخاند، اما هواپیما را نیز درهم می کشد. راه اندازی سکان سمت راست، هواپیمای بدون بال را به سمت راست هدایت می کند. در این زمان، اپراتور به سادگی از آسانسور عقب می‌کشد که باعث می‌شود هواپیما شبیه به هواپیمای بالدار بچرخد، یک چرخش کارآمد هماهنگ.
تصویر

نمایه کاربر
MRT

نام: محمدرضا طباطبایی

محل اقامت: تبریز

عضویت : پنج‌شنبه ۱۳۸۶/۴/۲۱ - ۱۸:۱۷


پست: 2453

سپاس: 95

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط MRT »

تبریک میگم قائم 100 رفت زیر مدار. حالا اون دیگه مهندسی معکوس چی بود. نگید فشفشه چینی ! مغز اونا بزرگتر از مغز انسان است رفتن اونور کیهان

تصویر
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :

ارايه انديشه‌هاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :

https://ki2100.com

تصویر

تصویر

هادی59

نام: hadi soheily

عضویت : یک‌شنبه ۱۴۰۱/۸/۱۵ - ۰۲:۲۰


پست: 1



جنسیت:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط هادی59 »

تنها کشورمسلمانی هستیم که چرخه کامل فضایی از ساخت پایگاه فضایی و سکوی پرتاب تا ماهواره بر و ماهواره و حتی بلوک انتقال مداری را بدون کمک از هیچ کشوری ساخته ایم .
شما دسترسی جهت مشاهده فایل پیوست این پست را ندارید.

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3266

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط rohamavation »

خوب معمولا اینطور استفاده میشه تو ماهواره بر نور این بود
مرحله 1: موتورها: ورنیه
ضربه خاص: 252 ثانیه.
رانش: 1192.8 کیلونیوتن
زمان سوختن: 120 ثانیه
سوخت: N2O4 / UDMH
مرحله 2: موتورها:
ضربه خاص: 252 ثانیه.
رانش: 125 کیلو نیوتن
زمان سوختن: 220 ثانیه
سوخت: N2O4 / UDMH.دی متیل هیدرازین نامتقارن و(تتروکسید نیتروژن
مرحله 3: موتورها:
ضربه خاص: 252 ثانیه.
رانش: 35.4 کیلو نیوتن
زمانسوختن: 245 ثانیه.
پیشران ورنیه موتور موشکی است که در فضاپیما برای تنظیم دقیق وضعیت یا سرعت فضاپیما استفاده میشن بسته به طراحی سیستم های مانور و پایداری یک راکت ممکن است به سادگی یک رانشگر کوچکتر تکمیل کننده سیستم پیشرانه اصلی باشه با یا ممکنه مکمل پیشرانه های کنترل نگرش بزرگتر باشه یا ممکنه بخشی از سیستم کنترل واکنش باشه. ..vernier-thruster
سیستم کنترل واکنش در یک فضاپیما مسئول ارائه سطوح کوچکی از رانش در هر جهتی است که برای تنظیم موقعیت آن و ارائه انتقال اون لازمه. همچنین برای تولید گشتاور برای فضاپیما استفاده میشه که به راکت اجازه چرخش پیچ و تاب و انحراف خود را بچرخاند و کنترل .کنه.حال معمولا اونچه خوندم موشک جامد به نام پیشرانه هیدروکسیل پلی بوتادین (HTPB) استفاده میکنن. HTPB یک ماده لاستیکی سخت است که سوخت و اکسید کننده را به هم متصل می کند. موتورهای موشک از یک پوسته گرافیت-اپوکسی ساخته شده اند که حدود 4 تا 5 برابر سبک تر از فلزاته در مورد قائم شما میدونم .حداکثر نیروی رانش 68000 کیلوگرم (670000 نیوتن؛ 150000 پوند فوت) زمان سوخت 60 ثانه نوع سوخت جامد بوده نوع 3 استیج هست میتونه ماهواره هایی با وزن 80 کیلوگرم (180 پوند را در مداری در فاصله 500 کیلومتری از سطح زمین قرار بده.مرحله ماهواره‌بر، از ۶ نازل کوچک در محور های مختلف بهره می‌برد تا با دقت هر چه بیشتر محموله را در مدار خود مستقر کنه.در مرحله اول دو موتور آر دی ۲۵۰ با هم کلاستر شده است که هر موتور ۸۸۰ کیلو نیوتن رانش ایجاد می کند هر موتور دارای دو محفظه احتراق است در مجموع ۴ محفظه در مرحله اول همچنین از چهار ورنر ماهواره‌بر satellite carrier برای هدایت استفاده میشه که ۱۵۳ کیلونیوتن رانش ایجاد می کند در مجموع نیروی رانش مرحله اول می شود ۱۹۱۳ کیلو نیوتن است
مرحله دوم از نسخه تک محفظه موتور آر دی ۲۵۰ با ۴۴۰ کیلو نیوتن رانش و ۴ ورنر مرحله اول با ۱۵۳ کیلو نیوتن برای هدایت استفاده شده‌است که در مجموع مرحله دوم ۵۹۳ کیلو نیوتن رانش ایجاد می کند
مرحله سوم هم موتور ۱۲۵ کیلو نیوتن رانش ایجاد می کند آر دی ۲۵۰ بهمراه ۴ ورنر در مرحله دوم به کار رفته که آر دی ۲۵۲ نامیده می شود از نسخه دوم به بعد این ماهواره‌بر مرحله سوم هم دارد که در مرحله سوم از موتور آر دی ۸۶۱ استفاده شده‌است من فکر کنم ماهواره برقائم هم از تعداد بیشتری از موتور آر دی ۲۵۰ استفاده کنه. همچنین احتمال استفاده از بوسترهای سوخت جامد قویتر هم وجود داردبا توجه به و جود لوله های انتقال سوخت روی بدنه مثل ماهواره‌بر اطلس وی احتمال سوخت مایع بودن بوستر های کمکی وجو داره همچنین احتمال این که قطر هسته مرکزی ۴ متر باشد وجود داره در این صورت ممکنه طول ماهواره‌بر بیش از ۵۰ متر باشد . همچنین احتمال استفاده از موتور کرایوژنیک که به جای یو دی ام اچ و ان ۲ او ۴ از اکسیژن مایع و نفت سفید یا هیدروژن مایع به انواع سوخت استفاده می کند هم وجود داره این موتورها رانش بیشتر ایجاد می کنند ولی پیچیده تر و خطرناک تر هستند و هزینه ساخت بیشتری دارند و معمولاً کاربرد نظامی ندارند و فقط در برنامه های فضایی استفاده می شوند من بعید میدونم ایران بیشتر از سوخت جامد استفاده میکنه چون سوخت مایع پیچیده هست بخش سوم که شامل محفظه آئرودینامیکی (Fairing) به همراه موتور مرحله سوم ۲.۷ متر طول و همانند مرحله دوم ۱ متر قطر داره. در ماهواره‌بر نیز طبق روال اکثر ماهواره‌بر‌ها، مرحله سوم درون بخش محفطه آئرودینامیکی قرار می‌گیرد. انتقال یک ماهواره ١٠٠ کیلوگرمی از مدار پارک با ارتفاع ٤٠٠ کیلومتری ‏به یک مدار بیضوی با ارتفاع اوج ٧٠٠ کیلومتر و حضیض ٤٠٠ کیلومتری تعیین شده است‎. همان طوری که مشخص است در سامانه جدید توان انتقال یک ماهواره 80 کیلوگرمی به ارتفاع 500 کیلومتر بالاتر تعریف شده است. در حالی که من مطمئن هستم که کسی یک مایع + جامد 2STO را به پرواز درآورده است، با توجه به تکانه پایین خاص جامدات، دریافت ∆v مورد نیاز از چنین پیکربندی چالش برانگیز است. به نظر می رسد مرحله پیشران مایع مبتنی بر فناوری کره شمالی یا روسیه با یک تکانه خاص ضعیف در حدود 230 ثانیه (خود قابل مقایسه با جامدات)، بنابراین طراحی سه مرحله ای بسیار محتمل تر به نظر می رسد.بحرحال بازم موفقیت امیزه
تصویر

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3266

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: آیا بشقاب پرنده ها وجود دارند؟

پست توسط rohamavation »

اولین نمونه از بشقاب پرنده به عنوان یک فضاپیما؟نزدیک‌ترین هواپیمای واقعی، هواپیمای بال دایره‌ای خواهد بود، اگرچه نمونه‌های اولیه آن زمانی که وارد دهه 1930 می‌شوید خیلی شبیه به نظر نمی‌رسند، می‌توانید استدلال کنید که طرح‌هایی مانند Avrocar (فقط می‌توانست در ارتفاع 1 متری پرواز کند، اما طراحی چنین است. وجود دارد) به اندازه کافی شبیه به بشقاب پرنده هستند. فراتر از آن، اولین طرحی که می توانم به آن فکر کنم، پیچ هوایی داوینچی است که حتی برخی از مردم تلاش کردند تا آن را بسازند، وقتی به طرح های داوینچی نگاه می کنیم، شکل نعلبکی دارد.توصیف سیستم محرکه بشقاب پرنده به عنوان ترکیبی متناقض از مفاهیم مختلف فیزیکی و مهندسی است.
من مطمئن نیستم که آیا این نسخه ای از چیزی شبیه به درایو شبه علمی دین است یا اینکه سیستم پیشرانه، همانطور که پیشنهاد شده است، نوعی موشک تابش الکترومغناطیسی است. درایوهای دین را می توان غیرمعنا و غیرعملی در نظر گرفت. فقط علم بد
با این حال، اگر بشقاب پرنده به جای جرم واکنش از تشعشعات الکترومغناطیسی استفاده می کند، اساساً دوست قدیمی ما، موشک فوتون است.
1با فرض اینکه یک موشک فوتونی است، می توان درباره کاربردی بودن آن بحث کرد. اگر تابش الکترومغناطیسی فقط فرکانس رادیویی باشد، نیروی رانشی که ایجاد می کند میکروسکوپی خواهد بود. شتاب آنقدر کم و ناچیز خواهد بود که بشقاب پرنده تکان نمی خورد. گرانش زمین چندین مرتبه بزرگتر از شتاب خواهد بود. فقط صدای موتورها می‌توانست نشانه‌ای از تلاش برای بلند کردن موتورها بدهد. بله، این بدان معناست که حدود یک میلیونیم گرانش زمین خواهد بود. بشقاب پرنده زمین است.
اگر موشک فوتون بر اساس اصولی که در سوال توضیح داده شد عمل کند، تابش باید فرکانس بسیار بالایی داشته باشد. با طول موج های بسیار کوتاه تر از امواج فرکانس رادیویی. این به معنای حداقل اشعه ایکس و ترجیحاً اشعه گاما است. مقدار قدرت یک موشک فوتون برای ایجاد شتاب کافی برای انفجار از سیاره زمین به معنای واقعی کلمه نیمه پایین بشقاب پرنده را تبخیر می کند.
سیستم محرکه ای که فقط می تواند کشتی را که می خواهد به حرکت درآورد نابود کند، نه عملی است و نه قابل قبول.
پاسخ صحیح خیر است. یک بشقاب پرنده با شکل دایره ای خود در سفر در هوا مشکل دارد. مانند اتوبوس شهری که 2 تا 6 مایل در هر کیلوگرم سرعت می گیرد، در مسیر هوایی تلاش می کند. بسته به میزان رانش این جسم بستگی دارد که آیا می تواند به هوا بلند شود یا خیر. اما به دلیل مقدار سوختی که برای عبور از هوا نیاز دارد، کارآمد نخواهد بود، مانند یک اتوبوس شهری پرنده واقعاً خیلی آیرودینامیک نیست و از نظر کارایی وحشتناک است. اگر این توسط فناوری بشری ایجاد می شد، با توجه به اینکه انسان ساخته شده بود، کارآمد نبود، اگر توسط بیگانگان ساخته شده بود، شاید کارآمد باشد، اما این اطلاعات را ما نمی دانیم و احتمالاً هرگز در طول زندگی خود نمی دانیم و نمی دانیم. حتی نمی دانم موجودات فضایی وجود دارند یا خیر. شما همچنین باید طراحی این یوفو خاص را در نظر بگیرید. این شکل نمی تواند بالابر را توسعه دهد و به طور کامل بر روی رانش حرکت می کند، که همچنین کارایی آن را به دلیل فشار گرانش به سمت پایین بر روی جسم پرنده کاهش می دهد. هواپیمای بدون بال را تصور کنید و بدون بال چقدر کارایی را از دست می دهید. شرح تصویر را در اینجا وارد کنید تست تونل باد برای شکل دایره ای. اگر یک بشقاب پرنده تا این حد کارآمد بود، در هواپیماهای فعلی ما استفاده می شد. اکنون اجازه دهید به مشکلات مربوط به هواپیما بودن یک یوفو بپردازیم.
شکل دایره‌ای آن در ترمینال‌های امروزی با مشکل مواجه می‌شود
نیروی رانش زیادی برای برخاستن و فرود عمودی مورد نیاز است
فضای زیادی برای ذخیره سوخت وجود ندارد
پرواز با این شی در مقایسه با هواپیماهای امروزی برای خلبانان بسیار دشوار است
فرودگاه ها برای این اشیاء که میلیاردها دلار هزینه دارد، دوباره طراحی خواهند شد
فقط یک موتور برای هل دادن جسم به جای 2 موتور در هواپیما دارد
وزن زیادی که یک موتور برای بلند کردن آن نیاز دارد
انجام کار تعمیر و نگهداری روی یک موتور بسیار دشوار است
مقدار پول مورد نیاز برای سرمایه گذاری در این نوع هواپیما
بدون تثبیت کننده افقی یا عمودی
هزینه تعمیر و نگهداری حتی بیشتر از کنکورد است
هزینه خرید یکی از اینها 5 برابر قیمت یک هواپیمای معمولی است
مقدار گاز مورد نیاز بیشتر از کنکورد خواهد بود
مقدار پول مورد نیاز برای سرمایه گذاری در این نوع فناوری که حتی هنوز وجود ندارد
هیچ ایرلاینی به دلیل قیمت این کار را نمی خواهد
کل بشقاب پرنده بالابر را ایجاد می کند، اما این فناوری از قبل وجود دارد و به آن بدنه بال ترکیبی می گویند، که بیشتر تمرکز روی هواپیمای مسافربری آینده است و در حال حاضر پول زیادی روی آن سرمایه گذاری شده است، و سرمایه گذاری در یک بشقاب پرنده با در نظر گرفتن پول بسیار زیاد خواهد بود. مقدار سرمایه گذاری شده در طرح های ترکیبی بدنه بال.
بنابراین امیدوارم که این 16 دلیل به توضیح اینکه چرا از یک هواپیمای مسافربری مدرن کارآمدتر نیست و چرا نمی تواند وارد خدمت شود کمک کند. بنابراین مقاله به دلیل کارایی و دلایل دیگر نادرست بود.
من نمی توانم بگویم که شما چه چیزی می خواهید بگویید. –
من می گویم که آنها یک مدل مینی دایره ای شکل مانند بشقاب پرنده را در تونل باد آزمایش کرده اند و خیلی آیرودینامیک نبود، اگر از سوخت های فسیلی برای نیرو دادن به هواپیما استفاده می کرد اصلا کارآمد نبود، زمان زیادی می برد. سوخت برای نیرو دادن به بشقاب پرنده ها –
چه کسی گفت بین زمان صرف شده و کیفیت خروجی همبستگی وجود دارد؟ به جای صرف زمان برای فهرست کردن همه چیزهایی که در ذهن شما می گذرد، سعی کنید مطمئن شوید که آنچه می نویسید برای دیگران قابل درک است. اما به کار خوب خود ادامه دهید، مشارکت شما در این انجمن به طور کلی بهتر و بهتر می شود :) –چرا استارفلیت طرح سفینه فضایی نعلبکی شکل را انتخاب کرد؟گمانه زنی صرفاً در جهان.
زمینه های Warp به طور منظم به عنوان یک چنبره له شده نشان داده می شوند. این نشان دهنده حجم فضایی است که میدان Warp می تواند در بر بگیرد. به دلایل مختلف (مصرف برق، سرعت، انحراف و غیره) می توان آن را کشیده و دوک کرد تا به کشتی نزدیک تر شود، اما در کمترین پیچیدگی آن چنبره است.
هندسه میدان فرعی
بنابراین با احتساب بیشترین مقدار جرم در میدان پیچ، کشتی های خود را طوری شکل می دهید که تا آنجا که ممکن است میدان را پر کنند. این چند گزینه به شما می دهد،
ساخت کشتی های کاملا کروی یا بیضوی.
خلاء بخش خدمه نیم دایره که از ناسل ها فاصله دارد.
خلاء بخش خدمه نعلبکی با شکاف از ناسل ها.
اولی مواد فشرده است و اجازه نمی دهد که ناسل ها با خلاء (بسیار پرانرژی و خطرناک برای سلامتی) که نیاز به محافظ بیشتری دارند، ایجاد شود. و شکل نعلبکی از نظر ساختاری پایدارتر از نیم دایره است.
بنابراین کشتی‌های اولیه به گونه‌ای طراحی می‌شوند که تا حد امکان در یک میدان پیچ و تاب قرار بگیرند و تا حد امکان پایدار باشند، تا جایی که ممکن است از نظر ساختاری پایدار باشند تا بیشترین جرم و حجم جابه‌جایی را با حداقل مقدار انرژی مصرف کنند. از این طریق می توانید کلاس یک کشتی را با هندسه آن تخمین بزنید.
کشتی‌های باری آهسته‌تر دارای فواصل سفر کوتاه‌تر بین سوخت‌گیری‌ها هستند و نیازی به کارایی کشتی‌های اکسپلورر/نظامی ندارند.
کشتی‌های برد کوتاه‌تر به شکل گوه‌ای طراحی شده‌اند، ردپای گرد کمتری دارند (Intrepid، Olympic)
شناورهای رزمی مسدودتر هستند زیرا زره/تقویت آنها می تواند به عنوان محافظ در برابر ناسل ها دو برابر شود. (سرکش، سحابی)
کشتی های برد دور بزرگتر هستند، اما به طور یکنواخت در داخل چنبره با کمترین فضای تلف شده قرار می گیرند. (کهکشان، سفیر)
مانند تمام طراحی ها، تعادلی بین عملکرد، مصرف انرژی و پایداری است.
و ما نژادهای دیگر را می بینیم که از دستورالعمل های مشابه پیروی می کنند:
TNG Romulan Warbirds تقریباً کاملاً با ردپای چنبره مطابقت دارد و در عین حال شکاف خلاء را حفظ می کند و جرم بیشتری را در همان حجم کشتی های فدراسیون قرار می دهد. آنها یکی از بهترین توازن قدرت، برد و پایداری را در بین هر کشتی جنگی به دست می آورند. این یکی از دلایلی است که آنها از تواناترین کشتی های جنگی هستند.
کشتی‌های کلینگون معمولاً تفنگ‌هایی با منبع نیرو و ناسل‌هایی هستند که روی آن‌ها چسبانده شده است. آنها ردپای چنبره را به خوبی پر نمی کنند، احتمالاً شکاف خلاء را با محافظ عوض می کنند، اما بسیار مسطح هستند (بازوهای شکاری به صورت افقی برای تار تاب می شوند) به آنها اجازه می دهد کارایی چنبره را بدست آورند و برد بیشتری را فراهم کنند. رزمناوهای سبک قدیمی کمتر مسطح بودند اما نیازی به برد کشتی های کاوشگر فدراسیون نداشتند زیرا به پایگاه نزدیک تر بودند و نیازی به کارایی ندارند. همچنین آنها سابقه ای در مورد عدم نگرانی بیش از حد در مورد محافظت از خدمه خود در برابر تأثیرات "Engine Pit" دارند، بنابراین فاصله خلاء به محافظ اضافی ترجیح داده می شود.
کشتی‌های Ferengi همچنین با ردپای چنبره برای برد مناسب هستند، اما ناسل‌های آن‌ها بخشی از بدنه اصلی هستند و تنها قسمت جلویی خلاء با فاصله است. بنابراین یا محافظ بیشتری دارند یا از آن بخش برای بار استفاده می کنند که با اصطلاح آنها مطابقت دارد.
کشتی‌های Cardassian تمایل بیشتری به شکستن چنبره دارند، اما کشتی‌های گشتی/دفاعی هستند. آنها معمولا برد کوتاه تری دارند و بیشتر به خطوط عرضه متکی هستند. از طرفی که تقریباً 2 سنت کشتی سازی وجود ندارد، به نظر می رسد که در جهت عقربه های ساعت از زمین، آنها با مهندسی و ناسل ترکیب شده اند، در حالی که در خلاف جهت عقربه های ساعت، آنها تمایل به خلاء دارند.
The Dominion - فلسفه و محدودیت های کلینگون مشابه است اما از نظر ساختاری قوی تر است.
یک تفاوت بزرگ با این ولکان ها است، اما کشتی های آنها منحصر به فرد به نظر می رسند زیرا از ناسل های عمود بر خط حرکت در مقابل موازی استفاده می کنند. من نمی‌دانم چه مزیت‌هایی می‌تواند برای ولکان‌ها به ارمغان بیاورد که می‌توانند از این که میدان‌های تارشان 90 درجه نسبت به دیگران است، راضی کنند.
- یادداشت جانبی در جهان (به طور خاص ST: Voyager) مشخص شده بود که بورگ ها از روش های تار مانند سایر گونه ها استفاده نمی کنند. من معتقدم که آنها برای سفر از کانال های ترانس تار استفاده می کردند. بنابراین، از آنجایی که آنها از روش‌های متفاوتی نسبت به گونه‌های معمولی استفاده می‌کنند، ممکن است نیازی به ایجاد طرح‌هایی نداشته باشند که به اندازه سایر کشتی‌ها «کارآمد» باشند.
برای مناسب بودن در هنگام فرود اضطراری
نقش نعلبکی این است که اکثر خدمه را از بدنه ثانویه جدا نگه دارد، به طوری که در شرایط اضطراری که شامل شکستن هسته پیچ و تاب است، خدمه می توانند از بدنه اولیه به عنوان یک کشتی زندگی طولانی مدت استفاده کنند.شکل نعلبکی بهترین شکل برای پرواز در جو نیست، اما بسیار بهتر از یک کره است. آیرودینامیک‌تر است و در برابر غلتیدن مقاومت می‌کند و بنابراین برای ایجاد فرود قابل دوام به نیروی رانش کمتری نیاز دارد. گردن نعلبکی کلاس Constitution می‌تواند به عنوان باله دم فقیر عمل کند و به جلو نگه داشتن نعلبکی کمک کند.
آنها روی زمین پایدارتر هستند.
جدا از پرواز، نعلبکی مرکز ثقل نسبتاً پایینی دارد. در مقابل، یک کره برای دستیابی به ثبات به ارابه فرود عظیم نیاز دارد.
کره ها تمایل دارند... خوب، روی سطوح بغلتند، و در یک فرود خشن، مانند آنچه در Star Trek: Generations دیده می شود، عواقب آن برای خدمه فاجعه بار خواهد بود. یک مکعب می تواند کره را در اینجا شکست دهد، اما نه خیلی، و شما ممکن است در سمت خود قرار بگیرید (که به نظر من بسیار بدتر از وارونه است).
دو پاسخ خارج از جهان، یکی زیبایی شناختی، یکی عملی.
جلوی صاف، ناحیه مهندسی پایین‌تر و ناسل‌های تار بالدار که دوباره به سمت بالا و به طرفین بالا می‌روند، مشخصات کشتی را تقریباً شبیه یک کشتی اقیانوس پیمای دوران باستان می‌کند، اما با بخش‌های فرماندهی و کنترل در جلوی بالایی، مانند کابین خلبان یک هواپیمای جت مدرن این تصاویر ما را از کشتی‌های اکتشافی مانند کشتی‌های کلمبوس و ماژلان با حساسیت‌های مدرن یک هواپیمای جت تداعی می‌کند، در عین حال گرد و نه تیز برای کمتر نظامی‌گری و تهاجمی (مقایسه کنید کشتی‌های کلینگون و رومولان زاویه‌دارتر).
یک بخش بزرگ گرد مسافر به شما امکان می دهد تا داخل را با راهروهایی با انحنای تدریجی نشان دهید. از آنجایی که نمی‌توانید هیچ راهروی منحنی را خیلی دور ببینید، این باعث صرفه‌جویی در هزینه‌های طراحی صحنه می‌شود، زیرا شما فقط به ساخت یک (یا حداقل تعداد بسیار کمی) بخش کوتاه از آن نیاز دارید، و بارها و بارها از آن‌ها از زوایای مختلف برای به تصویر کشیدن کنش داخلی استفاده کنید. . اگر در یک کشتی مستطیل شکل راهروهای مستقیم و طولانی داشتید، باید مجموعه ای بزرگتر با افراد بیشتری در صحنه هایی بسازید که به پایین سالن نگاه می کنند.
به یاد دارم جایی خواندم که شکل بشقاب میزی ممکن است در واقع به کار کشتی کمک کند و تا حدی حیاتی باشد. شکل بشقاب می تواند شامل یک چرخ گرانش باشد. ایجاد و حفظ یک «بالا» برای خدمه هواپیما. چرخ گرانش به یک دایره یا نعلبکی نیاز دارد که در آن بچرخد. بنابراین، کشتی‌های ستاره‌ای با نعلبکی ممکن است مورد توجه قرار گرفته باشند. نمی‌توانم به خاطر بیاورم که این را کجا خوانده‌ام، یا اصلاً آن را خوانده‌ام و خودم به تازگی به این مزخرفات رسیده‌ام. اما، برای من منطقی است. بنابراین فکر کردم که افکارم را به اشتراک بگذارم.
آیا مدرکی دارید که این واقعاً بوده است؟هر دو، هرچه یک هواپیما پهن تر باشد، تا زمانی که جرم و فشار یکسانی برای انتقال آن داشته باشد، چرخاندن آن آسان تر است. یک مکعب یا کره از روشی که می‌تواند نیروی رانش را نگه دارد یا موقعیت‌هایی برای قرار دادن رانش زمان بیشتری می‌گیرد، نعلبکی مرکز آسانی برای هر دو از یک صفحه خود است تا نیروی رانش را روی آن قرار دهند. سعی کنید دو معیار بگیرید و یکی را به صورت عمود بر روی دیگری دراز بکشید و یک جسم سنگین را در انتهای یکی از بالا قرار دهید، از چوب دیگر برای بلند کردن آن استفاده کنید و هر بار بارها و بارها آن را دورتر بکشید، هرچه دورتر باشید راحت تر می شوید. باید دریافت کند. –
چرا بشقاب پرنده باید در حین پرواز بچرخد؟میدان مغناطیسی ایجاد شده و سرعت چرخش باعث می شود که به عبارت ساده، یک اثر شناور در جو داشته باشد. هر چه کندتر بچرخد کمتر شناور می شود. همه چیز در مورد استفاده از میدان های مغناطیسی استو.تثبیت با اثر ژیروسکوپی، ساده و ساده.گرانش مصنوعی ایجاد یک نیروی اینرسی است که اثرات یک نیروی گرانشی را تقلید می کند، معمولاً با چرخش.بنابراین، گرانش مصنوعی، یا گرانش دورانی، ظاهر یک نیروی گریز از مرکز در یک چارچوب مرجع چرخان (انتقال شتاب مرکزگرا از طریق نیروی نرمال در چارچوب مرجع غیر چرخشی)، در مقابل نیروی تجربه شده در شتاب خطی است. که با اصل هم ارزی از گرانش قابل تشخیص نیست. در معنای کلی تر، "گرانش مصنوعی" ممکن است به اثر شتاب خطی نیز اشاره داشته باشد، به عنوان مثال. با استفاده از موتور موشک.[1در زمینه یک ایستگاه فضایی چرخان، نیروی شعاعی ارائه شده توسط بدنه فضاپیما است که به عنوان نیروی مرکزگرا عمل می کند. بنابراین، نیروی «گرانش» که توسط یک جسم احساس می‌شود، نیروی گریز از مرکز است که در چارچوب چرخشی مرجع به‌صورت «پایین» به سمت بدنه درک می‌شود.
مطابق با قانون سوم نیوتن، مقدار g کوچک (شتاب "پایین" درک شده) از نظر بزرگی برابر و در جهت مخالف با شتاب مرکزگرا است.نیروی گریز از مرکز با فاصله تغییر می کند: برخلاف گرانش واقعی، نیروی گریز از مرکز ظاهری که توسط ناظران در زیستگاه احساس می شود، به صورت شعاعی از محور به بیرون رانده می شود، و نیروی گریز از مرکز با فاصله از محور زیستگاه نسبت مستقیم دارد. با یک شعاع چرخش کوچک، سر یک فرد ایستاده به طور قابل توجهی کمتر از پاهای خود گرانش را احساس می کند. به همین ترتیب، مسافرانی که در ایستگاه فضایی حرکت می کنند، تغییرات وزن ظاهری را در قسمت های مختلف بدن تجربه می کنند.
اثر کوریولیس یک نیروی ظاهری ایجاد می کند که بر روی اجسامی که نسبت به یک قاب مرجع چرخان در حال حرکت هستند تأثیر می گذارد. این نیروی ظاهری در زوایای قائم نسبت به حرکت و محور چرخش عمل می کند و تمایل دارد حرکت را به معنای مخالف چرخش زیستگاه منحنی کند. اگر یک فضانورد در داخل یک محیط گرانش مصنوعی در حال چرخش به سمت محور چرخش یا دور از آن حرکت کند، نیرویی را احساس می کند که آنها را به سمت یا خلاف جهت چرخش فشار می دهد. این نیروها بر مجاری نیم دایره ای گوش داخلی اثر می گذارد و می تواند باعث سرگیجه شود طولانی شدن دوره چرخش (سرعت چرخش کمتر) نیروی کوریولیس و اثرات آن را کاهش می دهد. به طور کلی اعتقاد بر این است که در 2 دور در دقیقه یا کمتر، هیچ اثر نامطلوبی از نیروهای کوریولیس رخ نخواهد داد، اگرچه نشان داده شده است که انسان ها با سرعت های بالای 23 دور در دقیقه سازگار هستند.
تغییرات در محور چرخش یا سرعت چرخش باعث ایجاد اختلال در میدان گرانش مصنوعی و تحریک کانال های نیم دایره می شود (به بالا مراجعه کنید). بنابراین، چرخش یک ایستگاه فضایی باید به اندازه کافی تثبیت شود، و هر عملیاتی برای تغییر عمدی چرخش باید به آرامی انجام شود تا نامحسوس باشد
سرعت بر حسب دور در دقیقه برای یک سانتریفیوژ با شعاع معین برای دستیابی به نیروی g معیناطلاعات بیشتر: اصل هم ارزی
شتاب خطی روش دیگری برای تولید گرانش مصنوعی است که با استفاده از رانش موتورهای فضاپیما برای ایجاد توهم تحت کشش گرانشی است. یک فضاپیما تحت شتاب ثابت در یک خط مستقیم، ظاهر یک کشش گرانشی در جهت مخالف شتاب خواهد داشت، زیرا نیروی رانش موتورها باعث می‌شود فضاپیما خود را به سمت اجسام و افراد داخل کشتی فشار دهد. ، بنابراین احساس وزن را ایجاد می کند. این به دلیل قانون سوم نیوتن است: وزنی که فرد با ایستادن در یک فضاپیما با شتاب خطی احساس می‌کند یک کشش گرانشی واقعی نیست، بلکه صرفاً واکنشی است که فرد به بدنه سفینه فشار می‌آورد هنگام عقب راندن. به طور مشابه، اجسامی که در غیر این صورت در فضاپیما بدون شتاب در حالت شناور آزاد بودند، هنگام شروع شتاب به سمت موتورها می‌افتند، در نتیجه قانون اول نیوتن: جسم شناور در حالت استراحت باقی می‌ماند، در حالی که فضاپیما به سمت آن شتاب بگیرید، و به ناظری در درون ظاهر شوید که جسم در حال "سقوط" است.برای تقلید از گرانش مصنوعی روی زمین، فضاپیماهایی که از گرانش شتاب خطی استفاده می‌کنند، ممکن است شبیه یک آسمان‌خراش ساخته شوند و موتورهای آن به‌عنوان «طبقه» پایینی باشند. اگر فضاپیما با سرعت 1 g (کشش گرانشی زمین) شتاب بگیرد، افراد داخل با همان نیرو به داخل بدنه فشار می‌آورند و بنابراین می‌توانند راه بروند و طوری رفتار کنند که گویی روی زمین هستند.
این شکل از گرانش مصنوعی مطلوب است زیرا از نظر عملکردی می تواند توهم میدان گرانشی را ایجاد کند که یکنواخت و یک طرفه در سرتاسر فضاپیما است، بدون نیاز به حلقه های بزرگ و چرخان، که میدان های آن ممکن است یکنواخت نباشند و نسبت به فضاپیما یک طرفه نباشند. و نیاز به چرخش ثابت دارند. این مزیت سرعت نسبتاً بالا را نیز دارد: یک سفینه فضایی با شتاب 1g، 9.8 متر بر ثانیه، در نیمه اول سفر، و سپس کاهش سرعت در نیمه دیگر، می تواند ظرف چند روز به مریخ برسد. به طور مشابه، یک سفر فضایی فرضی با استفاده از شتاب ثابت 1 g برای یک سال به سرعت های نسبیتی می رسد و امکان سفر رفت و برگشت به نزدیک ترین ستاره، پروکسیما قنطورس را فراهم می کند. به این ترتیب، شتاب خطی کم ضربه اما بلندمدت برای ماموریت های بین سیاره ای مختلف پیشنهاد شده است. به عنوان مثال، حتی محموله های سنگین (100 تنی) محموله به مریخ را می توان در 27 ماه به مریخ منتقل کرد و تقریباً 55 درصد از جرم وسیله نقلیه LEO را پس از رسیدن به مدار مریخ حفظ کرد و یک گرادیان گرانشی کم را برای فضاپیما در طول کل ایجاد کرد. سفر.
با این حال، این شکل از گرانش بدون چالش نیست. در حال حاضر، تنها موتورهای عملی که می توانند کشتی را به اندازه کافی سریع حرکت دهند تا به سرعت های قابل مقایسه با کشش گرانشی زمین برسد، به موشک های واکنش شیمیایی نیاز دارند که جرم واکنش را برای رسیدن به رانش بیرون می اندازند، و بنابراین شتاب تنها تا زمانی که کشتی سوخت داشته باشد می تواند دوام بیاورد. . شناور همچنین باید دائماً در حال شتاب و سرعت ثابت باشد تا اثر گرانشی را حفظ کند و بنابراین در حالت ساکن گرانش نخواهد داشت و اگر کشتی بخواهد شتاب بالاتر یا کمتر از 1 g داشته باشد، می تواند نوسانات قابل توجهی در نیروهای g را تجربه کند. علاوه بر این، برای سفرهای نقطه به نقطه، مانند ترانزیت زمین به مریخ، کشتی ها باید دائماً نیمی از سفر را شتاب دهند، موتورهای خود را خاموش کنند، یک چرخش 180 درجه انجام دهند، موتورهای خود را دوباره فعال کنند و سپس شروع به کاهش سرعت به سمت هدف کنند. مقصد، نیاز دارد که همه چیز در داخل کشتی بی وزنی را تجربه کند و احتمالاً در طول مدت تلنگر ثابت بماند.
یک سیستم محرکه با یک ضربه خاص بسیار بالا (یعنی کارایی خوب در استفاده از جرم واکنشی که باید همراه با آن حمل شود و برای رانش در سفر مورد استفاده قرار گیرد) می‌تواند سرعت آهسته‌تری تولید کند و سطوح مفید گرانش مصنوعی را برای دوره‌های زمانی طولانی تولید کند. انواع سیستم های محرکه الکتریکی نمونه هایی را ارائه می دهند. دو نمونه از این پیشرانه بلندمدت، کم رانش و ضربه زیاد که یا عملاً در فضاپیما استفاده شده اند یا برای استفاده کوتاه مدت در فضا برنامه ریزی شده اند، پیشرانه های اثر هال و موشک های مغناطیسی ضربه ای متغیر متغیر (VASIMR) هستند. هر دو در مقایسه با موشک‌های معمولی‌تر واکنش شیمیایی، تکانه ویژه بسیار بالایی دارند اما رانش نسبتاً کم را ارائه می‌دهند. بنابراین آنها به طور ایده آل برای شلیک های طولانی مدت مناسب هستند که مقادیر محدود، اما دراز مدت، سطوح mg را فراهم می کند.
می‌خواهم بدانم که آیا نیروی بالابرنده توسط اثر کواندا از هوای با سرعت بالا که به زیر یک نعلبکی نیمه حلقوی شکل توسط یک پروانه گریز از مرکز هدایت می‌شود، ایجاد می‌شود.
من به دنبال پاسخی برای این سوال هستم تا مطمئن شوم که کاملاً درک می‌کنم که چگونه اثر کواندا یک نیروی بالابر ایجاد می‌کند، بنابراین زمان و مواد را برای ساختن نمونه اولیه از آن هدر ندهم.
برای نشان دادن اینکه چگونه چنین نعلبکی و پروانه گریز از مرکز را می توان در کنار هم قرار داد تا نیروی بالابر را از طریق اثر کواندا ایجاد کند، یک طراحی سه بعدی CAD از آن ایجاد کردم و این نقاشی را در زیر در سه منظر دید متفاوت به نمایش گذاشتم.
طرح اول نمای مقطعی را نشان می دهد که اجزای اصلی آن برچسب گذاری شده اند، نقاشی دوم نمای پرسپکتیو سمت بالا را نشان می دهد، و نقاشی سوم نمای پرسپکتیو سمت پایین را نشان می دهد.
می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که این نعلبکی یک شکل نیمه حلقوی واقعی نیست، زیرا یک طرف آن با زاویه 45 درجه بالا می‌رود و طرف دیگر به صورت کمانی به سمت پایین شیب می‌کند. دلیل این زاویه 45 درجه این است که جریان هوا از یک سطح صاف عبور کند که باید اثر کوآندا را در این سطح خاص از نعلبکی به حداقل برساند.
اگر من اثر کواندا را به درستی درک کنم، هوای با سرعت بالا که از پروانه گریز از مرکز خارج می‌شود، باید با فشار هوای محیط به سمت قسمت نیم‌پیچانه نعلبکی به سمت بالا رانده شود. مقداری از انرژی جنبشی مولکول‌های هوا با سرعت بالا که به سطح زیرین ناحیه حلقوی نعلبکی فشار می‌آورند باید به داخل نعلبکی منتقل شود که باعث می‌شود نعلبکی در جهت بالا حرکت کند.
یک بریدگی دایره ای در مرکز بشقاب وجود دارد تا هوا به داخل پروانه گریز از مرکز جریان یابد. (هوای ورودی باید به سرعت بچرخد تا وارد پروانه چرخان شود و یک گرداب هوا در بالای سطح نعلبکی ایجاد کند. این گرداب باید به بلند کردن نعلبکی کمک کند، اگرچه این در پاسخی است که من به دنبال آن هستم.)تصویر
آیا هوای با سرعت بالا که توسط یک پروانه گریز از مرکز به زیر نعلبکی کوآندا نیمه حلقوی هدایت می شود، نیروی بالابر ایجاد می کند؟
من فکر می‌کنم که ناحیه نیمه حلقوی نعلبکی باید از نظر اندازه بزرگ‌تر باشد تا هوای با سرعت بالا خود را در برابر سطح بزرگ‌تری اعمال کند و در نتیجه نیروی بالابر قوی‌تری ایجاد کند. من همچنین فکر می کنم که هوای خارج شده از پروانه گریز از مرکز باید تا حد امکان به سطح زیرین نعلبکی نزدیک باشد تا از ایجاد حفره های کم فشار هوای ساکن در آنجا جلوگیری شود.تصویرتصویر
من نقشه اصلی را اصلاح کردم تا این اندازه بزرگتر نشان داده شود و پروانه گریز از مرکز تغییر موقعیت داده شود.
تصویر

ارسال پست