جنس زمان از چیست؟ اصلا زمان چیست؟

[هرمز پگاه]

در ریزک مهابنگ، همه ی جهان ما یک "چیز" بوده و نیرو های چهارگانه هم یک نیرو بوده اند
و همه آنچه در جهان ماست در یک جنس در آن بسته بوده است. پس اینکه گفته شود که
ماده/انرژی یکی هستند، بیجا نیست. در واژه ی ماده هم اندکی نادریافتی نهرفته است
چون پیشتر واژه ی ماده را برای ریزگانی که امروزه آنهارا دارای ماندمایه (جرم سکون)
میشناسیم بکار میبرده اند و جنبش و انرژی را گونه ای ماده ی رقیق! و گذرا میشمرده اند.
امروزه میدانیم که همه ی ریزگان دارای یک جنس هستند و ریزگان انرژی، مانند فوتون و
گلوئون و .. میتوانند به ریزگان ماندمایه دار یا همان "ماده" (کهن) دگرگون شوند و به وارونه.
با این دگرسانی که انرژی گرفتار بگونه ی "تنمایه" (جرم) آشکار میشود چون در برابر شتاب
پایداری میکند و و انرژی (="ماده" ی آزاد تر ) بگونه ی بسامد (فرکانس) در فوتون ها و .. خودنمایی میکند.
در اینجا یکان های فیزیکی اندازه گیری این فرایافت ها ( مفهوم ها) را نباید با خود آنچه هست، غاتی کرد.
•

[Hollywood Undead]

در ریزک مهابنگ، همه ی جهان ما یک "چیز" بوده و نیرو های چهارگانه هم یک نیرو بوده اند
و همه آنچه در جهان ماست در یک جنس در آن بسته بوده است. پس اینکه گفته شود که
ماده/انرژی یکی هستند، بیجا نیست. در واژه ی ماده هم اندکی نادریافتی نهرفته است
چون پیشتر واژه ی ماده را برای ریزگانی که امروزه آنهارا دارای ماندمایه (جرم سکون)
میشناسیم بکار میبرده اند و جنبش و انرژی را گونه ای ماده ی رقیق! و گذرا میشمرده اند.
امروزه میدانیم که همه ی ریزگان دارای یک جنس هستند و ریزگان انرژی، مانند فوتون و
گلوئون و .. میتوانند به ریزگان ماندمایه دار یا همان "ماده" (کهن) دگرگون شوند و به وارونه.
با این دگرسانی که انرژی گرفتار بگونه ی "تنمایه" (جرم) آشکار میشود چون در برابر شتاب
پایداری میکند و و انرژی (="ماده" ی آزاد تر ) بگونه ی بسامد (فرکانس) در فوتون ها و .. خودنمایی میکند.
در اینجا یکان های فیزیکی اندازه گیری این فرایافت ها ( مفهوم ها) را نباید با خود آنچه هست، غاتی کرد.
•

welcome back !

میبینم که موضع شما 180 درجه تغییر کرده !

پیشتر میگفتی به خاطر رابطه معروف انیشتینه که ماده و انرژی یک چیز هستن و آخر هر پستش هم "با سپاس از انیشتین " با سپاس از انیشتین" میزدی ! اما حالا میگی بریم ببینیم در بیگ بنگ چه گذشته !
اوکی به اون هم میپردازیم ولی این خودش نشون میده که آدم ممکنه اشتباه کنه و چقدر خوبه بعدش بیاد اعتراف کنه !

اما بریم سر اصل مطلب :

در ریزک مهابنگ، همه ی جهان ما یک "چیز" بوده و نیرو های چهارگانه هم یک نیرو بوده اند
و همه آنچه در جهان ماست در یک جنس در آن بسته بوده است. پس اینکه گفته شود که
ماده/انرژی یکی هستند، بیجا نیست.

نه خیر .
من انتظار داشتم چیز های جدیدتر از شما بشنوم نه چیز هایی که در سایت های دسته چهارم ایرانی هم پیدا میشه !
محض اطلاع شما هنوز هیچ تئوری در فیزیک وجود نداره که ماده انرژی matter & energy رو یکجا Unify کرده باشه این چیزی که شما داری ازش حرف میزنی Unify کردن 4 نیروی بنیادین هستش و نیروهای بنیادین Fundamental force در فیزیک معادل ذرات بنیادین Fundamental particle و انرژی energy و ماده matter نیست .


در زمان قبل از زمان پلانک همه نیروی های بنیادین یک نیرو بودن Superforce که هنوز هیچ تئوری نتونسته هر 4 تا نیروی رو یونیفای کنه و تئوری که بتونه این کار و بکنه همون تئوری همه چیزه !

بعد از زمان پلانک نیروی گرانش از بقیه نیرو ها جدا شده و 3 نیروی باقی مونده تحت تئوری grand unified theory یکجا شدن که زمان Grand unified epoch بعد از بیگ بنگ رو توضیح میده

بعد از اون هم نیروی قوی هسته ای از بقیه نیرو ها جدا شده و دو نیروی باقی مونده تحت تئوری Electroweak توضیح داده میشه که زمان electroweak era بعد از بیگ بنگ رو توضیح میده .

عکس زیر رو با دقت ببینید تا بفهمید مرکتب چه اشتباهی شدید .
در یک طرف همون نیروهای بنیادین وجود داره و در طرف دیگه هم ماده و خبری هم از انرژی نیست .

کد: انتخاب همه

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/7/7f/Particle_overview.svg

در واژه ی ماده هم اندکی نادریافتی نهرفته است
چون پیشتر واژه ی ماده را برای ریزگانی که امروزه آنهارا دارای ماندمایه (جرم سکون)
میشناسیم بکار میبرده اند و جنبش و انرژی را گونه ای ماده ی رقیق! و گذرا میشمرده اند.
امروزه میدانیم که همه ی ریزگان دارای یک جنس هستند و ریزگان انرژی، مانند فوتون و
گلوئون و .. میتوانند به ریزگان ماندمایه دار یا همان "ماده" (کهن) دگرگون شوند و به وارونه.
با این دگرسانی که انرژی گرفتار بگونه ی "تنمایه" (جرم) آشکار میشود چون در برابر شتاب
پایداری میکند و و انرژی (="ماده" ی آزاد تر ) بگونه ی بسامد (فرکانس) در فوتون ها و .. خودنمایی میکند.
در اینجا یکان های فیزیکی اندازه گیری این فرایافت ها ( مفهوم ها) را نباید با خود آنچه هست، غاتی کرد.

جرم فورمی دیگری از انرژیست که باعث میشه آبجکت ما در برابر گرفتن شتاب از خودش مقاومت نشون بده من این رو خودم گفتم و مشکلی هم باهاش ندارم !
اما شما باید اثبات کنید ماده چیزی نیست جز جرم یعنی تنها یک ویژگی دارد و این همون جرمه .
چون اگر نتونید شما هم دچار همون تعریف ماده کهن شدید !

_l_

[Sajad Rahmati]

چرا باهم لج و لجبازی می کنید؟
مثلا اینجا جای بحث های عادلانه و عاقلانه ست نه جای لج و لجبازی..
با این سطح فهم چطور وارد این مباحث شدید؟



زمان تنها یک نام است و موجودیت دیگری ندارد.
زمان تنها نام تیک تاک ساعت و است و بس..
فاصله تیک تاکهای ساعت تابعی از سرعت و اسپین سی پی اچ های تشکیل دهنده ان است، یعنی
t= t(s,v)

[MA102]

اشخاصی که فکر میکنند بخاطر رابطه

ماده صورت دیگری از انرژی است، به این پست نگاهی بیاندازند.
http://www.hupaa.com/forum/viewtopic.ph ... 92#p432143

من یه تیمارستان تمیز و شیک سراغ دارم خواستی معرفی ات می کنم....

نه این جماعت شستوشو شده مغزی توسط ماهواره دو کلمه نموتونن بدون مغالطه بازی حرف بزنن
مغالطه شوخی بی ربط[F02]
چقدر هم مدعیه عقل و فهم و تفکرند!!!

[یه ذره از ذرات]

سلام دوستان عزیز:
زمان تنها یک نام است و موجودیت دیگری ندارد.
زمان تنها نام تیک تاک ساعت و است و بس..
فاصله تیک تاکهای ساعت تابعی از سرعت و اسپین سی پی اچ های تشکیل دهنده ان است، یعنی
t= t(s,v)

خیلی ها این نظریه رو تگذیب کردند دوست عزیز

[saleavali91]

زمان وجود خارجی نداره
یعنی زاده ی فکر انسانه
چون بهش نیاز داشته اونو ساخته
مثلن خودماها که تابستونا تعطیلیم یادمون میره امروز چند شنبه هست چون نیاز نداشتیم

[[email protected]]

1:
با سلام،به نظر من،مفهوم زمان آن چیزی نیست که انسان ها با آنالیز پدیده های فیزیکی و...تعبیر میکنند.در واقع مفهوم زمان برای انسان با علم امروزی دست نیافتنی است،زیرا که نه گذر آن ثابت است و نه ما تصویر روشنی از آن داریم.برای رساندن منظور خود از تمثیل زیر استفاده میکنم:
ماهی پرورش یافته ای را فرض کنید که از ابتدا درون تنگی بوده است و توسط وجود دیگری از سر کوه به یک رود منتهی به دریا رها می شود،این ماهی درون رود به جلو خواهد رفت،شاید مسیر رود هر از چند گاهی تغییر کند،ولی انتهایش همان دریاست.حال آن ماهی که مدتی درون رود سر می خورد،محیط اطراف خود را نهایت دنیا می پندارد و تجربه اش پس از رها شدن،تنها آن رود است،پس درک روشنی از دنیای درون دریا و دنیای بیرون آب ندارد و به گونه ای افکارش محصور است و باید با جریان آب به راه خود ادامه دهد.این ماهی هنگامی محدودیت خود را درک خواهد کرد که به نهایت رود(دریا)برسد و دهانه رود مذکور را مشاهده کند.آن هنگام است که او مفهوم مسیری را که می پیموده درک میکند.
حال زمان مانند رودی است که ما به هر طریقی درون آن هستیم و در حال پیش رفتن می باشیم و زمانی مفهوم نهایی زمان را درک خواهیم کرد که از حصار آن خارج شویم و تا آن هنگام،زمان،تنها نسبت حرکت اشیا و اثرات آن ها بر انحنا های فضا-زمان تلقی خواهد شد و بصورت وجود قابل درک و قابل لمسی نخواهد بود.
2:
از جنبه ای دیگر می توان با مثال قطار با سرعت نور و ساعت انیشتین،توجیه کرد که زمان (که در ذهن ما مفروض است)ثابت نیست و در واقع سنجشی برای وقایع است،برای مثال برای اعلام افزایش دوره تناوب(که خود نیز بر پایه ی زمان فرضی ذهن ماست) یک ابر نو اختر،به جای این که معادلات پیچیده و غیر قابل فهم برای عام را گزارش کنند،نسبتی را برای توجیه فواصل مکانی نسبی (و همچنین کشش و ضریب تغیرات انحنا های فضا-زمان)وقوع اتفاقات و حوادث،عرضه می کنند .در واقع مفهوم کامل زمان نیازمند تفکرات و مغز هایی بسیار پیچیده تر از درک و فهم و مغز انسان امروزی است.بطور کلی می توان گفت که زمان فرضی ما وجود نداشته،و ما قابلیت نوسان در این محدوده فرضی را داریم و می توانیم تمامی وقایع کیهان را به گونه ای حس کنیم.یکی از بزرگان علم در این باره می گوید:گذشته حال است و حال همان آینده.
با تشکر از صبوری شما

[[email protected]]

در پست قبلی نواقصی وجود داشت و در اسرع وقت،آنها را رفع می کنم

[عطر یاس]

زمین به دور خورشید می چرخه و خورشید هم با مجموعه عظیم کهکشانی شیری در حال چرخش هست این گذشت زمان رو بوجود میاره ، یعنی زمان یه چیز نسبی هست.
زمان مانند ماده و فضا وجود خارجی ندارد، زمان یعنی تغیر موجود در ماده، و از این تغیر و حرکت در مواد در ذهن ما چیزی به نام"زمان" را ساخته است.

[universis]

زمان خاصیتی انتزاعی است که از برهمکنش بین ماده ونیروهای موجود در کهکشان خودنمایی میکند وبخودی خود وجود ندارد.

[Hollywood Undead]

سلام دوستان عزیز:
زمان تنها یک نام است و موجودیت دیگری ندارد.
زمان تنها نام تیک تاک ساعت و است و بس..
فاصله تیک تاکهای ساعت تابعی از سرعت و اسپین سی پی اچ های تشکیل دهنده ان است، یعنی
t= t(s,v)

خیلی ها این نظریه رو تگذیب کردند دوست عزیز

دختر خوب
این نظریه ها اصلا در فیزیک مدرن جایگاهی ندارد
که تکذیب شده باشند زمان مانند دیگر کمیت های
فیزیکی مانند جرم واقعیتی عینی میباشد که
قابل اندازه گیری است .
در فلسفه زمان گاها از نظریاتی صحبت میشود که
با نسبیت انطباق ندارد و از این رو مردود و فاقد ارزش
علمی و آکادمیک میباشد .

زمان خاصیتی انتزاعی است که از برهمکنش بین ماده ونیروهای موجود در کهکشان خودنمایی میکند وبخودی خود وجود ندارد.

زمین به دور خورشید می چرخه و خورشید هم با مجموعه عظیم کهکشانی شیری در حال چرخش هست این گذشت زمان رو بوجود میاره ، یعنی زمان یه چیز نسبی هست.
زمان مانند ماده و فضا وجود خارجی ندارد، زمان یعنی تغیر موجود در ماده، و از این تغیر و حرکت در مواد در ذهن ما چیزی به نام"زمان" را ساخته است.

زمان وجود خارجی نداره
یعنی زاده ی فکر انسانه
چون بهش نیاز داشته اونو ساخته
مثلن خودماها که تابستونا تعطیلیم یادمون میره امروز چند شنبه هست چون نیاز نداشتیم

حتی در فرمول های اصلی و استاندارد فیزیک
کوانتومی زمان حضور دارد و تنها در بعضی از
آنها مانند فرمول های ویلر زمان غایب میشود .

انیشتین نیوتن را زا میدان به در کرد و شما با
این تز ها میتوانید Sir انیشتین را از میدان به
در کنید .

گرچه تا کنون ایران به خود تئورسین واقعی ندیده
است و آنهایی که کلآ انقلاب فکری و فلسفی و
علمی به پا رده اند در اروپا و امریکا بوده اند اما
من امیدوارم که روزی از حرف زدن به عمل کردن
برسیم ! حداقل یک مقاله ارائه دهید که قابل دفاع
در مجامع علمی و آکامیک باشد و بعد بگویید
نسبیت چرند است .

[Saman Q]

این مقاله رو به کسانی که میگن زمان وجود خارجی نداره پیشنهاد میکنم :

http://www.scholarpedia.org/article/Tim ... 7s_entropy

[iman ttt]

به نظر من آنطور که دوستان میگویند زمان حاصل از حرکت نیست به این معنا که اگر جهان از حرکت بایستد زمان متوقف نمیشود یعنی زمان وجود داشته-دارد و خواهد داشت یک انسان را در نظر بگیرید زمان قبل از مرگ او وجود داشته در زمان حیات او وجود دارد بعد از مرگ او نیز وجود خواهد داشت.
حال این انسان را کل جهان در نظر بگیرید قبل از وجود ان یعنی مهبانگ زمان وجود داشته در زمان حیات ان یعنی الان وجود دارد و پس از مرگ جهان نیز ادامه دارد.

[Archimedes]

زمان با فضا پیوسته است.
هر مکانی زمان مخصوص به خودشو داره.
درک ما از زمان به نور وابسته است.
نور تغییرات را به نمایش می گذارد.
زمان همان دیدن تغییرات است.
به عنوان مثال:
برای یک جامعه که انسانهای نامیرا داره و هیچ جیز درون آن زوال پذیر نیست و نامیراست:
زمان بی معنیه!

[majidsh]

سلام در درک عام باید گفت شما درست میگید ولی زمان چیزی نیست که نسبت داشته باشه در واقع هست ولی برخلاف درک ما حرکتی نداره وثابته به این معنا که چیزی که ما از نمایش نور میبینیم زمان گذشته نیست بلکه حرکت گذشته هست یعنی فعل وانفعالات ماده.