زمان

[farnaspas]

سلام
من یه سوالی تو ذهنمه چند وقت ولی نمیدونم چی جوری بگمش ولی سعی میکنم بگم منظور اصلیم
ایا زمان نقطه شروعی داشته؟؟؟؟؟؟

[mamy72]

بد منظورم رو رسوندم معذرت میخام

منم اصلا منظورت رو نفهميدم معذرت ميخوام

[farnaspas]

بد منظورم رو رسوندم معذرت میخام

منم اصلا منظورت رو نفهميدم معذرت ميخوام

ببخشید حالا یه جوری دیگه میگم ایا زمان نقطه شروعی داشته؟؟؟؟؟

[MRT]

بله زمان با آفرينش ماده باريوني شروع شده و با انهدام آن ( روز قيامت ) از حركت باز مي ايستد .

[farnaspas]

یادم هست که تو کتاب تاریخچه زمان خوندم نیوتن گفته بود که اگر تعداد اجرام دنیا نیز محدود باشد نقطه برخوردی خواهند داشت
و اگر خیر هیچ گاه برخورد نمیکنن حالا شما میگویید با انهدام این از حرکت می ایستد از کجا اطمینان دارد که تعداد اجرام نیز محدود است????

[hhamid]

به نظر من زمان نوعی مکانیزم ذهنی برای ثبت و ترتیب دهی رویداد ها است و نقطه ی شرمعش نقطه ی شروع فعالیت ذهن است.

[Sinasuperman]

دوست عزیز و گرامی مفهوم زمان مفهومی انتزاعی است که ما شروع آن را در زمان آفرینش جهان فرض می کنیم ولی به صورت دقیق تر باید گفت برای زمان محدودیتی وجود ندارد و شروع و آفرینشی برای آن در نظر گرفته نشود بهتر است. برای مثال آیا با توجه به اینکه پیش از آفرینش جهان در فضایی تو خالی که هیچ چیز در آن وجود نداشته است نمی توان گفت برای مثال 1 ثانیه پیش از آفرینش جهان؟ البته منظور از این یک ثانیه حرکت زمان در این معیار برای ما است! برای اینکه منظور مرا بفهمید باید گفت ایا نمی توان پیش از آفرینش جهان محدوده ی رکت زمان را نسبت به هیچ بررسی کرد؟ آری شما راست می گویید آقای MRT یکی از نظریان به وجود آمدن زمان منوط به بوجود آمدن ماده ی باریونی است امّا آیا نمی توان پیش از آن را نیز در ذهن متصور شد؟ چرا می شود زیرا فیزیک تا جایی می رود که ذهن ما بتواند آن را درک کند. پس وقتی درک ان برای ما با مشکلاتی روبه رو نیست چرا باید فیزیک در این حیطه دچار مشکل شود. برای توضیح بیشتر باید گفت حتی با توجه به اینکه زمان یکی از ابعاد محسوب می گردد امّا باز هم نمی توان آن را با ابعاد متریک مقایسه کرد که مفهومی فیزیکی دارند و یه بعد از آن ها برای ما ملموس است. امیدوارم به پاسخ سوالتان رسده باشید.
بعد از همه ی این کارها

[paulhenry]

فکر میکنم جوابش واضحه، زمان با شروع بیگ بنگ شروع شد و با اتفاق افتادن دوباره ی آن پایان می یابد تا در جهان بعدی آغاز شود.

[MRT]

یادم هست که تو کتاب تاریخچه زمان خوندم نیوتن گفته بود که اگر تعداد اجرام دنیا نیز محدود باشد نقطه برخوردی خواهند داشت
و اگر خیر هیچ گاه برخورد نمیکنن حالا شما میگویید با انهدام این از حرکت می ایستد از کجا اطمینان دارد که تعداد اجرام نیز محدود است????

نيوتن در اواخر عمر خود خيلي آشفته بود چون متوجه شده بود كه برآيند تمامي نيروهاي گرانش اجرام سماوي در نقطه از كيهان جمع ميشود و كيهان ميبايست در هم فرو رود يعني قوانين او دچار نقص شده بود ولي بعدا متوجه شدند كه كيهان در حال انبساط است و نظريه عجولانه انفجار بزرگ مطرح شد كه بعدا متوجه شدند كه اين انبساط هم شتابدار است و نظريه انرژي تاريك ارايه شده و اين انرژي هم فعلا مجهول است هرچند كه سعي كردم ماهيت اين انرژي را روشن و آن را فرموليزه كنم :



به هر حال كيهان تا ابد در انبساط خواهد بود و انهدام كيهان به نظر من با جمع شدن مجدد اجرام در يك نقطه شروع نخواهد شد بلكه به نظر من با افزايش جرم اجرام نوتروني ( سياه چاله ها ) و بالا رفت فشار در مركز آنها ، ادغام و جفت شدن نوترونها شروع شده و انرژي آن به صورت امواج گرانشي منهدم كننداي خواهد بود كه پايان كيهان را رقم خواهد زد . در اين رابطه مقالاتي ارايه كرده ام .

[Sinasuperman]

آقای MRT من با نظریات شما منوط به انهدام کائنات به شیوه ی ارائه شده ی شما مخالفم! زیرا ما کائنات را بی نهایت فرض می کنیم و برای از بین بردن یک تکینگی واقعاً انرژی بسیار بالایی احتیاج است به نظر من تنها چیزی که می تواند انرژی لازم برای این انهدام وسیع را فراهم کند برخورد ماده با پوزیترونیوم (پادماده) است که با توجه به قانون (ثابت) هابل که از بزرگ شدن کائنات خبر می دهد برخورد جهان های موازی با هم غیر ممکن نیست و قابل قبول می باشد همان طور که برخی از دانشمندان بر این نظریه پایداری می ورزند و آن را کاملاً می پذیرند. البته به نظر من صحبت های ما تا رسیدن به یک نتیجه ی عاقلانه راه زیادی دارد که جز با بحث ممکن نیست البته از شما خواهش می کنم مطلب های مثنوی هفتاد منی را برایمان برای خواندن نگذارید چون اصلاً حوصله ی خواندن مطلب در مقابل نمایشگر را ندارم ولی فکر می کنم نظریات شما تا حدی درست و تا حدی اشتباه هستند البته درست هایش خیلی بیشتر از اشتباهاتش است البته نظریان من هم ممکن است اشکالات بسیاری داشته باشد ولی بیایید با هم به نتیجه کاملاً عاقلانه برسیم. در ضمن در مورد نظریات اصلاً نیازی به فرمولیزه کردن نیست چرا که اصل نسبیت فقط تئوریک است. فقط و فقط تئوری و بعد کمی هم فرمول!
ارادتمند شما استاد گرامی جناب آقای MRT جان عزیز و همه ی هوپا یی های عزیزتر از جان
سینا سوپرمن

[paulhenry]

من به شدت بر روی بیگ بنگ و نابودی مجدد جهان اصرار دارم! این طوری خیلی از سوالات پاسخ داده میشود از نظر من در جهان ما بیگ بنگ بینهایت بار اتفاق افتاده و بینهایت بار دیگر هم اتفاق خواهد افتاد!
راستی سینا سوپر من یه موضوع جالبی اشاره کرد، من راجع به برخورد ماده و پاد ماده یه تاپیک مینویسم بیاین نظر بدین.

[hhamid]

در این مورد با جناب Sinasupermanموافقم.

[paulhenry]

منم با MRT مخالفم(ناراحت نشی) ولی سینا، توکه بامنم مخالفی؟!! نظرت رو مستقیم بگو.

[MRT]

چنين پيش بيني ميشود كه در هر كهكشان ميليونها جرم نوتروني موجود است كه اگر همه اينها به جرم بحراني خود برسند براي انهدام خود كهكشان كافي هستند . اما در مورد پاد ماده به نظر من اجرام سماوي از نوع پاد ماده از خود مغناطيس متضاد ايجاد مي كنند كه مغناطيس ماده را دفع مي كند و فعلا تصادمي مابين اين دو صورت نخواهد گرفت ولي در دوران قيامت اين تصادفها اجتناب ناپذير خواهد بود .

[ehmed]

حالا من نظرم را بگویم البته تو این بازار شام که نمیشود به حرف کی استناد کرد و هرکسی برای خود دارد به گونه ای تعبیر میکند ولی نظریه ای درست است که عوامل جدید را توصیف کند حال آنکه ما که نظر می دهیم چه عواملی توصیف میشود که اصلاً جهان 100 میلیارد سال دیگر میخواهد چه شود به ما چه . اصلاً میدانید چرا دانشمندان از این حرفا میزنند برای اینکه هر چه دایره دیده ما وسیعتر شود عوامل و قوانین مربوط به دنیای اطراف ما قابل درکتر میشود و از روی این دید مقیاسی بزرگ کنترل بهتری روی عوامل محیطی کنار خود خواهیم داشت حالا با اینکه فرض بگیریم که بیگ بنگ بوده آخرش چی لطفاً با توجه به نظریاتتان دنیای قابل روئیت اطرافتان را پیش بینی کنید نه اینکه بگیم فلان شد و فلان شد البته پیشاپیش معذرت میخواهم از مقدار تندی من در نوشته ولی واقعیت تلخ است حالا نقطه بیگ بنگ بوده من نظری دارم که نبوده و حتی انبساط جهان نیز ناشی از حرکت زمان است مثل بیضی شکل بودن مدار زمین که او هم ناشی از انحنای جرم در زمان است که آن هم مربوط به فاصله ما از جسم و حرکت خود ما است که هر چه این نسبت بالا رود ولی حرکت به تناسب بالا نرود اتفاق ندید روی میدهد یعنی آن اجرامی که از ما خیلی دور هستند را نمیتوان دید مادام آنکه خود جرم دارای فعالیت منوری باشد که ان هم بنا به شرایط خیلی خاص قابل روئیت میشود که این شرط مربوط به افزایش سرعت است قبول دارم یک مقدار گنگ صحبت کردم و اشکال من این است که در رساندن مفهوم مشکل دارم و در اخر بگویم دنیا به خاطر عدم درک ابعاد و تصور آن توسط انسان دچار چالش شده است بقول انیشتین اگر بخواهی از نور صحبت کنی بایستی خودت را جای نور بگذاری و شروع به حرکت کنی نه اینکه او را مخاطب قرار دهی