پارادوکس های سفر در زمان
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
ویستا به نظرت می شه پارادکس منو توضیح داد؟
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
منظور شما رو میفهمم ولی معادلات فاینمن که خدا نیست!میتونه درست نباشه البته اینو نمیگم که بخوام معادلات جدیدی ارائه کنم ولی میگم امکان تغییر اونها هست
اگه جیزی که من میگم یعنی همونطور که فضا-زمان در هم آمیخته شده بجای فضا بگیم انرژی و اسم اصل رو بذاریم انرژی-زمان میتونیم اولا با نسبیت خاص و هم ارزی جرم انرژی میتونیم توضیح بدیم چرا بجای واژه فضا میگیم انرژی
خب...
میتونیم این پارادوکسو اینطور توضیح بدیم که تابع احتمال داره یکی از اون صفحات رو پیش بینی میکنه
ضفحاتی از آینده نداریم چون هنوز نیومده
و درواقع اکه ما موقع ورود به گذشته باعث نقض قوانین کوانتومی میشیم دلیلش تلاقی صفحات انرژی حال و گذشتس
طبق قوانین احتمال برا ی اون گربه گربه در حال مردس ولی قبلا زنده بوده!در واقع احتمالی وجود نداره این توصیف ما از قضیه ی احتماله
ما به چی میگیم احتمال؟چیزی که یقین نیست بنابرین اگه بتونیم نشون بدیم گربه هم مردس هم زنده دیگه احتمالی هم نیست
میخوام ی چیز عجیب بگم ولی..ما هم هستیم هم نیستم!و این طبق قوانین ریاضی امکان داره مثلا:
اگه mیک رده باشه(حالت کلی مجموعه)
گزاره ی "mعضو mنیست"غیر معقول نیست (مثلا مجموعه ی همه ی کتابها کتاب نیست)mیکرده ی حقیقی و طبق تعریف"m،mعضو mهست!"
و این ایجاب میکنه که mعضوmنیست و بالعکس
لذا در هر حال میرسیم به یه پارادوکس غیر قابل دفاع!واین چیزی نیست جز تعریف ما از ریاضیات
میدونم یچیزی میگم که درکش سخته ولی اگه توضیح بیشتر میخواید بدم
اگه جیزی که من میگم یعنی همونطور که فضا-زمان در هم آمیخته شده بجای فضا بگیم انرژی و اسم اصل رو بذاریم انرژی-زمان میتونیم اولا با نسبیت خاص و هم ارزی جرم انرژی میتونیم توضیح بدیم چرا بجای واژه فضا میگیم انرژی
خب...
میتونیم این پارادوکسو اینطور توضیح بدیم که تابع احتمال داره یکی از اون صفحات رو پیش بینی میکنه
ضفحاتی از آینده نداریم چون هنوز نیومده
و درواقع اکه ما موقع ورود به گذشته باعث نقض قوانین کوانتومی میشیم دلیلش تلاقی صفحات انرژی حال و گذشتس
طبق قوانین احتمال برا ی اون گربه گربه در حال مردس ولی قبلا زنده بوده!در واقع احتمالی وجود نداره این توصیف ما از قضیه ی احتماله
ما به چی میگیم احتمال؟چیزی که یقین نیست بنابرین اگه بتونیم نشون بدیم گربه هم مردس هم زنده دیگه احتمالی هم نیست
میخوام ی چیز عجیب بگم ولی..ما هم هستیم هم نیستم!و این طبق قوانین ریاضی امکان داره مثلا:
اگه mیک رده باشه(حالت کلی مجموعه)
گزاره ی "mعضو mنیست"غیر معقول نیست (مثلا مجموعه ی همه ی کتابها کتاب نیست)mیکرده ی حقیقی و طبق تعریف"m،mعضو mهست!"
و این ایجاب میکنه که mعضوmنیست و بالعکس
لذا در هر حال میرسیم به یه پارادوکس غیر قابل دفاع!واین چیزی نیست جز تعریف ما از ریاضیات
میدونم یچیزی میگم که درکش سخته ولی اگه توضیح بیشتر میخواید بدم
جهان به حق مدیون ملت و ملیت ایرانی است
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
راستش من زیاد متوجه نشدم منظوریتون چیه. ولی میشه احتمالات دیگه اتفاق بیوفته و مستقل از اتفاقی که افتاده جهان های دیگه از اون اتفاق منشعب بشه و اگر این اتفاق بیوفته کلا از اون لحظه به بعد دیگه از گذشته بیرون اومدیم چون به یه دنیای دیگه دفتیم و اون دخل و تصرف ما باعث شده یه جهان دیگه از اونجا حوانه بزنه. و وقتی اولین تغییر اتفاق افتاد دیگه جایی که توش هستیم گذشته ما نیست. کلا تغییر کرده و اتفاقای دیگه ای می تونه تو این دنیای جدید بیوفته
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
قکر جهانهای موازی رو از سرت بیرون کن چون با اصل پایستگی ماده و انرژی تضاد داره! یعنی چی که جهانی از هیچ پدید اومده باشه و ما تو همشون باشیم، توهمات نسبیتیsaeedfa نوشته شده:راستش من زیاد متوجه نشدم منظوریتون چیه. ولی میشه احتمالات دیگه اتفاق بیوفته و مستقل از اتفاقی که افتاده جهان های دیگه از اون اتفاق منشعب بشه و اگر این اتفاق بیوفته کلا از اون لحظه به بعد دیگه از گذشته بیرون اومدیم چون به یه دنیای دیگه دفتیم و اون دخل و تصرف ما باعث شده یه جهان دیگه از اونجا حوانه بزنه. و وقتی اولین تغییر اتفاق افتاد دیگه جایی که توش هستیم گذشته ما نیست. کلا تغییر کرده و اتفاقای دیگه ای می تونه تو این دنیای جدید بیوفته
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
بهتره بگی توهمات کوانتمی نه نسبیتی. چون این قضیه بیشتر کوانتمیه.MetaZehn نوشته شده:قکر جهانهای موازی رو از سرت بیرون کن چون با اصل پایستگی ماده و انرژی تضاد داره! یعنی چی که جهانی از هیچ پدید اومده باشه و ما تو همشون باشیم، توهمات نسبیتیsaeedfa نوشته شده:راستش من زیاد متوجه نشدم منظوریتون چیه. ولی میشه احتمالات دیگه اتفاق بیوفته و مستقل از اتفاقی که افتاده جهان های دیگه از اون اتفاق منشعب بشه و اگر این اتفاق بیوفته کلا از اون لحظه به بعد دیگه از گذشته بیرون اومدیم چون به یه دنیای دیگه دفتیم و اون دخل و تصرف ما باعث شده یه جهان دیگه از اونجا حوانه بزنه. و وقتی اولین تغییر اتفاق افتاد دیگه جایی که توش هستیم گذشته ما نیست. کلا تغییر کرده و اتفاقای دیگه ای می تونه تو این دنیای جدید بیوفته
من فرک کنم باید با بچه ها یه مراسم بگیریم تو و انیشتن روی همو ببوسین دست از دشمنی با هم بردارین
راستی یه چیزی، در مورد نسبیت عام اگه شک داری یه سرچ بزن اثبات تجربی نسبیت عام. یه سری آزمایش انجام شده و تغییر مسیر فوتون های بی وزن بر اثر جاذبه و انحنای فضا زمانو مطابق با نظر انیشتن اثبات می کنه .
برای نسبیت خاص هم آزمایش های ساعت سزیمی رو سرچ کن.
ما اسم این پدیده ها رو می ذاریم نسبیت چون یه توضیح قابل قبول داده و تونسته پیش بینی کنه این اتفاقاتو .(البته من هنوز کامل نفهمیدم همشو)
تو توضیح بهتری داری؟ یا کسی توضیح بهتری برای این پدیده ها داره؟ اگه داری یا دارن خب ارائه بدین
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
من نه تنها اینشتین رو قبولش دارم ، دوستشم دارم ولی:
این چیزی که به نام نسبیت داره راجع بهش صحبت میشه اشتباه است.
والا این که همه چیز نسبی است که معلومه، و باید هر پدیده یا رویدادی رو هم در سیستم مرجع آن تعریف کرد که درست است ولی مفاهیم و تعاریفی که در هر سیستمی بکار میرود فقط برای همان دستگاه قابل استفاده است و دیگر ناظر بیرونی نداریم که حالا زمان برایش کش و قوس بیاید یا ما به گذشته ایکه در دستگاه های دیگر تعریف و انجام شده اند سفر کنیم.
این چیزی که به نام نسبیت داره راجع بهش صحبت میشه اشتباه است.
والا این که همه چیز نسبی است که معلومه، و باید هر پدیده یا رویدادی رو هم در سیستم مرجع آن تعریف کرد که درست است ولی مفاهیم و تعاریفی که در هر سیستمی بکار میرود فقط برای همان دستگاه قابل استفاده است و دیگر ناظر بیرونی نداریم که حالا زمان برایش کش و قوس بیاید یا ما به گذشته ایکه در دستگاه های دیگر تعریف و انجام شده اند سفر کنیم.
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
سفر به گذشته رو منم قبول ندارم . یه دلیل خیلی ساده و محکم اینه که اگر سفر به گذشته ممکن بود الان باید ما توریستایی رو می دیدیم که زا آینده به زمان ما می اومدن !
نسبیت هم چیزی که من فهمیدم همینه که گقتی یعنی ببینیم تو هر مرجع در مقایسه با مرجع دیگه چه اتفاقایی می افته. اینکه بفمیم چی میشه وقتی از یه مرجع دیگه ویژگی های یه مرجه دیگه رو بررسی کنیم. چیز به درد بخوریه از نظر علمی کاربرد داره. مثالش همون دستگاه GPS هست که زمان ماهواره ها رو با زمان مرجع زمینی سینک می کنن.
نسبیت هم چیزی که من فهمیدم همینه که گقتی یعنی ببینیم تو هر مرجع در مقایسه با مرجع دیگه چه اتفاقایی می افته. اینکه بفمیم چی میشه وقتی از یه مرجع دیگه ویژگی های یه مرجه دیگه رو بررسی کنیم. چیز به درد بخوریه از نظر علمی کاربرد داره. مثالش همون دستگاه GPS هست که زمان ماهواره ها رو با زمان مرجع زمینی سینک می کنن.
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
من اصولا نمیفهمم صحبت از جهان های موازی یعنی چی؟!saeedfa نوشته شده:جهان های دیگه از اون اتفاق منشعب بشه
ما داریم:پایستگی ماده-انرژی ولی نداریم:پایستگی ماده-زمان!!!
این جهانهایی که شما میگی باید ماهیت زمانی داشته باشن که به مکان تبدیل شده،البته بگم من درست حسابی راحب دلیل و مدرک این جهانها چیزی نمیدونم ولی عقلم میگه ماهیت زمان با ابعاد فضایی فرق داره نمیتونن به تبدیل بشن
saeedfa نوشته شده:بهتره بگی توهمات کوانتمی نه نسبیتی. چون این قضیه بیشتر کوانتمیه.
روشنه كه پديدههاي شناخته شدة فيزيكي از اجسام ناشي ميشن. اين نكته هم بديهيه كه براي هر جسم هميشه دستگاه مختصات مراجعهاي ميتونیم تصور كنیم كه جسم نسبت به اون در حال سكون باشهMetaZehn نوشته شده:من نه تنها اینشتین رو قبولش دارم ، دوستشم دارم ولی:
این چیزی که به نام نسبیت داره راجع بهش صحبت میشه اشتباه است.
والا این که همه چیز نسبی است که معلومه، و باید هر پدیده یا رویدادی رو هم در سیستم مرجع آن تعریف کرد که درست است ولی مفاهیم و تعاریفی که در هر سیستمی بکار میرود فقط برای همان دستگاه قابل استفاده است و دیگر ناظر بیرونی نداریم که حالا زمان برایش کش و قوس بیاید یا ما به گذشته ایکه در دستگاه های دیگر تعریف و انجام شده اند سفر کنیم.
ودر عين حال به تعداد زياد دستگاه مراجعه هم قابل تصوره كه همين جسم نسبت به آنها در حال حركت باشه. مختصات مكاني يك حادثه كه از يك جسم يا جرم نشئت ميگيره فقط براي دستگاه مختصات مراجعهاي كه جسم منشأ حادثه نسبت به اون ساكنه اعتبار داره ويك نقطه ومكان مشخص وثابت روبراي ناظر دستگاه تداعي ميكنه.
همچنين براي تمام ناظريني كه در نقاط مختلف اين دستگاه قرار دارند وهمه نسبت به هم ونسبت به اين دستگاه ساكنند مكان حادثه داراي اعتباره وهمه بر نقطة وقوع حادثه توافق دارند. حالا اگه مختصات نقطة وقوع يك حادثه در دستگاه K(x,y,z) باشه وبر هر نقطه از محور x ها دستگاه مختصاتي به مركزيت همون نقطه به همراه ناظر بنا كنيم، بيشمار دستگاه مراجعة ساكن نسبت به هم خواهيم داشت كه ناظر هريك از اونها ميتونه با يك جسم صلب ساكن خودشو به نقطة وقوع حادثه وصل كنه
مختصة نقطة وقوع حادثه براي هريك از اين ناظرين ثابت واز يك دستگاه به دستگاه ديگه متغير خواهد بود. حالا اگه ناظر دستگاه مراجعهK' كه نسبت به دستگاه K وجسم منشأ حادثه به موازات محورx ها در حركت نسبيه، با استفاده از تبديلات مكانيك اقدام به تعيين مختصات حادثه در دستگاه خود ش کنه در هر لحظة اندازه گيري نقش يكي از ناظريني رو خواهد داشت كه دستگاه مختصات خود رو بر محور x ها در دستگاه بنا كردند. به عبارت ديگه با وجود حركت نسبي دستگاه K'وجسم منشأ حادثه به هنگام تعيين لحظهاي مختصات حادثه نسبت به اين دستگاه لزوماً جسم منشأ حادثه با دستگاه ساكن فرض ميشه.
به معناي ديگه شرط معنا دار بودن مكان حادثه نسبت به دستگاهKيعني سكون جسم منشأ حادثه نسبت به K به دستگاه K'نيز تعميم داده مي شه.
مفهوم كلي مطلب اينه كه مابراي تعيين لحظهاي مختصا ت مكاني يك حادثه نسبت به دو دستگاه، كه نسبت به هم در حركتند، از حركت نسبي ونيروي موجود آن واختلاف سطح وتراز ايجاد شده چشم پوشي ميكنيم. در مثال فوق حادثه هم سطح وهمتراز دستگاه K ست وبا وجود اختلاف سطحي كه نيرو در دستگاه K' ايجاد كرده، در لحظة تعيين مختصات، مكان حادثه هم سطح دستگاهK' هم قرار مي گيره.
توجه به اين نكته بسيار مهمه كه بعد از وارد شدن نيرو وايجاد حركت نسبي ميان دو دستگاه، حالت حركت هيچكدوم با قضاوت ديگري متغيري تابع زمان نيست. اونطوری که فكر كنيم در لحظات بسيار كوتاه دستگاه K رو ميتونیم نسبت به يك نقطة ساكن در دستگاه K' ساكن بدونیم.
تنها راه سكون دو دستگاه نسبت به هم مثل ايجاد حركت، وارد شدن نيروست. در مكانيك كلاسيك غالباً چنين فكر ميشد كه حوادث در نقاط همبافتة فضازمان رخ ميدن وتلاش براين بود كه مختصات نقطة حادثه را كه يك نقطة جهان ناميده ميشد نسبت به دستگاههاي مختلف بدست بیارند.
اما حوادث از اجسامي كه واقعيت فيزيكي دارند ناشي ميشه ويك جسم هيچوقت از حركت نسبي با ديگر اجسام مستثني نيست به عبارت ديگه مكان يا نقطهاي داراي واقعيت فيزيكي يافت نميشه كه در حركت نقشي نداشته باشه يعني همزمان نسبت به دو جسم متحرك در حال سكون باشه.
اين نقطه كه وجود اون غير ممكنه در صورت وجود يك نقطه از نقاط پيوستة( فضازمان) بود وحادثة رخ داده در اون ميتونست داراي مختصات ثابت دردودستگاه مختلف باشه.
بديهيه كه عدم وجود چنين نقاطي به اين معناست كه مكان يك حادثه فقط نسبت به دستگاه مختصات ساكن وهم سطح اون معنا داره ومانميتونيم همين مكان رو يك مكان يا نقطه از پيوستة فضام بدونيم وبعد تلاش كنيم كه مختصات همين نقطه از فضا رو در دستگاه ديگه هم پيدا كنيم.
به بياني عمومي تر ميتونیم بگیم ادعاي وقوع حادثه درهر جا وتعيين مكان اون نسبت به هر دستگاه اشتباهه برخلاف تصور، ملاك ومعيار گذر ازيك دستگاه به دستگاه ديگه جهت تبديلات مكاني حوادث، ميزان جابجايي يكي نسبت به ديگري به صورت خطي ودر يك سطح نيست بلكه براي عبور از يك دستگاه به ديگري تنها راه تحمل نيرو وصرف انرژي ورفتن از يك سطح به سطح ديگست.
بدين ترتيب راه حل تناقضي كه باعث ارائه نظريه نسبيت خاص شد، برخلاف آنچه كه از اين نظريه عنوان ميكنند خصوصي كردن واحدهاي معادلة حركت براي هر دستگاه وتغيير در نحوة تبديل از يك دستگاه به دستگاه ديگه نيست. بلكه چيزيه از جنس ميزان يا اندازة انتقال كه بتونیم اون رو فقط به يك جسم نسبت بدیم . مشكل اين بود كه در مكانيك كلاسيك شاخصهاي حركت يك جسم با اندازهگيري ناظرين دستگاههاي مختلف نسبي ومتفاوته. اين وضعيت در مورد نور صادق نيست. اما درحقيقت راه حل معما در مفهوم حركت نهفته. حركت نميتونه نسبي باشه ودر عين حال به مفهوم انتقال وجابجايي تلقي واندازهگيري بشه. حركت يك جسم با قضاوت ناظرين دستگاههاي مختلف نسبيه به اين دليل كه اين دستگاهها خودشون در تراز ها وسطوح مختلفي كه نيرو ايجاد كرده قرار دارند وتلقي حركت اين جسم به معناي جابجايي اون منجر به سكون همة اين دستگاهها نسبت به هم وناديده گرفتن نقش نيرو وترازهايي ايجاد شده میشه. بنابراين اگر دودستگاه مختصاتK وK' نسبت به هم در حال حركت باشند ودر دستگاه K گلولههايي همزمان به همه جهات پرتاب بشن، يا درصورت وجود هوا امواج مكانيكي توليد ودر همة جهات نشر بشن ويا امواج الكترومغناطيسي انتشار داده بشن، ناظردستگاK' نميتونه حركت دستگاه K را نسبت به دستگاه خود وگلوله هاوامواج را نسبت بهK به مفهوم جابجايي وانتقال تلقي وبا محاسبة اندازهها به جمع وكسر اونها بپردازه.
اصل نسبيت در تمام دستگاههاي لخت صادقه ونحوة وقوع پديده هاي مذكور وقوانين حاكم بر اونها در تمام دستگاهها يكسانه. به طور كلي دستگاهها واجسام لخت در حال انتقال نسبت به هم درون ساختار آفريدة ذهن ما موسوم به پيوسته يا هندسة فضا زمان نيستند بلكه در سطوح وترازهاي مختلف انرژي كه نيرو عامل ايجاد اونه قرار دارند وهمة اين سطوح براي فرمولبندي وبيان قوانين حاكم بر پديده ها هم ارزند.
اوکی؟!
باچیزی که من توی همین تاپیک نوشتم مگه نمیشه این دلیل رو رد کرد!؟saeedfa نوشته شده: دلیل خیلی ساده و محکم اینه که اگر سفر به گذشته ممکن بود الان باید ما توریستایی رو می دیدیم که زا آینده به زمان ما می اومدن
جهان به حق مدیون ملت و ملیت ایرانی است
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
اگه جواب داشت که دیگه پارادوکس نبود به نظر من اینا معما هایی ساخته ی ذهن بشر هستن و در واقعیت ممکن نیست اتفاق بیافتند یعنی اگه ما به گذشته سفر کنیم فقط میتونیم ناظر بر اتفاقات باشیم و قادر نیستیم اونا رو تغییر بدیم همون طور که اگه به آینده بریم و چیزی از اون بدونیم نمی تونیم حال رو طوری تغییر بدیم که در آینده اون اتفاق رخ نده یر از پارادوکس پدر بزرگ پارادوکس های دیگه ای هم وجود داره که فقط جذابیت قضیه رو بیشتر میکنه و ما رو به سمت علم می کشونه
خورشید تا بنده نشد تابنده نشد
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
به نظرم همون دیدن رویداد ها هم در صورتی امکان داره که قبلش یه کارایی انجام داده باشیم یعنی فقط به گذشته بعد از ساخت ماشین زمان میشه برگشت . یعنی الان دیگه هیچ وقت نمیشه به دوران دایناسور ها برگشت. فقط میشه در بهترین حالت از بالای کره زمین، کره زمین ملیون ها سال پیش رو با یه تلسکوپ خیلی قوی دید. نه اینکه بریم مثلا تو یه غار در چند ملیون سال قبل ببینیم چه خبر بوده و جاهای جدیدشو کشف کنیم. چون با اصول عدم قطعیت کوانتم مشکل داره .z.azad نوشته شده:اگه جواب داشت که دیگه پارادوکس نبود به نظر من اینا معما هایی ساخته ی ذهن بشر هستن و در واقعیت ممکن نیست اتفاق بیافتند یعنی اگه ما به گذشته سفر کنیم فقط میتونیم ناظر بر اتفاقات باشیم و قادر نیستیم اونا رو تغییر بدیم همون طور که اگه به آینده بریم و چیزی از اون بدونیم نمی تونیم حال رو طوری تغییر بدیم که در آینده اون اتفاق رخ نده یر از پارادوکس پدر بزرگ پارادوکس های دیگه ای هم وجود داره که فقط جذابیت قضیه رو بیشتر میکنه و ما رو به سمت علم می کشونه
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
اگه بمعنای دقیق کلمه پارادوکس باشه که حل ناپذیرهehsan.helli1 نوشته شده:یکی از مشهور ترین پارادوکس ها اینه
اگه ما به گذشته سفر کنیم و در گذشته پدر مادرمونو بکشیم چی میشه؟؟؟؟؟
یعنی ما دیگه نباید وجود داشته باشیم؟
اما اگه منظور پارادوکس "گویی" است خب گفتنش ممکنه
پارادوکس در واقع و نفس الامر مُحال است
اما پارادوکس گویی ممکن است
هو العلیم الحکیم
-
نام: احسان
عضویت : شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۳ - ۲۲:۱۰
پست: 1-
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
اگر سفر در زمان درست باشد که احتمال آن خیلی کم است, فرض کنید به زمان گذشته میروید همچنانکه به عقب میروید ذهن شما هم به عقب بر میگردد به طوری که باعث میشود از آینده ای که از انجا امده اید هیچ اطلاعی ندارید. پس هیچ زمان نمیتوانید پدر یا مادر خود را نابود کنید چون چون شما باید در آینده باشید.
-
نام: احمدرضا بنی طبا جشوقانی
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۱/۷/۲۰ - ۱۱:۰۵
پست: 9-
سپاس: 9
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
استفان هاوکینگ پاسخ سوال شما رو داده احسان جان
هاوکینگ همین پارادوکس رو مطرح می کنه و میگه اگه کسی کرم چاله ای بسازه و به گذشته بره و برای مثال پدربزرگش رو بکشه چی میشه؟
پاسخ هاوکینگ اینه که اصلا ساختن این کرمچاله امکان پذیر نیست که کسی از آن رد شود و بره این کارو بکنه
یعنی قوانین فیزیک کائنات همیشه یه راهی برای جلوگیری از به وقوع پیوستن پارادوکس ها پیدا می کنن و نمی ذارن همچین اتفاقی بیفته
برای همین هاوکینگ احتمال توانایی سفر به گذشته رو خیلی کم می دونه ، ولی به آینده رفتن رو به مراتب آسون تر میدونه
هاوکینگ همین پارادوکس رو مطرح می کنه و میگه اگه کسی کرم چاله ای بسازه و به گذشته بره و برای مثال پدربزرگش رو بکشه چی میشه؟
پاسخ هاوکینگ اینه که اصلا ساختن این کرمچاله امکان پذیر نیست که کسی از آن رد شود و بره این کارو بکنه
یعنی قوانین فیزیک کائنات همیشه یه راهی برای جلوگیری از به وقوع پیوستن پارادوکس ها پیدا می کنن و نمی ذارن همچین اتفاقی بیفته
برای همین هاوکینگ احتمال توانایی سفر به گذشته رو خیلی کم می دونه ، ولی به آینده رفتن رو به مراتب آسون تر میدونه
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
عزیزم ما سفر در زمان رو جوری فرض میکنیم که بریا بدن فرد اتفاقی نیوفته مگر نه هیچکی نمیتونه به 200 سال پیش برگرده چون در اون صورت خودشو نابود میکنه.و میمیره.ehsansaghira نوشته شده:اگر سفر در زمان درست باشد که احتمال آن خیلی کم است, فرض کنید به زمان گذشته میروید همچنانکه به عقب میروید ذهن شما هم به عقب بر میگردد به طوری که باعث میشود از آینده ای که از انجا امده اید هیچ اطلاعی ندارید. پس هیچ زمان نمیتوانید پدر یا مادر خود را نابود کنید چون چون شما باید در آینده باشید.
اگه اینطوری که شما میگین باشه میتونیم یک مرده رو به گذشته برگردونیم تا زنده بشه.
ولی یه چیزی شاید بشه به گذشته سفر کرد وبزرگمون رو از اونجا همراه خودمون بیاریم توی حال.
توی هرکاری که وارد میشی سعی کن بهترین باشی چه خواستی یک فیزیک دان شوی و یا چه دزد.
خودم :دی
خودم :دی
Re: پارادوکس های سفر در زمان !!!کسی میدونه اینا چه جوری حل م
اجازه بدید ذهن شما همیشه تازه و قوی بمونه و این امر امکان پذیر نیست مگه با افکاری که خیلی عمیقه و درابتدا مسخره به نظر میرسه!
اغلب ایده های بزرگ درابتدامسخره به نظر میرسن اما وقتی به عمقشون میری جذاب و حتی کاربردی هستند...یادتون باشه گالیله به خاطر حرفهاش زندان رفت...ووو
(برای دوستانی که قوانین موجود رو برای ایده های جالب و جذاب وشاید مسخره ودرابتدا ناممکن ارائه میکنندو اونها رو ردهم میکنند!)
اغلب ایده های بزرگ درابتدامسخره به نظر میرسن اما وقتی به عمقشون میری جذاب و حتی کاربردی هستند...یادتون باشه گالیله به خاطر حرفهاش زندان رفت...ووو
(برای دوستانی که قوانین موجود رو برای ایده های جالب و جذاب وشاید مسخره ودرابتدا ناممکن ارائه میکنندو اونها رو ردهم میکنند!)
جهان به حق مدیون ملت و ملیت ایرانی است
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم
با افتخار و غرور ایرانی ام بر سر جهانیان فریاد میزنم که:
من نواده ی کوروش کبیرم