هوپا، انجمن علم ایران

نویسنده مقاله: سعید حدادی - کارشناس فیزیک
چاپ شده در مجله علمی دانشمند - آذر 1391

دوستان، بعد از خواندن فایل ضمیمه شده نظرات خود را بیان کنید. با تشکر فراوان

حیف که طولانیه

بعدا می خونمش

جالب بود.خوشم اومد. اما من قبول ندارم! بذارید اینجوری نظر خودمو توضیح بدم:
به عنوان مثال ما برای مطالعه ی دقیق حرکت یک جسم مجبوریم که یک مبداء درنظر بگیریم شما بفرض مقدار 0 رو به عنوان تراز مبداء برای سرعت یا انژی یا تکانه ویا ... درنظر میگیرید و محاسباتتون رو انجام میدید و من مقدار 9 رو مبداء درنظر میگیرم و دیگری c رو.یا بفرض شما میگید نقطه به مختصات (x,y,z) مبداء هست و نظر من با شما متفاوته و میگم نقطه ی (a,b,c) باید مبداء محاسبات باشه و مقدار های بدست اومده از محاسبات من و شما باهم متفاوت خواهند بود.بالاخره برای اینکه به مشکل بر نخوریم،توافق میکنیم و مثلا مبداءای که محاسبات رو ساده تر میکنه رو انتخاب میکنیم.بنابراین نتیجه میگیریم که همه ی محاسبات و اندازه گیری های ما نسبی و قراردادی و قابل تغییر هستن و هیچ چیز ثابت وجود نداره و همه چیز نسبیه!(البته بجز خدا که مثل نور هست)-> الله نور السماوات و الارض و... با تشکر

سلام دوست عزیز. البته منظور اصلی ما در مقاله ای مفصل با عنوان " نقد و بررسی اصول فیزیکی نسبیت خاص " توضیح داده شده است. در اینجا فقط یک نقد در قالب داستان ارائه شده. منظور دقیق ما این است که یک ناظر هنگامی میتواند در مورد نوع حرکت، جهت، مسیر حرکت، و سرعت جسم دیگر نظر بدهد که دقیقا از لحاظ انرژی در سطح انرژی جسم مورد بررسی قرار گیرد. زمان حذف میشود. مطلقا انرژی مورد بحث است. ما نمی توانیم با قرارداد هایمان در یک دنیای واقعی زندگی کنیم.

این همون نسبیته دیگه! بفرض مثال من سرعت یک متحرک رو نسبت به سطح انرژی که در اون قرار دارم محاسبه می کنم و شما در یک سطح انرژی متفاوت و درنتیجه مقدار های متفاوتی برای سرعت بدست میاد.یعنی نسبت به سطوح متفاوتی از انرژی سرعت های متفاوتی برای یک متحرک ثبت میشوند.همون طور که سرعت یک متحرک برای دو ناظر ایستاده و متحرک یکسان نیست.راستی اگه امکان داره لطف بفرمایید و مقاله ی خودتون رو به ایمیل بنده ارسال بفرمایید.خیلی مشتاقم ببینم چه چیزهای دیگری نوشتید.

دیدتون قابل تحسینه
این جمله غلطه که
آلبرت در نظریه تو هر ناظر حرکت نسبی خود و جسم رجوع داده شده را فقط به جسم رجوع داده شده نسبت میدهد
در نسبیت دقیقا خلاف این صادقه و اینه که نسبیت رو سخت کرده و سال پیش دانشمندا در همین مورد دچار اشتباه شده بودند
جمله ی اولی بود که می خوندم
ایشالا یه روز تمومش می کنم

کمتر متنی رو خوندم که این همه همراه با بینش نسبیتی باشه

احتمالا اگه پارسال با اون جریان آشنا نمیشدم نمی تونستم این اشکال ریز رو بیرون بکشم
اگه میشد دو تا سپاس میزدم

سلام دوست گرامی، جناب VECTOR
در مقاله کاملی که قبلا عنوان شد ما فقط و فقط در چارچوب یکسری تبدیلات انرژی بحث کرده ایم. مورد بحث ما سرعت و زمان نبوده و از نظر ما اینگونه تعبیر از سرعت و زمان بی اعتبار است! در یک جمله ِ کامل هدف اصلی تالیف مقاله " نقد و بررسی..." را برای شما و دوستان عزیز توضیح می دهم:
سخنان دستگاهی ارزش فیزیکی دارد که در سطح ( سطح انرژی) دستگاه مورد بررسی قرار گیرد و در آن سطح در مورد دستگاه رجوع داده شده اضهار نظر کند، در غیر اینصورت تبدیلات لورنتس راه حل مشکل نیست بلکه برای عبور از یک سطح یا تراز به سطح یا تراز دیگر باید انرژی صرف کرد. تمام..

-----------------------------------------------------------------------------------------------
هزاران آزمایش نمی توانند ثابت کنند که من درست گفته ام. ولی تنها یک آزمایش می تواند ثابت کند که من اشتباه گفته ام! " آلبرت اینشتین "

سلام دوست من، hadimohammadi
مقاله را در اینجا قرار نداده ام که بگویم هرچه من می گویم درست است! این برای من افتخار است که شما دوستان برای مقاله اینجانب ارزش گذاری می کنید و با نظرات شیرین خود مرا دلگرم تر..
در آن قسمت که شما فرمودید جمله مقاله ما اشتباه است(((این جمله غلطه که
آلبرت در نظریه تو هر ناظر حرکت نسبی خود و جسم رجوع داده شده را فقط به جسم رجوع داده شده نسبت میدهد
در نسبیت دقیقا خلاف این صادقه!))) باید بگویم که اگر نسبیت را بطور دقیق مطالعه کنید به روشنی خواهید دید که در جمع و کسر سرعت ها جسم مرجع یا مراجعه سرعت خود را با جسم رجوع داده شده جمع کرده( به صورت نسبی) و خود را ساکن فرض کرده و مجموع سرعت ها را به جسم ِ رجوع داده شده نسبت می دهد. این موضوع ِ اصلی در نسبیت خاص است. اصل نسبیت: قوانین فیزیک از نگاه تمام مشاهده گرهای لخت یکسان است!

saeedhaddadi نوشته شده:سلام دوست من، hadimohammadi
مقاله را در اینجا قرار نداده ام که بگویم هرچه من می گویم درست است! این برای من افتخار است که شما دوستان برای مقاله اینجانب ارزش گذاری می کنید و با نظرات شیرین خود مرا دلگرم تر..
در آن قسمت که شما فرمودید جمله مقاله ما اشتباه است(((این جمله غلطه که
آلبرت در نظریه تو هر ناظر حرکت نسبی خود و جسم رجوع داده شده را فقط به جسم رجوع داده شده نسبت میدهد
در نسبیت دقیقا خلاف این صادقه!))) باید بگویم که اگر نسبیت را بطور دقیق مطالعه کنید به روشنی خواهید دید که در جمع و کسر سرعت ها جسم مرجع یا مراجعه سرعت خود را با جسم رجوع داده شده جمع کرده( به صورت نسبی) و خود را ساکن فرض کرده و مجموع سرعت ها را به جسم ِ رجوع داده شده نسبت می دهد. این موضوع ِ اصلی در نسبیت خاص است. اصل نسبیت: قوانین فیزیک از نگاه تمام مشاهده گرهای لخت یکسان است!

این چه طرز فکری است؟؟؟؟؟

کی همچین چیزی گفت ؟؟؟؟

پس اگر این طوری باشد جمله ی بعد از اینی که اشاره کردم اشتباهه

در اون جمله داره اینی که الان گفتید را میگه

خواهشا این نامه رو خلاصه کنید تا بتونیم راحتتر بخونیم خیلی ممنون

ممنون آقای hadimahammadi

من منظور شما را نمی فهمم. شما با مباحث مطرح شده در نامه موافق هستید یا خیر؟
واقعا حجم نامه کمتر از این نمیشود. زیرا اصل موضوع محو می شود و دچار دوگانگی در درک موضوع می شوید. اگر لطف کنید وقت بگذارید و نامه را کامل مطالعه بفرمایید ممنون می شوم. منتظر نظرات مفید شما هستم..

سلام

کسی نظری راجع به محتوای مقاله ندارد؟
کسی با اصل موضوع نسبیت مشکل ندارد؟؟!

خداوند به مشکلات ریاضی ما توجهی ندارد! او بصورت عملی انتگرال می گیرد.
..
..
آلبرت اینشتین

مشکل اصلی نسبیت:
مفاهیم توسط نسبیت، باز تعریف شده اند.
مانند این است که در نظر خود ناظر هر هزار تومن به اندازه 100 تومن بیارزد و در ارائه به فروشنده ای جهت یک کالایی هزار تومنی، 100 تومن دهید. معلوم است قبول نمیکند.
نسبیت هم نمیتواند مفاهیمش را در مابقی علوم، تفهیم کند.
نسبیت، ناظرش را از سیستم جدا میکند و دستگاه مختصات ارزشی در ذهن خود میسازد ولی غافل از اینکه خود آبجکت درون سیستم (های) ذهنی دیگر نقشی دارد.
برای همین از اجزاء علوم منطقی نیست و دنیایی که میسازد هم فیزیکی نیست،
در علوم شناختی برای باز تعریف جهان ذهنی میتوان از آن بهره جست.
میتوان دنیای واقعی را با ابعاد مختلف در دستگاه های مختلف و طی سیستمهای گوناگون، مدل سازی کرد.

MetaZehn نوشته شده:

نسبیت.png

مشکل اصلی نسبیت:
مفاهیم توسط نسبیت، باز تعریف شده اند.
مانند این است که در نظر خود ناظر هر هزار تومن به اندازه 100 تومن بیارزد و در ارائه به فروشنده ای جهت یک کالایی هزار تومنی، 100 تومن دهید. معلوم است قبول نمیکند.
نسبیت هم نمیتواند مفاهیمش را در مابقی علوم، تفهیم کند.
نسبیت، ناظرش را از سیستم جدا میکند و دستگاه مختصات ارزشی در ذهن خود میسازد ولی غافل از اینکه خود آبجکت درون سیستم (های) ذهنی دیگر نقشی دارد.
برای همین از اجزاء علوم منطقی نیست و دنیایی که میسازد هم فیزیکی نیست،
در علوم شناختی برای باز تعریف جهان ذهنی میتوان از آن بهره جست.
میتوان دنیای واقعی را با ابعاد مختلف در دستگاه های مختلف و طی سیستمهای گوناگون، مدل سازی کرد.

بالعکس نسبیت دارد پول هزار تومن و مثلا صد دلار من را به زبان هم و یک واحد مشترک تبدیلف می کند


آقای سعید حدادی

می تونم حدس بزنم که شما چی میگید ولی فعلا متاسفانه وقت نکردم بخونم پس ایمیلمو داشته باشید تا یه خورده تبلیغ کرده باشم چونکه ممکنه این پیج داون بشه

[email protected]


خیلی مشتاقم