انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
- [email protected]
نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی
محل اقامت: تهران
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹
پست: 1458-
سپاس: 514
- جنسیت:
تماس:
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
ظاهرا ً درست می گی! الان جوابی برای سوالت ندارم ولی اگر حالت موجی رو هم برای نور توی multi tasking در نظر بگیریم باز هم ظاهرا ً مسیر نور موربه. باید بیشتر فکر کنم. (خدا لعنتتون کنه با این سوال پیچ کردناتون! )
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
شاید اتساع زمان بخاطر غلظت نباشه و بخاطر نظریه عدم قطعیت باشه چون وقتی بحث سر ناظر هست پای عدم قطعیت هم وسط کشیده میشه(البته این فقط یک احتمال است نه بیشتر)
Sad but true
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
شما با این تعریفاتتون انواع جدیدی از چهارچوب های مرجع را تعریف می کنید، single tasking ، multi tasking و ... ، ما فقط همون چارچوب مرجع x y z رو می شناسیم. میشه ساده تر توضیح بدین؟
- [email protected]
نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی
محل اقامت: تهران
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹
پست: 1458-
سپاس: 514
- جنسیت:
تماس:
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
matrix2013: بعید می دونم که با این تفسیر بشه عدم قطعیت رو وارد کرد. جنس نامساوی عدم قطعیت با روش کار ما سازگار نیست ولی من خودم ایده هایی هم راجع به استخراج نامساوی عدم قطعیت از دوران دارم ولی توی اون اتساع زمان تا الان که فکر کردم جایی نداره یعنی اهمیت اساسی نداره شاید تو بخوای نظریه ی متفاتی بدی ولی باید اصولش رو کاملاً تدوین کنی.
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
ببینید چیزی من فکر میکنم اینه که آگاهی شخص ناظر اینجا خودش یک متغیر هست یعنی اینکه فرق داره اگر کسی هوشیاری کمتری نسبت به محیط اطرافش داشته باشه با حالتی که شخص هوشیاری زیادی داشته باشه.اگر همون طور که گفتم ما یک تعداد بی نهایت سنسور دقیق به جای این دو چشممون داشته باشیم که این سنسور ها به یک حالت دایره ای دور سرمون باشند و به ما یک دید 360 درجه بدهند دو حالت امکان دارد. یکی حالتی است که در یک لحظه فقط یکی از آن سنسور ها کار کند که یک چنین پردازشی را در کامپیوتر single tasking میگوید و حالت دوم هم موقعی است که در یک لحظه همه سنسور ها با هم کار کنند که multi tasking میگوییم. در حالت single tasking ما فقط میتوانیم حرکت آن اتاقک را دنبال کنیم.یعنی در یک لحظه یک سنسور روشن میشود اتاقک را میبیند و بعد خاموش میشود و در لحظه بعدی سنسور همسایه روشن میشود و این چرخه ادامه پیدا میکند.اما در حالت multi tasking ما همزمان همه چیز را میبینیم و اینجاست که میتوانیم همان حالت موجی را ببینیم و این هم مهم است که این سنسور ها با هم همپوشانی زاویه دید هم دارند.
در واقع آگاهی اون شخصی که single task هست مثل همون کسیه که داخل اون اتاقک هست.
سعی کردم نظریه رو از دید مهندسی و روانشناسی و فیزیک نگاه کنم.
در واقع به نظر من فیزیکدانها نمی تونند نظریه شما را رد کنند مگر اینکه آگاهی رو هم توی نظریه تون ببینند.
دو تا چیز هنوز تعریف درستی براشون نشده.یکی زمان و یکی آگاهی
نظرتون چیه؟
در واقع آگاهی اون شخصی که single task هست مثل همون کسیه که داخل اون اتاقک هست.
سعی کردم نظریه رو از دید مهندسی و روانشناسی و فیزیک نگاه کنم.
در واقع به نظر من فیزیکدانها نمی تونند نظریه شما را رد کنند مگر اینکه آگاهی رو هم توی نظریه تون ببینند.
دو تا چیز هنوز تعریف درستی براشون نشده.یکی زمان و یکی آگاهی
نظرتون چیه؟
Sad but true
- [email protected]
نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی
محل اقامت: تهران
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹
پست: 1458-
سپاس: 514
- جنسیت:
تماس:
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
نظرتون رو قبول دارم. در مورد این آگاهی هم با شما تقریبا ً موافقم و فردmulti tasking رو می تونیم موجود آگاه تری در نظر بگیریم ولی از این نگرانم که نتایج یک آزمایش واحد از دید ...muli و ...single متفاوت بشه! اونوقت احساس می کنم قوانین فیزیک بسته به آگاهی فرد تغییر کنه! البته خیلی هم نامعقول نیست ولی نامعقول اینه که ما بخواهیم تمام آگاهی رو به اطلاعات دریافتی از چشم نسبیت بدیم. اون وقت می ترسم آفتاب پرست و عنکبوت که هشت تا چشم داره نسبت به مای انسان آگاهی بیشتری داشته باشه و مثلا ً حالت موجی نور رو بهتر از حالت ذره ای درک کنه البته اگر این موجودات ...muli باشند. نمی دونم آیا اساساً موجود ...muli واقعاً وجود داره یا نه؟ ببین فرض کن بجای روشنایی نور گرمای نور رو معیار مشاهده قرار بدیم (هرچند که گرما و روشنایی تقریباً یکیه) او وقت شاید خود ما یه ...muli باشیم چون دما رو از هر جهت پوست بدنمون همزمان می تونه درک کنه اون وقت ما نسبت به موجودی که دما رو فقط از یک طرف بدنش می تونه بگیره و برای دریافت از جهات دیگه مجبوره اون قسمت از بدنش رو بچرخونه، آگاهی بیشتری داریم. البته یه نکته هم این وسط مبهمه: به نظر من حتی اگه ناظر ...muli هم باشه باید این اطلاعات دونه دونه در مقر پردازش مثل مغز یا CPU وارد بشه که اگه اینطوری باشه باز ناظر در اصل یه ...single هست. البته مطمئن نیستم.
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
سلام
مقاله ر دانلود کردم. اما فعلا سرم شلوغتر از اون ک بتونم بخونم.
با توجه به اینکه گفتید بجای انحنا فضا-زمان، غلظت فضا ر جایگزین میکنید، اولین آزمایش فیصله بخشی(آزمایشی که بین دو نظریه با تفاوت نتیجه تجربی، corroboration خوبی به یکی از دو نظریه رقیب میده) که ازش در میاد راجع به امواج گرانشیه.
فرض کنید یک توزیع جرم دارید. این توزیع جرم تغییر میکند(البته تغییری با عدم تقارن کروی)
نسبیت عام: تغییر توزیع ماده به تغییر انحنا فضا-زمان می انجامد که این تغییر با سرعت نور منتشر می شود. این امواج عرضی هستند.
نظریه شما: تغییر توزیع ماده به تغییر چگالی فضا می انجامد که این تغییر با سرعت x(سرعت ر باید با استفاده از نظریتون حساب کنید) منتشر می شود. این امواج طولی هستند.
تفاوت در عرضی و طولی بودن امواج گرانشی است. تا اونجا که من یادم میاد امواج گرانشی ر تونستن ثبت کنن. اما اینکه نوعش(طولی یا عرضی بودن) چیه ر یادم نمیاد که تونسته باشن مشاهده کنن.
خوب اینم آزمایش، برید دنبال تقویت(corroboration)تجربی.
البته اگر شما سرعت انتشار ر هم متفاوت با سرعت نور دربیارید، میشه ی برنامه دیگه برای آزمایش تجربی.
مقاله ر دانلود کردم. اما فعلا سرم شلوغتر از اون ک بتونم بخونم.
با توجه به اینکه گفتید بجای انحنا فضا-زمان، غلظت فضا ر جایگزین میکنید، اولین آزمایش فیصله بخشی(آزمایشی که بین دو نظریه با تفاوت نتیجه تجربی، corroboration خوبی به یکی از دو نظریه رقیب میده) که ازش در میاد راجع به امواج گرانشیه.
فرض کنید یک توزیع جرم دارید. این توزیع جرم تغییر میکند(البته تغییری با عدم تقارن کروی)
نسبیت عام: تغییر توزیع ماده به تغییر انحنا فضا-زمان می انجامد که این تغییر با سرعت نور منتشر می شود. این امواج عرضی هستند.
نظریه شما: تغییر توزیع ماده به تغییر چگالی فضا می انجامد که این تغییر با سرعت x(سرعت ر باید با استفاده از نظریتون حساب کنید) منتشر می شود. این امواج طولی هستند.
تفاوت در عرضی و طولی بودن امواج گرانشی است. تا اونجا که من یادم میاد امواج گرانشی ر تونستن ثبت کنن. اما اینکه نوعش(طولی یا عرضی بودن) چیه ر یادم نمیاد که تونسته باشن مشاهده کنن.
خوب اینم آزمایش، برید دنبال تقویت(corroboration)تجربی.
البته اگر شما سرعت انتشار ر هم متفاوت با سرعت نور دربیارید، میشه ی برنامه دیگه برای آزمایش تجربی.
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
راستش ر بخواید من نمیدونم این بحث ر چرا اینجا گذاشتید. نسبیت عام در سطح دکتری فیزیک(اونم نه هر گرایشی)تو ایران تدریس میشه. اینجا خبری از دکتر نیست.
علم×دین=انسان
وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً
و هر کس نفسی را حیات بخشد مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.
سوره مبارکه المائدة آیه32
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
چرا باید در حالت multi tasking حالت موجی را دید در صورتی که در حالت single tasking نمی توان دید، فکر کنم در اشتباه هستید، دقت کنید که در حالت single ناظر همراه با اتاقک می چرخد و کل دید او یک نقطه است نقطه و همان اتاقک است پس حالت موجی را مشاهده نمی کند، در حالت multi هم یک نقطه از دید ناظر بر اتاقک متمرکز می شود و با چرخش کل ناظر آن اتاقک را دنبال می کند اما فرقش با حالت ااول اینست که در حالت فقط یک نقطه از کل دید ناظر موقعیت اتاقک است و چون با اتاقک می چرخد پس با چرخش همان نقطه خواهد ماند و تغییری ایجاد نمی شود مانند حالت اول پس دلیلی وجود ندارد که ناظر در این حالت چیز متفاوتی از اتاقک را نسبت به حالت اول ببیند.
فقط در صورتی حالت موجی مشاهده خواهد شد که ناظر multy با چرخش اتاقک نچرخد و استدلال کنیم که چون ناظر دارای سنسورهای 360 ددرجه است هر لحظه با یک سنسور اتاقک را دنبال کنیم، اما باید دقت کرد که این حالت با حالت اول خیلی متفاوت است و نمی توان از همان روابط نسبیتی برای آن استفاده کرد چون ناظر در این حالت فاقد سرعت زاویه ایست و اینکه آن را با حالت اول هم ارز بگیریم دچار توهم هم ارزی شدیم چون در واقعیت اینطور نیست.
فقط در صورتی حالت موجی مشاهده خواهد شد که ناظر multy با چرخش اتاقک نچرخد و استدلال کنیم که چون ناظر دارای سنسورهای 360 ددرجه است هر لحظه با یک سنسور اتاقک را دنبال کنیم، اما باید دقت کرد که این حالت با حالت اول خیلی متفاوت است و نمی توان از همان روابط نسبیتی برای آن استفاده کرد چون ناظر در این حالت فاقد سرعت زاویه ایست و اینکه آن را با حالت اول هم ارز بگیریم دچار توهم هم ارزی شدیم چون در واقعیت اینطور نیست.
- [email protected]
نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی
محل اقامت: تهران
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹
پست: 1458-
سپاس: 514
- جنسیت:
تماس:
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
MA102 : در طولی بودن این امواج احتمالا ً حق با شماست و احتمالا ً هم امواج غلظت با همان سرعت نور منتشر می شن شاید این تعبیر مناسب باشه اگه ادعا کنیم که این اتر شبیه یه نوع مایع شدیدا ً فشرده است که سرعت صوت در آن (یعنی سرعت انتقال اطلاعات از طریق برخورد جزئی ذرات) به سرعت نور رسیده است! البته من فکر کنم که آزمایش تشخیص و ثبت امواج گرانشی نتایج قطعی در بر نداشته.
در مورد اینکه چرا مقالم رو اینجا گذاشتم: اولاً چون مقاله ی من یک بار در خارج چاپ شده معمولا ً با چاپ مجدد آن در داخل مخالفت می شود، با برخی افراد هم مثل یکی از اعضای اصلی انجمن فیزیک ایران حضورا ً در دانشگاه صنعتی شریف و در اتاق خودش به همراه یکی از دوستانم که دانشجوی ریاضی همانجا بود بر سر مقاله ی من کار به مشاجره شدید کشید خصوصا ً بین دوستم و ایشون البته این جریان مربوط به سه سال و نیم پیش هست و مقاله ی من هم جایی چاپ نشده بود هر چند که مهدی گلشنی رئیس گروه فلسفه ی علم واکنش خیلی بهتری نشون داد و من رو تشویق کرد. (ولی بعدها پی گیری نکرد) برای همین برای فرستادن به جاهایی مثل انجمن فیزیک و احتمالاً مجله ی نجوم نیز مشکل دارم. ثانیاً چون تمام دانش ریاضی و فیزیک استفاده شده در مقالاتم از حد مقطع کارشناسی فیزیک بالاتر نیست و دانشجویان مهندسی و علوم آشنا با نسبیت خاص نیز اون رو درک می کنند، گفتم شاید بهتر باشه انتشار مقالاتم رو در جایی انجام بدم که هم دسترسی به اون ها برای هر علاقه مندی آسون تر باشه و هم از برخوردهای دگماتیک سیستم های آکادمیک یه خورده دور بمونه. اگه من حرفی برای گفتن داشته باشم همین سایت هم کافیه تا عقایدم رو در تمام ایران منتشر کنه.
thetime : البته منظور من و matrix2013 همون حالت آخری بود که خودت اشاره کردی و فکر نمی کنم که به علت نداشتن سرعت زاویه ای، نشه از روابط نسبیتی استفاده کرد. ولی شاید همونطور که خودت اشاره کردی فرد multi tasking اساساً همون حالتی رو درک کنه که single tasking درک می کنه. به نظر من این بستگی به نوع پردازش اطلاعات داره.
در مورد اینکه چرا مقالم رو اینجا گذاشتم: اولاً چون مقاله ی من یک بار در خارج چاپ شده معمولا ً با چاپ مجدد آن در داخل مخالفت می شود، با برخی افراد هم مثل یکی از اعضای اصلی انجمن فیزیک ایران حضورا ً در دانشگاه صنعتی شریف و در اتاق خودش به همراه یکی از دوستانم که دانشجوی ریاضی همانجا بود بر سر مقاله ی من کار به مشاجره شدید کشید خصوصا ً بین دوستم و ایشون البته این جریان مربوط به سه سال و نیم پیش هست و مقاله ی من هم جایی چاپ نشده بود هر چند که مهدی گلشنی رئیس گروه فلسفه ی علم واکنش خیلی بهتری نشون داد و من رو تشویق کرد. (ولی بعدها پی گیری نکرد) برای همین برای فرستادن به جاهایی مثل انجمن فیزیک و احتمالاً مجله ی نجوم نیز مشکل دارم. ثانیاً چون تمام دانش ریاضی و فیزیک استفاده شده در مقالاتم از حد مقطع کارشناسی فیزیک بالاتر نیست و دانشجویان مهندسی و علوم آشنا با نسبیت خاص نیز اون رو درک می کنند، گفتم شاید بهتر باشه انتشار مقالاتم رو در جایی انجام بدم که هم دسترسی به اون ها برای هر علاقه مندی آسون تر باشه و هم از برخوردهای دگماتیک سیستم های آکادمیک یه خورده دور بمونه. اگه من حرفی برای گفتن داشته باشم همین سایت هم کافیه تا عقایدم رو در تمام ایران منتشر کنه.
thetime : البته منظور من و matrix2013 همون حالت آخری بود که خودت اشاره کردی و فکر نمی کنم که به علت نداشتن سرعت زاویه ای، نشه از روابط نسبیتی استفاده کرد. ولی شاید همونطور که خودت اشاره کردی فرد multi tasking اساساً همون حالتی رو درک کنه که single tasking درک می کنه. به نظر من این بستگی به نوع پردازش اطلاعات داره.
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
بحث اصلی این است که ما وقتی از ناظری در نظریه مان استفاده میکنیم نمیتوانیم خصوصیات ذهن اون فرد رو توی اون نظریه در نظر نگیریم بنابراین چیزی که هم توی نسبیت خاص و عام و چه در نظریه دوستمون باید گنجانده شود آگاهی است.یک نکته دیگر هم خیلی مهم است.زمان مفهومی است که در ذهن ما تعریف شده است بنابراین اگر به طور دقیق به قضیه نگاه کنیم متوجه میشویم که آگاهی هم با زمان رابطه بسیار زیادی دارد.درباره این موضوع به طور عمیق فکر کنید.به نظر می آید کسی که آگاهی و هوش و درک زیادی از محیط اطراف دارد مسلما درک بیشتری هم از گذر زمان دارد نسبت به کسی که هوش بسیار پایینی دارد.یعنی ممکن است برای شخص دوم زمان بگذرد و طرف نفهمد. پس اگر نسبی در نظر بگیریم زمان برای فرد اول کند تر از فرد دوم گذشته است.شاید هم دلیل اتساع زمان هم همین موضوع باشد چون به نظر منطقی میاد.باید درباره این موضوع فکر کرد.
درباره اون single و multi هم که گفتم فقط برای اینکه منظورمو بهتر برسونم گفتم و این دو کلمه اصطلاحات کامپیوتری هستند.
برای اون حالت multi هم باید بگم که فرض کنید اون سنسور ها در واقع چشمهای بیولوژیک هستند و چون همه اونها با هم کار میکنند پس می تونیم اونها رو با هم ادغام کنیم و فرض کنیم همه اونها فقط یک چشم هستند. یعنی فرض کنید یک قرنیه داشته باشیم که حالت خطی داشته باشه و دور تادور سرمون بصورت پیوسته کشیده شده باشه. فکر کنم به این صورت تخیلش آسون تر باشه.در این حالت میشه اون موج رو دید.
یک نکته دیگه ای که من هنوز نفهمیدم اینه که چرا ما سعی میکنیم زمان رو از ذهنمون به واقعیت تحمیل کنیم؟
درباره اون single و multi هم که گفتم فقط برای اینکه منظورمو بهتر برسونم گفتم و این دو کلمه اصطلاحات کامپیوتری هستند.
برای اون حالت multi هم باید بگم که فرض کنید اون سنسور ها در واقع چشمهای بیولوژیک هستند و چون همه اونها با هم کار میکنند پس می تونیم اونها رو با هم ادغام کنیم و فرض کنیم همه اونها فقط یک چشم هستند. یعنی فرض کنید یک قرنیه داشته باشیم که حالت خطی داشته باشه و دور تادور سرمون بصورت پیوسته کشیده شده باشه. فکر کنم به این صورت تخیلش آسون تر باشه.در این حالت میشه اون موج رو دید.
یک نکته دیگه ای که من هنوز نفهمیدم اینه که چرا ما سعی میکنیم زمان رو از ذهنمون به واقعیت تحمیل کنیم؟
Sad but true
- [email protected]
نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی
محل اقامت: تهران
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹
پست: 1458-
سپاس: 514
- جنسیت:
تماس:
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
آگاهی با زمان شاید یه جورایی نسبت داشته باشه ولی اون چیزی که توی فیزیک رخ می ده شاید خیلی با این موضوع مرتبط نباشه مثلاً اگه نسبیت یا نظریه ی غلظت پیش بینی می کنه که زمان برای ناظر روی یک ستاره ی نوترونی شدیدا ً متسع میشه بعید می دونم که از این بشه نتیجه گرفت که پس این ناظر آگاه تر شده. اون چیزی که ما توی فیزیک به عنوان زمان می شناسیم صرفاً به هر حرکت تناوبی ای میشه اتلاقش کرد. ولی روی هم رفته می فهمم که چی می خوای بگی.
شاید واقعیت باشه که داره زمان رو به ما تحمیل میکنه و ما فقط با برداشت های نزدیک به واقعیت و نه دقیق اون رو درک می کنیم، یعنی می خوام بگم این زمان بیشتر تجربی و اکتسابی تا انتزاعی و این انتزاعه همون برداشت ناقص ما از واقعیت زمانه.
شاید واقعیت باشه که داره زمان رو به ما تحمیل میکنه و ما فقط با برداشت های نزدیک به واقعیت و نه دقیق اون رو درک می کنیم، یعنی می خوام بگم این زمان بیشتر تجربی و اکتسابی تا انتزاعی و این انتزاعه همون برداشت ناقص ما از واقعیت زمانه.
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
من هر سه رو باهم دانلود کردم ولی باز نشد حتی احتمال دادم چون اسم فایل rar با فونت فارسی نوشته شده علت باز نشدنشه آخه گاهی پیش میاد برا همین rename کردم ولی بازم نشد چه کنم؟
- [email protected]
نام: م. ج. معروف به گربه ی زَبادی
محل اقامت: تهران
عضویت : پنجشنبه ۱۳۹۰/۹/۲۴ - ۱۱:۴۹
پست: 1458-
سپاس: 514
- جنسیت:
تماس:
Re: انهدام نسبیت خاص و عام آلبرت اینشتین (به همراه مقالات)
شاید واقعیت باشه که داره زمان رو به ما تحمیل میکنه و ما فقط با برداشت های نزدیک به واقعیت و نه دقیق اون رو درک می کنیم، یعنی می خوام بگم این زمان بیشتر تجربی و اکتسابی تا انتزاعی و این انتزاعه همون برداشت ناقص ما از واقعیت زمانه.
برای اینکه ما بفهمیم زمان تجربی و اکتسابی است یا انتزاعی میتوانیم با روش های روانشناسی چند نفر را به حالت هیپنوتیزم ببریم و سپس به آنها تلقین کنیم که زمان کند تر یا سریع تر میگذرد و چندین بار این کار را تکرار کنیم(حتی می تونیم اینطور تلقین کنیم که اصلا زمان وجود ندارد)هر نتیجه ای که بگیریم ارزشمند است.اگر این آزمایش جواب داد می توان نتیجه گرفت که زمان حالت انتزاعی دارد اما اگر جواب ندهد میتوان انتظار داشت که زمان خارجی و اکتسابی است.اما برای افراد مورد آزمایش ممکنه عواقب خیلی بدی داشته باشه.کسی جایی شنیده این آزمایش رو انجام داده باشند؟به نظرتون این آزمایش عجیب غریبه؟
Sad but true