ماهیت انرژی
Re: ماهیت انرژی
من با فرمول و تعاریف قراردادی سروکار دارم. الان بشر انرژی را هزار نوع تعریف و قرارداد کرده. من هم تحلیل می کنم. پارادوکس مربوط به ذهن انسان است که چندگانه کار می کند. به من چه ربطی دارد. اجداد شما هر کدام تعریف خاصی برای انرژی ارائه کرده که با هم در تناقض است به من چه؟ پول دلار است یا یورو پول است دینار و ریال هم داریم شد تناقض یا پارادوکس؟ سکه طلا و نقره هم داریم دیگه بدتر.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


Re: ماهیت انرژی
به سنگ پا گفته اید زکی
+آری انرژی و پول دو تعریف قراردادی هستند. انرژی برای انجام محاسبات و پول برای راحتی داد و ستد و کلا ابزار هستند نه ماهیت ذاتی بلکه ذهن ما به آنها ماهیت می بخشد.
تلقین و درسِ اهلِ نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
Re: ماهیت انرژی
ماهیت ذاتی = آنچه که وجود دارد مثل آب و نور
ماهیت = چیزی که ما از انرژی شناخته و درک کرده ایم و به آن نسبت می دهیم که ممکن است اشتباه هم باشد.
قبلا گفتم که هرمز پگاه یک ادیب بی تربیت و یک شاعر بود و کارش بازی با کلمات آراسته و جنگ و نبردهای فکری فلسفی عقیدتی و ... شما هم اینگونه تربیت شده اید. "نه ماهیت ذاتی بلکه ذهن ما به آنها ماهیت می بخشد. "
جرم با انرژی هم ارز نیست بلکه جرم و انرژی یک ماهیت با تعاریف دوگانه است چون ضریب خطایی به بزرگی c^2 هم داریم. منظور همان ماهیت ذهنی است. چون ما برای تعریف انرژی و جرم از نیرو استفاده کردیم و طبیعی است که بعدا هم ارز شوند چون هر دو یک ماهیت ذهنی دارند با تعاریف دوگانه.
شما نمی توانید فرق ادبیات و ریاضی و فیزیک را درک کنید.
E=F.d
F=m.a
چیزی که در ذهن شما جرم و انرژی را به هم پیوند می دهد نیرو است چون خودتان ماهیت جرم و انرژی را اینگونه تعریف و قرارداد کردید . هم ارزی جرم و انرژی تعجبی ندارد چیزی که تعجب دارد ضریب خطا به بزرگی c^2 است یعنی میزان خطا برای تعاریف دوگانه برای یک ماهیت ذهنی و قراردادی.
ماهیت = چیزی که ما از انرژی شناخته و درک کرده ایم و به آن نسبت می دهیم که ممکن است اشتباه هم باشد.
قبلا گفتم که هرمز پگاه یک ادیب بی تربیت و یک شاعر بود و کارش بازی با کلمات آراسته و جنگ و نبردهای فکری فلسفی عقیدتی و ... شما هم اینگونه تربیت شده اید. "نه ماهیت ذاتی بلکه ذهن ما به آنها ماهیت می بخشد. "
جرم با انرژی هم ارز نیست بلکه جرم و انرژی یک ماهیت با تعاریف دوگانه است چون ضریب خطایی به بزرگی c^2 هم داریم. منظور همان ماهیت ذهنی است. چون ما برای تعریف انرژی و جرم از نیرو استفاده کردیم و طبیعی است که بعدا هم ارز شوند چون هر دو یک ماهیت ذهنی دارند با تعاریف دوگانه.
شما نمی توانید فرق ادبیات و ریاضی و فیزیک را درک کنید.
E=F.d
F=m.a
چیزی که در ذهن شما جرم و انرژی را به هم پیوند می دهد نیرو است چون خودتان ماهیت جرم و انرژی را اینگونه تعریف و قرارداد کردید . هم ارزی جرم و انرژی تعجبی ندارد چیزی که تعجب دارد ضریب خطا به بزرگی c^2 است یعنی میزان خطا برای تعاریف دوگانه برای یک ماهیت ذهنی و قراردادی.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


Re: ماهیت انرژی
پس علاوه بر انرژی، جرم و به تبع آنها نیرو هم یک، به قول شما، ماهیت ذهنی هستند. بفرمایید چه کمیت هایی ذهنی نیستند؟
تلقین و درسِ اهلِ نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
Re: ماهیت انرژی
خیلی خیلی طبیعی است که انسان محیط پیرامون خودش را با حواس پنجگانه احساس و درک می کند و مفاهیم و تعاریف خودش را ارایه می کند. ولی فیزیکدانان به این راحتی از موضوع نمی گذرند و به دنبال درک مفاهیم بنیادی و ذاتی هستند. فیزیک با فلسفه خیلی متفاوت است. فلسفه یک نوع خود ارضایی است و فیلسوف را راضی می کند. ولی فیزیکدانان قانع نمی شوند و به دنبال کشف حقیقت و ذات هستند. اگر آنها مثل شما بودند موضوع خیلی راحت می شد. نیوتن مفهوم فاصله و زمان را درک کرد و مفاهیم سرعت و شتاب را ارایه کرد ولی نتوانست نیرو و جرم را به تنهایی تعریف کند. از این رو سه مفهوم نیرو شتاب و جرم را یکجا تعریف کرد یعنی جرم به تنهایی قابل تعریف نبود چون با اینرسی سروکار داشت و آن هم قابل شناسایی نبود. الان فیزیکدانان به دنبال درک و شناخت اینرسی هستند تا بتوانند بفهمند که جرم چیست؟ ولی امثال شما خیلی راحت مفهوم جرم را قبول و پذیرفته اند که به این راحتی ها نیست. جرم مقاومت در مقابل تغییر سرعت شتاب و مسیر است و نیروی گرانش را پدیدار می کند. یعنی اگر ما ندانیم گرانش و اینرسی چیست هرگز متوجه جرم نخواهیم شد و ذهنیت باقی می ماند. بلکه جرم ذهنیت نیوتن است که فیزیکدانان به دنبال شناخت ذهنیت نیوتن و جرم هستند. شما نمی دانید فیزیک چیست و فکر می کنید بشر موفق به شناخت حقیقت و همه چیز شده است و ...ولی تازه اول راه است زیاد خوش خیال و زود باور نباشید و بی گدار به آب نزنید. انسان یک حس بیشتر داشت الان فیزیک غیر این بود و در قالب و شکل دیگر یعنی تعاریف و قراردادهای دیگر. همچنین است اگر 12 انگشت داشتید و ....
اگر می توانید دو کمیت اصلی اسکالر جرم و بردار نیرو را به تنهایی تعریف کنید.
آخرین تلاش انسان برای درک جرم نظریه بوزون هیگز است که آن هم نمی تواند مفهوم اینرسی را شناسایی و معرفی کند. اصلا این اینرسی چیست؟ آیا کسی تا به امروز آن را به تنهایی به صورت مجرد تعریف کرده است؟ فرمول بندی شده است؟ شما خیلی خیلی خوش خیال و خوش باور هستید و راحت خودتان را فریب می دهید.
تمامی کمیت های فیزیکی مثل زنجیر به هم بافته شده اند تنها یک حلقه آن پاره شود کل آن سقوط می کند. به خاطر جلوگیری از این فروپاشی فیزیکدانان به دنبال تعاریف مجرد و ذاتی هستند.
اگر می توانید دو کمیت اصلی اسکالر جرم و بردار نیرو را به تنهایی تعریف کنید.
آخرین تلاش انسان برای درک جرم نظریه بوزون هیگز است که آن هم نمی تواند مفهوم اینرسی را شناسایی و معرفی کند. اصلا این اینرسی چیست؟ آیا کسی تا به امروز آن را به تنهایی به صورت مجرد تعریف کرده است؟ فرمول بندی شده است؟ شما خیلی خیلی خوش خیال و خوش باور هستید و راحت خودتان را فریب می دهید.
تمامی کمیت های فیزیکی مثل زنجیر به هم بافته شده اند تنها یک حلقه آن پاره شود کل آن سقوط می کند. به خاطر جلوگیری از این فروپاشی فیزیکدانان به دنبال تعاریف مجرد و ذاتی هستند.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


Re: ماهیت انرژی
پس یعنی می فرمایید کل فیزیک و به تبع آن کل کل علوم تجربی، ذهنی و روی هواست؟
تلقین و درسِ اهلِ نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
Re: ماهیت انرژی
کل فیزیک روی حواس پنجگانه و استنباط و استدراک بشر از محیط پیرامونی و تعاریف قراردادی و توافقی او شکلگرفته است. به طور مثال انسان برای برداشتن و پرتاب سنگ از ماهیچه استفاده کرده و ماهیت نیرو، سرعت و شتاب در ذهن او تداعی کرده است و زمانی که خسته شده، گفته است که خسته شدم و نوشابه انرژیزا نیاز دارم و مفهوم انرژی در ذهن او تداعی یافته است و همچنین زمان که به پریودهای محیطی مربوط است؛ مثلاً طلوع و غروب خورشید. اما نیوتن آنها را فرمولبندی کرده است و... شما فکر کن برای برداشتن و پرتاب وزنه، دهها راهکار فیزیکی وجود دارد که به نیرو و... هم ربطی ندارد. مثلاً انرژی تورس یا معادله وکتور و...
تحقیقات نشان میدهد که تعاریف انسان از فیزیک ابتدایی و کودکانه بوده است و این تعاریف نیاز به بازنگری دارد؛ چون حقایق جدیدتری آشکار میشود. هوپا در گذشته کاربران باهوش و با استعدادی داشته است و مدرک آن این تاپیک است که یکی از بهترین تاپیکهای تالار است. شما حرف من را رد کن و نظر آنها را قبول کن. متأسفانه تعداد آن کاربران خیلی کم شده و فراری شدهاند و علت آن امثال تو و هرمز پگاه فیلسوف است.
به طور مثال جرم را میتوان اینگونه تعریف کرد:

و اینرسی را:

شما ادبیات خواندهای نه فیزیک. واژه آب مفهوم خاصی ندارد؛ بلکه مابین پارسیان توافق و قرارداد شده است؛ اما خود آب و ذات آن چیست؟ تا به امروز جواب قطعی و کاملاً مشخص و معلومی ارائه نشده است. هزاران سؤال مطرح است. چه برسد به مفهوم قراردادی و توافقی خودساخته انسان از انرژی.
خدا خلق کرده است و انسان به نسبت توانایی ذهنی و جسمی خودش آنها را شناسایی و تعریف میکند. ولی تعریف قراردادهای خودش کمی مشکل است؛ چون ممکن است صرفاً یک ذهنیت نادرست بوده باشد یا ماهیتی دیگر و...
هم ارزی جرم و انرژی یک نمونه بارز آن است که گویا انسان در تعاریف فیزیکی دچار خطای فاحشی شده است.
تحقیقات نشان میدهد که تعاریف انسان از فیزیک ابتدایی و کودکانه بوده است و این تعاریف نیاز به بازنگری دارد؛ چون حقایق جدیدتری آشکار میشود. هوپا در گذشته کاربران باهوش و با استعدادی داشته است و مدرک آن این تاپیک است که یکی از بهترین تاپیکهای تالار است. شما حرف من را رد کن و نظر آنها را قبول کن. متأسفانه تعداد آن کاربران خیلی کم شده و فراری شدهاند و علت آن امثال تو و هرمز پگاه فیلسوف است.
به طور مثال جرم را میتوان اینگونه تعریف کرد:

و اینرسی را:

شما ادبیات خواندهای نه فیزیک. واژه آب مفهوم خاصی ندارد؛ بلکه مابین پارسیان توافق و قرارداد شده است؛ اما خود آب و ذات آن چیست؟ تا به امروز جواب قطعی و کاملاً مشخص و معلومی ارائه نشده است. هزاران سؤال مطرح است. چه برسد به مفهوم قراردادی و توافقی خودساخته انسان از انرژی.
خدا خلق کرده است و انسان به نسبت توانایی ذهنی و جسمی خودش آنها را شناسایی و تعریف میکند. ولی تعریف قراردادهای خودش کمی مشکل است؛ چون ممکن است صرفاً یک ذهنیت نادرست بوده باشد یا ماهیتی دیگر و...
هم ارزی جرم و انرژی یک نمونه بارز آن است که گویا انسان در تعاریف فیزیکی دچار خطای فاحشی شده است.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


Re: ماهیت انرژی
بسیار عالی. پس علم اعتبار و اصالتی ندارد، چرا یک مشت تعاریف قراردادی است.
بنابراین دیگر فرقه ی نوظهور خود را به علمی اینچنین سست و بی بنیاد نچسبانید.
ای کاش به اندازه ی شما زمان برای نوشتن داشتم ولی حتی در آن صورت نیز بحث با شما بیهوده بود، چراکه نه اعتباری برای عقل و فلسفه قائل هستید و نه اعتباری برای علم و تجربه. تنها می ماند ذکر آیات و تفسیر قرآن.
بنابراین دیگر فرقه ی نوظهور خود را به علمی اینچنین سست و بی بنیاد نچسبانید.
ای کاش به اندازه ی شما زمان برای نوشتن داشتم ولی حتی در آن صورت نیز بحث با شما بیهوده بود، چراکه نه اعتباری برای عقل و فلسفه قائل هستید و نه اعتباری برای علم و تجربه. تنها می ماند ذکر آیات و تفسیر قرآن.
تلقین و درسِ اهلِ نظر یک اشارت است
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
گفتم کنایتی و مکرر نمی کنم
- rohamavation
نام: roham hesami radرهام حسامی راد
محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2
عضویت : سهشنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴
پست: 2694-
سپاس: 4748
- جنسیت:
تماس:
Re: ماهیت انرژی
اگه قوانین فیزیک نیوتنی رو بفهمیم درکش ساده هست
قانون بقایک ویژگی فیزیکی خاصه یک کمیت قابل اندازه گیریه که در طول زمان در یک سیستم فیزیکی منزوی تغییر نمیکنه. بقا به چیزی که تغییر نمیکنه. متغیر در یک معادله که یک کمیت حفظ شده را نشون میده در طول زمان ثابته. هم قبل و هم بعد از یک رویداد ارزش یکسانی داره. به قضیه نوتر نگاه کن .نوتر ارتباط قوانین پایستگیconservation law و تقارنهاSymmetry را میگه . به طور کلی تو قوانین پایستگی مثلا بقای انرژی میگه که یک کمیت خاص همچون انرژی نه ایجاد میشه و نه از بین میره و همواره ثابته.به نظر من قضیه نوتر زیباترین قضیه در فیزیکه چون میگه که به ازای هر تقارنی که در سیستم وجود داره یک کمیت میتونیم تعریف کنیم که ناوردا باشه. یعنی در مقابل تغییرات سیستم این کمیت تغییر نکنه یا اصطلاحاً بقا داشته باشه مانند قانون بقای انرژی. و اندازهحرکت قانون بقای بار . انرژی به علت تقارن نسبت به زمان تعریف شده و اندازه حرکت به علت تقارن در راستای محورها به وجود میاد
در فیزیک مکانیک مامیخونیم پایستگی انرژی و جرم و تکانه که تکانه نه ایجاد میشه و نه از بین میره، فقط از طریق اعمال نیروها تغییر میکنه اصل بقای حرکت بیان میکنه که اگر دو جسم با هم برخورد کنن در صورتی که نیروی خارجی بر جسم در حال برخورد واردنشه کل تکانه قبل و بعد از برخورد یکسانه قانون بقای بارهم که بار خالص یک سیستم ایزوله همیشه ثابته. هر سیستمی که جرم یا انرژی را با محیط اطراف خود مبادله نمی کنه، هرگز در دو زمان بار کلی متفاوت نداره.اصل بقای انرژی مکانیکی اگر فقط نیروهای محافظه کار انجام بدن کل انرژی مکانیکی یک سیستم ثابت میمونه -
در فیزیک، تقارن شامل ویژگی های فیزیکی یک سامانه فیزیکی که تحت برخی تبدیلها حفظ میشن و یا بدون تغییر باقی می مونن.
. قانون بقای اندازه حرکت خطی هم
هرگاه دستگاهی تحت تاثیر هیچ نیروی خارجی خالص نباشه اندازه حرکت خطی کل آن هم از لحاظ بزرگی و هم از نظر جهت ثابت میمونه ببین .قانون دوم نیوتن که هرگاه جسمی تحت تاثیر یک نیروی خارجی خالص قرار بگیره آن نیرو برابره با آهنگ تغییرات اندازه حرکت خطی نسبت به زمان و وقتی که جرم تغییر نکنه، نیرو با حاصلضرب جرم در شتاب برابره
قانون بقای اندازه حرکت زاویهای هم
هر گاه دستگاهی تحت تاثیر گشتاور نیروی خارجی خالص نباشه اندازه حرکت زواویهای کل آن هم از لحاظ بزرگی و هم از نظر جهت ثابته .
تو قضیه نوتر هر قانون بقای با یک تقارن در فیزیک که هر تقارن قابل تمایز عمل یک سیستم فیزیکی با نیروهای محافظه کار دارای قانون بقای متناظره عمل یک سیستم فیزیکی انتگرال یک تابع لاگرانژی در طول زمانه که رفتار سیستم را می توان با اصل کمترین عمل تعیین کرد.
میدونی تقارنها توصیفکنندهی تغییراتیند که میتونن بدون تغییر ظاهر یا عملکرد یک چیز اعمال بشن شماببین یک کره کاملاً متقارنه چراکه اگر آن را در هر جهتی بچرخونین باز هم شبیه به همان شکل اولیه هست. همین توصیف تقارن قوانین فیزیک را هم در بر میگیره. به این معنی که معادلات در زمان یا مکانهای مختلف تغییر نمیکنن.
به طور خاص، سیستمهای اتلافکننده با تقارنهای پیوسته نیازی به قانون حفاظت متناظر ندارنداصل بقاما با اصل بقای تکانه خطی $\vec{F_{net}}=\frac{d\vec{p}}{dt}$زمانی که نیروی خارجی خالص برابر با صفر باشه آنگاه $\vec{p}=$ثابت. بنابراین می گوییم تکانه خطی باید حفظ بشهاگرچه میدانم که هیچ مدرکی برای قوانین بقاوجود نداره و فقط میتوان آنها را تأیید کرد درست مانند اینجا که به سادگی به این معنی است که با قانون دوم حرکت سازگاره سوال من ممکن است بی معنی به نظر برسه آیا می تونم به روشی مشابه اینگونه بیان کنم هنگامی که شتاب خالص وجود نداره $\;(\vec{a}\;$) سپس سرعت $\;(\vec{v})\;$ ثابت یا حفظ شده $\vec{a}=\frac{d\vec{v}}{dt}$وقتی سرعتی وجود ندارد $\;(\vec{v}\;$) سپس جابجایی $\;(\vec{r})\;$
ثابت یا حفظ شده $\vec{v}=\frac{d\vec{r}}{dt}$همانطور که واضحه قضیه نوتره که ثابت میکنه قوانین بقا با تقارنهای عمل مرتبطه. به طور خلاصه، قضیه نوتر مییگه که برای هر تقارن دیفرانسیل کنش (به عبارت دیگر تغییر کوچکی که میتونید در وضعیت سیستم ایجاد کنید که عمل را تغییر نمییده که کمیت حفظ شده وجود داره
به طور خاص، قوانین فیزیک از مکانی به مکان دیگر یکسانه. بنابراین اگر سیستم خود حرکت دهید، عمل یکسانه. این تقارن را تقارن انتقال فضایی همین تقارنه که منجر به حفظ تکانه میشه
به عنوان مثال، لاگرانژ یک ذره آزاد را در نظر بگیرید$\mathcal{L} = \frac{1}{2}m \dot x^2$این لاگرانژی به x بستگی نداره ، که منجر به یک حرکت حفظ شده می شود
$p=\frac{\partial \mathcal{L}}{\partial \dot x} = m \dot x$هنگامی که شتاب خالص $(a⃗ ) $ وجود ندارد، سرعت (v) ثابت یا حفظ میشه
قانون بقایک ویژگی فیزیکی خاصه یک کمیت قابل اندازه گیریه که در طول زمان در یک سیستم فیزیکی منزوی تغییر نمیکنه. بقا به چیزی که تغییر نمیکنه. متغیر در یک معادله که یک کمیت حفظ شده را نشون میده در طول زمان ثابته. هم قبل و هم بعد از یک رویداد ارزش یکسانی داره. به قضیه نوتر نگاه کن .نوتر ارتباط قوانین پایستگیconservation law و تقارنهاSymmetry را میگه . به طور کلی تو قوانین پایستگی مثلا بقای انرژی میگه که یک کمیت خاص همچون انرژی نه ایجاد میشه و نه از بین میره و همواره ثابته.به نظر من قضیه نوتر زیباترین قضیه در فیزیکه چون میگه که به ازای هر تقارنی که در سیستم وجود داره یک کمیت میتونیم تعریف کنیم که ناوردا باشه. یعنی در مقابل تغییرات سیستم این کمیت تغییر نکنه یا اصطلاحاً بقا داشته باشه مانند قانون بقای انرژی. و اندازهحرکت قانون بقای بار . انرژی به علت تقارن نسبت به زمان تعریف شده و اندازه حرکت به علت تقارن در راستای محورها به وجود میاد
در فیزیک مکانیک مامیخونیم پایستگی انرژی و جرم و تکانه که تکانه نه ایجاد میشه و نه از بین میره، فقط از طریق اعمال نیروها تغییر میکنه اصل بقای حرکت بیان میکنه که اگر دو جسم با هم برخورد کنن در صورتی که نیروی خارجی بر جسم در حال برخورد واردنشه کل تکانه قبل و بعد از برخورد یکسانه قانون بقای بارهم که بار خالص یک سیستم ایزوله همیشه ثابته. هر سیستمی که جرم یا انرژی را با محیط اطراف خود مبادله نمی کنه، هرگز در دو زمان بار کلی متفاوت نداره.اصل بقای انرژی مکانیکی اگر فقط نیروهای محافظه کار انجام بدن کل انرژی مکانیکی یک سیستم ثابت میمونه -
در فیزیک، تقارن شامل ویژگی های فیزیکی یک سامانه فیزیکی که تحت برخی تبدیلها حفظ میشن و یا بدون تغییر باقی می مونن.
. قانون بقای اندازه حرکت خطی هم
هرگاه دستگاهی تحت تاثیر هیچ نیروی خارجی خالص نباشه اندازه حرکت خطی کل آن هم از لحاظ بزرگی و هم از نظر جهت ثابت میمونه ببین .قانون دوم نیوتن که هرگاه جسمی تحت تاثیر یک نیروی خارجی خالص قرار بگیره آن نیرو برابره با آهنگ تغییرات اندازه حرکت خطی نسبت به زمان و وقتی که جرم تغییر نکنه، نیرو با حاصلضرب جرم در شتاب برابره
قانون بقای اندازه حرکت زاویهای هم
هر گاه دستگاهی تحت تاثیر گشتاور نیروی خارجی خالص نباشه اندازه حرکت زواویهای کل آن هم از لحاظ بزرگی و هم از نظر جهت ثابته .
تو قضیه نوتر هر قانون بقای با یک تقارن در فیزیک که هر تقارن قابل تمایز عمل یک سیستم فیزیکی با نیروهای محافظه کار دارای قانون بقای متناظره عمل یک سیستم فیزیکی انتگرال یک تابع لاگرانژی در طول زمانه که رفتار سیستم را می توان با اصل کمترین عمل تعیین کرد.
میدونی تقارنها توصیفکنندهی تغییراتیند که میتونن بدون تغییر ظاهر یا عملکرد یک چیز اعمال بشن شماببین یک کره کاملاً متقارنه چراکه اگر آن را در هر جهتی بچرخونین باز هم شبیه به همان شکل اولیه هست. همین توصیف تقارن قوانین فیزیک را هم در بر میگیره. به این معنی که معادلات در زمان یا مکانهای مختلف تغییر نمیکنن.
به طور خاص، سیستمهای اتلافکننده با تقارنهای پیوسته نیازی به قانون حفاظت متناظر ندارنداصل بقاما با اصل بقای تکانه خطی $\vec{F_{net}}=\frac{d\vec{p}}{dt}$زمانی که نیروی خارجی خالص برابر با صفر باشه آنگاه $\vec{p}=$ثابت. بنابراین می گوییم تکانه خطی باید حفظ بشهاگرچه میدانم که هیچ مدرکی برای قوانین بقاوجود نداره و فقط میتوان آنها را تأیید کرد درست مانند اینجا که به سادگی به این معنی است که با قانون دوم حرکت سازگاره سوال من ممکن است بی معنی به نظر برسه آیا می تونم به روشی مشابه اینگونه بیان کنم هنگامی که شتاب خالص وجود نداره $\;(\vec{a}\;$) سپس سرعت $\;(\vec{v})\;$ ثابت یا حفظ شده $\vec{a}=\frac{d\vec{v}}{dt}$وقتی سرعتی وجود ندارد $\;(\vec{v}\;$) سپس جابجایی $\;(\vec{r})\;$
ثابت یا حفظ شده $\vec{v}=\frac{d\vec{r}}{dt}$همانطور که واضحه قضیه نوتره که ثابت میکنه قوانین بقا با تقارنهای عمل مرتبطه. به طور خلاصه، قضیه نوتر مییگه که برای هر تقارن دیفرانسیل کنش (به عبارت دیگر تغییر کوچکی که میتونید در وضعیت سیستم ایجاد کنید که عمل را تغییر نمییده که کمیت حفظ شده وجود داره
به طور خاص، قوانین فیزیک از مکانی به مکان دیگر یکسانه. بنابراین اگر سیستم خود حرکت دهید، عمل یکسانه. این تقارن را تقارن انتقال فضایی همین تقارنه که منجر به حفظ تکانه میشه
به عنوان مثال، لاگرانژ یک ذره آزاد را در نظر بگیرید$\mathcal{L} = \frac{1}{2}m \dot x^2$این لاگرانژی به x بستگی نداره ، که منجر به یک حرکت حفظ شده می شود
$p=\frac{\partial \mathcal{L}}{\partial \dot x} = m \dot x$هنگامی که شتاب خالص $(a⃗ ) $ وجود ندارد، سرعت (v) ثابت یا حفظ میشه

Re: ماهیت انرژی
خلاصه مطلب:
ما برای اینکه از یک دور باطل عقلانی جرم و انرژی و هم ارزی آن دو خارج شویم، مجبور هستیم که دو کار انجام دهیم. یعنی تغییر تعاریف قراردادی قدیم و ارائه یک تعریف یا قرارداد جدید.
1)

یا

2)

که در مکانیک کلاسیک ممکن نیست؛ ولی در مکانیک کوانتوم انجام شده و نام این واحد جدید که در برگیرنده هر دو مفهوم ذهنی قدیمی جرم و انرژی است الکترونولت نام دارد. یعنی اگر الکترونها در یک میدان با ولتاژ مثلاً ۱۰٫۰۰۰ ولت به فلزی تابش کرده و اشعه ایکس تولید شد جرم و انرژی آن اشعه ایکس ۱۰٫۰۰۰ الکترونولت است و خودشان را از این هم ارزی خلاص کردهاند.
در فیزیک کوانتوم الکترونولت (به انگلیسی: Electronvolt)، یکای اندازهگیری انرژی است که با نماد e.V نمایش داده میشود و اندازهٔ آن برابر انرژی یک الکترون تحت ولتاژ ۱ ولت است. اندازهٔ عددی ۱ الکترونولت بر پایهٔ ژول برابر با ۱۶۰ زپتوژول (zJ)است.
با اینکه الکترونولت؛ به دلیل تجربی بودن مقدارش، نمیتواند خود یکی از یکاهای سامانه استاندارد بینالمللی یکاها باشد کاربرد آن در کنار یکاهای پذیرفتهشده این سامانه بسیار معمول است.
یعنی خودشان را از مفهوم جرم خلاص و ظاهراً تنها مفهوم انرژی را چسبیدهاند. برای فهمیدن جرم و انرژی ذرات و تابشها اول باید انرژی آنها را به ژول تبدیل کنید بعداً تقسیم بر c^2 تا به جرمشان برسید که لازم هم نیست؛ بلکه از همان مفهوم جدید الکترونولت استفاده میکنند و نه ژول و کیلوگرم.
ما برای اینکه از یک دور باطل عقلانی جرم و انرژی و هم ارزی آن دو خارج شویم، مجبور هستیم که دو کار انجام دهیم. یعنی تغییر تعاریف قراردادی قدیم و ارائه یک تعریف یا قرارداد جدید.
1)

یا

2)

که در مکانیک کلاسیک ممکن نیست؛ ولی در مکانیک کوانتوم انجام شده و نام این واحد جدید که در برگیرنده هر دو مفهوم ذهنی قدیمی جرم و انرژی است الکترونولت نام دارد. یعنی اگر الکترونها در یک میدان با ولتاژ مثلاً ۱۰٫۰۰۰ ولت به فلزی تابش کرده و اشعه ایکس تولید شد جرم و انرژی آن اشعه ایکس ۱۰٫۰۰۰ الکترونولت است و خودشان را از این هم ارزی خلاص کردهاند.
در فیزیک کوانتوم الکترونولت (به انگلیسی: Electronvolt)، یکای اندازهگیری انرژی است که با نماد e.V نمایش داده میشود و اندازهٔ آن برابر انرژی یک الکترون تحت ولتاژ ۱ ولت است. اندازهٔ عددی ۱ الکترونولت بر پایهٔ ژول برابر با ۱۶۰ زپتوژول (zJ)است.
با اینکه الکترونولت؛ به دلیل تجربی بودن مقدارش، نمیتواند خود یکی از یکاهای سامانه استاندارد بینالمللی یکاها باشد کاربرد آن در کنار یکاهای پذیرفتهشده این سامانه بسیار معمول است.
یعنی خودشان را از مفهوم جرم خلاص و ظاهراً تنها مفهوم انرژی را چسبیدهاند. برای فهمیدن جرم و انرژی ذرات و تابشها اول باید انرژی آنها را به ژول تبدیل کنید بعداً تقسیم بر c^2 تا به جرمشان برسید که لازم هم نیست؛ بلکه از همان مفهوم جدید الکترونولت استفاده میکنند و نه ژول و کیلوگرم.
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


Re: ماهیت انرژی
بحث کلی ما این است انیشتینی که به نیرو باور ندارد و گرانش را انحنای فضا-زمان تعریف کرده است و به دنبال تعریف دیگری برای نیروی الکتریکی بود ولی عمرش کفاف نداد چرا وارد بحثی شده است که در آن با انرژی و نیرو سروکار داریم و چرا از تانسور انرژی - مومنتوم یا ضربه - انرژی استفاده کرده است. یعنی انیشتین انرژی و نیرو و تکانه یا ضربه ی میدان را تبدیل به انحنا کرده است و به نوعی تدلیس است. یعنی من باور ندارم که آب هست ولی با آن دوغ و نوشابه درست کنم آن هم برای فروش و عرضه به دیگران. ما بدنبال این هستیم که مفهوم و ذات اولیه چیست که در ذهن ما تعاریف جرم و انرژی را تداعی می کند نه اینکه از جرم و انرژی مفاهیم جدید درست کنیم و به جنگ جرم و انرژی و نیرو برخیزیم یعنی کاری که انیشتین کرد.
او گفت که انرژی - تکانه - ضربه - نیرو، فضا-زمان را خم می کنند و مسیر نور خمیده می شود و گرانش پدیدار می شود. اولا همان نیرویی که قرار است آن کار را بکند خودش مستقیما و بدون واسطه باعث گرانش می شود حالا این واسطه فضا-زمان چیست؟ دوما همین انرژی - تکانه - ضربه - نیرو مسیر تابش نور را خم می کند چون همگی یک ماهیت دارند و نسبت به هم جاذبه و دافعه می توانند داشته باشند. حالا چرا فضا-زمان مثل یک دلال و واسطه عمل کنند ما نیازی نمی بینیم. ولی خیلی ها بدون دلال و واسطه معامله نمی کنند حتما که می بایست کمسیون پرداخت کنند چون عادت کردند.
انحنای فضا-زمان = بنگاه معاملات ملکی = آژانس املاک
او گفت که انرژی - تکانه - ضربه - نیرو، فضا-زمان را خم می کنند و مسیر نور خمیده می شود و گرانش پدیدار می شود. اولا همان نیرویی که قرار است آن کار را بکند خودش مستقیما و بدون واسطه باعث گرانش می شود حالا این واسطه فضا-زمان چیست؟ دوما همین انرژی - تکانه - ضربه - نیرو مسیر تابش نور را خم می کند چون همگی یک ماهیت دارند و نسبت به هم جاذبه و دافعه می توانند داشته باشند. حالا چرا فضا-زمان مثل یک دلال و واسطه عمل کنند ما نیازی نمی بینیم. ولی خیلی ها بدون دلال و واسطه معامله نمی کنند حتما که می بایست کمسیون پرداخت کنند چون عادت کردند.
انحنای فضا-زمان = بنگاه معاملات ملکی = آژانس املاک
با توجه به ماده 8 قوانین تالار گفتمان شبكه فیزیك هوپا :
ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com


ارايه انديشههاي نو در فيزيك و متافيزيك ، رياضيات مختص فيزيك ، حساب و هندسه دوجيني در وب سايت شخصي :
http://www.ki2100.com

