رادار

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3268

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

رادار

پست توسط rohamavation »

، رادار (RADAR) از حرف اول کلمات عبارت “RAdio Detection And Ranging” برگرفته شده است و به معنی “تشخیص و ناوبری به وسیله امواج رادیویی” است. رادارها غالباً از امواج رادیویی فرکانس بالا که به امواج میکروویو/مایکروویو یا ریز موج نیز موسوم هستند، جهت تشخیص و ناوبری استفاده می‌کنند. جهت آشنایی با امواج مایکروویو به مقاله «مایکروویو (Microwave) در واقع آنتن رادار، امواج میکروویو را برای چند هزارم ثانیه منتشر می‌کند. سپس قبل از انتشار دوباره، بازتاب امواج را دریافت و به سمت سیستم پردازش ارسال می‌کند. سیستم پردازش که خود سیستمی پیشرفته است دارای قسمت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری بوده که متناسب با هدف رادار، داده‌های پرت را فیلتر می‌کنند. شاید بتوان گفت پراهمیت‌ترین بخش از یک سیستم راداری، نیروی انسانی است که وظیفه خواندن صفحه نمایش رادار، تحلیل و تصمیم‌گیری را دارد. غالباً سیستم‌های راداری در بخش‌های حساسی نظیر صنایع نظامی، هواپیما‌‌ها و کشتی‌ها و … استفاده می‌شوند که جان صد‌ها انسان به تشخیص صحیح اپراتور انسانی بستگی دارد.مگنترون جهت تولید امواج رادیویی فرکانس بالا (میکروویو). امواج تولیدی توسط موجبر در سیستم منتقل می‌شوند.
دستگاه داپلکسر جهت تنظیم آنتن در مُد فرستندگی. امواج میکروویو مذکور توسط موجبر به آنتن کوپل می‌شوند.تصویر
آنتن در حالت فرستنده بوده و امواج متمرکز میکرویو را در محیط (هوا) منتشر می‌کند.
امواج ارسال شده به اشیاء (نظیر بدنه فلزی هواپیمای دشمن) برخورد کرده و توسط آن‌ها بازتاب می‌شود.
امواج بازتاب شده توسط آنتن رادار دریافت می‌شوند. آنتن رادار در بازه‌های زمانی مشخصی بین دو مُد فرستنده و گیرنده به وسیله دستگاه داپلکسر سوییچ می‌کند.
دستگاه داپلکسر جهت تنظیم آنتن در مُد گیرندگی. امواج میکروویو دریافت شده توسط آنتن (مُد گیرندگی) به موجبر‌ کوپل شده و به سمت بخش پردازش منتقل می‌شوند.
بخش سخت‌افزاری (الکترونیکی) پردازشگر که شامل فیلتر‌هایی جهت فیلتر نویز و داده‌های پرت است.
بخش نمایشگر اطلاعات و نرم‌افزاری پردازشگر.
تصویر
اصول رادارها این است که پرتویی از انرژی به نام امواج رادیویی از آنتن ساطع می شود. همانطور که آنها به اشیا strike موجود در جو برخورد می کنند ، انرژی با جهش مقداری از انرژی که مستقیماً به سمت رادار منعکس می شود ، در همه جهات پراکنده می شود.
هرچه جسم بزرگتر باشد ، میزان انرژی برگشتی به رادار نیز بیشتر خواهد بود. این توانایی را برای ما فراهم می کند تا قطرات باران را در جو مشاهده کنیم. علاوه بر این ، مدت زمان انتقال و بازگشت پرتو انرژی به رادار نیز با فاصله تا آن جسم است.
تصویر
رادار چگونه کار می کند؟
در یک سیستم راداری سنسور پالس های مایکروویو را به سمت هدف می فرستد و انرژی منعکس شده را تشخیص می دهد. در رادار ، انرژی منعکس شده به عقب شناخته می شود و شبیه ایده بازتاب یا پالس های لیزر است که در سیستم لیدار منعکس می شوند. سیستم های راداری قدرت و زمان لازم برای بازگشت سیگنال های مایکروویو به سنسور را اندازه گیری می کنند. در اکثر سیستم های رادار تصویربرداری تقریباً 1500 پالس مایکروویو با قدرت بالا در هر ثانیه به سمت سطح منتقل می شود. در سطح ، انرژی مایکروویو در پالس رادار در همه جهات پراکنده است ، و بعضی از آنها به سمت آنتن سنسور بازتاب می شود.
مدت زمان پالس و طول آنتن رادار وضوح مکانی یا تصویر رادار را تعیین می کند. هرچه آنتن طولانی تر باشد ، وضوح تصویر بهتر است. در رادار دیافراگم واقعی ، وضوح با اندازه آنتن قابل حمل هواپیما یا ماهواره محدود می شود.
تصویر
رادارهای نظامی به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: زمین برد،هوابرد و دریابرد. درون این سه دسته، رده بندی های دقیق تری نیز بر اساس کاربرد این رادارها وجود دارند.
رادارهای زمینی د فاع از آسمانِ: این رادارها تمامی سیستم های دو بعدی و سه بعدیِ ثابت، متحرک و انتقال پذیر را در یک ماموریتِ دفاع از آسمان در بر می گیرد.
رادارهای میدان نبرد، کنترل موشک و تجسس زمینی: این رادارها، رادارهای تجسسِ میدان نبرد، ردگیری، کنترل آتش و سیستم های راداریِ سلاح یابی در شکل های ثابت، متحرک، انتقال پذیر و قابل حمل توسط انسان را در بر می گیرد.
رادارهای تجسس ساحلی و دریایی و رادارهای ناوبری: این رادارها شامل رادارهای دریابردِ جستجویِ سطحی، رادارهای جستجوی هوایی(دو بعدی و سه بعدی) و همچنین رادارهای زمینیِ تجسس ساحلی می باشد.
رادارهای کنترلِ آتشِ دریایی: این ها رادارهای دریابردی هستند که بخشی از سیستم های کنترل آتش و هدایت سلاحِ وابسته به رادار می باشند.
رادارهای تجسسی هوایی: این رادارها برای تجسس های دریایی و زمینی و همچنین هشدارهای اولیه برای هواپیماهای بال ثابت، بالگردها و هواپیماهای بی سرنشین طراحی شده اند.
رادارهای کنترل آتش هوابرد: شامل رادارهای هوابردِ کنترل آتش سلاح و هدفیابی سلاح ها می شود.
رادارهای فضابرد(SBR): تلاش های قابل توجهی در تحقیقات مربوط به SBRها برای استفاده در ماموریت های کسب آگاهی، تجسس و شناسایی در 30 سال گذشته انجام شده است. وزارت دفاع آمریکا علاقه خاصی به موضوع SBRها نشان داده است.
رادارهای نظامی کنترل ترافیک هوایی(ATC) و رادارهای مسافت یابی: این رادارها شامل رادارهای ATC زمینی و دریاییِ مورد استفاده برای کمک به فرود هواپیما، حمایت از تست و ارزشیابی فعالیت ها در محدوده تست می شود.
رادارهای پالس ساده(simple pulse radar): این رادارها بارزترین نمونه رادار با امواجی شامل پالس های مکررِ کوتاه مدت اند. از مثال های فراوان آن می توان به رادارهای تجسس هوایی و دریاییِ برد بلند، رادارهای محدوده تست و رادارهای هواشناسی اشاره کرد. دو نوع رادار پالسی وجود دارد که از فرکانس های جابجایی داپلرِ سیگنالِ دریافت شده استفاده می کند تا اهداف متحرک(مانند هواپیما) را رویت نموده و امواج ناخواسته که از یک پارازیت ثابت بدون جابجای داپلر تولید می شود، پس زند. یکی از آن ها رادارِ کشف اهداف متحرک(MTI) نام دارد دیگری رادار پالس داپلر نام دارد. کاربرانِ رادارهای پالسی شامل ارتش، نیروهای هوایی و دریاییِ آمریکا، وزارت های تجارت و بازرگانی، نیرو، کشاورزی، امورداخلی و خزانه داری آمریکا به علاوه ی تاسیسات دانش ملی، ناسا و … می باشند.
رادارهای MTI: بعد از دریافت فرکانس های داپلر، رادارهای MTI قابلیت تشخیض تفاوت بین امواج ساطع شده از اهداف متحرک نسبت به اهداف ثابت و پارازیت ها و پس زدن این پارازیت ها را دارد. امواج آن قطاری از پالس هایی با PRR(تعداد پالس های تکرار شده بر ثانیه) کم می باشند تا از نامعلومی مسافت جلوگیری کنند. این بدین معنا می باشد که اندازه گیری مسافت با PRR کم بهتر می باشد درحالی که تعیین سرعت در PRR کم از دقت کمتری برخوردار است. تقریبا تمامی سیستم های راداریِ تجسس و رویت هواپیمای زمین برد از نوعی MTI بهره می گیرند. ارتش، نیروهای هوایی و دریایی، وزارت تجارت و بازرگانی آمریکا و ناسا از کاربران اصلی این رادارها می باشند.
رادارهای MTI هوایی(AMTI): رادارهای MTI سوار بر هواپیما با مشکلاتی مواجه اند که در MTIهای زمینی پیدا نمی شوند زیرا پارازیت های بسیاری از سمت زمین و دریا فرستاده می شوند که به دلیل حرکت هواپیمای حامل رادار، دارای فرکانس های داپلر می باشند. درعوض رادارهای AMTI فرکانس های جابجایی داپلرِ این پارازیت ها را خنثی و امکان تشخیص اهداف متحرک را، با اینکه خود در حال حرکت هستند، فراهم می کنند. کاربران اصلی این رادار ارتش، نیروهای هوایی و دریایی آمریکا می باشند.
رادار پالس داپلر: همانند سیستم های MTI رادار پالس داپلر نوعی رادار می باشد که از فرانس جابجایی داپلر فرستاده شده از امواج سیگنال برای پس زدن پارازیت و شناسایی هواپیماهای در حال حرکت استفاده می کند ولی این رادار با مقدار PRR خیلی بالاتری نسبت به رادارهای MTI فعالیت می کند. (برای مثال یک رادار پالس داپلر ممکن است تا 100 KHz داشته باشد در حالی که یک رادار MTI می تواند 300 Hz داشته باشد.) این اختلاف PRR موجب ایجاد تفاوت هایی می شود. یک رادار MTI از PRR کم برای اندازه گیری دقیق مسافت استفاده می کند. این کار موجب می شود که اندازه گیری شعاع سرعت به شدت مبهم شده و در نتیجه منجر به رویت نشدن برخی از اهداف شود. از طرف دیگر یک رادار پالس داپلر به دلیل فعالیت با PRR بالا دچار ابهام در اندازه گیری این شعاع سرعت نمی شود و مشکل اندازه گیری مسافت به دلیل PRR بالا را با فرستادن امواجی مختلف با PRR های متفاوت حل می کند. ارتش، نیروهای هوایی و دریایی، وزارت تجارت و بازرگانی آمریکا و ناسا از کاربران آن می باشند.
رادار وضوح سطح بالا: این رادار نوعی رادار پالسی می باشد که از پالس های بسیار کوتاه برای به دست آوردن وضوح مسافتِ هدفی استفاده می کند که اندازه آن می تواند کمتر از یک متر تا بیش از چند متر باشد. ازاین رادار برای رویت اهداف ثابت درون پارازیت و تشخیص اهداف از یکدیگر استفاده شده و در فواصل کوتاه بهترین کاربرد را دارد. ارتش، نیروهای هوایی و دریایی، وزارت نیروی آمریکا و ناسا از کاربران این رادار هستند.
رادارهای پالس فشرده: این رادارها مشابه رادار وضوح سطح بالا بوده اما قدرت آن بیشتر بوده و بر محدودیت های بردبلند آن غلبه کرده است بدینگونه که وضوح پالس های کوتاه را با انرژی پالس های بلند به دست می آورد. رادار پالس فشرده این کار را با میزان کردنِ فرکانس و یا پایه ی یک پالس بلند و پرانرژی انجام می دهد. میزان کردن پایه یا فرکانس اجازه می دهد تا یک پالس بلند را در دریافت کننده به اندازه پهنای باند فشرده کرد. کاربران رادارهای پالس فشرده، ارتش، نیروهای هوایی و دریایی، وزارت نیروی آمریکا و ناسا می باشند.
رادار های دیدِ مرکب(SAR): این رادار در هواپیماها و ماهواره ها به کار گرفته می شوند. و عموما اشعه آنتن آن به جهت انتقال آن عمود می باشد. رادار SAR سیگنال های پی در پی را دریافت و به مرور زمان در حافظه خود به شکل منظم ذخیره کرده و در نتیجه به وضوح بالایی از یک زاویه (مسافت عرضی) دست پیدا می کند. محصول آن تصویری واضح از یک صحنه می باشد. رادارهای SAR توسط ارتش، نیروهای هوایی و دریایی آمریکا و ناسا استفاده می شود.
رادارهای دیدِ مرکبِ وارونه(ISAR) از جهات فراوانی رادارهای SAR و ISAR مشابهند با این تفاوت که ISARها وضوح مسافت عرضی را با استفاده از فرکانس های جابجایی داپلر به دست می آورند که نتیجه حرکت هدف نسبت به رادار می باشد. از ISAR معمولا برای به دست آوردن تصویر از هدف استفاده می شود. ارتش، نیروهای هوایی و دریای آمریکا و ناسا از کاربران ISAR می باشند.
رادارهای دید جانبی هوایی(SLAR): این نوع از رادارهای هوایی از یک آنتن دید جانبی بزرگ (اشعه آن عمود بر جهت پرواز هواپیماست) استفاده می کند و توانایی به دست آوردن وضوح سطح بالا را دارد (وضوح مسافت عرضی آن به خوبی رادارهای SAR نمی باشد ولی استفاده از آن آسان تر بوده و در برخی از شرایط قابل قبول می باشد) رادار SLAR تصویر نقشه مانندی از زمین به وجود می آورد که اجازه رویت اهداف زمینی را می دهد. این رادار توسط ارتش، نیروهای هوایی و دریایی آمریکا و ناسا استفاده می شود.
رادارهای تصویربرداری: گاهی از رادارهای SAR، ISAR و SLAR به عنوان رادارهای تصویر برداری یاد می شود.
رادارهای رهگیری: این نوع از رادار یک هدف را به طور پیوسته در جهت(ارتفاع و زاویه حرکت) و مسافتی خاص دنبال می کند تا مسیر و خط سیر آن را مشخص و موقعیت های بعدی آن را پیشبینی کند. رادارهای رهگیری تک هدفی موقعیت یک هدف را به شکل پیوسته نشان می دهد. نمونه هایی از رادارهای رهگیری می توانند موقعیت هدف خود را تا ده بار در ثانیه اندازه بگیرند. رادارهای ترکیب مسافتی نوعی از رادارهای ردگیری می باشند. رادارهای ردگیری نظامی از سیگنال های پیچیده ای استفاده می کنند تا بتوانند اندازه و برخی از ویژگی های هدف را پیش از آماده سازی به منظور انهدام هدف مشخص کنند. از این رادارها گاهی اوقات به نام رادارهای کنترل آتش نیز یاد می شود. رادارهای رهگیری در اصل توسط ارتش، نیروهای هوایی و زمینی، وزارت انرژی و همچنین ناسا استفاده می شود.
رادار رهگیری در حین اسکن(TWS): دو نوع متفاوت از رادارهای TWS وجود دارد: نوع اول رادار تجسسیِ متدِ اولی می باشد که به یک آنتنِ مکانیکی مجهز می باشد. رهگیری هدف توسط دیدبانی , حین چرخش آنتن انجام می شود. رادار نوع دوم راداری می باشد که در یک زاویه خاص می چرخد تا زاویه حرکت هدف را شناسایی کند. رادارهای TWS عموما توسط ارتش، نیروهای هوایی و دریایی آمریکا و همچنین ناسا استفاده می شود.
رادارهای سه بعدی: رادارهای تجسس هوایی اولیه موقعیت هدف را در دو بعد گزارش می دادند: مسافت و جهت. رادارهای به اصطلاح سه بعدی امروزی نوعی رادار تجسس هوایی می باشند که مسافت را به روش های اولیه اندازه گیری می کنند ولی همچنین به نوعی آنتن مجهز می باشند که به شکل الکترونیکی یا مکانیکی دور محور عمود می چرخد و جهت حرکت هدف را به دست می آورد. این آنتن یا دارای چندین اشعه ثابت بوده یا ازیک اشعه ی اسکن شده باریک برای اندازه گیری ارتفاع استفاده می کند. رادارهای دیگری (همچون رادارهای رهگیری یا رادارهای اسکن الکترونیکی مرحله ای) نیز وجود دارند که موقعیت هدف را در سه بعد گزارش می دهند اما رادارهای سه بعدی همگی رادارهای تجسس هوایی هستند که راجع به آن ها توضیح داده شد. کاربران این رادار ارتش، نیروهای دریایی و هوایی، وزارت انرژی آمریکا و ناسا می باشند.
رادارهای اسکن الکترونیکیِ مرحله ای: آنتن این رادار می تواند به طور پیوسته اشعه خود را از جهتی به جهت دیگر قرار دهد بدون آنکه سازه بزرگ آنتن را جابجا سازد. این کار اجازه ردگیری چند هدف به طور همزمان و انجام فعالیت های مورد نیاز دیگر می دهد. ارتش، نیروهای هوایی و دریایی آمریکا به این رادار مجهز هستند.
رادار موج پیوسته(CW): به دلیل اینکه این رادار به طور همزمان امواج را ساطع و دریافت می کند، برای تشخیص امواج برگشتیِ ضعیف از امواج تولید شده قوی، به فرکانس جابجایی داپلر هدف در حال حرکت وابسته می باشد. یک رادار CW ساده توانایی شناسایی اهداف، شعاع سرعت آن ها (براساس فرکانس جابجایی داپلر) و تشخیص جهت سیگنال های دریافت شده را دارد. البته به امواج پیچیده تری برای تشخیص مسافت هدف نیاز است. تقریبا تمامی آژانس های فدرال از نوعی رادار CW برای امور مختلف مانند تشخیص هدف، کنترل آتش و تشخیص سرعت استفاده می کنند.
رادار موج پیوسته با فرکانس میزان شده(FM-CW): اگر فرکانس یک رادار CW به طور پیوسته با زمان تغییر کند، فرکانس امواج درحال برگشت و امواج فرستاده شده با توجه به مسافت هدف تغییر می کند. از این رو اندازه گیری تفاوت فرکانس های سیگنال های فرستاده شده و دریافتی مسافت هدف را نیز نشان می دهد. در این رادارها این تغییر فرکانس به شکلی خطی انجام می شود تا فرکانس ترتیبی بالا و پایین داشته باشد. رایج ترین نوع این نوع رادارها، نوعی ارتفاع سنج در هواپیماها و ماهواره ها می باشد که ارتفاع آن ها را از سطح زمین تشخیص می دهد. در برخی موارد برای اندازه گیری مسافت از میزان کردن پایه به جای فرکانس استفاده می شود. کاربران اصلی این رادار ارتش، نیروهای هوایی و دریایی آمریکا و ناسا می باشند.
رادارهای فرکانس بالای فرا افق(HF OTH): این رادار در بخشي فرکانس بالای(HF) طیف الکترومغناطیسی (3-30 MHz) فعالیت میکند تا بتواند از شکستگی امواج رادیویی به نفع خود استفاده کند. این کار توسط یونوسفری که اجازهِ مسافت های فرا افقِ(OTH) تا تقریبا 2000 مایل اقیانوسی را میدهد، انجام می شود. رادارهای HF OTH توانایی شناسایی هواپیما، موشک های بالستیک، کشتی و اثرات امواج اقیانوسی را داراست. نیروهای هوایی و دریایی آمریکا از این رادار بهره می برند.
پراکنده سنج: از این رادار در هواپیماها و ماهواره ها استفاده شده و عموما اشعهِ آنتن آن در جهات متفاوت متمایل می شود و تا کناره های رد باقی مانده که به شکل عمود زیر آنتن است ادامه می دهد.
رادارهای رطوبتی: از این رادار در هواپیما و ماهواره به منظور اندازه گیری سرعت بارش باران استفاده میشود.
رادارهای فرم ابری: بر روی هواپیما و ماهواره به منظور اندازه گیری برگشت پذیری امواج از ابر به سطح زمین می باشد.
آریه فازی پسیو(غیر فعال)
در آرایه فازی پسیو، از یک تقویت کننده ی بزرگ برای تامین توان همه ی فیدر ها استفاده می شود. در این حالت پس از دریافت امواج توسط المان ها باید برای هر المان شیفت اولیه حذف شود.
آرایه فازی اکتیو(فعال)
در آرایه فازی اکتیو، به ازای هر المان آنتن، یک تقویت کننده ی کوچک وجود دارد که به صورت یک پارچه با المان طراحی می شود. در نتیجه امکان کنترل توان خروجی برای هر المان بصورت جداگانه فراهم می شود.در این حالت پس از دریافت امواج توسط المان ها نیازی به حدف کردن شیفت اولیه ای که در حالت ارسال ایجاد شده نیست. زیرا خروجی هر کدام به صورت جداگانه قابل اندازه گیری است.
تصویر

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3268

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: رادار

پست توسط rohamavation »

[]PESA مجموعه ای از آنتن های منفرد است. هر آنتن به جز فاز ، همان سیگنال را تابش می کند. تنظیم فاز برای هر آنتن این امکان را برای آرایه غیر متحرک فراهم می کند که اگر بتواند چرخانده شود ، یعنی جهتی که انرژی به آن ارسال می شود یا از آن دریافت می شود می تواند با تنظیم فاز برای آنتن های جداگانه انتخاب شود.
تغییر فاز سیگنال برای یک آنتن جداگانه از آرایه می تواند با تأخیر سیگنال برای آنتن انجام شود ، که به نوبه خود به آسانی طولانی تر شدن هادی الکتریکی (یا راهنمای امواج) بین نوسانگر و آنتن است.
PESA زمان انتقال را دقیقاً مانند سنتی دیگر با یک آنتن چرخان منفرد تعیین می کند. سیگنالی که توسط PESA ارسال می شود ، پس از ارسال ، از سیگنالی که توسط یک رادار آنتن دوار ارسال می شود ، قابل تشخیص نیست.
اصل یک رادار اولیه ارسال سیگنال رادیویی در یک جهت معین و منتظر یک پژواک احتمالی است. جهت الگوی تابش در تعیین جهت (آزیموت و ارتفاع) جسم بازتابنده استفاده می شود. آنتن باید بسیار جهت دار باشد (زاویه کوچک جامد الگوی تابش) ، در غیر این صورت تعیین زاویه نمی تواند دقیق باشد.
توضیحات تصویر را اینجا وارد کنید
الگوی تابش آنتن با بازتابنده سهموی ( منبع )تصویر
این بدان معنی است که آنتن باید چرخانده شود تا قسمت مفیدی از آسمان (یا زمین) را اسکن کند.
برای روشن کردن عبارت استفاده شده ، آنتن معمولاً از موارد زیر تشکیل می شود:
رادیاتور که سیگنال را دریافت منتقل می شود (آن را نیز جمع آوری امواج در پذیرش). رادیاتور رابط بین الکترونها و امواج و بالعکس است.
بازتابنده جهت انعکاس امواج از رادیاتور (آن را نیز تمرکز امواج در رادیاتور در پذیرش).
الگوی تابش آنتن بیشتر توسط شکل بازتابنده تعیین می شود (به عنوان مثال بازتابنده سهموی ) که فقط بخش مشخصی از فضا را روشن می کند و به دلیل تداخل ، انرژی را نیز بر اساس جهت انرژی ارسال شده یا تغییر می دهد. دریافت شده از. به دلیل بازتابنده ، سیگنالی از رادیاتور معمولاً با استفاده از مسیرهای مختلف ایجاد شده توسط بازتاب های متعدد حرکت می کند.
تداخل ها نتیجه ترکیب سیگنال های الکترومغناطیسی در یک نقطه مشخص است. برای سیگنالهایی که فرکانس یکسانی دارند ، فاز تعیین می کند که سیگنالها اضافه شوند (همان فاز) یا لغو شوند (فازهای مخالف).
فاز نحوه دخالت سیگنال ها را تعیین می کند ( منبع )تصویر
ما می توانیم این پدیده را روی چندین سیگنال ایجاد شده در آنتن متشکل از رادیاتور و بازتابنده استوانه ای اعمال کنیم.
جمع سیگنالها روی آنتن بازتابنده استوانه ای جهت ممتازی از تابش را با برخی از لوب های ثانویه (ناخواسته) ایجاد می کند ( منبع )
آرایه رادیاتورها (آرایه اسکن شده الکترونیکی ، ESA)
روش دیگر برای تغییر جهت ممتاز یک الگوی تابش ایجاد تداخل به صورت داوطلبانه است ، به طوری که آنها سیگنال قوی تری را در جهت مورد نظر و سیگنال ضعیف تری را در جای دیگر ایجاد کنند. مزیت این است که این تغییر جهت الکترونیکی می تواند خیلی سریعتر از چرخش مکانیکی باشد.
یکی از راه های ایجاد تداخل ، ارسال سیگنال رادار از مجموعه ای از رادیاتورهای کوچک به جای یک سیگنال بزرگ است.
انحراف پرتو الکترونیکی
سمت راست تصویر نشان می دهد اگر سیگنال ارسالی به رادیاتورهای جداگانه به صورت هماهنگ تأخیر داشته باشد ، چه اتفاقی می افتد: تأخیر از سمت راست به چپ روی آرایه افزایش می یابد. لازم به یادآوری است که در اینجا تأخیر به معنای مرحله است. جهت سیگنال اکنون به دلیل محل تداخل های سازنده و مخرب مورب است. دایره های قرمز سیگنال را با همان فاز نشان می دهد.
به تأخیر انداختن سیگنال الکتریکی بسیار آسان است: فقط طول هادی را افزایش دهید (به خط تأخیر آنالوگ مراجعه کنید ). تغییر طول بین 0 و طول موج (به عنوان مثال 10 سانتی متر برای طول موج 10 سانتی متر - 3 گیگاهرتز) اجازه می دهد تا طیف وسیعی از مقادیر ممکن فاز را از 0 تا 360 درجه جارو کنیم.
در حقیقت روش های دیگری برای تأخیر سیگنال بدون تنظیم طول وجود دارد ، اما آنها از نظر الکتریکی معادل هستند. هنگامی که سیگنال ها دیجیتالی می شوند ، پردازش آنها بسیار آسان است ، محدودیت های الکترو مکانیکی کمتری وجود دارد.
با تغییر فاز روی رادیاتورهای منفرد می توانیم سیگنال را طوری هدایت کنیم که انگار آنتن چرخانده است ، اما می توانیم انرژی را روی یک هدف متمرکز کنیم.
PESA در مقابل AESA
دو روش برای تغذیه رادیاتورهای منفرد با سیگنال های تغییر فاز وجود دارد: فعال و غیر فعال:
فعال یعنی رادیاتور برای ایجاد سیگنال خودش اسیلاتور مخصوص به خود را دارد. عنصر فعال باید مقدار شیفت تغییر فاز را برای استفاده از یک عنصر مرکزی که کل آرایه را هماهنگ می کند ، دریافت کند.
پسیو یعنی رادیاتور سیگنال ارسال شده را دریافت می کند و فقط آنرا تابش می کند. سیگنال باید از قبل فاز لازم را داشته باشد. این کار معمولاً با یک اسیلاتور منفرد انجام می شود که آرایه ای از شیفت فاز را تغذیه می کند و به نوبه خود آرایه رادیاتورها را تغذیه می کند.
انتقال در مقابل پذیرش
پرتوی که توسط آرایه تشکیل می شود انرژی را هنگام انتقال متمرکز می کند. سیگنال ارسالی تفاوتی با سیگنال ارسال شده با یک رادیاتور بزرگ (آنتن رادار چرخان) ندارد. این نیز یک نتیجه کلی از اضافه و لغو انرژی توسط تداخل است.
یک آرایه مطابق با قاعده کلی است: آنتن قابل برگشت است ، ویژگی های الگوی تابش نیز در دریافت معتبر است. این بدان معنی است:
سیگنال یکسان را در همه رادیاتورها دریافت کنید
تأخیرهای فردی (شیفت های فاز) را برای بدست آوردن جهت ممتاز منشا energy انرژی اضافه کنید. مقادیر فاز در مقایسه با مقادیری که برای ارسال در این جهت استفاده می شود معکوس می شوند.
همه سیگنالها را در یک سیگنال مخلوط کنید تا تداخل داشته باشند و یک سیگنال مخلوط منفرد ، معادل سیگنال دریافت شده با آنتن چرخان بدست آورید.
اثر این است که انرژی ناشی از جهاتی غیر از ممتاز تضعیف می شود و انرژی در جهت ممتاز تأکید می شود.
توجه داشته باشید که از فاز برای تغییر الگوی تابش استفاده می شود (فرایندی که به عنوان تشکیل پرتو شناخته می شود ) ، اما بقیه رادار در مقایسه با یک آنتن تک چرخش بدون تغییر است.
تصویر
همانطور که گفته شد از شیفت فاز در هر آنتن جداگانه آرایه استفاده می شود. این باید از دست دادن سیگنال ، اعوجاج و اضافه شدن نویز جلوگیری کند و فاز باید دقیق و سریع ، با گام ها یا به طور مداوم کنترل شود.
برای گام به گام ( دیجیتال ) ، از خطوط تأخیر استفاده می شود که امکان اتصال تعداد متغیری از آنها با استفاده از دیودهای سوئیچینگ (به عنوان مثال دیودهای پین) وجود دارد.
سبک دیگر شیفت فاز از میکرواستریپلین های بهمراه به عنوان الکترودهای dc برای قطب بندی یک فیلم نازک فرو الکتریکی استفاده می کند. این شیفت فازهای مسطح نسبتاً کم حجم ، کم تلفات ، ساخت آسان هستند و می توانند 360 درجه شیفت فاز را با ولتاژهای بایاس زیر 350 ولت فراهم کنند.
طراحی شیفت فاز به طول موج عملیاتی رادار بستگی دارد.
هر دو رادار فعال و غیرفعال دارای مزایایی هستند و افراد به دلایل مختلف ترجیح می دهند از هر یک از آنها استفاده کنند. از آنجا که مزایایی دارند ، شکست هایی نیز دارند که اختلافات آنها را به همراه دارد.
رادار فعال و رادار غیرفعال تفاوت هایی دارند که برخی از آنها به شرح زیر است.تصویر
1- در یک رادار فعال ، فرستنده و گیرنده در یک مکان قرار دارند ، از این رو به عنوان یک رادار تک استاتیک شناخته می شود در حالی که در یک سیستم رادار غیرفعال ، فرستنده و گیرنده در مکان دیگری قرار دارند. به همین دلیل است که از آن به عنوان یک رادار بیستاتیک یاد می شود.
2. در رادار فعال ، اصل کار بسیار ساده است. یک موج رادیویی از آنتن آزاد می شود و اجسامی را که موج با آنها روبرو می شود منعکس می کند. از طرف دیگر رادار غیرفعال به سیگنالی که از مکان دیگری منتقل می شود متکی است.
3. در یک رادار فعال ، فاصله بین سیستم رادار و جسم با استفاده از یک محاسبه ساده زمان پرواز تعیین می شود. در رادار غیرفعال ، تاخیر زمانی با یک فرستنده و یک گیرنده محاسبه می شود.
4- یک رادار فعال انرژی مایکروویو را منتقل می کند و پژواک های منعکس شده را از پالس منتقل شده دریافت می کند در حالی که یک رادار غیر فعال در واقع یک رادار نیست ، بلکه یک گیرنده فرکانس رادیویی است که به انتقال مایکروویو گوش می دهد.
5- یک رادار فعال به طور فعال یک پالس رادار ارسال می کند ، در آن سیگنال بازگشت را گوش می دهد. از طرف دیگر ، یک رادار غیرفعال کاری انجام نمی دهد بلکه به پالس برگشت از رادارهای دیگر گوش می دهد.
6. هنگام استفاده از یک رادار فعال ، مانند این است که یک چراغ قوه بسیار قدرتمند را به چیزی بچرخانید در حالی که ، هنگام استفاده از یک رادار منفعل ، مانند استفاده از دید در شب است که فقط آنچه را که در دسترس است تقویت می کند.
7. یک رادار فعال در جمع آوری اطلاعات بیشتر موثر است ، اما همچنین محل ایستگاه جمع آوری اطلاعات را می دهد. این بدان معنی است که در صورت ردیابی ، ایستگاه جمع آوری اطلاعات می تواند به راحتی هدف قرار گیرد. از طرف دیگر ، یک رادار غیرفعال اطلاعات کمتری را جمع می کند و مشاهده اطلاعات جمع آوری شده توسط افراد دیگر نیز بسیار دشوارتر است. در این حالت ، بهترین گزینه برای رادار غیرفعال است.
8- هنگام صحبت در مورد "گیر افتادن رادار غیرفعال" ، شما در مورد چیزهایی مانند کلبه صحبت می کنید. اینها مواردی هستند که جذب و منعکس می کنند اما منتقل نمی شوند. از طرف دیگر ، هنگام صحبت در مورد "گیر انداختن رادار فعال" ، این به معنای مواردی مانند BriteCloud است که جذب ، بازتاب و همچنین انتقال می کند.
تصویر

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3268

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: رادار

پست توسط rohamavation »

طبقه بندی رادار:
General Pulse RADAR:
این نوع رادار سری های تکراری از پالس های مستطیلی کوتاه مدت را می تاباند.
دو نوع پالس رادار وجود دارد.رادار با نشانگر هدف متحرک (MTI) و رادار با پالس داپلر.
هر دو از تغییر فرکانس داپلر استفاده می کنند که به سیگنال دریافت شده می پردازد تا هدف در حال حرکت را با حرکت پیدا کند.
Moving Target Indication (MRI)RADAR:این نوع با مشاهده تغییر داپلر در فرکانس ها می تواند سیگنال های منعکس شده از هدف در حال حرکت و هدف ثابت را از هم متمایز کند.
از فرکانس پایین تکرار پالس (PRF) برای شناسایی هدف در حال حرکت استفاده می کند.حداکثر محدوده رزولوشن رادار (Maximum Range Resolution RADAR) :
این نوع از پالس های کوتاه استفاده می کند تا وضوح بالایی در محدوده ، زاویه و سرعت داپلر ایجاد کند.فشرده سازی پالس رادار (Pulse Compression RADAR) :این نوع از رادار شبیه رادار با وضوح بالا است که از پالس طولانی برای گرفتن وضوح یک پالس کوتاه با انرژی همراه پالس استفاده می کند.از فرکانس یا مدولاسیون فاز پالس طولانی انرژی بالا برای بدست آوردن وضوح مورد نیاز استفاده می کند.
CWRADAR :این انتقال و پذیرش موج سینوسی مداوم را همزمان انجام می دهد. این کار از تغییر فرکانس داپلر برای شناسایی اهداف در حال حرکت استفاده می کند. این سیستم بیشتر در تشخیص سرعت خودرو استفاده می شود.FM-CWRADAR: FM-CW :مخفف موج فرکانس مدوله شده با فرکانس است.این نوع ویژه ای از CW RADAR است که از مدولاسیون فرکانس برای تعیین دامنه هدف استفاده می کند.
متداول ترین نوع FM-CW RADAR ، ارتفاع سنج رادار است که در هواپیما ها و ماهواره ها برای اندازه گیری ارتفاع بالاتر از سطح زمین مورد استفاده قرار می گیرد.
(Synthetic Aperture RADAR (SAR :این یک تصویربرداری منسجم راداری است که در هواپیماها و ماهواره ها مستقر می شود تا یک عکس با رزولوشن بالا از یک صحنه بدست آورد.
از فشرده سازی پالس استفاده می کند و در درجه اول توسط نیروی هوایی ، نیروی دریایی ، ارتش و ناسا مورد استفاده قرار می گیرد.
(Inverse Synthetic Aperture RADAR (ISAR:ISAR مشابه SAR است که از رزولوشن بالا در دامنه و تغییر فرکانس داپلر برای بدست آوردن وضوح برد متقابل استفاده می کند.
از این سیستم برای تشخیص اهداف در حال حرکت یا ثابت استفاده می کنند.در درجه اول توسط نیروی هوایی و ناسا مورد استفاده قرار گرفته است.
پهنای باند :از آنجاییکه گستره طیف امواج میکرویو نسبت به طیف های مرئی ومادون قرمزوسیع تر می باشد لذا اکثر رادار ها از این طیف استفاده می کنند . در رادارهای تصویری اغلب از طول موج های زیر استفاده می شود:۱ – ka&k&ku band2 – Xband3 – Cband4 – Sband5 – Lband6 – P_band
قطبیدگی(polarization) :
هنگامی که در مورد امواج الکترومغناطیسی همانند امواج میکرویو صحبت می گردد بحث درباره قطبیدگی حائز اهمیت می باشد . قطبیدگی عبارت است از جهت میدان الکتریکی در امواج الکترومغناطیسی . به طور کلی می توان قطبیدگی امواج را به سه دسته تقسیم بندی کرد : قطبیدگی خطی و دایره ای وبیضوی .
اغلب رادار های تصویری از قطبیدگی خطی استفاده کرده , که این نوع قطبیدگی را می توان به دو بخش عمودی(vertical) وافقی (horizontal) تقسیم بندی کرد (تصویر شماره۴). اغلب سنسورهای رادار طوری طراحی شده اند که قابلیت ارسال وهمچنین دریافت امواج را به یکی از دو صورت بالا دارا هستند . در بعضی از رادارها دریافت وارسال امواج با ترکیبی از دو نوع قطبیدگی انجام می پذیرد
ه طور کلی می توان چهارترکیب از قطبیدگی رادار در نظر گرفت :• HH• VV• HV• VHحرف H نشان دهنده قطبیدگی افقی وحرفV نمیانگر قطبیدگی عمودی میباشد . درچهارترکیب بالا حرف سمت راست نحوه دریافت سیگنال را نشان می دهد .
هندسه رادار (radar geometry):
درسیستم تصویربرداری رادار هوایی با جابجانمودن سکو در یک مسیر مستقیم که مسیرپرواز(flight direction)(A) نامیده می شودعمل تصویربرداری انجام میگردد . پای قائم در صفحه تصویر را ندیر(nadir)(B) می نامیم .آنتن رادار امواج را برای روشن کردن نوارتصویر(swath) (C) ارسال می کند . با قرار گرفتن نوارهای تصویر در کنار هم ناحیه تصویر(track) (ناحیه خاکستری رنگ ) تشکیل می گردد که این ناحیه نسبت به خط ندیر فاصله دارد . محور طولی ناحیه تصویرکه با مسیر پروازموازی می باشد را سمت(azimuth)(E) ومحورعرضی راکه برمسیرپروازعمود است را برد(range)(D) می نامیم .
تکنیک های رادارگریزیStealth technologyتکنولوژی رادارگریزی یا استیلس یا TLO تکنیکی است که به منظور جلوگیری از ردیابی توسط رادار، اشعه مادون قرمز ، سونار و دیگر روش‌های آشکارسازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه شما را با تکنیک های رادارگریزی آشنا خواهیم کرد.رادارها به گونه‌­ای طراحی شده‌­اند که امواج معینی را با طول موج و بسامد معین در فضا پخش می‌­کنند. در صورتی که مانعی در مسیر حرکت امواج منتشر شده ایجاد شود امواج با آن برخور نموده قسمتی از امواج جذب جسم و مقداری نیز بر اثر بازتابش در خلاف جهت باز می­‌گردد.
انواع تکنیک های رادار گریزیپنهان کاری راداری: با توجه به اینکه اصول کار رادارها، ارسال یک پالس رادیویی به هدف و دریافت امواج برگشتی از هدف است. اگر بتوانیم به طریقی بخشی از امواج بازگشتی را ذخیره کنیم یا مانع از برگشتن امواج رادیویی به مبدأ شویم، می‌توانیم هدف را از دید رادار پنهان نگه داریم.در استیلس راداری، یک جنگنده باید پالس‌های راداری تابانده شده را جذب کند. یا باید با بازتاباندن عکس پالس‌های راداری یا با منحرف کردن امواج از رسیدن به آنتن گیرنده جلوگیری نماید.برای درک عملکرد ترازبندی پلان در متناسب با صنایع هوایی نسل پنجم در افزایش مخفی کاری آنها ، ابتدا باید نحوه کار رادارها را بفهمید:رادار سیگنال موج رادیویی را منتقل می کند.این سیگنال در تماس با یک سطح (هواپیما) ، دوباره منعکس می شود. این بازتاب ترکیبی از بازتاب Specular و Diffused است .
سپس رادار پس از دریافت سیگنال منعکس شده ، سرعت (با محاسبه تغییر در دوره زمانی گرفته شده توسط موج دریافت شده برای یک دوره زمانی) ، و اندازه (با محاسبه شدت موج منعکس شده) هوا را اندازه گیری می کند. -اما یک مشکل وجود دارد ، از آنجا که رادار باید موج منتقل شده خود را برگرداند ، اگر از سطح هواپیما فقط در یک زاویه خاص منعکس شود (انعکاس خاص) ، گیرنده رادار باید در شرایط خاص باشد مکان هایی برای دریافت موج منعکس شده.هواپیماهای مدرن با عبور دادن سیگنال رادار ورودی از داخل آنها (با استفاده از ترازبندی فرم طرح) از این کمبود رادار استفاده می کنند ، که پس از آن سیگنال منعکس شده را تا حد زیادی کاهش می دهد. سیگنال منعکس شده کاهش یافته به عنوان یک سیگنال ورودی با قدرت (شدت) بسیار کم توسط رادار دیده می شود ، که سپس اندازه هواپیمای ورودی ورودی را به عنوان یک جسم بسیار کوچک قرائت می کند. به این کار Stealth می گویند . صنایع دستی هوا همچنین از رنگها و پوششهای کامپوزیتی ویژه در سطح استفاده می کنند تا مجدداً شدت موج منعکس شده را کاهش دهند تا اندازه قابل تصور هواپیمای هوایی توسط رادار کاهش یابد.نواقص اینگونه رادارها با استفاده از رادارهایی مانند AWACS که در حال حرکت راداری است و می تواند سیگنالهای بیش از حد جهت دار دریافت کند ، برطرف می شود . یا ، با استفاده از رادارهایی مانند AESA که قسمت بزرگی از اطراف خود را بدون داشتن قطعات متحرک اسکن می کند.
پوست بمب افکن B-2مواد جاذب تابش (RAM) ، اغلب به عنوان رنگ ، به ویژه در لبه های سطوح فلزی استفاده می شود. گرچه مواد و ضخامت پوشش های RAM می تواند متفاوت باشد ، اما نحوه کار آنها یکسان است: انرژی تابش شده از یک ایستگاه رادار زمینی یا هوایی را به داخل پوشش جذب کرده و به جای بازتابش به گرما تبدیل کنید. فن آوری های فعلی شامل کامپوزیت های دی الکتریک و الیاف فلزی حاوی ایزوتوپ فریت است. Paint شامل رسوب هرم مانند کلنی ها روی سطوح منعکس کننده با شکاف هایی است که با RAM مبتنی بر فریت پر شده است. ساختار هرمی باعث انحراف انرژی رادار حادثه در پیچ و خم RAM می شود. یکی از مواد متداول ، رنگ توپ آهنی نام دارد . این ماده حاوی کره های میکروسکوپی است که همسان با امواج رادیویی ورودی هستند و بیشتر انرژی آنها را به صورت گرما پراکنده می کند و بازتاب زیادی به آشکارسازها نمی گذارد. FSS ساختارهای دوره ای مسطحی هستند که مانند فیلترها در برابر انرژی الکترومغناطیسی رفتار می کنند. سطوح انتخابی فرکانس در نظر گرفته شده از عناصر وصله رسانایی چسبانده شده روی لایه فریت تشکیل شده است. FSS برای فیلتراسیون و جذب مایکروویو استفاده می شود.
کاهش سطح مقطع راداری اولین و مهم‌ترین عاملی که باعث پنهان ماندن این نوع هواپیماها از دید رادار می‌شود، کاهش سطح مقطع راداری در این نوع هواپیماها می‌باشد. در استیلس راداری، یک جنگنده باید پالس‌های راداری تابانده شده را جذب کند، یا باید با بازتاباندن عکس پالس‌های راداری یا با منحرف کردن امواج از رسیدن به آنتن گیرنده جلوگیری نماید.
درواقع استفاده از سطح مقطع راداری مناسب باعث می‌شود که امواج رادار طوری منعکس شوند که تجهیزات راداری، انعکاس آن‌ها را دریافت نکنند.
اکثر هواپیماهای معمولی دارای سطح مقطع گرد می‌باشند که این امر باعث شناسایی آسان جسم پرنده توسط رادار می‌شود.
درواقع سطح مقطع گرد در هواپیماهای معمولی باعث می‌شود سیگنال ارسالی توسط رادار به هواپیما برخورد کرده و دقیقاً در همان مسیر به طرف رادار بازتاب شده و هدف توسط رادار شناسایی گردد. که شکل زیر نیز بیانگر همین موضوع است.اما در یک هواپیمای رادارگریز یا استیلس، استفاده از سطح مقطع راداری مسطح و صاف سبب می‌شود که امواج برخورد کننده به بدنه‌‌ی هواپیما پراکنده شوند.
که این پراکنده شدن امواج در جهتی مخالف جهت سیگنال ارسالی از رادار می‌باشد. که این موضوع باعث می‌شود رادار انعکاس امواج را دریافت نکند و در نتیجه نتواند موقعیت هواپیما را شناسایی کند.
اما برای کاهش سطح مقطع راداری، علاوه بر اینکه طراحی خارجی این‌گونه از هواپیما برای ما اهمیت دارد. ساختمان داخلی آنها نیز در کاهش سطح مقطع راداری اهمیت فراوانی دارد. که به همین دلیل در پشت پوسته‌ی هواپیماهای رادارگریز ساختاری به صورت re-entrant triangles وجود دارد.این مورد باعث می‌شود امواج ارسالی از رادار، در این ساختار گرفتار شده و مرتباً در این ساختار نوسان کنند. تا انرژی این سیگنال‌ها از بین رفته و در نتیجه امواجی به رادار برگردانده نشود.نرم‌افزارها و سیستم‌های اندازه‌گیری وجود دارد که از آنها برای بررسی کاهش سطح مقطع جهت طراحی رادار گریزی بدنه مورد استفاده قرار می‌گیرد.از دیگر عواملی که در کاهش سطح مقطع راداری مؤثرند، عبارتند از :استفاده از صفحات متعامد فلزی به صورت دو یا سه وجهی در بدنه‌ی هواپیما.
کج کردن دم‌های هواپیما برای کاهش بازتاب امواج عاری بودن از هرگونه برجستگی و برآمدگی، که به این منظور سلاح‌ها و مخازن سوخت و … را در داخل هواپیما جاسازی می‌کنند.
حذف پایلون‌ها و انتقال آنها به قسمت‌های درونی.بهبود در قسمت کابین و حتی تیغه‌های کمپرسور.حذف شکاف‌های روی بدنه‌ی هواپیما برای ایجاد یک سطح صاف.
انحنا و خم نمودن سکان عمودی و حتی حذف آن در هواپیما و … از دیگر موارد است.فناوری سطوح شیب دار در تکنیک های رادارگریزیتصویر
در این فناوری از روش انحراف موج بازتابش برای جلوگیری از رهگیری پرنده استفاده می‌شود. زاویه تابش و انعکاس نور به یک سطح صاف همواره برابر و در عوض زاویه تابش و انعکاس یک دسته پرتو موازی به یک سطح ناصاف و خمیده همواره متفاوت است. این همان اصل در فناوری کاهش سطح مقطع می‌باشد. ریدوم چیست؟
جای شکی نبود که با منحرف کردن تمامی موج انتشار یافته شده در یک مسیر می‌توان شانس دریافت امواج را در زمین برای آنتن‌های زمینی بسیار کاهش داد. پس در جنگنده های نسل جدید تا حد ممکن سعی شد تا سطح مقطع زیرین اکثر هواپیما ها یا به صورت صاف باشد و یا به صورت شکسته تا موج تابیده شده را فقط و فقط در یک جهت منحرف کند.
مواد جاذب راداریسومین عاملی که باعث پنهان ماندن این نوع هواپیماها و رادار گریزی می‌شود، استفاده از مواد جاذب رادار که امواج ارسالی از رادار را جذب و یا از خود عبور می‌دهند.
این مواد معمولاً رنگی هستند و اغلب در لبه‌های سطوح فلزی مورد استفاده قرار می‌گیرند. حاوی ریزدانه‌هایی هستند که با «کربونیل‌ آهن» یا «فریت» پوشانده شده‌اند. امواج راداری باعث القای امواج ریزی در این دانه‌ها می‌شوند که باعث تبدیل انرژی رادار به گرما در این دانه‌ها می‌شوند. سپس این گرمای تولیدی، به بدنه هواپیما سرایت می‌کند و از بین می‌رود در نتیجه سیگنالی از هدف به رادار بازگردانده نمی‌شود. البته هیچ RAM نمی‌تواند همه‌ی امواج تابیده شده را کاملاً جذب کند.اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که جذب کنندگی یک ماده در یک فرکانس بستگی به محتوای آن ماده دارد و همچنین هیچ RAM در تمام فرکانس‌های راداری مناسب نیست.این مواد باید دارای خصوصیات زیر باشند:تا حد امکان مانند مواد رایج استفاده شده در ساخت بدنه‌ی هواپیماها سبک باشند.
بتواند در سرعت‌های بالا فشار وارد شده را تحمل کنند.این که مقاومت مناسبی با توجه به شرایط محیطی و زمانی داشته باشند.شرکت ارائه دهنده‌ی موادی که قابلیت رادارگریزی را دارند، این مواد را به شکل زیر معرفی کرده است:الاستومرز برای رادار گریزیبرای کاهش سطح مقطع راداری (RSS) و EMI به کار می‌رود. .ورقه ی الاستومرز.فوم در رادار گریزیکه می‌توانند به عنوان سلول‌های مشبک توری، پلیمرهای مستحکم یا فوم‌های ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند. .ورقه ی فوم کاتوینگس در رادار گریزی همان پوششی است که می‌تواند امواج ماکروویو را جذب کند، یا به صورت کامپوزیت یا متالیک.
.ورقه‌ی کاتوینگس همان پارچه که طیف وسیعی از پارچه را در برمی‌گیرد.فابریکس مورد استفاده در تکنیک های رادارگریزی ورقه‌ی فابریکس هونیکومب همان شبکه‌ی لانه زنبوری خانه مانند است که می‌تواند جاذب امواج راداری باشد و وزن سبکی دارد و می‌تواند در طیف وسیعی مورد استفاده قرار گیرد. مواد RAM همان مواد جاذب امواج رادار هستند که به روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی تولید می‌شوند، مانند تزریق رزین، وکیوم و … .با توجه به کاربرد، از الیاف تقویتی مختلفی در مواد کامپوزیت استفاده می‌شود. مواد RAM مواد FSS این نوع مواد انتخاب کننده‌ی فرکانس مواد هستند که برای پوشش‌های آنتن به کار می‌روند و همچنین قابلیت انطباق با شرایط رادارگریزی را هم دارند.پنهان کاری حرارتی فاکتور دیگری که باعث پنهان ماندن این نوع هواپیماها از دید رادار می‌شود، کم کردن بازتاب حرارتی از هواپیما برای در امان ماندن از حس‌گرهای حرارتی دشمن است. که برای این منظور گازهای خروجی هواپیما را قبل از خروج در طی مراحلی سرد می‌کنند.تا علائم مادون قرمز هواپیماهای استلیت به حداقل برسند و در نتیجه توسط حس‌گرهای دشمن قابل شناسایی نباشند. شکل زیر نشان دهنده‌ی حرارت تولیدی در قسمت‌های بال و جاهایی که با هوا اصطکاک وجود دارد، می‌باشد.
پنهان کاری صدا جهت رادار گریزی عامل مهم دیگری که باعث پنهان ماندن این نوع هواپیماها از دید رادار می‌شود این است که، موتور این نوع هواپیماها کمترین صدا را تولید می‌کند تا از طریق امواج صوتی قابل شناسایی نباشند. تحلیل سازه های هوافضایی پنهان کاری ظاهری یعنی بدنه‌ی هواپیمای جنگنده را طوری رنگ‌آمیزی کنیم که شباهت زیادی با محیط اطراف خودش پیدا کند. مثلاً یک هواپیما که قرار است در فاصله زیادی از سطح زمین در شب پرواز کند، بهتر است که به رنگ مشکی رنگ‌آمیزی شود.
عوامل دیگر موثر بر تکنیک های رادار گریزی حذف رادارهای مرسوم در هواپیما (رادار فعال) و کسب اطلاعات از رادارهای غیرفعال:مثلاً هواپیمای رادار گریز به جای ارسال امواج رادار، هواپیمای دشمن را از طریق امواجی که از خودشان ارسال می‌کنند، شناسایی می‌کنند.استفاده از حس‌گرهای حرارتی، رادارهای لیزری و تکنیک های رادار گریزی
استفاده از حس‌گرهای حرارتی، رادارهای لیزری و کسب اطلاعات از طریق ماهواره از دیگر راه‌هایی است که هواپیماهای رادارگریز برای پایین نگه‌داشتن امواج و سیگنال ساطع شده از خود استفاده می‌کنند تا شناسایی نشوند.تصویر
تصویر

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3268

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: رادار

پست توسط rohamavation »

حداکثر محدوده بدون ابهام (Rmax) طولانی ترین محدوده ای است که یک پالس منتقل شده می تواند بین پالس های متوالی متوالی به بیرون و دوباره حرکت کند. به عبارت دیگر ، Rmax حداکثر فاصله ای است که انرژی رادار می تواند در رفت و برگشت بین پالس ها طی کند و همچنان اطلاعات موثق تولید کند.رابطه بین PRF یا دوره متقابل ارزش متقابل آنها T (PRT) و Rmax محدوده بدون ابهام رادار را تعیین می کند. فرض کنید رادار یک پالس ساطع می کند که به هدف برخورد می کند و در زمان رفت و برگشت t به رادار بر می گردد:
اگر t <T باشد ، سیگنال بازگشت قبل از خروج پالس بعدی می رسد.
اگر t = T باشد ، سیگنال بازگشت دقیقاً هنگامی که پالس بعدی ساطع شده است ، می رسد.
اگر t> T باشد ، پس از خروج پالس بعدی و ایجاد ابهام ، سیگنال بازگشتی می رسد ، یعنی رادار نمی تواند تشخیص دهد که سیگنال بازگشت از پالس اول یا دوم آمده است.
وضوح محدوده
وضوح هدف رادار توانایی آن برای تشخیص بین اهدافی است که از نظر برد یا برد بسیار نزدیک هستند. رادار کنترل سلاح ، که نیاز به دقت بالایی دارد ، باید بتواند اهدافی را که فقط در فاصله چند متری از یکدیگر فاصله دارند ، تشخیص دهد. رادار جستجو معمولاً از دقت کمتری برخوردار است و فقط بین اهدافی که صدها یارد یا حتی مایل از یکدیگر فاصله دارند ، تمایز قائل می شود. رزولوشن معمولاً به دو دسته تقسیم می شود؛ وضوح محدوده و وضوح بلبرینگ.
وضوح برد عبارت است از توانایی سیستم راداری در تشخیص بین دو یا چند هدف در یاتاقان یکسان اما در بردهای متفاوت. درجه تفکیک برد بستگی به عرض نبض منتقل شده ، انواع و اندازه اهداف و کارایی گیرنده و نشانگر دارد. عرض نبض عامل اصلی در وضوح محدوده است. یک سیستم راداری خوب طراحی شده ، با همه عوامل دیگر در حداکثر کارایی ، باید بتواند اهدافی را که با نیمی از زمان عرض پالس τ جدا شده اند ، تشخیص دهد.
فرکانس تکرار پالس (PRF) سیستم رادار تعداد پالس هایی است که در ثانیه منتقل می شود.
سیستم های راداری هر پالس را در فرکانس حامل در زمان انتقال (یا Pulse Width PW) ساطع می کنند ، منتظر بازتاب پژواک در زمان گوش دادن یا استراحت باشید ، و سپس پالس بعدی را ، . زمان بین شروع یک پالس و شروع پالس بعدی زمان تکرار پالس (PRT) نامیده می شود و برابر با PRP متقابل
به طور کلی ، زمان دریافت زمان بین پالس های فرستنده است. زمان دریافت همیشه کوچکتر از تفاوت بین دوره تکرار پالس و طول نبض فرستنده است. گاهی اوقات با زمان به اصطلاح مرده ، که در آن گیرنده قبلاً درست قبل از پالس انتقال بعدی خاموش است ، محدود می شود.
در برخی از رادارها بین پالس فرستنده و زمان دریافت ، زمان بازیابی دو طرفه کوتاه است. این زمان بازیابی زمانی اتفاق می افتد که دوبلکسر باید پاسخ گیرنده را به قدرت انتقال زیاد خاموش کند. با این حال ، در قدرت انتقال بسیار کم ، می توان در طول پالس انتقال نیز دریافت کرد. زمان دریافت شامل زمان انتقال است.
محتویات انرژی یک رادار انتقال موج پیوسته ممکن است به راحتی مشخص شود زیرا فرستنده به طور مداوم کار می کند. با این حال ، فرستنده های راداری پالس روشن و خاموش می شوند تا اطلاعات زمان بندی برد را با هر پالس ارائه دهند. مقدار انرژی در این شکل موج مهم است زیرا حداکثر برد مستقیماً با توان خروجی فرستنده ارتباط دارد. هر چه انرژی سیستم رادار بیشتر منتقل شود ، محدوده تشخیص هدف بیشتر خواهد بود. محتوای انرژی پالس برابر است با حداکثر (حداکثر) سطح توان پالس ضرب در عرض پالس. با این حال ، مترهای مورد استفاده برای اندازه گیری قدرت در سیستم رادار این کار را در مدت زمان طولانی تر از عرض پالس انجام می دهند. به همین دلیل ، زمان تکرار پالس در محاسبات توان فرستنده ها گنجانده شده است. توان اندازه گیری شده در چنین بازه زمانی ، توان متوسط ​​نامیده می شود.
حداکثر قدرت باید بیشتر از توان متوسط ​​محاسبه شود. این به این دلیل است که اکثر ابزارهای اندازه گیری قدرت متوسط ​​را مستقیماً اندازه گیری می کنند. جابجایی معادله فوق یک روش معمول برای محاسبه حداکثر قدرت/متوسط ​​قدرت به ما می دهد.
از آنجا که انرژی در تعدیل کننده ذخیره می شود ، منبع تغذیه باید نیروگاه فرستنده را کمی بیشتر از توان متوسط ​​در دسترس قرار دهد.
زمان ساکن و بازدیدها در هر اسکن
بیشتر فرایندهای رادارهای پالس وابسته به زمان هستند. بنابراین ، برخی از اصطلاحات مانند Dwell Time و Hits per Scan برای توصیف این وابستگی به زمان ایجاد شده اند.
زمان اقامتزمانی که یک پرتو آنتن برای یک هدف صرف می کند ، زمان ساکن TD نامیده می شود. زمان اقامت یک رادار جستجوی دو بعدی عمدتا به این بستگی دارد
وابستگی به زمان در رادار
پارامترهای رادار مانند چرخش آنتن در دقیقه ، زمان توقف ، حداکثر دامنه بدون ابهام ، فرکانس تکرار پالس (PRF) ، حداکثر تعداد ضربه در هر هدف به شدت به هم وابسته هستند. سرانجام ، همچنین سایر ویژگی های رادار مانند برد و رزولوشن آزیموت ، سرعت کور و غیره را می توان از این ملاحظات زمان بندی اولیه استخراج کرد. یک رادار کلاسیک (یعنی رادار ، بدون استفاده از فناوری تک ضربان) که به عنوان ATC-Radar کار می کند ، به زمان تجدید داده کمتر از 5 ثانیه نیاز دارد.
از آنجا که پردازش رادار در این رادار نظارتی هنوز در زمان واقعی (با تاخیر نسبتاً کم اما ثابت) است ، زمان تجدید داده به زمان چرخش آنتن بستگی دارد. برای هدایت در همان زاویه آزیموت پس از 5 ثانیه ، به طوری که رادار بتواند دوباره مختصات را اندازه گیری کند ، آنتن باید حداقل با 12 دور در دقیقه بچرخد.
زمان توقف ، زمانی که یک پرتو آنتن روی یک هدف می گذراند ، عمدتا به عرض افقی آنتن ها و سرعت چرخش آنتن بستگی دارد. اگر فرض کنیم که یک آنتن سهموی خوب طراحی شده دارای عرض 1.6 درجه باشد ، دایره کامل 360 درجه بر 360 درجه/1.6 درجه = 225 جهت مختلف تقسیم می شود. 5 ثانیه تقسیم بر عدد 225 زمان ماند 5 ثانیه را نشان می دهد / 225 = 22.22 میلی ثانیه.
این مجموعه های راداری به تعداد مشخصی از بازدیدها در هر اسکن نیاز دارند. این امر برای ادغام سیگنالها (نگاه کنید به ادغام پالس) دوره های مختلف پالس برای تمایز بهتر سیگنالهای خواسته شده از سر و صدای ناخواسته و همچنین اندازه گیری جهت زاویه ای ضروری است. با فرض تعداد لازم 20 ضربه در هر اسکن ، حداکثر دوره پالس زمان 1 میلی ثانیه طول می کشد ، بنابراین. با فرض زمان دریافت کمتر از 1 میلی ثانیه ، حداکثر برد بدون ابهام رادار ATC کمتر از 150 کیلومتر است. اگر رادار از فرکانس مکرر تكرار پالس برای جلوگیری از سرعت كور در پردازش سیگنال رادار استفاده كند ، كوچكترین دوره اساس محاسبه برد را تعیین می كند. بنابراین ما باید با یک دوره حدود 0.8 میلی ثانیه به جای 1 میلی ثانیه محاسبه کنیم. بنابراین حداکثر برد بدون ابهام این رادار ATC 120 کیلومتر یا 65 مایل دریایی است.
بنابراین می بینیم که زمان بندی رادار بسیار مهم است. اکثر پارامترها ثابت هستند و حداکثر دامنه مجموعه رادار داده شده از قبل تعیین شده وابسته به زمان است. اندازه گیری بیشتر زاویه ارتفاع اغلب امکان پذیر نیست. قول دادن برد بیشتر مستلزم تغییرات اساسی در پردازش سیگنال رادار مانند فناوری تک پالس و/یا پرتو دیجیتال است. حتی تغییرات کوچک در تعداد مورد نیاز بازدیدها در هر اسکن (به عنوان جایگزین احتمالی برای افزایش زمان دریافت برای دستیابی به محدوده بدون ابهام بهتر) بر احتمال تشخیص رادارها تأثیر منفی می گذارد.
معادله برد رادار وابستگی های فیزیکی قدرت انتقال را نشان می دهد که انتشار موج تا دریافت سیگنالهای اکو است. قدرت Pe که به آنتن دریافت کننده برمی گردد ، با توجه به قدرت انتقال یافته PS ، محدوده کج R و ویژگی های بازتابنده هدف (به عنوان سطح مقطع رادار σ توصیف می شود) توسط معادله رادار داده می شود. با حساسیت شناخته شده گیرنده رادار ، معادله رادار دستیابی به حداکثر برد از نظر تئوری مشخص را تعیین می کند. علاوه بر این می توان عملکرد مجموعه رادار را با معادله برد رادار (یا کوتاهتر: معادله رادار) ارزیابی کرد.
ابتدا فرض می کنیم که امواج الکترومغناطیسی در شرایط ایده آل ، یعنی بدون پراکندگی ، منتشر می شوند.
افت توان فضای آزاد متناسب با مربع فاصله بین فرستنده و گیرنده و همچنین متناسب با مربع فرکانس سیگنال رادیویی است.
چگالی توان غیر جهت دار با گسترش هندسی کاهش می یابد
اگر انرژی با فرکانس بالا توسط یک رادیاتور ایزوتروپ ساطع شود ، انرژی به طور یکنواخت در همه جهات منتشر می شود. بنابراین ، مناطق با چگالی قدرت یکسان ، کره هایی (A = 4 π R²) در اطراف رادیاتور تشکیل می دهند. همان مقدار انرژی در یک سطح کروی افزایش یافته در شعاع کروی افزایش یافته پخش می شود. این بدان معناست که: چگالی توان در سطح یک کره معکوس با مربع شعاع کره متناسب است.
افزایش آنتن
افزایش آنتن در چگالی توان غیرمستقیم ، چگالی توان هدایت شده را می دهد
از آنجایی که یک بخش کروی تابش مساوی در همه جهات (در قدرت انتقال ثابت) ساطع می کند ، اگر توان تابش شده مجددا توزیع شود تا تابش بیشتری در یک جهت ایجاد شود ، این امر منجر به افزایش چگالی توان در جهت تابش می شود. به این اثر افزایش آنتن می گویند. این افزایش با تابش جهت توان حاصل می شود.
تشخیص هدف نه تنها به چگالی قدرت در موقعیت هدف بستگی دارد ، بلکه به میزان قدرت منعکس شده در جهت رادار نیز بستگی دارد. به منظور تعیین قدرت منعکس شده مفید ، دانستن سطح مقطع رادار σ. این مقدار به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما این درست است که می گویند یک منطقه بزرگتر نشان دهنده قدرت بیشتری نسبت به یک منطقه کوچکتر است. یعنی:
مقطع راداری
سطح مقطع راداری σ یک پارامتر خاص از یک شی بازتابنده است که به عوامل زیادی بستگی دارد و واحدهای m² دارد. محاسبه سطح مقطع رادار فقط برای اجسام ساده امکان پذیر است. مساحت اجسام هندسی ساده به شکل بدن و طول موج و یا بهتر است به نسبت ابعاد ساختاری جسم به طول موج بستگی داشته باشد. اگر کاملاً تمام انرژی رادار حادثه روی هدف به طور مساوی در همه جهات منعکس شود ، مقطع رادار برابر با سطح مقطع هدف همانطور که توسط فرستنده دیده می شود ، خواهد بود. در عمل ، مقداری انرژی جذب می شود و انرژی منعکس شده به طور مساوی در همه جهات توزیع نمی شود. بنابراین ، برآورد سطح مقطع رادار بسیار دشوار است و معمولاً با اندازه گیری تعیین می شود.
سطح مقطع رادار هدف به موارد زیر بستگی دارد:
هندسه فیزیکی و ویژگی های بیرونی هواپیما ،
جهت رادار روشن کننده ،
فرکانس فرستنده های راداری ،
امواج و محدوده فرکانستصویر
طیف امواج الکترومغناطیسی دارای فرکانس تا 1024 هرتز است. این محدوده بسیار بزرگ به دلیل خواص فیزیکی متفاوت به زیرحوقی های مختلف تقسیم می شود. تقسیم فرکانس ها به محدوده های مختلف قبلاً با توجه به معیارهایی که از نظر تاریخی توسعه یافته بودند و اکنون منسوخ شده اند اندازه گیری شد و بنابراین طبقه بندی جدیدی از باندهای فرکانسی ایجاد شد. این طبقه بندی جدید هنوز به طور کامل در سطح بین المللی ایجاد نشده است. نامگذاری باند فرکانسی سنتی اغلب هنوز در ادبیات مورد استفاده قرار می گیرد. در ناتو از زیرمجموعه جدید استفاده می شود.
گرافیک زیر نمای کلی را نشان می دهد:
امواج و محدوده فرکانس مورد استفاده رادار
بنابراین در حال حاضر دو سیستم تعیین معتبر برای باندهای فرکانسی وجود دارد که در شکل 1 با هم مقایسه شده اند. IEEE از سیستم تعیین نام می برد ، که از نظر تاریخی منشاء داشته و توزیع عمدی غیر سیستماتیک حروف به تعیین نوار تا حدی از زمان جنگ جهانی دوم سرچشمه گرفته است. به انتخاب آن در ابتدا برای مخفی نگه داشتن فرکانس های مورد استفاده بود.
طبقه بندی باند فرکانسی جدیدتر در ناتو استفاده می شود. مرزهای باند آن با فناوری ها و امکانات اندازه گیری در محدوده فرکانس های مختلف مطابقت دارد. آنها تقریباً به صورت لگاریتمی توزیع شده اند و سیستم برای فرکانس های بالا باز است. در این سیستم ، می توان در آینده باند فرکانسی بیشتری تا محدوده تراهرتز تعریف کرد. این سیستم تعیین کننده همچنین منشأ نظامی دارد و یک گروه باند برای جنگ الکترونیکی است ، که در آن تجهیزات رادار سرانجام جایگاه اساسی را اشغال می کند.
از آنجا که تعیین گروههای فرکانسی جدید بدون اطلاع از فرکانس دقیق همیشه امکان پذیر نیست ، من از نامهای سنتی گروهها بدون اظهارنظر در جایی که در انتشارات سازنده ذکر شده است ، استفاده کردم. اما مراقب باشید! به عنوان مثال ، در آلمان ، شرکت ها هنوز از نام گروه های قدیمی استفاده می کنند. مجموعه های راداری یک گروه به اصطلاح "گروه C" در گروه جدید G با اطمینان عمل می کنند ، اما مجموعه های راداری با حرف "L" در تعیین کننده (به عنوان مثال SMART-L) دیگر در باند L عمل نمی کنند ، اما در باند D
فرکانسهای مجموعه های راداری امروزه از حدود 5 مگاهرتز تا حدود 130 گیگاهرتز (130،000،000،000،000 نوسان در ثانیه!) متغیر است. با این حال ، فرکانس های خاصی نیز برای برخی از برنامه های راداری ترجیح داده می شود. سیستم های راداری بسیار دوربرد معمولاً در فرکانس های پایین تر و از جمله باند D عمل می کنند. رادارهای کنترل ترافیک هوایی در فرودگاه زیر 3 گیگاهرتز (ASR) یا زیر 10 گیگاهرتز (PAR) عمل می کنند.
آنتن آرایه ای مرحله ای آنتن آرایه ای است که رادیاتورهای تک آن را می توان با تغییر فازهای مختلف تغذیه کرد. در نتیجه ، الگوی مشترک آنتن را می توان به صورت الکترونیکی هدایت کرد. فرمان الکترونیکی بسیار انعطاف پذیرتر است و نسبت به فرمان مکانیکی آنتن نیاز به تعمیر و نگهداری کمتری دارد.
اصل عملکردی
اصل این آنتن بر اساس اثر تداخل است ، یعنی ترکیب فوق وابسته به فاز دو یا (معمولاً) چندین منبع تابش. مشاهده می شود که سیگنال های درون فاز یکدیگر را تقویت کرده و سیگنال های ضد فاز یکدیگر را لغو می کنند. بنابراین اگر دو رادیاتور در یک تغییر فاز یک سیگنال منتشر کنند ، یک برهم نهی حاصل می شود - سیگنال در جهت اصلی تقویت می شود و در جهت های ثانویه تضعیف می شود. در اینجا در گروه رادیاتور سمت چپ در شکل 1 هر دو رادیاتور با یک فاز تغذیه می شوند. بنابراین سیگنال در جهت اصلی تقویت می شود.
آنتن های آرایه فازی فعال آنتن هایی هستند که در آنها قدرت انتقال توسط بسیاری از ماژول های rx/tx با تاثیر کم بر روی آنتن مستقیماً تولید می شود. به
آنتن های فعال معمولاً آنتن های آرایه ای مرحله ای هستند که در آن به جای نوسان ساز/تقویت کننده قدرت بالا ، هر عنصر تابشی یک تقویت کننده قدرت کوچک را مستقیماً در آنتن دریافت می کند. این مزیت را دارد که تغییر دهنده های فاز لازم فقط باید یک قدرت کوچک را پردازش کنند.آنتن لانه کلاغ
آنتن لانه کلاغی (CNA) یک سیستم آرایه مرحله ای همه جانبه است که از عناصر توزیع شده در یک کره تشکیل شده است. این یک آنتن ثبت شده است که توسط موسسه Fraunhofer برای فیزیک فرکانس بالا و تکنیک های راداری FHR (FHR) توسعه یافته است. عناصر منفرد تابشی به طور تصادفی چیده شده اند تا از بالا آمدن لوب های گریتینگ جلوگیری شود. توزیع چگالی متغیر چرخشی عناصر تابشی به کره خیالی به شما امکان می دهد یک پرتو مدادی یکنواخت برای پوشش کامل آزیموت و ارتفاع ایجاد کنید. تغییرات فاز لازم برای تابش جهت توسط یک کامپیوتر فرمان پرتو محاسبه می شود. با استفاده از پرتو دیجیتال ، یک پرتو مداد با تمرکز شدید می تواند تقریباً در همه جهات به طور همزمان با این آنتن سازماندهی شود. خطوط تغذیه در یک صفحه زمین ثابت می شوند و با یک دی الکتریک دارای نفوذ نسبی εr≈ 1 تثبیت می شوند تا از کاهش سرعت انتشار امواج الکترومغناطیسی درون آنتن جلوگیری شود.تغییر فاز
تغییر دهنده های فاز که خطوط منحرف مختلف را تغییر می دهند سریعتر از تنظیم کننده ها هستند. در تصویر یک تغییر دهنده فاز سوئیچینگ 4 بیتی که در واحد رادار استفاده می شود نشان داده شده است. خطوط منحرف مختلف به روش سیگنال تغییر می کند. بنابراین 16 زاویه فاز مختلف بین 0 تا 337.5 درجه در مراحل با فاصله 22.5 درجه ایجاد می شود.
القاءها (سیمهای پیچان باریک به عنوان فیلترهای پایین گذر) نیز می توانند در منابع ولتاژ سوئیچینگ برای کل دیودهای 24 پین تشخیص داده شوند.
از آنجایی که این ماژول شیفت فاز هم برای راه انتقال و هم برای راه پذیرش کار می کند ، انشعاب بین این دو مسیر با کلیدهای دیود پین روی بند سرامیکی در ورودی و خروجی ماژول متصل می شود.دوبلکسر
هرگاه از یک آنتن برای ارسال و دریافت استفاده شود ، مانند سیستم رادار ، باید از کلید الکترونیکی استفاده شود! سیستم های سوئیچینگ از این نوع را دوبلکسر می نامند.
تعویض آنتن بین حالت های ارسال و دریافت یک مشکل است: اطمینان از حداکثر استفاده از انرژی موجود ، مشکل دیگری است. ساده ترین راه حل این است که از سوئیچ برای انتقال اتصال آنتن از گیرنده به فرستنده در طول پالس منتقل شده و بازگشت به گیرنده در طول پالس اکو استفاده کنید. هیچ کلید مکانیکی کاربردی در دسترس نیست که بتواند در چند میکرو ثانیه باز و بسته شود. بنابراین باید از کلیدهای الکترونیکی استفاده کرد.دیپلکسر/فیلتر
رادارهای شبه منسجم اما چند فرکانسی با نوسان سازهای مگنترون متعدد به عنوان فرستنده (POT) برای عملکرد م needثر به دیپلکسر نیاز دارند.
دیپلکسر متقاطع است ، وظیفه جدا کردن دو کانال با فرکانس متفاوت (یعنی دو فرستنده و دو گیرنده) را دارد تا هر دو در یک آنتن واحد اجرا شوند. (در مقابل ، یک دستگاه دوبلکسر سیگنالهای تقریباً یکسان را تغییر می دهد!) قدرت انتقال هر فرستنده باید به آنتن هدایت شود و سیگنالهای اکو مربوطه به گیرنده مربوطه توزیع می شود.
مزایای ویژه دستگاه دیپلکسر ساخته شده از بخش های موجبر عبارتند از: قدرت عملکرد بالا و از طرف دیگر امکان تغییر فرکانس ساده با تغییر طول خطوط مرحله ای وجود دارد.
دیپلکسر اساساً از دو اتصال دهنده 3 تا 3 دسی بل و دو خط طولانی مختلف از بخشهای موجبر تشکیل شده است. اختلاف مسیر Δl = l2- l1 دو بخش موجبر باید انتخاب شود که مطابقت مطلوب امپدانس را برای هر دو فرکانس ایجاد کند. در عمل ، خطوط انحرافی با مضرب بسیار زیادی از طول موج ابعاد می یابند و سپس اختلاف فازهای کوچکتر ضرب می شود و فیلتر با یک باند عبور باریک تر جایگزین می شود. متأسفانه ، دیپلکسر نفوذپذیر است ، اما برای چندین فرکانس دیگر نیز از این طریق قابل نفوذ خواهد بود. این فرکانس های ناخواسته باید توسط یک فیلتر اضافی سرکوب شوند.
یکی دیگر از دلایل استفاده از طول موج چندگانه کاهش فاصله فرکانسی نصب شده بین هر دو فرکانس است. این فاصله فرکانسی به طور سازنده مشخص شده است و با تنظیم در اینجا نمی توان آن را بهینه کرد.I hope I help you understand the question. Roham Hesami smile072 smile261 smile260 رهام حسامی ترم پنجم مهندسی هوافضا
تصویر

ارسال پست