دلیل وجود جاذبه

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
esmaeil basiri

نام: اسماعیل بصیری

محل اقامت: کرج

عضویت : دوشنبه ۱۳۹۳/۴/۹ - ۲۳:۴۳


پست: 13

سپاس: 4

جنسیت:

دلیل وجود جاذبه

پست توسط esmaeil basiri »

سلام
نظر بنده :

جاذبه گرما فشار نظری دیگر
سالهاست به این فکر میکنم گرانش چیست فرمول جاذبه که ازجرم دوجسم وعکس مجذور فاصله صحبت میکند اگر فاصله را صفر کنیم جاذبه در نهایت مقدار خود قرار میگیرد در این جا موضوعی است که کسی به ان توجه نمیکند جهت نیروی جاذبه است اگر ما چاهی عمیق حفر کنیم حالا قطعه ای دارای جرم را به دیواره چاه فشار دهیم که فاصله صفر گردد دیواره چاه و این جرم فاصله شان صفر است با مرکز زمین فاصله زیادی دارند ولی جرم به طرف مرکز زمین کشیده میشود معنی اش اینست فرمول در همه موارد عمل نمیکند یعنی فاکتوری موثر از دیده پنهان است با نگاهی به دیگر اشکال جاذبه مثلا در مرکز کهکشان میبینیم وجود سیاه چاله باعث نیروی جاذبه هست کهکشان از تجمع میلیارها جرم که بدور سیاه چاله میچرخند بوجود امده یعنی تجمع اجرام باعث سیاه چاله شده اگر کهکشان از هم بپاشد سیاه چاله هم محو میشود میتوان تصور کرد در مرکز تمام اجرام سیاه چاله به نسبت جرمشان وجود دارد که باعث جاذبه میشود البته کرویت یکی از فاکتور های جاذبه است یعنی اگر از حالت کرویت به حالت جسمی دراز با عرض کم وضخامت کم در بیاوریم جاذبه بسیار کم وبدون هسته گرم این موضوع گرما مربوط به اجرامی مانند زمین هست اگر بحالت اول در اوریم جاذبه وهسته گرم مجددا بوجود میاید من فلسفه گرما اولیه وسرد شدن تدریجی رد میکنم مثلا در خورشید برای ابتدا تبدیل شدن هیدروزن به هلیم گرمای وفشار لازم وجود داشته یا باید این تصور را قبول کرد تجمع جرم ایجاد فشار وگرما میکند البته در ابعاد بسیار بزرگ

هر کس نظرشو بزاره ممنون میشم

نمایه کاربر
rohamavation

نام: roham hesami radرهام حسامی راد

محل اقامت: 100 مایلی شمال لندن جاده آیلستون، لستر، لسترشر. LE2

عضویت : سه‌شنبه ۱۳۹۹/۸/۲۰ - ۰۸:۳۴


پست: 3268

سپاس: 5491

جنسیت:

تماس:

Re: دلیل وجود جاذبه

پست توسط rohamavation »

گرانش به طور دقیق تر توسط نظریه عمومی نسبیت ، که گرانش را نه به عنوان یک نیرو بلکه به عنوان نتیجه حرکت توده ها در امتداد خطوط ژئودزیک در یک فضای زمان خمیده ناشی از توزیع ناهموار جرم توصیف می کند. شدیدترین نمونه از این انحنای فضا-زمان سیاهچاله ای است که هیچ چیز - حتی نور - نمی تواند از آن عبور کند و از افق رویداد سیاهچاله عبور کند . با این حال ، برای اکثر کاربردها ، گرانش کاملاً مطابق با قانون جاذبه جهانی نیوتن است که گرانش را به عنوان یک نیرو توصیف می کند.ایجاد هر گونه دو بدن به سمت یکدیگر جذب می شود، با قدر متناسب به کالا خود را از توده و معکوس متناسب به مربع از فاصله بین آنها را.گرانش ضعیف ترین از چهار فعل و انفعالات اساسی فیزیک است ،
تشبیه دو بعدی از زمان-زمان ایجاد شده توسط جرم یک جسم. ماده هندسه فضا-زمان را تغییر می دهد ، این هندسه (منحنی) به عنوان جاذبه تفسیر می شود. خطوط سفید نمایانگر انحنای فضا نیستند بلکه در عوض نمایانگر سیستم مختصاتی است که به فضای زمان خمیده تحمیل می شود ، که در یک فاصله زمان مسطح بصورت مستقیم است .
در نسبیت عام ، اثرات گرانش به جای نیرو به انحنای زمان-زمان نسبت داده می شود . نقطه آغازین نسبیت عام اصل معادل سازی است که سقوط آزاد را با حرکت اینرسی برابر می داند و اجرام ساکن آزاد را در حال سقوط نسبت به ناظران غیر اینرسی روی زمین تسریع می کند. با این وجود ، در فیزیک نیوتنی چنین شتابی نمی تواند اتفاق بیفتد ، مگر اینکه حداقل یکی از اجسام توسط نیرویی در حال کار باشد.
انیشتین پیشنهاد کرد که زمان-زمان توسط ماده خمیده می شود ، و اشیا-که به صورت آزاد در حال سقوط هستند در طول مسیرهای محلی مستقیم در زمان-زمان منحنی حرکت می کنند. این مسیرهای مستقیم را ژئودزیک می نامند . نظریه انیشتین مانند اولین قانون حرکت نیوتن می گوید اگر نیرویی بر جسمی وارد شود ، از ژئودزیک منحرف می شود. به عنوان مثال ، ما دیگر در حالت ایستاده از ژئودزیک پیروی نمی کنیم زیرا مقاومت مکانیکی زمین به ما نیرویی صعودی وارد می کند و در نتیجه ما غیر زمینی هستیم. این توضیح می دهد که چرا حرکت در امتداد ژئودزیک در فضا زمان اینرسی تلقی می شود.
انیشتین معادلات میدانی نسبیت عام را کشف کرد که مربوط به وجود ماده و انحنای زمان-زمان است و به نام وی نامگذاری شده اند. معادلات میدان اینشتین مجموعه ای از 10 به طور همزمان ، غیر خطی ، معادلات دیفرانسیل . راه حل های معادلات میدانی ، اجزای سنسور متریک زمان-زمان هستند. یک سنسور متریک هندسه زمان-زمان را توصیف می کند. مسیرهای ژئودزیکی برای یک زمان-زمان از تانسور متریک محاسبه می شود.
ما از آیزاک نیوتون و قانون جاذبه او می دانیم که هر دو جسم در جهان نیروی جاذبه ای به یکدیگر وارد می کنند. این رابطه بر اساس جرم دو جسم و فاصله بین آنها است. هرچه جرم این دو جسم بیشتر باشد و هرچه فاصله بین آنها کوتاهتر باشد ، کشش نیروهای گرانشی آنها به یکدیگر بیشتر می شود.
ما همچنین می دانیم که گرانش می تواند در یک سیستم پیچیده با چندین جسم کار کند. به عنوان مثال ، در منظومه شمسی ما ، نه تنها خورشید بر روی تمام سیارات جاذبه ایجاد می کند ، بلکه آنها را در مدار خود نگه می دارد ، بلکه هر سیاره نیز یک نیروی جاذبه بر روی خورشید اعمال می کند ، و همچنین سایر سیارات نیز همه ، به درجات مختلف بر اساس جرم و فاصله بین اجسام. و این فقط از سیستم خورشیدی ما فراتر می رود ، زیرا در واقع ، هر جسمی که در جهان جرم دارد ، هر جسم دیگری را که جرم دارد ، جذب می کند - باز هم ، همه در درجات مختلف بر اساس جرم و مسافت.
آلبرت انیشتین با نظریه نسبیت خود توضیح داد که گرانش چیزی فراتر از نیرو است: این انحنا در پیوستار فضا-زمان است. به نظر می رسد چیزی مستقیم از داستان علمی تخیلی است ، اما به زبان ساده ، جرم یک جسم باعث خم شدن و منحنی شدن فضای اطراف آن می شود. این اغلب به صورت یک توپ سنگین نشان داده می شود که روی یک ورق لاستیک نشسته است ، و توپهای کوچکتر دیگر به سمت جسم سنگین تر می افتند زیرا ورق لاستیک از وزن توپ سنگین تاب می شود.
در حقیقت ، ما نمی توانیم انحنای فضا را مستقیماً ببینیم ، اما می توانیم آن را در حرکت اجسام تشخیص دهیم. هر جسمی که در گرانش جرم آسمانی دیگری گرفتار شود تحت تأثیر قرار می گیرد زیرا فضایی که از آن عبور می کند به سمت آن جسم خمیده است. این همان روشی است که یک سکه به پایین در یکی از دستگاه های چرخشی شکاف پنی که در مغازه های گردشگری می بینید ، یا به صورت مارپیچ دوچرخه در اطراف یک ولودروم رخ می دهد.تصویر
ما همچنین می توانیم اثرات گرانش بر نور را در پدیده ای به نام عدسی گرانشی ببینیم. اگر جسمی در فضا به اندازه کافی عظیم باشد - مانند کهکشان بزرگ یا خوشه کهکشان ها - می تواند باعث ایجاد پرتوی مستقیم نور در اطراف آن شود و باعث ایجاد اثر عدسی شود.
اما این تأثیرات - جایی که اساساً منحنی ها ، تپه ها و دره ها در فضا وجود دارد - به دلایلی رخ می دهد که نمی توانیم به طور کامل توضیح دهیم. گرانش علاوه بر اینکه از ویژگی های فضا است ، یک نیرو نیز هست (اما ضعیف ترین نیرو از بین چهار نیرو است) ، و ممکن است یک ذره نیز باشد. برخی دانشمندان ذراتی به نام گراویتون را پیشنهاد داده اند كه باعث جذب اجسام به یكدیگر می شود. اما گراویتون ها هرگز مشاهده نشده اند. ایده دیگر این است که امواج گرانشی هنگامی تولید می شوند که جسمی توسط یک نیروی خارجی تسریع شود ، اما این امواج نیز هرگز به طور مستقیم شناسایی نشده اند.
درک ما از گرانش بسیار کوچک و بسیار بزرگ تجزیه می شود: در سطح اتم ها و مولکول ها ، گرانش فقط کار می کند. و ما نمی توانیم درون سیاهچاله ها و لحظه انفجار بزرگ را توصیف کنیم
تصویر

ارسال پست