نوترینو ژوکر سیاه، پوزیترون ژوکر قرمز - ذرات فریب کار و حیله گر
ارسال شده: چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۱ - ۱۶:۲۳
نوترینو ژوکر سیاه، پوزیترون ژوکر قرمز - ذرات فریب کار و حیله گر
آنچه که ثابت و مشخص شده است اینکه، با گاز هیدروژن خالص نمی توان هیچ ساز و کاری برای واکنش زنجیره ای همجوشی هسته ای به راه انداخت. یعنی برای گداخت هسته ای یا فوزیون و فیوژن، به دوتریوم و تریتیوم نیاز داریم. در کل کیهان هم بدینگونه است. بین مقدار فراوانی هیدروژن و دوتریوم و ... حتی گاز هلیوم ، نسبتی خاص وجود دارد. 24 درصد جرم کیهان هلیوم است. علت چیست؟
تقریبا تمامی واکنش های ترکیبی نیاز به کاتالیست یا کاتالیزور دارند. بدون نوترون واکنش همجوشی یا نا ممکن و یا ناپایدار است. در حقیقت در روند همجوشی، واپاشی نیز میبایست انجام پذیرد تا انرژی منفی وارد سیستم شود. چون تقریبا تمامی ذرات جدید بعد از پروتون و الکترون میبایست درون خود مقداری انرژی منفی داشته باشند تا پایدار شوند. بدون تولید انرژی منفی، پدیدار شدن نوترون های جدید و تشکیل هسته های سنگین تر از هیدروژن و همچنین پایداری آنها غیر ممکن خواهد بود. اگر یک ستاره را یک ژنراتور هسته ای انرژی مثبت در نظر بگیریم، تنها ماده اولیه در آن اتم هیدروژن یا فقط الکترون و پروتون خواهد بود و نوترون به منزله ماده ثانویه از ترکیب الکترون و پروتون پدید آمده و به نوعی تسریع (شتاب) دهند و یا پایدار کننده است. واکنش هسته ای در ابتدا با واپاشی سریع نوترون شروع میشود ولی نشان خواهیم داد که بعد از تولید تابش گاما چگونه واکنش به پیش خواهد رفت. ما میبایست با ماتریال الکترون و پروتون یک ستاره را روشن کنیم. نوترون برای ما ماده کمکی و جنبی خواهد بود. بدون توضیحات بیشتر، ابتدا می بایست اصل قضیه را ارایه کنیم. بعدها درک آن برای ما درون یک چرخه واکنش زنجیره ای پروتون-پروتون راحت تر خواهد شد.
یک الکترون با انرژی مثبت متعلق به اتم هیدروژن اولیه، با یک الکترون با انرژی منفی، ناشی از واپاشی بتا منفی (تجزیه نوترون) ترکیب شده، چون هر کدام هم ارز جرمشان انرژی دارند، ولی زاویه این دو بردار انرژی 180 درجه است، در نتیجه برآیند برداری آنها در یک نقطه (محل تصادم یا ترکیب) صفر شده و چون جرم با انرژی هم ارز است، در نتیجه مجموع جرمشان نیز صفر میشود. یعنی داریم:
چون جرم دو الکترون با انرژی منفی و مثبت صفر شده و یک نوترینو تولید شده و جرم آن خیلی نزدیک به صفر است، دیگر بار الکتریکی معنی و مفهومی نخواهد داشت. بار الکتریکی نوترینو هم صفر خواهد شد. چون بعدا نشان خواهیم داد همانطور که قانون پایستگی جرم – انرژی نقض میشود، قانون پایستگی جرم و انرژی نیز نقض خواهد شد و چگونه بار الکتریکی به جرم یا انرژی و بالعکس تبدیل میشود. ما نام این ذره جدید را ژوکر سیاه سر به سر می گذاریم و بعدا دلیل این نامگذاری را توضیح خواهیم داد! دلایل بسیار منطقی برای آن داریم.
اما یک نوع ترکیب دیگر از زوج الکترون-الکترون هم داریم و آن اینکه جهت بردار ها مجددا 180 درجه تغییر خواهند داشت. اما یک محصول جدید دیگر ارایه خواهند کرد:
ما نام این نوع دوم از نوترینو را ژوکر سیاه ته به ته می گذاریم! و شاید این اولین نوع باشد و قبلی دومی ! به هر حال این دو ژوکر سیاه، قرین یا همزاد یکدیگر بوده، ولی رفتار آینه ای از خود دارند، یعنی نوع اول راست دست، ولی نوع دوم چپ دست است. درست مثل دو برادر دوقلو. تنها اختلافشان در استفاده از دستشان است. یعنی شناسایی آنها برای ما راحت خواهد بود. کافی است به دستانشان نگاه کنیم تا ببینیم با کدام دست زیر برگ بازجویی را امضا می کنند! فقط همین. و شاید دومی راست دست باشد و اولی چپ دست!!! اینک این سوال مطرح میشود که این ژوکر های سیاه اصلا به چه دردی میخورند؟ آنها همانند ملات، چسب یا بایندر (نگهدارنده) الکترون در کنار پروتون و عامل اصلی سازنده نوترون هستند. بدون آنها نوترون ها داخل هسته پایداری ندارند:
یعنی با ترکیب یک پروتون با انرژی مثبت با یک نوترینو سر به سر (ژوکر سیاه راست دست) و یک الکترون با انرژی مثبت، یک نوترون با مقادیر قابل توجهی انرژی همجوشی پدیدار میشود. البته نوترون در واپاشی بتا منفی تجزیه میشود به:
در معادله اول ذرات به داخل هسته سقوط می کنند ولی در معادله دوم، نوترون داخل هسته تجزیه و بقیه به بیرون پرتاب میشود. در حقیقت در بازجوی های انجام شده از این دو ژوکر سیاه دوقلوی راست دست و چپ دست شیاد و خبیث، آنها اعتراف کردند که چگونه فیزیک دانان علوم هسته ای و کوانتوم را فریب می دهند. برادر راست دست با تغییر انرژی مثبت یک الکترون به انرژی منفی ، برادر چپ دستش را بجای خود جایگزین می کند و ناپدید میشود یا بهتر است بگوییم، در ابتدا راست دست است، ولی ترجیح می دهد چپ دست شود. برای اینکه مقادیر زیادی در خودشان انرژی، ذخیره داشته اند و این ژوکر سیاه راست دست، با استفاده از همان انرژی پتانسیل هسته ای، موفق به انجام این تردستی و فریب کاری شده است. در مرحله دوم بازجویی ها از هر دو برادر کلاهبردار که گویا یک نفر در دو پیکر یا دو نفر در یک کالبد هستند، اعتراف شد که چیزی به نام نیروی هسته ای ضعیف در اتم ها وجود ندارد. گفتند ما به تنهایی خودمان با استفاده از خاصیت بار الکتریکی در فواصل نزدیک، هم قادر به پایداری نوترون های هسته هستیم و هم فروپاشی آنها یعنی نیاز به کمک نداریم. هرچه شرایط ایجاب کند همان کنیم. تنها چیزی که لازم است، فراهم شدن شرایط نمایش و معرکه گیری و البته کمک گرفتن از (همدستی با) سایر ژوکر ها و تبادل انرژی منفی به مثبت و یا بلعکس میباشد. ما به حرف آنها کاملا باور و ایمان داریم. هر کاری از عهده آنها بر می آید. چون آنها هفت خط یا آخر خط روزگار ما هستند. آنها فوق العاده شیطان و فریب کارند. ولی همکاران دیگر خود را معرفی نکرده و با شگرد های مخصوص به خود نیز موفق به اعتراف گیری از آنها نشدیم و چون با خشونت و شکنجه، همانند شتاب دهنده و تصادم دهنده های سرن CERN سر و کاری نداریم، خود به تنهایی موفق به شناسایی آنها شدیم و بعد از دستگیری، آنها را به ژوکر های سیاه نشان دادیم و آنها نیز مجبور شدند هویت آنها را تایید و افشا کنند. یعنی روش های شرلوک هولمز بهتر از روشهای CERN جواب می دهد. و متوجه شدیم که چگونه الکترونهای انرژی مثبت، به انرژی منفی تبدیل شده و واکنش زنجیره ای پروتون-پروتون را به پیش میبرند و اجازه می دهند دو پروتون با هم برهمکنش داشته و ژنراتو هسته ای مثبت پایدار باقی بماند.
اگر خوب دقت کنید در ردیف یک داخل کروشه مربع یک ژوکر سیاه سر به سر یا راست دست قابل مشاهده است. ولی در ردیف دوم یک ژوکر سیاه ته به ته یا چپ دست رویت میشود. یعنی این دو برادر در داخل هسته اتم، دوقلوهای به هم چسبیده هستند. ولی در خارج هسته از همدیگر مجزا، تفکیک و متمایز میشوند. از این رو این ژوکر تردست و کاملا حرفه ای، خیلی راحت میتواند تغییر ماهیت دهد و به برادرش تبدیل شود. و از طرفی با برسی مجدد معادله فوق، دریافتیم که ژوکر های دیگری هم وجود دارند. که ژوکرهای قبلی در نزد آنها بسیار ضعیف هستند. چون این ژوکرها بسیار قدرتمندتر به نظر می رسند و نسبت به آنها سر هستند:
در حقیقت ژوکر ها از چپ و راست کردن و سر به سر و ته به ته سازی درست میشوند. لذا در کنار بازیافت تنگستن کارباید، تولید انبوه یا انبوه سازی ژوکر ها را دستور کار کارگاه قرار داده ایم. ما نام این ژوکر جدیدا شناسایی و بازداشت شده را ژوکر قرمز می گذاریم که پوزیترون شناخته شده است و سر گروه، لیدر یا رئیس باند ژوکر های سیاه مخوف است:
به هیچ طریق ممکن موفق به بازجویی و اعتراف گیری از ایشان نشدیم. چون خشونت و قتل راهکار ما نیست. یعنی دنباله رو CERN جنایت کار و شکنجه گر نیستیم. حتی اگر با ژوکرها طرف حساب شده باشیم. اما معادلات کوانتومی این ژوکر قرمز چیست؟
یعنی در هر دو حالت ژوکر های قرمز در هسته، جرم پوزیترون را معادل یک الکترون محاسبه کردیم و بار آن را منفی و برابر یک الکترون آنهم با انرژی مثبت. و این خیلی عالی و ایده آل بود. چون ژوکر های سیاه ملعون به اندازه دو الکترون در خود جرم مخفی کرده بودند ولی این ژوکر قرمز انصاف به خرج داده و عقلا یک الکترون از خود جرم نشان می دهد و چون بارش منفی است، میتوان هم نشینی و مونسی آن با پروتون بار مثبت را توجیه کرد و چگونه دو بار الکتریکی مخالف ،همدیگر را خنثی و در یک نوترون تشکیل داده شده، صفر نشان می دهند. و از طرفی میتوانند یک یا چند پروتون را همانند چسب یک دو سه محکم در کنار هم نگه داشته و هلیم را بسازند. دیگر با وجود این ژوکر قرمز قدرتمند هیچ نیازی به نیروی هسته ای قوی هم نداریم. بلکه هم ضعیفش و هم قوی آن را در زباله دانی تاریخ بشریت رها می کنیم تا در کنار سایر نظریات غلط و اشباه نابود شوند. ولی فیزیک دانان هسته ای به ما گفتند که بار الکتریکی این مخلوق، مثبت است و اینچنین دریافتیم زمانی که از هسته جدا میشود، این اتفاق تغییر هویت یا جنسیت برای آنها روی می دهد. یعنی با منفی شدن انرژی کل سامانه پرتاب موشکی ژوکر قرمز به بیرون هسته، چنین میشود .یعنی هم انرژیش منفی میشود و هم بار الکتریکیش وارونه میشود. یعنی انرژی مثبت آن منفی و بار الکتریکی منفی آن مثبت میشود. یعنی در یک ژوکر قرمز جهت بردار انرژی عکس جهت بردار الکتریکی آن است. اگر یکی وارونه شود دومی هم برعکس میشود. خیلی راحت همانطور که امروزه تغییر جنسیت برای انسانها راحت و آسان شده است. موارد کشف شده فوق به ژوکر قرمز ابلاغ و تفهیم اتهام شد. ایشان خیلی سریع به حرف آمده، بعد از اعترافات جانانه قبول اتهام تغییر هویت و تغییر جنسیت خود نمودند. و چون حاضر به همکاری شدند و همچنین دلیل ارایه شده توسط ایشان را جهت تبری وارد و حکم به برائت ایشان صادر میشود. اینم فرمول ، دلایل و حکمش:
و ایشان گفتند که هر گروه تبهکار برای خود قانونی دارد و قانون ما هم بدین گونه است. داخل هسته باند و بیرون باند، باید هویت خود را همانند ماسون ها عوض کنیم و این برای الکترون ها صادق نخواهد بود. با کمک گرفتن از نظریه احتمالات و چینش دکارتی، تمامی حالات ممکن برای این موجود شرور تاز توبه کرده و تواب را محاسبه کردیم و به نتایج زیر رسیدیم چون نمیشود به ژوکرها اعتماد کرد:
یعنی چیزی مثل گامتوژنز در بعضی جانداران وابسته به خورشید. ژوکر قرمز دو حالت مساوی داخل هسته و دو حالت مساوی بیرون هسته دارد. اینک ما فهمیدیم که ای وای، خواص ذرات زیر اتمی در داخل و بیرون هسته بسیار متفاوت است. بسیار دروغ و غلط بود که پوزیترون ضد یا پاد الکترون است. ساختار ژنتیکی یا وراثت ژوکر قرمز از ژوکرهای سیاه و برعکس است. انگار اینها یک طایفه مافیایی و تبهکار هستند که فیزیکدانان تا به امروز بر روی جنازه باقی مانده از تسویه حساب های داخلی آنها یعنی درگیری های خیابانی و محلی آنها مطالعه یا کالبد شناسی نموده اند. این ذرات ماهیت و ذات یکسانی دارند ولی رفتار و خصوصیات گوناگون و متفاوتی خواهند داشت. خوب اینکه کاملا طبیعی است خود ماهی درون و بیرون آب خیلی متفاوت است. یعنی داخل آب زنده ولی خارج آن مرده است. یا یک جنین داخل رحم مادر زنده ولی خارج آن و سقط شده مرده است. نکند فیزیکدانان با ذرات متوفی آزمون فیزیکی انجام داده و ارگان های مرده آنها را زنده تشخیص داده اند. پس لازم است برای بعضی از آنها برگ فوت صادر و شناسنامه و کد ملی آنها ابطال شود. چون اکثرا به عمد کشته شده اند آنهم در سرعت های بسیار بالای نزدیک به نور. و اینکه میبایست در علوم کوانتوم، وراثت و ژنتیک (فرق مرده با زنده) نیز تدریس شود. البته به شرط آنکه بلایی همانند فیزیک و شیمی کوانتومی بر سرش نازل نشود. و اینک این سوال مطرح میشود که با این ژوکر قرمز چه کنیم؟
این ژوکر قرمز کار درست است. ما آن را نه به عنوان ضد یا پاد ماده، بلکه به عنوان پایدار کننده هسته های عناصر قبول داریم و جایگزین نیروی قوی هسته ای می کنیم که زیاد شناخته شده و قابل قبول و درک هم نبود. و اگر بود هم میخواستند آن را با نیروی الکترومغناطیسی یکی کنند که بر فرض وجودش، اینک یکی شدند و دیگر نیازی به آن نخواهیم داشت. خدا حافظ نیروی هسته ای قوی به تاریخ پیوستی.
اما فعلا چالش خیلی بزرگی داریم و آن توجیه واپاشی بتا مثبت است یعنی:
در نگاه اول کاملا مشخص میشود که این پروتون، یک پروتون معمولی نیست. چون داخل هسته بوده و با ژوکر ها رابطه یا پیوند قوی دارد. اطلاعات اولیه ما این است که انرژی سمت چپ مثبت است. و پوزیترون بار مثبت ولی انرژی منفی چون محصول واپاشی بتا مثبت و نوترینو راست دست یا سر به سر است. چون برعکس واپاشی بتا منفی خواهد بود. پس داریم:
ابتدا پوزیترون و نوترینو را به صورت وارونه یا عکس به طرف سمت چپ معادله (سر جای اول داخل هسته) بر می گردانیم و انرژی را از سیستم حذف می کنیم (بر میگردانیم بیرون هسته) یعنی:
معادله فوق مربوط به چینش یک نوترون هسته است قبل از واپاشی بتا مثبت. ولی قبلا دانسته ایم که نوترون در واپاشی بتا منفی چه میشود یعنی:
با ادغام دو معادله فوق داریم:
با تساوی طرفین معادله خواهیم داشت:
که در نگاه اول نشان می دهد بار الکتریکی یک الکترون با انرژی منفی بیرون هسته با بار الکتریکی یک پوزیترون داخل هسته یکی بوده و مساوی یک بار الکتریکی منفی است. و صد البته هر دو جرمی مساوی یکدیگر نشان می دهند. هر چند که پوزیترون دو جرم بیشتر مخفی کرده است.
در نگاه دوم فرمول نویسی غلط انیشتین به ذهن ما خطور می کند:
و همچنین یاد خطای محاسباتی روس ها در مورد انرژی ناشی از بمب هیدروژنی تزار که 30 مگاتن محاسبه کرده بودند ولی بیشتر از 50 مگاتن شد. ولی ما این فرمول را اصلاح کردیم به این:
علت آن اینکه روس ها از پسماند انفجار یک ابرنواختر یا واکنش های میانی ستاره خورشید، هیدروژن، دوتریوم و تریتیوم به عنوان مهمات هسته ای استفاده نموده بودند. و آلودگی به انواع نوترینو و پوزیترون هسته ها را نمی دانستند. و چون اینها در خود جرم مخفی می کنند و در زمان انفجار، انرژی از خود تابش می کنند، از این رو در واکنش همجوشی هسته ای، خطای محاسباتی زیادی بروز می کند که بعدها به صورت تجربی آن را در معادلات خود لحاظ می کنند. ما این پدیده را آلودگی ژوکری می گزاریم که در آشکار کننده CERN نیز مشهود است و آن را بعدا توضیح خواهیم داد.
از شوخی گذشته بعد از این باید خیلی جدی باشیم. چون یک موفقیت بزرگ کسب کرده ایم. داریم یک مفهوم جدید و بنیادی را به فیزیک کوانتوم نشان می دهیم و آن صحت و درستی انرژی مثبت و منفی و تاثیرات شگفت انگیز آن در کیهان است. به بیان دیگر بنیان گزاران فیزیک کوانتوم از این مسئله بی خبر بوده اند. ولی ما اینک مطلع شده ایم. شخصی همانند شرودینگر بر این باور بود که در فیزیک کوانتوم همه چیز بر مبنای شانس، تصادف و احتمالات است و شانس، تصادف و احتمالات هم در قمار است و ما با استفاده از کارت پاسور نشان دادیم که میتوان این پدیدهای کوانتومی را از حالت شانسی و تصادفی خارج کرد و به یک اصول اولیه محکم و قوی دست یافت. ما این اصول را گسترش خواهیم داد. ولی میدانیم از آنجایی که ستاره خورشید میلیاردها سال فعالیت داشته است، اگر بازی به سیستم های سریع دیجیتالی واگذار شود، هرگز تمامی نخواهد داشت. مگر اینکه رایانه مرتکب خطا و اشتباهی شود. شخصی همانند هایزنبرک مدعی بود ما همیشه در اندازه گیری های خود دچار عدم قطعیت میشویم. ولی پیمانه های ما درست جواب داد و در نهایت به یک برابری منطقی دست یافتیم. بور باور داشت که این اندازه گیری های ما به کمیت های فیزیکی اندازه و مقدار می دهد و... و اینک نوبت انیشتین است. ایشان طبق مفاهیم حقوقی – مدنی فضولی کرده اند و در این وسط هیچ کاره هستند و فضولی ایشان برای ما اصلا مهم و ملاک عمل نیست. موضوع مهم اینکه ایشان امریکایی ها را ترغیب به ساخت سلاح هسته ای کرده و اینک این گونه تسلیحات مرگ بار و کشتار جمعی به همراه نیروگاه های هسته ای بسیار گسترش یافته اند. به همراه اماکن دفن زباله های هسته ای و هیچ قطعیتی در کیفیت و کمیت در تولید، نگهداری و حتی استفاده از آنها وجود ندارد. مخصوصا نوع چینی نا مرغوب و استوک آن. جنگ هسته ای هم به صورت تصادفی، احتمالا بروز خواهد کرد. دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. چرا که ما در آستانه یک جنگ جهانی هسته ای یا جنگ جهانی سوم بین المللی هستیم. ولی ما قواعد بازی را یافته ایم و اینک میتوانیم برای خود واکنش هسته ای همجوشی راه بی اندازیم و هسته سازی کنیم. تنها چیزی که نیاز داریم نرم افزار پایتون و تعداد بسیار زیادی ژوکر است. و اما فوتون گاما این عقاب تیز رو که شکارچی ماهری برای الکترون ، زوج الکترون-الکترون، انواع و اقسام ژوکرها و نوترینو و پوزیترون است. فعلا هیچ قطعیتی وجود ندارد شاید این جنگ را فوتون های گاما یا ژوکرها شروع کنند. ما باید جلوی آن را بگیریم.
اما قبل از هر چیز باید تکلیف این ژوکرهای سیاه را تعیین کنیم. خورشید در هر ثانیه دو ضرب در 10 به توان 38 نوترینو از خود ساطع می کند. نوترینو با سرعت نزدیک به نور حرکت می کند. با برخورد پرتو های کیهانی در هر ثانیه از هر سانتی متر مربع زمین، در حدود ۶۵ میلیارد نوترینوی خورشیدی عبور می کند. تخمین زده میشود که در حدود ۳۳۰ نوترینو در هر سانتیمتر مکعب از کائنات وجود دارد، به عبارتی ۳۳۰ میلیون در هر متر مکعب. این عدد بسیار بزرگی است. ما قبلا فهمیدیم که این ژوکرهای سیاه به درد نوترون سازی می خورند. ولی گویا زیادی آنها برای خورشید مضر و دردسر ساز است. چون میتوانند سرعت واکنش همجوشی را بالا ببرند. از این رو میبایست دفع و به بیرون پرتاب شوند. ولی آنچه که مهم است اینکه اینها نمیتوانند همگی نتیجه واپاشی باشند. میبایست به روش دیگری تولید شده باشند. و ما برای توجیه این موضوع، نیاز داریم از تابش های گاما یعنی محصول نهایی همجوشی خود هسته ها، استفاده کنیم ما نام آنها را پایتون می گزاریم.
آنچه که ثابت و مشخص شده است اینکه، با گاز هیدروژن خالص نمی توان هیچ ساز و کاری برای واکنش زنجیره ای همجوشی هسته ای به راه انداخت. یعنی برای گداخت هسته ای یا فوزیون و فیوژن، به دوتریوم و تریتیوم نیاز داریم. در کل کیهان هم بدینگونه است. بین مقدار فراوانی هیدروژن و دوتریوم و ... حتی گاز هلیوم ، نسبتی خاص وجود دارد. 24 درصد جرم کیهان هلیوم است. علت چیست؟
تقریبا تمامی واکنش های ترکیبی نیاز به کاتالیست یا کاتالیزور دارند. بدون نوترون واکنش همجوشی یا نا ممکن و یا ناپایدار است. در حقیقت در روند همجوشی، واپاشی نیز میبایست انجام پذیرد تا انرژی منفی وارد سیستم شود. چون تقریبا تمامی ذرات جدید بعد از پروتون و الکترون میبایست درون خود مقداری انرژی منفی داشته باشند تا پایدار شوند. بدون تولید انرژی منفی، پدیدار شدن نوترون های جدید و تشکیل هسته های سنگین تر از هیدروژن و همچنین پایداری آنها غیر ممکن خواهد بود. اگر یک ستاره را یک ژنراتور هسته ای انرژی مثبت در نظر بگیریم، تنها ماده اولیه در آن اتم هیدروژن یا فقط الکترون و پروتون خواهد بود و نوترون به منزله ماده ثانویه از ترکیب الکترون و پروتون پدید آمده و به نوعی تسریع (شتاب) دهند و یا پایدار کننده است. واکنش هسته ای در ابتدا با واپاشی سریع نوترون شروع میشود ولی نشان خواهیم داد که بعد از تولید تابش گاما چگونه واکنش به پیش خواهد رفت. ما میبایست با ماتریال الکترون و پروتون یک ستاره را روشن کنیم. نوترون برای ما ماده کمکی و جنبی خواهد بود. بدون توضیحات بیشتر، ابتدا می بایست اصل قضیه را ارایه کنیم. بعدها درک آن برای ما درون یک چرخه واکنش زنجیره ای پروتون-پروتون راحت تر خواهد شد.
یک الکترون با انرژی مثبت متعلق به اتم هیدروژن اولیه، با یک الکترون با انرژی منفی، ناشی از واپاشی بتا منفی (تجزیه نوترون) ترکیب شده، چون هر کدام هم ارز جرمشان انرژی دارند، ولی زاویه این دو بردار انرژی 180 درجه است، در نتیجه برآیند برداری آنها در یک نقطه (محل تصادم یا ترکیب) صفر شده و چون جرم با انرژی هم ارز است، در نتیجه مجموع جرمشان نیز صفر میشود. یعنی داریم:
چون جرم دو الکترون با انرژی منفی و مثبت صفر شده و یک نوترینو تولید شده و جرم آن خیلی نزدیک به صفر است، دیگر بار الکتریکی معنی و مفهومی نخواهد داشت. بار الکتریکی نوترینو هم صفر خواهد شد. چون بعدا نشان خواهیم داد همانطور که قانون پایستگی جرم – انرژی نقض میشود، قانون پایستگی جرم و انرژی نیز نقض خواهد شد و چگونه بار الکتریکی به جرم یا انرژی و بالعکس تبدیل میشود. ما نام این ذره جدید را ژوکر سیاه سر به سر می گذاریم و بعدا دلیل این نامگذاری را توضیح خواهیم داد! دلایل بسیار منطقی برای آن داریم.
اما یک نوع ترکیب دیگر از زوج الکترون-الکترون هم داریم و آن اینکه جهت بردار ها مجددا 180 درجه تغییر خواهند داشت. اما یک محصول جدید دیگر ارایه خواهند کرد:
ما نام این نوع دوم از نوترینو را ژوکر سیاه ته به ته می گذاریم! و شاید این اولین نوع باشد و قبلی دومی ! به هر حال این دو ژوکر سیاه، قرین یا همزاد یکدیگر بوده، ولی رفتار آینه ای از خود دارند، یعنی نوع اول راست دست، ولی نوع دوم چپ دست است. درست مثل دو برادر دوقلو. تنها اختلافشان در استفاده از دستشان است. یعنی شناسایی آنها برای ما راحت خواهد بود. کافی است به دستانشان نگاه کنیم تا ببینیم با کدام دست زیر برگ بازجویی را امضا می کنند! فقط همین. و شاید دومی راست دست باشد و اولی چپ دست!!! اینک این سوال مطرح میشود که این ژوکر های سیاه اصلا به چه دردی میخورند؟ آنها همانند ملات، چسب یا بایندر (نگهدارنده) الکترون در کنار پروتون و عامل اصلی سازنده نوترون هستند. بدون آنها نوترون ها داخل هسته پایداری ندارند:
یعنی با ترکیب یک پروتون با انرژی مثبت با یک نوترینو سر به سر (ژوکر سیاه راست دست) و یک الکترون با انرژی مثبت، یک نوترون با مقادیر قابل توجهی انرژی همجوشی پدیدار میشود. البته نوترون در واپاشی بتا منفی تجزیه میشود به:
در معادله اول ذرات به داخل هسته سقوط می کنند ولی در معادله دوم، نوترون داخل هسته تجزیه و بقیه به بیرون پرتاب میشود. در حقیقت در بازجوی های انجام شده از این دو ژوکر سیاه دوقلوی راست دست و چپ دست شیاد و خبیث، آنها اعتراف کردند که چگونه فیزیک دانان علوم هسته ای و کوانتوم را فریب می دهند. برادر راست دست با تغییر انرژی مثبت یک الکترون به انرژی منفی ، برادر چپ دستش را بجای خود جایگزین می کند و ناپدید میشود یا بهتر است بگوییم، در ابتدا راست دست است، ولی ترجیح می دهد چپ دست شود. برای اینکه مقادیر زیادی در خودشان انرژی، ذخیره داشته اند و این ژوکر سیاه راست دست، با استفاده از همان انرژی پتانسیل هسته ای، موفق به انجام این تردستی و فریب کاری شده است. در مرحله دوم بازجویی ها از هر دو برادر کلاهبردار که گویا یک نفر در دو پیکر یا دو نفر در یک کالبد هستند، اعتراف شد که چیزی به نام نیروی هسته ای ضعیف در اتم ها وجود ندارد. گفتند ما به تنهایی خودمان با استفاده از خاصیت بار الکتریکی در فواصل نزدیک، هم قادر به پایداری نوترون های هسته هستیم و هم فروپاشی آنها یعنی نیاز به کمک نداریم. هرچه شرایط ایجاب کند همان کنیم. تنها چیزی که لازم است، فراهم شدن شرایط نمایش و معرکه گیری و البته کمک گرفتن از (همدستی با) سایر ژوکر ها و تبادل انرژی منفی به مثبت و یا بلعکس میباشد. ما به حرف آنها کاملا باور و ایمان داریم. هر کاری از عهده آنها بر می آید. چون آنها هفت خط یا آخر خط روزگار ما هستند. آنها فوق العاده شیطان و فریب کارند. ولی همکاران دیگر خود را معرفی نکرده و با شگرد های مخصوص به خود نیز موفق به اعتراف گیری از آنها نشدیم و چون با خشونت و شکنجه، همانند شتاب دهنده و تصادم دهنده های سرن CERN سر و کاری نداریم، خود به تنهایی موفق به شناسایی آنها شدیم و بعد از دستگیری، آنها را به ژوکر های سیاه نشان دادیم و آنها نیز مجبور شدند هویت آنها را تایید و افشا کنند. یعنی روش های شرلوک هولمز بهتر از روشهای CERN جواب می دهد. و متوجه شدیم که چگونه الکترونهای انرژی مثبت، به انرژی منفی تبدیل شده و واکنش زنجیره ای پروتون-پروتون را به پیش میبرند و اجازه می دهند دو پروتون با هم برهمکنش داشته و ژنراتو هسته ای مثبت پایدار باقی بماند.
اگر خوب دقت کنید در ردیف یک داخل کروشه مربع یک ژوکر سیاه سر به سر یا راست دست قابل مشاهده است. ولی در ردیف دوم یک ژوکر سیاه ته به ته یا چپ دست رویت میشود. یعنی این دو برادر در داخل هسته اتم، دوقلوهای به هم چسبیده هستند. ولی در خارج هسته از همدیگر مجزا، تفکیک و متمایز میشوند. از این رو این ژوکر تردست و کاملا حرفه ای، خیلی راحت میتواند تغییر ماهیت دهد و به برادرش تبدیل شود. و از طرفی با برسی مجدد معادله فوق، دریافتیم که ژوکر های دیگری هم وجود دارند. که ژوکرهای قبلی در نزد آنها بسیار ضعیف هستند. چون این ژوکرها بسیار قدرتمندتر به نظر می رسند و نسبت به آنها سر هستند:
در حقیقت ژوکر ها از چپ و راست کردن و سر به سر و ته به ته سازی درست میشوند. لذا در کنار بازیافت تنگستن کارباید، تولید انبوه یا انبوه سازی ژوکر ها را دستور کار کارگاه قرار داده ایم. ما نام این ژوکر جدیدا شناسایی و بازداشت شده را ژوکر قرمز می گذاریم که پوزیترون شناخته شده است و سر گروه، لیدر یا رئیس باند ژوکر های سیاه مخوف است:
به هیچ طریق ممکن موفق به بازجویی و اعتراف گیری از ایشان نشدیم. چون خشونت و قتل راهکار ما نیست. یعنی دنباله رو CERN جنایت کار و شکنجه گر نیستیم. حتی اگر با ژوکرها طرف حساب شده باشیم. اما معادلات کوانتومی این ژوکر قرمز چیست؟
یعنی در هر دو حالت ژوکر های قرمز در هسته، جرم پوزیترون را معادل یک الکترون محاسبه کردیم و بار آن را منفی و برابر یک الکترون آنهم با انرژی مثبت. و این خیلی عالی و ایده آل بود. چون ژوکر های سیاه ملعون به اندازه دو الکترون در خود جرم مخفی کرده بودند ولی این ژوکر قرمز انصاف به خرج داده و عقلا یک الکترون از خود جرم نشان می دهد و چون بارش منفی است، میتوان هم نشینی و مونسی آن با پروتون بار مثبت را توجیه کرد و چگونه دو بار الکتریکی مخالف ،همدیگر را خنثی و در یک نوترون تشکیل داده شده، صفر نشان می دهند. و از طرفی میتوانند یک یا چند پروتون را همانند چسب یک دو سه محکم در کنار هم نگه داشته و هلیم را بسازند. دیگر با وجود این ژوکر قرمز قدرتمند هیچ نیازی به نیروی هسته ای قوی هم نداریم. بلکه هم ضعیفش و هم قوی آن را در زباله دانی تاریخ بشریت رها می کنیم تا در کنار سایر نظریات غلط و اشباه نابود شوند. ولی فیزیک دانان هسته ای به ما گفتند که بار الکتریکی این مخلوق، مثبت است و اینچنین دریافتیم زمانی که از هسته جدا میشود، این اتفاق تغییر هویت یا جنسیت برای آنها روی می دهد. یعنی با منفی شدن انرژی کل سامانه پرتاب موشکی ژوکر قرمز به بیرون هسته، چنین میشود .یعنی هم انرژیش منفی میشود و هم بار الکتریکیش وارونه میشود. یعنی انرژی مثبت آن منفی و بار الکتریکی منفی آن مثبت میشود. یعنی در یک ژوکر قرمز جهت بردار انرژی عکس جهت بردار الکتریکی آن است. اگر یکی وارونه شود دومی هم برعکس میشود. خیلی راحت همانطور که امروزه تغییر جنسیت برای انسانها راحت و آسان شده است. موارد کشف شده فوق به ژوکر قرمز ابلاغ و تفهیم اتهام شد. ایشان خیلی سریع به حرف آمده، بعد از اعترافات جانانه قبول اتهام تغییر هویت و تغییر جنسیت خود نمودند. و چون حاضر به همکاری شدند و همچنین دلیل ارایه شده توسط ایشان را جهت تبری وارد و حکم به برائت ایشان صادر میشود. اینم فرمول ، دلایل و حکمش:
و ایشان گفتند که هر گروه تبهکار برای خود قانونی دارد و قانون ما هم بدین گونه است. داخل هسته باند و بیرون باند، باید هویت خود را همانند ماسون ها عوض کنیم و این برای الکترون ها صادق نخواهد بود. با کمک گرفتن از نظریه احتمالات و چینش دکارتی، تمامی حالات ممکن برای این موجود شرور تاز توبه کرده و تواب را محاسبه کردیم و به نتایج زیر رسیدیم چون نمیشود به ژوکرها اعتماد کرد:
یعنی چیزی مثل گامتوژنز در بعضی جانداران وابسته به خورشید. ژوکر قرمز دو حالت مساوی داخل هسته و دو حالت مساوی بیرون هسته دارد. اینک ما فهمیدیم که ای وای، خواص ذرات زیر اتمی در داخل و بیرون هسته بسیار متفاوت است. بسیار دروغ و غلط بود که پوزیترون ضد یا پاد الکترون است. ساختار ژنتیکی یا وراثت ژوکر قرمز از ژوکرهای سیاه و برعکس است. انگار اینها یک طایفه مافیایی و تبهکار هستند که فیزیکدانان تا به امروز بر روی جنازه باقی مانده از تسویه حساب های داخلی آنها یعنی درگیری های خیابانی و محلی آنها مطالعه یا کالبد شناسی نموده اند. این ذرات ماهیت و ذات یکسانی دارند ولی رفتار و خصوصیات گوناگون و متفاوتی خواهند داشت. خوب اینکه کاملا طبیعی است خود ماهی درون و بیرون آب خیلی متفاوت است. یعنی داخل آب زنده ولی خارج آن مرده است. یا یک جنین داخل رحم مادر زنده ولی خارج آن و سقط شده مرده است. نکند فیزیکدانان با ذرات متوفی آزمون فیزیکی انجام داده و ارگان های مرده آنها را زنده تشخیص داده اند. پس لازم است برای بعضی از آنها برگ فوت صادر و شناسنامه و کد ملی آنها ابطال شود. چون اکثرا به عمد کشته شده اند آنهم در سرعت های بسیار بالای نزدیک به نور. و اینکه میبایست در علوم کوانتوم، وراثت و ژنتیک (فرق مرده با زنده) نیز تدریس شود. البته به شرط آنکه بلایی همانند فیزیک و شیمی کوانتومی بر سرش نازل نشود. و اینک این سوال مطرح میشود که با این ژوکر قرمز چه کنیم؟
این ژوکر قرمز کار درست است. ما آن را نه به عنوان ضد یا پاد ماده، بلکه به عنوان پایدار کننده هسته های عناصر قبول داریم و جایگزین نیروی قوی هسته ای می کنیم که زیاد شناخته شده و قابل قبول و درک هم نبود. و اگر بود هم میخواستند آن را با نیروی الکترومغناطیسی یکی کنند که بر فرض وجودش، اینک یکی شدند و دیگر نیازی به آن نخواهیم داشت. خدا حافظ نیروی هسته ای قوی به تاریخ پیوستی.
اما فعلا چالش خیلی بزرگی داریم و آن توجیه واپاشی بتا مثبت است یعنی:
در نگاه اول کاملا مشخص میشود که این پروتون، یک پروتون معمولی نیست. چون داخل هسته بوده و با ژوکر ها رابطه یا پیوند قوی دارد. اطلاعات اولیه ما این است که انرژی سمت چپ مثبت است. و پوزیترون بار مثبت ولی انرژی منفی چون محصول واپاشی بتا مثبت و نوترینو راست دست یا سر به سر است. چون برعکس واپاشی بتا منفی خواهد بود. پس داریم:
ابتدا پوزیترون و نوترینو را به صورت وارونه یا عکس به طرف سمت چپ معادله (سر جای اول داخل هسته) بر می گردانیم و انرژی را از سیستم حذف می کنیم (بر میگردانیم بیرون هسته) یعنی:
معادله فوق مربوط به چینش یک نوترون هسته است قبل از واپاشی بتا مثبت. ولی قبلا دانسته ایم که نوترون در واپاشی بتا منفی چه میشود یعنی:
با ادغام دو معادله فوق داریم:
با تساوی طرفین معادله خواهیم داشت:
که در نگاه اول نشان می دهد بار الکتریکی یک الکترون با انرژی منفی بیرون هسته با بار الکتریکی یک پوزیترون داخل هسته یکی بوده و مساوی یک بار الکتریکی منفی است. و صد البته هر دو جرمی مساوی یکدیگر نشان می دهند. هر چند که پوزیترون دو جرم بیشتر مخفی کرده است.
در نگاه دوم فرمول نویسی غلط انیشتین به ذهن ما خطور می کند:
و همچنین یاد خطای محاسباتی روس ها در مورد انرژی ناشی از بمب هیدروژنی تزار که 30 مگاتن محاسبه کرده بودند ولی بیشتر از 50 مگاتن شد. ولی ما این فرمول را اصلاح کردیم به این:
علت آن اینکه روس ها از پسماند انفجار یک ابرنواختر یا واکنش های میانی ستاره خورشید، هیدروژن، دوتریوم و تریتیوم به عنوان مهمات هسته ای استفاده نموده بودند. و آلودگی به انواع نوترینو و پوزیترون هسته ها را نمی دانستند. و چون اینها در خود جرم مخفی می کنند و در زمان انفجار، انرژی از خود تابش می کنند، از این رو در واکنش همجوشی هسته ای، خطای محاسباتی زیادی بروز می کند که بعدها به صورت تجربی آن را در معادلات خود لحاظ می کنند. ما این پدیده را آلودگی ژوکری می گزاریم که در آشکار کننده CERN نیز مشهود است و آن را بعدا توضیح خواهیم داد.
از شوخی گذشته بعد از این باید خیلی جدی باشیم. چون یک موفقیت بزرگ کسب کرده ایم. داریم یک مفهوم جدید و بنیادی را به فیزیک کوانتوم نشان می دهیم و آن صحت و درستی انرژی مثبت و منفی و تاثیرات شگفت انگیز آن در کیهان است. به بیان دیگر بنیان گزاران فیزیک کوانتوم از این مسئله بی خبر بوده اند. ولی ما اینک مطلع شده ایم. شخصی همانند شرودینگر بر این باور بود که در فیزیک کوانتوم همه چیز بر مبنای شانس، تصادف و احتمالات است و شانس، تصادف و احتمالات هم در قمار است و ما با استفاده از کارت پاسور نشان دادیم که میتوان این پدیدهای کوانتومی را از حالت شانسی و تصادفی خارج کرد و به یک اصول اولیه محکم و قوی دست یافت. ما این اصول را گسترش خواهیم داد. ولی میدانیم از آنجایی که ستاره خورشید میلیاردها سال فعالیت داشته است، اگر بازی به سیستم های سریع دیجیتالی واگذار شود، هرگز تمامی نخواهد داشت. مگر اینکه رایانه مرتکب خطا و اشتباهی شود. شخصی همانند هایزنبرک مدعی بود ما همیشه در اندازه گیری های خود دچار عدم قطعیت میشویم. ولی پیمانه های ما درست جواب داد و در نهایت به یک برابری منطقی دست یافتیم. بور باور داشت که این اندازه گیری های ما به کمیت های فیزیکی اندازه و مقدار می دهد و... و اینک نوبت انیشتین است. ایشان طبق مفاهیم حقوقی – مدنی فضولی کرده اند و در این وسط هیچ کاره هستند و فضولی ایشان برای ما اصلا مهم و ملاک عمل نیست. موضوع مهم اینکه ایشان امریکایی ها را ترغیب به ساخت سلاح هسته ای کرده و اینک این گونه تسلیحات مرگ بار و کشتار جمعی به همراه نیروگاه های هسته ای بسیار گسترش یافته اند. به همراه اماکن دفن زباله های هسته ای و هیچ قطعیتی در کیفیت و کمیت در تولید، نگهداری و حتی استفاده از آنها وجود ندارد. مخصوصا نوع چینی نا مرغوب و استوک آن. جنگ هسته ای هم به صورت تصادفی، احتمالا بروز خواهد کرد. دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. چرا که ما در آستانه یک جنگ جهانی هسته ای یا جنگ جهانی سوم بین المللی هستیم. ولی ما قواعد بازی را یافته ایم و اینک میتوانیم برای خود واکنش هسته ای همجوشی راه بی اندازیم و هسته سازی کنیم. تنها چیزی که نیاز داریم نرم افزار پایتون و تعداد بسیار زیادی ژوکر است. و اما فوتون گاما این عقاب تیز رو که شکارچی ماهری برای الکترون ، زوج الکترون-الکترون، انواع و اقسام ژوکرها و نوترینو و پوزیترون است. فعلا هیچ قطعیتی وجود ندارد شاید این جنگ را فوتون های گاما یا ژوکرها شروع کنند. ما باید جلوی آن را بگیریم.
اما قبل از هر چیز باید تکلیف این ژوکرهای سیاه را تعیین کنیم. خورشید در هر ثانیه دو ضرب در 10 به توان 38 نوترینو از خود ساطع می کند. نوترینو با سرعت نزدیک به نور حرکت می کند. با برخورد پرتو های کیهانی در هر ثانیه از هر سانتی متر مربع زمین، در حدود ۶۵ میلیارد نوترینوی خورشیدی عبور می کند. تخمین زده میشود که در حدود ۳۳۰ نوترینو در هر سانتیمتر مکعب از کائنات وجود دارد، به عبارتی ۳۳۰ میلیون در هر متر مکعب. این عدد بسیار بزرگی است. ما قبلا فهمیدیم که این ژوکرهای سیاه به درد نوترون سازی می خورند. ولی گویا زیادی آنها برای خورشید مضر و دردسر ساز است. چون میتوانند سرعت واکنش همجوشی را بالا ببرند. از این رو میبایست دفع و به بیرون پرتاب شوند. ولی آنچه که مهم است اینکه اینها نمیتوانند همگی نتیجه واپاشی باشند. میبایست به روش دیگری تولید شده باشند. و ما برای توجیه این موضوع، نیاز داریم از تابش های گاما یعنی محصول نهایی همجوشی خود هسته ها، استفاده کنیم ما نام آنها را پایتون می گزاریم.