صفحه 1 از 1

نوترینو ژوکر سیاه، پوزیترون ژوکر قرمز - ذرات فریب کار و حیله گر

ارسال شده: چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۱ - ۱۶:۲۳
توسط MRT
نوترینو ژوکر سیاه، پوزیترون ژوکر قرمز - ذرات فریب کار و حیله گر



آنچه که ثابت و مشخص شده است اینکه، با گاز هیدروژن خالص نمی توان هیچ ساز و کاری برای واکنش زنجیره ای همجوشی هسته ای به راه انداخت. یعنی برای گداخت هسته ای یا فوزیون و فیوژن، به دوتریوم و تریتیوم نیاز داریم. در کل کیهان هم بدینگونه است. بین مقدار فراوانی هیدروژن و دوتریوم و ... حتی گاز هلیوم ، نسبتی خاص وجود دارد. 24 درصد جرم کیهان هلیوم است. علت چیست؟

تقریبا تمامی واکنش های ترکیبی نیاز به کاتالیست یا کاتالیزور دارند. بدون نوترون واکنش همجوشی یا نا ممکن و یا ناپایدار است. در حقیقت در روند همجوشی، واپاشی نیز میبایست انجام پذیرد تا انرژی منفی وارد سیستم شود. چون تقریبا تمامی ذرات جدید بعد از پروتون و الکترون میبایست درون خود مقداری انرژی منفی داشته باشند تا پایدار شوند. بدون تولید انرژی منفی، پدیدار شدن نوترون های جدید و تشکیل هسته های سنگین تر از هیدروژن و همچنین پایداری آنها غیر ممکن خواهد بود. اگر یک ستاره را یک ژنراتور هسته ای انرژی مثبت در نظر بگیریم، تنها ماده اولیه در آن اتم هیدروژن یا فقط الکترون و پروتون خواهد بود و نوترون به منزله ماده ثانویه از ترکیب الکترون و پروتون پدید آمده و به نوعی تسریع (شتاب) دهند و یا پایدار کننده است. واکنش هسته ای در ابتدا با واپاشی سریع نوترون شروع میشود ولی نشان خواهیم داد که بعد از تولید تابش گاما چگونه واکنش به پیش خواهد رفت. ما میبایست با ماتریال الکترون و پروتون یک ستاره را روشن کنیم. نوترون برای ما ماده کمکی و جنبی خواهد بود. بدون توضیحات بیشتر، ابتدا می بایست اصل قضیه را ارایه کنیم. بعدها درک آن برای ما درون یک چرخه واکنش زنجیره ای پروتون-پروتون راحت تر خواهد شد.

تصویر

یک الکترون با انرژی مثبت متعلق به اتم هیدروژن اولیه، با یک الکترون با انرژی منفی، ناشی از واپاشی بتا منفی (تجزیه نوترون) ترکیب شده، چون هر کدام هم ارز جرمشان انرژی دارند، ولی زاویه این دو بردار انرژی 180 درجه است، در نتیجه برآیند برداری آنها در یک نقطه (محل تصادم یا ترکیب) صفر شده و چون جرم با انرژی هم ارز است، در نتیجه مجموع جرمشان نیز صفر میشود. یعنی داریم:

تصویر

چون جرم دو الکترون با انرژی منفی و مثبت صفر شده و یک نوترینو تولید شده و جرم آن خیلی نزدیک به صفر است، دیگر بار الکتریکی معنی و مفهومی نخواهد داشت. بار الکتریکی نوترینو هم صفر خواهد شد. چون بعدا نشان خواهیم داد همانطور که قانون پایستگی جرم – انرژی نقض میشود، قانون پایستگی جرم و انرژی نیز نقض خواهد شد و چگونه بار الکتریکی به جرم یا انرژی و بالعکس تبدیل میشود. ما نام این ذره جدید را ژوکر سیاه سر به سر می گذاریم و بعدا دلیل این نامگذاری را توضیح خواهیم داد! دلایل بسیار منطقی برای آن داریم.

تصویر


اما یک نوع ترکیب دیگر از زوج الکترون-الکترون هم داریم و آن اینکه جهت بردار ها مجددا 180 درجه تغییر خواهند داشت. اما یک محصول جدید دیگر ارایه خواهند کرد:

تصویر
تصویر

ما نام این نوع دوم از نوترینو را ژوکر سیاه ته به ته می گذاریم! و شاید این اولین نوع باشد و قبلی دومی ! به هر حال این دو ژوکر سیاه، قرین یا همزاد یکدیگر بوده، ولی رفتار آینه ای از خود دارند، یعنی نوع اول راست دست، ولی نوع دوم چپ دست است. درست مثل دو برادر دوقلو. تنها اختلافشان در استفاده از دستشان است. یعنی شناسایی آنها برای ما راحت خواهد بود. کافی است به دستانشان نگاه کنیم تا ببینیم با کدام دست زیر برگ بازجویی را امضا می کنند! فقط همین. و شاید دومی راست دست باشد و اولی چپ دست!!! اینک این سوال مطرح میشود که این ژوکر های سیاه اصلا به چه دردی میخورند؟ آنها همانند ملات، چسب یا بایندر (نگهدارنده) الکترون در کنار پروتون و عامل اصلی سازنده نوترون هستند. بدون آنها نوترون ها داخل هسته پایداری ندارند:

تصویر

یعنی با ترکیب یک پروتون با انرژی مثبت با یک نوترینو سر به سر (ژوکر سیاه راست دست) و یک الکترون با انرژی مثبت، یک نوترون با مقادیر قابل توجهی انرژی همجوشی پدیدار میشود. البته نوترون در واپاشی بتا منفی تجزیه میشود به:

تصویر

در معادله اول ذرات به داخل هسته سقوط می کنند ولی در معادله دوم، نوترون داخل هسته تجزیه و بقیه به بیرون پرتاب میشود. در حقیقت در بازجوی های انجام شده از این دو ژوکر سیاه دوقلوی راست دست و چپ دست شیاد و خبیث، آنها اعتراف کردند که چگونه فیزیک دانان علوم هسته ای و کوانتوم را فریب می دهند. برادر راست دست با تغییر انرژی مثبت یک الکترون به انرژی منفی ، برادر چپ دستش را بجای خود جایگزین می کند و ناپدید میشود یا بهتر است بگوییم، در ابتدا راست دست است، ولی ترجیح می دهد چپ دست شود. برای اینکه مقادیر زیادی در خودشان انرژی، ذخیره داشته اند و این ژوکر سیاه راست دست، با استفاده از همان انرژی پتانسیل هسته ای، موفق به انجام این تردستی و فریب کاری شده است. در مرحله دوم بازجویی ها از هر دو برادر کلاهبردار که گویا یک نفر در دو پیکر یا دو نفر در یک کالبد هستند، اعتراف شد که چیزی به نام نیروی هسته ای ضعیف در اتم ها وجود ندارد. گفتند ما به تنهایی خودمان با استفاده از خاصیت بار الکتریکی در فواصل نزدیک، هم قادر به پایداری نوترون های هسته هستیم و هم فروپاشی آنها یعنی نیاز به کمک نداریم. هرچه شرایط ایجاب کند همان کنیم. تنها چیزی که لازم است، فراهم شدن شرایط نمایش و معرکه گیری و البته کمک گرفتن از (همدستی با) سایر ژوکر ها و تبادل انرژی منفی به مثبت و یا بلعکس میباشد. ما به حرف آنها کاملا باور و ایمان داریم. هر کاری از عهده آنها بر می آید. چون آنها هفت خط یا آخر خط روزگار ما هستند. آنها فوق العاده شیطان و فریب کارند. ولی همکاران دیگر خود را معرفی نکرده و با شگرد های مخصوص به خود نیز موفق به اعتراف گیری از آنها نشدیم و چون با خشونت و شکنجه، همانند شتاب دهنده و تصادم دهنده های سرن CERN سر و کاری نداریم، خود به تنهایی موفق به شناسایی آنها شدیم و بعد از دستگیری، آنها را به ژوکر های سیاه نشان دادیم و آنها نیز مجبور شدند هویت آنها را تایید و افشا کنند. یعنی روش های شرلوک هولمز بهتر از روشهای CERN جواب می دهد. و متوجه شدیم که چگونه الکترونهای انرژی مثبت، به انرژی منفی تبدیل شده و واکنش زنجیره ای پروتون-پروتون را به پیش میبرند و اجازه می دهند دو پروتون با هم برهمکنش داشته و ژنراتو هسته ای مثبت پایدار باقی بماند.

تصویر

تصویر

اگر خوب دقت کنید در ردیف یک داخل کروشه مربع یک ژوکر سیاه سر به سر یا راست دست قابل مشاهده است. ولی در ردیف دوم یک ژوکر سیاه ته به ته یا چپ دست رویت میشود. یعنی این دو برادر در داخل هسته اتم، دوقلوهای به هم چسبیده هستند. ولی در خارج هسته از همدیگر مجزا، تفکیک و متمایز میشوند. از این رو این ژوکر تردست و کاملا حرفه ای، خیلی راحت میتواند تغییر ماهیت دهد و به برادرش تبدیل شود. و از طرفی با برسی مجدد معادله فوق، دریافتیم که ژوکر های دیگری هم وجود دارند. که ژوکرهای قبلی در نزد آنها بسیار ضعیف هستند. چون این ژوکرها بسیار قدرتمندتر به نظر می رسند و نسبت به آنها سر هستند:

تصویر

در حقیقت ژوکر ها از چپ و راست کردن و سر به سر و ته به ته سازی درست میشوند. لذا در کنار بازیافت تنگستن کارباید، تولید انبوه یا انبوه سازی ژوکر ها را دستور کار کارگاه قرار داده ایم. ما نام این ژوکر جدیدا شناسایی و بازداشت شده را ژوکر قرمز می گذاریم که پوزیترون شناخته شده است و سر گروه، لیدر یا رئیس باند ژوکر های سیاه مخوف است:

تصویر

به هیچ طریق ممکن موفق به بازجویی و اعتراف گیری از ایشان نشدیم. چون خشونت و قتل راهکار ما نیست. یعنی دنباله رو CERN جنایت کار و شکنجه گر نیستیم. حتی اگر با ژوکرها طرف حساب شده باشیم. اما معادلات کوانتومی این ژوکر قرمز چیست؟

تصویر

یعنی در هر دو حالت ژوکر های قرمز در هسته، جرم پوزیترون را معادل یک الکترون محاسبه کردیم و بار آن را منفی و برابر یک الکترون آنهم با انرژی مثبت. و این خیلی عالی و ایده آل بود. چون ژوکر های سیاه ملعون به اندازه دو الکترون در خود جرم مخفی کرده بودند ولی این ژوکر قرمز انصاف به خرج داده و عقلا یک الکترون از خود جرم نشان می دهد و چون بارش منفی است، میتوان هم نشینی و مونسی آن با پروتون بار مثبت را توجیه کرد و چگونه دو بار الکتریکی مخالف ،همدیگر را خنثی و در یک نوترون تشکیل داده شده، صفر نشان می دهند. و از طرفی میتوانند یک یا چند پروتون را همانند چسب یک دو سه محکم در کنار هم نگه داشته و هلیم را بسازند. دیگر با وجود این ژوکر قرمز قدرتمند هیچ نیازی به نیروی هسته ای قوی هم نداریم. بلکه هم ضعیفش و هم قوی آن را در زباله دانی تاریخ بشریت رها می کنیم تا در کنار سایر نظریات غلط و اشباه نابود شوند. ولی فیزیک دانان هسته ای به ما گفتند که بار الکتریکی این مخلوق، مثبت است و اینچنین دریافتیم زمانی که از هسته جدا میشود، این اتفاق تغییر هویت یا جنسیت برای آنها روی می دهد. یعنی با منفی شدن انرژی کل سامانه پرتاب موشکی ژوکر قرمز به بیرون هسته، چنین میشود .یعنی هم انرژیش منفی میشود و هم بار الکتریکیش وارونه میشود. یعنی انرژی مثبت آن منفی و بار الکتریکی منفی آن مثبت میشود. یعنی در یک ژوکر قرمز جهت بردار انرژی عکس جهت بردار الکتریکی آن است. اگر یکی وارونه شود دومی هم برعکس میشود. خیلی راحت همانطور که امروزه تغییر جنسیت برای انسانها راحت و آسان شده است. موارد کشف شده فوق به ژوکر قرمز ابلاغ و تفهیم اتهام شد. ایشان خیلی سریع به حرف آمده، بعد از اعترافات جانانه قبول اتهام تغییر هویت و تغییر جنسیت خود نمودند. و چون حاضر به همکاری شدند و همچنین دلیل ارایه شده توسط ایشان را جهت تبری وارد و حکم به برائت ایشان صادر میشود. اینم فرمول ، دلایل و حکمش:

تصویر

و ایشان گفتند که هر گروه تبهکار برای خود قانونی دارد و قانون ما هم بدین گونه است. داخل هسته باند و بیرون باند، باید هویت خود را همانند ماسون ها عوض کنیم و این برای الکترون ها صادق نخواهد بود. با کمک گرفتن از نظریه احتمالات و چینش دکارتی، تمامی حالات ممکن برای این موجود شرور تاز توبه کرده و تواب را محاسبه کردیم و به نتایج زیر رسیدیم چون نمیشود به ژوکرها اعتماد کرد:

تصویر

یعنی چیزی مثل گامتوژنز در بعضی جانداران وابسته به خورشید. ژوکر قرمز دو حالت مساوی داخل هسته و دو حالت مساوی بیرون هسته دارد. اینک ما فهمیدیم که ای وای، خواص ذرات زیر اتمی در داخل و بیرون هسته بسیار متفاوت است. بسیار دروغ و غلط بود که پوزیترون ضد یا پاد الکترون است. ساختار ژنتیکی یا وراثت ژوکر قرمز از ژوکرهای سیاه و برعکس است. انگار اینها یک طایفه مافیایی و تبهکار هستند که فیزیکدانان تا به امروز بر روی جنازه باقی مانده از تسویه حساب های داخلی آنها یعنی درگیری های خیابانی و محلی آنها مطالعه یا کالبد شناسی نموده اند. این ذرات ماهیت و ذات یکسانی دارند ولی رفتار و خصوصیات گوناگون و متفاوتی خواهند داشت. خوب اینکه کاملا طبیعی است خود ماهی درون و بیرون آب خیلی متفاوت است. یعنی داخل آب زنده ولی خارج آن مرده است. یا یک جنین داخل رحم مادر زنده ولی خارج آن و سقط شده مرده است. نکند فیزیکدانان با ذرات متوفی آزمون فیزیکی انجام داده و ارگان های مرده آنها را زنده تشخیص داده اند. پس لازم است برای بعضی از آنها برگ فوت صادر و شناسنامه و کد ملی آنها ابطال شود. چون اکثرا به عمد کشته شده اند آنهم در سرعت های بسیار بالای نزدیک به نور. و اینکه میبایست در علوم کوانتوم، وراثت و ژنتیک (فرق مرده با زنده) نیز تدریس شود. البته به شرط آنکه بلایی همانند فیزیک و شیمی کوانتومی بر سرش نازل نشود. و اینک این سوال مطرح میشود که با این ژوکر قرمز چه کنیم؟

تصویر

این ژوکر قرمز کار درست است. ما آن را نه به عنوان ضد یا پاد ماده، بلکه به عنوان پایدار کننده هسته های عناصر قبول داریم و جایگزین نیروی قوی هسته ای می کنیم که زیاد شناخته شده و قابل قبول و درک هم نبود. و اگر بود هم میخواستند آن را با نیروی الکترومغناطیسی یکی کنند که بر فرض وجودش، اینک یکی شدند و دیگر نیازی به آن نخواهیم داشت. خدا حافظ نیروی هسته ای قوی به تاریخ پیوستی.

اما فعلا چالش خیلی بزرگی داریم و آن توجیه واپاشی بتا مثبت است یعنی:

تصویر

در نگاه اول کاملا مشخص میشود که این پروتون، یک پروتون معمولی نیست. چون داخل هسته بوده و با ژوکر ها رابطه یا پیوند قوی دارد. اطلاعات اولیه ما این است که انرژی سمت چپ مثبت است. و پوزیترون بار مثبت ولی انرژی منفی چون محصول واپاشی بتا مثبت و نوترینو راست دست یا سر به سر است. چون برعکس واپاشی بتا منفی خواهد بود. پس داریم:

تصویر

ابتدا پوزیترون و نوترینو را به صورت وارونه یا عکس به طرف سمت چپ معادله (سر جای اول داخل هسته) بر می گردانیم و انرژی را از سیستم حذف می کنیم (بر میگردانیم بیرون هسته) یعنی:

تصویر

معادله فوق مربوط به چینش یک نوترون هسته است قبل از واپاشی بتا مثبت. ولی قبلا دانسته ایم که نوترون در واپاشی بتا منفی چه میشود یعنی:

تصویر

با ادغام دو معادله فوق داریم:

تصویر

با تساوی طرفین معادله خواهیم داشت:

تصویر

که در نگاه اول نشان می دهد بار الکتریکی یک الکترون با انرژی منفی بیرون هسته با بار الکتریکی یک پوزیترون داخل هسته یکی بوده و مساوی یک بار الکتریکی منفی است. و صد البته هر دو جرمی مساوی یکدیگر نشان می دهند. هر چند که پوزیترون دو جرم بیشتر مخفی کرده است.

تصویر

در نگاه دوم فرمول نویسی غلط انیشتین به ذهن ما خطور می کند:

تصویر

و همچنین یاد خطای محاسباتی روس ها در مورد انرژی ناشی از بمب هیدروژنی تزار که 30 مگاتن محاسبه کرده بودند ولی بیشتر از 50 مگاتن شد. ولی ما این فرمول را اصلاح کردیم به این:

تصویر

علت آن اینکه روس ها از پسماند انفجار یک ابرنواختر یا واکنش های میانی ستاره خورشید، هیدروژن، دوتریوم و تریتیوم به عنوان مهمات هسته ای استفاده نموده بودند. و آلودگی به انواع نوترینو و پوزیترون هسته ها را نمی دانستند. و چون اینها در خود جرم مخفی می کنند و در زمان انفجار، انرژی از خود تابش می کنند، از این رو در واکنش همجوشی هسته ای، خطای محاسباتی زیادی بروز می کند که بعدها به صورت تجربی آن را در معادلات خود لحاظ می کنند. ما این پدیده را آلودگی ژوکری می گزاریم که در آشکار کننده CERN نیز مشهود است و آن را بعدا توضیح خواهیم داد.

از شوخی گذشته بعد از این باید خیلی جدی باشیم. چون یک موفقیت بزرگ کسب کرده ایم. داریم یک مفهوم جدید و بنیادی را به فیزیک کوانتوم نشان می دهیم و آن صحت و درستی انرژی مثبت و منفی و تاثیرات شگفت انگیز آن در کیهان است. به بیان دیگر بنیان گزاران فیزیک کوانتوم از این مسئله بی خبر بوده اند. ولی ما اینک مطلع شده ایم. شخصی همانند شرودینگر بر این باور بود که در فیزیک کوانتوم همه چیز بر مبنای شانس، تصادف و احتمالات است و شانس، تصادف و احتمالات هم در قمار است و ما با استفاده از کارت پاسور نشان دادیم که میتوان این پدیدهای کوانتومی را از حالت شانسی و تصادفی خارج کرد و به یک اصول اولیه محکم و قوی دست یافت. ما این اصول را گسترش خواهیم داد. ولی میدانیم از آنجایی که ستاره خورشید میلیاردها سال فعالیت داشته است، اگر بازی به سیستم های سریع دیجیتالی واگذار شود، هرگز تمامی نخواهد داشت. مگر اینکه رایانه مرتکب خطا و اشتباهی شود. شخصی همانند هایزنبرک مدعی بود ما همیشه در اندازه گیری های خود دچار عدم قطعیت میشویم. ولی پیمانه های ما درست جواب داد و در نهایت به یک برابری منطقی دست یافتیم. بور باور داشت که این اندازه گیری های ما به کمیت های فیزیکی اندازه و مقدار می دهد و... و اینک نوبت انیشتین است. ایشان طبق مفاهیم حقوقی – مدنی فضولی کرده اند و در این وسط هیچ کاره هستند و فضولی ایشان برای ما اصلا مهم و ملاک عمل نیست. موضوع مهم اینکه ایشان امریکایی ها را ترغیب به ساخت سلاح هسته ای کرده و اینک این گونه تسلیحات مرگ بار و کشتار جمعی به همراه نیروگاه های هسته ای بسیار گسترش یافته اند. به همراه اماکن دفن زباله های هسته ای و هیچ قطعیتی در کیفیت و کمیت در تولید، نگهداری و حتی استفاده از آنها وجود ندارد. مخصوصا نوع چینی نا مرغوب و استوک آن. جنگ هسته ای هم به صورت تصادفی، احتمالا بروز خواهد کرد. دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. چرا که ما در آستانه یک جنگ جهانی هسته ای یا جنگ جهانی سوم بین المللی هستیم. ولی ما قواعد بازی را یافته ایم و اینک میتوانیم برای خود واکنش هسته ای همجوشی راه بی اندازیم و هسته سازی کنیم. تنها چیزی که نیاز داریم نرم افزار پایتون و تعداد بسیار زیادی ژوکر است. و اما فوتون گاما این عقاب تیز رو که شکارچی ماهری برای الکترون ، زوج الکترون-الکترون، انواع و اقسام ژوکرها و نوترینو و پوزیترون است. فعلا هیچ قطعیتی وجود ندارد شاید این جنگ را فوتون های گاما یا ژوکرها شروع کنند. ما باید جلوی آن را بگیریم.

اما قبل از هر چیز باید تکلیف این ژوکرهای سیاه را تعیین کنیم. خورشید در هر ثانیه دو ضرب در 10 به توان 38 نوترینو از خود ساطع می کند. نوترینو با سرعت نزدیک به نور حرکت می کند. با برخورد پرتو های کیهانی در هر ثانیه از هر سانتی ‌متر مربع زمین، در حدود ۶۵ میلیارد نوترینوی خورشیدی عبور می کند. تخمین زده می‌شود که در حدود ۳۳۰ نوترینو در هر سانتی‌متر مکعب از کائنات وجود دارد، به عبارتی ۳۳۰ میلیون در هر متر مکعب. این عدد بسیار بزرگی است. ما قبلا فهمیدیم که این ژوکرهای سیاه به درد نوترون سازی می خورند. ولی گویا زیادی آنها برای خورشید مضر و دردسر ساز است. چون میتوانند سرعت واکنش همجوشی را بالا ببرند. از این رو میبایست دفع و به بیرون پرتاب شوند. ولی آنچه که مهم است اینکه اینها نمیتوانند همگی نتیجه واپاشی باشند. میبایست به روش دیگری تولید شده باشند. و ما برای توجیه این موضوع، نیاز داریم از تابش های گاما یعنی محصول نهایی همجوشی خود هسته ها، استفاده کنیم ما نام آنها را پایتون می گزاریم.

تصویر

Re: نوترینو ژوکر سیاه، پوزیترون ژوکر قرمز - ذرات فریب کار و حیله گر

ارسال شده: چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۰/۱ - ۱۶:۳۵
توسط MRT
پایتون قرمز انرژی مثبت و پایتون آبی انرژی منفی است. مقدار عددی انرژی اینها میبایست بیشتر از 0.51 مگا الکترون ولت باشد. وگرنه به درد ژوکرسازی ما نخواهند خورد. پایتون قرمز محصول همجوشی ولی پایتون آبی محصول شکافت است. و اختلاف 180 درجه ای آنها را میبایست مد نظر داشته باشیم. چون اولا در پدیده پلاریزه یا قطبی بودم نور مشاهده شده اند. دوما در آزمونهای فیزیکی با هم دارای کنش یا برهمکنش از راه دور و یا نزدیک دارند. یعنی در مباحث آینده توضیح خواهیم داد که این ژوکرهای سیاه، موج سواری هم بلد بوده و سرعت آنها میتواند از سرعت نور هم فراتر رود. همچنین انرژی آنها میتواند از فوتون های گاما نیز پیشی بگیرد. چون اینبار ما در آنها به جای زاویه 180 درجه، زاویه 90 درجه ای را مشاهده و شناسایی کرده ایم. و این اختلاف درجه دو برابری، خیلی چیزها را میتواند روشن و معلوم کند. خیلی سریع میبایست کنترل آتش پایتون ها را به دست گرفته و ژوکر سازی را در مقیاس انبوه شروع کنیم. ولی چون ما انسان هستیم و سرعت سیستم عصبی ما در مقابل ژوکرها و پایتون ها خیلی کم است، این امر خطیر را میبایست به سیستم های هوشمند (اسمارت) دیجیتال فوق سریع بسپاریم. یعنی از پردازنده های INTEL یا AMD یا AVR و .... استفاده کنیم و برای برنامه نویسی، کد یا دستور نویسی چه چیز بهتر از زبان پایتون (قدرت دریافت تشعشع فرو سرخ را دارد، ردیاب حرارتی ،بو و طعم برای شکار حیوانات). ولی صبر کنید اینها برای اندازه گیری پارامتر های پرواز، در خود سیستم مداخله می کنند و این مداخله آنها میتواند نتایج آزمون را با یک عدم قطعیت بزرگی مواجه کند. یعنی همان گفته هایزنبرک و چون خود سیستم های دیجیتال بر مبنای اصول کوانتومی طراحی و ساخته شده اند. یعنی صفر و یک های بدون بار و با بار الکتریکی یا مغناطیسی یا الکترومغناطیسی، احتمال دارد صفر ها یک شوند و یا برعکس. یعنی همان گفته شرودینگر که میگوید سیستم های دیجیتال یک نوع کازینو و قمار خانه کوانتومی هستند و بدتر از همه گفته بور که می گفت همین اقدام به اندازه گیری ما میتواند به کمیت های مورد آزمون، اندازه و مقدار دهد. نه نه و هزار نه دیگر، ما هرگز این چنین کاری نمی کنیم. فوتون های گاما بسیار خطرناک و سرطانزا هستند. میتوانند باعث آسیب مالی و جانی بسیار زیادی شوند. همچنین ذرات و اجسام دیگر که مثل پرتابه ها عمل کرده و انرژی جنبشی و ... در خود ذخیره کرده اند. احتمال دارد که خودمان قربانی این سیستم در ظاهر هوشمند و در باطن غیر هوشمند و خرفت شویم. ما سعی میکنیم سیستم ها را از راه دور و بدون هیچگونه مداخله مشاهده و نظاره کنیم و مشاهدات خود را تجزیه و تحلیل کنیم. و برای تحلیل داده ها از سیستم های اسمارت کمک بگیریم. ولی باز همان مشکل شرودینگر به قوت خود باقی است و باید برای آن چاره ای بیاندیشیم که چاره آن را نیز یافته ایم. سعی می کنیم سیستم ها Off Line و دور از دسترس ژوکرها و ...... باشند. اما به هر حال:

تصویر

یعنی با تصادم یا برهمکنش یک تابش گاما انرژی منفی یا یک پایتون آبی با یک الکترون انرژی مثبت ، یک ژوکر سیاه ته به ته یا چپ دست تولید میشود.

تصویر

یعنی با تصادم یا برهمکنش یک تابش گاما انرژی مثبت یا یک پایتون قرمز با یک الکترون انرژی منفی ، یک ژوکر سیاه سر به سر یا راست دست تولید میشود. با توجه به اینکه این ژوکر ها بسیار فریب کار و گول زننده هستند با کوچکترین اشباه و خطا ، فاجعه روی داده و بازی را می بازیم. حتی اگر بازی به ابر رایانه ها سپرده شده باشد که اکثرا در علوم هواشناسی کاربرد دارند و این معادلات ما بعد از توسعه در هواشناسی هم کاربرد خواهد داشت. پس در بازی و معادله نویسی خوب باید دقت کنیم. اولین خطا آخرین خطا در بازی خواهد بود.

تصویر

آس قرمز الکترون با انرژی مثبت و آس آبی الکترون با انرژی منفی است. اینک این سوال مطرح میشود که اگر انرژی پایتون ها بیشتر از انرژی آس ها شد چه میشود؟

مازاد انرژی به صورت انرژی جنبشی باعث شتاب گرفتن و سرعت آنها میشود. حتی ممکن است سرعت آنها برابر نور حتی بیشتر از آن هم بشود. جای انیشتین خیلی خالیست تا عاقبت دانش بشر را ملاحظه کند که بیشتر شبیه کمدی درام است. تا اینجای کار خوب آمدیم ولی این ژوکرهای سیاه چپ دست و راست دست برای کل کیهان درد سر خواهند شد. ما چاره ای اندیشیده و برای آنها زندان و ندامت گاهی مهندسی معکوس کردیم تا در آنجا مورد اصلاح و تربیت قرار گیرند یعنی اینها:

تصویر
تصویر

توضیحات کافی در مبحث توجيه خصوصيات و رفتارهاي عجيب و دوگانه سياه‌چاله‌ها و ستارگان نوتروني ارایه شده است.

سیاه چاله های نوترونی دوار، با بار الکتریکی مثبت و میدان الکترومغناطیسی بسیار بسیار قوی، مثل جارو برقی با سوخت نوترینو کار می کنند. یعنی آنها را با سرعت و قدرت غیر قابل درک و فهم به کام خود می کشند و آنها را به الکترون و تابش های گاما تجزیه می کنند و چون اینها انرژی مثبت و منفی دارند، خیلی طبیعی واضح و روشن است که میبایست با زاویه 180 درجه از آن نیز خارج شوند. چون بردار دو انرژی منفی و مثبت به همین مقدار زاویه دارد. ولی این ژوکر های سیاه دست بردار نیستند. چون به الکترون باردار تجزیه شده اند، درون این میدان الکترومغناطیسی بسیار پرقدرت شتاب گرفته و انرژی جنبشی آنها از فوتون های گاما با انرژی 1.879 گیگا الکترون ولت نیز فراتر می رود و کیهان شناسان را فریب داده و آنها چنین خواهند پنداشت که اینها تابش های گامای پر انرژی هستند. در حالی که مقدار بسیار زیادی از این تابش های کیهانی، الکترون باردار با سرعت های نزدیک به سرعت نور هستند که به این راحتی ها در میادین مغناطیسی ساخته شده به دست بشر منحرف نخواهند شد.

تصویر

و سوال دوم اگر انرژی پایتون ها دو برابر شود، توانایی انجام چه کارهایی را خواهند داشت؟ خوب اینبار میتوانند با یک زوج الکترون – الکترون اوربیتال کنش یا برهمکنش داشته و با ژوکر های قرمز سرو کار خواهیم داشت! اما زوج الکترون – الکترون اوربیتال چیست؟

تصویر

اینها اوربیتال های عناصر را تشکیل می دهند و در دما های پایین تابش پیوسته ای دارند که تابش ها کمینه و بیشینه دارند و با تجزیه و تحلیل آنها میتوان دمای آنها را به دقت اندازه گرفت:

تصویر

ولی در ترکیبات شیمیایی و عناصر در دماهای بالا وضعیت فرق می کند:

تصویر

گویا این ژوکر های سیاه راست دست و چپ دست، دست بردار ما نخواهند بود تا روز آخر کیهان. در تابش های پیوسته معادلات کلاسیک هستند ولی با گذر از محدوده دمایی که اوربیتال ها تغییر شکل می دهند معادلات کلاسیک کاربرد نداشته و معادله معروف ماکس پلانک حاکم خواهد شد چرا که تابش ها بسته ای و کوانتومی خواهند بود. یعنی این ژوکر ها هستند که کمیت های پیوسته انرژی را به کمیت های گسسته و کوانتومی تبدیل می کنند.

تصویر

یعنی هر خط رنگی بالا که بارکد ها را از روی آن شبیه سازی کرده و بر روی کالا ها می چسبانند در حقیقت بیانگر رفتار یک ژوکر سیاه با تراز انرژی مخصوص به خود است که مثل یک اثر انگشت برای هر عنصری متفاوت خواهد بود . مراجعه کنید به مبحث اصل تبادل انرژي كوانتومي توسط لايه‌ها و زير لايه‌ها در اتم‌ها اما موضوع اصلی خودمان:

تصویر

به هر حال ما برای این دو نوع اوربیتال کوانتومی کارت ساختیم برای بازی:

تصویر

1 - یعنی با تصادم یا برهمکنش یک تابش گاما انرژی منفی بالا یا یک پایتون آبی انرژی بالا با یک زوج الکترون-الکترون انرژی مثبت هم راستا، یک ژوکر قرمز بار مثبت (پوزیترون) به همراه یک الکترون منفی انرژی مثبت تولید میشود.

2 - با تصادم یا برهمکنش یک تابش گاما انرژی منفی بالا یا یک پایتون آبی انرژی بالا با یک ژوکر سیاه سر به سر، یک ژوکر قرمز بار مثبت (پوزیترون) به همراه یک الکترون منفی انرژی منفی تولید میشود.

3 - با تصادم یا برهمکنش یک تابش گاما انرژی مثبت بالا یا یک پایتون قرمز انرژی بالا با یک زوج الکترون-الکترون انرژی منفی هم راستا یک ژوکر قرمز بار منفی به همراه یک الکترون منفی انرژی منفی تولید میشود.

4- با تصادم یا برهمکنش یک تابش گاما انرژی مثبت بالا یا یک پایتون قرمز انرژی بالا با یک ژوکر سیاه ته به ته یک ژوکر قرمز بار منفی به همراه یک الکترون منفی انرژی مثبت تولید میشود.

اما آنچه که در اتاق ابر ویلسون دیده میشود ردیف های 1 و 2 است. چرا که تابش گاما از واپاشی گاما (آلفا، بتا) است البته با انرژی منفی. دیراک با حل معادله ای به دو جواب مثبت و منفی دست یافت و به جای اینکه قسمت منفی انرژی را به دلیل غیر فیزیکی بودن آن کنار بگذارد، به پژوهش پیرامون پیامد های تمامی معادله پرداخت و به نتایجی طبق تحلیل های خود رسید و در این مبحث و مباحث قبلی، ما نیز تحلیل های خود را ارایه کردیم. که صد در صد با علوم و دانسته های فعلی متغایر و متضاد است و علت انقلابی بودن و ساختار شکن بودن ماست. ولی دلایلی داریم که نظریات ما را به واقعیت نزدیکتر می کند. چون نتایج بدست آمده و اتفاقات روی داده را کاملا توجیه می کنند که دانسته های فعلی از توجیه آن عاجز و ناتوان هستند. و خلاصه مطلب اینکه معادله دیراک:

تصویر

بیان می کند چون ما انرژی را یک کمیت برداری تعریف و قرارداد کرده ایم و هر برداری می تواند دو جهت مخالف 180 درجه ای داشته باشد (در دروس دوران متوسطه تدریس میشود ولی در دوره دکترای و .... نادیده و بی اهمیت گرفته میشود). قسمت مثبت، مربوط به تابش ناشی از واکنش گرمازای همجوشی هسته ای عناصر زیر آهن و یا واکنش گرمازای ناشی از ترکیب شیمیایی، و قسمت منفی، مربوط به تابش ناشی از واکنش گرمازای شکافت هسته ای یا واپاشی عناصر بالای آهن و یا واکنش گرمازای ناشی از تجزیه ترکیبات شیمیایی میشود. موضوع بسیار ساده، واضح و روشنی که ممکن است بعضی ها تا آخر عمر خود متوجه آن نشوند. علت بر اینکه اینها اعداد زاویه دار و جهت دار هستند. به طور مثال خود دیراک که در مورد آن بسیار اندیشه کرد و پیشگویی هایی نمود که در نهایت نه تنها درست از آب در نیامد، بلکه باعث ده ها و صدها فاجعه غیر عمدی و تصادفی هسته ای شد و در آینده، تعداد آنها نه تنها بیشتر، بلکه آمار آن تصاعدی خواهد شد. لذا دانستن این موضوعات برای ما بسیار مهم و حیاتی میباشد. یعنی معنی این تفاوت در چیست؟

علت آن اینکه در تعاریف و مفاهیم فعلی مربوط به پدیدار شدن و نابودی یک زوج الکترون-پوزیترون یک تابش فوتون گاما با تصادم با هسته سنگین، تمام انرژی خود را از دست داده و یک زوج الکترون-پوزیترون با تکانه خلق میشود که اگر این دو ذره با یکدیگر تصادم کنند، نابود شده و تمام جرم آنها اینبار به دو تابش گاما هر کدام با جرم یک الکترون پدیدار میشود. ولی جالب است که هر دو تابش زاویه 180 درجه ای دارند و از توجیه چرایی آن عاجز و ناتوان هستند. یعنی این سوال مطرح میشود که اگر آنها با یک تابش خلق شده اند، چرا با یک تابش هم نابود نمیشوند؟ علت آن این است که پوزیترون یک ذره فریب کار یا شعبده باز است. هم اندازه بار الکتریکی و هم جرم خود را برابر الکترون نشان می دهد با این تفاوت که بار الکتریکی آن مثبت است. در حقیقت تمامی معادلاتی که ما در این مبحث طرح کردیم نه یک معادله جبری بلکه تماما معادلات برداری بودند و هیچ کدام از آنها تساوی مقدار عددی یا جبری نداشتند. ولی بردارها همدیگر را خنثی و مقدارشان صفر می شد. بعد از این، بحث ما در مورد تصادم الکترون-پوزیترون خواهد بود:

تصویر
تصویر


اگر دقت کنید در اتاق ابر ویلسون تحت تاثیر میدان مغناطیسی عمود و الکتریکی دورانی ، پوزیترون بیشتر از الکترون تاب می خورد. تقریبا یک چرخ بیشتر می خورد و انرژی جنبشی یا تکانه بیشتری از خود نشان می دهد. مثل ماری که چیزی در آستین خود پنهان کرده باشد که الکترون ندارد. حق کاملا با دکارت است "در ابتدا باید به همه چیز شک کرد. حتی به حواسمان نیز نمی توانیم اعتماد کنیم، حواسمان ممکن است ما را بفریبند"

شاید پوزیترون فریب کار نبوده باشد! شاید دانشمندان هسته ای سهل انگاری کرده اند و ..... به هر حال هر اشتباهی تاوانی برای خود دارد و این تاوان ها چیست؟ به باور ما بسیار سنگین خواهد بود چون اختلاف محاسباتی 1.02 مگا الکترون ولتی در یک سیستم کوانتومی (نیروگاه هسته ای یا یک سلاح هسته ای) خیلی زیاد است. تابش گاما هر چند که میتواند انرژی خیلی زیادی در حدود 1.879 گیگا الکترون ولت یعنی جرم دو نوترون را در خود داشته باشد ،همیشه و هر زمان یک زوج الکترون-پوزیترون با انرژی جنبشی یا تکانه پدیدار می کند. چرا این پایتون ما عاشق الکترون و ژوکرها شده است:

تصویر

در حقیقت با تصادم یک زوج پوزیترون-الکترون در این حالت، کنش اول تبادل انرژی بین دو ذره است تا از لحاظ مقدار عددی انرژی متوازن و برابر شوند که باعث پدیدار شدن دو نوترینو در حالت ژوکر سیاه ته به ته یا چپ دست است. دو درویش در یک جامه بخسبند ولی دو ژوکر سیاه در یک مکان نگنجند. یکی محکوم و مجبور به تجزیه میباشد به دو مؤلفه هر کدام معادل یک تابش گاما با زاویه تابش 180 درجه ای. نوترینو نه تکانه دارد و نه بار الکتریکی. پس درجا زده و آشکار نمیشود. ولی هر دو تابش گاما رهگیری و شناسایی میشوند.

تصویر
تصویر

اینبار ژوکر سیاه محکوم به تجزیه است و یک زوج الکترون-الکترون یا یک اوربیتال با انرژی منفی شکل می گیرد.

تصویر

مثل حالت اول ولی اینبار با دو ژوکر سیاه سر به سر یا راست دست و دو تابش گاما. تابش ها یا همدیگر را منعکس می کنند و یا اینکه پدیده تونل زنی کوانتومی روی می دهد و بدون هیچ تصادم و برهمکنشی مثل دو موج آب از هم می گذرند. ما مطالبی در مورد توجیه انعکاس و تصادم ذرات ارایه خواهیم کرد.

تصویر

راست گفتند که آدم زرنگ کلاش پس معرکه است و کنایه از شعبده بازی یا تردستی یا حتی جادوگری دارد و شاید فیزیک کوانتوم. ما برای خودمان انواع و اقسام ژوکر، پایتون، آس و .. ساختیم. نگو اینها همش ذاتا و ماهیتا یک چیز و یک مفهوم واحد بودند در قالب ها و صورت های مختلف یعنی جرم، انرژی و الکترومغناطیس یا دو روی یک سکه پرتاب شده به هوا. پس اگر اینطوری باشد همان بهتر، اول از همه ما تکلیف خودمان را با این تعاریف چندگانه ناشی از ذهن و افکار خودمان، روشن و حل فصل کنیم. مشکل ما داشتن یک مغز با دو نیم کره است. یک نیم کره جرم درست می کند آن دیگری انرژی. یکی میدان الکتریکی و دیگری مغناطیسی. بعضی وقت ها که با هم کار میکنند الکترومغناطیس و هم ارزی را میسازند.

تصویر

در مباحث بعدی سعی می کنیم اولا تمامی اینها را به روی یک مکعب بیاوریم و تاس بسازیم. چون سکه بیشتر از دو رو ندارد، ولی تاس شش رو دارد. جرم ، انرژی ، الکتریسیته ، مغناطیس ، اینرسی ، گرانش را تبدیل به یک نیروی واحد خواهیم کرد. پس منتظر باشید که می خواهیم دو نیم کره مغزی شما را در هم فشرده و تبدیل به یک مغز واحد کنیم. و به این سوالات پاسخ دهیم:

آیا ژوکر ها، پایتون ها و ... سر به سر یا ته به ته بشریت گذاشته اند و سرنوشت این بازی یا قمار بزرگ به کجا منتهی میشود!





محمدرضا طباطبايي 1/10/1400

Re: نوترینو ژوکر سیاه، پوزیترون ژوکر قرمز - ذرات فریب کار و حیله گر

ارسال شده: جمعه ۱۴۰۰/۱۰/۳ - ۱۳:۲۳
توسط MRT
از ابرسینکروترون پروتون (یک برخورد دهنده حلقه‌ای قدیمی‌ تر) برای شتاب دادن به الکترون‌ها و پوزیترون‌ها تا تقریباً سرعت نور استفاده می‌شد. سپس این ذرات به درون حلقه وارد می‌شوند. همانند سایر برخورد دهنده‌های حلقه‌ای، حلقه LEP نیز شامل این بخش‌ها بود : آهنرباهای فراوانی که ذره باردار را وادار به پیمودن مسیر دایره‌ای می‌نمود تا در حلقه باقی بمانند؛ شتاب دهنده‌های آر.اف (شتاب دهنده‌های بسامد رادیویی) که به ذرات با امواج بسامد رادیویی شتاب می‌دهند و چهار قطبیهایی که پرتو ذره را متمرکز می‌کنند(یعنی ذرات را کنار هم نگه می‌دارند). کارکرد شتاب‌دهنده، افزایش انرژی ذرات است تا هنگام برخورد ذرات، امکان به وجود آمدن ذرات سنگین وجود داشته‌باشد. وقتی که این ذرات تا حداکثر سرعت شتاب می‌گیرند، یک دسته الکترون و یک دسته پوزیترون را در یکی از نقاط برخورد آشکارساز با هم برخورد می‌دهند. وقتی الکترون و پوزیترون با هم برخورد می‌کنند، یکدیگر را نابود می‌کنند و یک ذره مجازی از آن‌ها برجای می‌ماند که یا یک فوتون است یا یک بوزون زد. ذره مجازی تقریباً بلافاصله به ذرات بنیادی دیگری واپاشی می‌شود که توسط آشکارسازهای بزرگ ذرات، ردیابی می‌شوند.

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8 ... 9%88%D9%86

اگه کسی با سرن تماس داره بهشون بگه که این ذره مجازی یک ژوکر سیاه است. یعنی نوترینو . گویا ژوکرها تو سرن سر به سر مردم میزارن.