چرا رد آزمایش معروف مایکلسون مورلی اهمیت دارد؟

[ramin777]

برایم سوال است چرا با وجود دلایل ارائه شده،اکثر جامعه فیزیک به هر دلیلی بر این آزمایش صحه گذاشتند؟آیا بعلت نوبل آن است؟چرا موضوعی را رد کردند که میتواند بسیاری از موضوعات فیزیک کوانتوم را براحتی جواب منطقی دهد ؟ چرا فیزیک کوانتوم با قبول آزمایش آنها تبدیل به شعبده بازی داستان گربه شرودینگر و حدس و گمان و توضیحات گنگ غیر منطقی شد؟

[rohamavation]

تا آنجا که من می دانم فقط معادلات ماکسول میگفت سرعت نور ثابت هست خوب اثبات کردن تجربی ثابت بودن سرعت نور در همه فریم‌های مرجع اینرسی غیر ممکن بود . چیزی که آزمایش MM بدنبالش بود که معادلات الکترومغناطیس ماکسول فقط در یک چارچوب مرجع خاص به نام قاب اتر معتبر است. سرعت نور با مقدار استاندارد آن فقط در این قاب و سرعت آن در هر اینرسی دیگر برابر بود. تصور می شد که اتر یک محیط فراگیر است که زمین از طریق آن حرکت می کندخوب طبیعی بود که با تبدیل سرعت گالیله، سرعت نور اندازه گیری شده روی زمین باید با جهتی که نور در آن حرکت می کند تغییرکنه و . این همون چیزی بود که آزمایش مایکلسون-مورلی نتونست آن را اثبات کنه. نتیجه منفی منجر به فرضیه نظریه نسبیت خاص شد که سرعت نور در تمام قاب های اینرسی یکسان است.اتری در کار نیست هر چند در کتابها و جزوهای من به سرعت نور اشاره نشده فقط تو معادلات ماکسول خوندم ثابت هست چون نیازی نداریم من فقط اینو میدونم
و اینکه انتشار نور هیچ ارتباطی با حرکت منبعی که آن نور را ایجاد می‌کند نداره و.بعدش مهمترین کاربرد تداخل‌سنج مایکلسون که درستی فرضیه نسبیت خاص را اثبات می‌کنه. سرعت نور همیشه ثابت می ماند و آنچه تغییر می کنه اتساع زمان و انقباض طول است تا سرعت نور ثابت بماند.تداخل سنج Michelson و تغییرات آن در صنعت نوری برای آزمایش عدسی ها و منشورها، برای اندازه گیری ضریب شکست استفاده میشه
اگر فرض کنم که سرعت نور و طول تغییر کند تا «زمان به‌عنوان یک ثابت» بماند (چون یک عامل از هر سه عامل باید ثابت بماند). آیا تمام قوانین فیزیک را برآورده می کند؟اتساع زمان و انقباض طول پیامدهای ثبات سرعت نور است. این واقعیت که هر دوی این پدیده ها به طور ازمایشی بارها تأیید شده اندو دلیلی بر ثابت و متناهی c است. اگر زمان را ثابت کنید و اجازه دهید c تغییر کند، دیگر چارچوب های مرجع را با استفاده از تبدیل های لورنتس تغییر نمی دهید، و فیزیک جهان ما را پیش بینی نمیکنه.پس درست هست .در ضمن اون گربه شرودینگر اساس اصل برهم نهی و مفهوم جالب دیگری، یعنی درهم تنیدگی را هم درگیر می کند.اساس کامپیوترهای کوانتومی هست الگوی تداخل شنیدین حتی یک الکترون را از دو شکاف عبور بدین بازم تداخل ساخته میشه .شما یک ذره دارین .دقت کنید اینجا اصل برهم نهی به کمک میاد طبق اصل برهم نهی کوانتومی، در صورتی که یک شی کوانتومی، مشاهده نشه می تواند به طور همزمان در تمام حالت های ممکن قرار داشته باشدیعنی میگه برهم نهی به معنای ترکیب تمام حالت هایی است که شی میتونه از نظر تئوری در آن ها قرار داشته باشه. یعنی ذره ای که مشاهده نمی شود، می تواند به طور همزمان چندین سرعت داشته باشه و در چندین مکان هم باشد!فهمش سخت هست ولی واقعیت داره .به اسامی حیوانات کار نگیرید مثال من شنیدم اثر پروانه ای و پیش بینی هوا و اروین شرودینگر واقعا از گربه بدش میامد .بد نیست سرعت نور و انیشتن را بخونhope I helped you understand the question. Roham Hesami, sixth semester of aerospace engineering
رهام حسامی ترم ششم مهندسی هوافضا