انواع کمپرسور جت
اصول اولیه
من تمام مدلهای کمپرسور اینچا شرح میدم مقدمه ابتدایی
پرههای ایمپلر و دیفیوزر
پروانه یا ایمپلر (impeller/impellor/impellar) روتور یا قطعه دواری است که در پمپها (pumps) برای برای افزایش فشار و دبی سیال به کار میرود.
ایمپلر قطعه یک دوار پمپهای سانتریفوژ (centrifugal pumps) است که معمولا از آهن، فولاد، برنز، برنج، آلومینیوم یا پلاستیک ساخته میشود و به وسیله شتاب دادن سیال به سمت خارج از مرکز چرخش، انرژی را از موتوری(motor) که پمپ را به حرکت در میآورد به سیال پمپ شده منتقل میکند. سرعتی که به وسیله ایمپلر به دست آمده است، به علت محدود شدن حرکت رو به خارج سیال به وسیله محفطه پمپ، به شتاب تبدیل میشود.
ایمپلرها معمولا دارای استوانههای کوتاه هستند که ورودی آن که چشم (eye) پمپ نامیده میشود باز است تا سیال وارد آن شود؛ همچنین پرههایی (vanes) برای هل دادن شعاعی سیال و یک خار مارپیچی و یا سوراخ رزوهدار برای درگیر شدن با شافت راننده وجود دارد. تعداد پرههای (vane) ایمپلر میتواند از 1 تا 10 و بیشتر متغیر باشد. بازه سرعت آنها بسیار گسترده است: از کمتر از 30 تا بیش از 3000 rpm.
پمپهای ایمپلری برای حرکت دادن سیالات غیر خالص عالی هستند زیرا به راحتی دچار گرفتگی (clog) نمیشوند. برای سیالات بسیار ناخالص مانند لجن (sludge)، گاهی از نوع تک پرهای آن استفاده میشود.[
تقریبا غیر ممکن است که یک ایمپلر تک پرهای (single vane impeller) دچار گرفتگی شود؛ به همین جهت معمولا برای مایعاتی که دارای مواد جامد معلق هستند به کار میرود.
در ایمپلر دابل لوب (double lobe impeller) با داشتن تنها دو پره، ریسک گرفتگی در اثر مواد خارجی درون سیال پمپ شده، نسبت به پمپهایی که پره بیشتری دارند کاهش مییابد.
این پمپهای تک پرهای و دابل لوب برای لجن و دیگر سیالات آلوده مناسب هستند.
میتوان راندمان پمپهای ایمپلری را با افزودن پرههای ساکن در دیفیوزر پمپ آن افزایش داد. پمپهای ایمپلری دیفیوزری(impeller diffuser pump) بزرگ میتوانند به راندمان در حد 90 درصد نیز برسند.
تعداد پرههای دیفیوزر با تعداد پرههای ایمپلر متفاوت است؛ در نتیجه لبههای همه پرههای ایمپلر همزمان به لبههای همه پرههای دیفیوزر نزدیک نمیشوند. این امر باعث جلوگیری از ضربه و نوسان و فشارهای تجمیعی میگردد.
توربوشارژرهایی (turbochargers) وجود دارند که از هیچ دیفیوزری استفاده نمیکنند.
کلکتور
کلکتور (collector) یک کمپرسور سانتریفوژ میتواند دارای اشکال و فرمهای مختلفی باشد. زمانی که دیفیوزر به یک محفظه بزرگ خالی تخلیه میشود، ممکن است کلکتور به نام پلنیوم (Plenum) خوانده شود. زمانی که دیفیوزر به قطعهای شبیه به حلزون یا شاخ گاو تخلیه میشود، به کلکتور حلزونی (volute) یا اسکرال (scroll) گفته میشود. هدف از کلکتور جمعآوری جریان از خروجی دیفیوزر و تحویل این جریان به یک لوله پاییندست است. کلکتور و لوله هر کدام میتوانند دارای ولو (valves) و ابزار دقیق کنترل کمپرسور باشند.
برش یک توربوشارژر سانتریفوژ که کمپرسور سانتریفوژ به رنگ آبی در سمت راست و توربین به رنگ قرمز در سمت چپ مشخص هستند
خش ثابت یا استاتور (stator section) از یک پمپ سانتریفوژ، بعد از آن که جریان از ایمپلر (impeller) خارج میشود، یک دیفیوزر (diffuser) یا حلزونی (volute) است. هدف از هر یک از این دو نوع استاتور این است که با کارایی مناسبی انرژی سرعتی را به فشار تبدیل کنند.
دیفیوزرها به وسیله تعدادی مسیر واگرای متقارن شعاعی در اطراف ایمپلر شناخته میشوند. یک حلزونی و یا یک کلکتور حلقهای پشت سر دیفیوزر قرار میگیرند.
دیفیوزر پمپ
حلزونیها اغلب توسط یک یا دو مسیر واگرای قیف مانند مشخص میشوند که اطراف ایمپلر را احاطه کرده است. برخی از استاتورهای حلزونی با چند ورودی ممکن است دیفیوزر نامیده شوند. با افزایش مساحت مقطع، حلزونی سرعت مایع را کاهش و فشار آن را افزایش میدهد. حلزونی با افزایش سطح مقطع خود، انرژی جنبشی سیال را به فشار تبدیل میکند.
حلزونی پمپ
برای فشارهای بالای بین بیرینگها (bearings) در پمپهای چند مرحلهای (multi-stage pumps)، طرحهای دیفیوزری در مقایسه با طرحهای حلزونی جمع و جورتر هستند. به طور کلی فشردگی باعث کاهش اندازه پمپ و کاهش هزینه متریال و ساخت میشود.
دیفیوزر پمپ چند مرحلهای
معمولا دیفیوزرها به صورت قطعات یک تکه و یا دو تکه که به محفظه پمپ متصل شدهاند، طراحی میشوند. دیفیوزرها قطعات ماژولار میباشد. برای یک کیسینگ مشخص پمپ، انواع مختلفی از مسیرهای دیفیوزری را میتوان طراحی کرد تا بازه وسیعی از شرایط کارکردی را پوشش دهند.
حلزونی پمپ
برای یک پمپ سانتریفوژ یک مرحلهای، طرح دیفیوزری گرانتر است زیرا رینگ دیفیوزر یک قطعه اضافی است که باعث افزایش ماشینکاری بر روی کیسینگ میشود. کیسینگ باید همچنان وظیفه جمعآوری و انتقال جریان از دیفیوزر به نازل خروجی را بر عهده داشته باشد. صرف نظر از این که این کار چگونه انجام شود، دیفیوزر مزیت نسبی کمی در اندازه یک پمپ تک مرحلهای ایجاد میکند.
طرحهای دیفیوزری اغلب در مقایسه با انواع حلزونی، در دبی جریان بهترین کارایی (best efficiency) کاراتر هستند. همچنین میتوان یک دیفیوزر سفارشی را برای کاربرد مد نظر ساخت تا راندمان را برای یک نقطه کاری خاص به حداکثر رساند.
دیفیوزرها در نرخهای جریان خارج از پیک که پمپ بخش زیادی از زمان را در آن کار میکند، راندمان کمتری دارند. تفاوت راندمان ممکن است قابل توجه نباشد، مگر این که توان پمپ بالا باشد، در این حالت کاربر باید بین هزینههای کمتر متریال و حمل پمپهای دیفیوزری و سود ناشی از افزایش راندمان در پمپهای حلزونی انتخاب نماید.
یکی از اهداف اصلی پوسته حلزونی (volute casing)، کمک برای متوازن کردن فشار هیدرولیک بر روی شافت پمپ میباشد. البته این امر در شرایطی که پمپ با ظرفیت مورد توصیه سازنده کار میکند، بهتر اتفاق میافتد. کارکرد پمپهای حلزونی شکل در ظرفیت کمتر از مقدار توصیه شده، میتواند باعث ایجاد تنشهای فرعی بر روی شافت پمپ شود و فرسایش آببندیها (seals)، بیرینگها (bearings) و خود شافت را در پی خواهد داشت.
نیروی شعاعی وارد بر ایمپلر در اثر یک توزیع فشار محیطی غیر یکنواخت ایجاد میشود که طراحی استاتور نقش مهمی را در آن بازی میکند. برای برخی از کاربردها، به ویژه در پمپهای دارای ایمپلرهای تک مرحلهای معلق که به طور پیوسته در جریانهای بسیار دور از جریان بهترین نقطه راندمان کار میکنند، یک آرایش دیفیوزری/کلکتوری میتواند میزان کمتری از نیروی تراست شعاعی ایجاد میکنند.
کمپرسورهای سانتریفوژ (centrifugal compressors) که گاهی کمپرسورهای شعاعی (radial compressors) نامیده میشوند، نوعی توربوماشین با تقارن محوری جذبکننده توان هستند.
یک کمپرسور سانتریفوژ با اضافه کردن انرژی جنبشی (سرعت) به یک جریان پیوسته سیال توسط روتور یا پروانه به افزایش فشار دست پیدا میکند؛ سپس با کاهش سرعت جریان در یک دیفیوزر (diffuser)، این انرژی جنبشی به افزایش انرژی پتانسیل (فشار استاتیک) تبدیل میشود. در بیشتر موارد، افزایش فشار در ایمپلر (impeller) با افزایش فشار در دیفیوزر برابر است.
شباهت توربوماشینها
آنچه در مورد توربوماشینها قابل توجه است این است که اصول کاری آنها تقریبا همگانی است. قطعا تفاوت بسیاری بین این دستگاهها و بین انواع تحلیلهایی که معمولا برای موارد خاص استفاده شود، وجود دارد اما در واقع فیزیک پس زمینه دینامیک سیالات، دینامیک گاز، آیرودینامیک، هیدرودینامیک، و ترمودینامیک برای همه آنها یکی است. تعدادی از این ماشینآلات دارای ویژگیهای فیزیکی مشابه با کمپرسورهای سانتریفوژ هستند.
یک ایمپلر سانتریفوژ که برای افزایش راندمان پولیش شده
شباهت کمپرسور سانتریفوژ با کمپرسور محوری
کمپرسورهای سانتریفوژ از این نظر مشابه با کمپرسورهای محوری (axial compressors) هستند که هر دو کمپرسورهای با ایرفویل دوار هستند. این نباید عجیب باشد که بخش ابتدایی ایمپلر (impeller) سانتریفوژ بسیار شبیه به یک کمپرسور محوری به نظر برسد. بخش ابتدایی ایمپلر سانتریفوژ، ایندیوسر یا القاگر (inducer) نامیده میشود. کمپرسورهای سانتریفوژ از این نظر از کمپرسورهای محوری متفاوت هستند که تغییر بیشتری در شعاع جریان از ورودی به خروجی روتور/ایمپلر ایجاد میکنند.
کمپرسور چند مرحلهای محوری
برش یک توربین گاز نشان دهنده یک کمپرسور ترکیبی محوری و سانتریفوژ
شباهت کمپرسور سانتریفوژ با فن سانتریفوژ
کمپرسورهای سانتریفوژ همچنین شبیه به فنهای سانتریفوژ (centrifugal fans) هستند و هر دو انرژی جریان را از طریق افزایش شعاع افزایش میدهند. در مقابل فنهای سانتریفوژ، کمپرسورها در سرعتهای بالاتر کار میکنند تا افزایش فشار بیشتری تولید کنند. در بسیاری از موارد، روشهای مهندسی استفاده شده برای طراحی یک فن سانتریفوژ همانند طراحی یک کمپرسور سانتریفوژ است. در نتیجه این دو گاهی میتوانند بسیار مشابه باشند.
این رابطه در مقایسه با فنهای قفس سنجابی (squirrel-cage fans) کمتر درست است.
به عنوان یک دستهبندی کلی میتوان گفت که کمپرسورهای سانتریفوژ اغلب دارای بیشتر از 5 درصد افزایش دانسیته هستند. همچنین آنها هنگامی که سیال هوا یا نیتروژن باشد، اغلب دارای سرعت سیال بالای عدد ماخ 0.3 هستند. در مقابل، فنها و دمندهها اغلب دارای افزایش دانسیته کمتر از پنج درصد و بیشینه سرعت سیال زیر 0.3 ماخ در نظر گرفته میشوند.
شباهت کمپرسور سانتریفوژ با پمپ سانتریفوژ
کمپرسورهای سانتریفوژ نیز شبیه به پمپهای سانتریفوژ (centrifugal pumps) هستند. تفاوت کلیدی بین این کمپرسورها و پمپها این است که سیال عامل کمپرسور، گاز (تراکمپذیر) و سیال پمپ، مایع (تراکمناپذیر) است. روشهای مهندسی مورد استفاده برای طراحی پمپ سانتریفوژ همانند طراحی یک کمپرسور سانتریفوژ میباشند. با این حال یک تفاوت مهم وجود دارد: نیاز به مقابله با کاویتاسیون (cavitation) در پمپها.
شباهت کمپرسور سانتریفوژ با توربین شعاعی
کمپرسورهای سانتریفوژ همچنین بسیار شبیه به همتای توربوماشین خود، توربین جریان شعاعی (radial-inflow turbine) هستند. در حالی که یک کمپرسور برای بالا بردن فشار، انرژی را به یک جریان انتقال میدهد، یک توربین در جهت معکوس و به وسیله استخراج انرژی از جریان و در نتیجه کاهش فشار آن کار میکند. به عبارت دیگر، توان به کمپرسور وارد و از توربین خارج میگردد.
توربینهای شعاعی
توربوماشینهای استفاده کننده از کمپرسورهای سانتریفوژ
برخی از ماشینهایی که ممکن است از یک یا چند کمپرسور سانتریفوژ استفاده کنند در اینجا ذکر شده است.
یونیت توان کمکی (auxiliary power unit)
سوپر شارژرهای سانتریفوژ (centrifugal type supercharger)
توربین گاز (gas turbine)
توربوشارژر (turbocharger)
توربوپراپ (turboprop)
توربوشافت (turboshaft)
کمپرسور سانتریفوژ در یک موتور جت
کمپرسور سانتریفوژ در یک موتور جت
کمپرسور سانتریفوژ چند مرحلهای
اجزای یک کمپرسور سانتریفوژ ساده
یک کمپرسور سانتریفوژ ساده دارای چهار بخش است:
ورودی (inlet)
پروانه (impeller)/روتور (rotor)
دیفیوزر (diffuser)
کلکتور (collector).
جریان گاز به صورت محوری وارد ایمپلر سانتریفوژ میشود و در نتیجه چرخش پروانه، جریان از مخروط خروجی حلزونی (volute) عبور و از کمپرسور خارج میشود.
ورودی
ورودی به یک کمپرسور سانتریفوژ معمولا یک لوله ساده است و ممکن است شامل قطعاتی همچون ولو (valve)، تیغهها/ایرفویلهای ثابت (مورد استفاده برای کمک به چرخش جریان) و ابزار اندازهگیری فشار و دما شود. تمام این دستگاههای اضافی کاربردهای مهمی در کنترل کمپرسور سانتریفوژ دارند.
ایمپلر سانتریفوژ
بخش کلیدی که یک کمپرسور سانتریفوژ را میسازد، ایمپلر (impeller) سانتریفوژ است. چرخش مجموعهای از پرهها یا تیغههای پروانه است که باعث میشود به تدریج انرژی گاز افزایش یابد. این اتفاق با کمپرسور محوری (axial compressor) یکسان است، با این تفاوت که در کمپرسور سانتریفوژ گازها به وسیله افزایش شعاع پروانه به سرعتها و سطح انرژی بالاتری میرسند. در بسیاری از کمپرسورهای سانتریفوژ مدرن با راندمان بالا، گاز خروجی از پروانه در نزدیکی سرعت صوت حرکت میکند.
ایمپلرها دارای اشکال مختلفی هستند:
ایمپلرهای باز (open Impellers) با پرههای قابل مشاهده
ایمپلرهای پوشیده (covered Impellers) یا ایمپلرهای شراد دار (shrouded Impellers)
ایمپلرهای دارای اسپلیتر (splitter) و بدون اسپلیتر که تمام پرهها کامل یا ایندیوسر (inducer) هستند
بیشتر ایمپلرهای مدرن با راندمان بالا از پرههای رو به عقب استفاده میکنند.
ایمپلرهای باز
ایمپلرهای شراد دار
اسپلیتر و ایندیوسر در ایمپلرها
دیفیوزر
بخش کلیدی بعدی یک کمپرسور سانتریفوژ ساده، دیفیوزر (diffuser) است که در مسیر جریان پایین دست پروانه قرار دارد. وظیفه دیفیوزر تبدیل انرژی جنبشی (سرعت بالا) گاز به فشار است که با کاهش تدریجی سرعت (انتشار) گاز انجام میشود. دیفیوزرها میتوانند بدون پره، پرهدار و یا به صورت ترکیب یک در میان باشند. نسخههای هایبریدی دیفیوزرهای پرهدار عبارتاند از
دیفیوزرهای بالهای (wedge diffusers)
دیفیوزرهای کانالی (channel diffusers)
دیفیوزرهای لولهای (pipe diffusers).
خش ثابت یا استاتور (stator section) از یک پمپ سانتریفوژ، بعد از آن که جریان از ایمپلر (impeller) خارج میشود، یک دیفیوزر (diffuser) یا حلزونی (volute) است. هدف از هر یک از این دو نوع استاتور این است که با کارایی مناسبی انرژی سرعتی را به فشار تبدیل کنند.
دیفیوزرها به وسیله تعدادی مسیر واگرای متقارن شعاعی در اطراف ایمپلر شناخته میشوند. یک حلزونی و یا یک کلکتور حلقهای پشت سر دیفیوزر قرار میگیرند.
دیفیوزر پمپ
حلزونیها اغلب توسط یک یا دو مسیر واگرای قیف مانند مشخص میشوند که اطراف ایمپلر را احاطه کرده است. برخی از استاتورهای حلزونی با چند ورودی ممکن است دیفیوزر نامیده شوند. با افزایش مساحت مقطع، حلزونی سرعت مایع را کاهش و فشار آن را افزایش میدهد. حلزونی با افزایش سطح مقطع خود، انرژی جنبشی سیال را به فشار تبدیل میکند.
برای فشارهای بالای بین بیرینگها (bearings) در پمپهای چند مرحلهای (multi-stage pumps)، طرحهای دیفیوزری در مقایسه با طرحهای حلزونی جمع و جورتر هستند. به طور کلی فشردگی باعث کاهش اندازه پمپ و کاهش هزینه متریال و ساخت میشود.
دیفیوزر پمپ چند مرحلهای
معمولا دیفیوزرها به صورت قطعات یک تکه و یا دو تکه که به محفظه پمپ متصل شدهاند، طراحی میشوند. دیفیوزرها قطعات ماژولار میباشد. برای یک کیسینگ مشخص پمپ، انواع مختلفی از مسیرهای دیفیوزری را میتوان طراحی کرد تا بازه وسیعی از شرایط کارکردی را پوشش دهند.
حلزونی پمپ
برای یک پمپ سانتریفوژ یک مرحلهای، طرح دیفیوزری گرانتر است زیرا رینگ دیفیوزر یک قطعه اضافی است که باعث افزایش ماشینکاری بر روی کیسینگ میشود. کیسینگ باید همچنان وظیفه جمعآوری و انتقال جریان از دیفیوزر به نازل خروجی را بر عهده داشته باشد. صرف نظر از این که این کار چگونه انجام شود، دیفیوزر مزیت نسبی کمی در اندازه یک پمپ تک مرحلهای ایجاد میکند.
حلزونی پمپ
طرحهای دیفیوزری اغلب در مقایسه با انواع حلزونی، در دبی جریان بهترین کارایی (best efficiency) کاراتر هستند. همچنین میتوان یک دیفیوزر سفارشی را برای کاربرد مد نظر ساخت تا راندمان را برای یک نقطه کاری خاص به حداکثر رساند.
دیفیوزرها در نرخهای جریان خارج از پیک که پمپ بخش زیادی از زمان را در آن کار میکند، راندمان کمتری دارند. تفاوت راندمان ممکن است قابل توجه نباشد، مگر این که توان پمپ بالا باشد، در این حالت کاربر باید بین هزینههای کمتر متریال و حمل پمپهای دیفیوزری و سود ناشی از افزایش راندمان در پمپهای حلزونی انتخاب نماید.
ی کی از اهداف اصلی پوسته حلزونی (volute casing)، کمک برای متوازن کردن فشار هیدرولیک بر روی شافت پمپ میباشد. البته این امر در شرایطی که پمپ با ظرفیت مورد توصیه سازنده کار میکند، بهتر اتفاق میافتد. کارکرد پمپهای حلزونی شکل در ظرفیت کمتر از مقدار توصیه شده، میتواند باعث ایجاد تنشهای فرعی بر روی شافت پمپ شود و فرسایش آببندیها (seals)، بیرینگها (bearings) و خود شافت را در پی خواهد داشت.
نیروی شعاعی وارد بر ایمپلر در اثر یک توزیع فشار محیطی غیر یکنواخت ایجاد میشود که طراحی استاتور نقش مهمی را در آن بازی میکند. برای برخی از کاربردها، به ویژه در پمپهای دارای ایمپلرهای تک مرحلهای معلق که به طور پیوسته در جریانهای بسیار دور از جریان بهترین نقطه راندمان کار میکنند، یک آرایش دیفیوزری/کلکتوری میتواند میزان کمتری از نیروی تراست شعاعی ایجاد میکنند.
کمپرسور محوری (axial compressor) یک دستگاه تولید فشار و نوعی کمپرسور دوار مبتنی بر ایرفویل است که در آن جریان سیال موازی با محور چرخش است. این در تضاد با دیگر کمپرسورهای دوار از قبیل کمپرسور سانتریفوژ (centrifugal compressor) و کمپرسور جریان مختلط (mixed-flow compressor) است که در آن سیال به صورت محوری وارد میشود اما دارای یک مولفه شعاعی قابل توجه در خروج خواهد بود.
کمپرسورهای جریان محوری یک جریان پیوسته با شتاب منفی از گاز فشرده ایجاد میکنند. سطح انرژی هوا یا گاز درون کمپرسور محوری توسط عمل تیغههای روتور که گشتاوری را به سیال اعمال میکنند، توسط یک موتور الکتریکی (electric motor) یا توربین بخار (steam turbine) و یا توربین گاز (gas turbine) تامین میشود. مزیت کمپرسورهای محوری راندمان بالا، دبی جرمی بزرگ به ویژه نسبت به سطح مقطع آنها است. البته کمپرسورهای محوری نیاز به چندین ردیف ایرفویل برای رسیدن به افزایش فشارهای بزرگ دارند که باعث پیچیده و گران شدن ساخت آنها نسبت به طرحهای دیگری همانند کمپرسورهای سانتریفوژ (centrifugal compressors) میشود.
کمپرسورهای محوری به طور گستردهای در توربینهای گازی (gas turbines) مانند موتورهای جت، موتور کشتی با سرعت بالا و نیروگاههای کوچک استفاده میشوند. همچنین کمپرسورهای محوری در کاربردهای صنعتی مانند پلانتهای جداسازی هوا (air separation plants) با حجم بالا، هوای کوره دمشی (blast furnace)، هوای کراکینگ کاتالیزوری سیال (fluid catalytic cracking) و هیدروژنزدایی پروپان (propane dehydrogenation) استفاده میشوند. با توجه به کارایی بالا، قابلیت اطمینان بالا و کارکرد انعطافپذیر در موتورهای هوایی استفاده میشوند.
ساختمان کمپرسورهای محوری
کمپرسورهای محوری از اجزای دوار و ثابت تشکیل شدهاند. شافت یک درام مرکزی که توسط بیرینگها (bearings) نگه داشته شده است را میگرداند. درام دارای تعدادی ردیف حلقوی ایرفویل است که معمولا به صورت جفتهایی در کنار هم قرار میگیرند و یکی از آنها دوار و دیگری ثابت و متصل به یک محفظه لولهای ثابت است. یک جفت از ایرفویلهای دوار و ثابت، یک مرحله (stage) نامیده میشوند. ایرفویلهای دوار همچنین به عنوان تیغه (blade) یا روتور (rotor) شناخته میشوند و به سیال شتاب میدهند. ایرفویلهای ثابت که همچنین به عنوان استاتور (stator) و یا پره (vane) شناخته میشوند، به وسیله نفوذ یا انتشار (diffusion) انرژی جنبشی دورانی افزایش یافته را به فشار استاتیک تبدیل میکنند و مسیر جهت جریان سیال را به صورتی تغییر میدهند که برای پرههای روتور مرحله بعدی آماده شوند. سطح مقطع بین درام روتور و محفظه در جهت جریان کاهش مییابد تا بتوان همراه با تراکم سیال، با استفاده از هندسه متغیر عدد ماخ بهینه را حفظ کرد.
کارکرد کمپرسورهای محوری
به دلیل این که سیال در جهت محوری وارد و خارج میشود، در معادله انرژی مولفه سانتریفوژ وارد بازی نمیشود. در اینجا تراکم به طور کامل بر اساس انتشار (diffusion) در مسیرها انجام میشود. عمل نفوذ در استاتور هد جنبشی مطلق مایع را به افزایش فشار تبدیل میکند. هد جنبشی نسبی در معادله انرژی، عبارتی است که تنها به دلیل چرخش روتور وجود دارد. روتور هد جنبشی نسبی سیال را کاهش و بر هد جنبشی مطلق سیال میافزاید؛ به عبارتی روتور بر سرعت (مطلق) ذرات سیال میافزاید و در نتیجه سرعت نسبی بین سیال و روتور را کاهش میدهد. به طور خلاصه، روتور سرعت مطلق مایع را افزایش میدهد و استاتور آن را به افزایش فشار تبدیل میکند. طراحی مسیر روتور با یک قابلیت انتشار میتواند علاوه بر کارکرد طبیعی آن، یک افزایش فشار تولید کند. این باعث تولید افزایش فشار بیشتر در هر مرحله در هر دو استاتور و روتور میشود. این اصل واکنش (reaction principle) در توربوماشینها میباشد. اگر 50 درصد از افزایش فشار در یک مرحله در بخش روتور به دست آید، گفته میشود که میزان واکنش 50 درصد است.
افزایش فشار و سرعت در یک مرحله از کمپرسور محوری
طراحی کمپرسورهای محوری
افزایش فشار تولید شده در یک مرحله توسط سرعت نسبی بین روتور و سیال و قابلیتهای چرخش و نفوذ ایرفویلها محدود میشود. یک مرحله معمولی از یک کمپرسور تجاری، در شرایط طراحی با راندمان پلیتروپیک حدود 90 تا 95 درصد، افزایش فشاری بین 15 تا 60 درصد (نسبت فشار 1.15 تا 1.6) تولید میکند. برای رسیدن به نسبتهای فشار مختلف، کمپرسورهای محوری با تعداد مراحل و سرعتهای دوران مختلفی طراحی میشوند.
به عنوان یک قاعده سر انگشتی میتوانیم فرض کنیم که هر مرحله در یک کمپرسور دارای افزایش دمای (ΔT) یکسان است. بنابراین در ورودی، دمای ورودی (Tstage) به هر مرحله باید به تدریج در طول کمپرسور افزایش و نسبت (ΔT/Tstage) کاهش یابد که این یک کاهش تدریجی نسبت فشار را هر مرحله در طول دستگاه یادآوری میکند. از این رو مراحل عقبی، نسبت فشار به طور قابل توجه پایینتری را نسبت به مرحله اول ایجاد میکنند.
اگر سرعت نسبی بین سیال و روتور مافوق صوت باشد، نسبت فشار بالاتر در مراحل نیز امکانپذیر است، اما این کار به قیمت از دست دادن راندمان و قابلیت عملیاتی کمپرسور به دست میآید. چنین کمپرسورهایی با نسبت فشار مرحلهای بیش از 2، تنها در جایی همانند جتهای نظامی که کاهش اندازه، وزن و یا پیچیدگی کمپرسور بسیار مهم است استفاده میشوند.
پروفایل و پیچش ایرفویلها برای سرعتهای ویژه بهینهسازی و مطابقت داده میشوند. اگر چه کمپرسورها میتوانند در سایر شرایط با جریان، سرعت و یا نسبتهای فشار مختلف کار کنند، این کار میتواند ما را از نظر راندمان و یا حتی یک شکست نسبی یا کامل در جریان (که به ترتیب به عنوان استال و سرج کمپرسور شناخته میشود) مجازات کند. بنابراین، یک محدودیت عملی در تعداد مراحل و نسبت فشار کلی، از تعامل بین مراحل مختلف در زمانی که نیاز به کار در شرایط خارج از طراحی باشد به دست میآید.
این شرایط "خارج از طراحی" را میتوان با فراهم کردن اندکی انعطافپذیری در کمپرسور، تا حدی کاهش داد. این کار به طور معمول با استفاده از پرههای ثابت قابل تنظیم و یا به کمک ولوهایی که میتوانند سیال را از جریان اصلی بین مراحل خارج کنند (inter-stage bleed valves) انجام میشود. موتورهای جت مدرن از یک مجموعه کمپرسور استفاده میکنند که در سرعتهای مختلف کار میکنند و میتوانند هوای احتراق را در نسبت فشار حدود 40:1 با انعطافپذیری کافی برای همه شرایط پرواز تامین کنند.
سور جریان مختلط (mixed flow compressor) نوعی کمپرسور دینامیکی است که مولفههای محوری و شعاعی را ترکیب و یک دستگاه با جریان مورب ایجاد میکند.
شعاع میانگین گاز خروجی بیشتر از گاز ورودی است؛ اما جریان گاز به جای جهت شعاعی بیشتر تمایل به خروج به صورت محوری دارد. این کار نیاز به یک دیفیوزر خروجی با قطر نسبتا بزرگ که در کمپرسورهای سانتریفوژ (centrifugal compressors) موجود است را حذف میکند.
در آمریکا کمپرسورهای جریان مختلط، کمپرسور جریان مورب (diagonal flow compressors) نامیده میشوند.
مپرسور اسکرال (scroll compressor) یا کمپرسور اسپیرال (spiral compressor) یا پمپ اسکرال (scroll pump) و یا پمپ خلاء اسکرال (scroll vacuum pump) وسیلهای است که برای تراکم هوا یا مبرد (refrigerant) به کار میرود. کمپرسور اسکرال در تجهیزات تهویه مطبوع (air conditioning)، به عنوان سوپر شارژر (supercharger) خودرو (که در آنجا به عنوان سوپر شارژر اسکرال شناخته میشود) و یا به عنوان پمپ خلاء (vacuum pump) به کار میرود.
مپرسورهای اسکرال
یک کمپرسور اسکرال (scroll compressor) که به عنوان پمپ اسکرال (scroll pump) و پمپ خلاء اسکرال (scroll vacuum pump) شناخته میشود از دو پره مارپیچی لایهای برای پمپ کردن یا تراکم سیالاتی مانند مایعات و گازها استفاده میکند. هندسه پره میتواند به صورت اینولوت (involute)، مارپیچ ارشمیدس (archimedean spiral) و یا منحنی ترکیبی باشد. کمپرسورهای اسکرال از دیگر انواع کمپرسور نرمتر، بیصداتر و مطمئنتر کار میکنند و اندازه کمتری دارند
یک کمپرسور اسکرال که در جهت معکوس کار میکند به عنوان یک اکسپندر اسکرال (scroll expander) شناخته میشود و میتواند از انبساط یک سیال، هوا و یا گاز فشرده برای تولید کار مکانیکی استفاده کند. بسیاری از پمپهای حرارتی (heat pumps) و سیستمهای تهویه مطبوع مرکزی خانگی و کولر برخی از خودروها به جای استفاده از کمپرسورهای معمولتر رفت و برگشتی (reciprocating compressors)، و کمپرسورهای صفحه لرزان (wobble-plate compressors) از کمپرسورهای اسکرال استفاده میکنند