پزشكان و جراحان موفق

مدیران انجمن: parse, javad123javad

ارسال پست
نمایه کاربر
پزشك آينده

عضویت : شنبه ۱۳۸۷/۹/۲۳ - ۱۸:۳۳


پست: 200

سپاس: 1

پزشكان و جراحان موفق

پست توسط پزشك آينده »

سلام
دوستان عزيز من اين تاپيكو ايجاد كردم تا شما عزيزان پزشكان و جراحان موفق رو معرفي كنيد و اگه تونستيد درباره زندگي نامه يا كارهاي علميشونم توضيح بديد.من خودم درباره پروفسور مجيد سميعي بهترين جراح مغز و اعصاب دنيا براتون مطلب مي ذارم.

پروفسور مجيد سميعي چهره ماندگارسال 1385 که روز 22آبان ماه معرفی شد از استادان برجسته جهانی است که شرح حال ایشان در پی می آید :
پروفسور مجید سمیعی در مرداد ماه سال 1316در شهرستان رشت در خانواده ای فرهنگی چشم به جهان گشود وی پس از اتمام دوران متوسطه در کشور در سال 1335برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کرد ودر آلمان غربی ساکن شد وتوانست در رشته بیولوژی وپزشکی در دانشگاه به تحصیل مشغول شود وادامه تحصیل وتخصصش را در رشته جراحی مغز و اعصاب تحت نظر پروفسور کورت شورمن تکمیل واعتلاء بخشد وسرانجام در سال 1349دراین رشته حائزشد .

اودر سال 1351به درجه پروفسوری جراحی مغز واعصاب نایل شد واز آن جا که جراحی مغز به دلیل فوق العاده پیچیده بودن آن وارتباط با اعصاب حسی و حرکتی در سایر اندام ها به خصوص صورت تاثیرداشت و انجام عمل جراحی نیز با عوارضی همراه بوده همین عامل موجب شده تا او برای رفع این نقیصه و بخشیدن زندگی سالم و کاهش آلام ورنج همنوعانش دست به مطالعات گسترده ای در خصوص ساختار پیچیده مغز بزند تا بلکه روشی بیابد تا هم عوارض عمل جراحی پس از مغز کاهش یابد وبه صفر برسد وهم این که انسان ها به زندگی توام با سلامت باز گردند .
داستان چنین رقم خورد که توانست در پی سلسله مطالعات و تحقیقات علمی ، نخستین جراحی میکروسکوپی مغز را در سال 1356در دنیا ابداع و به سرانجام برساند و پشت بند آن هم وی اولین پزشکی بود که توانست عمل جراحی قاعده جمجمه را در دنیا ابداع کند ، که مورد توجه جراحان تراز اول دنیا قرار گیرد .
عطش پروفسور به خدمت وصفتی هم چون خورشید واقیانوس داشتن موجب شد تا در وگهر های دانش و تجربه خویش را درقالب برگزاری ها ی دوره های آموزشی به دیگر جراحان دنیا انتقال دهد .

برای ایرانیان دنیا وجمهوری اسلامی ایران همین بس که با همت پروفسور سمیعی امروزه در تمام کشور های جهان انجمنی تحت عنوان جراحان قاعده جمجمه با 1200جراح حاذق تشکیل شده که هر سال در قالب کنگره علمی ، جراحی قاعده جمجمه مغز از طریق ویدئو پروژکشن به شاهد آخرین دستاوردهای علمی جراحی پروفسورهستند و با استفاده از دوربین های مدار بسته به صورت مستقیم عمل جراحی وی را مشاهده و باتکنیک های جدید پزشکی و آموزشی می بینند .
پروفسور سمیعی که دردهه 1350تصمیم گرفت تخصصی ترین بیمارستان جراحی مغز را در شهر هانوفر آلمان که معماری آن شبیه مغز انسان است را تامین کند و خوشبختانه در این کار هم موفق شد .پروفسور سمیعی در سال 1367کرسی جراحی مغز واعصاب هانوفر آلمان را پذیرفت وهمزمان با عنوان ریاست فدراسیون جهانی انجمن های قاعده جمجمه برگزیده شده در این سال صدراعظم آلمان به پاس خدمات وی د رجراحی مغز واعصاب نشان درجه یک دولت آلمان غربی را به وی اعطا نمود .
پروفسور سمیعی مجموعه ادبیات علمی خودرا تاکنون د رقالب 13 کتاب و بیش از 200مقاله علمی منتشر کرده که مهم ترین مرجع برای جراحان مغز واعصاب دنیا به شمار می آید .
پروفسور سمیعی ، در خصوص این که مهم ترین اهدافش از آموزش متخصصان ایرانی چیست گفت :« می خواهم تازه های پزشکی در زمینه مغز واعصاب هر چه سریع تر به کشور عزیزم ایران منتقل شود .»
منبع:http://www.iranian-forum.com/
آخرین ویرایش توسط پزشك آينده جمعه ۱۳۸۷/۱۱/۱۸ - ۱۵:۴۱, ویرایش شده کلا 2 بار

نمایه کاربر
پزشك آينده

عضویت : شنبه ۱۳۸۷/۹/۲۳ - ۱۸:۳۳


پست: 200

سپاس: 1

Re: پزشكان و جراحان موفق

پست توسط پزشك آينده »

دكتر گلاره محمدزاده، جوانترين جراح مغز و اعصاب انگلستان با بهره‌گيري از تكنيكي جديد به بيماران خود امكان مي‌دهد، تنها چند ساعت پس از جراحي تومور مغزي كه بدون بيهوشي نيز انجام مي‌شود از بيمارستان مرخص شده و عصرانه را در كنار بستگانشان در منزل صرف كنند.

اين شيوه جراحي كه براي نخستين بار در انگلستان انجام شده، با استقبال محافل پزشكي و خبري آن كشور مواجه شده و روزنامه‌ها و رسانه‌هاي مختلف با انعكاس اظهارات نخستين بيمار تحت اين جراحي كه بانويي 52 ساله بود، تصويري تازه از جراحي‌هاي مغز كه سال‌هاست عملي پيچيده، دشوار و خطرناك تلقي شده‌اند، ترسيم كردند.

ارائه اين تصوير تازه و آرامش بخش از جراحي‌هاي مغز و اعصاب شايد مهمترين دستاوردي باشد كه مي‌توان براي اين تكنيك نوين جراحي متصور بود و اين درست همان چيزي است كه دكتر محمدزاده جراح جوان ايراني و يكي از معدود جراحان زن مغز و اعصاب دنيا نيز خود بر آن تاكيد دارد.

دكتر گلاره محمدزاده، جوانترين جراح مغز و اعصاب انگلستان تاكيد كرد: در روش‌هاي معمول، بيمار پس از جراحي مغز بايد تا چند هفته در بيمارستان بماند لذا اين كه بيماران را همان روز عمل ترخيص كنيم باعث مي‌شود احساس بيماري خيلي زود از فرد دور شود و استرس و نگراني‌هايي كه درباره جراحي مغز وجود دارد و بر روحيه بيماران اثر منفي دارد كاهش يابد.

وي با بيان اين كه بسياري از اعمال جراحي مغز با وجود حساسيت بالا به سادگي و با اطمينان بالا انجام مي‌شود و از اين بابت كساني كه با مشكل تومور مغزي مواجهند نبايد نگران باشند، ‌اظهار داشت: پزشكان پيش از عمل به همين خانم بيماري كه حدود سه، چهار ماه پيش در بيمارستان ما در لندن تحت جراحي قرار گرفت و اخبار آن اخيرا در روزنامه هاي انگلستان بازتاب داشت گفته بودند كه بيش از دو ماه زنده نمي‌ماند و ما با اين جراحي نشان داديم كه جراحيهاي مغز در عين حساسيت و دقت بالايي كه نياز دارد با ايمني كامل قابل انجام است.


محمدزاده با تاكيد بر اين كه جراحي مغز با بي‌حسي موضعي پيش از اين هم انجام شده است گفت: در اين روش پس از بي‌حسي موضعي بيمار پوست سر را شكافته و به استخوان جمجمه مي رسييم كه بيمار دردي را در آن احساس نمي‌كند و سپس تومور را بر مي داريم؛ البته بايد كاملا مراقب بخش‌هاي حساس مغز باشيم و از بروز عفونت در آن پيشگيري كنيم كه به اين منظور از ميكروسكوپها و تجهيزات بسيار دقيق استفاده مي‌شود .

اين جراح 35 ساله ايراني در ادامه درباره سوابق تحصيلي خود به ايسنا گفت: من حدود 20 سال پيش از ايران به كانادا آمدم و سال آخر دبيرستان را در شهر ويني‌پگ بودم. پس از آن از آنجا كه در آمريكا و كانادا براي ورود به دانشكده پزشكي بايد در يكي از رشته‌هاي علوم تحصيل كرد در رشته رياضي دانشگاه مانيتوبا كانادا ثبت‌نام كردم و پس از پايان تحصيلات، دوره چهار ساله پزشكي را آغاز كردم .

وي افزود: من از سال دوم پزشكي علاقه زيادي به مغز و اعصاب داشتم و با توجه به اين كه سالانه تنها حدود 10 نفر در جراحي مغز و اعصاب در كانادا پذيرفته مي‌شوند به شدت درس خواندم تا در رشته مغز و اعصاب در دانشگاه تورنتو قبول شدم بعد از آن تحصيلاتم را در مقطع PhD بيولوژي مولكولي ادامه دادم كه موضوع تحقيقات من جلوگيري از رسيدن خون به تومورها و توقف رشد آن بود. بعد از آن يك سال روي تكنيكهاي جراحي مغز و اعصاب كار كردم و سپس به انگلستان آمدم و در بيمارستان به جراحي اشتغال دارم.

وي در پايان با اعلام آمادگي براي كمك به بيماران ايراني نيازمند به جراحي مغز و اعصاب اظهار داشت: با اين كه سالهاست از ايران دورم و آشنايي مستقيمي با همكاران ايراني ندارم ولي مي دانم كه جراحان مغز و اعصاب بسيار خوب و مجربي در ايران وجود دارند و از اين لحاظ مشكلي در انجام اين قبيل جراحيها در كشور نيست.
منبع:www.khabarchin.com
آخرین ویرایش توسط پزشك آينده جمعه ۱۳۸۷/۱۱/۱۸ - ۱۵:۴۳, ویرایش شده کلا 1 بار

نمایه کاربر
پزشك آينده

عضویت : شنبه ۱۳۸۷/۹/۲۳ - ۱۸:۳۳


پست: 200

سپاس: 1

Re: پزشكان و جراحان موفق

پست توسط پزشك آينده »

اينم مصاحبه با پروفسور كامران نزهت
«بزرگترين لذت من شاد کردن انسان هاي نااميد و اميد بخشيدن به زوجهاي نابارور است.» اين صحبت پروفسور کامران نزهت معاون انجمن جراحان لاپاروسکوپيک امريکا است که سرتاسر زندگي خود را به درمان ناباروي زنان اختصاص داده و با استفاده از پيشرفته ترين علوم روز در اين زمينه شهرت و اعتباري جهاني يافته است.
در سر تا سر دنيا وقتي پزشکي از درمان بيمار خود عاجز مي ماند، او را به امريکا و به اين جراح زبر دست ارجاع مي دهد؛ اما اين بار هم اين شخصيت برجسته يک ايراني است.
پروفسور کامران نزهت ، معاون انجمن جراحان لاپاروسکوپيک امريکا همان جراحي است که بسياري از نااميدان را اميدوار کرده است.


آقاي دکتر، شيوه جديد شما در جراحي ، کي و چگونه جراحي جهان را متحول کرد؟
من بعد از آن که دوره پزشکي خود را در دانشگاه تهران به پايان رساندم به منظور ادامه تحصيل به امريکا رفتم و در همان ابتدا در دوران رزيدنتي موفق به اختراع سيستم جراحي لاپاروسکوپي شدم که انقلابي در جراحي ايجاد کرد و جايگزين مناسبي براي برشهاي بزرگ و جراحي هاي سخت شد.
بعد از آن در اوايل دهه 1980 با استفاده از دوربين هاي ظريف فيلمبرداري در لاپاروسکوپي براي بررسي و مشاهده همزمان مراحل عمل توسط پزشک و جراح را استفاده کردم.
از آن زمان به بعد در سراسر جهان و در تمام مراکز بيمارستاني ، دانشگاهي و تحقيقاتي از ويدئو لاپاروسکوپ به صورت بسيار گسترده اي استفاده شد.

لاپاروسکوپي چيست؟
لاپاروسکوپي يک تکنيک جراحي است که در آن ابتدا حفره شکمي با گاز دي اکسيدکربن پر و متورم مي شود. پس يک شي شبيه تلسکوپ که بلند و بسيار نازک است به ضخامت حدود 3.11 ميلي متر از ناحيه ناف وارد حفره شکمي مي شود.
اين تلسکوپ که لاپاروسکوپ ناميده مي شود در انتهاي خود يک منبع نوري و يک دوربين کوچک دارد. به اين ترتيب امکان بررسي آنچه در داخل شکم اتفاق مي افتد براي گروه جراحي فراهم مي شود.
آنها در واقع توسط صفحه تلويزيون محل مورد عمل را به صورت بزرگ شده و با جزييات کامل در حين عمل مشاهده مي کنند.
گاز دي اکسيدکربن به کار رفته باعث نگهداري ديواره هاي شکمي و ايجاد فاصله بين بافت ها و در نتيجه دسترسي بهتر به محل مورد نظر مي شود؛ 1 تا 2 شکاف ديگر نيز در پايين شکم به منظور وارد کردن ابزار بسيار ظريف جراحي در اطراف ناف ايجاد مي شود که هر کدام حدود 5 تا 10ميلي متر هستند.
اين ابزار در واقع همان دستهاي جراح هستند و باعث مي شوند که جراحان بتوانند ظريف ترين عملها را از خارج بدن ، بدون باز کردن حفره شکمي انجام دهند.
يکي از مهمترين محاسن اين روش آن است که تمام اعضاي اتاق عمل شامل جراح ، دستياران جراح ، متخصص بيهوشي و حتي پرستاران مي توانند مراحل عمل را مشاهده کنند و به نوعي احتمال خطاي شخصي کاهش پيدا مي کند.

محاسن ديگر جراحي لاپاروسکوپي کدام هستند؟
دسترسي بهتر به ارگان و بافت مورد نظر در کنار کمترين آسيب ممکن به آنها، ايجاد شکاف هاي کوچک با کمترين احتمال عفوني شدن و مشکلات پس از عمل و همچنين کمترين چسبندگي ممکن که معمولا در بافت زخم ، پس از عمل ايجاد مي شود و مشکلات بعدي زيادي در پي دارد، از عمده ترين محاسن اين روش محسوب مي شوند بعلاوه اين که بيماران ، کمترين مدت زمان بستري در بيمارستان و سريعترين دوران بهبود کامل دارند.

به طور معمول در مقايسه با روشهاي قبلي مشابه ، دوران نقاهت چقدر است؟
در اکثر موارد بيماران بلافاصله بعد از اتمام عمل جراحي مايل به ترک بيمارستان هستند؛ اما در مورد جراحي هاي بزرگ با توجه به نوع بيهوشي بهتر است بيمار يک شب در بيمارستان تحت نظر کادر پزشکي قرار گيرد. مي توان گفت تا فرداي عمل تمام بيماران به منزل مي روند و دوره نقاهت بسيار کوتاه است.
در مقايسه با روشهاي پيشين که بيمار پس از 2هفته بستري در بيمارستان بايد حداقل 6 4هفته در خانه نيز به استراحت مي پرداخت ،فعاليت روزانه بلافاصله بعد از ترخيص از سر گرفته مي شود و بيمار مي تواند بعد از 1تا 2هفته کارهاي عادي خود را از سر گيرد.

لاپاروسکوپي چه کاربردي دارد؟
از لاپاروسکوپي مي توانيم در جراحي هاي داخلي کليه بافت ها استفاده کنيم ؛ مخصوصا در درمان هاي نازايي کاربرد بسيار وسيع و گسترده اي دارد.
يکي از علتهاي اصلي نازايي چسبندگي داخلي شکم و در نتيجه عدم امکان ارتباط تخمک با اسپرم است که با روش لاپاروسکوپي درصد بسيار زيادي از بين چسبندگي ها باز مي شود و به اين وسيله بسياري از خانمها باروري خود را به دست مي آورند.
امروزه از اين روش در کنار چسبندگي ها در بسياري از امراض زنانه که منجر به ناباروري مي شوند، استفاده مي شود مانند: کيست هاي تخمدان ، مشکلات لوله هاي رحمي ، فيبروزها، تومورهاي زنانه و...

در کدام جراحي هاي ديگر مي توان از لاپاروسکوپي استفاده کرد؟
روش لاپاروسکوپي انقلابي در جراحي ايجاد کرده و باعث شده است جراحي هاي باز و مشکل به روشهايي کم تهاجم تبديل شوند.
با همکاري متخصصان مختلف تا به حال در بخشهاي مغز و اعصاب ، قلب و عروق ، سرطان ، جراحي عمومي ، روده ، معده ، ديافراگم ، مثانه و مجاري ادرار، کبد و... بيماران متعددي را تحت عمل جراحي لاپاروسکوپي قرار داده ام.
به طور کلي به دليل احتمال خطر بسيار کمتر در مقايسه با روشهاي باز، نتيجه بسيار موثرتر و بهتري دارد.

آيا هيچ گونه ريسک يا نقطه منفي در اين نوع جراحي وجود دارد؟
از آنجا که هر عمل يا جراحي پزشکي و درماني ممکن است با خطراتي نيز در ارتباط باشند در مورد جراحي لاپاروسکوپي خطرات مشابه با جراحي باز و معمول ، البته در کمترين حد ممکن ، وجود دارد، مثل خونريزي ، عفونت زخم و...
درباره عملهاي بزرگتر و سخت تر احتمال خطر بيشتر است. لذا به تبحر و تخصص کافي در کنار ابزار مجهز و لازم احتياج بيشتري است.
در موارد بسيار نادر بعد از جراحي با لاپاروسکوپي شوک و ناراحتي هاي قلبي مشاهده شده است.

آيا مي توان فيبروزها و يا کيست ها و بخشهاي زايد را از شکافهايي به اين کوچکي خارج کرد؟
بله ، در پاسخ به اين سوال بايد گفت حتي توموري به بزرگي يک توپ بيسبال را هم مي توان از اين شکاف خارج کرد. در واقع بافتهاي زايد براي خارج شدن با کمک وسايل مخصوص تکه تکه مي شوند و سپس اين تکه ها از يکي از شکافها بيرون مي آيند.

يعني مي توان اميدوار بود که تا چند سال آينده ناباروري نخواهيم داشت؟
خير، متاسفانه تعداد دلايلي که باعث جلوگيري از باروري مي شوند، آنقدر زياد هستند که بايد هنوز سدهاي زيادي در اين زمينه شکسته شود.
الان خيلي زود است که چنين ادعايي داشته باشيم ، اما با توجه به پيشرفت هاي حاصله در اين زمينه شانس باروري در افراد نازا روز به روز بيشتر مي شود.

وضعيت پزشکي ايران را چگونه مي بينيد؟
من از 30 سال قبل که از ايران رفتم تا 4 سال پيش موفق به بازگشت به کشور نشدم ؛ اما طي اين چند سال هر بار که به ايران مي آيم ، شاهد پيشرفت هاي چشمگير و قابل تقديري هستم.
با تلاش دانشمندان همه سال شاهد رشد علوم پايه و پزشکي در کشور هستيم که براي من خوشحال کننده و مايه غرور و افتخار است.
همچنين تلاش و خلاقيت جراحان و پژوهشگران ايراني در ابداع روشها و ابزارهاي ابتکاري براي اين تجهيزات و ملزومات جراحي قابل تقدير است.
براساس تحقيقات انجام شده از سوي دانشگاه MLT، ايرانيان موفق ترين گروه مقيم امريکا هستند. طي اقامت 30 ساله خود در امريکا همواره سعي داشتم پيشرفت هاي علمي صورت گرفته در ايران را به همکاران خود که از شخصيت هاي علمي برجسته اين کشور هستند نشان دهم و خوشحالم که توانستم تعدادي از آنها را به ايران بياورم و کذب بودن آنچه را که در مطبوعات امريکا و غرب درباره ايران منتشر مي شود، نشان دهم.
همراهان من از جمله پروفسور دچرني استاد دانشگاه کاليفرنيا و رئيس سابق انجمن پزشکي باروري امريکا که سردبير يکي از معتبرترين مجلات ناباروري جهان است و پروفسور مري پولن رئيس دپارتمان زنان دانشگاه استانفورد، ديد کاملا متفاوتي نسبت به آنچه قبلا درباره ايران داشتند، پيدا کرده اند.

و هدف شما از سفر اخيرتان به ايران؟
من به منظور شرکت در پنجمين جشنواره رويان که در زمينه ناباروري و بيولوژي باروري است به ايران آمدم و طي 2 روز کارگاه عملي آخرين دستاوردهاي خود را در زمينه جراحي لاپاروسکوپي به پزشکان متخصص مي آموزم.

سطح اين همايش را چگونه ديديد؟
بسيار عالي بود و مي توان گفت ايرانيان از لحاظ علمي هيچ چيز از کشورهاي پيشرفته دنيا کم ندارند. پيشرفت هاي صورت گرفته در کشور در زمينه تحقيقات سلولهاي بنيادي قابل توجه و تحسين است.
پزشکان ايران زحمت بسيار زيادي مي کشند و همواره همگام با متخصصان کشورهاي ديگر بدون توجه به کمبود امکانات مناسب پيش مي روند.
بايد گفت خوشبختي بزرگ ايرانيان آن است که 70درصد جمعيت زير 30سال دارند و اين افراد جوان بسيار باهوش هستند و با استعداد و قدرت درخشان آنها مسلما آينده خوبي پيش رو خواهيم داشت.

نمایه کاربر
پزشك آينده

عضویت : شنبه ۱۳۸۷/۹/۲۳ - ۱۸:۳۳


پست: 200

سپاس: 1

Re: پزشكان و جراحان موفق

پست توسط پزشك آينده »

دکتر محمد حسین ماندگار فوق تخصص جراحی قلب و عروق ، متولد 1954 میلادی در تهران می باشد.وی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در تهران به پایان برده و در سال 1972 م در رشته پزشکی در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داده است.سپس تحصیلات تخصصی جراحی را مابین سالهای 1979 تا 1984 م در دانشگاه تهران تکمیل کرده است و فوق تخصص جراحی قلب و عروق خود را نیز در سال 1987م از همین دانشگاه دریافت نموده است.نامبرده در سال 1988 م به تیم جراحی دکتر دورال در دانشگاه لندن (بیمارستان گایز) و دکتر یاکوب (هرفیلد) پیوست، تا تحصیلات تکمیلی خود را در رشته جراحی قلب و عروق در این مراکز معتبر جهانی بگذراند. در سال 1990م وی طی یک دوره آموزشی در بهترین مراکز جراحی قلب دنیا از جمله موسسه قلب تگزاس امریکا و بیمارستان سنت لوک و دانشگاه هوستون تگزاس در کنار اساتیدی همچون دانتن کولی به کسب تجربه پرداخت .

در اوایل 1991م وی به ایران بازگشت و بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر شریعتی تهران را پایه گذاری نمود ، که بعدها این مرکز دانشگاهی به یکی از پرکارترین و مشهورترین بیمارستانهای دانشگاهی تهران در رشته جراحی قلب تبدیل گردید.

دکتر ماندگار در حال حاضر دانشیار جراحی قلب دانشگاه تهران می باشد و در طی این مدت علاوه بر درمان بیماران صعب العلاج به تربیت دانشجویان و دستیاران جراحی فوق تخصص قلب، همت گمارده است ، که در این راستا بیش از 27 جراح قلب تربیت کرده است.استاد محمد حسین ماندگار بر نگارش بیش از 45 پایان نامه دانشجویی در مقاطع دکترای پزشکی عمومی و فوق تخصص جراحی قلب نظارت داشته است.وی همچنین اهتمام خاصی به پیشگیری قبل از درمان دارد و در این راستا کتابهای متعددی به رشته تحریر درآورده است. در مجموع بر نگارش ، تالیف ، ترجمه و گردآوری بیش از هفت مجله در زمینه های تخصصی ،عمومی و افزایش آگاهیهای مردمی پرداخته است که بعضی از این کتب بیش از شش بار تاکنون تجدید چاپ گردیده است و هم اکنون دو عنوان کتاب جدید نیز دردست تالیف و چاپ دارد.

ماندگار همچنین مقالات متعددی نیز در زمینه جراحی قلب ارائه نموده است که این مقالات در کنگره های متعدد داخلی و خارجی مورد استقبال قرار گرفته است و تعدادی از آنها در نشریات معتبر پزشکی همچون نشریه سالیانه جراحی قفسه سینه و نشریه اکوکاردیوگرافی به چاپ رسده است.

عناوین کتب و مقالات به چاپ رسیده همراه با موضوع پایان نامه های رهبری شده توسط وی در بخش های کتب و مقالات علمی و پایان نامه ها قرار دارد.

دکتر ماندگار از ابتدای تاسیس بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر شریعتی به عنوان رئیس بخش به خدمت بیماران پرداخته است و همچنین از سال 2000م مشاور فرهنگستان علوم پزشکی و از سال 1990م مشاور سازمان پزشکی قانونی و سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران می باشد.

دکتر محمد حسین ماندگار از سال 2002م عضو ثابت و رسمی جراحان قفسه سینه امریکا و از سال 2001م عضو رسمی و ثابت جامعه جراحان قلب و قفسه سینه اروپا و از سال 2000م عضو دائمی انجمن جراحان قلب و قفسه سینه حوزه مدیترانه می باشد.

وی از اعضای موسس و هیات مدیره جامعه جراحان قلب ایران بوده و همچنین از اعضای جامعه جراحان و انجمن آترواسکلروز ایران می باشد.

دکتر ماندگار دوره جراحی پیوند قلب خود را در سال 1988م در بیمارستان C.HUV در لوزون ، در سال 1990م در پاریس ، در سال 1991م در لندن و در نهایت در سال 1992م در وین گذراند و ماحصل تمامی تجربیات خود را در طی این سالها در تاسیس موسسه پیوند قلب و ریه بیمارستان دکتر شریعتی بکار برد و نهایتا" در تابستان 1993م اولین پیوند موفقیت آمیز قلب در ایران را برروی پسری روستایی به نام مجید بالغ تیل به نام خود به ثبت رسانید از آن تاریخ تاکنون متجاوز از 75 مورد پیوند قلب درایران توسط تیم جراحی پیوند قلب ایشان انجام شده است.

شایان ذکر است که اجرای پیوند قلب در ایران قبل از اولین تجربه موفق آن توسط اساتیدی همچون دکتر عباسعلی دانشور از دانشگاه پزشکی تبریز و دکتر سنجریان از دانشگاه شیراز مورد تجربه قرار گرفته بود.

افتخار اولین پیوند قلب موفقیت آمیز در بیمارستان دکتر شریعتی یادآور زحمات آقای دکتر مهران خویی(متخصص بیهوشی فعال و اندیشمند) و همچنین آقای دکتر شهریار عالی نژادبه عنوان هماهنگ کننده علمی در جراحی پیوند قلب می باشد.

به غیر از افتخار اجرای اولین پیوند قلب موفق در ایران ، نامبرده در زمینه های اجرای اولین جراحی ROSS موفق در ایران در سال 1993م ، انجام اولین پیوند قلب هتروتوپیک در سال 1994م ، به کارگیری سیستم بطن چپ مصنوعی در سال 2005م و اولین پیوند قلب و ریه در سال 1996م و اجرای موفق سیستم حمایتی دو بطنی در سال 2006م نیز از جمله امتیازات وی محسوب می گردد.

در حال حاضر دکتر ماندگار توجه ویژه ای در زمینه اجرای تحقیقات برروی سلولهای بنیادی و کاربرد آن در جراحی قلب دارد و در این رابطه با همکاری آقای دکتر محمد رضا محمد حسنی (فوق تخصص بیماریهای قلب و عروق) در بیمارستان شریعتی به تزریق انواع مختلف سلولهای بنیادی برای بیماران نیازمند اقدام نموده است که نتایج حاصله تحت بررسی است.

استاد در برپایی کنگره ها و همایش های قلب و جراحی آن در ایران تلاش چشمگیری از خود نشان داده است و در هفتمین کنگره جراحی قلب و نهمین همایش تازه های قلب به عنوان دبیر جراحی قلب کنگره خدمت کرده استدر حال حاضر وی علاوه بر بیمارستان دانشگاهی دکتر شریعتی تهران ، در بیمارستان های خصوصی دی، کسری،لاله،پارسیان و عرفان به جراحی بیماران می پردازد و در روزهای زوج پذیرای بیماران در مطب می باشد.

نمایه کاربر
Sprite

عضویت : دوشنبه ۱۳۸۷/۴/۳۱ - ۲۰:۱۹


پست: 221

سپاس: 3

Re: پزشكان و جراحان موفق

پست توسط Sprite »

ممنون از تاپیکت پزشک آینده جان
من هم سرگذشت عجیب دکتر دبیکی ، جراح مشهور قلب و عروق میذارم
سرگذشت عجیب دکتر دبیکی ، جراح مشهور قلب و عروق

در اواخر بعد از ظهر ۳۱ دسامبر سال ۲۰۰۵ ، دکتر مایکل دبیکی ‏Michael E.
DeBakey‏ ‏‏۹۷ ساله در خانه‌اش در هوستون مشغول کار روی یک مقاله بود. ناگهان
درد شدیدی در ‏بالای سینه و بین دو کتفش احساس کرد ، درد بعدا به گردنش منتشر
شد.‏


دکتر دبیکی که یکی از مشهورترین جراحان قلب در تاریخ محسوب می‌شود ، احساس
‏کرد ظرف چند ثانیه قلبش از کار خواهد افتاد. ‏ دکتر دبیکی در مورد شرایطش در آن
زمان چنین می‌گوید :

«برایم پیش نیامده بود که به ‏‏۹۱۱ یا پزشکم تلفن کنم. احمقانه است ، وقتی این
حادثه برای من رخ داد ، حس کردم ‏زندانی سینه‌ام شده‌ام. درد غیرقابل تحمل بود. در
آن هنگام با خودت فکر می‌کنی چه ‏کاری می‌توانی برای تسکین دردت انجام دهی. درد
آنقدر شدید است که آدم می‌خواهد ‏ایست قلبی را به عنوان تنها راه خلاص شدن از آن
درد عذاب‌آور قبول کند.»‏
ولی وقتی قلب دکتر دبیکی به ضربان ادامه داد ، وی مشکوک شد که نکند حمله قلبی
‏نداشته. او معاینات و چک‌آپ‌های دوره‌ای انجام داده بود که ، خطری برای حمله در وی
‏پیدا نکرده بودند. در این هنگام بود که دکتر دبیکی مشکوک شد که دچار دیسکشن آئورت
‏شده است.‏ در واقع هیچ کس به اندازه دکتر دبیکی در جهان یافت نمی‌شد که صلاحیت
چنین ‏تشخیصی را داشته باشد ، چرا که زمانی که وی جوان بود برای نخستین بار روش
‏جراحی برای ترمیم دیسکشن آئورت ابداع کرده بود. از آن زمان تا کنون این
جراحی دست ‏کم ۱۰۰ هزار بار در سراسر دنیا انجام شده است.‏

در آن هنگام که دکتر دبیکی دچار درد شده بود ، خانم دبیکی و دخترش الگا ، در
منزل ‏نبودند ، آنها وقتی به منزل برگشتند دیدند دکتر روی تخت نشسته ، وی نخواسته
بود به ‏آنها بیماری‌اش را اطلاع دهد، وی به همسر و دخترش دروغ گفت و ادعا کرد که
بعد از ‏خواب دچار کشیدگی عضلانی شده است.‏ ‏
«نمی‌خواستم کاترین را از تشخیص خودم آگاه کنم ، چون در این صورت او متوجه می‌شد
‏من به زودی خواهم مرد.»‏
همسر دکتر دبیکی از دو نفر از دوستان و همکاران وی خواست که منزل بیایند ، آنها هم
‏بعد از صحبت با دکتر دبیکی به دیسکشن آئورت شک کردند ، و تشخیص دادند که او به
‏سی‌تی اسکن و کارهای تصویربرداری دیگر نیاز دارد ، ولی دکتر دبیکی تا ۳ ژانویه با
این ‏کارها موافقت نکرد.‏ بعد از اینکه اقدامات رادیولوژیک انجام شد معلوم شد که
دکتر دبیکی نوع ۲ دیسکشن ‏آئورت را بر اساس سیستم طبقه‌بندی‌ دیسشکن آئورت دارد
،‌همان سیستم ‏طبقه‌بندی‌ای که خود دکتر دبیکی به وجود آورده بود. به ندرت شخصی
می‌تواند از چنین ‏نوع دیسکشنی جان سالم به در برد.‏

در طی ۵۰ سال گذشته ، دکتر دبیکی توانسته شیوه جراحی قلب را به کلی تغییر دهد.
‏او جزو نخستین کسانی است که عمل بای‌پس شریان‌های کرونری قلبی را انجام داده ‏است.
دکتر دبیکی توانسته چندین نسل از جراحان را در کالج پزشکی ‏Baylor‏ پرورش ‏دهد و
موفق شده‌ بیش از ۶۰ هزار بیمار را مورد عمل جراحی قرار دهد. ‏ وی در سال ۱۹۹۶ با
درخواست بوریس یلتسین به مسکو رفت تا عمل جراحی بای‌پس ‏وی را انجام دهد.‏

اما در آن بعد از ظهر ، دکتر دبیکی با تجربه جدیدی روبرو بود ، او در جایگاه یک
بیمار مبتلا ‏به دیسکشن آئورت قرار گرفته بود.‏

اما داستان بهبود دکتر دبیکی به این سادگی‌ها هم نبوده است ، چرا که خود وی تا
اواخر ‏ماه ژانویه از بستری شدن در بیمارستان امتناع کرد. او واهمه داشت که انجام
این عمل با ‏توجه به شرایط سنی‌اش وی را از لحاظ ذهنی یا بدنی علیل کند. به گفته
خودش ‏‏:«ترجیح می‌دادم بمیرم.»‏

او تصمیم گرفت در خانه مراقبت‌های پزشکی دریافت کند. در طول ساعات شبانه‌روز
‏پزشکان بارها با منزل وی تماس می‌گرفتند تا مطمئن شوند فشار خون وی از حد معینی
‏تجاوز نمی‌کند تا منجر به پاره شدن آئورت نشود. پرستاران غذا و نوشیدنی وی را
کنترل ‏می‌کردند. وی گاهگاهی به بیمارستان برده می‌شد تا تصویربرداری‌های مختلف
رویش ‏انجام شود.‏

در روز ششم ژانویه وی اصرارکرد که برای ارائه مقاله‌اش به آکادمی پزشکی ، مهندسی
‏و علوم تگزاس برود ، آکادمی‌ای که خودش از اعضای مؤسس آن بود. برندگان جایزه‌های
‏نوبل از اعضای این مجمع بودند.‏ دکتر دبیکی به این جلسه رفت و به هر ترتیب بود ،
مقاله‌اش را قرائت کرد ، سرجایش ‏نشست تا به مقاله بعدی گوش کند که تصادفا درباره
خطرات کشنده آنوریسم آئورت بود.‏ سرانجام وی در ضیافت نهار آکادمی شرکت کرد و به
خانه برگشت.‏
دکتر لوبه ‏Loebe‏ یکی از کسانی که در اولین شب بیماری به منزل دکتر دبیکی آمده بود
‏می گوید :«او اتوریتی زیادی دارد ، طوری که نمی‌شود جلوی وی ایستاد و گفت باید چه
‏کاری انجام دهد.»‏
ولی با گذشت زمان پزشکان دیگر نمی‌توانستند فشار خون دبیکی را به درستی کنترل ‏کنند
، تغذیه وی بد شده بود ، تنفس‌های کوتاه پیدا کرده بود ، کلیه‌هایش نارسا شده بود
‏و مایع در فضای پریکاردیال جمع شده بود که مطرح‌کننده این مسئله بود که آنوریسم در
‏حال نشت است.‏
سرانجام در ۲۳ ژانویه وی رضایت داد در بیمارستان بستری شود. تصویربرداری‌ها
نشان ‏دادند ،‌اندازه آنوریسم زیاد شده و از ۵/۲ سانتیمتر در ۳ ژانویه به ۶/۶ رسیده
است. ‏پزشکان سی‌تی اسکن را به وی نشان دادند و جراحی را پیشنهاد کردند ولی باز
دکتر ‏دبیکی اصرار کرد که چند روز بعد مجددا ارزیابی شود. ‏

در ۹ ژانویه اندازه آنوریسم به ‏‎۷/۵‎‏‌سانتیمتر رسیده بود ، دکتر دبیکی ناهشیار
شده بود و ‏نزدیک مرگ بود. به وضوح باید کاری انجام می‌شد.‏ در اوایل ژانویه وضعیت
سلامتی وی بدتر شده بود و ناهشیار هم شده بود. اینجا بود که ‏همکار و همراه ۴۰ ساله
وی دکتر جورج نون ‏George P. Noon‏ تصمیم گرفت به عنوان تنها ‏راه درمان ، به جراحی
روی آورد.
اما متخصص بیهوشی بیمارستان از بیهوش کردن این ‏بیمار مشهور خودداری کرد ،
زیرا که تا به آن روز چنین جراحی‌ای روی شخصی با آن سن ‏و با آن وضعیت سلامتی انجام
نشده بود. به علاوه دکتر دبیکی ورقه‌ای امضاء کرده بود که ‏انجام ‏CPR ‎‏ و جراحی
روی خود را ممنوع کرده بود. ‏

در طبقه دوازدهم بیمارستان ‏Methodist‏ ، در نیمه شب جلسه اضطراری «کمیته
اخلاق» ‏بیمارستان تشکیل شد. در این جلسه همسر دکتر دبیکی –کاترین- بدون اجازه
وارد شده ‏بود تا درخواست کند بدون درنگ جراحی انجام شود.‏ سرانجام کمیته اخلاقی با
جراحی موافقت کرد. یک متخصص بیهوشی که همکار دکتر ‏دبیکی بود وی را بیهوش کرد تا
عمل جراحی ۷ ساعته آغاز شود. ‏ برای محافظت مغز و سایر اعضا ، بدن دکتر دبیکی سرد
شد. جراحان با یک پیوند ‏داکرون ۶ تا ۸ سانتیمتری ،
قسمت آسیب‌دیده را تعویض کردند. این گرفت درست شبیه ‏گرفتی بود که دکتر دبیکی در
دهه پنجاه مورد استفاده قرار می‌داد.‏



بعد از اتمام جراحی ، بیمار به ‏ICU‏ برده شد و مورد تراکئوستومی و گاستروستومی
قرار ‏گرفت. وی ۶ هفته با ونتیلاتور تنفس کرد و به خاطر نارسایی کلیه ، دیالیز شد.
‏ به مدت یک ماه وضعیت دکتر دبیکی وخیم بود ، او در ‏ICU‏ بستری بود که پنجره‌ای رو
به ‏خارج نداشت ، گاهی دچار دلیریوم می‌شد و گاهی هیچگونه پاسخی نمی‌داد ، پزشکان
‏نگران بودند که وی دچار آسیب مغزی دائمی شده باشد ، برای بهتر کردن شرایط و برای
‏اینکه وی از لحاظ روحی ارتقا پیدا کند و بتواند شب را از روز تشخیص دهد ، یک سوییت
‏کامل بیمارستان تبدیل به یک ‏ICU‏ خصوصی برای دکتر شد.‏

در این حین بعضی از کمک‌ها از جاهایی رسیدند که انتظار آن نمی‌رفت. در ۲ آوریل
دکتر ‏لون ‏William W. Lunn‏ متخصص ریه تیم پزشکی ، دختر ۸ ساله‌اش الیزابت را به
‏بیمارستان آورد ، در بیمارستان این دختر کوچک یک نقاشی کشید که منظره‌ای از درخت
‏و سبزه و رنگین کمان و پروانه بود و از پدرش خواست آن را به دکتر دبیکی بدهد.‏
دکتر لون می‌گوید :«باید دکتر دبیکی را می‌دیدید که چطور چشمانش روشن شد.»
او ‏خواست الیزابت را ببنید ، سرش را در دست گرفت و از وی تشکر کرد. سرانجام در ۱۶
‏ماه می دکتر دبیکی از بیمارستان مرخص شد ، گرچه یک بار مجددا برای کنترل فشار ‏خون
به بیمارستان برگشت.‏ در جریان بستری گاهی دکتر دبیکی شیطنت‌هایی می‌کرد مثلا خود
را به خواب می‌ِزد تا ‏به حرف‌های پزشکان گوش کند.

روزی یکی از پزشکان از وی خواست بلند شود ولی او ‏خودش را به خواب زده بود.
اینجا بود که دکتر وانمود کرد یک پمپ خون را که دبیکی در ‏دهه ۳۰ برای ترانسفیوژن
ابداع کرده بود ، پیدا کرده. دبیکی چشمانش را گشود و شروع ‏کرد به دادن توضیحات
مشروحی در مورد آن پمپ.‏ دکتر دبیکی در حالی که در یک رستوران در هوستون مشغول صرف
شام است در مورد ‏آن جراحی می‌گوید : «یک معجزه بود ، من واقعا الان نباید اینجا
باشم.»‏

هزینه معالجات دکتر دبیکی از یک میلیون دلار تجاوز کرد. بستری دکتر دبیکی با اسم
‏مستعار انجام شد ، چرا که بعدا ممکن بود شرکت‌های بیمه ایراداتی در مورد هزینه‌های
‏صرف‌شده بگیرند. ‏

حالا دکتر دبیکی می تواند فواصلی را بدون کمک مستقلا طی کند ولی برای مسیرهای
‏بلندتر از یک اسکوتر موتوری استفاده می کند. گاهی وی با این اسکوتر در راهروها
‏مسابقه می‌دهد و پزشکانی از همه سنین وی را در جریان این بازی‌ها دنبال می کنند. ‏



دکتر دبیکی دوست دارد بنیه قبلی خود را پیدا کند تا باز بتواند مسافرت کند. دکتر
وینتر ‏William L. Winters Jr‏ یک کاردیولوژیست تیم پزشکی وی می‌گوید :
«وقتی میِ‌بینم ‏جسم و ذهن با کمک هم چه کارهایی می توانند بکنند، تحت تأثیر
قرار می‌گیرم. او میل ‏زیادی برای برگشتن به جاهایی دارد که قبلا بود و من فکر
می‌کنم موفق به این کار ‏شود.»‏



بیوگرافی کوتاه دکتر د‌بیکی : در ۷ سپتامبر ۱۹۰۸ ، «مایکل الیس د‌بیکی» و
به عبارت ‏صحیح‌تر «مایکل دباغی» ، در لیک چارلز ایالت لوییزینا ایالات
متحده متولد شد. وی جراح ‏پیشگام قلب و عروق است و شعارش این است :«برای هیچ چیز
جز کسب فضیلت ‏کوشش نکن.»‏
والدین دکتر دبیکی هر دو جزو مهاجران لبنانی بودند. وی لیسانس و سپس
دکترای ‏پزشکی خود را در نیواورلئان دریافت کرد. در جریان جنگ جهانی دوم
داوطلب خدمت در ‏ارتش شد و به عنوان یک پزشک جراح خدمت می‌کرد. در سال ۱۹۴۸ به
تگزاس رفت و ‏رئیس دپارتمان جراحی دانشگاه ‏Baylor‏ شد. وی جزو نخستین کسانی بود که
جراحی ‏بای‌پس را انجام داد. در سال ۱۹۵۳ وی نخستین عمل موفقیت‌آمیز
اندآرترکتومی را انجام ‏داد. در سال ۱۹۶۳ جایزه «آلبرت لازک» را برای پژوهش‌های
دانش پزشکی دریافت کرد.
‏در سال ۱۹۶۳ تصویری از وی روی جلد مجله تایم به خاطر اقداماتش در جراحی قلب
و ‏کوشش‌هایش در پیوند قلب مصنوعی چاپ شد.


در سال ۱۹۷۱ نام او در لیست اصلی ‏مخالفان سیاست‌های نیکسون قرار داشت.‏
در سال ۱۹۷۹ با دوست و همکار قدیمی خود دکتر دنتون کولی ‏Denton Cooley‏ ،اختلاف
‏پیدا کرد ،‌زیرا بدون موافقت وی دکتر کولی نخستین عمل پیوند قلب مصنوعی را انجام
‏داده بود.‏



صبر و استقامت وی مثال‌زدنی است ، وی سالها بعد از بازنشستگی هم‌قطارانش به کار
‏ادامه می‌دهد. در سال ۶۹ مدال ملی آزادی به وی اعطا شد و در سال ۱۹۸۷ رئیس
‏جمهور وقت آمریکا –رونالد ریگان- مدال ملی دانش را به وی هدیه کرد.



وی تا به حال ‏بیش از ۶۰ هزار نفر را عمل کرده است. در این لیست افراد مشهوری
همچون بوریس ‏یلتسین دیده می‌شود که به دکتر دبیکی لقب «جادوگر قلب»
داده است. ‏

بعد از بهبودی از دیسکشن آئورت ، در ۱۸ اکتبر ۲۰۰۶ ، دکتر دبیکی در کالج پزشکی
‏Baylor‏ حاضر شد تا موزه و کتابخانه جدید دانشکده را که به نام وی موزه و کتابخانه
‏دبیکی نامگذاری شده ،‌افتتاح کند.‏

جنبه‌های تاریخی بیماری دیسکشن آئورت : از لحاظ تاریخی نخستین بار رومیان
‏باستان در دو قرن قبل از میلاد مسیح متوجه این بیماری شدند. ‏ نخستین بار ‏Anreas
Vesalius‏ در کتابش با عنوان ‏Fabrica‏ در سال ۱۵۴۳ ، آنوریسم ‏آئورت شکمی را از
لحاظ کالبدشناسی توصیف کرد.‏

دیسکشن آئورت بیماران بسیار مشهوری را دست‌چین و گرفتار کرده است. بی‌شک دکتر
‏دبیکی ‏DeBakey‏ مشهورترین آنهاست. دکتر دبیکی یکی از مشهورترین جراحان قلب ‏جهان
است.‏

اما در لیست قربانیان و نجات یافتگان از این بیماری اشخاص مشهور دیگری هم دیده
‏می‌شوند:‏

قربانیان : کینگ جورج دوم ، شاه بریتانیای کبیر : فوت در ۲۵ اکتبر
سال ۱۷۶۰/
Liese Prokop‏ : وزیر کشور اطریش و برنده جایزه نقره المپیک
Lucille Ball‏ : هنرپیشه جانتان لارسون : آهنگ ساز
جان ریتر : هنرپیشه ریچادر بیگز : هنرپیشه

اما مشهورترین درگذشته این بیماری کسی نیست جز آلبرت اینشتین ، وی در ۱۷
آوریل ‏‏۱۹۵۵ دچار دیسکشن آئورت شد. پنج سال پیشتر هم وی به خاطر آنوریسم آئورت
‏شکمی به وسیله دکتر رودولف نیسن تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.‏

جان به در بردگان :‏ اما در میان نجات یافتگان این بیماری دو شخص مشهور
دیگر هم دیده می‌شوند ، یکی از ‏آنها ، ژرارد هولیه مربی مشهور سابق تیم
فوتبال لیورپول و مربی کنونی المپیک لیون ‏است و دیگری دانیل دنت فیلسوف.‏
زماني مي توانيد کسي را از راهي بازداريد که ابتدا هدفش را دگرگون ساخته باشيد . تا کسي هدفش دگرگون نگردد شما راه به جايي نخواهيد برد .

نمایه کاربر
پزشك آينده

عضویت : شنبه ۱۳۸۷/۹/۲۳ - ۱۸:۳۳


پست: 200

سپاس: 1

Re: پزشكان و جراحان موفق

پست توسط پزشك آينده »

پروفسور هرمز مه منش، سال 1336 در تهران متولد شد. وي پس از گذراندن سال اول دبيرستان به كشور آلمان رفت و با ادامه تحصيل در اين كشور موفق به كسب دكتراي روان شناسي و سپس پزشكي با رتبه اول شد. پروفسور مه منش دوره تخصصي جراحي قلب و عروق را در آلمان و سپس آمريكا گذراند و به مدت چندين سال معاونت كل دپارتمان جراحي قلب و عروق دانشگاه مونيخ را برعهده داشت.

وي هم اكنون با گنجينه اي گرانبها از اندوخته هاي سه دهه فعاليت علمي به ايران بازگشته است تا با انتقال اين دانش منشاء خدمات گران قدري باشد. او كه يكي از افراد انگشت شمار دنيا در زمينه جراحي رباتيك قلب است با وجود مشغله زياد دعوت ما را براي مصاحبه پذيرفت و در گفتگو با خبرنگار گروه دانش و فناوري خراسان به تشريح اين شيوه نوين جراحي و مشكلات پيش روي آن به ويژه در ايران پرداخت.
پروفسور مه منش، جراحي رباتيك را حاصل تاثير فناوري هاي نوين در علم پزشكي توصيف مي كند و مي گويد: اگر دانش پزشكي مانند ساير علوم همگام با فناوري هاي جديد پيش نرود، دچار ركود مي شود. وي جراحي رباتيك را چنين تعريف مي كند: اين نوع جراحي در واقع استفاده از ابزاري است كه با بهره گيري از بازوهاي رباتيك مي تواند حركت دست جراح را بسيار دقيق به درون بدن بيمار منتقل كند و تصاوير هنگام عمل را به صورت واضح و شفاف در اختيار جراح قرار دهد. جراحي رباتيك حتي از راه دور هم قابل اجراست.
تبحر در جراحي هاي پيشرفته
معاون دپارتمان جراحي قلب و عروق دانشگاه مونيخ با تاكيد بر اين مهم كه فقط جراحان زبردست، مسلط و مجرب در انجام عمل هاي بسيار دقيق مي توانند از اين روش به خوبي استفاده كنند مي گويد: متاسفانه بعضي از پزشكان معتقدند فقط افرادي به جراحي رباتيك متوسل مي شوند كه توانايي انجام جراحي هاي معمولي را به صورت جراحي قلب باز ندارند در حالي كه تبحر در اين نوع جراحي هاي پيشرفته نتيجه مهارت در جراحي هاي معمولي است.
اين جراح رباتيك قلب و عروق در ادامه مي افزايد: از آنجايي كه جراح به صورت مستقيم و توسط دستانش با بافت هاي بدن بيمار در تماس نيست، صرفا بايد با تكيه بر تجربيات ذهني كه در جراحي هاي معمولي كسب كرده است و نيز پيام هايي كه با هر حركت جراح از سوي دستگاه مخابره مي شود و دوربيني كه در جلوي چشمانش قرار دارد متوجه صحت و توالي حركتهاي خود در حين عمل مي شود.
چشمها به جاي دست
در واقع چشمان چنين جراحي كار دستهايش را انجام مي دهد البته نبايد از نظر دور داشت كه پيشرفت فناوري روز به روز سبب سهولت بيشتر در اين نوع جراحي خواهد شد. وي براي روشن شدن موضوع، دشواري فرايند بخيه زدن را در اين جراحي مثال مي زند و توضيح مي دهد: برحسب نوع جراحي، نخ هاي بخيه متفاوتي با ضخامت هاي مختلف وجود دارد و ميزان كشش هر نخ در هنگام بخيه زدن بستگي به سطح تجربه جراح دارد. اين كار زماني كه جراح نمي تواند از دستهايش براي بخيه زدن استفاده كند و يك دستگاه حركات دست او را انتقال مي دهد، بسيار دشوار مي شود. در اين حالت جراح مجبور است صرفا از تجربيات ذهني خود در اين فرايند بهره گيرد. وي مي افزايد: نكته مهم ديگري كه دشواري جراحي رباتيك را بيش از پيش به تصوير مي كشد، اين است كه ربات به كار گرفته شده -آن طور كه همه تصور مي كنند- يك دستگاه خودكار نيست بلكه فقط يك »تله منيپوليشن« يعني انتقال دهنده حركت از راه دور و در حقيقت يك ابزار واسطه است.
دو برابر شدن زمان جراحي
دكتر مه منش در ادامه تصريح مي كند: در جراحي رباتيك اين امكان براي جراح وجود دارد كه هر زمان امكان ادامه كار به دليل بروز مشكلات مقدور نبود، بلافاصله عمل را به صورت معمولي از سرگيرد. علاوه بر اين انجام هر كار و حركت غيرمنطقي و دور از روال، سبب مخابره يك پيام هشدارآميز از سوي دستگاه به جراح مي شود تا اشتباه خود را اصلاح كند. همچنين زماني كه به هر دليلي جراح سر خود را از دوربين نمايشگر دور كند، دستگاه اجازه انجام هيچ نوع كاري را به وي نمي دهد مگر اين كه تماس حس گرهاي دوربين مجددا با سر جراح برقرار شود. در جراحي رباتيك، پزشك با دستگاهي سر و كار دارد كه يك »فيدبك ويژوال« يا يك واكنش بصري ارائه مي كند و انجام هر عمل را با درج يك پيام روي صفحه نمايشگر به وي اطلاع مي دهد. البته يكي از مسائل موجود، دو برابر شدن زمان جراحي رباتيك در مقايسه با جراحي معمولي است كه در آينده اين زمان هم كاهش خواهد يافت.
ويژگي ها و مزايا
دكتر مه منش ويژگي ها و مزاياي جراحي هاي رباتيك را چنين برمي شمارد: وحدت و يكپارچگي بدن بيمار حفظ مي شود، ميزان عفونت پس از عمل كمتر و دوران نقاهت كوتاه تر مي شود؛ به دليل ايجاد برش هاي كوچك در بدن بيمار نسبت به جراحي معمولي، ميزان دردي كه بيمار تحمل مي كند و مقدار داروي مصرفي كاهش مي يابد؛ به اين دليل كه حركات دست جراح و بافت هاي تحت عمل توسط يك سيستم اپتيكال، 15 برابر بزرگ نمايي مي شود بنابراين جراح عملش را بسيار دقيق تر و ظريف تر انجام مي دهد. در نتيجه ميزان خونريزي هم كاهش مي يابد و به واسطه تمام مزاياي ذكر شده، روند بهبود بيمار تسريع مي شود.
وي در ادامه مي افزايد: رباتي كه جراحي مي كند، ويژگي هاي خاصي دارد كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد: ابزار مورد استفاده همانند دست انسان حركت مي كند و داراي 7 درجه آزادي است؛ سيستم ربات تصوير سه بعدي در اختيار ما مي گذارد و از ابزاري استفاده مي شود كه ابعاد آن به اندازه يك مداد است و قابليت ورود به اندام را از يك شكاف يك سانتي متري دارد.
نحوه عملكرد جراح هنگام كار با ربات
پروفسور مه منش در مورد نحوه عملكرد جراح هنگام كار با ربات مي گويد: حركات دست جراحي كه پشت دستگاه مي نشيند، از طريق پدال هايي به 2 بازويي كه در حكم دست هاي پزشك هستند، منتقل مي شود. بازوي سوم ربات هم كار دوربين را انجام مي دهد و تصاوير را به يك نمايشگر سه بعدي منتقل مي كند. رابطه كار جراح با واحد ربات به صورت ديجيتال است كه هم از طريق كابل از اتاقي به اتاق ديگر و هم به وسيله ماهواره از شهر به شهر يا كشور به كشور ديگر قابل انتقال است. پروفسور مه منش بااشاره به اين كه در ابتداي كار جراحي رباتيك علاوه بر دانشگاه مونيخ آلمان تنها 7 مركز ديگر در اين زمينه در سطح دنيا فعال بود، مي گويد: در حال حاضر حدود 300 مركز در دنيا جراحي رباتيك انجام مي دهند كه تقريبا همه انواع جراحي ها را دربرمي گيرند. وي مي افزايد: در سال 2005، حدود 75 هزار عمل جراحي رباتيك انجام شد كه هرچند در مقايسه با جراحي هاي معمولي بسيار كم است ولي تعداد و كيفيت آن روز به روز در حال افزايش مي باشد.
وي با اذعان به اين كه قلب ايراني ها حدود 20 سال زودتر از غربي ها و اروپايي ها بيمار مي شود، تصريح مي كند: با توجه به اين كه در ايران عمل قلب باز بيشتر روي افرادي با متوسط سني 55 سال صورت مي گيرد (متوسط سني اروپاييان براي اين عمل ها 75 سال است) و تحت اين شرايط پيچيدگي هاي عمل بيش از پيش افزايش مي يابد، روش هاي به كار گرفته شده در عمل هاي »باي پس« در ايران پيشرفت قابل ملاحظه اي داشته است.
معاون دپارتمان جراحي قلب و عروق دانشگاه مونيخ با اشاره به مشكلات موجود بر سر راه ورود فناوري هاي نوين جراحي به ايران، مي گويد: نگاه تجاري به دانش پزشكي و نبود برنامه هاي درازمدت در اين زمينه از جمله دلايل ايجاد مشكل در اين عرصه است.
نبود حمايت هاي دولتي
به نظر پروفسور مه منش سدبزرگي كه بر سر راه ورود اين فناوري ها به ايران وجود دارد نبود حمايت هاي دولتي است. بنابراين به جاي اين كه فناوري هاي نوين ابتدا با پشتيباني دولت در دسترس دانشگاه ها، مراكز تحقيقاتي و آموزشي و در نتيجه در اختيار جوانان محقق و فعال قرار گيرد. توسط بخش خصوصي به بيمارستان هاي خصوصي وارد و در نتيجه از بستر آموزش خارج مي شود.
وي كه از معدود افرادي است كه در دنيا، جراحي قلب رباتيك انجام مي دهند مي گويد: تحريم هاي آمريكا و همچنين اطمينان نداشتن شركت سازنده از نحوه به كارگيري صحيح ربات جراح، باعث شده است نتوانيم آن را به ايران وارد كنيم. پروفسور مه منش علاقه وافر و دلبستگي زياد به ايران را از جمله دلايل بازگشت به كشور پس از 36 سال عنوان مي كند و مي افزايد: هر ايراني در برابر وطنش مسئول و متعهد به اداي دين است.
دليل بازگشت به ايران
او كه برگشته است تا تجربيات گرانبهاي چندين دهه اش را در اختيار جوانان خلاق و فعال كشور بگذارد، مي گويد: استعداد، ابتكار، پويايي و خلاقيت جوانان در پيوند با تجربيات افرادي مثل من براي پيشرفت كشور بسيار مهم و سرنوشت ساز مي باشد، به همين دليل لازم است دولت براي انتقال دانش، محققان و دانشمندان ايراني خارج از كشور به ايران، سرمايه گذاري و برنامه هاي دقيقي تدوين كند.
پروفسور مه منش با توجه به تخصصش در زمينه جراحي قلب و عروق تاكيد مي كند: داشتن قلبي سالم به عوامل مختلفي بستگي دارد ولي بايد توجه داشت كه دوري از استرس و فشارهاي عصبي بهترين محافظ قلب شما در برابر بيماري ها خواهد بود. در جراحي رباتيك، جراح به صورت مستقيم و از طريق دستانش با بافت هاي بدن بيمار در تماس نيست و بايد صرفا با تكيه بر تجربيات ذهني كه در جراحي هاي معمولي كسب كرده است و نيز پيام هايي كه با هر حركت جراح از سوي دستگاه مخابره مي شود، متوجه صحت و توالي حركت هاي خود در جريان عمل شود.
ضميمه ها:
بيوگرافي كامل پروفسور هرمز مه منش :
پروفسور هرمز مهمنش
استاد جراحی قلب و عروق از آلمان و آمریکا
متولد در تهران 1336
اقامت دائم در اروپا و آمریکا 1348-1384
تحصیلات دبیرستانی
دبیرستان خوارزمی در تهران تا کلاس هفتم
پس از آن در آلمان / مونیخ تا دیپلم
تحصیلات دانشگاهی
فوق لیسانس روانشناسی از دانشگاه لاندا / آلمان با معدل "22" (سه بار در تاریخ دانشگاه اعطا شده)
دکترا در "انستیتو ماکس پلانک"- بخش تحقیقات مغز با معدل 20
دکترای پزشکی با معدل 20 از دانشگاه مونیخ / آلمان 1988 میلادی
درجه استادی دانشگاه فنی مونیخ 2000 میلادی
دوران تخصص جراحی قلب
دانشگاه هیدلبرگ / آلمان
دانشگاه واشنگتن / سنت لویز / آمریکا
سمتها با قرارداد مادام العمراز دانشگاه
مدیر بخش جراحی روباتیک مرکز قلب دانشگاه مونیخ 1998-2001
مدیر بخش پیوند قلب مرکز قلب دانشگاه مونیخ 1998-2001
معاون کل دپارتمان جراحی قلب و عروق دانشگاه مونیخ 1998-2001
مدیر بخش الکتروفیزیولوژی جراحی قلب دانشگاه هایدلبرگ 1992-1998
جراح ویژه بخش پیوند قلب دانشگاه هایدلبرگ 1995-1998
جوائز و افتخارات
جایزه بنیاد "فرید ریش ابرت" بعنوان دانشجوی استثنایی 1980-1982
جایزه ایالت باواریا برای دانشجویان نابغه خارجی 1983-1988
جایزه برای دکترای استثنایی ماکس پلانک 1987-1989
جایزه ایالت فالز برای تحقیقات استثنایی 1987-1989
جایزه دانشگاه فنی مونیخ برای اختراعات در جراحی قلب 1995
پذیرش برای رشته پزشکی دانشگاه مونیخ بعنوان رشته دوم فوق تحصیل از میان بیش از 400 متقاضی از تمام دنیا بعنوان تنها دانشجو در سال 1983
اعتای معدل "22 با افتخار" از دانشگاه لاندا برای سومین بار در طول تاریخ دانشگاه
اولین عمل کامل دریچه میترال با سیستم رباتیک در دنیا 2000
پیشگام جراحی رباتیک و مدیریت یکی از اولین مراکز جراحی قلب رباتیک در دنیا

ارسال پست